توضیح و پاسخ به مقالات آقایان دکتر ابراهیم یزدى و سلیمى نمین
جهادسازندگى ؛ از جنبش تا نهاد
مقاله آقای دکتر محمد حسین بنى اسدى معاون نخست وزیر در دولت موقت در امور همکارى هاى دولت و مردم در شرق
۳۰/۳/۸۵
آقاى دکتر ابراهیم یزدى در مقاله اى تحت عنوان فانتزى انقلابى (دیدار با فیدل کاسترو) که در سالنامه شرق، شماره ،۲ سال ،۱۳۸۴ صفحه ،۱۹ به چاپ رسیده است، ضمن تشریح سفر خود به کوبا و ملاقات با فیدل کاسترو و بیان چگونگى پیروزى انقلاب ایران و خارج شدن از سنتو و پیوستن ایران به جنبش کشور غیرمتعهدها، درباره چگونگى تشکیل جهادسازندگى نیز مطلبى مطرح فرموده اند که احتیاج به توضیح و تصحیح دارد.آقاى عباس سلیمى نمین نیز در پاسخ خود به مقاله مذکور در شرق مورخ ۲/۲/۱۳۸۵ با تاکید بر سهو یا اشتباهى که در مقاله مذکور رخ داده است، استنباط ها و نتایجى را مطرح فرموده اند که به نظر اینجانب آنها هم نیازمند تذکر و تصحیح است.اینجانب در سال ۱۳۵۸ به عنوان معاون نخست وزیر در امور همکارى هاى مردمى، طرح جهاد سازندگى را در تاریخ ۲۷/۲/۵۸ به کنفرانس استانداران ارائه کردم و سپس به اتفاق آقاى دکتر یزدى در جلسه اى در اواسط خرداد ۵۸ در قم و با حضور مرحوم سید احمد خمینى، خدمت امام خمینى(ره) ارائه کردیم. لذا لازم مى دانم توضیح کوتاهى در مورد چگونگى تشکیل جهاد سازندگى براى روشن تر شدن جریان امر بدهم.۱- پس از پیروزى انقلاب، جوانان، به ویژه دانشجویان، سرشار از شور و هیجان براى خدمت و تغییر و دگرگونى در اوضاع جامعه بودند. در فروردین ماه ،۱۳۵۸ عصرهاى جمعه جلساتى با شرکت دانشجویان در نخست وزیرى تشکیل مى شد و مسائل مهم کشور و چگونگى مشارکت جوانان در حل مسائل مذکور از جمله عمران و رفع محرومیت از روستاها مطرح مى شد. آقاى دکتر یزدى در این دوره معاونت نخست وزیر در امور انقلاب را به عهده داشته و تشکیل و اداره این جلسات را عهده دار بودند. این جلسات در یکى از سالن هاى بزرگ طبقه دوم یا سوم نخست وزیرى تشکیل مى شد و چون تعداد دانشجویان نسبتاً زیاد بود، همه روى زمین نشسته و در فضاى دوستانه و صمیمانه مسائل مختلف را با روحیه نقد و انتقاد و آمادگى براى اصلاح و تغییر مطرح مى کردند. به عنوان مثال به خاطر مى آورم که در یکى از این جلسات یکى از دانشجویان گزارش مفصلى از تحقیقاتى را که درباره نیروگاه اتمى بوشهر انجام شده بود به حاضرین ارائه داد و در آن به تفصیل شرح داد که چگونه نیروگاه اتمى مذکور موجب تخریب محیط زیست بوشهر و خلیج فارس خواهد شد و موجب از بین رفتن موجودات دریایى و ماهیان خواهد شد و (با توجه به ذخایر عظیم نفت و گاز کشور) ساختن نیروگاه مذکور را به صلاح کشور ندانسته و پیشنهاد مى کرد که پروژه مذکور باید متوقف شود. تکمیل و راه اندازى نیروگاه مذکور که قرار بود در همان سال ها صورت پذیرد، در جو انقلاب و احساس آن روزگار متوقف شد.البته پس از آن، سال ها گذشت تا مفید بودن طرح مورد تائید مجدد قرار گرفت و سرمایه گذارى هاى عظیمى براى جبران خسارات، آماده سازى مجدد و ادامه و تکمیل آن صورت پذیرفت، با امید به آنکه بالاخره روزى به بهره بردارى برسد.پس از انتصاب آقاى دکتر یزدى به سمت وزیر امور خارجه، مشارکت اینجانب در سمت معاون نخست وزیر در امور همکارى هاى مردمى در جلسات عصرهاى جمعه با دانشجویان ادامه یافت. همان طورى که اشاره شد، جوانان پر از شور و هیجان و آماده براى فداکارى و ایثار در راه کمک به همنوعان و هموطنان در هر زمینه ازجمله رفتن به نقاط دوره افتاده و محروم کشور و همکارى و مشارکت در عمران و بهبود زندگى هموطنان بودند و احتمالاً حرکاتى را نیز در این راستا به طور پراکنده صورت داده بودند.معاونت نخست وزیر در امور همکارى هاى مردمى در این دوره که تقریباً از اوایل اردیبهشت ۱۳۵۸ آغاز مى شد تهیه طرح هاى مختلفى را براى تغییر و تحول و سازماندهى با همکارى و مشارکت مستقیم جوانان و مردم تهیه کرد. این معاونت ازجمله طرح هاى تشکیل صندوق ملى ترمیم خسارات دوران انقلاب که ایده اولیه آن را خود مرحوم مهندس بازرگان مطرح ساختند، طرح احیاى مساجد، طرح صندوق هاى قرض الحسنه، شوراهاى شهر و شهرستان و بالاخص طرح جهاد براى سازندگى را با همکارى آقاى مهندس خسرو رحیم قشقایى تهیه و به اولین کنفرانس استانداران کشور در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۵۸ پیشنهاد کرد. نام جهاد براى سازندگى به وسیله اینجانب براساس مطالعات دانشگاهى همان سال ها درباره توسعه و تحول اجتماعى از دیدگاه سیستمى، انتخاب و با نظر یکى از دوستان به طور خلاصه به صورت «جهاد سازندگى» پیشنهاد شد.روزنامه اطلاعات مورخ پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۵۸ (شماره ۱۵۸۵۶) در صفحه اول و به عنوان تیتر اول خود گزارش طرح جهادسازندگى در سراسر کشور در کنفرانس استانداران که به وسیله معاون نخست وزیر (در امور همکارى مردم و دولت) پیشنهاد شده بود را به شرح زیر به اطلاع عموم رسانید:«… معاون نخست وزیر در امور همکارى هاى انقلابى صبح امروز در کنفرانس استانداران کشور طرح هاى انقلابى ایجاد صندوق ترمیم خسارات (دوران) انقلاب، «جهاد براى سازندگى»، احیاى مساجد به عنوان ارگان هاى زنده در هر محل و تغذیه کننده شوراهاى شهر و شهرستان و ایجاد صندوق هاى قرض الحسنه را تشریح کرد. مهندس بنى اسدى در زمینه طرح انقلابى جهاد براى سازندگى اظهار داشت: این طرح که نیاز فورى به همکارى مبتکرانه دولت و استانداران دارد در مدت کمى چهره روستاهاى کشور را تغییر مى دهد. اگر اولیاى دانشگاه ها صلاح ببینند و موافقت کنند مى توان از نیروى عظیم دانشجویان و کادر آموزشى دانشگاه ها بهره گرفت و با توجه به شرایط اقلیمى و فرهنگى و نیازهاى مختلف کشور به ایجاد دگرگونى اساسى در راه سازندگى روستاها اقدام کرد.»یکى از مبانى این حرکت یا نهضت این بود که محبت و همبستگى را مبناى وحدت مردم قرار دهد، نه تنفر و تضاد را. در طول تاریخ متحد کردن مردم از طریق تبلیغ علیه یک دشمن مشترک و تقویت حس تنفر مردم نسبت به آن دشمن به کرات رخ داده بود. فلسفه جهادسازندگى براساس دوستى و محبت نسبت به هموطنان محروم و ضرورت یارى رساندن به آنان و ایجاد ارتباط و تعامل بین شهرهاى بزرگ و روستاهاى محروم و نیل به وحدت در راستاى تحقق این هدف بود. روزنامه اطلاعات مورخ ۲۷ اردیبهشت ۵۸ هدف هاى جهاد سازندگى را با توجه به آنچه در کنفرانس استانداران مطرح شده بود به شرح زیر گزارش داد:«وحدت بخشیدن به نیروهاى مشتاق و پرشور داوطلب کار، به خصوص دانشجویان، دانش آموزان، دیپلمه ها و افراد بیکار، هدایت ایشان جهت سازندگى بعد از انقلاب و جلوگیرى از هرز رفتن و انحراف این نیروها، ایجاد ارتباط بین مستضعفین و گروه هاى متفکر» اعلام مى دارد.نحوه سازماندهى و ویژگى هاى این طرح نیز در کنفرانس مذکور مطرح و به وسیله همان شماره روزنامه اطلاعات جهت اطلاع مردم به شرح زیر گزارش شد:
۱- سازماندهى طرح بایستى از اصل عدم تمرکز و استقلال و خود اتکایى واحدهاى اجرایى برخوردار باشد.
۲- در کلیه سطوح مختلف این سازمان مشارکت کلیه قشرهاى جامعه براى همکارى جلب شود.
۳- مدیریت طرح براساس مفاهیم مدیریت درونى باشد. بدین لحاظ باید در کلیه سطوح شوراها نقش اصلى را داشته باشند.
۴- غیر بوروکراتیک بودن طرح.
۵- مردمى بودن منابع مالى (حتى الامکان).
۶- هماهنگى فعالیت ها و پروژه با سیاست ها و خط مشى هاى دولت.
۷- داوطلبانه بودن و افتخارى بودن مشارکت در فعالیت هاى طرح، دوش به دوش روستاییان و مردم.
۸- سازماندهى طرح به صورت غیر متمرکز و تحت نظر شوراهاى جهادسازندگى در سطح شهر و شهرستان و منطقه.
پس از ارائه طرح جهاد براى سازندگى به کنفرانس استانداران و تائید کلى نخست وزیر دولت موقت، مرحوم مهندس بازرگان، از آقاى دکتر یزدى که مناسبات نزدیکى با امام خمینى(ره) داشتند خواهش کردم درخواست ملاقات کنند تا در جلسه اى طرح را به نظر ایشان رسانده درخواست تصویب و اعلام عمومى آن را بکنیم. این ملاقات با اندکى تاخیر در حدود دهم تا پانزدهم خرداد ۱۳۵۸ در قم صورت گرفت و در جلسه اى با حضور مرحوم آقاى سید احمد خمینى و آقاى دکتر ابراهیم یزدى خدمت امام (ره) ارائه و پیام مختصرى که روى یک صفحه تایپ شده بود همراه توضیحات تقدیم ایشان شد. ایشان ضمن تائید طرح روى یک موضوع تاکید کردند و فرمودند که براى جلوگیرى از نفوذ عوامل غیر مطمئن و مخرب به درون این حرکت چه فکرى کرده اید و خواستند که در این مورد دقت شود.پس از حدود ۱۰ روز از ملاقات مذکور، امام خمینى(ره) طى پیام رادیویى در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۵۸ ضرورت و آغاز فعالیت جهاد سازندگى را اعلام فرمودند و بلافاصله معاونت نخست وزیر در امور همکارى (مردم و دولت) اقدام به تشکیل و اعلام رسمى دفتر جهادسازندگى که مقدمات آن از قبل فراهم شده بود، کرد.روزنامه اطلاعات در شماره دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۵ (شماره ۱۵۸۸۲) در صفحه اول خود اعلام داشت: «دفتر جهاد سازندگى در تهران ایجاد شد. ستاد مرکزى جهاد سازندگى در نخست وزیرى زیر نظر معاون نخست وزیر در امور همکارى هاى مردمى قرار دارد.» در پى تشکیل دفتر مرکزى جهادسازندگى در خیابان پاستور در نزدیکى ساختمان نخست وزیرى کانون فارغ التحصیلان مستقل دانشگاه ها و موسسات آموزش عالى در ۲۹ خرداد اعلام آمادگى براى همکارى در جهادسازندگى کرد و همزمان گروه هاى عظیمى از دانشجویان، کارکنان سازمان ها، ادارات و سازمان هاى مختلف آمادگى خود را براى همکارى اعلام داشتند.بلافاصله پس از صدور پیام امام(ره) از دفتر مرحوم دکتر بهشتى ضمن تماس تلفنى با دفتر معاونت نخست وزیر در امور همکارى نماینده امام در جهادسازندگى، آقاى على اکبر ناطق نورى معرفى شده و براى ملاقات با نخست وزیر مرحوم مهندس بازرگان و آغاز کار ایشان وقت تعیین شده بود. در همین اثنا حکم مسئولان جهاد سازندگى در ۲۳ استان به وسیله معاونت نخست وزیر در امور همکارى هاى مردمى صادر شد و فعالیت جهادسازندگى عملاً در سراسر کشور آغاز شد. تا آنجا که به یاد دارم و مى دانم آقاى مهندس امان پور از شرکت کنندگان جدى و پیگیر جلسات روزهاى جمعه در نخست وزیرى و همچنین آقاى مهندس سید جعفر مرعشى بودند. متاسفانه پس از استعفاى دولت موقت، جهادسازندگى که به صورت یک نهضت و جنبش داوطلبانه و خودجوش طراحى و ایجاد شده بود، به یک وزارتخانه رسمى تبدیل شد. این امر از یک سو باعث شد که جنبش جهاد سازندگى به یک نهاد و سازمان و بوروکراسى تبدیل شود و از سوى دیگر به علت تشابه فعالیت هاى آن با فعالیت سازمان ها و دستگاه هاى اجرایى دیگر با آنها تضاد و تعارض پیدا کرد و موجب اخلال در انجام وظایف آنها شد. بالاخره پس از حدود ۲۰ سال هر چند با ادغام وزارت جهادسازندگى در وزارت کشاورزى به این تضاد و تعارض تا حدودى پایان داده شد، روح جهادسازندگى احیا نشد.
۲- با توجه به مطالب فوق که به طور مستند در روزنامه هاى اردیبهشت و خرداد ماه سال ۱۳۵۸ موجود است (ازجمله روزنامه اطلاعات شماره هاى ۲۷ اردیبهشت و ۲۸ خرداد ۱۳۵۸ با شماره هاى ۱۵۸۵۶ و ۱۵۸۸۲)، مسلماً آقاى دکتر یزدى به علت گذشت زمان دچار سهو یا اشتباهى درباره تاریخ تشکیل جهاد سازندگى و ارتباط آن با مسافرت ایشان به کوبا شده اند. در این مورد آقاى دکتر یزدى به اینجانب چنین توضیح دادند که بحث تجربه کوبا شد نه در کوبا، بلکه در ایران توسط آقاى اسکیول یکى از وزراى دولت کوبا و رئیس هیات نمایندگى اعزامى کوبا به ایران بعد از انقلاب اسلامى در اسفند یا فروردین ۱۳۵۸ مطرح شده بود و ایشان همان زمان موضوع را در یکى از جلسات روزهاى جمعه با جوانان عنوان کرده بودند.
۳- جناب آقاى عباس سلیمى نمین در پاسخ خود به آقاى دکتر یزدى در روزنامه شرق، مورخ ۲/۲/،۱۳۸۵ اشتباه قابل اغماضى که آقاى دکتر یزدى در تاریخ اتفاقات و جزئیات وقایع کرده اند را پایه و مبنایى قرار داده اند تا کل شکل گیرى اندیشه جهاد سازندگى و نقشى که ایشان و دولت موقت در ایجاد و راه اندازى آن داشتند مورد تردید قرار دهند. آقاى سلیمى نمین تنها مستند خود را جمله اى قرار داده اند که یکى از دانشجویان در جریان یک گفت وگوى دو جانبه بین دانشجویان و امام(ره) در ۲۳/۳/۱۳۸۳ اظهار داشته است. که این جمله به هیچ وجه مغایر با مطالب تشریح شده در فوق نیست، بلکه موید آنها است. آقاى سلیمى نمین مرقوم داشته اند:شکل گیرى اندیشه تشکیل جهاد سازندگى و اینکه مهندسى این گام موثر و عظیم در انقلاب از آن چه کسى بود به ملاقات امام با دانشجویان در اوایل خرداد ۵۸ که طى آن و در گفت وگویى دو جانبه امام راه حل هایى را براى برطرف کردن مشکلات ارائه مى دادند اشاره مى کنیم: [بروید دعوتشان کنید به دانشگاه، ننشینند که من تعیین کنم… البته اگر مسائلى باشد که من هم از دستم برآید که خدمت بکنم، من خدمتگزارم و مى کنم و اگر چنانچه اینها که گفتید باید به جایى رجوع بشود، بنویسید روى ورقه اى بدهید اینجا تا من با آنها صحبت کنیم تا درست بشود] در اینجا یکى از حاضران از طرح آماده شد [براى جهاد روستاها سخن به میان آورد.] امام فرمودند: [بله، این مورد تائید است.](صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، جلد هشتم ص ۱۳۴- ملاقات گروهى از دانشجویان تهران، ۲۳ خرداد ۵۸)همان طورى که متن مورد استفاده فوق نشان مى دهد جلسه اى در ۲۳ خرداد ۵۸ بین دانشجویان تهران و امام براى گفت وگو درباره مسائل مختلف کشور تشکیل مى شود که یکى از حاضرین راجع به طرح جهاد روستاها سخن به میان مى آورد و بلافاصله امام مى فرمایند: «بله، این مورد تائید است.» این نشان مى دهد که ایشان از قبل نسبت به طرح مطلع شده و آن را مورد تائید قرار داده بودند، به طورى که بلافاصله، بدون هر سئوال و پرسشى تائید خود را اظهار مى دارند. علاوه بر این نشان مى دهد که دانشجوى مذکور به احتمال زیاد از همان دانشجویان فعال در جلسات عصرهاى جمعه نخست وزیرى بوده و در جریان بحث ها و سپس ارائه طرح جهاد براى سازندگى به کنفرانس استانداران که حدود یک ماه قبل از آن ارائه و منتشر شده بود قرار داشته است. در ضمن باید به این نکته مهم توجه داشت که جهاد سازندگى تنها به روستاها محدود نمى شد و نقاط شهرى محروم را نیز مورد توجه قرار مى داد. به هرحال تا آنجا که اینجانب، به عنوان یک فرد مسئول، در جریان شکل گیرى و آغاز به کار جهاد سازندگى بودم سعى کردم اطلاعات و مشاهدات و نقش خود را به طور مستند بیان کنم تا شاید به روشن تر شدن موضوع کمکى کرده باشم.
۴- جناب آقاى سلیمى نمین موضوع پیشنهاد روز قدس از سوى آقاى دکتر یزدى را مورد سئوال قرار داده و اظهار داشته اند: «از آنجا که آقاى یزدى در مصاحبه با خبرگزارى فارس نیز مسائل مشابهى را مطرح کرده اند یا در کتاب خاطرات آقاى محمدمهدى جعفرى نیز به نقل از این فعال سیاسى ادعا شده که طرح روز قدس نیز از سوى ایشان به امام تسلیم شده است. على القاعده مرکزى مى بایست یادآور عدم انطباق این ادعاها با واقعیت هاى ثبت شده تاریخى بشود.»موضوع پیشنهاد روز قدس به امام (ره) به وسیله آقاى دکتر یزدى و تائید و اعلام ایشان از همان سال ۱۳۵۸ براى من و امثال ما موضوع یا خبر جدیدى نبود و هستند کسانى که از ابتداى پیروزى انقلاب و دولت موقت در داخل حاکمیت حضور داشته و گذشته را به خاطر مى آورند. به عنوان مثال مى توانید از آقاى دکتر غلامعلى حداد عادل که در آن زمان معاونت وزارت ارشاد را به عهده داشتند واقعیت این امر را سئوال بفرمایید. شادروان مهندس بازرگان نخست وزیر دولت موقت نیز در پیام روز قدس خود (۲۶/۵/۵۸) چنین مى گوید: «تعیین چنین روزى به نام قدس، که بنا به پیشنهاد دولت موقت جمهورى اسلامى و پذیرش و دعوت عام امام و استقبال و اجابت تقریباً تمام ملل مسلمان جهان صورت گرفت…» موید پیشنهاد روز قدس از طرف دولت موقت (و وزیر امور خارجه آن) است. (مشکلات و مسائل اولین سال انقلاب از زبان مهندس بازرگان زمستان ۱۳۶۱) متاسفانه طى سال هاى گذشته بسیارى از واقعیت هاى مدیریت انقلاب در طول سال هاى ۵۶ و ۵۷ و همچنین رخدادهاى دوران انتقال نظام در سال ۵۸ قلب و وارونه شده اند که اثبات خلاف واقع بودن آنها با موانع سختى روبه رو است، لذا مسئولیت تلاش براى یافتن حقیقت براى کسانى که در زمینه تاریخ معاصر به تحقیق و مطالعه مشغولند بسى سنگین تر شده است.