گفتگوی خبر نگار صدای آلمان با رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی پیرامون
تحلیل “نهضت آزادى ایران” از سیاست دولت نهم در قبال دانشگاهها
۱۷/۷/۱۳۸۵
نهضت آزادى ایران دیروز تحلیل خود را پیرامون شرایط حاکم بر دانشگاهها و جامعه علمى ایران منتشر کرد. این حزب در تحلیل خود، ضمن ابراز تاسف از «شرایط حاکم بر جامعه علمى و دانشگاهى»، به حاکمیت جمهورى اسلامى ایران هشدار داده است که تجربه دهه ۶۰ و انقلاب فرهنگى را دوباره نیازماید.
نهضت آزادى ایران در تحلیل خود از فضاى حاکم بر دانشگاهها، چند مورد اصلى را که نشانگر محدود کردن هر چه بیشتر فعالیتهاى علمى و دانشجویىست برمىشمرد. «محدودسازى فعالیتهاى دانشجویى»، «تضییع حقوق مدنى و شهروندى فعالان سیاسى دانشگاهى» و «اخراج اصلاحطلبان و دگراندیشان»، «طرح انتصاب روساى غیرمستقل در دانشکدهها و دانشگاهها»، تغییر ماهیت دانشگاهها به «مراکز تایید و آموزش ایدئولوژى حکومتى» و نیز «محدود کردن دسترسى دانشجویان، روشنفکران و دانشگاهیان به مراجع علمى معتبر و محدود ساختن نشر کتب و مطبوعات»، از جمله مواردى هستند که نهضت آزادى ایران در تحلیل خود به آنها اشاره مىکند.
از نظر نهضت آزادى ایران، فشار بر جامعه دانشگاهى «در قالب پروژهاى ضدفرهنگى در دولت نهم بهشدت پیگیرى شده» است. از تحلیل نهضت آزادى ایران چنین برمىآید که نوع برخورد با دانشجویان و سیاست فرهنگىیى که دولت آن را پیش مىبرد، برنامهریزىشده و سازمانیافته است. چه موارد مشخصى نهضت آزادى ایران را به این نتیجه رسانده است؟ پاسخ محمد توسلى عضو شوراى مرکزى نهضت آزادى ایران:
”برنامه دولت نهم چند محور مشخص دارد. محور اول محدود کردن فعالیتهای دانشجوییست. این محدود کردن هم بخشی بازداشتهاییست که دانشجوها شدهاند و هم جلوگیری از فعالیت انجمنهای اسلامی و تشکلهایی که حتا فرهنگی هستند، در داخل دانشگاهها هست و حتا جلوگیری از برگزاری انتخابات نهادهای دانشجویی. این فشاریست که بر جنبش دانشجویی و فعالیتهای مستقل دانشجویی در فضای دانشگاه انجام میشود. محور دوم فشاریست که بر حضور فعالان سیاسی در دانشگاهها آورده شده است، هم در سطح کارشناسی ارشد و دکترا فیلترهایی گذاشتهاند تا افرادی که سابقه سیاسی دارند وارد دانشگاه نشوند و هم بهنوعی بازنشستهکردن اساتیدی که سابقه فعالیت سیاسی و آزاداندیشی دارند و بهرحال به لحاظ اندیشه و نگرش سیاسی هماهنگ با دولت نهم نیستند. محور سوم انتصاب روسای غیرمستقل در دانشگاهها هست و با انتصاب این روسایی که خارج از هیاتهای علمی و خارج از آن سازوکار دمکراتیک در داخل دانشگاهها هست، عملا استقلال مدیریت دانشگاه نقض شده است و با این فرایند فشار روی دانشجوها، ورودی دانشگاهها و نقض استقلال مدیریت دانشگاهها،این یک روند جدیدیست که ما در دولت نهم میبینیم و این روند پیامدهای بسیار سوئی میتواند در جامعه علمی و فعالیتهای دانشگاهی کشور داشته باشد“.
نهضت آزادى ایران عنوان کرده است که «نیروهاى دولتى قصد تکرار تجارب دهه ۶۰ یا تجربه انقلاب فرهنگى در کشورهایى مانند چین را دارند». محمد توسلى شباهت سیاستهاى دولت نهم با جامعه دانشگاهى با «انقلاب فرهنگى چین» را چنین بیان مىکند:
”مجموع اقداماتی که در این یکساله انجام شده این روند را نشان میدهد که دولت نهم دارد دانشگاهها را بطرف یک تکصدایی هدایت میکند و دنبال این هستند که ایدئولوژی خاصی را در فضای دانشگاه اعمال کنند، هم مدیریت دانشگاه، هم هیاتهای علمی و هم دانشجوها باید به لحاظ فکر و اندیشه همان اندیشهای را که در حاکمیت دولت نهم هست تقویت بکند. این در واقع بهنوعی تداعی همان برنامهایست که در دهه شصت تحت عنوان «انقلاب فرهنگی» عمل شد. خوب، ما اشاره کردیم به انقلاب فرهنگی که در چین هم انجام شده و آنها هم دنبال چنین برنامهای بودند، اما به نظر میرسد که این برنامه هم در چین با شکست مواجه شد و هم در دهه شصت که عمل شد جز فاجعه و زیان و خسران برای دانشگاههای ما پیامدی نداشته است. برای همین ما به مسئولان دولت این توصیه مشفقانه را کردهایم که بهرحال آزموده را آزمودن خطاست و بهتر است سیاستی را دنبال بکنند که در راستای منافع ملی باشد و بتوانند با حفظ استقلال دانشگاهها فضایی ایجاد بکنند که هم برای هیاتهای علمی و هم برای دانشجوها زمینههای رشد و توسعه را فراهم بکند“.
نهضت آزادى ایران در نهایت «راه برونرفت از مشکلات کنونى» را تنها «تحرک بیشتر و صبر و مقاومت جنبش دانشجویى» مىداند. اما با توجه به اینکه چنین «مقاومت»ى مىتواند براى دانشجویان هزینههایى را با خود بههمراه داشته باشد، نهضت آزادى چه راهکارى را پیشنهاد مىکند؟ «تحرک» و «مقاومت» دانشجویان باید چه شکلى داشته باشد؟ محمد توسلى توضیح مىدهد:
”پیشنهاد نهضت آزادى ایران دو محور دارد. یکی اینکه مجموعه هیاتهای علمی و دانشجویان روی محور دفاع از آکادمی آزاد تاکید کرده و این را بعنوان یک مطالبهی عمومی دانشگاهی مطرح بکنند. ما معتقدیم که استقلال نهاد علمی از قدرت میتواند در راستای منافع ملی باشد. بنابراین این استقلال نهاد علم از دولت میتواند بعنوان یک شعار محوری در تمام سطوح مطرح باشد. در چارچوب یک چنین شعار محوری، خوب دانشجویان نباید تسلیم بشوند و باید کوشش کنندد صبر و مقاومت داشته باشند و کوشش کنند که حول همین محور تمام فعالیتهای دانشجویی خودشان را متمرکز بکنند و از پراکندگی شعار و فعالیت جلوگیری کنند تا بتوانند فضای دانشگاهها را برای کسب علم و دانش و فعالیت سالم دانشجویان آماده بکنند“.
در پایان این تحلیل مىخوانیم: «نهضت آزادى ایران (…) حاکمیت را از پیمودن راهى که آغاز کرده و نتیجهاى جز از دست رفتن سرمایههاى عظیم انسانى و علمى و فرار آنها به خارج از مرزهاى کشورمان در پى نخواهد داشت، برحذر مىدارد ».
بهنام باوندپور