
اعلاميه نهضت آزادي ايران به مناسبت پايان ماجراي رفراندوم شاهانه
هموطنان عزيز
ماجراي رفراندوم شاهانه!! ظاهرا پايان يافت. كار افتضاح و رسوائي در اين رفراندوم بحدي بود كه حتي دستگاه وقيح و بي باك هيئت حاكمه در ادعاي موهوم و دروغ پردازي يد طولاني دارد از پيروز معرفي كردن خود در اين رفراندوم شرم دارد بطوريكه عملا تمام هياهو و جنجال قبل از رفراندوم پس از مواجه شدن با بياعتنائي عامه مردم و مخالفت شديد آزاد مردان مبارز با ديكتاتوري شاه كه در آن روشن فكران، دانشجويان، روحانيون، بازاريان و حتي كارگران و كشاورزان بيدار و روشن بيني كه ظاهراً اشك تمساحي هيئت حاكمه در سوك منافع آنان ريخته ميشد فعالانه شركت داشتند. در غالب يك دروغ مسخره و رسواي «شش ميليون راي اخذ شده» محدود گرديد و پس از آن بلافاصله دوران عقب نشيني هيئت حاكمه شروع شد. آثار اين عقب نشيني در تمام حركات و رفتار هيئت حاكمه مشهود است.
۱ـ سكوت تبليغاتي و تعطيل موقت برنامههاي توخالي انقلاب سفيد.
۲ـ تظاهر شديد و ناشيانه به دينداري بطوريكه ارسنجاني ماده پرست فقيه و عالم از خدا بيخبر نماز شب خوان و كساني كه حتي يك لحظه عمليات و رفتار ضد مذهبي آنان متوقف نشده است نظر كرده و از اولياء الله شدهاند.
۳ـ عقب نشيني صريح و فوري در قوانين مشعشعانه!! الغاي مالكيت و تهديد رعايا به اتهام اخلال گري و درخت بري اربابان.
۴ـ توسل به دسته بندي و نفاق افكني بين دانشجويان دانشگاه از طريق دانشجو نمايان عضو سازمان امنيت و نفوذ سالوسانه بين عدهاي از دانشجويان ساده لوح و تازه وارد دانشگاه و حمايت و تقويت بندگان راديو مسكو و راديو ملي كه اين روزها از مديحه سرايان اعليحضرت همايوني شدهاند. «كسي نيست كه از اين آقايان هيئت حاكمه بپرسد شما كه چند ماه قبل گفتار مزدورانه همين راديوها را مبني بر دستور همكاري با جبهه ملي باوجود اعلاميههاي كتبي متعددي كه جبهه عليه اين همكاري و در تكذيب آن داد ذنب لايغفر و دليل كمونيست بودن ملييون ميدانستيد اكنون چه شده است كه در پناه همين راديوها و با پيروي از تعليمات آنها برنامههاي عوامفريبي خود را دنبال ميكنيد.»
۵ـ گفتار ضدو نقيض و اقدامات عجولانه و حساب نشده مختلف در مورد راي خانمها در رفراندوم و مخالفتها و كلمات موهن و ركيكي كه در اين مورد بين وزير كشاورزي و وزير كشور ردو بدل شده.
۶ـ مسافرتهاي مطالعاتي و معالجاتي وزير كشور و وزير كشاورزي بخارج از كشور.
۷ـ توسل به ايجاد رعب و ياس با اجراي برنامههاي وسيع آدم دزديها و بازداشتهاي دسته جمعي و تظاهر به تعقيب اشخاص و پركردن زندانها آن هم پس از مدتي بعد از آنكه آبها از آسياب ريخته و آهنگ پيروزي رفراندوم و يا بهتر بگوئيم كوس رسوائي رفراندوم عالم گير شده است و محدود كردن ملاقاتها و حتي ممنوع نمودن خانواده بازداشت شدگان از ارسال غذا و ساير مايحتاج و ايجاد فشار و توهين به رهبران مذهبي و ملي و تدارك محاكمه براي بازداشت شدگان يا تظاهر به آن.
اينها و دهها دليل ديگر هم نويد عقب نشيني و شكست مذبوحانه اداره كنندگان انقلاب تبليغاتي سفيد ايران است. ولي آيا افتضاحات اين شكستها و اين عقب نشينيها كافي است و حقوق از دست رفته ملت را جبران ميكند. آيا اين شكست قطعي غاصبان حكومت و پيروزي نهائي مردم خواهد بود؟ بدون ترديد پاسخ اين سئوال منفي است. همه اين عقب نشيني ها، عوامفريبيها و خشونتها براي جلوگيري از شكست و جبران ضربه غير منتظرهاي است كه هيئت حاكمه و حكومت علني شاه در اولين مرحله تاثير انقلاب سفيد بر پيكر خود احساس نموده است. البته اين ضربه بسيار اساسي و از نظر دستگاه غير مترقبه بود اما هيئت حاكمه را فقط كمي زخمي و ضمنا هوشيار كرد و متوجه شد كه بيش ار آنچه تصور ميكرد از طرف آزاديخواهان و مقامات اصيل روحانيت و روشنفكران در مخاطره است. هيئت حاكمه هوشيار شده است كه ادامه ديكتاتوري سياه و منفور گذشته را حتي به قيمت مالك كردن رعيت رنجديده و سهيم كردن كارگر زحمتكش در سود كارخانه نميتواند بر آنان تحميل نمايد.
اما هنوز هم از ادامه سلطه شوم خود مايوس نشده به همين جهت به هرگونه تلاشي دست ميزند و مهم اينجاست كه وظيفه و تاكتيك مبارزاتي روز ما تدوين و معين ميگردد. حريف را بايستي به تدريج خلع سلاح نمود و به اين منظور بايد خصوصيات عقب نشيني موقت او را در نظرداشت و از اين فرصت استفاده نمود نه بعنوان استراحت بلكه براي وارد كردن ضربات پيگير بر پيكر اين مار زخمي كه بيحال افتاده و يا براي حمله شديدتر خود را آماده مينمايد. به اين منظور بايستي از همه امكانات استفاده نمود و شرايط جهاني و منطقهاي امروز هم وضع مناسبتري براي ما بوجود آورده. اهمال و ترديد و باري به هر جهت كردن پيروزي را به عقب مياندازد و به هيچ وجه صلاح نيست. ايجاد وحشت، تفرقه افكني و مردد نگهداشتن كار هميشگي دشمنان ملت است ولي اكنون حريف بيش از پيش به اين سلاح مجهز شده است، بنابراين بايستي با قاطعيت بيشتر به اتحاد و اتفاق و هماهنگي در مبارزهاي كه در پيش است افزود و از تهديد و توقيف نهراسيد و اجازه نداد كه ما را از كلاس درس، محراب عبادت، پشت ميز كار و داخل كارخانه بدزدند. بگذاريد راه زندان را از مسير منطقي و شرافتمندانه ميدان مبارزه بپيمائيم در مسيري كه بجاي هر دستگير شدهاي دهها نفر چون او تربيت يابند. در اينصورت زندانها پر ميشود ولي مردان صحنه مبارزه نيز صد چندان خواهند شد.
ايجاد اختناق و سانسور مطبوعات و جلوگيري از تماس و ارتباط كه اكنون به شدت به چشم ميخورد برنامه هميشگي حكومتهاي غير قانوني و استبدادي است. آنها ميكوشند به اين طريق جنايتهاي خود را مكتوم و مبارزات و فداكاريهاي ملت را پنهان نگاه داشته و معكوس جلوه دهند، شما بكوشيد با افشاي حقيقت و كار توضيحي وسيعيتر مردم را در كوچه و بازار، اداره، مسجد ومدرسه هر چه بيشتر با حقايق آشنا سازيد و جنايتها و خلافكاريها و ضعف دستگاه را بازگو كنيد و مبارزات ملت را در داخل و خارج به اطلاع مردم برسانيد و به اين طريق ميتوان يك سلاح ديگر دشمن را بيخاصيت نمود با پركاري و توجه بيشتر به نظم كارها سازماني و كوشش و گذشت بيشتر در كارهاي ارتباطي، خلاء حاصل از نيروهاي به زنجير كشيده شده را ميتوان و بايستي پر نمود.
بايد با هوشياري بيشتر به مسائل روز و نقشهها و تبليغات دستگاه و صف آرائيهاي آن توجه كرد تا با تشخيص دقيقتر و صحيحتر ضربات بعدي كه بايستي بر پيكر دشمن وارد ساخت مقدور گردد. وعده و وعيدهاي دستگاه را كه از برنامههاي مورد توجه خاص حكومت استبدادي فعلي است و محتوي خيانتبار آن به هر شكل و قيافهاي كه متجلي گردد مثل ديكتاتوري شاه كه در زير شعارها و برنامه ادعائي و مترقي نجات كارگر و كشاورز پنهان شده بود، بايستي برملا نمود.
در اين صورت است كه عقب نشيني موقت و با برنامه هيئت حاكمه به شكست قطعي و مفتضح او منتهي خواهد شد و اين راهي است كه مسلما پيموده خواهد گرديد چه بهتر كه افتخار آن در آيندهاي نزديك نصيب نسل حاضر گردد.
سلام به مصدق عزيز الهام بخش مبارزات ملتهاي به زنجير كشيده شده و درود به زندانيان مبارز، فرزندان برومند مصدق.
نهضت آزادي ايران
۲۳/بهمنماه/۱۳۴۱