شادباش به مناسبت زادروز پربرکت تان
۱۹ مهر , ۱۳۹۲
مهدی معتمدی مهر
به نام خداوند جان و خرد
“یثبت الله الذین امنوا بالقول الثابث فی الحیوه الدنیا و فی الاخره”
خدا افراد با ایمان را با گفتار و] اعتماد[ ثابت در زندگی دنیا و آخرت استوار می سازد. (سوره ابراهیم ، آیه ۲۷)
جناب آقای دکتر یزدی عزیز و دوست داشتنی
سلام و شادباش به مناسبت زادروز پربرکت تان
فراتر از تبریکات همیشه و بروزات همگانی شادمانی های همگن و تعلقاتی از جنس عاطفه و البته اندیشه، چندین شب و روز است که ارزیابی “ضرورت گفتن” و دغدغه “چه چیز را گفتن” از یک سو بر نیاز صرف سخن گفتن با شما نا آرامم می کند. این که بنویسم فقط از کسی و برای کسی که در سالیان اخیر دوستی نزدیک برایم بوده است، هم راز و هم سرنوشت بوده است، یاور و آموزگار و الگو بوده است، نوشتن را برایم دشوار می کند. و وقتی به یاد می آورم که در زمانی نه چندان دور از فضیلت و آگاهی چنین انسانی در عدم پذیرش نقش اول ها سخن گفته بودم و این ملاحظه و تامل که مبادا دلتنگی به سراشیب شخصیت گرایی فرو غلتد و روحیات شما که همواره نخواسته اید تا فراتر از انسانی به نظرها آیید، همه و همه مرا به تاخیری ناخواسته واداشت، اما سرانجام زادروزتان را امکانی یافتم تا از مردی بگویم که در کلام و عمل سالیانی به درازای عمری طولانی، از آسودگی پرهیز داشته و از دشواری های زیستن و تلاش در راستای “شدن”، عاشقانه به “صبوری و شکوری” تعبیر می کند. طنین صدایتان در جانم جاری است : “موجیم که آسودگی ما عدم ماست”
جناب آقای دکتر یزدی
حضور استوار جنابعالی در بیش از شش دهه در راه آزادی، حاکمیت قانون و تحقق حقوق و حاکمیت ملت ایران و تاکیدتان بر لزوم کار جمعی دمکراتیک و نه تنها “با دیگران به دمکراسی اندیشیدن” آثاری به جا گذاشته است که داوری آن را با آرامش باطن می توان به تاریخ و آیندگان سپرد. آن چه در این مجال می خواهم بگویم تنها یک یادآوری است، شاید برای خودم و یاران جوان تر نهضت آزادی ایران.
کیفیت حضور و عملکرد بنیان گزاران شریف و یاران و یاوران اصیل نهضت آزادی ایران در دو عرصه دیانت و سیاست با تکیه بر اصول، شاخص ها و معیارها، بر ترسیم و تعیین هویت و مرزهای دقیق دین داری اخلاقی و عقلانی و امکان سیاست ورزی پاک دستانه موثر بوده است.
امروزه به برکت پای بندی جنابعالی و سایر دوستان و همراهان زنده یادان مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی و دکتر سحابی به ایمان، خلوص و اخلاق گرایی، ردیه ای عملی بر آموزه استبدادی تعارض سیاست و اخلاق وارد شده است. سال هاست که از شما آموخته ایم: فرصت طلبی و بی تفاوتی و مصلحت جویی در نهضت آزادی ایران جایی ندارد. سیاست میدان برخورداری نیست؛ حوزه عمل به تکلیف است. منافع ملی و حق طلبی بر همه چیز مقدم است. منافع فردی و گروهی خط قرمز آزادی نیست. پیگیری حقوق و مطالبات ملت، آزادی خواهی و عدالت جویی اساس مبارزه است. بر سر منافع ملت نمی توان و نباید معامله کرد و تقوای توامان ستیز و پرهیز فراتر از مصلحت جویی های کوته بینانه هنوز هم اقتضا دارد که از راهبرد جنگ حجت در برابر جنگ قدرت دفاع کنیم و بر فریضه امر به معروف و نهی از منکر پایدار بمانیم.
این آموزه ها به ما – نسل جدید نهضت- یادآوری می کند که با حفظ هویت می توان با راستی و درستی، فارغ از مرزهای خودی و ناخودی، جویای حقوق تمامی ستمدیدگان باشیم و هشدارمان می دهد که هزینه را مستمسکی بر سهم خواهی ها ندانیم و در زمره کسانی قرار نگیریم که از هر فاصله ای بوی کباب را خوب می شناسند و در مقاطع گوناگون تاریخی با طرح خودخواهی ها و منفعت طلبی ها زمینه شکست پیروزی های ملی و مصادره جنبش های مردمی را فراهم کرده اند. ما یاد گرفته ایم که نسبت به عملکرد و جریانات انحرافی هشیار باشیم.
و ما این همه را از شما آموخته ایم و بسیاری دیگر را از شما و سایر پیش کسوتان و یاوران نهضت آزادی ایران آموخته ایم و تولد شما بهانه نه، امکانی شد برای قدرشناسی از تمامی کسانی که در ایجاد و بسط اندیشه و مرامی به نام نهضت آزادی ایران هرگز دریغ نداشته اند.
جناب آقای دکتر یزدی مهربان
اگر خوب آموختیم یا نیاموختیم، قصور از من و ما بود و بار سنگین تکلیف جز بهانه نبود، ورنه شما بزرگواران هرگز کم نگذاشتید و معلمانی کم نظیر بودید در حوزه اخلاق و سیاست اخلاقی. تجربه حضور نه چندان طولانی ام در زندان به من می گوید که پایداری بر سر اصول اخلاقی و حقوق مردم، تنها ضامن عبور سلامت از پرتگاه های ژرف تردید و پوچی است.
هم از این رو هم به خاطر بسیار دلایل دیگر از این دست، حضورتان برای ما و ملت ایران و جریان دمکراسی خواهی این سرزمین، مغتنم است و سرشار از برکت، شما راهی طولانی طی کرده اید و خستگی شاید در این میانه احساسی ناحق نباشد، اما باور کنید که هنوز به حضورتان سخت نیاز است و این، اصلا تعاوف نیست. در لحظات طولانی و گاها دشوار بارها با خود می اندیشیدم که همراهی با نهضت آزادی ایران چه سخت و نفس گیر، اما خوش آیند و در نهایت، رضایت آور است.
برای جنابعالی و همسر همراهتان، عمری طولانی و توام با عزت، سلامت و شادی روز افزون آرزو می کنم و به دعای خیرتان برای شکیبایی هر چه بیشتر، سخت نیازمندم.
در پایان، بیتی از سعدی بزرگ را می نویسم که تسلی تنهایی ها و تنها یادگار من بر دفتر ترخیص بند ۲۰۹ بود :
چو می توان به صبوری کشید جور عدو چرا صبور نباشم که جور یار کشم
دوستدارتان
مهدی معتمدی مهر
زندان زجایی شهر
۳ مهر ۱۳۹۲