یارانه به زبان ساده
۲۷ فروردین , ۱۳۹۳
حمید بهشتی
ابتدا دو نکته: اول اینکه باید دید اصلن یارانه برای چیست، آنگاه می توان تشخیص داد کجا لازم است و مفید و کجا بی فایده و مضر. دوم اینکه یارانه بخشی از یک نظام است که فایده و ضرر آن در آن نظام اثر دارد. مانند دستگاه تهویه در یک خودرو. اگر دستگاه تهویه در خودرو بخوبی عمل کند اما ترمز یا موتور ماشین نادرست کار کند دستگاه تهویه بی فایده خواهد بود. دستگاه مزبور، اقتصادِ کشور است و یارانه، عضوی از دستگاه اقتصاد می باشد.(۱)
یارانه چیست؟
یارانه که در آن واژه یار و یاری نهفته است یک گونه یاری است در اقتصاد. مسلم است که یاری به کسانی باید برسد که بدان نیاز داشته باشند و هنگامیکه ده نفر نیازمند باشند و ده نفر غنی و شما بخواهید یاری کنید می روید سراغ کسانی که به یاری احتیاج دارند، نه اینکه صدقه یا نذری خود را به اغنیاء بدهید. کسی را که کار می کند و درآمد کافی دارد ممکن است با کمک غیر ضروری به تنبلی و بیکاری دعوت کنید و موجب رکود اقتصاد گردید. و اگر بجای اینکه به محتاجان کمک کنید به اغنیاء کمک رسانید، این ممکن است مردم را گیج و سردر گم کند که اصلن یارانه برای چیست.
همانگونه که گفته شد یارانه کمک اقتصادیست برای بخش هایی از اقتصاد که بدون کمک مالی ضعیف و ضعیف تر شده از بین میروند، مردمی که ناتوان و مریض بوده به نان شبشان محتاج اند یا نمی توانند کرایه خانه یا پول تحصیل فرزندانشان را تأمین نمایند. یا بخش هایی از اقتصاد که قادر به رقابت با واردات نبوده، در صورت عدم حمایت مالی از جانب دولت در معرض خطر نابودی قرار دارند به یاری مالی نیازمندند. اگر برنج ارزان از کشورهای دیگر وارد شود یا چای ارزان از کشورهای دیگر وارد شود یا اینکه همین برنج وچای وارداتی از یارانه برخوردار گردند، موجب می گردد که شالیکاران و چای کاران داخلی ورشکست شوند. این یارانه ی نابجا، اقتصاد کشور را رو به نابودی می کشاند و این است که یارانه ی نابجا نه فقط بی عدالتی است بلکه ظالمانه نیز می تواند باشد.
پس یارانه اولا به نیازمند باید برسد، آنهم تا میزانی که نیازش برطرف گردد و همراه با اقداماتی که او را از نیازمندی خارج کند و ثانیا دادن یارانه به شاغلان و تولید کنندگان نیازمند باید در چارچوبی باشد که آنها بتوانند از نیازمندی بیرون آیند یعنی همراه با حمایت از کارگران و کارکنانی تا حقوق و درآمدشان کفایت هزینه زندگی آنها را بکند و از تولید کنندگان داخلی در مقابل واردات آنهم همراه با اقداماتی که آنها را از نیازمندی به یارانه بیرون آورد.
یارانه مستقیم و یارانه غیر مستقیم
همانطور که گفته شد یارانه بخشی از اقتصاد کشور است. حال بخشی از دارآمد کشور از طریق مالیات تأمین می گردد که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم صورت می گیرد. مالیات مستقیم مالیاتی است که مستقیما از درآمد افراد و شرکت ها به دولت می رسد و مالیات غیرمستقیم بخشی از بهای کالاهاست که بابت مالیات از جانب مردم برای تأمین هزینه های دولتی پرداخت می گردند. حال کمکی که دولت به نیازمندان و به بخش نیازمند اقتصاد می پردازد یعنی یارانه نیز دو گونه است یارانه مستقیم و یارانه غیرمستقیم. یعنی اگر مالیات را مردم برای تأمین مخارج دولت می پردازند یارانه را دولت برای تأمین نیاز مبرم مردم و اقتصاد می پردازد.
آن بخش از یار انه که روی خدماتی مانند برق و گاز و آب و نان صورت می گیرد یارانه غیر مستقیم و آن بخش که مستقیما برای یاری از نیازمندان یا یاری به بخش نیازمند اقتصاد برای توانمند گشتن آنها در رقابت با کالاهای خارجی صورت می گیرد را یارانه مستقیم گویند.
حق دریافت یارانه
یارانه مستقیم را احمدی نژاد مقرر نمود با این استدلال که از یارانه غیرمستقیم برای بنزین و گاز و برق و غیره سوء استفاده های بسیار می گردد. البته ارقام و آمار قابل اعتمادی در ایران در این زمینه نیست تا بتوان میزان هر یک را به شفافی روشن ساخت. مسلم این است که نزدیک به ۸۵ درصد بهای گاز و برق و آب و غیره که دولت بابت خدمات یارانه ای می پرداخت از آن پس تقلیل یافته یا به کلی حذف گشت. در عوض و بجای آن هر ایرانی اکنون ماهانه ۴۵ هزار و پانصد تومان یارانه مستقیم دریافت نموده وبه حساب بانکی افراد واریز می گردد (۲).
رفتار بی حساب و بی رویه ی دولت سابق که تغییر پرداخت یارانه یکی از آنهاست موجب گشت که در دوران هشت ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد در مقایسه با دوران هشت ساله ریاست جمهوری خاتمی دولت ایران ۶ برابر بیشتر هزینه نماید. خاتمی در پایان ۱۵ میلیارد ذخیره ارزی بجای نهاد در حالی که در آمد نفت در هشت سال ریاست جمهوری او ۱۲۰ میلیارد دلار بود. اما احمدی نژاد با ۸۰۰ میلیارد در آمدی نفت در هشت سال ریاست جمهوری اش در پایان ۱۸ میلیارد ذخیره ی ارزی بجای نهاد (۳). سیاست پرداخت یارانه مستقیم از جانب احمدی نژاد آدمی را به یاد داستان مار چه شکلی است می اندازد. احمدی نژاد مدعی شد که سهم یارانه ی هر فرد را مستقیما به وی پرداخت می نماید در صورتیکه با گرانی که حذف یارانه ی مستقیم موجب گشت فقط بی سوادان و نادان ها را توانست به خود جلب نماید.
قانون یارانه ی مستقیمی که در دولت احمدی نژاد مقرر شد هنوز به جای خود باقیست و همه از محتاج ترین اقشار مردم تا ثروتمندترین آنها یارانه ی مستقیم را از دولت دریافت می نمایند. به همین جهت در حالیکه مردم می بینند دولت روحانی به راستی در صدد بهبود شرایط اقتصادی می باشد از گوشه و کنار توصیه ی چشم پوشی داوطلبانه از جانب اغنیاء از یارانه مستقیم به گوش می رسد. با اینحال روشن نیست چرا فقط مردم باید از دریافت یارانه مستقیم چشم پوشی نمایند در حالیکه افراد و دستجاتی که بدون آگاهی و مراقبت مردم و از جانب کانال های غیرشفات از قبیل کمیته امداد امام مورد حمایت مالی قرار گرفته و موجب رشد گروه های فشار و خود سر می باشند همچنان از درآمد ملی، تأمین مالی می گردند. همچنین روشن نیست به چه میزان از درآمد حاصل از فروش نفت صرف مخارج دولت شده و به چه میزان به کانال های غیرشفاف می رود. تا زمانیکه اینگونه پرسش ها بی پاسخ بمانند ابهاماتی نسبت به چشم پوشی از یارانه مستقیم باقیست.
۱ – یارانه را به انگلیسی سوبسید و به آلمانی و فرانسوی سوبونسیون یا کمک دولتی گویند.
۲ – تا پیش از حذف یارانه غیرمستقیم از بهای برق و آب و گاز در زمان دولت احمدی نژاد در صورتحسابی که مشترکان به صورت جداولی دریافت می نمودند علاوه بر بهای پرداختی، بهای واقعی مصرف و بخشی از آن را که دولت می پرداخت نیز قید شده بود و مشترکان فقط قریب به ۱۵% بهای واقعی را می پرداختند. اما اکنون در صورتحساب ها فقط میزانی را که مشترک باید بپردازد قید می گردد. این بدان معنی است که پس از «هدفمند» نمودن مورد ادعای احمدی نژاد مشترکان تمامی بهای برق و گاز و تلفن و آب را پرداخته و یارانه غیر مستقیم از این قبیل خدمات حذف گشته است. آنچه مسلم است این است که دولت در مورد یارانه ی نان جرأت اینکار را بخود نمی دهد. زیرا در اینصورت از ناآرامی های شدیدی که بوجود خواهد آمد وحشت دارند. در مورد بنزین نیز از میزان یارانه مستقیم کاسته اند و همین موجب گرانی سوخت و بسیاری از کالاها گشته است. اما اینکه به چه میزان از یارانه بنزین کاسته شده روشن نیست.
۳ –موجودی و بدهی خزانه در زمان تغییر دولت چقدر بود؟ ، محسن بهرامی ارض اقدس در سایت اقتصاد ایرانی