فهرست مطالب
به مناسبت سالگرد قیام خونین پانزدهم خرداد
درختان بزرگ میشکنند ولی خم نمیشوند
اطلاعیه روحانیون قم
بیانیه سیاسی سازمان مجاهدین خلق ایران
نامه علماء بزرگ فارس
به مناسبت سالگرد قیام خونین پانزدهم خرداد
«پانزده خرداد ننگی بر دامن این مملکت گذاشت که تا آخر محو نخواهد شد…. ننگ بود که مسلسلها را ـ تانکها را ـ توپها را ـ تفنگها را ـ از مال این ملت فقیر بدست آورده و بر روی این ملت فقیر بستند… آیا از این ننگ بالاتر میشود؟…» آیتالله خمینی
«… بزرگترین درس ۱۵ خرداد رشد انقلابی ملت ایران و تعیین روش در تاکتیک مبارزه بود. پانزدهم خرداد نقطه عطفی در تاریخ نهضت ملی ایران به شمار میرود. تا آن روز مبارزات پارلمانی و تظاهرات خیابانی روش نهضت بود و مردم انتظار داشتند که با اعتراض لفظی و یا تقاضای عاجزانه دل بیرحم استبداد و استعمار را نرم کنند. ولی ۱۵ خرداد خاتمه این امید و انتظار بود. روش قهرآمیز و انقلابی سیستم مسالمتآمیز گردید. صفحه جدیدی در تاریخ نهضت ملی ایران گشوده شد. دوای درد آنان واژگون کردن رژیم استعماری است که جز با یک انقلاب عمیق و همهجانبه عملی نیست. و در این راه باید جان داد و خون ریخت ….» از روحانیت ۱۵ خردادـ انتشارات انجمن اسلامی دانشجویان: «…. و مبارزه بیزحمت و طرح و خطر صورت نمیگیرد. لازم بوده است عدهای برخاسته و خود را فدا کرده باشند. تا صرف مال و صرف وقت و صرف جان نشده نتیجهای حاصل نگشته است. این اصل کلی است و استثناء بردار نیست. همه تحرک و تشریفات در رأس آنها کاری و خون بوده است . لَن تَنالُوا البِرِّ حَتّی تنفقُوا مِمّا تُحِبُّون (هرگز به نیکی و کمال مطلوب نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید مایه بگذارید…»
از مبارزات سیاسی و مبارزات مذهبی . نشریه نهضت آزادی ایران
درختان بزرگ میشکنند ولی خم نمیشوند
وقتی طوفان بپا میخیزد
هرچه سبکتر است…
و هرچه میانتهی است
با خود همراه میسازد
٭ ٭ ٭
آنگاه به جنگل میتازد
در حالی که ؟؟؟؟ چیز بیاعتناست
در جنگل ….
درختان پست
و آنها که سست عنصرند،
چاکرانه در مقابلش خم میشوند
… و در راهش به خاک میافتند.
اما درختان بزرگ میشکنند
و خم نمیشوند
اینها از خود میگذرند
تا قدر را بجای خود بنشانند
٭ ٭ ٭
چهار درخت که خم نشد و شکست
طوفان خودخواه
در پای درخت پنجم از پای میایستد
و همانجا نابود میشود
اطلاعیه روحانیون قم
بسمه تعالی
وَلا تَحْسَبَنَ الذّین قُتِلوا فی سَبیل اللهِ اَمواتاً بل اَحیاءٌ ــ شهیدان راه حق را مرده میپندارند که آنان زندهاند.
…. درست هنگامی که عربدهی آزادیخواهی و فریاد انساندوستی رژیم جلاد ایران در بلند گرمای استعمار بلند است و قیافه زشت خود را در ماسک طرفداری از حقوق مردم پنهان میدارد ـ دستش تا آرنج در خون قهرمانان رزمنده خلق فرو رفته و از چنگال بیرحمانهاش قطرات خون تازه به زمین میریزد. این خونها از پرسشهاست که باید از سلولهای زندان و میدانهای تیر و حربههای اعدام کرد . سئوالی است که میباید از نیمههای شب تهران و در و دیوار زندانهای آدمکش حکومت تروریست ایران نمود و بالاخره مطلبیست که باید با (…) دادگاههای قانونشکن هیئت حاکمه ایران در میان گذاشت. فرزندان دلیر مردم که فقط هدفشان رهایی مردم ستمدیده و یگانه مرامشان اعتراض به ولخرجیهای دربار و عیاشیهای خونآشامان خلق است این (…) ناجوانمردانه باید غولهای اختناق و ترور به جایشان فرونشیند و آنان که با برپاساختن جشنهای منحوس دوهزار و پانصد سالهی شاهنشاهی و غیره خلقی را در گرداب فقر و تهیدستی کشیدهاند. پایههای سلطنت خود را بر اجساد آرام و تیرخوردهی ایشان بنا گذارد. جوان مسلمانی که در دادگاه غیررسمی رژیم فریاد میکشد که چرا اینهمه بودجههای خود را بر مردم فقیر که گاهی دچار سیلاند و زمانی گرفتار قحطیها و زلزلهها ــ تحمیل میکنند و سپس با خواندن آیاتی چند از قرآن مجید و جملاتی از نهجالبلاغه حکومت مزدور را محکوم میکند. اینچنین جوانی باید گلولهباران شود. افسوس که فریاد این جوانان مسلمان که با شور مذهب و حرارت ایمان بلند است به ملت نمیرسد و افسوس که مردم زحمتکش ایران شاهد محاکمه فرزندان دلاور و رشید خود نیستند و صدها افسوس که کارگران و دهقانان ستمدیده خلق را در میدانهای اعدام راهی نیست تا لااقل در لحظه جان دادن آنان اشک حسرتی بریزند و آب دیدگان خود را با خون قلب آنان مخلوط کرده و سیلی از خشم به راه اندازند و ستمگران قانونشکن یا مصلحنمایان اخلالگر یعنی هیئت حاکمه جلاد و مزدور را در آتش قهر خود سراسر بسوزاند. راستی هنوز از اعدام دهها دانشجوی مسلمان انقلابی نگذشته است که دستهای دیگر را بدان سرنوشت محکوم ساختند. جوانان دینداری که اکثرشان حافظ قرآن و نهجالبلاغه و روایات اهل بیت(ع) بوده و هستند به جرم حقگویی و دفاع از مردم یکی پس از دیگری را به جوخههای اعدام بسته و تیرباران میکند. هماکنون زندانها و تبعیدگاههای حکومت آدمکش ایران پر است از جوانان آزادیخواه و غیور که بیشترشان تحصیلکردههای دانشگاههای بزرگ میباشند ــ دانشمندان مجاهدی چون حضرت آیتاله طالقانی و ربانی شیرازی و انواری و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی و محمد حجتی کرمانی و ثقهالاسلام سیداحمد کلانتر و دهها دیگر نیز از این حکم مستثنی نیستند.
ما ضمن ابراز تأسف از اعدام جوانان عزیز و دلیر خلق و همدردی با تمام ملت ایران به ویژه خانوادههای محترم ایشان تنفر شدید خود را از اینهمه ظلم و بیدادگری اعلام داشته و به فرموده رهبر عالیقدر و اسلام پرچمدار نهضت مقدس روحانیت حضرت آیتاله العظمی خمینی مدظله مطمئنیم که دیر یا زود این رژیم پوشالی نابود شده و گردانندگان آن در زنجیر عدالت بسته میشوند و سپس به دادگاه ملت اسلام کشیده خواهند شد. و آنگاه آتش خشم ملت سرتاپای وجودشان را خواهد سوزاند.
(روحانیون مترقی قم)
درود بر فریادگران بیدار
مرگ بر بیدادگران دربار
بیانیه سیاسی سازمان مجاهدین خلق ایران
اُذن للّذَین یقاتِلون بانّهم ظلمو و انّ الله علی نصرهم لقدیر (سوره حج آیه ۳۹)
این حق مسلم ستمدیدگان است که به نبرد برخیزند و خدا بر پیروزی آنها تواناست.
روز شنبه ۱۶/۲/۵۱ ساعت ۵ و ۴۰ دقیقه یک درگیری مسلحانه که بین یکی از مجاهدین و مزدوران کثیف دولتی در خیابان خورشید روی داد یکی از مجاهدین بنام مهدی رضایی برادر ۱۹ ساله مجاهد شهید احمد رضایی بدست دشمن اسیر شد. در این درگیری که به خاطر حمله مسلحانه گشتی پلیس به برادر مجاهدمان پیش آمد یک افسر پلیس کشته شد. در همان روز بلندگوهای تبلیغاتی رژیم ادعا کردند که طی این درگیری یک تن مجاهد کشته شد و یک نفر اسیر شد که از فرد اسیر محل اختفای اعضای گروه به دست آمده و عدهای از آنان دستگیر شدهاند و خندهآورتر اینکه ادعا کرده که انبار اسلحه گروه کشف شده است. ما به این وسیله اعلام میکنیم که مجاهد شهید که رژیم در رابطه با حادثه روز شنبه از او نام برده مهندس علیاصغر منتظرحقیقی (عمّار) بود که پیش از سه هفته قبل طی دو مرحله درگیری که در خیابان شاهپور و میدان خراسان بین او و مأمورین ساواک درگرفت در حالیکه دو زخم گلوله بر تن داشت به دست مأمورین ساواک اسیر شد ضمن این درگیری دو تن از مأمورین ساواک هدف گلولههای برادر مجاهد ما قرار گرفتند. از آن پس هیچ اطلاعی از سرنوشت او نداشتیم تا اینکه رژیم نام این مجاهد را که به احتمال بعداً در زیر شکنجه به شهادت رسیده در رابطه با حادثه روز شنبه ذکر کرد. چرا رژیم بار دیگر اقدام به چنین جنایتی و چنین دروغی کرد؟ همه بخاطر داریم که بعد از مصادره موفقیتآمیز بانک ملی شعبه صفویه از آنجا که رژیم ضعف و زبونی خود را در مقابل اراده و ایمان انقلابیون نشان داده بود اقدام به جعل داستان مضحک کوی کن و امر دستگیری عاملین مصادره بانک ملی نمود که این موضوع به موقع از طرف برادران انقلابی ما «چریکهای فدایی خلق» افشا شد و معلوم گردید که مهندس سیروس سپهری و مهندس شاهرخ هدایتی دو تن فدایی که رژیم ادعا کرد به دنبال مصادره بانک کشته و دستگیر شدهاند. پنج ماه قبل از مصادره بانک ملی درگیری دیگری با مأمورین ساواک اسیر و زندانی بودهاند و از آنجا که در زیر شکنجه به شهادت رسیده بودند رژیم برای سرپوش گذاردن روی این جنایت غیرانسانی خود اقدام به جعل چنین داستان مضحکی کرده است. هدف دیگری که رژیم تعقیب میکرد این بود که وانمود کند آنقدر قدرت دارد که یک روز بعد از مصادره بانک عاملین آن را شناخته و دستگیر سازد و اینکه اصولاً فدائیان نمیتوانند هیچگونه عمل موفقی را به انجام برسانند. در درگیری روز شنبه هم هدفهای دوگانهای را تعقیب میکرد. از یکسو میخواست ادعا کند که بعد از گذشتن چهار روز از انفجارهای پیدرپی در تهران عاملین آن را شناخته و دستگیر کرده و از طرفی خواسته روی جنایتی که در مورد برادر مجاهد مهندس علیاصغر منتظرحقیقی (عمّار) مرتکب شده سرپوش بگذارد. ما با صدور این اطلاعیه از این توطئه جنایتکارانه رژیم پرده برمیداریم و اعلام میداریم که برادر مجاهد مهدی رضایی در درگیری روز شنبه بدون برداشتن هیچ جراحتی اسیر شده است تا اگر بعداً در اثر شکنجههای سبعانهی رژیم به شهادت رسید رژیم نتواند روی این جنایت سرپوش بگذارد. مسئله دیگر کشتهشدن افسر پلیس در درگیری روز شنبه خیابان خورشید است. چندی است که رژیم جنایتپیشه با تشکیل کمیتهای از رذلترین و جنایتکارترین عناصر مزدور خود به شکار انقلابیون پرداخته است. این مزدوران جنایتکار به خاطر به دست آوردن پول بیشتر حاضر شدهاند دست به خون پاکترین و گرامیترین فرزندان خلق آلوده کنند و ناجوانمردانه آنها را از پشت به رگبار مسلسل ببندند و زمانی که انقلابیون به منظور دفاع به مقابله میپردازند و این جنایتکاران را میکشند بوقهای تبلیغاتی رژیم مرثیه سرمیدهند که این تازهداماد و پدر و مادر پیرش چه گناهی داشتهاند. این سؤالی است که ما از رژیم جنایتپیشه داریم، دهها تن از برادران انقلابی ما را به چه جرمی ناجوانمردانه کشتید؟ چرا مهندس علی میهندوست را که دارای همسر و فرزندی دو ساله بود و پدر و مادر خود را تحت تکفل داشت ناجوانمردانه کشتید شهدای قهرمان مهندس ناصر صادق، مهندس علی باکری و محمد بازرگانی و سایر برادران انقلابی و مسلمان ما خون چه کسی را به ناحق ریختند که دست به خونشان آلوده کردید؟ آیا رژیم جنایتپیشه میتواند پاسخ دهد که چه کسی آیتاله سعیدی را در زیر شکنجه وحشیانه کشت. آیتاله خمینی مرجع بزرگ شیعیان چرا از وطن تبعید شد؟ آیتاله طالقانی به چه جرمی میبایست در سن هفتادسالگی به بد آبوهواترین نقاط ایران تبعید شد؟ آیا کافی نبود که شش سال این مسلمان انقلابی را در سیاهچالهای خود اسیر کردید و از هیچ شکنجه و اهانتی خودداری نکردید؟ ما به هیچ رو قصد ناله و زاری نداریم و پاسخ تمام این جنایتها را با زبان آتش و گلوله خواهیم داد. … و اما پاسخ ما در مورد کشته شدن این افسر مزدور اینست که اگر او یک جنایتکار حرفهای نمیبود و قصد خون فرزندان انقلابی خلق را نداشت با آن مسلسل (یوزی) اسرائیلی و دو تن عنصر رذل و مسلح دیگر در خیابانها به شکار انقلابیون نمیپرداخت و از پشت به آنها حمله نمیکرد. آیا این مسلسل اسرائیلی برای حمایت از منافع مردم بود با شکار فرزندان مردم و دفاع از منافع رژیم جنایتپیشه شاه و امپریالیسم خونخوار آمریکا، ما از روز اول اعلام کردهایم که گلولههای انقلابیون سینه کسانی را سوراخ خواهد کرد که سینه ما را هدف قرار دادهاند. انقلابیون به مأمورینی که به خاطر رقمی و پاداش حاضر نباشند جنایتکارانه به روی آنها آتش بگشایند کاری نخواهد داشت. زیرا که به خوبی میدانیم که بسیاری از این مأمورین گرفتار همان مظالم و فشارهایی هستند که میلیونها نفر از خلق محروم ما دچار آنند، زیرا که به خوبی میدانیم بسیاری از اینها به خاطر لقمه نانی به خدمت دستگاه اهریمنی شاه و اربابانش درآمدهاند نبرد. ما به خاطر از میانبردن دشمنان قسمخورده خلق ایران است و اگر این بزدلان ترسو خود را در پستوهای کاخهای پرپیچوخم خود مخفی کردهاند و عدهای جنایتکار رذل و عدهای فریبخورده را به پاسداری غارتگریها و چپاولگریهای خود واداشتهاند. انقلابیون خود مردانه پا به میدان گذاشتهاند و طبیعی است که در این نبرد نخستین قربانیان رژیم کسانی هستند که چه بنا بذات پلیدشان و چه از روی نادانی و ناچاری به دفاع و حراست غاصبین حقوق خلق برخاستهاند.
پیروز باد نبرد مسلحانه خلق قهرمان ایران، مستحکم باد وحدت نیروهای رزمنده و انقلابی خلق، جاویدان باد خاطره شهدای قهرمان. «مجاهدین خلق ایران»
ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزه اهلها اذله و کذالک یفعلون (سوره نمل ـ ۳۴)
«شاهان چون به سرزمینی وارد شوند آنرا به فساد کشیده و سرفرازیهای مردم آن را به خواری بدل میکنند و این مشی آنهاست»
استعمارگران از قدیم بر این عقیده بودهاند که برای غارت یک سرزمین و استثمار خلق آن باید در چند جبهه وارد نبرد شوند یکی از مهمترین جبهههایی که پیروزی را مدتی برای این چپاولگران تأمین مینموده نبرد با فرهنگ و سنن انقلابی خلق بوده و هست. در رابطه با این اصل استعماری بود که هیئتهای به ظاهر مذهبی به سوی کشورهای فقیر و عقبمانده به راه افتادند و با آلوده ساختن اخلاق و مذهب و تحریف تمدن و فرهنگ اجتماعی این ملتها راه را برای ورود استعمارگران هموار کردند. نابودی تمدن اسلامی آندلس (اسپانیا) شاهد تاریخی بارزی بر این گفتههاست. در رابطه با همین برنامه استعماری بود که یکباره استعمارگران انگلیسی دلشان به حال زنان به سوختن افتاد و در حالی که ملتهای فقیر هزار مسأله لازم و حیاتی داشتند در کشورهای مسلمان الجزائر، ترکیه و ایران مسأله کشف حجاب را پیش کشیدند و به زور و توهین چادرهای زنان مسلمان را دریدند. هنوز مادران ما بیعفتیها و قلدریهای رضاخان را از یاد نبردهاند امروز هم در میهن ما چنین برنامههایی با شکلی عمیقتر و در سطح بسیار وسیع در شرف تکوین است. انتشار مجلات فاسدکننده نظیر زن روز و این هفته، حمایت از ساختن و ورود فیلمهای سینمایی مبتذل، ایجاد و توسعه کابارهها، قمارخانهها و عشرتکدههای زیرزمینی، توسعه شبکه تلویزیونی با برنامههای مبتذل و آلوده به دو منظور ایجاد بازار فروش برای محصولات بنجل خارجی و نیز اشاعه فساد در دورترین نقاط کشور و … از این مقوله است. ما بنا بر وظیفهای که به عهده گرفتهایم نمیتوانیم نگرانی خود را از موج فساد و آلودگی که برادران و خواهران جوانمان را هر روز پیش از پیش در خود فرومیبرد پنهان داریم. طبعاً جوان بیگناه و معصومی که به دامان این آلودگیها کشیده میشود رامترین عنصر در مقابل چپاولگریهای این دزدان داخلی و خارجی است و دیگر از او ترسی ندارد که هیچ، بلکه خودش را هم به اشکال گوناگون مورد استثمار قرار میدهد. چرا رژیم جهت عمده این برنامه جنایتکارانهاش را به سوی جوانان متوجه ساخته است؟ روشن است زیرا که موج آگاهی و احساس مسئولیتی که جوانان میهن ما را به سوی انقلاب مسلحانه آزادیبخش کشیده است. خطری بسیار جدی است که حیات رژیم پوشالی شاه و اربابانش را به خطر انداخته، بیدلیل نیست که دولت خریدهای قاچاقچی برنامه به اصطلاح هدایت جوانان را با بودجه گزاف در سرلوحه اقدامات خود قرار داده است. رهبری چنین برنامه بهظاهر هدایتکنندهای آنهم از طرف اراذل و اوباش درباری و گانگسترهای جانی و رذل ساواک ماهیت این برنامهها را روشنتر میسازد. بیدلیل نیست که یک کتاب علمی و اجتماعی چند بار باید در زیر سانسور شدید ساواک قرار گیرد ولی مجلات فاسد بدون هیچ مانعی قبیحترین و ضداجتماعیترین عکسها و آلودهترین مطالب را به خورد جوانان ما بدهند، در حالی که چمدان چمدان هروئین توسط کارگزاران دربار، شاهزادهها و شهزاده خانمها به کشور وارد میشود و هزاران جوان بیگناه را آلوده میسازد. رژیم دم از مبارزه با مواد مخدر و با اعدام قاچاقچیان یا در حقیقت رقیبان خود میزند زیرا این سرپوش که این قاچاقچیان جوانان مملکت را فاسد میکنند و پا به پای این برنامههای فاسد و آلوده، پاکترین، گرامیترین، بااستعدادترین و فداکارترین جوانان میهن ما را به جوخه اعدام میسپارد. محیط مقدس دانشگاه را به خون فرزندان خلق آغشته میسازد. حوزههای علمیه مذهبی را بر سر روحانیون خراب میکند، مراجع تقلید را خانهنشین و یا تبعید مینماید.
به ادعای رژیم موج احساس مسئولیت جوانان میهن ما نه به خاطر دزدیها و غارتگریهای شاه و اربابانش و نه به خاطر فجایع و مظالمی است که بر هممیهنان ما میرود بلکه علت آن «جوانیکردن» و «اقتضای سن» و «نداشتن احساس مسئولیت فکری و اجتماعی» است. اینست که باید با انتشار مجلات فاسد و توسعه فیلمهای مبتذل و برنامههای مشغولکننده نظیر فوتبال از نوع استعماری آن نه از نوع سالم آن جوانان را مشغول کرد و اینست که درست در زمانی که ارزندهترین فرزندان خلق را در زیر شکنجههای وحشیانه خود، جنایتکارانه میکشدتیمهای فوتبال خارجی را به ایران میآورد و در ورزشگاهی با خرج میلیونها تومان که به بهای فقر و حتی مرگ هزاران دهقان گرسنه بلوچ و خراسانی و آذربایجانی و …. و خانهخرابی و مرگ دهها هزار نفر در اثر سیل و زلزله تمام شده. مردم ما را ریشخند میکنند و بیدلیل نیست که اخبار فوتبال در روزنامههای دولتی بسیار مهمتر از بمباران ۲۴ ساعته هواپیماهای جنایتکاران آمریکایی و قتلعام مردم قهرمان ویتنام قلمداد میشود.
…. و در رابطه مبارزه مردم علیه تمام این اقدامات فسادآلود و جنایتکارانه بود که دفتر مجله «این هفته» را منفجر کردیم. بدون شک این آخرین اقدام ما نخواهد بود و بنا به وظیفه مقدسی که در قبال خلق به عهده داریم انهدام لانههای فساد و نابودی گردانندگان این برنامههای جنایتکارانه به عنوان یک هدف انقلابی تعقیب خواهد شد.
مرگ بر شاه خائن این دیکتاتور هرزه و فاسد.
پیروز باد انقلاب مسلحانه مردم ایران به پیشگامی فرزندان انقلابی خلق
مستحکم باد وحدت نیروهای رزمنده و انقلابی
«مجاهدین خلق ایران»
۲۵/۲/۵۱
جامعهای که ماه را بپرستد خدای را نخواهد پرستید و بر اراده و عزم خود ارزش نخواهد گذاشت و هم چون گوسفندانی ذلیل و زبون ـ کورکورانه به دنبال چوپان خواهد رفت و شبان بیخرد را هم به غرور و اشتباه خواهد انداخت و سرانجام طعمه گرگ خونخوار خواهد شد و از دزوهی شرافت و حیات با سر سقوط خواهد نمود. علی (ع)
مجاهد در حال حاضر نمیتواند آدرس خود را معرفی نماید. برای ارسال کمکهای فکری و قلمی و مالی به طور مستقیم با ما تماس بگیرید.
نامه علماء بزرگ فارس
نامه علماء بزرگ فارس به حضرت آیتاله العظمی مبنی بر تقاضای اقدام برای رفع خطر از جوانان مسلمان مجاهدی که در ایران محکوم به اعدام شدهاند.
بسمالله الرحمن الرحیم
«فذکّر فان الذکری تنفع المؤمنین»
حضور محترم حضرت مستطاب آیتاله العظمی آقای حاج سید هادی میلانی دامت برکاته. پس از عرض سلام و اخلاص به نظر میرسد آیه شریفهای که در سرمقاله به نظر مبارک میرسد موردی ندارد زیرا حضرتعالی با دارا بودن شأن بزرگ روحانیت و زعامت شیعیان باید همیشه متذکر مسائل و مصائبی که بر مسلمانها وارد میشود باشید و در حفظ جان آنها کوشش فرمائید. ولی از آنجایی که حادثهای که خدای نخواسته در شرف وقوع است موجب تأثر جامعه روحانیت فارس گردیده و باکمال تأسف هیچگونه اقدامی تاکنون از مراجع به عمل نیامده لازم بود جداً به مضمون آیه شریفه توجه فرمائید و داعیان این تذکر را داده باشیم تا در محضر عدل پروردگار عالم در مشاهد قیامت مسئولیتی از این جهت نباشد، لابد خاطر مبارک مستحضر است که مدتی است عدهای از جوانان مسلمان مجاهد که جز انگیزه دینی و جهاد در راه اسلام عزیز داعی دیگری نداشتند به عناوینی در محاکم نظامی محاکمه و حکم اعدام درباره آنها صادر شده است. اینها حافظ و قاری قرآنند و در این روزگار تاریک مبلغ اسلامند، همه جوانند، اهل نمازند.
آیا در این حکم غیرعادلانه تاکنون اقدامی فرمودهاید یا نه؟
آنچه داعیان را بر نوشتن این نامه (با کمال معذرت) برانگیخت و مصدّع اوقات شریف شدیم وجوب حفظ جان یک عده جوان مسلمان است که شاید در این روزگار کمنظیر باشند.
امید است با توجه به مسئولیت بزرگ این کار اقدام اساسی معمول فرمائید، البته ممکن است آنها در تشخیص راه مجاهد اشتباهی مرتکب شده باشند ولی حضرتعالی توجه میفرمایند این اشتباه آنها را مهدورالدم نمیکند و مانع اساسی در حفظ جان آنها نیست.
ادام الله عزّکم