کنفرانس ورشو، بایسته هاى پرهیز از دیپلماسى منفعل
روحالله رحیمپور
روزنامه سازندگى
دوشنبه هشتم بهمن ماه ۱۳۹۷
ماجرا از جایی شروع شد که مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در توئیتی اعلام کرد طی روزهای ۱۳ و ۱۴ فوریه ۲۰۱۹ کنفرانسی با هدف افزایش امنیت و آزادی در خاورمیانه و جلوگیری از نفوذ فزاینده منطقه ای ایران در ورشو پایتخت لهستان برگزار خواهد شد.
۱_ انتخاب ورشو به عنوان میزبان این مراسم به نوبه خود جالب توجه است. روی کار آمدن دولت راستگرای آندرژیچ دودا شروع عصر جدیدی در روابط آمریکا و لهستان به شمار میرود. رئیس جمهوری که با استقبال از استقرار پایگاه نظامی آمریکا در خاک کشورش، ضمن تقبل ۲ میلیارد دلار از هزینه های مربوطه،پیشنهاد نام گذاری «دژ ترامپ» را نیز برای این پایگاه ارائه کرده است. وی درمسیر همراهی با کاخ سفید خود را منتقد کرملین نشان داده و دخالتهای روسیه در اوکراین و گرجستان را پایمال کردن پیوسته قوانین بین المللی توصیف کرده است.
درچنین شرایطی طبیعی بود که دولت آمریکا به دنبال استفاده حداکثری از پتانسیل ایجاد شده درقلب اروپای شرقی برای تحکیم حضور خود در نزدیکی مرزهای روسیه باشد و علاوه بر هدف مذکور می تواند هدف دیگری را نیز در اتحادیه اروپا یعنی ایجاد شکاف میان اعضای اتحادیه درخصوص ایران ایجاد کند، چرا که لهستان عضواتحادیه اروپا است و تصمیمات این اتحادیه با توافق همه اعضا حاصل میشود.
نشریه پولیتیکو در گزارشی مینویسد: «ترامپ میداند که اروپاییها درقبال برجام موضع واحدی ندارند. مقامهای اروپایی درماههای اخیر برنامهای را در فرانسه برای ساز و کار اقدام مالی ویژه درنظر گرفتهاند که هدف آنان کمک به شرکتهای اروپایی در جهت حفظ تجارت با ایران و خنثی کردن تحریمهای یکجانبه ترامپ علیه ایران است که سال گذشته اجرایی شدهاند. دراین میان خودداری اتحادیه اروپا و سه قدرت اصلی اروپایی امضا کننده برجام یعنی فرانسه آلمان و بریتانیا نسبت به خروج از برجام و مخالفت آناان با تصمیم ترامپ برای خارج کردن آمریکا از توافق هستهای، دولت او را خشمگین کرده است.» به این ترتیب آمریکا با بهره گیری از پتانسیل دولت لهستان در همراهی با خود به دنبال ایجاد شکاف در اتحادیه اروپا از طریق برگزاری کنفرانس در خاک یکی از کشورهای عضو این اتحادیه درخصوص ایران است.
۲– دولت آمریکا تلاش میکند پس از فازهای اول و دوم فشار سیاسی و اقتصادی بر علیه ایران که خروج از برجام واعمال تحریمهای جدید اقتصادی بود، وارد فاز سوم این فشارها شده و از ایجاد نوعی اتحاد یا اتفاق میان کشورهای عربی خاورمیانه و احیاناً شرق اروپا بر علیه ایران حمایت کند و خود زمینه ساز تشکیل این فرایند جدید سیاسی در منطقه باشد. تسوی بارئیل خبرنگار روزنامه هاآرتص طی یادداشتی نوشت که استراتژی دیپلماتیک آمریکا در برابر ایران دو مسیر را طی می کند: «نخستین مسیر متقاعد کردن تعدادی از کشورها به پیوستن به تحریم ها علیه ایران است تا شکاف حاصل از روابط ایران با روسیه ، چین و ترکیه باریکتر شود. مسیر دوم تأسیس یک ائتلاف عربی علیه ایران را دنبال میکند که هدف اصلی آن مقابله با نفوز ایران در منطقه است.» طبیعتاً چنین آرمانی برای محقق شدن دشواریهای فراوانی دارد که وقوع آن را تا حدود زیادی غیر ممکن میسازد. چرا که این استراتژی مستلزم پارامترهایی نظیر آشتی و نزدیکی کشورهای عربی و به ویژه حوزه خلیج فارس به یکدیگر، کاهش روابط و اعتماد عراق به ایران، فاصله گرفتن معنی دار حزب الله از ارکان قدرت درلبنان، پایان درگیریهای یمن و کاهش سطح ارتباط و اتحاد ترکیه با ایران است که عملاً امکانپذیر به نظر نمیرسد.یادمان نخواهد رفت ژنرال آنتونی زینی که مأموریت داشت از طرف دولت آمریکا میان عربستان و قطر آشتی ایجادکند، چگونه بی سر و صدا و تنها با اشاره به این نکته که این امر ممکن نیست ، استعفا داد.
در نتیجه ایجاد فضای فشار و التهاب علیه ایران توسط کشورهای عربی آن هم از طریق دستیابی به ایده ناتوی عربی تقریباً غیر ممکن بوده و از همین مرحله پیش از شروع شکست خورده است .
۳_ وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که تلاش می کند این نشست را حداقل درسطح وزیران و با دعوت از حدود هفتاد نفر از شخصیت های برجسته اروپایی و عربی برگزار کند، لیکن در همان ابتدای ماجرا وزارت امور خارجه روسیه صراحتاً از عدم حضور این کشور خبر داد و سپس دفتر فدرکا موگرینی نیز عدم تمایل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای حضور در ورشو را اعلام کرد. از طرف دیگر به نظر می رسد اغلب کشورهای اروپایی نیز حضوری در سطح وزیر نداشته باشند. گرچه کشورهایی نظیر بریتانیا و آلمان هنوز موضع رسمی در قبال این کنفرانس اتخاذ نکردهاند اما فرانسه اعلام کرده هیچ کدام از دیپلماتهای ارشدش در این کنفرانس حضور نخواهند داشت وحتی لبنان نیز دعوت آمریکا را برای حضور در این نشست رد کرده است.
بدین ترتیب واکنشهای منفعلانهتر واشنگتن و ورشو نیز آغاز شد. ابتدا معاون وزیر امور خارجه لهستان به تهران سفر کرد و طی این سفر ملاقات همتای ایرانی خود عنوان داشت نشست ورشو به هیچ عنوان علیه جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود. این درحالی بود که چند روز پیش یاچک چایاتویچ وزیر امور خارجه لهستان در مصاحبهای گفته بود اقدامات ایران به بروز بی ثباتی در کل خاورمیانه، سوریه و یمن منجر شده است و این ارزیابی مشترک آمریکا و اتحادیه اروپاست. به نظر می رسد دولت لهستان با دقت به فضای ایجاد شده پیرامون این کنفرانس سعی می کند خدشه ای به روابط خود با ایران وارد نسازد و از همین رو بلافاصله معاون وزیر خارجه برای گفتگو و رفع شبهه عازم تهران می شود.
از دیگر سو جاناتان کوهن معاون نماینده آمریکا درسازمان ملل متحد نیز در سخنانی با اشاره به اینکه هدف این کنفرانس پیشبرد امر صلح و ثبات در خاورمیانه است، تأکید می کند قرار نیست در آن چهرهای اهریمنی از ایران عرضه شود.اگر این گفتهها را کنار سخنان مایک پمپئو بگذاریم که یکی از دلایل اصلی برگزاری اجلاس ورشو را مقابله با نفوذ ایران در منطقه خوانده بود میتوان چنین برداشت کرد که انتقادات و عدم استقبال گسترده از این نشست، آمریکا و لهستان را در موضعی انفعالی قرار داده است.
۴– اما آنچه که باید توسط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی مورد توجه و دقت ویژه قرار بگیرد بهره گیری از استراتژی تبدیل تهدید به فرصت است که نیازمند فعالیت سازنده دیپلماتیک و پرهیز از هرگونه انفعال در مواجهه با این موضوع می باشد. اقداماتی نظیر اتهام افکنی یا تهدیدهای رسانهای که شبیه انداختن سنگ از پشت سر بوده و غیر از تنش بیشتر نتیجه ای در بر ندارد و یا اقدام و تهدید به کاهش روابط دیپلماتیک با لهستان یا هر کدام از کشورهایی که احیاناً در کنفرانس حضور خواهند داشت جزو رفتارهای منفعلانه ای هستند که مدتهاست در صحنه دیپلماسی رنگ باختهاند.
جمهوری اسلامی ایران نیازمند برخورد فعالانه در برخورد با نشست ورشو می باشد که شاید بتوان به مؤلفهایی در این نوع از مواجهه به ترتیب زیر اشاره نمود:
الف) تلاش عملی برای ایجاد وجاهت منطقه ای در خصوص اثبات ادعای امنیتخواهی و ثبات انگاری در دکترین بین المللی نظام جمهوری اسلامی.
ب) جلب اعتماد هر چه بیشتر کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس در زمینه عدم وجود تهدید امنیتی برای آنها از طرف ایران.
پ) تلاش برای برقراری مذاکرات سازنده صلح میان معارضان سوری و دولت سوریه با مشارکت و همراهی کشورهایی نظیر لبنان، اردن، قطر و ترکیه.
ت) اهتمام به اتمام واقعی مناقشه یمن وتلاش برای موفقیت مذاکرات یمنی- یمنی و ایجاد ثبات و امنیت در حوزه خلیج فارس.
ث) تلاش برای حضور لجستیک و فنی و مهندسی تاثیرگذار در عرصه های بازسازی و عمرانی کشورهای سوریه و عراق
ج) انجام رایزنی های سازنده با کشورهای مورد دعوت کنفرانس با هدف اعلام صریح مواضع صلحجویانه، دعوت از این کشورها برای عدم حضور در کنفرانس و یا عدم تأثیر پذیری ناشی از فشار روانی و رسانه ای برگزار کنندگان آن.
ح) توجه به اختلافات موجود میان آمریکا و روسیه بویژه در حوزه انرژی و امنیت و پر رنگ نمودن اختلافات اساسی میان اروپا و آمریکا به ویژه درخصوص برجام و ترغیب تروئیکای اروپایی به تدوین اقدام جامع اقتصادی اروپا و تمکین به برجام با توجه به اعمال فشارها و مخالفت های روزافزون آمریکا. طبعاً هر میدان مینی برای بازگشایی معبر نیازمند نقشه راه است و این نقشه راه عبور از همان نقشه ای برگرفته می شود که برای کاشتن مین ها مورد استفاده قرار گرفته است. پس کنفرانس ورشو می تواند با اتخاذ تدابیر صحیح در دیپلماسی به صحنه بازی باخت برای آمریکا و اسرائیل منتهی گردد.