توضیحی پیرامون آیۀ « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ…»
۱۸ اردیبهشت , ۱۳۹۳
دکتر سید علی اصغر غروی
هرجا که سخن از ضرورت تحمل نقد مطرح باشد، و اطراف قضیه اطلاع اندکی از قرآن هم داشته باشند، حتماً به این آیه یا ترجمۀ آن متوسل میشوند. ولی هر بار به ترجمۀ معمول آن اکتفاء کرده، بی هیچ امعان نظری ازآن عبور میشود. اما پیوسته این سؤال به ذهن آدمی خطور می کند که آیا خداوند ایمان آورندگان به کتابش را دعوت میکند هر سخنی را بشنوند، حق باشد یا باطل، آنگاه از بهترین آن پیروی کنند؟! چه نکتهیی در این آیه است، که بندگانی را که چنین میکنند، بشارت میدهد و آنان را هدایت یافته و صاحبان خرد مینامد؟! پس «صاحبان مخ» باید درجهیی رفیع باشد در میان هدایت یافتگان.
بهانه اما برای پرداختن در این زمان به این آیه، سخنان دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور، در افتتاح نمایشگاه کتاب، روز سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ است، که درخلال آن گفتند:
«نقد حق مردم است. حق همۀ گروههاست، چه اقلیت چه اکثریت. اما آنچه پسندیده نیست آنکه با پول مردم و با بیت المال مردم از دولتی که منتخب مردم هست و با رای اکثریت مردم شروع به کار کرده است، کسی بخواهد، به جای نقد، تخریب را پیشه گیرد. این چیزی است که دولت نمیپسندد. از همه میخواهیم با شناسنامه حرف بزنند. بگویند از کجا هستند، وابسته به کدام جناح هستند، و با نام جناح خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران. ملت ایران راهش روشن است. ملت ایران در عصر حاضر به دنبال آرامش است.»
این بخش از سخنان رئیس جمهور، نقد روزنامۀ کیهان را به دنبال داشت، و سرمقالۀ خود را بدان اختصاص داد. در بخشی از این نقد، نویسنده، برای اثبات مدّعای خود که؛ هرکسی، از جمله رئیس جمهور، موظف است به هر سخنی، یا همۀ سخنان گوش فرادهد واز بهترین آنها تبعیت نماید، به دو آیۀ زیر استناد کرده است:
«فبشر عباد(ی). الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه… ای پیامبر(ص)! به آن عده از بندگان من بشارت ده که سخنان ـ گوناگون ـ را میشنوند و از بهترین آنها پیروی میکنند (۱۷ و ۱۸ زمر)»
جستجویی در آراء مفسران در تفسیر این دو آیه نشان میدهد که همۀ آنها در خصوص معنای «القول» نظر واحدی ندارند. ذیلاً دیدگاهی متمایز را با تکیه بیشتر بر کلیدواژههای «یستمعون»، «القول» و «احسن» بررسی میکنیم. «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ»(زمر ۱۷ و ۱۸)
«یستمعون»
استماع در لغت به معنای «گوش فرا دادن» است یعنی نشستن و با اراده و توجه و چشم دوختن و دقت نظر به مطلب گوینده گوش دادن که آن را «اصغاء» هم میگویند، یعنی سر را متمایل کردن به سوی گوینده، جهت درک بهتر مطلبی که گفته میشود.
«وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یوحَى»(طه ۱۳)
(ای موسی) و من تو را برگزیدم پس گوش فرا ده به آنچه که وحی میشود.
«وَاسْتَمِعْ یوْمَ ینَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَکَانٍ قَرِیبٍ» (ق ۴۱)
و گوش فرا ده روزی که نداء میدهد منادی از جایی نزدیک.[۱]
از آنجا که «بشارت» در آیه ۱۸ سورۀ زمر، به «تبعیتی» اختصاص یافته که نتیجه یک استماع است، بناءبراین، نمیتواند استماع هر قولی یا همۀ اقوال باشد. زیرا همۀ اقوال بعضاً متضمن دروغ، ناروا، ناشایست، بهتان، تهمت، افتراء، ناحق، و غیر حسن و قبیح و امثال اینها میباشد، و خدای تعالی، در آیات عدیده، از گوش دادن به چنین اقوالی و تبعیت از آنها منع فرموده است.
علامۀ حیکم سید محمد جواد موسوی غروی در ذیل این آیه مینویسد:[۲]
«بعضی از مفسرین در توضیح آیۀ اخیر گفتهاند: «اولواالالباب کسانی هستند که سخنان حق و باطل را گوش میدهند و اَحسَن آنها را، که حق و صِدق است، پیروی میکنند». و حال آنکه چنین تفسیری از آیه خطاء است. زیرا استماع باطل و کذب، به نصّ صریح قرآن حرام است، چنانکه فرموده:
«سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ» (مائده ۴۲)[۳]
بسیار شنوندگان دروغند و بسیار خورندگان حرام.
«وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیکُمْ فِی الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یکْفَرُ بِهَا وَیسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیرِهِ إِنَّکُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ» (نساء ۱۴۰)
و هرآینه فرو فرستاد بر شما در کتاب که هرگاه شنیدید که نسبت به آیات خدا کفر ورزیده میشود و مورد استهزاء قرار میگیرد، پس با آنان منشینید تا در سخنی دیگر آیند و گرنه شما هم بمانند آنهایید.
«وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (أعراف ۲۰۴)
و هرگاه قرائت قرآن شد پس گوش فرا دارید و لب فروبندید باشد که مورد رحمت قرار گیرید.»
باتوجه به این نکته که معنای «استماع» در لغت با «سمع» متفاوت است، پس «الواالالباب» به ارادۀ خود و با امعان نظر هر سخنی را استماع نمیکنند، هر چند ممکن است هر سخنی به گوش آنها برسد.
«القول»
در ۳۳ آیه از قرآن کریم، کلمۀ «القول» آمده است. در برخی از این آیات، همانند آیۀ مورد بحث، «قول» به تنهایی و بیآنکه در عبارتی وصفی یا اضافی قرار گرفته باشد مذکور است، و در تمامی آنها مراد از «القول»، قرآن حکیم و یا فراتر از آن «لوح محفوظ» میباشد.
«وَهُدُوا إِلَى الطَّیبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِیدِ» (حج ۲۴)
و راه یافتند به سوی «پاکیزۀ قول ـ قرآن ـ » و هدایت شدند به سوی راه (خدای) پسندیده.
«أَفَلَمْ یدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ» (مؤمنون ۶۸)
آیا در «قول ـ قرآن ـ » تدبر نکردهاند یا چیزی مر ایشان را آمد که برای پدران آغازین آنها نیامده بود.
«وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یتَذَکَّرُونَ» (قصص۵۱)
و هر آینه پیوسته نمودیم بر ایشان «قول ـ قرآن ـ» را باشد که پند پذیرند (و به خاطر بسپارند)
«مَا یبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» (ق ۲۹)
مبدل نگردد «قول» ـ لوح محفوظ ـ که قرآن بیان بخشی از آن است ـ نزد من، و من ستمگر نیستم مر بندگان را.
برخی مفسران در بیان آیۀ مورد نظر گفتهاند؛ مراد استماع قول، سخن پیامبر است که قرآن در رأس آن قرار دارد.[۴] علامه غروی در ترجمه و بیان آیه مینویسد:
«پس آن بندگانم را بشارت دِه که قول (من) را میشنوند و آنگاه بهترینش را پیروی میکنند».[۵]
«القول» مصدر است و معرفه. بناءبراین مفید معنای گفتاری معین و ویژه است که تبعیت از احسن و نیکوترین آن موجب مژدگانی و بشارت خداوندی است. پس حتماً باید مراد کتاب خدا باشد.
«اَحسَن»
علامۀ غروی در توضیح آیۀ مورد بحث مینویسد:
«مصدر باید در تمام صیغههای مادۀ (لغت)، حاصل باشد و شکی نیست که «حُسن» در باطل نیست تا حق «اَحسَن» آن باشد.پس چنانکه در آیات مذکور، به وضوح تبیین شده، مراد از «استماع قول»، استماع قول حق است، حق هم مراتبی دارد که مؤمن باید سعی کند احسن آنها را بجا آورد.»[۶]
«وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ» (زمر ۵۵)
پس پیروی کنید بهترین آنچه را که از پروردگارتان بر شما فرود آمده است (وحی).
و نظیر این آیه، قول خدای عزوجل است به موسی علیه السلام:
«.….فَخُذْهَا بِقُوَّهٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا» (أعراف ۱۴۵)
پس آن (الواح) را با قدرت برگیر و قوم خودت را فرمان ده تا نیکوترین آن را برگیرند (بهترین وجوه آن را عمل نمایند)
نتیجهگیری:
بیتوجه به بیان مفاهیم لغوی مذکور، و بر خلاف نظر علامۀ غروی، مفسران شیعه و سنی «القول» را اعم از قرآن و غیر آن دانستهاند. اما تأکید کردهاند که تشخیص بین حق و باطل کار هرکس نیست، بلکه تنها از عهدۀ الواالالباب و صاحبان خرد ساخته است، و ایشان میتوانند استماع قول کنند و به احسن آن عمل نمایند. این دسته از مفسران داوری نهایی را به عقل رشد یافته در تشخیص بین حق و باطل دادهاند.
حال بار دیگر به ترجمۀ مفهومی آیه نگاه میکنیم:
خداوند بشارت میدهد بندگانی از خود را که با دوری گزیدن از طاغوت و بازگشت به سوی پروردگارشان، طی طریق میکنند، و وصفشان این است که استماع میکنند «قول» را و بهترین آن را پیروی میکنند، یعنی مورد عمل قرار میدهند. اینان کسانی هستند که خدواند هدایتشان کرده است و ایشان اولواالباباند. در حقیقت بشارت، نوید و مژدۀ هدایت است و اعطاء درجۀ «صاحبان خرد» به برخی از بندگان.
دوری کردن از طاغوت، اجتناب از استماع ناحق، باطل، دروغ و مانند اینها میباشد، پس در «القول» هیچ باطلی نیست چرا که اینان طاغوت را پشت سر نهادهاند. و سبب رسیدن به هدایت، استماع حق است. و آنجا که بنده توانست احسن حق را پیروی و به عمل آورد، بشارتش رسیدن به درجۀ الواالالبابی است.
[۱] – در این رابطه میتوان به آیات (حج ۷۳) و (اعراف ۲۰۴) نیز نظری افکند.
[۲] – «آدم از نظر قرآن»، ج۳، سید محمد جواد موسوی غروی، ص۴۹۰، تجلی صفات خالق در خلق.
[۳] – میتوان به آیات فوق این دو آیه را نیز افزود: «وَمِنَ الَّذِینَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ» (مائده ۴۱)، و از آنان که یهود هستند بسیار به دروغ گوش فرا می دهند و بسیار شنوندگان مردمانی دیگرند (که ایمان به تو نیاوردهاند)/ «وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلَامٌ عَلَیکُمْ لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ» (قصص ۵۵)، و هرگاه یاوه و بیهوده شنیدند از آن روی برتافتند و گفتند ما را است اعمالمان و شما را است اعمالتان، سلام بر شما، ما راه بیخردان نجوییم.
[۴] – تفسیر میبدی، تفسیر سورآبادی.
[۵]ـ «آدم از نظر قرآن» سید محمد جواد موسوی غروی، ج۳ ، ص۴۹۰، پاورقی، تجلی صفات خالق در خلق.
[۶] – «آدم از نظر قرآن» مجلد سوم، سید محمد جواد موسوی غروی، ص۴۹۱، تجلی صفات خالق در خلق و ص ۸۱، پاورقی.