نگاهی بر جلد سوم خاطرات دکتر ابراهیم یزدی: ۱۱۸ روز در نوفللوشاتو
مهدی معتمدی مهر مسئول کمیته آموزش نهضت آزادی ایران
به نام خداوند جان و خرد
سرانجام جلد سوم خاطرات زندهیاد دکتر ابراهیم یزدی با عنوان «شصت سال صبوری و شکوری» به همت مدیر فرهیخته و متعهد نشر کویر و پس از حدود سه سال و نیم چانهزنی و پایداری در برابر انتظارات نابهجای «موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی» موفق به اخذ مجوز شد و به بازار بیرونق ِ کتاب راه یافت. پیش از معرفی محتوای کتاب، جا دارد به اختصار، اشارهای به دلایل این تاخیر طولانی داشته باشیم.
- ۱. به رغم آن که طبق قانون، تنها مرجع رسمی جهت ارزیابی کتاب و صدور مجوز نشر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و لاغیر، اما به جهت بیان خاطراتی از رهبر فقید انقلاب، مقرر شد تا «موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی» نیز در خصوص اصالت مطالب و خاطرات یاد شده نظر دهد. این رویه غیر اصولی، فاقد هرگونه توجیه حرفهای و قانونی است.
بنا بر مقررات حوزه نشر جمهوری اسلامی ایران، خاطرهنویسی آزاد و مسئولیت اخلاقی صدق خاطرات، تنها با «نویسنده» است. اگر امروز خاطرهای از شخصیتهای بزرگ تاریخی یا رهبران رده اول انقلاب اسلامی مانند دکتر مصدق و مهندس بازرگان و آیتالله مطهری و آیتالله منتظری و آیتالله بهشتی و آیتالله هاشمی رفسنجانی و …… نقل میشود، آیا شرط صدور مجوز نشر، اخذ تاییدیه از سوی خانواده یا بنیادهای فرهنگی و انتشاراتی این شخصیتها است؟ واقعیتها جز این رویه گواهی میدهند.
البته این حق برای فرد یا بازماندگان فردی که خاطرهای از او نقل میشود، خواه شخصیت حقیقی یا حقوقی باشند، محفوظ است که اگر توضیح و حتی ایرادی میبینند، مستقلاً منتشر کنند. در خصوص جلد سوم خاطرات دکتر یزدی نیز، ناشر محترم به دفعات اعلام آمادگی کرد که حاضر است تا تمامی ملاحظات و نکات مورد نظر موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی را در پیشگفتار کتاب منتشر کند و داوری به مخاطب کتاب وانهاده شود، اما مسئولان نهاد یاد شده، یا این پیشنهاد منطقی و متین کنار نیامدند.
- ۲. جلد سوم خاطرات دکتر ابراهیم یزدی که به سفر رهبر فقید انقلاب از نجف به پاریس و فعالیتهای راجع به ۱۱۸ روز اقامت در فرانسه میپردازد، مشتمل بر چهار فصل است: فصل نخست، حکایت سفر و چگونگی استقرار در پاریس و نحوه شکلگیری فعالیتها و گسترش پیام جنبش انقلابی ایران در ابعاد جهانی را توضیح میدهد. یکی از مهمترین نکات تاریخی این فصل که بارها مورد نقد و حتی انکار برخی نزدیکان آیتالله خمینی قرار گرفته است، روایت راجع به چگونگی ترجیح گزینه «پاریس» بر سایر پیشنهادات مانند اقامت در الجزایر و سوریه و انگلستان و غیره است. دکتر یزدی به دفعات در مصاحبهها و خاطراتش بیان کرده است که پیشنهاد اقامت در پاریس را ایشان به آیتالله خمینی مطرح کرده است و برخی معاشران و نزدیکان رهبر انقلاب در سالیان پس از انقلاب، این مساله را انکار کرده و خلاف واقع دانستهاند.
زندهیاد دکتر صادق طباطبایی که برادر همسر مرحوم سید احمد خمینی است، طی مصاحبهای با شماره ۴۹ نشریه شهروند امروز مورخ خرداد ۱۳۸۷ در پاسخ به شبهه آقای محتشمیپور که ادعا کرده بود: «پیشنهاد سفر به پاریس را احمد آقا مطرح کرده است و نه دکتر یزدی» چنین میگوید: «مگر سید احمد آقا قبلاً به پاریس رفته بود که بداند آنجا چه خبر است؟ معقول است که بگوییم این ایده را کسی داده که اطلاعات کافی درباره کشورهای اروپایی داشته و میدانسته که شرایط سیاسی در فرانسه به نسبت سایر کشورهای اروپایی مهیا و مناسبتر است. دکتر یزدی در بین همراهان آیتالله خمینی [که همگی روحانی بودند و هیچ کدام سابقه سفر به پاریس را نداشتند] بهتر از هر کسی میتوانسته چنین پیشنهادی را داده باشد.»
- ۳. فصلهای بعدی این خاطرات، مشتمل بر نکات و ظرایف زیادی است که نمونههایی از آن به شرح زیر است: برخورد اولیه دولت فرانسه و ممانعتها و اخطارهای مقامات رسمی فرانسوی از فعالیتهای سیاسی کادر رهبری انقلاب در خارج از کشور، تعامل با جنبشهای دانشجویی و رسانهها و جراید بینالمللی به منظور بالا بردن سطح تحمل دولت فرانسه و در راستای ایجاد پذیرش فعالیتهای انقلابیون ایران، تدوین برنامههای راهبردی انقلاب مانند طرح اولیه تشکیل شورای انقلاب، دولت موقت، کمیته نفت، تهیه پیشنویس قانون اساسی، دیدار با شخصیتهای سیاسی مانند آقایان مطهری، مهندس بازرگان، دکتر سنجابی و …. و نیز درج گزارش کامل دیدارها، گفتگوها و تعدادی از مصاحبههای رهبر فقید انقلاب با خبرنگاران بینالمللی مانند حسنین هیکل و هنری پرکت، ارایه گزارشهای مکتوب از کنفرانس گوادولوپ، گفتگو با فرماندهان ارتش، دیدار با رمزی کلارک و ریچارد کاتم و رهبران سازمانهای آزادیبخش جهان.
- ۴. وقایع راجع به بازگشت به تهران، درج نامههای شخصیتهای سیاسی به رهبری انقلاب یا دکتر یزدی، آلبوم عکسها و آرشیو برخی اسناد تاریخی این دوران، گزارش مبسوط پیرامون نحوه مدیریت اجرایی و سیاسی نوفللوشاتو و طرح مناسبات انسانی جاری اعم از همکاریهای صمیمانه و یا بروز خصلتهای انسانی ناپسند در اوج مبارزات مردمی ایران و نیز بیان برخی فرصتطلبیها و خودخواهیها و منیتها از جمله نکات جذاب این کتاب به شمار میروند. یادآوری میکند که بخشی از این اسناد و اطلاعات، برای نخستین بار در این کتاب ارزشمند ارایه شده است.
- ۵. این کتاب، اگرچه از عنوان «خاطرات» بهره میگیرد اما به هیچ وجه محدود به حدیث نفس و گزارش از عملکرد شخص دکتر یزدی نیست. این خاطرات که در بیش از ده جلد تنظیم شده است و به تدریج منتشر میشود، دربردارنده اسناد متنوع و متقن بوده و حاکی از بیان اقدامات و اتفاقات راجع به جمیع فعالان و حاضران در صحنه است که منصرف از گرایش سیاسی افراد، بالغ بر هزاران نام میشود. این خاطرات، متکی به روششناسی تاریخی و تحلیل ساختاری رویدادهاست. به عبارت دیگر، خاطرات دکتر یزدی، خود را در بطن جنبش ضد استبداد و ضد استیلای ایران تعریف میکند و حکایت از بافت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی وقایع دارد.
در همین راستا، سفر به پاریس را نه در حد بیان رویدادهای سفر «آیتالله خمینی» که در اندازه تبیین یک جنبش اجتماعی و سیر مبارزات ملی و مردمی ایران با عنایت به ارتقای آن به ابعاد جهانی روایت میکند. سفری که منجر به حمایت و همکاری نزدیک روشنفکران دینی با روحانیت مبارز میشود و زمینهساز شکلگیری گفتمانی دمکراتیک در مواضع و عملکرد رهبری انقلاب است. این روایت، خواننده را نسبت به فهم ابعاد ماجرا و ماهیت مواضع رهبری انقلاب در روند اقامت در نوفللوشاتو آگاه ساخته و مخاطب متعارف را در خصوص دلایل عمیق و عوامل موثر بر واگراییهای نیروهای سیاسی پس از انقلاب و سرباز زدن اختلافات و تضادها متقاعد میکند.
- ۶. خاطرات دکتر یزدی پیرامون وقایع روزها و ماههای منجر به پیروزی انقلاب که بخشی از آن قبلاً با عنوان «آخرین تلاشها در آخرین روزها» منتشر شده بود، روایتی انسانی و به دور از مبالغه و غیبگویی و ارادهگرایی و شخصگرایی از ملتهبترین ایام تاریخ معاصر ایران است. بر این اساس، خواننده در مییابد که این انقلاب، در خلاء روی نداده و صرفاً پیامد ترسها و حقارت حاکمان و یا حاصل نیات و فداکاریها و ابتکارات و ظرفیتهای فردی انقلابیون نبوده است. انقلاب اسلامی در اوج جنگ سرد و متاثر از تضادهای درونی حاکمیت پهلوی و بحرانهای ساختاری و حلناشده این نظام پدید آمده است.
- ۷. روایت دکتر یزدی از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ دلالت بر اصالت مردمی آن دارد اما مردمی بودن انقلاب را دلیل کافی بر فقدان اشتباهات عمدی و خطاهای راهبردی انقلابیون اعم از سنتگرایان یا روشنفکران نمیداند و هرگز به انفعال و بیعملی ِ مطلق دولتهای خارجی در خلال رویدادهای پیش و پس از پیروزی انقلاب باور ندارد که منافعشان را در نتیجه انقلاب از دست داده بودند. از همین رو، خاطرات یاد شده ضمن آن که بر «تئوری توطئه» بنیان نمییابد، اما توطئههای سیاسی و نفوذ خزنده جریانات ضدملی و عناصر ناسالم فکری و سیاسی را که در راستای ترور شخصیتها یا حذف فیزیکی رهبران انقلاب و بازتولید خشونت در ایران نقشآفرین بودند، نادیده نمیگیرد.
- ۸. دکتر یزدی اذعان دارد که آنچه در این مجموعه آمده است، مربوط به مسایلی است که از آنها مطلع بوده و گزارش تمام رویدادهای آن ایام نیست و ایشان در تمام رویدادها حضور نداشته و از همین رو، مبتنی بر یک روحیه تواضع علمی از خواننده مطالب درخواست میکند که اگر به مطالبی برخوردند که به نظرشان نادرست یا ناقص است، بر او منت گزارند و یادآوری کنند.
این خاطرت، متعهد به قانونمندیهای تاریخی و توجه عمیق به ساختارهاست و از همین رو، ذهن خواننده را به تدریج میآموزد و مهیای فهم ناگفتههای این دوران نیز میکند. کلام واپسین مقدمه جلد سوم خاطرات دکتر ابراهیم یزدی و چکیده تجربیات این دوران سرنوشتساز، با این جملات خاتمه مییابد: «برای تحقق آرمان حاکمیت ملت و نهادینه شدن مردمسالاری، راهی طولانی آمدهایم و راهی طولانیتر در پیش داریم. راهی که با وجود تمامی موانع و فراز و نشیبها، ناامیدی در آن، خود یک گناه نابخشودنی است؛ اما در نهایت، بی هیچ تردید، حق پیروز است. العاقبه للمتقین.