معتمدی مهر؛ زندانی به جرم قانون مداری
۳ اسفند , ۱۳۹۲
فرزانه بذرپور
عضویت در کمیته نظارت بر انتخابات آزاد، سالم و منصفانه بهانه اولین بازداشت مهدی معتمدی مهر در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود. انتخاباتی که از ماهها قبل تدارکات حکومتی برای مهندسی آن طراحی شده بود و فعالان سیاسی و حقوق بشری هشیارانه اقدام به تاسیس کمیته نظارتی برای مقابله با تقلب های سازمان یافته کردند و از آنجا که اهرم اجرایی نداشتند با استناد به موافقنامه های بین المللی جمهوری اسلامی، خواستار حضور ناظران بین المللی در جریان انتخابات شدند.
خواسته ای که به سرعت از سوی محافل قدرت، بازکردن پای بیگانگان در مسایل داخلی خوانده شد و رهبری در نمازجمعه طراحان این نظریه را به خیانت متهم کرد؛ درحالیکه از جمله اعضای این کمیته، انقلابیون سرشناسی چون مهندس عزت اله سحابی و دکتر احمد صدرحاج سید جوادی بودند که سابقه ی مبارزاتی ضد استعماری و ضد استبدادی شان بر همگان روشن بود.
مهدی معتمدی مهر دانش آموخته ی حقوق و عضو نهضت آزادی ایران، یکی از جوان ترین اعضای کمیته نظارت بر انتخابات و از نگاه دستگاه اطلاعاتی شاید حلقه ضعیف تر مجموعه بود و می خواستند با دستگیری معتمدی مهر آن هم سه ماه مانده به انتخابات روند کار کمیته را پرهزینه کرده و از ادامه تلاش ها جلوگیری کنند.
معتمدی مهر چهل و پنج روزدر انفرادی بود و بازجوهای اطلاعات حتی اجازه ندادند که آخرین ملاقات را با مادر داشته باشد و معتمدی مهر در زندان بود که مادرش را از دست داد.
مهدی معتمدی مهر چند روزقبل از انتخابات آزاد شد اما به دنبال تقلب گسترده ای که رخ داد و شکل گیری اعتراضات مردمی بار دیگر مدافعین کمیته در خط مقدم بازجویی و بازداشت قرار گرفتند.
هر چند برای معتمدی مهر همین که عضو نهضت آزادی است و مسوول کمیته ی آموزش حزب، جرمی محرز و جداگانه بود که از سوی “مهدوی” بازجوی کینه ورز نهضتی ها غیر قابل بخشش به شمار می رفت.
در ماههای پس از انتخابات و دستگیری های فله ای فعالان سیاسی و دانشجویی بسیاری از جوانان نهضت آزادی نیز احضار، بازجویی و بازداشت شدند تا تحت فشار و تهدید خود و خانواده هایشان مجبور به استعفا از نهضت شوند. دکتر ابراهیم یزدی در آن روزها به جوانان دلداری می داد که نهضتی بودن به اندیشه است و روش، آنها شاید بتوانند شما را مجبور به امضای برگه ای کنند اما نمی توانند باور به آرمان آزادی را از فکر و جان تان هم پاک کنند.
در عاشورای سال ۸۸ آنچنان که مهندس موسوی می گفت مردم خداجوی به خیابان آمدند، مهدی معتمدی مهرنیز از همان مردم بود و به راهپیمایی سبزها پیوست و بلافاصله بعدش بازداشت شد.
اگر امنیتی ها نمی توانستند صد ها هزار تن معترض خیابانی را دستگیر کنند اما می توانستند تاوان آن اعتراض را از آنها که می شناسند و رصد می کننند بگیرند، باز هم معتمدی مهر بازداشت شد و اینبار دو ماه در زندان ماند و در دادگاهی نمایشی به جرم شرکت در راهپیمایی عاشورا به پنج سال حبس محکوم شد.
حقوقدان نهضت بعد از صدور حکم هم همان معترض قبلی بود و با همه فشارها برای استعفا همچنان عضو نهضت ماند.
در زندان می خواستند پایداری اش را بشکنند و اعترافات تلویزیونی از او بگیرند اما موفق نشدند و در عوض بازجوها آنقدر انسانیت و قانون و حرمت را زیر پا گذاشته بودند تا در ذهنِ زندانی بماند و افشا کند.
معتمدی مهر شجاعتِ افشای بازجوی نهضت که موسوم به “مهدوی” است را داشت و در آبان ماه ۱۳۹۰ در نامه ای به حیدر مصلحی وزیر اطلاعات، درباره رفتار زشت، فحاشی و توهین های مهدوی نسبت به بنیانگذاران و اعضای نهضت آزادی شکایت کرده و می نویسد:
“مهدوی بیپروا و بدون هیچ توجهی حتی به تبعاتی که بیان این موضوعات برای رهبری فقید انقلاب میتواند به همراه داشته باشد، زندهیاد مهندس بازرگان را به التقاطی بودن متهم میکند و بیهیچ ملاحظهای، آقای دکتر یزدی را به عنوان فردی معرفی میکند که از سوی کارتر – رییس جمهوری وقت آمریکا – مامور بوده تا رهبر فقید انقلاب را متقاعد به نقل مکان از نجف به پاریس سازد و خواسته یا ناخواسته، اصالت انقلاب ۱۳۵۷ و اعتبار رهبری آن را زیر سوال میبرد.”
معتمدی مهر که خود را فرزند انقلاب و وامدار نهضت آزادی می داند ازاینکه بازجوی جمهوری اسلامی هم سو و هم صدا با سلطنت طلب ها و مخالفان انقلاب اسلامی افترای دست داشتن دکتر یزدی در اعدام تیمسار رحیمی فرماندار نظامی دوران پهلوی را به دبیرکل نهضت آزادی نسبت می دهد و برایش آرزوی مرگ می کند، معترض و متعجب است.
معتمدی مهر همچنین گفته های مهدوی درباره “سعید امامی” را به خاطر می آورد که متهم اصلی قتل های زنجیره ای را شهید خوانده بود و به وزیر اطلاعات هشدار می دهد که رویکرد بازجویان خاطی چون مهدوی باز تولید همان خط و اندیشه در وزارت اطلاعات است که به دنبال حذف دگراندیشان و منتقدان بود.
نامه مفصل و افشاگرانه معتمدی مهر هرگز از سوی وزیر وقت و مقامات دستگاه اطلاعات نظام، پاسخی نیافت وبا وجود تغییر سیاسی و برآمدن دولت تدبیر و امید، همچنان رویه ی دستگاه اطلاعات تحت نظر مقامات فرادولتی است و در بر همان پاشنه می چرخد و بازجویانی چون مهدوی بی دغدغه در بازداشت، بازجویی، دادگاه، حکم و حتی دوران زندان متهمان دستی گشاده دارند و نه تنها قوه مجریه بلکه قوه قضاییه را نیز به میل خود می خواهند.
اکنون یکسال است که این عضو نهضت آزادی محبوس است اما بازجویان اجازه حضورش حتی در بند سیاسی اوین ندادند و او را به زندان رجایی شهر کرج تبعید کردند تا از دوستان و همفکرانش به دور بماند.
با این حال از تبعید گاه و در نامه ای مشترک با شش تن از زندانیان سیاسی رجایی شهر طرح فراخوان ایجاد کمپین ملی برای استقلال قوه قضائیه با خواسته های محوری چون انحلال دادگاههای غیرقانونی انقلاب و ویژه روحانیت، استقلال کانون وکلا ، الزام مقامات قضایی به حقوق قانونی متهمان و منع مداخله نهادهای نظامی و امنیتی بر فرایند دادرسی را خواستار شده است.
معتمدی مهر، شجاعانه و صبورانه رنج زندان و دوری از همسر بیمار و دختر خردسالش را به جان خریده ولی حاضر به سکوت و تمکین از نظرات بازجویان نشده است چرا که معتقد است هیچ انسانی را که به آزادی همنوعش باور دارد، نمی توان به بند کشید. او با امید به آینده و نوید ایرانی سبز برای دخترش دریا می نویسد:
“دخترم! این همه دلتنگی حق تو نیست. حق هیچ کودکی و حتی هیچ بزرگی نیست. اما سرنوشت و رنج مشترک شما فرزندان زندانیان سیاسی و عقیدتی زمینه ساز دوستی ها و یگانگی ها و همبستگی ها خواهد شد و تقدیر ملتی بزرگ را به جهانی صلح آمیز و آینده ای بهتر، بشارت می دهد و این برکت عظیم رنجی است خودخواسته که می بریم. رنجی که برده ایم از سر آگاهی و ایمان. یقین دارم که تو – دریای عزیزم – آن روز شادی را به تمامی احساس می کنی و سهم خودت را در پدید آمدن این روزگار نو خواهی یافت و شاد خواهی بود و راضی از این که بی تفاوت از کنار رنج های مردمت گذر نکرده ای و با تمامی کودکی ات همراه بوده ای. من به این روز ایمان دارم. روزی که هیچ زندانبان و زندان سازی را یارای انکار فرا رسیدنش نیست.”
در واپسین ماه سال و در آستانه دومین سال حبس غیرقانونی مهدی معتمدی مهر باید دید آیا تدبیر دولت امید می تواند حصر و حبس را پایان دهد؟