پاسخی کوتاه به دوستی عزیز
سید امیر خرم
چند روز قبل نهضت آزادی ایران بیانیهای صادر کرد و در آن ضمن تاکید بر اصل گفتگو با دولت آمریکا، بیان نمود که طی فرایند گفتگو نه تنها نافی استقلال نظام سیاسی کشور تلقی نخواهد بود که انجام آن در شرایط موجود، میتواند منافع و امنیت ملی را نیز تقویت نماید. پس از انتشار این بیانیه، دوست قدیمی و نازنین ام، جناب احمد زید آبادی مطلب کوتاهی منتشر کردند و در آن با استناد به آیه ابتدایی بیانیه نهضت که خداوند از حضرت موسی(ع) می خواهد تا بسوی فرعون رفته و با او به نرمش سخن گوید، چه بسا که سخنان او در فرعون اثر گذارد و او را از خداوند بترساند(آیات ۴۳ و ۴۴ از سوره طه). مطلب کوتاهی منتشر کردند و در آن بیان داشتند که حتی اگر رییس جمهور فعلی امریکا را مصداق فرعون بدانیم، در این سو چه کسانی را میتوان یافت که مصداقی برای پیامبری چون موسی باشند و به نوعی آیه ابتدایی بیانیه نهضت را نامناسب برای طرح موضوع دانستند.
علاقه بسیار من به احمد عزیز موجب نگردید که سخن او را بی پاسخ بگذارم. لذا در تایید انتخاب آن آیه از قرآن کریم، باید عرض کنم که در خصوص آیات قرآن کریم، نه در این مورد و در موارد دیگر نباید بدنبال مصادیق خاص گشت. چرا که اگر چنین کنیم اولاً در انتخاب مصادیق با دیگران دچار تشتت آراء خواهیم گشت و در نهایت بدلیل همین اختلاف آراء نمی توانیم بهره ای از کلام خداوند ببریم. ثانیاً در مواردی که مصداق شاخصی نیابیم، عملاً آیات قرآن کارکرد خود را برای ما از دست خواهند داد. آنچه بنده از کلام خداوند برداشت می کنم، اعم از قرآن کریم یا کتاب مقدس(که شمول آن از اینگونه آیات، بسا بیش از قرآن است) که مجموعه متون ادیان ابراهیمی تلقی می گردند، آن است که در چنین مواردی، خداوند چیزی فراتر از رفتار دو یا چند فرد خاص را مدنظر دارد و برای او مهم آن است که ما به عنوان بندگان دیندار او که به متن مقدس ایمان داریم، شیوه رفتاری ترسیم شده در متن آیات را ملاک عمل خود قرار دهیم. حضرت موسی(ع) پیامبر عظیم الشان خداوند، پیامبری است که در قرآن کریم، نام او بیش از سایر پیامبران ذکر گردیده و حجم قابل توجهی از قرآن به او پرداخته شده است. موسی در قرآن کریم، نمونه ای است از الگوی انسان ایمان ورز. در مقابل او نیز کسی قرار گرفته است که نامش در طول تاریخ معادل خودرایی، استبداد و ظلم به دیگران است. چنانچه لغت فرعونیت معادلی است برای خود را از دیگران برتر دیدن، تفرعن، تکبر و ستم ورزی. سخن خداوند در آیه مورد بحث آن است که کسی در بالاترین سطح ایمان ورزی نیز نباید خود را از گفتگو با کسی که در بالاترین حد تکبر و خودرایی است، بی نیاز ببیند.
سخن آخر آنکه از نظر بنده نه رییس جمهور امریکا مصداق فرعون است و نه رهبران سیاسی ایران، همچون موسی. اما قطعاً هیچکس نه میتواند خود را در ایمان ورزی بالاتر از موسی بداند و نه سمت مقابل را منفورتر از فرعون. پس بطور طبیعی میتوان از آیه مذکور چنین برداشت کرد که هیچکس از گفتگو با مخالفان خود بی نیاز نیست و اصل گفتگو(بدون توجه به دو سوی آن)، تذکری راهبردی است از سوی خداوند به پیروان همه ادیان ابراهیمی.