اخبار جنبش اسلامی، شماره ۴، شنبه ۱۱ آذر
اخبار شهرستانها
ساری ۱۴ کشته ۷ زخمی
روز یکشنبه ۲۸/۸ (عید غدیر) حدود ۵۰ نفر افراد محلی از آبادی «ماه فروچک» که عموماً بهایی هستند، چوب بدست و با حمایت پلیس و با شعار «جاوید شاه» در خیابانهای شهر به تظاهرات میپردازند. این تظاهرات از میدان ولیعهد آغاز و تا میدان «پای ساعت» ادامه می یابد. هنگامیکه این افراد به نزدیکی مسجد جامع ساری که آقای غفاری مشغول سخنرانی بودند میرسند مردم میخواهند به مقابله این چوب بدستان وارد خیابان شوند، اما پلیس با ضربات باتوم و گاز اشک آور و تیر اندازی از آنان حمایت می کند. روز دوشنبه ۲۹/۸ مردم از هجوم افراد بیشتری از آبادیهای فرح آباد مطلع می شوند و با نظر و دعوت روحانی شهر از ساعت ۸ صبح در مسجد رضا جمع میشوند. در ساعت ۹ صبح حدود یکصد نفر کمونیست از مقابل مسجد عبور میکنند و بطرف میدان پای ساعت میروند، در موقع عبور از مقابل مسجد شعار «نان – مسکن – آزادی» میدهند، مردم در مقابل شعار «آزادی – استقلال – حکومت اسلامی» را جواب میگویند در جلو این گروه افراد پلیس در حرکت بودند. حدود ساعت ۵/۹ صبح مردم مسلمان از مسجد رضا بطرف میدان پای ساعت حرکت میکنند هنگامیکه جمعیت ۵ هزار نفری مسلمانان به میدان نزدیک میشود، پلیس با پرتاب گاز اشک آور و تیر اندازی هوایی به مردم حمله میکند، در اینموقع کلیه مغازه های شهر تعطیل شده و مردم بهم می پیوندند. جمعیت بسوی مسجد جامع سرازیر میشود در این موقع چوب بدستان حمله میکنندو مسلمانان در هسته های کوچک ۵۰ نفری در سطح شهر پراکنده شده و خیابانهای فرهنگ و قارون را با چند وانت مسدود میکنند. نیروهای ارتشی و شهربانی که با واحدهای تانک و توپهای سبک مجهز شده بودند، همراه با چماق بدستان مردم را بخاک و خون میکشند و در این جنگ و گریز تا ساعت ۵/۲ بعد از ظهر ۱۴ نفر از مسلمانان کشته و ۷۰ نفر زخمی میشوند. از چماق بدستان ۲ نفر کشته و ۴۰ نفر مجروح میشوند اسم برخی از شهدا بقرار ذیل میباشد:
محمود علامه – ۱۳ ساله محصل. خانم اسلامی ۳۰ ساله خانه دار همراه دختر ۳ ساله. خانم پیوندی ۱۷ ساله محصل. چوب بدستان زخمی در بیمارستان ضمن اظهار ندامت میگویند «از اداره تعاون روستایی به ما گفته اند اگر در تظاهرات شرکت نکنید به شما بذر و وام نخواهیم داد و ما اجباراً به اینکار ننگ آور کشانده شدیم.» پلیس در روزهای بعد به مغازهای مسلمانان سر شناس شهر حمله میکند. روز سوم شهدا، مردم در گورستان ملا مجدالدین اجتماع میکنند و آقای عبدالحمید روحانی مترقی شهر سخنرانی مینمایند. بعد از سخنرانی، پلیس بایشان حمله کرده و با سرنیزه ایشان را مضروب میکند و اکنون در بیمارستان بستری هستند.
کرمان
فعالیت های پر شور جنبش در شهرستانها به شکل زنده و حیاتبخش همچنان ادامه دارد و هر روز بر وسعت و عمق آن افزوده میشود، هر واقعه نتایج مثبت و مفید جدیدی بدنبال دارد بعنوان نمونه برخی عملیات جنبش را در کرمان ملاحظه نمایید. مسجد کرمان پس از هجوم و حمله و غارت و آتش زدن و کشتارهای فجیعی که در آن توسط «کولیهای دولتی» و «دولتی های کولی» انجام گرفت، اکنون مرکز تجمع و ستاد عملیات و کانون مبارزات مردم شده است. عکس بزرگ حضرت آیه الله خمینی در بالای برج ساعت از دور نمایان است، بر در و دیوار مسجد شعارهای اسلامی و ضد رژیمی بچشم میخورد در هر گوشه و کنار مسجد که آتش زده شده و با زن و مرد و کودکی شهید شده اند، خاطره آن نوشته شده است. اعلامیه ها و اخبار جنبش شهر و مملکت، برروی تابلو اعلانات نصب شده است و همگان مطلع میشوندو تعاطی اخبار میکنند. همه جا شعار «درود بر خمینی» و مرگ بر ………» بچشم میخورد، مسجد و بازار کلاً در اختیار مردم است و نظامی ها و عمال رژیم جرأت نزدیک شدن ندارند. همه روزه مسافران و خبرنگاران از مسجد دیدن میکنندو بر مصببین جنایتکار آن لعنت می فرستند. خبر دیگر فعالیتی است که در مدرسه عالی (۰آرشام» جریان دارد. دانشجویان و معلمین از این مرکز برای تجمع و سخنرانیهای روشنگر اسلامی استفاده میکنند. این مرکز تا کنون بخاطردوری از شهراز دستبرد عمال رژیم مصون مانده بود و هر هفته جلسات بحث و سخنرانی ادامه داشت. در هفته اخیر که این فعالیت ها به اوج خود رسیده بود، از آقای دکتر توسلی، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران برای دو روز سخنرانی دعوت بعمل آمده بود. پس از برگزاری اولین سخنرانی که در آن جمع کثیری شرکت کرده بودند، ساواک و ژاندارمری از برگزاری سخنرانی دوم جلوگیری کردند. خبر دیگر از این شهراعلام موجودیت گروه چریکی مسلمان «وحدت» میباشد که اخیراً اعلامیه ای صادر کرده است و در آن از دو واحد عملیاتی بنام های «بدر» و مالک اشتر» نام برده است. یکی از عملیات اخیر این گروه ترور معاون شهربانی کرمان است که در عملیات مسجد دست داشته است.
قم (۱۰/۹)
امروز مردم در کوچه ها و محله های اطراف خیابان ارم به تظاهرات پرداختند و کوشش داشتندحتی المقدور وارد خیابانهای اصلی نشوند. شعار آنان عبارت بود از: محرم قیام ملی ما ـ عاشورا روز رهایی ما
نیروهای نظامی و شهربانی جلوی منزل آیه الله شریعتمداری را سد کرده، مانع تماس مردم با ایشان میشوند.
قوچان
در تظاهرات ۲۰۰ هزارنفری شهر قوچان که در روز ۷/۹ بمنظور بزرگداشت شهید رزاقی (فرهنگی) ـ برگزار شد،
بیش از سه چهارم جمعیّت از شهرهای بجنورد – چناران – مشهد و روستاهای اطراف شرکت کرده بود. و تنها از مشهد بیش از ۱۵۰۰ اتومبیل حرکت کرده بود. در مدخل شهر رییس شهربانی از مردم خواهش میکند که اتومبیلها را در همان نقطه پارک کنند و او از آنها حفاظت مینماید. جمعیت از آنجا با تظاهرات بطرف مسجد جامع حرکت میکنند، در مسجد هنگامیکه سخنرانی مشغول خطابه بود، خبر میرسد چماق بدستان اتومبیلها را خردکرده اند. اما چون احتمال تیراندازی میرفت، مردم بمقابله با کولیهای دولتی نپرداخته، تصمیم میگیرند روز چهارشنبه ۸/۹ بمنظور اعتراض در دادگستری مشهد متحصن شوند که از صبح زود ارتش دادگستری را محاصره مینماید، مردم با رو برو شدن با چنین وضعی با همان ماشینهای خرد شده بسوی منزل آیه الله شیرازی رهسپار میشوند. در آنجا آقای علی تهرانی ضمن سخنرانی میگوید «شکستن اتومبیلها از مظاهر نوید بخش امنیت نظامی است و ره آورد انقلاب سفید و دستاورد تمدن بزرگ است.»
مشهد
روز یکشنبه ۵/۹ بدنبال اعلام اعتصاب عمومی در سراسر کشور، در مشهد کلیه مغازه ها تعطیل میگردد و از ساعت ۸ صبح حدود ۲۰۰ هزار نفراز منزل علماء و مدرسه نواب حرکت میکنند و بطرف خیابان خمینی (پهلوی سابق) و چهار راه لشکر و فلکه برق خیابان هفدهم شهریور (ششم بهمن سابق) میروند و شعارهای ضد رژیمی میدهند و بعلامت خشم فراوان، با مشت های گره کرده، پاهای خود را محکم بزمین میکوبند در این تظاهرات که تا ساعت یک بعد از ظهر ادامه داشت، آقای هاشمی نژاد سخنرانی میکنندو در جواب صحبت «ازهاری» نخست وزیر، که اگر راهپیمایی و تظاهرات دینی باشد مانعی ندارد ولی اگر سیاسی باشد بشدت سرکوب میکنیم، اعلام مینماید «دین از سیاست هرگز جدا نیست»
اخبار تهران
در تشییع جنازه آیه الله غروی، در سه شنبه ۷/۹ جمعیت کتیری از خیابان بوذرجمهری حرکت مینمایند. پلیس برای جلوگیری تظاهرات بدستورسرهنگ پارسا، تیراندازی میکنددر نتیجه ۲ مرد و یک زن مجروح میگردندو یک پیرمرد در اثر ازدحام زیردست و پا کشته میشود.
هر شب در خیابانهای هاشمی ـ دامپزشکی ـ جیحون و دیگر نواحی اطراف آن، تظاهرات انجام میشود.
روز یکشنبه۵/۹ (بهشت زهرا)
با وجود محاصره بهشت زهرا توسط نیروهای تادندان مسلح، مردم در جاده (تهران ـ قم) اجتماع کرده بطرف عبدالعظیم حرکت میکنند. حوالی شهر ری سربازان با شلیک تیر مردم را متفرق کرده، چند نفر را دستگیر می کنند
و دو نفر از دستگیر شدگان را بوضع وحشیانه ای بروی زمین می کشند بطوریکه پوست دست و صورت یکنفر از آنها کاملاً کنده میشود. روز دوشنبه ۵ آذر، حدود ۲۰۰ نفر از میدان اعدام بسوی بازار راه می افتدو در ساعت ۱۰ صبح موقعی که بانتهای بازار میرسند، دسته ای سرباز به آنها حمله ور شده و ۱۰ نفر را دستگیر می کنند. روز دوشنبه ۵/۹ ـ امروز در خیابان پهلوی بین خیابان سپه تا بلوار، دانشجویان تظاهرات وسیعی می کنند. در ساعت ۱۱ سربازان با قنداق تفنگ و سرنیزه به جمعیت حمله کرده و تعدادی را زخمی می کنند. روز سه شنبه حدود ۱۵۰ نفراز دانش آموزان و دانشجویان از ابتدای خیابان ایرانشهر با شعارهای اسلامی بطرف میدان فردوسی حرکت میکنند، پلیس نزدیک میدان بآنها حمله کرده و تعدادی را زخمی مینماید.
اخبار ارتش
از ارتش خبر میرسد که روز به روز تعداد فراریان افزوده میگردد و تمام بازداشتگاههای پادگانها پر از افراد نافرمان است. در هفته گذشته بیش از یکصد سرباز از پادگانهای تهران و نیز افرادی از نیروی دریایی در اهواز بخاطر نافرمانی در گشودن آتش بسوی مردم، مخفیانه تیرباران گشته اند. (درود و رحمت بروان پاکشان)
گفته میشود «عضدی و حسینی» از شکنجه گران ساواک فرار کرده اند.
عوامل رکن ۲ ارتش برای توجیه (یا درست تر بگوییم، مغز شویی) سربازان اینروزها شایعاتی را پراکنده میکنند از جمله: شاهنشاه به مشهد رفته و بعد از نماز جلوی ضریح اظهار داشته اند «یا امام رضا، چون مردم مرا نمیخواهند، من میخواهم استعفا بدهم.» بعد از این بیانات، ضریح بشدت میلرزذ و شاهنشاه از تصمیم مبارک منصرف میشوند. شاه کمر بسته حضرت علی است و باین دلیل تا کنون هیچ تیری بر او کارگر نبوده و از تمام سوء قصدها جان سالم بدر برده؟!
روز یکشنبه۵/۹ ـ جمعیتی در حدود ۱۰۰۰ نفر از خیابان غیاثی با شعار درود بر خمینی آغاز حرکت میکند. در کمتراز یکساعت به ۴۰۰۰ نفر میرسند. در اینموقع نیروهای ارتشی جمعیت را محاصره کرده و شروع به تیراندازی میکنند و گفته میشود در این جریان ۲ نفر کشته و ۳ نفر مجروح میشوند. جمعیت تظاهرات را در کوچه ها ادامه میدهند و تا ساعت ۴ بعد از ظهر تیراندازی ادامه پیدا میکند.
اخبار حج
گزارش مختصری از مراسم حج امسال
امسال بخاطر مصادف شدن عید قربان با روز جمعه (حج اکبر) نسبت بسالهای قبل تعداد بیشتری بخصوص از خود عربستان در مراسم حج شرکت کرده بودند. گروههای ایرانی کماکان از طریق گروههای اوقاف به حج آمده بودندو اغلب بخاطر گرفتاریهای پرواز به جده ناراحت و ناراضی بنظر میرسیدند. امسال تعداد ایرانیانی که از اروپا و آمریکا آمده بودندبیشتر از سالهای قبل بود و همین عده تقریباً برنامه ریزی و اداره تظاهرات علیه شاه و حمایت از آیه الله خمینی را بعهده داشتند. شعارهای عربی (الموت شاه ایران ـ یحیی خمینی) همراه شعارهای فارسی مرگ بر… درود بر خمینی – استقلال آزادی، حکومت اسلامی، سلام بر مجاهد، سلام بر فلسطین و … تقریباً همه دیوارهای مکّه و مدینه را پر کرده بودند.
تظاهرات علیه شاه پس از قرایت دسته جمعی دعای عرفه، با شعارهای الله اکبر ـ درود بر خمینی و … ساعتها در عرفات و بعد در منی و در تمام طول راه رمی جمرات ادامه داشت و برادران افغانستانی و پاکستانی و اندونزی و فلسطینی با تظاهرکنندگان همصدا بودند، خصوصاً در تظاهراتی که در محل غار حرا صورت گرفت و منجر به دستگیری ۳۵ نفر گردید. برای آزادی برادران گرفتار عده ای موفق بدیدار و مذاکره با یاسر عرفات که همراه سران مجاهد فتح در اردوگاه فلسطین بود شدند ولی تاکنون از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. وحشت مأمورین سعودی از تظاهرات ضد رژیمی ایرانیان بخوبی محسوس بود و دایماً شعارهای نوشته شده روی دیوارها را پاک میکردند. یکی از روزنامه های سعودی نوشته بود که دولت عربستان از کلیه کشورهای عربی و نیز کشورهایی که کمک مالی از آن کشور دریافت میدارند خواسته است تا از شاه ایران تا آنجا که میتوانند پشتیبانی کنند، چه تزلزل و نابودی رژیم ایران مخاطرات بزرگی برای رژیم عربستان سعودی ببار خواهد آورد.
اخبار اعتصابات
اعتصاب در دفتر مرکزی شرکت نفت
در پی اعتصاب چند هفته ای کارکنان پالایشگاه تهران بیش از ۵۰ نفر از کارکنان دستگیر میشوند و ارتش محوطه پالایشگاه را اشغال مینماید و از ورود افراد بداخل پالایشگاه جلوگیری مینماید. روز چهار شنبه ۱/۹/۵۷ کارکنان پالایشگاه برای اعتراض به دستگیری دوستانشان و جلوگیری از ورود بداخل پالایشگاه در اداره مرکزی (تخت جمشید) گرد می آیند، به آنها قول داده میشود که تا روز شنبه ۴/۹ به خواسته هایشان رسیدگی میشود. شنبه ۴/۹ ساعت ۹ صبح، کارکنان با مراجعه به پالایشگاه مواجه با شرایط سابق میشوند و بالاتفاق جلوی اداره مرکزی می آیند و در آنجا مواجه حمله پلیس با گاز اشک آورو تیر اندازی می شوندو چند نفر زخمی میگردند از جمله:
پور جعفرنیا ـ یدالله قدرت – حبیبیان ـ ملکوتی و علیزاده (گفته میشودروز دوشنبه یکی از این افراد شهید شده است) . از این لحظه ببعد، کارکنان اداره مرکزی نیزبه آنان ملحق میشوندو همگی تصمیم میگیرند با سکوت و نشسته باعتراض خویش ادامه دهند. مدتی بعد قرارمیشود نجم آبادی – (معاون انصاری) برای صحبت حاضر شود که امتناع میکند و تیمسار صدری رییس اداره حفاظت حاضر میشود و میخواهد صحبت کند که او را هو میکنند و جناب تیمسار از ترس غش میکندواز حال میرود! ؟ سپس نژند و ایرانی، دو نفر از افراد هیات مدیره که شدیداً مورد تنفر کارکنان هستند حاضر میشوند ولی در محاصره قرار گرفته و موفق به صحبت نمیشوند و با تلاش مأمورین خود را نجات میدهند. بعد از این جریان تصمیم گرفته میشود تا آخر وقت اداری در محوطه بمانند و با آیاتی از قرآن مجیدو اشعار انقلابی خود را تقویت نمایند و در آخر جلسه قطعنامه ای در حمایت از کارکنان دستگیر شده تهیه و قرایت میشود. در همین روز کارکنان خطوط انتقال نفت همبستگی خود را با اعتصاب اعلام و خط لوله جنوب تهران را می بندند. روز یکشنبه ۵/۹ افراد گارد مردمسنّی را ببهانه اینکه جلوی آسانسور طبقه همکف ایستاده است بباد کتک میگیرند و مضروب میسازند. در اینموقع کارکنان از اطاقهای خود خارج شده دست به اعتراض میزنند و مأمورین متعاقباً آنها را تا طبقه چهارم تعقیب میکنند، در اینموقع کارکنان پالایشگاه از راه میرسند و بلافاصله مواجه با حمله مامورین میشوند و در اثر تیراندازی آنان چندین نفر زخمی میگردند و ۵ نفر دستگیر میشوند. در میان زخمی شدگان دو خانم از ناحیه سرآسیب می بینند. روز یکشنبه ۵/۹ ـ کارکنان اداره مرکزی تصمیم میگیرند برای مطلع شدن از وضع کارکنان پالایشگاه در سالن طبقه همکف اجتماع کنند. کارکنان پالایشگاه بدون دادن تعهد بداخل پالایشگاه میروند و در رستوران تجمع میکنند و خواستار آزادی دستگیر شدگان میگردند. معاون پالایشگاه اظهار میدارد «من نمی توانم کاری انجام دهم» در همین اثنا کارکنان متوجه میشوند که احتمال محاصره ارتش وجود دارد لذا رستوران را ترک کرده، بطرف اداره مرکزی (تخت جمشید) حرکت مینمایند. در آنجا به کارکنان خطوط لوله و کارکنان اداره مرکزی می پیوندند. در این موقع پلیس با پرتاب گاز اشک آور و تیراندازی به اعتصابیون حمله میکنندو ۲۰ نفر را زخمی میسازد. روز دوشنبه ـ کارکنان پالایشگاه در داخل محوطه رستوران اجتماع میکنند. نجم آبادی (عضو هیات مدیره) و تیمسار نوروزی و ایرانی میکوشند تا کارکنان را بکار برگردانند و درازای شروع به کار قول آزادی دستگیرشدگان را میدهند اما کسی بحرف آنها اعتنایی نمیکند.
دستگیر شدگان
آقای مهندس وحداد از مهندسین با سابقه و مبارز مخابرات در جریان اعتصابات این اداره دستگیر شده اند. آقایان ـ نوایی ـ موسوی ـ بابک چی ـ کارمندان سازمان آب دستگیر شده اند. آقای شرافتی مسوول تلفن ۱۲۴ بین المللی دستگیر میشود. از ایشان خطی آزادبرای تماس با خارج خواسته میشود ولی چون کارکنان در اعتصاب بودند ایشان امتناع مینماید. آقای نعمت میرزاده (شاعر) بازداشت شده است. حجت الاسلام شیخ جواد غروی و علی یاری پس از بازگشت از پاریس بازداشت میشوند.
اعتصاب بانک مرکزی
روز شنبه ۴/۹ کلیه کارمندان بانک مرکزی دست از کار کشیده، اعتصاب نمودند. پلیس برای بازگرداندن آنان دخالت کرده ولی موفق نمیشود. در این میان یکی از کارمندان که به فرمانده پلیس اعتراض نموده بود، دستگیرمیشود و بقیه کارمندان به تظاهرات پرداخته، جلوی بانک اجتماع میکنند در اینموقع پلیس برای متفرق کردن آنها متوسل به شلیک تیرهوایی میشودو نهایتاً پس از ۲ ساعت درگیری مجبور میشود کارمند بازداشتی را آزاد کند. پس از این جریان با صدور قطعنامه ای حاوی خواسته های صرفاً سیاسی تا روز ۱۱/۹ اعلام اعتصاب عمومی نموده، اعلام مینمایند چناچه به خواسته های آنان رسیدگی نشود به اعتصاب ادامه خواهند داد.
اسامی تعدادی از مؤسسات دولتی که در حال اعتصاب هستند:
۱ ـ وزارت نیرو
۲ ـ توانیر و کلیه ادارات وابسته
۳ ـ شرکت ملی نفت ایران
۴ ـ بانک مرکزی
۵ ـ سازمان انرژی اتمی
۵ ـ شرکت مخابرات
۷ ـ گمرکات جنوب
۸ ـ ادارات مرکزی گمرک
۹ ـ ادارات ترخیص کالا
۱۰ ـ آب و برق خوزستان
۱۱ ـ وزارت دادگستری
۱۲ ـ وزارت راه و ترابری
۱۳ ـ وزارت دارایی
۱۴ ـ تلویزیون
۱۵ ـ اداره استاندارد
۱۵ ـ سازمان برنامه
۱۷ ـ مرکز آمار
۱۸ ـ سازمان امور استخدامی و اداری
۱۹ ـ مؤسسات فرهنگ
برای متخصصان آمریکایی شرکت تلفن بی سیم سید خندان، که کارمندان ایرانی آنها را از اداره اخراج کرده اند، در ابتدای خیابان جردن دو دستگاه ساختمان اجاره کرده اند.
خواهر و برادر مسلمان
بحکم وظیفه و به منظور کمک به جنبش عظیم اسلامی در تکثیر و توزیع این خبرنامه بکوش.
بطوریکه از بیمارستان سینا ـ داریوش ـ هزار تختخواب گزارش میدهند، اکثر بیماران، تختها را جهت زخمیهای تظاهرات خالی میکنند و می گویند، آنها بیش از ما به مداوای سریع احتیاج دارند. گفته میشود در جریان مذاکرات تلفنی کارتر و شاه، یکی از کارمندان مخابرات این مذاکرات را ضبط میکند و به خاطر عدم رازداری مساله فاش شده و بلافاصله توسط مامورین ساواک کشته میشود. یک پیش نویس دستوری از طرف مقامات امنیتی برای سندیکاهای مختلف ارسال شده است که متن آن را باطلاعتان میرسانیم:
«پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر» شاهنشاها، از روزیکه بامر مبارک شاهانه دولت نظامی زمام امور کشور را بدست گرفته در این مدت قلیل توانسته است جلوی آشوب و غارت و آتش سوزی را بگیرد و از اموال و جان مسلمین حفاظت نماید، و از طرفی برای ما و عموم ملت ایران مسلم و روشن است که علماء اعلام و روحانیون با زهدو تقوی هرگز دستور چپاول و سوزاندن اموال مسلمین را نمیدهند، لذا اعضای هیات مدیره سندیکای … وابسته باطاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، از طرف خودو بنمایندگی… نفر اعضای مجمع عمومی، پشتیبانی کامل خود را از قانون اساسی مشروطه سلطنتی و متمم آن اعلام و در نیل به این هدف عالی از هیچگونه فداکاری دریغ نخواهیم داشت. اعضای هیات مدیره سندیکا
اخبار داخل: از دید خارج
مجله نیوزویک ـ ۲۷ نوامبر (۵ آذر)
‹‹ سیامک زند›› رییس اداره مطبوعات دربار شاه که به لندن فرار کرده است، فاش نموده که تعداد زیادی از روزنامه نگاران غربی در مقابل دریافت هدیه های گرانقیمت مقالات و خبرهایی در مدح و تمجید شاه در روزنامه ها و مجلات خود منتشر کرده اند. وی اظهار داشت از جمله کسانیکه از این قبیل هدایا دریافت کرده اند
(GERARED DE DOBWER) روزنامه نگار فرانسوی میباشد که دستبندی بارزش ۲۰۰۰۰۰ (معادل یک میلیون و چهارصدهزار تومان) دریافت کرده و دیگری AR. DE. BORGHRAVE گزارشگر مجله نیوزویک میباشد که یک جفت قالیچه بارزش۲۰۰۰۰ دلار (معادل یکصدو چهل هزار تومان) . همچنین رابرت ماس مقاله نویس روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف نیز متهم به دریافت هدایا و مخارج مسافرتش بعنوان رشوه گردیده است. شخص دیگری که سیامک زند در اظهاراتش نام برد لرد چالفونت (Lord Chalfont) یکی از وزرای سابق دولت انگلیس میباشد که گهگاهی مقالاتی برای روزنامه تایمز لندن می نویسد. او نیز متهم است که رشوه گرفته است. سیامک زند اظهار میدارد که از مخالفان شاه است و دلیل فرارش ازایران همین موضوع میباشد. در تهران گفته میشود که زند و خانواده اش در سوء استفاده مالی جزیره کیش دست داشته اند. باید یاد آور شد که سیامک زند برادر داماد محمود منصف مدیر عامل فراری جزیره کیش میباشد. همچنین برادر سیامک زند تمام مغازه های جزیره کیش را به بوتیک های انحصاری خود اختصاص داده است.
ترجمه مقاله ای از روزنامهWORLD NEWS
تاریخ ۱۹ نوامبر (۲۸ آبان)
بخاطر اغتشاشات سیاسی که اخیراً در ایران بوقوع پیوسته، و بخصوص اعتصابات پی در پی ادارات دولتی، از قبیل اداره گمرک، قسمت بین المللی شرکت تلفن، سرویسهای تلکس، ترانسپورت، سوخت و غیره، بیش از ۸۰۰ شرکت خارجی که در ایران فعالیت دارند با مشکل عظیمی روبرو هستند. برای آنها کار کردن در این شرایط متحول اجتماعی غیر ممکن شده است و بسیاری از آنها مجبور شده اند برای جلوگیری از اعتصاب کارمندان، حقوق آنها را تا %۲۵ افزایش دهند. مشکل تر اینکه کم کاری در ادارات دولتی، باعث تاخیر پرداخت پول به مقاطعه کاران خارجی گردیده است. تا کنون تهدید های زیادی بر علیه صد هزارخارجی و اموال آنها صورت گرفته که در صورت شدت گرفتن ممکن است به ترک عمومی آنها منجر گردد. در حال حاضر کارکنان و گارگران شرکت نفت در حال اعتصاب میباشند و یکی از خواسته های آنها اخراج بیش از ۵۰۰ مهندس و تکنیسین خارجی میباشد. تورم و ازدیاد سرسام آور خرج زندگی میتواند باعث این خواسته آنها باشد زیرا درآمد آنها در مقایسه با خارجیان بسیار ناچیز است. بعنوان مثال یک آمریکایی ماهیانه ۵۰۰۰ دلار و یک انگلیسی ۵۰۰۰ دلار درآمد دارد در حالیکه کارگران ایرانی که اکثراً نیروی انسانی را در مناطق نفت خیز تشکیل میدهند ماهیانه فقط ۸۰ دلار درآمد دارند از طرف دیگر تایید شاه از طرف کارتر و دولت انگلیس، به بدی اوضاع کمک کرده تا جایی که میتوان حمله اخیربه سفارت انگلیس و شرکت هواییBRITISHAIR و PAN. AM یکی از اثرات این اقدامات دانست. از طرف دیگر در اغتشاشات اخیر تهران به دنبال پرتاب بمب آتش زا به اتوبوس کارکنان شرکت هلیکوپتر ‹‹ بل›› در اصفهان و بآتش کشیدن اتومبیل«جرج لینک» (George Link) مسوول عملیات نفتی در اهواز و همچنین تلفن های تهدیدآمیز به منازل امریکایی ها و انگلیسی ها، در عرض چند هفته گذشته حدود ۴۳۰۰ زن و بچه آمریکایی که تعداد کل آنها به ۴۱۰۰۰ نفر میرسد ایران را بقصد کشورشان ترک کرده اند. درحال حاضر ۳۰۰ کمپانی امریکایی، ۳۵۰ آلمانی و ۲۰۰انگلیسی و تعدادی متعلق به سایر کشورهای اروپایی در ایران مشغول فعالیت هستند. شایعات اخیر در مورد خارجیان باعث شده که تعداد زیادی از این کمپانیها، به سفارتخانه های مربوطه برای کسب اطلاعات و راهنمایی مراجعه کنند. در این میان سفارت آمریکا دارای بهترین سیستم تماس با ۲۵۰۰۰ امریکایی ساکن در تهران میباشد. بنا به اظهارات رییس امنیتی سفارت آمریکاROBERT. BANNERMAN این سفارت میتواند با استفاده از سیستم های ابداعی کامپیوتری، در صورت لزوم در ظرف یک الی دو ساعت با تمام کمپانیهای امریکایی در تهران تماس بگیرد. از این گذشته در اواسط ماه نوامبر یک مرکز اطلاعات تلفنی در محل سفارت بوجود آمده است که اطلاعات لازم را در هر مورد و حتی شایعات در اختیار امریکاییها بگذارد. علاوه بر این شش خط تلفنی برای پاسخگویی به سوالات در مورد ترک کردن ایران اختصاص داده شده است. مقامات رسمی سفارت امریکا اظهار میدارند، در ظرف چند ماه آینده ممکن است موقعیت بوضع حاضر و یا حتی وخیم تر از این بشود در نتیجه کمپانیها و اشخاص موظفند تصمیم نهاییشان را در مورد ترک کردن یا ماندن زودتر اتخاذ نمایند. رؤسای چندین شرکت بزرگ از جملهW. LEHFELDT معاون شرکت جنرال الکتریک قسمت ‹‹ سرویسهای فنی ›› به کلیه کارمندان و تکنیسین های این شرکت گفته است که میتوانند خانواده هایشان را به کشورشان بفرستند ولی بهتر است خودشان طبق پیشنهاد مسوولین همچنان بر سر کارشان حاضر باشند. همچنین مقاطعه کاران بزرگ نفتی در اهواز، افراد خانواده شان را به کشورشان فرستاده اند. در بوشهر مردم اتومبیل و منازل خارجیان مقیم این شهر را سنگ باران کرده اند و در نتیجه ده هزار نفر از مهندسین و کارمندان ملیّت های مختلف که در ساختمان دو نیروگاه اتمی با شرکت آلمانی ‹‹ کرافت و رک یوببون›› همکاری میکنند، مجبور به ترک شهر و اقامت در یک کمپ شده اند. علاوه بر این تعداد زیادی از رانندگان کره ای با کامیون های پر از بار از سواحل بارگیری خرمشهر توسط کارگران اعتصابی بیرون رانده شده اند.
ترجمه مقاله ای از روزنامه DAILYEXPRESS
خبرنگار ـ PETER HARDY
مکان ـ اهواز
اتومبیل «جرج لینگ» که رییس کمپانی O SCA که یک کنسرسیوم (چند شرکت) امریکایی و انگلیسی است، بوسیله بمب آتشزا منفجر شد و راننده او که بتعقیب مهاجمین پرداخته بود، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بسختی مجروح شد. هیچکس که دارای گذرنامه خارجی باشد جرأت قدم زدن در خیابانها هنگام شب ندارد و از حمله اعتصابیون میترسد. در محله بازار حتی هنگام روز خارجی ها ظاهر نمیشوند. ارتباط سفارت انگلیس با هزاران نفراز کارکنان و کارگران فنی نفت انگلیس که در حوزه های نفت مشغول کارند تقریباً غیر ممکن شده است. ولی بنظر میرسد که برنامه ای برای تخلیه برق آسای کارکنان خارجی از حوزه های نفتی جنوب تهیه شده است که در صورت ضرورت اجرا گردد. این برنامه بر اساس علایم رنگی که توسط چراغها به کارگران فنی و سایر کارکنان ابلاغ میشود، عملی میگردد.
یکی از کارمندان بنام ( JOE DODHINS) گفته است به ما گفته اند که میتوانند ظرف ۲۰ دقیقه از بحرین برای ما هواپیما بیاورند و ما گور خود را از اینجا گم کنیم. گویا آمریکاییها نیز چنین برنامه ای دارند. دو نفر از کارگران فنی انگلیسی که خواسته اند نامشان محفوظ باشد، اظهار داشتند توسط اعضای سیا با آنها تماس گرفته شده است تا نسبت به شکستن اعتصاب کارگران نفت اقدام کنند. این دو نفر اظهار داشته اند که تماس اعضای سیا از طریق نیروی دریایی ایران و کاملاً مخفیانه انجام گرفته است. این افراد اضافه کرده اند که: ‹‹ از ما میخواستند که آنها را آموزش دهیم تا بتوانند چاهها را دوباره وارد جریان استخراج کنند، ولی ما به آنها گفتیم که تمایلی به این کار نداریم. این جنگ به ما مربوط نمی شود و ما فقط میخواهیم فعلاً سروصدایی از طرف ما ایجاد نشود اگر کارکنان ایرانی راجع به چنین کاری از طرف ما پی ببرند، ما را غیاباً محکوم به مرگ میکنند.
ما به این جهنم دره فقط برای اسکناس آمده ایم، آیا میشود برای دلیل دیگری کسی باینجا بیاید؟ ›› اتباع انگلیس در حوزه های نفتی در وضع خطرناکی بسر میبرند بعضی از آنها تعریف کرده اند که چگونه از محل ایجاد ساختمانها و تاسیسات در حال ساخت در حوزه های نفتی آنها را بیرون کرده و فرار کرده اند. این دو نفرBILL JACK از ترس کارگران اعتصابی مجبور میشوند شب را روی بام یک کلوب متعلق به یک شرکت ساختمانی بسر ببرند، شبی که در آن ۱۴ وسیله نقلیه توسط کارگران با دینامیت منفجر میگردد شخصی دیگر تعریف میکرد که هلیکوپتری که وی را به اهواز میبرده بعلت نقص فنی مجبور به فرود آمدن در محلی نزدیک بهبهان میشود اما ناگهان خود را در محاصره عده ای از جوانان می بیند، خلبان با رادیو تقاضای کمک میکندو جوانان با سنگ به هلیکوپتر حمله میکنند. در آن وضع خلبان تصمیم میگیرد ریسک کندو با همان وضع به پرواز ادامه دهد و بسختی خود را نجات میدهد. شخص دیگری بنامCHRIS TONGE) (که برای شرکت (FOSTER WHEELOR CONSTRVCTION) کار میکند میگفت ایرانیانی که با وی کار میکنند، به او اخطار کرده اند که ایران را ترک کند در غیر اینصورت او را بقتل خواهند رساند. همچنین اظهار داشته در قسمت او ۴۳ انگلیسی با ۷۵۰ ایرانی کار میکنند و از اینکه خود را در میان کسانی می بینند که دایم مشغول مذاکره در باره ادامه یا شکستن اعتصاب هستند، بسیار میترسند و تا کنون چندین نفر ازافراد او و یک امریکایی در اثر زدو خورد با کارگران اعتصابی بسختی مجروح شده اند. CHRIS TONGE میگوید وضع کار و تولیدات بهیچوجه بحالت عادی برنگشته و هر که خلاف این واقعیت را بگوید بی ربط و مزخرف گفته است.
روزنامه دیلی میل (Daily Mail)
خبرنگار THOMPSON
انتظار میرود که روز دوشنبه ۱۱ دسامبر (عاشورا) ساعت منع عبور و مرور در تهران ۲۴ ساعته بشود. در این روز طبق یک سنت مذهبی هزاران نفر از مردم به خیابانها آمده و به عزاداری خواهند پرداخت و در نتیجه امکان آن میرود که مقاومت علیه رژیم شاه و همچنین خارجیانی که هنوز ایران را ترک نکرده اند به حد اعلا برسد. کارگران اعتصابی شرکت ملی نفت ایران (در مراکز نفت خیز) تهدید کرده اند که از اول ماه دسامبر (دهم آذر) شروع به کشتار انگلیسی ها و آمریکاییهای شاغل در شرکت نفت خواهند کرد و بهمین دلیل تعداد زیادی از خارجیان خانواده هایشان را به کشورشان فرستاده اند ولی اکثر کارمندان انگلیسی اظهار داشته اند، علیرغم ترس و وحشت زیاد تصمیم دارند همچنان در ایران بمانند. دولت نظامی ایران تا بحال اظهار نظر رسمی در مورد ۲۴ ساعته کردن منع عبور و مرور نکرده است ولی امکان آن میرود که از اول ماه دسامبرمقررات حکومت نظامی در مورد ساعت منع عبور و مرور که در حال حاضر در تهران از ساعت ۵ صبح الی ۹ شب می باشد، هرچه بیشتر اجرا گردد. گرچه در حال حاضر نیز به سربازان دستور اکید داده شده که افرادیکه مقررات را رعایت نکنند مورد هدف گلوله قرار دهند.