چهل روز از شهادت فرزندان رشید ملت میگذرد
امسال اربعین حسینی مصادف با روزهائیست که ملت مسلمان ایران بعلت چهلمین روز قتل عام وحشیانه هزاران نفر از خواهران و برادران خود داغدار میباشد هزاران نفر از مردم بیگناه تهران و شهرستانها در روز ۱۵ خرداد بدست دژخیمان حکومت سیاه دیکتاتوری در زیر رگبار گلوله هائیکه با پول این ملت فقیر تهیه شده است شربت شهادت نوشیدند و حکومت جنایتکار و خونخوار بخیال خود براوضاع مسلط گردید. غافل از آنکه با این جنایت و کشتار وحشیانه، آتش حق طلبی و مبارزه علیه ظلم و خودسری را تیزتر ساخت و دیکتاتور خود سر آخرین پایگاههای خود را حتی در بین طبقات جیره (خوار) خود از دست داد. شاه در یاوه گوییهای خود شهیدان عزیز را غارتگر و مرتجع معرفی نمود که برای از بین بردن آثار تمدن، برق، آب و تلفن قیام کرده و به دختران دانش آموز اهانت کردهاند!! اسدالله علم، یا غلام خانه زاد و آلت بیاراده دیکتاتور، نطقش گل کرده و ملت شریف ایران را به بدترین وجهی که خود و اربابان او شایسته آنند بجهانیان معرفی نمود!! ولی افکار جهانیان که شاه و علم را خوب میشناسد، با این تبلیغات پوچ از واقعیت آنچه در ایران گذشته و میگذرد غافل نماند ـ نظری به مطبوعات کشورهای آزاد جهان کافی است ثابت نماید که تنها از آن دسته از خبرنگاران دله که برای چند روز سورچرانی در هتل هیلتون و گرفتن جیره حقایق را واژگون جلوه میدهند، الهام نمیگیرند و پس از گذشت چند روز ماهیت واقعیت قضایا توسط نویسندگان دقیق و بینظر مطبوعات جهان علیرغم آنچه که مازندی جیره خوار مخابره میکند منتشر شد.
نشریه علمی مسیحیان آمریکا در شماره شنبه هشتم ژوئن، یعنی درست سه روز بعد از وقوع حادثه قتل عام ۱۵ خرداد، جریان حادثه را برای ملت آمریکا توضیح داد و یا اشاره به مصاحبهای که در سال ۱۹۶۱ بین آقایان والتر لیپمن و خروشچف نخست وزیر شوروی بعمل آمد و اینکه خروشچف گفته بود: بالاخره در اثر عدم رضایت مردم از شاه مردم ایران انقلاب کمونیستی خواهند کرد!! چنین نوشته بود: که انقلاب ایرانیان همانطور که خروشچف پیشبینی کرده بود انجام گرفته و میگیرد اما برخلاف نظر خروشچف انقلاب ایران از تاریخ بومی و از جریانات ملی و مذهبی آنان حادث میگیرد. شاه عملا در رأس حکومت ایران قرار دارد و اسدالله علم که رل یک نخست وزیر را بازی میکند، مجری دستورات اوست و از طرف مجلس تأیید نشده است. مجلسی وجود ندارد که نخست وزیر قانونی تعیین کند!! واقع امر چنین است که تظاهرات هفته گذشته علیه شخص شاه انجام گرفته است. کمونیستهای خیالی آقای خروشچف جایشان را به رهبران مذهبی و علمی و جوانان روشنفکر دادهاند که شاه آنها را مرتجع میخواند!! و باین ترتیب میتوانیم اصلاحات شاه را بفهمیم!! نشریه علمی مسیحیان آمریکا چنین اظهار نظر میکند که شاید مدتی وقت لازم باشد تا آمریکا متقاعد شود آنچه خطر کمونیسم را از دنیای آزاد کم میکند آزاد گذاشتن ملتها است نه کمک به دولتهای دیکتاتور و متجاوز.
سایر نشریات خارجی از جمله نشریه نیشن در ستونهای زیادی که بذکر اوضاع ایران اختصاص داده اند، میرساند تلاش و کوشش هیئت حاکمه جنایتکار ایران مانع از آن نشده که ندای مظلومیت ملت ایران بگوش جهانیان برسد. حرکت و اقدام علمای عالیقدر و مراجع بزرگوار دینی از محلهای اقامت خود و هجرت آنان از شهرهای مذهبی بسوی دارالعماره دیکتاتوری، بزرگترین تودهنی به کسانی بود که ادعا میکردند، حضرت آیتالله خمینی (بت شکن کبیر قرن ما) در میان ملت و روحانیون پایگاهی ندارد!!
تجزیه و تحلیلی که حضرت آیتالله شریعتمداری از حرکت و نهضت روحانیون و ملت ایران در این جهاد بزرگ دینی و ملی فرمودند و در نشریه آژانس فرانس پرس منعکس است، روی دروغگویان و جانیان دستگاه حاکمه را سیاهتر کرد. فریاد حضرت آیتالله میلانی برای مطالبه حق ملت و اعلام این مطلب که نهضت ملت مسلمان ایران و مراجع عالیقدر اسلام یک نهضت ارتجاعی نبود. بلکه نهضتی است که از طرف یک ملت مظلوم برضد زور و قلدری مشت محکمی بود که بر دهان دستگاه دیکتاتوری نواخته شد و تمام رشتههای حکومت فاسد را پنبه ساخت. حضرت آیتالله میلانی با رشادت و تاسی از پیشوای بزرگوار اسلام حسین ابن علی علیه السلام در ایام عزا شهر مذهبی مشهد و جوار حضرت امام رضا (ع) را رها ساخت و بدارالعماره نوادگان یزید ابن معاویه آمد و در اولین بیانیه خود اعلام داشت که غرض از این حرکت آنست که حکومت مردم را بمردم بازدهم. آیا خواستی از این منطقیتر در جهان میتوان داشت؟!!
آیا کسی که برای دموکراسی و احیاء حکومت مردم بر مردم سر بر کف دست گرفته است مرتجع است؟! و یا آنکه با زور و سرنیزه و به تبعیت از روشهای قرون وسطائی مملکت را بصورت فردی اداره کرده و تا بزنگاه نیستی و انهدام سوق داده است؟! هیئت حاکمه جنایتکار گمان کرد که با آتش مسلسل و کشتن هزاران نفر از مسلمانان بیسلاح، ریشه حق طلبی و آزادی خواهی را از بین برده و برای چند صباح دیگر به عمر حکومت ننگین خود ادامه خواهد داد ولی باید بداند که هر قطره خون فرزندان عزیز اسلام و ایران درخت آزادی را آبیاری کرده و برای ریشه کن کردن بساط جور و ظلم ضامن است.
اکنون چهل روز از شهادت عزیزان ما میگذرد. خانوادههای بیشماری از کشتار نان آوران و نورچشمان خود داغدار و عزا دارند، چه بسا افرادی که بوسیله دستگاه سیاه دیکتاتور زنده بگور شدند چقدر زنان و اطفال بیگناه از بین رفتند چه سینه هائی که هدف گلوله قرار گرفت!!!…
آری چهل روز از وقوع این فجایع میگذرد ولی در این میان کی برنده است و چه کسی بازنده؟
آیا ملت ایران که برای احقاق حق خود قیام کرده و دلیرانه در مقابل زور و قلدری ایستادگی نمود شکست خورد و یا حکومت دیکتاتوری خونخوار که خود را در مهلکهای انداخته است که از آن خلاصی ندارد؟
آسوده بخوابیدای شهیدان ملت ایرانای آزادگان وای مسلمانان دلسوختهای که برای احیای آزادی و به پیروی از پیشوایان عالیقدر دینی و ملی از هیچ قدرتی هراس و وحشت بدل راه ندادید.
آسوده بخوابید و مطمئن باشید ملت ایران نخواهد گذارد خون شما فرزندان اسلام پایمال گردد و راه شما یعنی راه مدرسها و خمینیها را دنبال خواهد نمود.
سلام و درود و تحیت خالصانه ما بر شماای شهیدان راه آزادی ـ شما گناهی نداشتید جز اینکه فقط خدا را بخدائی قبول داشتید و در مقابل هر صاحب قدرتی و هر پست و رذلی سر تعظیم خم نکردید. فریاد شما را ظاهراً با گلوله خاموش کردند غافل از آنکه بانگ حق طلبی شما تا پیروزی نهائی در سراسر گیتی طنین انداز است.
درود و رحمت ایزدی بر همه شما باد.
نهضت آزادی ایران
۲۲/۴/۱۳۴۲