شماره: ۱۷۲۳
تاریخ:۰۱/۰۵/۱۳۷۹
قطعنامه کنگره یازدهم
(کنگره زندهیاد مهندس مهدی بازرگان)
تیرماه ١٣٧٩
مقدمه
پیشگفتار اول
پیشگفتار دوم
پیشگفتار سوم
تحلیلها، مواضع و قعطنامه کنگره یازدهم
١ـ قوه مجریه و ریاست جمهوری
٢ـ سیاست تنشزدایی
٣ ـ مجمع تشخیص مصلحت نظام
۴ ـ قوه قضاییه
۵ـ دادگاه ویژه روحانیت
۶ ـ مجلس خبرگان رهبری
٧ـ مجلس ششم و اصلاحات
٨ ـ اصلاح قانون انتخابات
٩ ـ انتخابات شوراها
١۰ ـ دین و حکومت یا دین و دولت
١١ ـ احزاب سیاسی
١٢ ـ هدف حزب، مبارزه بر سر قدرت یا حجت؟
١٣ ـ اقتصاد کشور
١/١٣ ـ نفت
٢/١٣ کاهش ارزش پول ملی
٣/١٣ ـ اقتصاد دولتی
١۴ ـ سنت، مدرنیته، روشنفکران و محافظهکاران
١۵ ـ گفتگوی تمدنها
١۶ ـ آزادی بیان و قلم
١/١۶ ـ مطبوعات
٢/١۶ ـ سازمان صدا و سیما
١٧ ـ حوزههای علمیه
١٨ ـ تحلیل وضعیت اجتماعی و مشکلات جوانان، نهادهای آموزشی و دانشگاهها
١/١٨ ـ ساختار کنونی جامعه ایران
٢/١٨ ـ مسایل و مشکلات مزمن نهادهای آموزشی کشور
٣/١٨ ـ مسایل و مشکلات دانشگاهها
۴/١٨ ـ جوانان
۵/١٨ ـ جایگاه زنان
۶/١٨ ـ سینما
٧/١٨ ـ ورزش
١٩ ـ نامگذاری کنگره یازدهم به نام «کنگره زنده یاد مهندس مهدی بازرگان»
مقدمه
یازده سال از آخرین کنگره نهضت آزادی ایران در سال ١٣۶٨ میگذرد٠ در این مدت،نهضت آزادی به علت محدودیتهای فراوان، موفق به تشکیل کنگره نشده است٠ در این فاصله، حوادث زیادی در جهان و منطقه رخ داده است که بر وضعیت ایران نیز اثر گذاشته و تحولات و تغییرات فراوانی در کشور و در افکار و عقاید سیاسی مردم پدید آورده است٠ نسل جدید و جوانی پس از پیروزی انقلاب به دنیا آمده و یا رشد کرده است که ویژگیهای خاص خود را دارد٠ این نسل نه وضعیت قبل از انقلاب را به یاد دارد و نه دوران انقلاب را٠
تجربه دو دهه حکومت روحانیان و دستاوردها و ناکامیهایش، بیتردید، نه تنها بر روحیات این نسل اثرات جدی و ژرفی بر جای گذاشته، بلکه نسلهای اول و دوم انقلاب را نیز تحت تاثیر قرار داده است٠
چنین فضا و زمانی ارزیابی تحولات و اتخاذ مواضع واقعبینانهتری را ایجاب میکند٠
نهضت آزادی ایران، به عنوان قدیمترین جریان سیاسی روشنفکری دینی و عضوی از جبهه نیروهای ملیـ مذهبی، با توجه به واقعیتهای فعلی لازم میداند که مواضع خود را پیرامون مسائل و موضوعات اساسی جاری روشن و اعلام کند٠
پیشگفتار اول
در این پیشگفتار لازم است که تحولات و تغییرات جهانی، و در راس آنها فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، پایان جنگ سرد، تغییرات عمده و اساسی در ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشورهای سابق بلوک شرق و همگنی آنها با ساختارهای مشابه در جهان سرمایهداری مورد توجه قرار گیرد٠ همچنین، پیامد این تحول بزرگ تاریخی در مناسبات و روابط بینالمللی، ایجاد قطبهای جدید قدرت سیاسیـ نظامی، تسریع و تشدید فرایند جهانی شدن اقتصاد، نقش انقلاب الکترونیک و انفجار اطلاعات، پیدایش موج سوم دموکراسی باید بررسی گردد٠
تغییرات گسترده در روابط و مناسبات بینالمللی و تحول در اولویتهای تعیین کننده این مناسبتها آنچنان است که موقعیت استراتژیک کشوری مانند ایران را، بعد از ٢۰۰ سال دگرگون کرده است٠ منافع درازمدت و استراتژیک اروپای غربی و آسیای دور، به عنوان قطبهای جدید قدرت، در چارچوب مناسبات اقتصادی بلندمدت، با آرمانهای دیرینه و استراتژیک ملت ایران در زمینههای مردمسالاری، توسعه سیاسی و ایجاد ثبات برپایه تامین و تحقق حقوق و آزادیهای اساسی مردم و حاکمیت ملت، همسو شده است، به گونهای که شرایط جهانی بیش از هر زمان برای پیشبرد برنامهها و سیاستهای راهبردی و کلان ملی مناسب و مساعد میباشد٠
در تغییرات و تحولات منطقهای، احتمال صلح اعراب و اسراییل باید مورد بحث قرار گیرد٠
در صورت فراهم شدن زمینه صلحی عادلانه در خاورمیانه، بویژه میان اسراییل و فلسطین، مناسبات سیاسی و اقتصادی میان کشورهای منطقه خاورمیانه دچار دگرگونیهای اساسی خواهد شد٠ ایران، به عنوان یک کشور استراتژیک، نمیتواند خود را از پیامدهای این تغییرات، در سطوح ملی و فراملی، بر کنار نگه دارد٠
همچنین، تغییر و تحول در مرزهای شرقی و در شمال و آسیای مرکزی از مسایل عمدهای است که ناگزیر باید آنها را در محاسبات سیاسی وارد ساخت٠
موضوع نفت و گاز طبیعی، چه در منطقه و چه در سطح جهانی، با منافع و مصالح کلان ملی ما گره خورده است٠ این مساله در شکلگیری تحولات و حوادث کشورهای همسایه، در غرب و شرق و یا آسیای مرکزی، از جمله در مساله دریای خزر، نقش کلیدی خواهد داشت٠ بنابراین، لازم است که دولت ایران آن را به طور جدی پیگیری کرده، مواضع، سیاستها و برنامههای خود را به طور شفاف تدوین نماید٠
پیشگفتار دوم
بررسی تحولات و رویدادهای دو دهه گذشته در جمهوری اسلامی ایران راهگشای فهم و درک وضعیت کنونی جامعه بوده، برای اتخاذ مواضع روشن و شفاف ضروری است٠
تحولات جمهوری اسلامی ایران را پس از پیروزی انقلاب میتوان براساس ویژگیها و حوادث کلیدی کلان به سه دوره مشخص زیر تقسیم کرد:
جمهوری اول، از زمان پیروزی انقلاب تا خرداد ١٣۶٨ ـ رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ـ در این دوره، مسایل کلیدی به شرح زیر قابل بررسی است:
الف ـ قبل از شروع جنگ شامل روی کار آمدن دولت موقت و شورای انقلاب (دوره انتقال)، آشوبهای سیاسیـ اجتماعی در استانها، تاسیس جمهوری اسلامی، تدوین و تصویب قانون اساسی جدید ( و تشکیل مجلس خبرگان)، گروگانگیری، استعفای دولت موقت و درگیری میان نیروهای انقلاب
ب ـ آغاز جنگ تحمیلی عراق با ایران، تقابل سیاسی سال ١٣۶۰، آغاز سیطره یک جریان و سرکوب مخالفان و حذف نیروهای مخالف، آزادی گروگانها و امضای بیانیه الجزایر
پ ـ بیرون راندن نیروهای نظامی عراق از مرزها و در نهایت، پایان بینتیجه جنگ (در واقع، برقراری آتشبس) و باقی ماندن خون و خرابیهای ناشی از آن برای ملت ایران
دوران جنگ را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول، از آغاز جنگ تا آزادی خرمشهرـ بخش دوم، ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر تا پذیرش قطعنامه ۵٩٨ شورای امنیت سازمان ملل در سال ١٣۶٧ و وضعیت ابهامآمیز بعد از آن٠ فراموش نکنیم که تا کنون هیچ قرارداد صلحی میان ایران و عراق امضا نشده است و هر تحولی در مناسبات و معادلات قدرت در منطقه میتواند عراق را در کنار دشمنان ایران قرار دهد٠ در بررسی و تحلیل وقایع این دوران میبایستی تاثیر جنگ، به ویژه پس از آزادسازی خرمشهر، را بر تثبیت قدرت سیاسیـ اقتصادی نیروهای انحصارطلب مورد ارزیابی قرار داد٠
جمهوری دوم شامل دورهای است که از خرداد ١٣۶٨ تا خرداد ١٣٧۶ ادامه دارد٠ ویژگیهای عمده این دوران، عبارتند از:
١ ـ ایجاد تغییرات عمده در قانون اساسی مصوب آذر ١٣۶٨ که شامل تغییرات ساختاریـ حذف نخستوزیر و تمرکز قدرت در دست رئیس جمهورـ کاهش شرایط احراز رهبری و افزایش قدرت قانونی رهبر، گنجاندن مجمع تشخیص مصلحت نظام در قانون اساسی و … میباشد٠
٢ ـ اعمال سیاستهای به اصطلاح تعدیل اقتصادی در دو دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی که منجر به افزایش چشمگیر وامهای خارجی، تورم افسار گسیخته و تشدید اختلاف طبقاتی و رشد بیسابقه سرمایهداران جدید شد٠
٣ ـ حرکت خزنده خط راست افراطی و انحصارطلب و جریانهای متحجر و مخالف مردمسالاری و جمهوریت در درون نظام و تصاحب مراکز اصلی و عمده قدرت توسط سرمایهداری تجاری دلال صفت، پیدایش طبقه طاغوتیان جدید و بهرهمندان از امکانات کلان مملکت
۴ ـ پیدایش آرام و تدریجی گروههای جدید فکریـ سیاسی از میان نسلهای اول و دوم انقلاب، که در حوادث جمهوری اول و نیز در تحولات و پیامدهای آن دوره، از جمله بروز جنگ و گروگانگیری، نقش کلیدی داشتهاند و آغاز جابهجایی نیروهای سیاسی و تغییر آرایش این نیروها
جمهوری سوم ـ این دوره از دوم خرداد ١٣٧۶ با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و گزینش آقای خاتمی آغاز شده است٠ باید توجه داشت که آقای خاتمی نه آفریننده این دوران، که خود محصول آن است٠ بررسی، تحلیل و فهم مسایل کلیدی این دوران از مهمترین و اساسیترین موضوعات فراروی هر سازمان و گروه سیاسی، از جمله نهضت آزادی ایران میباشد٠ چرا و چگونه مردم با آن درصد بالا و بیسابقه در انتخابات شرکت کردند؟ پیام دوم خرداد چه بوده است؟ خواست عمومی برای تحقق آرمانهای اساسی و اولیه انقلاب، یعنی آزادی و حاکمیت ملت، تا چه حد عمیق و جدی است؟ فرایند توسعه سیاسی، جنبش جامعه مدنی، جنبش دوم خرداد، به چه سمت و سویی میرود؟ آیا مجلس ششم قادر به ایفای تعهدات خود در برابر ملت هست؟ آیا جریانهای راست افراطی و محافظهکاران تن به قبول مقررات بازی مدنی خواهند داد یا خیر؟ تاثیر جنبش جدید اصلاحطلبی بر تعدیل ساختارهای قدرت و اقتدار و اختیارات نهادها تا چه حد خواهد بود؟
پیشگفتار سوم
بررسی و تحلیل مسائل و موضوعات گفته شده در بالا، از دو بعد یا دو دیدگاه ضروری است٠ یکی از بعد منافع و مصالح کلان ملی، فارغ از مصالح گروهی و دوم، از دید نهضت آزادی ایران٠ اما لازمه توفیقیابی در این راستا افکندن نگاهی اجمالی به سرگذشت و سرنوشت نهضت آزادی ایران در دو دهه گذشته میباشد٠ بر پایه چنین نگاهی میتوان موقعیت کنونی نهضت آزادی را دریافت و آینده آن را، ولو به صورت کمرنگ، به تصویر کشید٠
از کنگره سوم در تیرماه ١٣۵٩ تا کنگره دهم در مهرماه ١٣۶٨ بر سر نهضت آزادی چه آمد؟ در زمان برگزاری کنگره سوم، نهضت ۵ نماینده در مجلس داشت، روزنامه مستقل میزان دیدگاههای نهضت را بدون سانسور منتشر میکرد، دفتر سیاسی و سایر نهادها و واحدهای نهضت فعالیتهای خود را مطابق برنامه انجام میدادند٠ نهضت آزادی آماده میشد تا دوران گذار از یک «محفل سیاسی» به یک «حزب سیاسی» را تجربه کند٠ برنامههای آموزشی کادرها تدوین و تنظیم گردیده بود و اجرا میشد٠ کمیتههای مختلف، از جمله کمیتههای تشکیلات و تعلیمات (سیاسیـ عقیدتیـ تشکیلاتی) فعال شده بودند٠ عضوگیری سامان جدیدی پیدا کرده بود٠ اما شرایط بیرونی روز به روز فضا را بر نهضت تنگتر میساخت٠ از آغاز دوران پس از پیروزی انقلاب، تبلیغات شدید گروهها و جریانهای مختلف سیاسی، از چپ سنتی تا انقلابیون جوان، و نیز حزب جمهوری اسلامی، فضا را برای فعالیت نهضت تیره ساخته بود٠ از خرداد ١٣۶۰ به بعد، همراه با تبلیغات سیاسی، فشار و سرکوب علیه نهضت آزادی به تدریج بالا گرفت؛ حمله خشونتگرایان به جلسات عمومی و گردشهای گروهی نهضت (حتی مسافرتهای خانوادگی در نوروز و تابستان)، ربودن و ضرب و شتم سران نهضت در بهشت زهرا، بمبگذاری در منازل سران، بستن و تخریب دفتر و تاراج اموال و اسناد و دستگیری و زندانی کردن مسئولان درجه اول و اعضای کلیدی نهضت در سالهای ١٣۶٣، ١٣۶٧ و ١٣۶٩ … از جمله این موارد میباشد٠
نقش کلیدی نهضت آزادی در این دوره، یعنی از ١٣۶۰ تا ١٣٧٣، در دفاع از دستاوردهای انقلاب، پاسداری از حقوق ملت، مبارزه با انحرافات حاکمیت، تلاش برای جلوگیری از ادامه جنگ و … نیاز به بحث و بررسی جدی جداگانهای دارد٠
مهمترین مسالهای که باید بررسی شود تاثیر استراتژی نهضت (در چارچوب مبارزه سیاسی علنی و قانونی) و مخالفت اصولی و اساسی آن با استراتژی براندازی، بر شکلگیری نهایی تحولات اخیر و جنبش اصلاحطلبی است٠ زمانی نهضت آزادی یکه و تنها بر «ضرورت توسعه سیاسی و اولویت آن بر توسعه اقتصادی» پافشاری میکرد، ولی به تدریج در انتخابات خرداد٧۶، موضع بسیاری از گروههای سیاسی و آقای خاتمی در همین راستا یعنی اولویت دادن به توسعه سیاسی، قانونمداری و اجرای تمام و کمال کلیه اصول مصرح در قانون اساسی شکل گرفت٠
سالهای ١٣۶٩ تا ١٣٧٣ دوران بسیار سختی برای نهضت آزادی بود و نهضت تا مرز تعطیل رانده شد، اما به رغم تمام فشارها، نه تسلیم شد و نه تن به تعطیل داد٠
در آستانه انتخابات مجلس پنجم، تغییر ریشهای در خطمشی نهضت آزادی پدید آمد که منجر به شرکت فعال آن در انتخابات شد٠ فرایند این جمعبندی که شورای مرکزی در نیمه دوم سال ١٣٧۴ به آن رسید، خود نیاز به بررسی و تحلیل جداگانهای دارد٠
در دی ماه ١٣٧٣، نهضت آزادی بنیانگذار و دبیرکل خود را از دست داد٠ درگذشت مهندس بازرگان چه اثرهایی بر جامعه به جای گذاشت و چرا برخلاف تصور و یا امید برخی از افراد، نبود مهندس بازرگان موجب تعطیل نهضت آزادی نشد؟ فعالیتهای نهضت آزادی در طول سالهای ١٣٧٣ تا ١٣٧٩ (زمان برگزاری کنگره یازدهم)، نشان میدهد که نهضت آزادی نه تنها متوقف و تعطیل نشد، بلکه در سطح ملی و فرا ملی، موقعیت و اعتبار تازهای پیدا کرده است٠ اما با وجود موفقیتهای بیرونی، نمیتوانیم از توجه به عدم دستیابی به موفقیتهای مطلوب و آرمانی در درون خود صرفنظر کنیم٠ چرا که در این صورت، تلاشی برای یافتن علل آن و تکاپویی برای خروج از وضعیت نامطلوب درونی نیز صورت نخواهد گرفت٠
بیتردید، فشارهای مستمر ١۶ ساله گذشته بر نهضت آزادی رکود درونی ناخواستهای را بر این سازمان تحمیل کرده است٠ اما چشم بستن بر موانع داخلی به همان اندازه نادرست است که اثرات ویرانگر فشارهای مستمر بیرونی نادیده گرفته شود٠
نهضت آزادی ایران برای تداوم سالم و طبیعی حیات سیاسی خود، و در نتیجه، فراهم کردن امکانات و توانمندی لازم برای ایفای بهینه وظیفهای که بر دوش خود احساس میکند٠ نیازمند بررسی دقیق این مساله و یافتن راهکارهای مناسب میباشد٠ این امر هم اکنون در دستور کار نهضت آزادی قرار گرفته است٠
با توجه به پیشگفتارهای سهگانه بالا، کنگره یازدهم تحلیلها، مواضع و قطعنامه خود را به شرح زیر اعلام میکند:
اول ـ در کنگرههای سوم تا دهم، موضوعات و سرفصلهای سی و سهگانه زیر تدوین و تصویب شده است و کنگره یازدهم نیازی به طرح مجدد آنها نمیبیند٠
١ـ آزادی
٢ـ حاکمیت ملت
٣ـ قانون اساسی
۴ـ امر به معروف و نهی از منکر
۵ـ حقوق بشر
۶ـ نظام جمهوری اسلامی
٧ـ اسلام فقاهتی
٨ـ محدود کردن دین در فقه
٩ـ اختیار و انتخاب
١۰ـ جامعه بسته
١١ـ جامعه باز
١٢ـ جنگ
١٣ـ دولت
١۴ـ مدیریت نظام
١۵ـ استقلال و تمامیت ارضی کشور
١۶ـ آموزش و پرورش و دانشگاهها و تعلیم و تربیت
١٧ـ سیاست خارجی ـ تنشزدایی
١٨ـ تروریسم
١٩ـ روحانیت
٢۰ـ مکتب و معتقدات مردم
٢١ـ حقوق مردم و امنیت قضایی
٢٢ـ ولایت فقیه
٢٣ـ رهبری
٢۴ـ انتخابات
٢۵ـ مجلس
٢۶ـ قوه قضاییه
٢٧ـ حقوق زنان
٢٨ـ تامین نیازهای مادی و معیشتی در بعد ملی
٢٩ـ اقتصاد
٣۰ـ بهداشت و درمان
٣١ـ احزاب سیاسی
٣٢ـ آگاهی و خودآگاهی
٣٣ـ بازسازی و سازندگی
٢٣ـ رهبری
٢۴ـ انتخابات
٢۵ـ مجلس
٢۶ـ قوه قضاییه
٢٧ـ حقوق زنان
٢٨ـ تامین نیازهای مادی و معیشتی در بعد ملی
٢٩ـ اقتصاد
٣۰ـ بهداشت و درمان
٣١ـ احزاب سیاسی
٣٢ـ آگاهی و خودآگاهی
٣٣ـ بازسازی و سازندگی
شرح تفصیلی این مواضع در جزوه جداگانهای آمده است٠
دوم ـ کنگره یازدهم، افزون بر موارد یاد شده و در راستای تکمیل قطعنامههای گذشته، تبیین مواضع نهضت را در موارد زیر ضروری میداند:
١ـ قوه مجریه و ریاست جمهوری
مردم در انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ٧۶، اولا به برنامه توسعه سیاسی اعلام شده توسط آقای خاتمی رای دادند، ثانیا آرای سنگین آنها به منزله رای عدم اعتماد به حاکمیت دو دهه اخیر، به خصوص جریان راست افراطی و محافظهکاران و انحصارطلبان بود٠
با توجه به پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ششم، یکی از انتظارات مردم این است که آقای خاتمی همکاران جدیدی انتخاب و معرفی کنند، زیرا بیشتر وزیران کنونی کسانی هستند که در ٢۰ سال گذشته مصدر امور بودهاند و بنابراین، به طور مستقیم یا غیرمستقیم مسئول نابسامانیهای کنونی میباشند٠ حضور آنان در دولت عموما تناسبی با برنامههای اعلام شده رئیس جمهور ندارد٠
انتظار دوم این است که دولت به موازات پیگیری برنامههای توسعه سیاسی، اقداماتی جدی و بنیادی برای کاهش فشار اقتصادی انجام دهد٠ از جمله میتوان به ضرروت حمایت از صنایع داخلی و تولید در سطح کلان، اجرای جدی طرح شایستهسالاری در وزارتخانهها و ادارات و دعوت از افراد متخصص و خبره در زمینههای اقتصاد و صنعت برای سیاستگذاری در این امور اشاره کرد٠
علاوه بر مشکل ناکارایی و ناهماهنگی برخی از وزیران با برنامه ارایه شده توسط آقای خاتمی، مقابله با بحرانآفرینیهای مخالفان توسعه سیاسی و اصلاحات در سه سال گذشته ـ که بخش قابل ملاحظهای از ظرفیت و توان مدیریت و امکانات کشور را به خود اختصاص داده استـ عامل مهم و تعیین کننده در تاخیر اجرای برنامههای توسعه سیاسی و اصلاحات اقتصادی دولت بوده است٠ در زمینه رفع تنگناهای معیشتی مردم، آقای خاتمی به حق برنامه توسعه سیاسی را مورد توجه قرار دادهاند تا با شفاف شدن گردش اقتصادی کشور و حذف رانتخواری، اجرای برنامههای توسعه اقتصادی و محرومیتزدایی امکانپذیر گردد٠
یکی از چالشهای برنامه توسعه سیاسی تقابل حقوق اساسی ملت یعنی آزادی، مردمسالاری و حاکمیت ملت، با آمریت فراقانونی ولایت فقیه است که در مواردی در برابر رای و تشخیص اکثریت مردم یا نمایندگان آنها قرار میگیرد و موجب کندی جریان اصلاحات و کارهای دولت و مجلس میشود٠ ضرورت دارد که آقای خاتمی با توجه به سوگندی که یاد کرده و بر اساس آن در پیشگاه خدا و ملت نسبت به اجرای برنامههای موعود متعهد شده است، موانع اصلی اجرای تعهد خود را به صورت صریح و شفاف با مردم در میان بگذارد تا راهکارهای قانونی برای خروج از بنبست کنونی توسط خیرخواهان و آگاهان جامعه اندیشیده شود٠
٢ـ سیاست تنشزدایی
کنگره یازدهم با تایید مبانی واصول سیاست خارجی ایران ـ که در قطعنامه کنگرههای چهارم، پنجم، ششم و هشتم به تفصیل آمده استـ سیاست تنشزدایی دولت آقای خاتمی در روابط خارجی را تایید و آن را در راستای تامین منافع ملی ارزیابی میکند٠ در مورد کاهش تنش میان ایران و آمریکا نیز، تماس و مذاکره رسمی و علنی برای حل اختلافات و روشن کردن تکلیف مطالبات ایران را ضروری دانسته، مذاکرات غیررسمی و ادامه سیاست پنهانکاری وتوافقهای غیرشفاف را به سود ملت ایران نمیداند٠
کنگره سیاستهای دولت آقای خاتمی در رابطه با اروپا (به ویژه با آلمان، فرانسه و ایتالیا) و کشورهای عربی منطقه، (به خصوص عربستان سعودی، مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس)، آسیای دور را موفقیتآمیز دانسته، آنها را تایید میکند و معتقد است که پیشگامی آقای خاتمی در زمینه مفاهمه جهانی و گفتگو ـ به رغم دسیسههای مکرر داخلی و تلاشی که انحصارطلبان در خلاصه کردن همه ناکامیها در وجود «دشمن» و تهاجم فرهنگی آن دارندـ برای دولت و ملت ایران در عرصه بینالمللی وجهه و آبرو کسب کرده است٠
٣ـ مجمع تشخیص مصلحت نظام
این نهاد که در زمان بنیانگذار جمهوری اسلامی به منظور رفع اختلاف میان مجلس و شورای نگهبان، به طور مقطعی و موقت تشکیل شده بود، پس از فوت ایشان در بازنگری قانون اساسی، در سال ١٣۶٨، جنبه قانونی و دایم یافت٠ نهضت آزادی ایران، که تشخیص مصلحت نظام و کشور را در صلاحیت نمایندگان واقعی ملت دانسته، هیچ مصلحتی را بالاتر از تمکین همه نهادهای نظام به قانون اساسی نمیشناسد، مطالعات و تحقیقات غیر ضروری با هزینههای گزاف را، که اکثرا به موازات وزارتخانهها و سازمانهای موجود انجام مییابد، نامفید میداند و از مجمع تشخیص مصلحت نظام میخواهد که در چارچوب وظایف قانونی خود عمل کند٠ به علاوه، نهضت آزادی معتقد است که این مجمع تنها در صورتی میتواند به فعالیت مفید بپردازد که اعضای آن امنای ملت با تخصصها و تجارب لازم در زمینههای مورد نیاز باشند، نه این که با توجه به مصلحت قدرت و به سود جناحبندیهای سیاسی خاص، به شکلی یکسویه عمل کنند٠
۴ـ قوه قضاییه
دستگاه دادگستری که باید پناهگاه و پشتیبان مطمئن مظلومان باشد، متاسفانه در سالیان گذشته، به ویژه چند سال اخیر، با جانبداری از جناح موسوم به راست، استقلال خود را تا حدود زیادی از دست داده است٠ اجرای طرح نسنجیده انحلال دادسراها و اجرای قانون دادگاههای عام از یک سو، و سلطه یک جانبه جریانهای افراطی و سیاسیکاری بر دادگاهها از سوی دیگر، و نیز تشکیل شعبههایی که به جای اجرای قانون اساسی مجری اوامر صادره هستند، موجب سلب اعتماد اکثریت مردم از این قوه گردیده است٠ به رغم این که رئیس جدید قوه قضاییه، با ویرانه شمردن این نهاد، امید اصلاحاتی را در مردم زنده کرد، هنوز هیچ نشانهای از تغییر و بهبود اساسی در آن مشاهده نمیشود٠ عملکرد چند ماهه گذشته این قوه به مراتب بدتر و جانبدارانهتر از کار کرد آن در دوره گذشته بوده و مختصر امیدواری برای بهبود کیفی این ویرانه را از میان برده است٠
رفتار دادگاههای عام و انقلاب، به خصوص در ماههای اخیر، با دستگیریهای گسترده شخصیتهای دلسوز و خدمتگزار، برخوردهای جانبدارانه سیاسی با مطبوعات اصلاحطلب و توقیف جمعی آنان و دستگیری صاحبنظران به خاطر ابراز عقیده، نمونههایی از وخامت بحران در قوه قضاییه است٠ در سطوح پایینتر نیز، متاسفانه رواج نسبی رشوهخواری چهره عدالت را در این قوه مخدوش ساخته است٠
پیگیری عادلانه و قاطعانه مسایلی از قبیل قتلهای زنجیرهای، حوادث دانشگاهها و بحرانآفرینیهای گسترده گروههای فشار از حداقلهای مورد انتظار مردم از قوه قضاییه میباشد٠
۵ـ دادگاه ویژه روحانیت
تاسیس این دادگاه، که نمونه آشکاری از تبعیض و تمایز است، خلاف قانون میباشد٠ قانون اساسی تنها یک دادگاه ویژه مربوط به نیروهای مسلح را، آن هم به عنوان بخشی از قوه قضاییه و نه بیرون و مستقل از آن، پذیرفته است٠ آنچه به نام مقررات این دادگاه تهیه شده است نیز، خلاف رویه قانونی و فاقد اعتبار قانونی میباشد٠
عملکرد این دادگاه، که در مواردی آشکارا به تفتیش عقاید میپردازد و در اموری نقش سرکوبکننده روحانیان آزاده و مستقل را یافته است، حاکی از نادیده گرفتن و پایمال شدن مکرر اصول قانون اساسی میباشد٠
البته طبق قانون اساسی تعیین رئیس قوه قضاییه جزء اختیارات رهبری است، اما مدیر و مدبر بودن ایجاب میکند که هر نظر و اقدامی در مورد امور قضایی و مسایل مربوط به این قوه تنها از طریق رئیس قوه و نه از بالای سر و یا به موازات آن اعلام یا اعمال شود٠
۶ـ مجلس خبرگان رهبری
این مجلس، که مهمترین وظیفهاش طبق قانون اساسی نظارت بر عملکرد مقام رهبری است، در هیچ زمانی نه مشروح مذاکرات خود را منتشر ساخته و نه گزارشی از عملکرد خود به ملت ارایه کرده است٠ مردم حق دارند بدانند که این مجلس تا کنون چه عملی در راستای وظایف قانونی خود، جز انتخاب رهبر، انجام داده است٠
نهضت آزادی ایران بر این باور است که اختیارات مقام رهبری در قانون اساسی مشخص و محدود شده است و اقدامات فراقانونی فاقد اعتبار و موجب خدشهدار شدن موقعیت مقام رهبری میباشد٠ ایجاد مدیریتهای موازی نهادهای اجرایی دولت، علاوه بر ایجاد اختلال در نظام مدیریتی کشور، از عوامل بحرانخیز در این نهادها است٠ مشکلاتی که ناهماهنگی نمایندگان رهبری در بسیاری از استانها با استاندارها و مدیران دولتی به وجود آورده است، مصادیقی از آثار این دوگانگیها میباشد٠
اگر در آغاز دوران پس از پیروزی انقلاب، وجود نمایندگیها، نهادها و بنیادهای مستقل از دولت میتوانست توجیهی داشته باشد، پس از گذشت ٢۰ سال از آن زمان و استقرار و تثبیت جمهوری اسلامی، ادامه حیات و فعالیت این نهادها هیچ توجیه منطقی ندارد و آنها باید منحل شوند یا بر حسب ضرورت در دستگاههای رسمی ادغام گردند٠
٧ـ مجلس ششم و اصلاحات
مجلس ششم، برغم رد گسترده و خلاف قانون صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان، سرانجام توانست با خواست و اراده مردم به موقع تشکیل شود و برای نخستین بار پس از سلطه طولانی تمامتخواهان، بخشی از گروههای اصلاحطلب توانستند وارد مجلس شوند٠ مجلس ششم مجلس اصلاحات و دنباله طبیعی حرکت دوم خرداد به شمار میآید٠ اصلاحاتی که مجلس ششم باید پیگیر آن باشد، اساسا اصلاحات سیاسی است٠ تا زمانی که فضای سیاسی جامعه برای رشد و فعالیت مساعد نگردد و زمینههای عینی مشارکت مردم فراهم نشود، هر نوع حرکت اصلاحی برای بهبود وضع نابسامان اقتصادی و رفع تنگناهای معیشتی مردم بیاثر یا بسیار کم اثر خواهد بود٠ اصلاحطلبان مجلس ششم باید با توکل بر خداوند حی و قیوم و تکیه بر حمایتهای مردمی، در برابر مقاومتها و مخالفتهایی که در برابر اصلاحات صورت میگیرد، استوار بمانند و ذرهای از ایفای وظیفه نمایندگی کوتاهی نکنند٠
مجلس ششم، به اعتبار آرای مردم، همچنان در راس امور است و میباید در چارچوب وظایف قانونی خود، موانع موجود در راه تحقق مردمسالاری، آزادیهای اساسی ملت و فعالیت بهینه احزاب سیاسی را از میان بردارد و برای اصلاح قوه قضاییه و ترمیم این ویرانه، به طور جدی و موثر اقدام نماید٠
مردم از مجلس اصلاحات انتظار دارند که به آرزوهای دیرینه آنان جامه عمل بپوشاند و با استقرار مردمسالاری و توسعه سیاسی، تقویت احزاب، شوراها و نهادهای مدنی دیگر و محدود کردن نظارت استصوابی زمینه را برای رفع کمبودها و جبران عقبماندگیهای اقتصادی فراهم سازد٠
٨ـ اصلاح قانون انتخابات
قانون انتخابات باید در دو محور اصلاح شود؛ اول لغو نظارت استصوابی و محدود کردن حدود نظارت شورای نگهبان، دوم فراهم ساختن زمینه انتخابات حزبی٠ عملکرد شورای نگهبان، به بهانه نظارت استصوابی، نقض آشکار حق حاکمیت ملت، (به تصریح قانون اساسی) میباشد٠ فارغ از این که نظارت استصوابی شورای نگهبان جایگاهی در قانون اساسی ندارد، عملکرد شورای یاد شده در چند دوره انتخابات، نمایانگر تخلف آشکار از قانون انتخابات بوده است٠ شایسته است که مجلس ششم حل این مشکل را در برنامههای اساسی خود قرار دهد٠ مساله دیگر اصلاح قانون انتخابات به گونهای است که انتخابات به صورت حزبی صورت گیرد٠ بدین معنا که نامزدها از سوی احزاب و سازمانهای سیاسی قانونی معرفی و پشتیبانی شوند و این نهادهای سیاسی نسبت به عملکرد منتخبان وابسته به خود مسوول باشند٠
٩ـ انتخابات شوراها
برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا از اقدامات مثبت و کلیدی دولت آقای خاتمی و گامی بسیار اساسی در نهادینه کردن مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش محسوب میشود٠ نهضت آزادی ایران با جدیت از این اقدام دولت حمایت کرده است و خواهد کرد٠
شوراهای شهر، عموما به ویژه در شهرهای بزرگ، در اولین تجربه خود با مسایل و مشکلات زیادی روبرو هستند که این امر با توجه به فقدان تجربه گذار از مدیریت متمرکز به مدیریت جمعی متکی به آرای مردم کاملا طبیعی است٠ مدیریت جمعی و شورایی یاد گرفتنی است و بنابراین، نیاز به آموزش، تجربه و زمان دارد٠ نهضت آزادی ایران به مسئولان مربوط در وزارت کشور، و نیز به اعضای شوراهای اسلامی و شهرداریهای شهرهای بزرگ توصیه میکند که از طریق بررسیهای کارشناسانه و ارزیابی عملکرد خود و استفاده از تجربههای سایر کشورها، به ویژه کشورهایی با شرایط مشابه ایران، وظایف و مسئولیتهای شورای شهر و مدیریت اجرایی شهرها را با تاکید بر اصل حاکمیت و مشارکت مردم در اداره شهرها تبیین و اصلاحات لازم در قانون شوراها را به وزارت کشور پیشنهاد نمایند٠ تعداد و خصوصیات افراد واجد شرایط برای ایفای وظایف خاص شوراهای شهر از مهمترین نکاتی است که در این بررسیها باید مورد توجه قرار گیرد تا در دورههای بعدی، شوراها به تدریج در جایگاه واقعی خود قرار گیرند و مردم در اداره شهرها حاکمیت و مشارکت موثر پیدا کنند و کارها عملا به دست خود آنان سپرده شود٠
به طور کلی، برای تقویت بنیادهای مردمسالاری و پذیرش حقوق اقلیتهای سیاسی، انتخابات نهادهای مدنی باید به صورت حزبی برگزار شود و هر حزبی به تناسب آرای مردمی، در کارها و مسوولیتها مشارکت داشته باشد٠
انتخابات حزبی، اولا مشکل تایید یا رد صلاحیت نامزدها را حل میکند٠ زیرا احزاب، به خصوص احزابی که سابقه و اعتبار مردمی دارند، در معرفی کاندیداها ضوابط و معیارها را رعایت میکنند٠ ثانیا حزبی بودن نمایندگان میزان بازدهی را بسیار بالا میبرد و تذبذب برخی از نمایندگان منفرد و غیرحزبی را کاهش میدهد٠ ثالثا احزاب در انتخابات برنامه ارایه میکنند و مردم با توجه به برنامهها به نامزدهای احزاب رای میدهند٠ این امر میتواند در روند برنامهریزی کل کشور بسیار موثر واقع گردد٠
١۰ـ دین و حکومت یا دین و دولت
تجربه ناموفق دو دهه حکومت روحانیان به نام دین، بحثهای جدی و جدالبرانگیزی را در این ارتباط در جامعه، به خصوص در محافل روشنفکری دینی، دامن زده است٠ از آنجا که لازمه دموکراسی حضور مردم در صحنه اجتماع است، دخالت دینداران در تعیین سرنوشت سیاسی خود، در کشوری که ٩٧ درصد جمعیت آن مسلمان است، عملا و در فرایندی طبیعی به نوعی اثرپذیری سیاست از دین منجر میشود٠ به عبارت دیگر، نهضت آزادی ایران اعتقاد دارد که حکومت در هر شکل و با هر نگرش، مقبولیت خود را از رای مردم میگیرد و تنها در این صورت است که میتواند خود را در برابر مردم پاسخگو بداند٠ از سوی دیگر، در هر جامعه دیندار، اعتقادات دینی مردم به طور طبیعی و دموکراتیک در اداره جامعه اثر میگذارد٠ بنابراین، لازم است که دیانت ـ که در کنار ملیت، از ارکان اصلی فرهنگ ما میباشدـ جایگاه مناسب خود را در قانون اساسی به عنوان میثاق ملی و قرارداد اجتماعی پیدا کند٠ در یک جامعه دینی، نقش کارشناسی تعداد معینی از عالمان دین، به عنوان فقهای شورای نگهبان، در تشخیص مغایرت یا عدم مغایرت مصوبات مجلس با موازین شرعی، مشروط بر آن که خارج از مصلحتهای جناحی عمل نمایند، و حقوق ویژهای را برای دخالتهای عملی به وجود نیاورد، میتواند قابل توجیه و مورد قبول مردم باشد٠ در هر حال، به دلیل کثرت برداشتها یا قرائتهای اعتقادی در بسیاری از مقولات دینی، دولت باید در مجادلات و مباحثات میان صاحبان دریافتهای مختلف دینی بیطرف باشد و تنها در چارچوب منافع ملی و اجرای قوانین ایفای نقش کند٠ علاوه بر آن، با توجه به اصل «لا اکراه فی الدین»، قرائتهای مخالف آزادی و اختیار و مردمسالاری از دین فاقد اعتبار شرعی میباشد٠
١١ـ احزاب سیاسی
تثبیت و نهادینه شدن رکن جمهوریت در نظام سیاسی کشور تنها با بودن احزاب سیاسی و گسترش فرهنگ تحزب امکانپذیر است٠
احزاب سیاسی نقش سازماندهی نیروهای تودهوار، هماهنگ کردن مطالبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردم و پیگیری قانونمند آنها را دارند٠ احزاب سیاسی روند سیاسی جامعه را شکل میدهند و بر تحولات سیاسی، به طور سازمان یافته اثر میگذارند؛ علاوه بر آن، با جذب نیروهای متخصص و کاردان، میتوانند یاور و مشاور دولت باشند٠
احزاب سیاسی مخالف، که با التزام به قانون اساسی، به نقد سیاستها و عملکردهای حاکمیت در سطح علنی و عمومی میپردازند، در فرایند اصلاح نواقص، کمبودها، کمکاریها و ندانمکاریها و در نتیجه در ایجاد ثبات سیاسی جامعه نقش کلیدی ایفا میکنند٠ بنابراین، حضور و فعالیت آزاد آنها در چارچوب قانون ضروری است٠
به عنوان مثال، پس از دوم خرداد ١٣٧۶، تمایل و گرایش مردم به گروهها و احزاب سیاسی اصلاحطلب گسترش یافته است٠ در انتخابات مجلس ششم نیز مردم اکثرا به نامزدهای احزاب سیاسی اصلاحطلب رای دادند٠
رشد گرایش به تحزب در میان مردم کاملا محسوس است٠ بنابراین، احزاب سیاسی، با صرفنظر از اختلافات موجود باید اقدامات صنفی و تبلیغات مشترکی را برای ارتقای گرایش به احزاب در میان مردم انجام دهند٠ نهضت آزادی ایران روابط خود را با احزاب اصلاحطلب، به ویژه در جهت ائتلاف تشکلهای ملیـ مذهبی و فعال شدن آنان، ادامه میدهد، در عین حال، به عنوان یک حزب سیاسی وظیفه دارد که از راههای مشروع سیاسی (مانند شرکت در انتخابات) در جهت تقویت پایگاه اجتماعی خود و کسب اقتدار سیاسی، برای اقامه ارزشهای آرمانی تلاش کند٠
١٢ ـ هدف حزب، مبارزه بر سر قدرت یا حجت؟
نهضت آزادی ایران هدف و برنامه اصلی خود را سازماندهی نیروهای مردمی، آموزش افراد همفکر و همگام و تلاش جمعی برای تحقق آرمانها و اندیشههای حزب، رفع موانع رشد و پیشرفت در جامعه، اثرگذاری بر روند سیاسی و جلب مشارکت همگان در کلیه فعالیتهای اجتماعی، از جمله شرکت در انتخابات ادواری، میداند٠
برنامه اصلی نهضت آزادی، دعوت مردم به آنچه موجب رشد و شکوفایی و تعالی جامعه میشود، از طریق آگاهی دادن به مردم درباره ارزشها و ضد ارزشهاست(و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر یامرون بالمعروف و ینهون عنالمنکر (آل عمران ـ ١۰۴))٠ به بیان دیگر، نهضت آزادی ایران وظیفه خود را در راستای برنامه پیامبران و مصلحان، ارتقای سطح دانش و شناخت مردم میداند تا آنان با رشد و آگاهی و ایجاد تحول، در راستای تامین قسط و عدالت اجتماعی قیام کنند(لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و ارسلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط (حدید ـ ٢۵))٠
نهضت آزادی ایران کسب قدرت، حتی با داعیه حقطلبی و خدمت به مردم را از طرق نامشروع سیاسی مردود شمرده، محصول آن را سلطه گروهی و سلب آزادیها و حقوق اساسی مردم میداند(تلک الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لافسادا و العاقبه للمتقین (قصص ٨٣))٠ تجربه دو دهه تحولات بعد از پیروزی انقلاب نیز این واقعیتها را به خوبی روشن میکند٠
در همین راستا، شادروان مهندس بازرگان به دفعات در گفتارها و نوشتارهای خود تاکید میکرد که «جنگ ما با حاکمیت جنگ حجت است، نه قدرت»٠ منظور از این سخن نپذیرفتن مسوولیت برای خدمت به مردم نیست٠ بلکه نفی قدرت برای حکومت بر دیگران (به قیمت زیر پا گذاردن ارزشهای بنیادین) میباشد٠
نهضت آزادی ایران قدرت سیاسی یک حزب را در نفوذ سیاسی آن در میان مردم و میزان بهرهمندی از حمایتهای مردمی میداند٠ این اقتدار را نباید با قدرت در حاکمیت یکسان و همتراز دانست٠ درجه اثرگذاری مثبت احزاب سیاسی بر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه به اقتدار یا قدرت سیاسی آنان ـ با تعریف فوقـ بستگی دارد٠
١٣ـ اقتصاد کشور
از عمدهترین بحرانهای سالهای اخیر بحران اقتصادی است که هر روز بر وخامت و پیچیدگی آن افزوده میشود و اکثریت عظیم مردم شریف و صبور ایران پیامدها و سختیهای آن را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس میکنند٠
افزایش سریع جمعیت بعد از انقلاب، هشت سال جنگ خانمانسوز، تلاطم ساختار اقتصادی و مراکز تولیدی، به همراه سوء مدیریت بسیاری از مدیران دولتی، سرمایهگذاری بیرویه در صنایع فاقد توان رقابت در بازارهای خارجی عدم ثبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، دخالت نهادهای رسمی دولتی در فعالیتهای اقتصادی، عدم پاسخگویی دولت در امور مالی کشور، فساد شدید اداری و نوسانات شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی در سالهای قبل از ١٣٧٨ از جمله عواملی بودهاند که اقتصاد کشور را با بحران و نابسامانی روبرو ساختهاند٠
آمار نگرانکننده بیکاری، به خصوص در مورد نسل جوان و تحصیل کرده کشور، تنگی معیشت شهروندان، اختلاف شدید طبقاتی، تورم مستمر همراه با رکود اقتصادی، مهاجرت روستاییان به شهرها، فرار مغزها به خارج کشور و سرمایهگذاری ناکافی در بخشهای کشاورزی و صنعت، نمایانگر وضعیت اسفانگیز اقتصادی کشور میباشد که فکر هر ایرانی دلسوز و صاحب اندیشهای را به خود مشغول داشته است٠
پیامد چنین روندی افت سرمایهگذاری، فرار سرمایههای مولد از کشور، کاهش تولید و گسترش بازار دلالی و واسطهگری است٠
بر اساس آمار سالهای اخیر کشور، از مجموع سرمایه فعال در اقتصاد فقط ۵/١٣ درصد در بخش صنعت و معادل ٨/۶٣ درصد در بخش خدمات به کار گرفته شده است٠ به عبارتی دیگر، سرمایهها به بخش تجارت و واسطهگری ـ که مدت سرمایهگذاری و بازگشت آن کوتاه و سود آن بسیار استـ سوق داده شده و گروهی اندک در کشور با بهرهگیری از رانتهای اقتصادی، بالاترین بهرههای شخصی و گروهی را به خود اختصاص دادهاند٠
اقدامات نسنجیده، از جمله مصادره اموال و ممنوعالخروج یا ممنوعالمعامله کردن تعداد زیادی از شهروندان این سرزمین، موجب شده است که رشد اقتصادی کشور در حال حاضر به حدود ۵/١ درصد کاهش یابد و انتظار و برنامهریزی مسوولان را در جهت دستیابی به رشد ٧ درصدی به یک آرزو تبدیل کند٠
بررسی حجم و ارزش کالاهای وارداتی کشور نشانگر وابستگی شدید اقتصاد به واردات گندم، روغن نباتی، شکر و گوشت بوده، میزان آسیبپذیری ساختار اقتصادی وابسته و ناتوانی تولید را در کشور نمایان میسازد٠
نهضت آزادی ایران برای مقابله با این بحران شدید اقتصادی و شرایط نامساعد اقتصاد که خطری جدی برای کیان و نظام کشور است، مواضع کلان خود را به شرح زیر بیان میکند:
١ـ١٣ـ نفت
اتکای بیش از حد معقول اقتصاد کشور به نفت، با توجه به محدودیتها و پایانپذیر بودن این منبع ثروت خدادادی و نوسانات قیمت جهانی که تحت تاثیر عوامل غیرقابل کنترل بازارهای جهانی قرار دارد، به ویژه تجربه ناگوار افت قیمت آن در سالهای گذشته، شکننده بودن اقتصاد تک محصولی را بیش از گذشته نمایان میسازد٠
برداشت بیرویه از چاههای نفت و فقدان سرمایهگذاری مناسب در بخشهای اکتشاف و استخراج موجب از بین رفتن سرمایههای ملی گردیده است٠
تکیه شدید دولتهای گذشته به درآمد نفت به عنوان عمدهترین محصول صادراتی کشور و انعقاد قراردادهای غیرشفاف و مغایر قانون اساسی با شرکتهای نفتی خارجی خطایی است که دولتمردان امروز را در برابر پرسش جدی و غیرقابل پاسخگویی نسلهای آینده قرار خواهد داد٠
٢ـ١٣ ـ کاهش ارزش پول ملی
تورم لجام گسیخته بعد از انقلاب و تشدید آن در سالهای اخیر موجب افت ارزش پول ملی در مقایسه با سال ١٣۵٨ شده است، به گونهای که توان خرید مردم هر روز ضعیفتر و آثار تورم نمایانتر میشود٠
عملیات ارزی غیرشفاف بانک مرکزی، نبود سیاستگذاری صحیح و مشکل مدیریت و نگهداری ذخایر ناشی از مازاد درآمد ارزی موجب شده است که برنامهریزیهای دولتی برای دستیابی به هدفهای اقتصاد کلان در سطح ملی هرگز تحقق نیابد و حاصل آن فربهتر شدن پیکره دولت و شرکتهای دولتی و خارج شدن سرمایههای ملی و بخش خصوصی از گردونه اقتصاد تولیدی بوده است٠
٣ـ١٣ ـ اقتصاد دولتی
وضعیت صنایع دولتی، به ویژه کارخانههای تحت پوشش دولت و نهادها و بنیادهای اقتصادی، عمدتا نشان دهنده افت شدید کیفی محصولات آنها و ترازنامهای زیانبار در چرخه اقتصادی کشور است٠
عملکرد ناموفق دستگاهها و مدیران اقتصادی دولتی که ثمره آن وضعیت نامطلوب اقتصادی حاضر است، ضرورت بازنگری در روند عملکردهای گذشته را گریزناپذیر میسازد٠
نهضت آزادی ایران معتقد است: که اگر امکانات سرمایهگذاری صنعتی و کشاورزی با توجه به شرایط مساعد اقلیمی و تنوع آب و هوایی کشور، جوانی نیروی کار ارزان و در دسترس بودن مواد کانی و انرژیهای لازم، با مدیریتی سالم و توانمند هماهنگ گردد و محیطی مردمی با مشارکت و حضور اندیشهگران و کارشناسان، بدون دغدغههای سیاسی ـ اجتماعی فراهم آید، میتوان به همت مردم و با سرمایه همه ایرانیان داخل و خارج کشور تحولی شگرف در چرخه اقتصادی پدید آورد و بر بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی همچون اعتیاد به مواد مخدر، مفاسد اجتماعی و ناامیدی جوانان چیره شد و اقتصاد کشور را از ورطه سقوط نجات داد٠
در این راستا، نکات زیر راهگشا خواهد بود:
اجرای برنامه توسعه سیاسی (مطابق اصول قانون اساسی) و تامین آزادیهای اجتماعی و امنیت، به عنوان پیش زمینه تحقق عدالت اجتماعی و رونق اقتصادی
تشویق سرمایهگذاری در واحدهای تولیدی، با تامین امکانات لازم برای بخشهای تعاونی و خصوصی، در جهت افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی
زمینهسازیهای مناسب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای جذب سرمایههای ایرانیان خارج کشور
تلاش در راستای ایجاد صنایع تبدیلی مواد نفتی و توسعه صنعت پتروشیمی به جای تکیه تام بر صدور نفت خام٠
بازگرداندن صنایع دولتی و مدیریتها به بخش خصوصی با رعایت منافع ملی
جلوگیری از رانتخواری و عدم توزیع درآمدهای نفتی کشور در میان واسطههای تجاری و قدرتهای اقتصادی پنهان
فراهمساختن شرایط اجتماعی و امکانات لازم برای رونق بخشیدن به صنعت جهانگردی و جذب گردشگران، با توجه به زمینههای مناسب تاریخی و فرهنگی کشور
استفاده از ابزارهای نوین اقتصادی، بهرهگیری از اطلاعات علمی، به کار گرفتن تکنولوژیهای پیشرفته و مراکز تحقیقاتی برای افزایش کیفی محصولات صنعتی و کشاورزی، با هماهنگی مراکز علمی و دانشگاهی کشور
تغییر الگوی مالیاتی کشور به سود موسسات تولیدی و دریافت مالیاتهای مناسب از بخشهای تجاری و دلالی در راستای جذب سرمایههای داخلی و خارجی
اختصاص بخش عمدهای از مازاد درآمد ارزی کشور به توسعه تولیدات کشاورزی و صنایع تبدیلی و فعال کردن صنعت و کارخانههای تولیدی کشور از طریق تعاونیهای تولیدی و بخشهای خصوصی و مردمی و متخصصین و کارشناسان با سابقه
ساماندهی و ارتقای کیفیت سرویس حمل و نقل کشور (درون شهری و برون شهری)، تامین ایمنی تردد، رعایت ضوابط زیست محیطی و ارتقای جایگاه کشور در حمل و نقل منطقهای و بینالمللی
فراهمکردن تسهیلات و شرایط لازم برای رونق بخشیدن به صادرات کشور، از طریق افزایش تولید داخلی، ارتباط با جهان خارج و رفع تنشهای سیاسی با کشورها
حذف سازمانها و بنیادهای اقتصادی دولتی که با عنوانهای مختلف تشکیل شده و در عمل موجب اتلاف سرمایه ملی گردیدهاند٠
تقویت و حمایت از تحقیقات دانشگاهی در جهت خودکفایی علمی و صنعتی کشور
اصلاح قانون کار که به ظاهر از حقوق و منافع کارگران دفاع میکند ولی در عمل، به دلیل نگرش تک بعدی و غفلت از تولید موجب کاهش استخدام ثابت کارگران شده و امنیت شغلی را تضعیف کرده است٠
ادغام و تجدید ساختار بسیاری از دستگاههای اجرایی موازی در کشور در جهت کاهش هزینههای جاری دولت و افزایش کارآیی دستگاهها
١۴ ـ سنت، مدرنیته، روشنفکران و محافظهکاران
جامعه ایرانی دوران گذار تاریخی از سنت به مدرنیته را تجربه میکند٠ در هر دوره گذر، هنجارهای شکل گرفته فردی و اجتماعی دستخوش تغییرات اساسی میشود و تعارضها و تناقضهای جدی میان رفتارهای سنتی کهن با نمادهای دنیای نوین، موجبات تشنجات اجتماعی و سیاسی را فراهم میسازد٠ تا زمانی که مفاهیم و مقولات مدرنیته در فرهنگ ملی ایرانی و اسلامی ما ادغام، جذب و هضم نشده و به اصطلاح ایرانیزه و اسلامیزه نگردند، تعارضات همچنان ادامه خواهد یافت و حاصل آن آسیبهای اجتماعی روزافزون و قربانیان فراوان خواهد بود٠
در این تنازع تاریخی، دو گروه اصلی نقش دارند٠ اول روشنفکران، به ویژه روشنفکران دینی، که هم دغدغه و نگرانی و هم رسالت حل این پیچیدگیها را از طریق بومی (ملی) کردن مقولات و مفاهیم مدرنیته دارند٠ دوم محافظهکاران که جریان فکریـ سیاسی طبیعی در هر جامعه در حال گذار میباشند و در صورت خردگرا بودن میتوانند نقش عمده و اساسی در متعادل ساختن فرایند انتقال جامعه ایفا کنند٠ اما متاسفانه جریان راست افراطی و انحصارطلب و غارتگران اموال عمومی و خشونتگرایان خود را پاسداران سنن اجتماعیـ فرهنگی معرفی کرده، به جای محافظهکاران خردگرا عمل میکنند٠ چنین رفتاری در دهههای اخیر عملا تحولات طبیعی و سالم در جامعه انتقالی را از مسیر اصلی خارج ساخته، موجب واکنشهای نامتعادل و ناسالم گردیده است٠ محافظهکاران خردگرا میباید در برابر جریانهای افراطی، خشونتگرا و فرصتطلب موضعگیری کرده، صف خود را از آنان جدا سازند تا با شفاف شدن مناسبات، بتوانند نقش موثر و مثبت خود را ایفا نمایند٠
١۵ـ گفتگوی تمدنها
نهضت آزادی ایران از برنامه گفتگوی تمدنها، که توسط رئیس محترم جمهوری پیشنهاد شده است استقبال و حمایت میکند٠
درمناسبات کنونی بینالمللی، به خصوص در شرایط ویژه پس از جنگ سرد، مطرح کردن اندیشه گفتگوی تمدنها و فرهنگها، در برابر نظریه رویارویی تمدنها، آن هم از جانب یک کشور مسلمان و جهان سومی، با استقبال فراوانی روبرو گردیده است٠ این استقبال نشانه آن است که اگر مسلمانها حرفی برای گفتن داشته باشند، شرایط جهانی برای مطرح شدن نظرات آنان فراهم و آماده است٠ اما موفقیت طرح گفتگوی تمدنها در سطح جهانی هنگامی میسر میشود که پیشنهاد دهنده آن بتواند نمونه موفقی از گفتگو میان صاحبان اندیشهها و دیدگاههای گوناگون در جامعه خود به جهان ارایه کند٠ آیا اگر نظامی نتواند در درون خود اندیشهای جز اندیشههای رسمی حاکم را بپذیرد و با دگراندیشان از طریق تفتیش عقاید و زندان و شکنجه برخورد کند، میتواند جایگاه مناسبی در این مقوله داشته و نقش سازنده و موثری در گفتگوی تمدنها در سطح جهانی ایفا کند؟
نهضت آزادی ایران از آقای خاتمی، به عنوان طراح اصلی نظریه گفتگوی تمدنها، و سایر مقامات مسوول میخواهد که در گشودن فضای بسته کنونی و پایان دادن به وضعیت اسفناک و مخاطرهآمیز موجود در رابطه با آزادی ابراز اندیشه هر چه بیشتر تلاش کنند٠
١۶ـ آزادی بیان و قلم
الف ـ مطبوعات: پس از پیروزی انقلاب، به جز در دوره کوتاه ١ تا ٢ ساله اول، اعمال فشار و سانسور بر مطبوعات سیاستی عام و مستمر بوده است٠ خوشبختانه جنبش دوم خرداد ٧۶، از درون خود، پیدایش طیفی از مطبوعات آزاداندیش و مستقل را موجب گردید٠ این مطبوعات در طول بیش از سه سال گذشته نقش عمدهای در تعمیق و گسترش تفکر جامعهمدنی و مردمسالاری ایفا کردهاند٠ برای نخستین بار پس از سالیان دراز، مردم از طریق نشریات توانستند با دیدگاههای گوناگون آشنا شوند و با آگاهی موضعگیری کنند٠ این گروه از مطبوعات نقش موثر و مهمی در توسعه جنبش اصلاحطلبی ایران و پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات شوراهای شهر و روستا و انتخابات مجلس ششم داشتهاند٠ در جامعهای که هنوز موانع جدی و اساسی بر سر راه فعالیت بهینه احزاب سیاسی وجود دارد، این گونه نشریات بار سنگینی را در نهادینه کردن آزادی و مردمسالاری در جامعه بر دوش میکشند و به دلیل همین نقش مهم و سرنوشتساز است که این دسته از رسانهها مورد بدترین نوع سرکوب قرار گرفتهاند٠
نهضت آزادی ایران توقیف نشریات مستقل و نیز بازداشت غیرقانونی سردبیران، مدیران مسئول و نویسندگان شجاع را به شدت محکوم کرده، خواستار آزادی هر چه سریعتر آنها میباشد؛ همچنین، ترمیم و اصلاح آنچه را که مجلس پنجم در واپسین روزهای عمر خود به عنوان اصلاح قانون مطبوعات تصویب کرد، از مجلس ششم انتظار دارد٠
ب ـ سازمان صدا و سیما: با گسترش شبکههای ارتباطی در جهان امروز، در جهت تبادل اطلاعات و پر کردن اوقات فراغت مردم از طریق برنامههای فرهنگی، هنری، تفریحی، ورزشی و آموزشی، نقش و جایگاه مهم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آشکارتر شده است٠
نهضت آزادی ایران سازمان صدا و سیما را به عنوان یکی از پر هزینهترین نهادهای حکومتی و مصرفکننده بخش قابل توجهی از بودجه کشور و مرکزی برای اطلاعرسانی در زمینههای فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی میداند که میتواند نقش موثری در ایجاد فرهنگ راستین اسلام، ادب و هنر کهن ایرانی، تبادل افکار و اطلاعات، تضارب آرا، ایجاد فرهنگ کار و تلاش و تولید، تغییر الگوی مصرف و ایجاد تحول در رفتارها و هنجارهای اجتماعی در یک جامعه مدنی بر عهده داشته باشد٠
فعالیتهای صدا و سیما در دو بعد زیر قابل بررسی است٠
در بعد کمی، توسعه شبکههای تلویزیونی، گشایش فرستندههای جدید رادیویی و تقویت ایستگاههای موجود، ایجاد مراکز تقویتکننده برای دریافت برنامهها و توسعه و افزایش زمان پخش هر یک از برنامههای صدا و سیما، نشانگر توسعه مناسب این مجموعه عمومی و قابل تقدیر است٠
و اما در بعد کیفی، در چند سال اول پس از پیروزی انقلاب، مدیریت سازمان صدا و سیما در باره حرام یا مجاز بودن ساز و آواز و غنا، پخش تصویر یا صدای زنان و فیلمهای تفریحی و نمایشهای تلویزیونی در مناقشه بود تا به تدریج به سوی افراط گام برداشت٠ ساخت و نمایش سریالهای بعضاً بیمحتوا، پوچ و تکراری، تهیه برنامههای تفریحی هزل به عنوان طنز و به کارگیری کلمات موهن ضربههای کشندهای بر پیکره فرهنگ غنی ایرانی، ادب فارسی، معارف اسلامی و شئون اخلاقی خانوادهها و جامعه وارد کرده است٠ تبلیغ کیش شخصیت از آفتهای دیگری است که گریبانگیر این رسانهی عمومی بوده و هست٠
فیلمهای کهنه و خشن آمریکایی و اروپایی که از سیما پخش میشود اوقات فراغت جوانان را به خود مشغول داشته است٠ افت این رسانه ملی از طریق ارائه مبتذلات فرهنگی و استفاده ابزاری از آنها در جهت بازیهای سیاسی جناحی، پخش دیدگاههای جهتدار و القا شده در نظرسنجیها، عرضه کردن اخبار گزینشی و هتک حرمت دگراندیشان با تدوین برنامههایی چون «هویت»، «چراغ» و «کنفرانس برلین» باعث شده است که وجاهت و اعتبار این رسانه ملی در میان قشرهای مختلف مردم به شدت سقوط کند٠ به نظر نهضت آزادی، این رسانه عمومی که با پول مردم وظیفه اطلاعرسانی صحیح را بر عهده دارد، نباید به سخنگو و خدمتگزار یک جریان اقلیت تبدیل شود٠
پخش برنامههای فرهنگی، مانند میزگردهای سیاسیـ اقتصادی و اجتماعی، به جز در موارد معدود و استثنایی، این رسانه را به ابزار گروهی خاص مبدل ساخته و سازمان صدا و سیما امکانات بسیار محدودی برای طرح و تبیین نظرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دگراندیشان فراهم کرده است٠
سانسور و پخش گزینشی اخبار، چهرهسازی از فعالان یک جناح سیاسی که موقعیت خود را در جامعه به شدت از دست داده است، موجب شده است که قشرهای وسیعی از مردم، به خصوص بعد از تعطیل روزنامههای مستقل و آزاداندیش، به استقبال رادیوهای بیگانه و ماهوارههای خصوصی اروپایی و آسیایی رفته، اخبار وقایع کشور را در آنجا جستجو کنند٠
نهضت آزادی ایران ایجاد تحول اساسی در کیفیت برنامههای صدا و سیما و تغییر و دگرگونی بنیادین در دیدگاهها و نگرشهای مدیریت این نهاد همگانی را تنها راه جلب اعتماد مردم به این رسانه و شرط اصلی ایفای نقش مطلوب توسط آن میداند٠ تغییر شیوه انتخاب دستگاه مدیریت این نهاد و قرار دادن آن زیر نظر دولت میتواند از وابستگی و گرایش آن به جناحهای خاص جلوگیری کند٠
١٧ـ حوزههای علمیه
در دوران برکناری و انزوای تاریخی روحانیت از قدرت سیاسی، حوزههای علمیه تنها در پاسخگویی به نیازهای فردی و فرعی شرعی شکل گرفته بودند٠ لیکن در شرایط حاضر، تجربه دو دهه ورود به مسایل اجتماعی و اداره ناموفق کشور، بازسازی اندیشه حاکم بر حوزههای علمیه را اجتنابناپذیر ساخته است٠ به نظر ما، مهمترین کارهایی که باید برای ایجاد تحول در حوزهها انجام یابد ـ و بعضا نیز مورد توجه و اجرا قرار گرفته استـ به شرح زیر میباشد:
١ـ مستقل ساختن حوزه از قدرت سیاسی و محفوظ نگهداشتن عرصه دین از نفوذ و سوء استفاده صاحبان قدرت٠ هویت تاریخی ملت ما را دو رکن جداییناپذیر ملیت و دیانت تشکیل میدهند٠ اما استفاده از دین برای دستیابی به هدفهای شخصی و صنفی و کم بها دادن به جمهور مردم ضربه شدیدی به باورهای دینی، به خصوص در نسل جوان، وارد کرده، قابلیت رکن دیانت را برای ایفای نقشی تحول آفرین به شدت ضعیف نموده است٠
٢ـ تغییر اساسی و بنیادین در نظام آموزشی حوزه از طریق محور قرار دادن قرآن در مباحث و موضوعات تحقیقی و تجدیدنظر در آراء و عقایدی که براساس اخبار آحاد و ضعاف شکل گرفته است، اعلام این تغییرات و تحولات به مردم و اصلاح یا حذف آموزشهایی که دردی از نیازهای هدایتی جامعه امروز را درمان نمیکند٠
٣ـ بازنگری در ساختار دستگاه فرسوده و فردی فقاهت کنونی و نوسازی آن متناسب با مقتضیات جهان امروز و جوامع پیشرفته بشری به منظور پاسخگویی به مبرمترین نیازهای معنوی نسل نو
۴ـ آشتی دادن دین سنتی با علم و عقل و آموزش چکیده علوم تجربی متعارف در دانشگاهها که برای شناخت حقایق جهان هستی و هدایت انسان به عنوان «آیات تکوینی» مفید و موثر میباشند،
۵ـ آشنا کردن طلاب با مسایل جهان مدرن، مکاتب جدید فلسفی، جامعهشناسی، زبان شناسی و کلام جدید، آموزش حداقل یک زبان خارجی، یاد دادن کامل زبان عربی و استفاده از سیستمهای جدید ارتباطی (نظیر اینترنت)
۶ـ ایجاد ارتباط با مراکز مترقی اسلامشناسی، دینشناسی و علوم انسانی در دانشگاههای بزرگ جهان و تبادل فکر و اندیشه با آنها،
٧ـ آزاد گذاشتن مراجع مستقل و متفکر حوزه در بیان آرا و نظریات اجتهادی خود و حذف هر نوع فشار و محدودیت٠ کنگره یازدهم بر رفع حصر و محدودیت فقیه عالیقدر حضرت آیتالله منتظری و برخی دیگر از مراجع عظام تاکید میکند٠
٨ـ دولتی شدن حوزه، به خصوص وابستگی مالی آن به دستگاه قدرت، استقلال این نهاد تاریخی را که میتواند پناهگاه مظلومان و محل امید و اعتماد ملت باشد از میان میبرد٠
ایرادی که همواره اندیشهگران بزرگ حوزه، همچون مرحوم مطهری(ره)، از نظام آموزش دینی در کشورهای اهل تسنن میگرفتند، اینک دامنگیر حوزههای شیعه شده است٠ علاوه بر استقلال سیاسی و فرهنگی، استقلال اقتصادی و مالی حوزه نیز باید محفوظ بماند٠ واگذاری کارخانهها و مراکز تولیدی به برخی از شخصیتها و موسسات تبلیغی دینی، ایجاد مراکز تجاری و قطع ارتباطات طبیعی و تاریخی روحانیان با جامعه اثرات تخریبی ژرفی بر باورهای دینی مردم وارد میکند٠
٩ـ ضروری است که روحانیت، ضمن پاسداری از فرهنگ غنی شیعه، در جهت تقریب مذاهب اسلامی و ایجاد وحدت میان امت و عالمان دینی در سراسر جهان اسلام تلاش کند٠ در این راستا، پرهیز از دامن زدن به اختلافات سنی و شیعه و رفع محدودیت از علما و حوزههای علمیه اهل تسنن در داخل کشور، برای نظامی که داعیه گفتگوی تمدنها را دارد، واجب است٠ در بخش آموزش نیز لازم است که حوزهها از یکسویهنگری خارج شده، علاوه بر بالنده کردن فرهنگ و کلام شیعه، از معارف اکثریت مسلمانان سنی مذهب نیز بهرهمند گردند٠
١۰ـ ایجاد مراکز پیشرفته تحقیقاتی، استفاده از شیوههای پویای فقهی برای پاسخگویی به نیازهای جوامع امروزی، سازمان دادن به نظام وعظ و خطابه و ممنوع کردن افراد غیرمطلع و واخوردههای حوزه از دخالت در این امور٠
١٨ـ تحلیل وضعیت اجتماعی و مشکلات جوانان، نهادهای آموزشی و دانشگاهها
١ـ ١٨ـ ساختار کنونی جامعه ایران
در چهار دهه اخیر، به ویژه در دو دهه پس از انقلاب اسلامی، ساختار جامعه ایران دستخوش تغییر و تحول کمی و کیفی بنیادینی شده که بیشک بر شرایط سیاسی و فرهنگی جامعه تاثیر بسیار گذاشته است٠ تحول نخست افزایش سریع جمعیت کشور است که طی دو دهه اخیر از چهل میلیون نفر (در سال ١٣۵٧) به بیش از شصت و چهار میلیون نفر (در سال ١٣٧٧) رسیده و از رشد چشمگیری برخوردار بوده است٠ این افزایش سریع جمعیت، بدون آنکه امکانات و لوازم آن همزمان فراهم شود، اثرهای همه جانبهای بر کیفیت زندگی، اشتغال، سطح درآمد و روابط اجتماعی گذاشته و ساختار کنونی جامعه را دستخوش دگرگونیهای کیفی کرده است٠
با توجه به جوانی جمعیت و قاعده گسترده هرم جمعیتی، توزیع سنی و جنسی و عوامل فرهنگی و زیست محیطی موثر بر آن، میانگین طول عمر از زیر ۵۰ سال به بیش از ۶۰ سال افزایش یافته و در نتیجه، «امید به زندگی» بیشتر شده است٠ به دلیل جوانی جمعیت و حضور طولانی جوانان در مدارس، بخش مصرفکننده نسبت به بخش تولید کننده روز به روز افزایش بیشتری مییابد و اگر همزمان، بهرهوری و سطح تولید ملی افزایش لازم را نداشته باشد، بار تکفل افزایش مییابد و تعداد کمی از کل جمعیت (در حدود یک پنجم) باید بار تکفل چهار پنجم دیگر را بر دوش کشند٠ چنین ساختاری، اگر به تکنولوژی لازم مجهز نشود، پاسخگوی نیازهای حیاتی جمعیت نخواهد بود٠ در ساختار کنونی جمعیت، مساله جوانان، زنان و پیران صورت حادتری پیدا کرده است و نیاز به توجه ویژه دارد٠
مهاجرت نیز موجب افزایش سرعت شهرنشینی، گسترش شهرهای بزرگ و ایجاد شهرهای جدید شده، قشر مصرف کننده شهرنشین را بر کشور تحمیل کرده است٠ نهضت آزادی ایران با توجه به این تحولات وتغییرات کمی و تاثیر آن بر جامعه، معتقد است که جامعه رو به رشد، جوان و پر تحرک ایران باید هر چه سریعتر به سوی خودکفایی و خود مدیریتی از طریق توزیع صحیح قدرت حرکت کند تا بستر مناسبی برای مشارکت عمومی و رشد استعدادها فراهم آید٠ اداره جامعه در ظرفیت فرد یا گروهی خاص نیست، بنابراین، مردم باید مسایل را بشناسند و در حل مشکلات جامعه سهیم باشند٠ این امر نیاز به برنامهریزی دقیق و کارشناسی همه جانبه و تدوین برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی دارد که بتواند نارساییهای دو برنامه پنجساله گذشته را جبران کند٠
٢ـ ١٨ـ مسایل و مشکلات مزمن نهادهای آموزشی کشور
آموزش و پرورش در سطوح ابتدایی و متوسطه و آموزش عالی اموری هستند که جوانان ما، که نیروی انسانی بالقوه و بالفعل جامعه را تشکیل میدهند، با آنها مواجهاند٠ ساختار کنونی جامعه ما ساختار جوانی است که استقرار و استحکام آن در آینده بستگی تام و تمام به شیوههای آموزش و پرورش و نحوه شکلگیری فکر و اندیشه نسل جوان دارد٠ یک نوجوان تنها از طریق آموزش و پرورش صحیح میتواند عضو مفید و موثر جامعه گردد و آینده خود را نیز تامین کند٠ در غیر این صورت، نیروها و استعدادهای نسل جوان به هدر خواهد رفت٠ هم اکنون به خاطر افزایش سریع جمعیت زیر ٢۵ سال، تعداد دانشآموزان کشور به بیش از ١٨ میلیون رسیده و تا ١۵ سال آینده بیش از سیمیلیون دانشآموز و دانشجو خواهیم داشت٠ با توجه به تعداد معلمان و کارکنان آموزش و پرورش (در حال حاضر ٨/١ میلیون) و دهها میلیون کتاب که باید همه ساله چاپ شود وبا در نظر گرفتن نیاز به ساختمانهای جدید و ابزارها و وسایل آموزشی، با هزینهای در حدود یک سوم بودجه کل دولت، مسوولان فرصت فکر کردن به کیفیت و محتوای آموزش و پرورش واقعی را پیدا نمیکنند و بیم آن میرود که استعدادهای جوانان به درستی شناخته نشده، در مسیر صحیح و کارآمدی هدایت نگردد و این نیروی عظیم و بالنده انسانی عملا به هدر رود٠ فشردگی کلاسها، چند نوبتی بودن مدارس در برخی از مناطق، فشار کار بر معلمان، نامناسب بودن کیفیت و کمیت کتابهای درسی، نامساعد بودن محیطهای آموزشی و …، کیفیت آموزش را شدیدا تحت تاثیر قرار داده است٠ کمبود نیروی انسانی متخصص و کارآمد و نارسایی آموزشی، مزید بر علت شده است و تغییرات شتابزدهای که هر از چند گاه در نظام آموزشی داده میشود، نظام آموزشی ما را سخت آسیبپذیر ساخته، موجب در همریختگی و عدم کارایی مناسب آن شده است٠
از سوی دیگر، معلمان که قشر زحمتکش و دلسوز جامعه بوده، مسئولیت مهمی بر عهده دارند، از لحاظ تامین حداقل نیازهای زندگی در مضیقه شدید هستند و از جهت منزلت و پایگاه شغلی نیز موقعیت مناسبی ندارند٠ در چنین شرایطی، معلم با کار زیاد، تدریس اضافی و احیانا پرداختن به کارهای دوم و سوم، شور و نشاط و علاقهای را که باید در کار خود داشته باشد، به تدریج از دست میدهد و نیروی خود را در محیط نامساعد کار دوم و… به تحلیل میبرد٠ زندگی معلمان باید به گونهای تامین شود تا بتوانند با فراغ بال و خاطر آسوده این شغل شریف خود را، که شغل پیامبران است، ادامه دهند٠ البته با برنامهریزیهای اصولی میتوان بیشترین بهره ممکن را از فنآوری (تکنولوژی) برد و نیازهای کمی و کیفی آموزش را به حداقل رساند٠
جامعه دانشآموزی ما نیز باید در محیطی مناسب، با شور و نشاط و علاقه و مشارکت، ظرفیت و استعداد خود را بروز داده، کشور را به سوی خودکفایی پیش ببرد٠ تحمیل افکار، تفتیش عقاید و فشارهای روانی حاکم بر محیطهای آموزشی باید ممنوع و منسوخ شود٠ شیوههای مبتذل تبلیغات مستمر و تکراری که منجر به شخصیتزدایی، طاغوتپروری و مسئولیت ناپذیری میشود، باید کنار گذاشته شود٠ در این گونه محیطها، آفتهایی مانند انحرافات اجتماعی و اعتیاد و رفتارهای خلاف اخلاق پدید میآید و بدبینی، بیعلاقگی و بیتفاوتی رشد میکند٠ برعکس، محیطهای دموکراتیک و آزاد موجب رشد شخصیت، اتکای به نفس، خودگردانی و اجتماعگرایی میشود و رشد استعدادها و زایندگی و بالندگی را به بار میآورد٠
هدف نهایی آموزش و پرورش باید ساختن انسانهای متعالی از طریق آگاهیبخشی، دانشاندوزی، ایمان، تلاش و همکاری باشد تا شهروندانی آگاه، آزاده و مسوولیتپذیر را بپروراند٠ در شرایط حاضر، محیطهای آموزشی ما با چنین هدفهایی بسیار فاصله دارند٠
دانشگاهها در سطح بالاتر، با مشکلات و نارساییهای مشابهی روبرو هستند٠ فشار جمعیت جوان که به آموزشهای فنیـ حرفهای مناسب مجهز نشده است، فراهم نبودن فرصتهای اشتغال، مدرکگرایی و علاقه زیاد خانوادهها به ادامه تحصیل دانشآموزان تا سطح دانشگاه، موجب سیطره یافتن کمیت بر کیفیت در آموزش عالی شده است٠ فشارهای مالی و حضور گروههای فشار در دانشگاهها، محیطهای دانشگاهی را سخت آشفته و نابسامان کرده است، به طوری که استاد و دانشجو نمیتوانند در چنین محیطی وظایف و تکالیف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود را به درستی انجام دهند٠ به طور کلی، دانشجو و دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران از پایگاه و منزلت شایسته خود محروم مانده است٠ هجوم و حمله گروههای نشاندار رسمی و غیررسمی و حتی نیروهای انتظامی به حریم امن دانشگاه، ضرب و شتم دانشجویان در خوابگاه آنان، حبس و اخراج و ایجاد محدودیتهای مختلف موجبات خشم و نفرت دانشجویان را فراهم کرده است٠ لذا استقلال دانشگاهها باید تامین شده، از دخالتهای بیجا و تهاجمات علیه دانشگاهیان جلوگیری گردد٠ همچنین، نهادهایی که به نام دفتر نمایندگی در نظام مدیریت دانشگاهها دخالت میکنند باید از دانشگاهها برچیده شوند٠ در شرایط فعلی، مدیران دانشگاهها مستقیما از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزیده میشوند، در حالی که اگر مدیریت دانشگاهها برگزیده استادان و رؤسای دانشکدهها باشند منطقیتر خواهد بود٠
نهضت آزادی ایران مصرانه از دولت اصلاحطلب و ارکان سیاسی و فرهنگی نظام، همچون مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارتخانههای ذیربط میخواهد که حرمت ومنزلت واقعی دانشگاهیان را به آنان بازگردانند و شان و احترام دانشجو و استاد و محیط دانشگاه را بیش از پیش حفظ و حراست کنند تا دانشگاهیان نیز بتوانند آزادانه و با اطمینان در فعالیتهای علمیـ فرهنگی و سیاسی کشور مشارکت فعالانه پیدا کنند٠ از مقامات مسوول کشور، به خصوص رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه، نیز میخواهیم که با اقدامات موثر خود شرایط آزادی فوری کلیه دانشجویان بیگناه زندانی را فراهم سازند٠
دانشجویان نیز باید حق داشته باشند که سازمان صنفی سراسری داشته باشند و پارلمان دانشجویی را با آرای مستقیم و مخفی همه دانشجویان، در تمامی واحدهای آموزش عالی، انتخاب کنند تا به دور از جنجالهای سیاسی از حقوق صنفی خود دفاع نمایند٠
٣ـ ١٨ـ مسایل و مشکلات دانشگاهها
با تهاجم وحشیانه سال گذشته به کوی دانشگاه در تهران و دانشگاه تبریز، تعطیل روزنامهها و نشریات اصلاحطلب، به محاکمه کشیدن و زندانی ساختن روزنامهنگاران اصلاحطلب، جلوگیری و مانعتراشی در حرکت عادی اصلاحات قانونی توسط مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری، ملت ما بار دیگر شاهد فرار مغزها و اوجگیری موج مهاجرت نویسندگان، کارشناسان و نخبگان جامعه گردیده است، تا جایی که حتی مسئولان رسمی را نیز نگران کرده است و جلسات متعددی برای بحث درباره این موضوع تشکیل دادهاند٠ فارغالتحصیلان دانشگاهها از یک سو با بیکاری و نداشتن شغل مناسب و از سوی دیگر با انواع ناامنیها که آنها را از فعالیت و مشارکت در جهت اصلاحات اساسی بازمیدارد روبرو هستند٠
۴ـ١٨ـ جوانان
نهضت آزادی ایران با توجه به جایگاه نیروی جوان کشور و نیاز آن به محیطی زنده و پویا، از جبهه اصلاحطلب، به خصوص نمایندگان مجلس ششم و شخص رئیس جمهوری میخواهد که با ایجاد امنیت اجتماعی و سیاسی زمینه مناسبی را برای مشارکت جوانان و کارشناسان در فعالیتهای سازندگی و تولیدی فراهم آورده، از نومیدی و سرخوردگی آنان بکاهند تا از فرار نیروی انسانی نخبه به سرزمینهای دیگر کاسته شود٠ همان طور که قبلا اشاره شد، برنامههای خستهکننده و تبلیغات مسمومکننده و یکسویه صدا و سیما در فضای فرهنگی کشور، نقش ویرانگر و ناسالمی را ایفا میکند و محیط را بیش از پیش برای جوانان غیرقابل تحمل میسازد٠
برهم خوردن مدیریت فرهنگسراها و مشکلات نشر کتاب، با وجود معافیت مالیاتی اخیر، نیز محیط را بیش از پیش بسته و امکانات را برای رشد و ارتقای فرهنگی محدودتر کرده است٠
از سوی دیگر، تحمیل عقاید و فقدان آزادیهای مصرح در قانون اساسی، همراه با تنشهای گوناگون باعث گردیده است که جوانان دچار بحران هویت شده و حتی ندانند که به کدام قرائت از فرهنگ، ملیت، دین، سنت و اصلاحات باید دل بست٠
به این ترتیب، شرایط فرهنگی و سیاسی موجود در کشور چندان جاذبهای برای جوانان نداشته، آنها را به سمت بیتفاوتی و آسیبهای اجتماعی سوق میدهد٠ افزایش آسیبهای اجتماعی، به ویژه در بین جوانان، و تراکم زندانیان بعضا مربوط به این محیط نامساعد میباشد٠
۵ ـ ١٨ـ جایگاه زنان
زنان نیمی از نیروی انسانی جامعه را تشکیل میدهند و در میان آنان متخصصان و تحصیل کردههایی در سطوح عالی وجود دارند که میتوانند در پیشرفت و تحول جامعه، از جمله بهبود وضعیت سیاسی و فرهنگی، نقش مهم و تعیین کنندهای ایفا کنند٠ اما در عین حال، آنان نیز به دلیل محرومیت مضاعف و تنگی عرصه عمل، کمتر رغبتی به حضور در صحنه جامعه و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی از خود نشان میدهند٠ بنابراین، این بخش مهم از جامعه، با وجود تحمل رنج محرومیتها، مشکلات معیشتی، تنگناهای خانوادگی و نارساییهای فرهنگی و اجتماعی، به کنار نهاده میشود و پایگاه و نقش واقعی خود را در جامعه پیدا نمیکند٠
این فشارها و محدودیتها موجب تشدید تضادها و آسیبهای اجتماعی (از جمله اعتیاد) و در نتیجه، افزایش طلاق و برهم خوردن کانونهای خانوادگی میشود٠
نهضت آزادی ایران سهم و نقش زنان را در جنبش اصلاحطلبی کنونی و در فرایند توسعه سیاسی بسیار کلیدی، حساس و موثر ارزیابی میکند و امیدوارانه میکوشد که یکسونگری و برداشتهای پدرسالارانه در روابط مرد و زن و برداشتهای غلط از حضور زن در جامعه کنار گذاشته شود تا زنان ایرانی نیز بتوانند با مشارکت هر چه بیشتر در فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در کنار مردان جامعه، استعدادهای نهفته خود را به ظهور رسانند و راه اصلاح جامعه را هموار سازند٠
اصلاح قوانین فقهی مربوط به حقوق زنان، با نگرشی عمیق و همه جانبه و با اتکا به معیارهای اساسی قرآن، (که هیچگونه تفاوتی را از نظر ارزشی میان زن و مرد به رسمیت نمیشناسد)، و نیز بذل توجه به وضعیت عاطفی و روانی دختران جوان ـ که طبق آمار موجود درصد بالایی از آنها دچار افسردگیهای قابل توجه هستندـ مورد تاکید نهضت آزادی ایران میباشد٠
۶ـ١٨ـ سینما
هنر در تمام ابعاد و اشکالش با روح متعالی زیباپرستی انسان سر و کار دارد و نمیتواند در درون نظامی محدود کننده و وجود مسایل و مشکلات مادی و معنوی گوناگونی که با آنها روبرو است، رشد کند٠ نهضت آزادی ایران از هنرمندان و دستاندرکاران سینما که با وجود شرایط سخت کنونی موفق شدهاند هنر سینمای ایران را تا حد زیادی ارتقاء داده، حیثیت جهانی برای ایران کسب کنند، تجلیل میکند٠ سینماگران ایران نشان دادند که اگر به جای تولید فیلمهای دولتی و نمایشهای مبتذل تلویزیونی، فضا و امکانات لازم برای هنرمندان واقعی فراهم شود، سینمای ایران میتواند از یک سو مردم و به ویژه جوانان را در فضای فرهنگی مطلوبی قرار دهد و از سوی دیگر، نقش کلیدی خود را به عنوان انتقال دهنده فرهنگ غنی و لطیف ایرانی به سراسر جهان ایفا کند٠
٧ـ١٨ـ ورزش
یکی از زمینههایی که نیاز به توجه و مراقبت زیاد دارد، همگانی کردن ورزش برای تامین سلامت مردم، جلوگیری از آلودگیهایی مانند اعتیاد و تشویق جوانان به تمرین و تربیت بدنی است٠ هر چند که موفقیتهای ورزشکاران در صحنههای جهانی مورد تقدیر و مایه افتخار و مباهات ملت است و به وحدت ملی و احساس هویت جمعی کمک میکند، بتسازی برای جوانان و پرکردن ذهن آنان با اخبار و اطلاعات کمارزش از مسایل حاشیهای ورزش، قهرمانپروری و تماشاچی کردن مردم (به جای همگانی کردن ورزش) آفتهایی است که باید به طور جدی مورد درمان و ریشهکنی قرار گیرد٠
١٩ـ کنگره یازدهم با ارج نهادن به تلاشهای ارزنده بنیانگذاران نهضت آزادی ایران و سهم موثری که شادروان مهندس مهدی بازرگان در حرکت روشنفکری دینی و در جنبش برای آزادی و استقلال ایران داشته است، ضمن طلب رحمت و آمرزش و علو درجات برای آن بزرگوار، این نشست را «کنگره زنده یاد مهندس مهدی بازرگان» مینامد٠