اشغال سفارت، استعفای بازرگان (قسمت اول)
گفتگو با محمدحسین بنیاسدی
منتشر شده در شماره ۴۳ ایران فردا
قطبزاده علاقمند به شرکت در جلسات هیئت دولت بود، مهندس بازرگان اعتقاد داشتند که صداوسیما زیر مجموعه وزارت ارشاد است و چون وزیر مربوطه در جلسه هیئت دولت حضور دارند لزومی به حضور رئیس صداوسیما در جلسات هیئت دولت نیست این نقطه آغاز اختلافی شد که در خصومت قطبزاده با دولت موقت و عدم هماهنگی و همکاری دستگاه رادیو و تلویزیون گردید که در استعفای دولت موقت بسیار موثر بود. وقتی که قطبزاده دید اجازه حضور در هیئت دولت را ندارد البته از نظر من اشتباه بود و باید اجازه داده میشد. قطب زاده با دولت موقت همکاری نکرد و حتی برنامهها و کارهای دولت موقت را بسیار کم پوشش میداد و این سبب تضعیف دولت موقت میشد.
اگر دولت میخواست که یک برنامه یا خبری در صداوسیما پخش کند این خودش برای دولت موقت یک مسئله بود. مهمترین وسیله ارتباطی بین مردم و دولت رادیو و تلویزیون بود. چند بار مرحوم بازرگان این موضوع را با رهبر انقلاب مطرح کردند و در اردبیهشت ۵۸ نامه به ایشان نوشتند که نمیشود تلویزیون اینطور عمل کند و حامی دولت نباشند. تلویزیون رکن اساسی برای کارهای انقلاب است و آقای بازرگان میخواستند که آقای خمینی ایشان را تغییر دهند ولی قطبزاده مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی قرار گرفته بود و گوش به حرف دولت موقت نمیداد.
آنطور که من بعداً شنیدم آقای خمینی گفته بودند من به قطبزاده حکم ندادم خود ایشان (مهندس بازرگان) به او حکم دادهاند و خودشان هم برکنارش کنند. بازرگان هم با توجه به حمایتهایی که از سوی منابع قدرت از قطبزاده میشد و مسائل و بحرانهای کشور این کار را نکردند. اوضاع به همین منوال بود تا اوایل آبان ۵۸ که مهندس بازرگان برای جشن استقلال الجزایر به آن کشور رفتند. ملاقات مهندس بازرگان (همراه با دکتر یزدی و دکتر چمران) با نمایندگان دولت آمریکا بهانه خوبی به رادیو و تلویزیون داد تا بر شدت تبلیغات خود بیافزایند و سفارت آمریکا در صبح ۱۳ آبان با مشارکت آقای موسوی خوئینیها و تعدادی دانشجو اشغال گردید.
رادیو و تلویزیون در ادامه عدم همکاری با دولت، بجای مصاحبه با نخستوزیر با وزیر امور خارجه درباره اشغال سفارت گفتگو کرد و مصاحبهای که از مهندس بازرگان در بعد از ظهر روز ۱۳ آبان از تلویزیون پخش کرد، مصاحبهای بیارتباط با اتفاقات بسیار مهم آن روز بود. بنابراین بجای اینکه سبب تقویت دولت و مهندس بازرگان شود هر کسی آن را میشنید با خود میگفت در این وانفسا، این چه مصاحبهای است. مصاحبه راجع به یک صندوق کمک به مردم خسارت دیده بود و راجع به ترمیم خسارات ناشی از انقلاب به افرادی بود که خانه یا مغازه و مزرعه وداراییهایشان در جریان انقلاب از دست رفته بود.
صبح روز ۱۴ آبان در راه رفتن به نخستوزیری اعلامیهای به نام سپاه پاسداران ساعت ۷ از رادیو خوانده شد و بشدت دولت را محکوم میکرد که دولت با آمریکا سازش کرده است و حمایت شدید از دانشجویان پیرو خط امام و اشغال سفارت میکرد. یک اعلامیهی بسیار شدید و خصمانه بود. به محض رسیدن به نخست وزیری رفتم خدمت مهندس بازرگان و پیشنهاد کردم در اعتراض به شرایط استعفا بدهید. گفتند که قبل از تو مهندس تاج (وزیر نیرو) هم زنگ زدند و همین پیشنهاد را دادند. از کشو نامهی استعفاشان را درآوردند و به من دادند. از آن زیراکس گرفتم و نسخه اصل را در پاکت قرار دادم و به آقای مهندس ابوالفضل بازرگان دادم تا سریعاً به قم ببرند. بنابراین تا اینجا فقط ما سه نفر از استعفای نخستوزیر اطلاع داشتیم.