مهندس خرم؛ محبوس ایمان
۲۶ بهمن, ۱۳۹۲
فرزانه بذرپور
لطف اله میثمی در خاطراتش ازمهندس بازرگان در زندان نقل می کند که گفته بود: من یک نذری سراغ دارم که خیلی موثر است پرسیده بودند این نذرچیست ؟ و شنیده بودند: نذر کن اگر آزاد شدی؛ مبارزه را ادامه بدهی ؛ حتما آزاد میشوی.”
تسلی مهندس بازرگان به یاران زندانی این بود که مبارزه نه تنها خوب است بلکه راهی است مستمر و نیازمند صبر و استقامت.
امروز یکی از یاران بازرگان در زندان پنجاه و یک ساله شد. مهندس امیر خرم از اعضای ارشد نهضت آزادی ایران که به هشت سال زندان محکوم شده، بیش ازدو سال است که بی وقفه در زندان اوین دوران حبس خود را می گذراند. علارغم جایگاه و نقش موثر خرم در سرپرستی شاخه جوانان نهضت آزادی شاید در میان زندانیانِ نهضت، نام مهندس خرم کمترشناخته شده باشد.
امیرخرم سال ۱۳۶۵ به نهضت آزادی پیوست در حالی که در مراسم تحلیفش از مهندس بازرگان این نصحیت شنیده بود که « راهی را که اینک برگزیدید، راهی است به غایت دشوار. در این راه نه فقط پست و مقام و امکانات انتظار تان را نمیکشد بلکه آرامش و امنیت شما هم محتمل سلب خواهد شد. در این راه توکل بر خداوند و ایمان به درستی راهی که در آن پای نهادهاید، تنها توشه شماست. »
امیر خرم به پند پیر دانا گوش سپرد و در بیست و هفت سالی که عضو خانواده نهضت شده همواره با ایمان محکم ، مصمم و در مسیر اعتدال، به مبارزه در راه آزادی همت گماشته است. بارها رنج زندان برده و به ستم و بی عدالتی محاکمه و محکوم شده اما باور دارد به آمدن روزی دیگر در پس امروز که قفل زندان بشکند و مرغ آزادی آواز کند.
در سال ۸۰ وقتی نهضت آزادی در حمایت از نامزدی محمد خاتمی در دوره دوم، اقدام به ائتلاف با گروههای ملی – مذهبی کرد. گسترده ترین بازداشت حکومت علیه نهضت آزادی و نیروهای ملی – مذهبی رخ داد و در اسفند ۷۹ و فرودین ۸۰ بیش از سی نفر از اعضای این دو تشکل بازداشت و با احکامی سنگین مواجه شدند.
مهندس امیر خرم در آن روزها به دو سال حبس تعزیری محکوم شد که به دلیل فشار اجتماعی و مطبوعات آن احکام معلق ماند.
در جریان حوادث انتخابات ۸۸ و به دنبال بازداشت جوانان، برخی ازاعضای ارشد و دبیرکل حزب، نهضت آزادی مجبور به اعلان توقف فعالیت می گردد تا بلکه فشارها قدری کاهش یابد؛ اما حکومت و دستگاه مخوف اطلاعات به این راضی نشده و احکام سالهای پیشین را دوباره به جریان می اندازد و اموال و وثیقه برخی از اعضا را نیز توقیف می کند.
مهندس امیرخرم نیز که در جریان انتخابات ۸۸ بازداشت شده بود به دنبال محاکمه ی سریع که حکمش ازقبل توسط ماموران اطلاعات به قاضی دیکته شد ، به هفت سال حبس تعزیری و تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم می شود که در تجدید نظر یک سال از آن کاهش میابد. مدتی بعد اما بازجویان نهضت که انگار از سنگینی حکم راضی نبودند و تلاش شان برای شکستن مقاومت مهندس خرم به جایی نرسید، حکم دو سال حبس تعزیری را که در سال ۸۰ برای خرم صادر شده بود دوباره به اجرا در می آورند تا در نهایت هشت سال زندان، سندی دیگر باشد در اثبات بی عدالتی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی.
پدرم و مهندس خرم در نهضت، دوستان صمیمی بودند، وقتی من به نهضت پیوستم همیشه خرم برایم چون آشنایی نزدیک و عزیز بود. مهندس خرم که خود ازحامیان راه اندازی مجدد شاخه جوانان بود ازسال ۸۲ سرپرستی جوانان عضو نهضت و راهنمایی آنها در ایجاد یک فعالیت تشکیلاتی مستقل تحت نظر شورای مرکزی و دفتر سیاسی نهضت را بر عهده گرفت و درسال ۸۵ با انتخاب شایسته عماد بهاور به عنوان رییس شاخه جوانان، این مسئولیت را به نسل نو سپرد.
مهندس خرم در تمام این سالها دلسوزانه و برادرانه در کنار بچه ها بود و با وجود سفرهای کاری متعدد به جنوب ایران از همراهی جوانان نهضتی غافل نمی شد. وجودش مملو از پاکی، مردانگی و صمیمیت بود و هر وقت در جلسات شاخه جوانان حضور می یافت نه تنها بر کیفیت مباحث می افزود بلکه شور و هیجان گفتگو و جدل میان دوستان هم با سوالاتی که مهندس طرح میکرد بالا می گرفت.
مهندس خرم همیشه به اصلاحات در چارچوب قانون اساسی باور داشت و در مقاله ی با عنوان “راه و بیراهه” با نقد تحلیل های براندازانه مشکل اساسی کشور را در فرهنگ قانون گریزحاکمان جمهوری اسلامی می داند و نه در محتوا و متن قانون ؛ این البته نگرش امروز خرم نیست و سالیانی است که در مکتب بازرگان این روش و منش را پیشه ذهن خود ساخته است.
خرم نقل می کند که وقتی در سال ۸۰ از زندان بیرون آمد، یکی از بازجویان اطلاعات از او خواست که دیگر فعالیت سیاسی نکند و مهندس در پاسخش می گوید: جمهوری اسلامی مانند یک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر این قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و سایر احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور این قلعه کنده شده است. رسالت و وظیفه ما به عنوان یک گروه اپوزیسیون این است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بیرون برود، طبیعتا بیافتد در درون نیروهای اپوزیسیون و ما وظیفه داریم نگذاریم آنها به سمت نیروهای برانداز بروند تا علیه قلعه فعالیت کنند.
خرم آن روز به مامور امنیتی توصیه کرد که سعی نکنید این خندق را پر کنید. چون وقتی این کار را بکنید، آنهایی که از درون این قلعه فرار می کنند بر اساس جاده ای که شما برایشان ترسیم کرده اید، مستقیم به سمت نیروهای برانداز می روند.
مهندس خرم هنوز به آرمان هایی معتقد است که در سال ۵۷ ناکام ماند. خرم فرزند انقلاب است؛ جنگ که شد به جبهه رفت و جانباز برگشت، اصالت آرمان ها را در نهضت آزادی جست و از یاران نهضت شد. مهندس خرم با اینکه قانون اساسی فعلی را ناقص می داند اما معتقد است در چهارچوب همین قانون بتوان دست به اصلاحات تدریجی زد و در قدم نخست با مقید کردن نظام به اجرای قانون اساسی ، مهمترین گام جنبش دموکراسی خواهی ایران را با استواری، متانت و عقلانیت برداشت.
پنجاه و یکمین سالگرد تولد خرم را به او، خانواده و نهضتی ها تبریک می گوییم و شعری را که امیدوارنه در زندان سروده را با هم زمزمه می کنیم.
مولود صبر
فرزند عشق
محبوس ایمان
هرگز امیدت را به چیزی مفروش
میدانم
روزی خواهد آمد
دیگرگونه روزی از پس امروز، که
هیچ دیواری، دنیای بزرگ ترا به اتاقکی کوچک محدود نسازد
هیچ چشمبندی، چشمان ترا از دیدن آسمان خدا محروم نگرداند
و سردی هیچ دستبندی، گرمی دستان ترا نرباید
.
و هیچ چشمی نمناک و هیچ دلی لبریز اندوه نگردد
در هر غروب دلگیر و مکرر زندان
مولود صبر
فرزند عشق
محبوس ایمان
هرگز امیدت را، عشقت را و ایمانت را
به چیزی مفروش
میدانم آن روز خواهد آمد
دیگرگونه روزی از پس امروز
بهمن/۸۸– زندان اوین، بند ۲۰۹