فهرست مطالب
درباره این شماره
اخبار
و میخواهیم بر کسانی که در زمین ضعیف شمرده شدند (یعنی تودههای محروم) منت نهیم و آنها را پیشوا و وارث زمین بگردانیم، و به آنها در زمین فرمانروائی و رهبری داده و به فرعون و مشاورش هامان و سپاهیانشان (یعنی امپریالیسم و وابستگانش) آنچه را که میترسیدند نشان دهیم.
این حق مسلم ستمدیدگان است که به نبرد برخیزند و خدا بر یاری آنها تواناست.
قرآن مجید
درباره این شماره
هموطنان عزیز: در طی دو ماه گذشته، ۶ شماره از نشریه خبری سازمان مجاهدین خلق ایران بدست ما رسیده است که حاوی جامعترین اخبار مربوط به مبارزات و مقاومتهای دلیرانه مردم ما و نشاندهنده اوجگیری این مبارزات میباشد. برای آنکه هموطنان ما در خارج از کشور به آنچه که در ایران میگذرد از زبان اصیلترین فرزندان خلق و به صورتی که در شرایط خفقان داخلی منتشر شدهاند آشنا گردند، پیام مجاهد این نشریات خبری را عینا تکثیر مینماید. تعداد صفحات هر یک از این نشریات خبری متفاوت است، که ما برای تسهیل در تکثیر، آنها را به دنبال هم صفحهبندی کردهایم. در پایان هر شماره تعداد صفحات ذکر شده است.
در بالای هر نشریه خبری، آرم مجاهدین در اصل با مرکب قرمز چاپ شده است.
در این شماره مخصوص شما با نشریه خبری سازمان مجاهدین، از شماره ۱ تا ۳ آشنا میشوید. در پیام مجاهد شماره بعد، نشریه خبری شماره ۴، ۵ و ۶ بدست شما خواهد رسید.
پیروز باد جهاد مسلحانه خلق ما
سرنگون باد رژیم استبدادی و استعماری شاه
اخبار
مسجد جاوید در جاده قدیم شمیران بسته شده است.
اخیرا قسمتی درست کردهاند برای رسیدگی به وضع فارغالتحصیلان خارج و کسانی که بخواهند به کار دولتی مشغول شوند و یا دارای سابقه در کشورهای خارجی باشند باید به آن قسمت مراجعه کرده و از نزدیک با مأمورین ساواک مصاحبه کنند تا در مورد لیاقت یا عدم لیاقت آنها برای راه یافتن به دستگاه دولت اظهارنظر شود.
هر اداره قبل از استخدام دو ماه فرصت میخواهد تا بوسیله ساواک در مورد داوطلب جدید تحقیق نماید. مخصوصاً در کار تدریس بینهایت سختگیری وجود دارد و اخیراً عدهای از کارمندان جدید دانشسرای عالی پس از چند ماه که از خدمت آنها میگذشت از کار برکنار شدهاند.
٭ دستگیریها:
آقای دکتر مفتح دستگیر و زندانی شده است.
آقای میناچی از بانیان حسینیه ارشاد دستگیر شده و از سرنوشت او اطلاعی در دست نیست.
آقای خامنهای که اخیراً پس از آزادی از زندان، در مسجد جاوید دو جلسه سخنرانی داشتهاند برای بار دوم دستگیر شدهاند.
در شهریور امسال آقای تورج پارسی که از مسلمانان مبارز و استاد تاریخ فرهنگ دانشگاه جندیشاپور میباشد بوسیله ساواک دستگیر میگردد و تا امروز از ایشان خبری در دست نیست. ایشان برای دانشجویان و محصلین شهر اهواز محبوبیت زیادی داشته و بارها بوسیله ساواک دستگیر شده است. ساواک از ایشان خواسته که اسامی فرزندانش را که روزبه و بهرنگ است تغییر دهد.
تعداد ۸ نفر از دبیرستان بزرگمهر اهواز در رابطه با آقای تورج پارسی دستگیر شدهاند.
اخبار دانشگاه
مراسم ۱۶ آذر:
۱۶ آذر امسال به شکل جدیدی در تهران برگزار شد، به این ترتیب که دانشجویان بجای انجام تظاهرات در محیط دانشگاه (که عملاً غیرممکن بود) با یکدیگر قرار گذاشته بودند که در رأس ساعت معینی در یکی از چهارراههای شلوغ تهران اجتماع کرده و شروع به شعاردادن بکنند و پس از چند دقیقه متفرق شده و از راههای متلف خود را به چهارراه دوم و سوم و… رسانده و عمل را تکرار کنند. این کار در چهارراههای متعددی با موفقیت انجام گرفت و چون در اثر تجمع دانشجویان در چهارراهها و وسط خیابان راهها بند میآمد، کامیونهای پلیس راهی برای رسیدن به محل تظاهرات نداشتند.
امسال رژیم به منظور جلوگیری از مراسم ۱۶ آذر دست به فریب جدیدی زده بود که به شکست انجامید و آن این بود که دانشجویان را بین ۱۰ تا ۲۰ آذر با شرایط بسیار سهل به مسافرتهای علمی ترغیب میکرد. مثلاً مسافرت به شیراز برای هر نفر با همهچیز ۱۰۰ تومان تمام میشد. ولی دانشجویان برای پاسخ به این فریب قبل از موقع شروع مسافرتها، اعتصاب خود را شروع کردند و حتی در ۱۰ آذر دست به تظاهرات زده و مقداری از شیشهها و تعدادی از ماشینها را خرد کردند و بدینترتیب جریان مسافرتها به هم خورد.
دانشکده پلیتکنیک:
دو ماشین پلیکپی توسط دانشجویان انقلابی از دانشکده پلیتکنیک (رشته مکانیک) ربوده شده است. این عمل باعث خشم ساواک شده و افسر مخصوص ردپا پیداکن از زندان کمیته به دانشکده اعزام شده است ولی هنوز هیچ ردپائی نیافتهاند. در رابطه با این عمل انقلابی عدهای از دانشجویان بازداشت شدهاند که ذیلاً اسامی بعضی از آنها ذکر میگردد.
فتحالله بهراد ـ سید رضوی ـ علی سلیمی ـ مسعود نظری ـ اسکندرنژاد ـ فرخانی ـ خیراللهی ـ محمد فلاح ـ قنبرعلی نصر.
دانشکده علم و صنعت:
دانشکده علم و صنعت امسال اعتصابات و بدنبال آن حملههای مکرری را تابحال به خود دیده است. روز ۲۴ آذر نیز کوماندوهای مزدور برای باردیگر بدانجا حمله کردند.
بیماری زندانی سیاسی:
آقای حجتی کرمانی را که در زندان قصر محبوس بودهاند در هفته دوم تیرماه به بیمارستان منتقل کردهاند. در حدود دو هفته است که کسی از بستگان ایشان موفق به ملاقات وی نگشته است. علت بیماری آقای حجتی وضع بد زندان از نظر تغذیه و نیز شدت جراحات وارده در اثر برخورد و شکنجه مأمورین زندان بوده است.
٭ رشت ـ اعتصاب نانوایان شهرستان رشت: نانوایان شهرستان رشت در تیرماه گذشته برای مقابله با یک تصمیم غیرعادلانه شهربانی رشت درباره نرخ نان «به ضررمنافع صنفی آنها» دست به یک اعتصاب همگانی زده و بدین وسیله شهربانی رشت را مجبور کردند که از تصمیم جدید خود به نفع نانوایان عقبنشینی کند.
اعتصاب از اینجا آغاز شد که «مهندس توانا استاندار جدید گیلان برای خوشخدمتی و باصطلاح نشان دادن نفوذ، دست روی یکی از حساسترین نقاط زندگی روزانه مردم شهر مسئله نان است گذاشت. او با اطلاع از بحران نان در تهران، به سرکشی نانوائیهای رشت پرداخت، و سپس رئیس صنف نانوایان را خواسته و به او دستور داد که قیمت نان از ۱۴ ریال به ۱۲ ریال تقلیل یابد و در کنار این دستور گفت که از این ماه (تیرماه) سهمیه ۷۰۰ تنی آرد نانوایان به ۴۰۰ تن تقلیل خواهد یافت.
رئیس صنف، نانوایان را از تصمیمات جدید شهربانی باخبر ساخت. برخی از نانوایان بلافاصله مغازههای خود را بستند، و برخی دیگر گرچه مغازه را نبستند و لیکن دست از پخت کشیدند. اعتصاب روز سهشنبه ۴ تیرماه به اوج خود رسید. مردم برای شکایت به کلانتریها هجوم بردند.
در همین وقت استاندار و فرماندار با حضور مسئولین امور آرد و صنف نانوایان تشکیل جلسه دادند و بالاخره در پایان مجبور شدند که اعلام کنند قیمت نان همان ۱۴ ریال خواهد بود. همچنین قول دادند که سهمیه آرد نانوایان نیز مثل گذشته همان ۷۰۰ تن باقی خواهد ماند. پس از اعلام تصمیمات جدید نانوایان از اعتصاب دست کشیدند و اوضاع بحال عادی بازگشت. آنچه که در این میان به تشدید تشنج کمک کرد «قیمت برنج در ۵ ماه اخیر بود، زیرا که قیمت برنج چنان بالاست که مردم برای کمبود غذائی خویش قادر به خرید برنج نیستند. طی ۸ ماه اخیر برنج [؟؟؟] که پستترین نوع برنج میباشد، از کیلوئی ۱۱ ریال به ۴۰ ریال افزایش یافته است. انواع دیگر برنج نیز به همین منوال است.
٭ تهران ـ گروهی از باربران بازار، صبح روز بیست و هشتم مهرماه در سرای امیر واقع در بازار عباسآباد تهران اجتماع نموده و از آنجا همگی با هم بسوی محل اتحادیه بنکداران در خیابان خیام نزدیک پاچنار حرکت کردند. هدف آنها این بود که بصورت گروهی به اتحادیه رفته و از مأموران پاسگاه کلانتری بازار و شهربانی شکایت کنند و مصرانه بخواهند که به شکایات آنها رسیدگی شود.
این اقدام باربران بدنبال یکی دیگر از تجاوزات غیرقابل تحمل شهربانی صورت گرفت. جریان امر این بود که روز بیست و هفتم مهرماه مأموران پاسگاه کلانتری بازار به دستور شهربانی کلیه چرخهای دستی این باربران را بزور از آنها گرفته و با کامیون به نقطه نامعلومی بردند. و این هموطنان رنجدیده زحمتکش ما را از تنها وسیله امرار معاششان محروم ساختند.
وقتی باربران دستجمعی به محل اتحادیه بنکداران رسیدند، از ورود آنها به داخل ساختمان شدیداً جلوگیری شد.
٭ تهران ـ برخورد بین دانشجویان و دو تن از مزدوران گارد: در اوایل مهرماه گذشته برخورد سختی بین دانشجویان و دو تن از مزدوران گارد در مقابل در ورودی کوی دانشگاه تهران اتفاق افتاد. در این برخورد یکی از دانشجویان بشدت مجروح گردید.
٭ تهران ـ اعتصاب در دانشگاه صنعتی: دانشجویان دانشگاه صنعتی روز چهارشنبه اول آبان به یک اعتصاب همگانی دست زدند. دانشجویان در جریان اعتصاب شیشههای کتابخانه مرکزی دانشگاه را شکستند. این اعتصاب بدنبال اقدام اخیر رژیم مبنی بر گرفتن تعهد خدمت از دانشجویان و بعنوان اعتراض به این اقدام ضددانشجوئی رژیم صورت گرفت.
در دانشگاه تهران و دانشکده پلیتکنیک دانشجویان مجبورند که در ازاء وام شرافتی تعهد خدمت بسپارند ولی در دانشگاه صنعتی وام شرافتی وجود ندارد و دانشجویان را مجبور کردهاند که تعهد خدمت بسپارند.
٭ تهران ـ دستگیری یک دانشجو در دانشکده پلیتکنیک: فرهاد جلیلی دانشجوی سال دوم دانشکده پلیتکنیک روز اول آبان توسط مزدوران ساواک ربوده شد. و از آن هنگام تاکنون از او خبری نیست.
٭ تهران ـ اعلامیه دانشجویان دانشکده علم و صنعت: روز پنجشنبه بیستم مهرماه اعلامیهای از طرف دانشجویان دانشکده علم و صنعت در این دانشکده بر دیوار نصب شده بود. دراین اعلامیه دانشجویان به ثبتنام مزدوران ساواکی در این دانشکده به شدت اعتراض کرده از دانشجویان خواستهاند که با این اقدام ضدمردمی رژیم هرچه سختتر مبارزه نمایند. متن اعلامیه بدین شرح است:
برادر مبارز
بعد از تصمیم کثیف آموزشی رامسر، نیروی ارتجاع حاکم بر ایران امور ثبتنام سال اول را در اختیار گرفته است. تا دانشکده ما را بصورت یکی از مراکز تربیتی جهت ماشین ضدمردمی امپریالیسم درآورد. طبق نظر ارتجاع هر ساله بیش از ۲۵۰ نفر ساواکی از طرف وزارت علوم با نمره حدود ۴۰۰۰ وارد دانشکده میشوند. در حالی که نمرات دانشجویان ما بیش از ۶۰۰۰ است. ما با نرفتن به کلاس درس از ورود نورچشمیها جلوگیری میکنیم. در اثر مبارزات گذشته، هنرسرا به دانشکده مبدل شد. راضی نشوید دانشکده نظامی شود. با ورود نورچشمیهای بیسواد کلاسهای درس قابل استفاده نیست. در این مبارزه حقطلبانه دانشجویان دانشگاههای ایران یاور ما خواهند بود.
دانشجویان دانشکده علم و صنعت
٭ تهران ـ اعتصاب کارگران شرکت پرسیگاز: کارگران شرکت پرسیگاز به مدت چند روز درمهرماه گذشته دست به اعتصاب زدند. در این اعتصاب کارگران دلیر دفتر شرکت را آتش زده و شعارهای انقلابی بر درودیوار کارخانه نوشتند.
٭ تهران ـ اعتصاب کارگران چایخانه تابان: در اول مهرماه گذشته کارگران چایخانه تابان در تهران به خاطر کمی دستمزد دست به اعتصاب زدند. بدنبال این اعتصاب هماکنون چایخانه بصورت نیمهتعطیل درآمده است.
٭ تهران ـ روز ۲۱ مهرماه زد و خورد سختی بین کارگران ساختمانی که در جاده شمیران اول خیابان ۴۵متری جمع بودند اتفاق افتاد. زدوخورد از اینجا شروع شد که ماشینی در ساعت ۵/۴ بعدازظهر مقداری غذا آورد تا در بین کارگران تقسیم نماید. و چون مقدار غذا نسبت به کارگران خیلی کمتر بود بدنبال کوشش هریک برای دست یافتن به غذا، کار به زدوخورد کشید. کارگران با استفاده از سنگ و چوب به زدوخورد پرداختند. پلیس در جریان مداخله کرده و عدهای از کارگران را روانه کلانتری کرد و بقیه کارگران فرار کردند. تعداد کارگرانی که در این حادثه شرکت داشتند ۱۰۰ نفر تخمین زده میشود. اغلب کارگران شرکتکننده در این ماجرا اهل لرستان بودند. گفته میشود که در این زدوخورد دو نفر از کارگران کشته و تعداد قابل توجهی زخمی شدهاند.
گزارشی در مورد گروه دکتر اعظمی:
اواخر مرداد ماه سال جاری یک گروه از رزمندگان لرستان به رهبری مبارز دلیر دکتر اعظمی خرمآبادی روانه کوهستان شد.
این گروه از مدتها قبل تشکیل شده و دارای یک خانه جمعی بودند. چندی پیش یکی از اعضای گروه لو رفته و دستگیر میشود. شخص دستگیرشده در زیر شکنجه، خانه جمعی گروه را که افرادی در آن تجمع داشتهاند فاش میکند. اعضای گروه از این امر مطلع شده و قبل از اینکه مأمورین رژیم به خانه جمعی یورش ببرند، آنجا را ترک میکنند. تعداد افراد گروه به دهها نفر بالغ میگردد.
پیشگامان مسلح خلق خرمآباد و بروجرد در راه خود به چند پاسگاه حمله برده و آنها را خلعسلاح نمودهاند و با جاگذاشتن دو شهید و پنج اسیر روانه کوهستان شدهاند. بدنبال این جریان مأمورین رژیم پیگرد و دستگیری وسیعی را در منطقه آغاز میکنند و هر کس را که با افراد این گروه آشنائی و یا رابطهای داشته، دستگیر کرده و زیر شکنجه میکشند. مأمورین در جستجوی خود به سراغ ایلی رفتند که پدر دکتر اعظمی در زمره آنهاست. آنها پدر دکتر اعظمی را دستگیر کرده و میخواستند دستبند بزنند که با مخالفت یکی از خانهای ایل مواجه شدند. این خان اسلحهاش را کشیده و میگوید که اگر دستبند بزنید بدنهایتان را سوراخ سوراخ میکنم لذا مأمورین پدر دکتر اعظمی را بدون دستبند و محترمانه از آن محل با خود میبرند. او را به زیر شکنجه برده و از او مخفیگاه پسرش را میخواهند. پس از اینکه از طریق وی نمیتوانند به نتیجهای برسند از او میخواهند که به میان ایل رفته و از اهالی بخواهد که به هر ترتیبی که میتوانند پسرش را دستگیر کرده و به مأمورین رژیم تحویل دهند. پدر دکتر اعظمی پس از مقداری مقاومت قبول میکند که این کار را انجام دهد. او به اتفاق مأمورین به میان مردم رفته و طی یک سخنرانی از مردم میخواهد پسرش را دستگیر کند و به مأمورین تحویل دهند ولی در آخر سخنانش خطاب به مأمورین رژیم چنین میگوید: «تنها ما نیستیم که از شما ناراحتیم، بلکه تمام اینها یعنی قشقائیها، بختیاریها و غیره همگی از وضع موجود ناراحتند و همه علیه شما میجنگند». در هر حال وی را آزاد میکنند مأمورین برای کمک به نیروهای پیگرد دولتی عدهای از مردم را مجبور میکنند تا به کوه رفته و محل رزمندگان پیشگام خلق خرمآباد و بروجرد را پیدا کنند. افرادی که انتخاب میشدند میگفتند «ما میرویم اما اگر آنها را پیدا کردیم خودمان هم به آنها میپیوندیم. در این موقع با تهدیدهای سرهنگ فرمانده ژاندارمری که به میان مردم ایل رفته بود روبرو میشوند. این سرهنگ ژاندارمری فریاد میزند که اگر با آنها همکاری کنید ما بیناموستان میکنیم «و توهینهای دیگر. در این هنگام چند نفر از رؤسای ایل که شدیداً ناراحت شده بودند بلند شده و خطاب به مأمورین و سرهنگ مزبور میگویند «کاری نکنید که به سیم آخر بزنیم اگر زیاد به ما فشار بیاورید و ناراحتمان کنید تفنگ به دست میگیریم و پدرتان را درمیآوریم».
اخبار رسیده حاکیست که برخورد قاطعانه و شجاعانه مردم خرمآباد و بروجرد و پشتیبانی آنها از دکتر اعظمی و سایر رزمندگان این گروه بسیار جالب توجه و حائز اهمیت است.
بارزترین چهره گروه انقلابی دلیر دکتر هوشنگ اعظمی میباشد. نامبرده از پنج سال پیش در خرمآباد و توابع آن به عملیات مشغول بوده است. دکتر اعظمی در گذشته به دلیل داشتن سوابق مبارزاتی و زمینههای مناسبی که در زندگیاش موجود بوده عمیقاً ستم رژیم را احساس نموده بود. وی در دوران مبارزات دانشجوئی خود بدلیل شرکت فعال در این مبارزات دو بار به زندان افتاد. دکتر اعظمی نوه شهید معروف لرستانی، شیرعلی مردانخان است که بدست مزدوران رژیم به شهادت رسیده است. در مورد زندگی شیرعلی تودههای لر داستانها گفته و شعرها سرودهاند. دکتر اعظمی پس از پایان تحصیلاتش به منطقه زندگی خویش بازگشته و به طبابت مشغول شد. زندگی ساده او که ناشی از احساس همدردی و همبستگی او نسبت به خلق بوده و همچنین نوعدوستی و فداکاری او برای مداوای مردم، مردم آن منطقه را شدیداً به او علاقمند ساخت. دکتر اعظمی برای مداوای مردم از کسی پول دریافت نمیکرد و در صورت امکان داروی مجانی نیز به مراجعین میداد. در نتیجه مردم فداکاری و صفای او را احساس و درک نموده و او را بسیار دوست دارند. محبت او در دل مردم ناشی از عشق عمیقی است که دکتر اعظمی نسبت به خلق خود در سینه داشته و دارد و خلق نیز متقابلاً آنرا بخوبی احساس میکند و محبوبیت دکتر اعظمی در بین مردم منطقه روزافزون است.
پس از اینکه انقلابی دلیر دکتر اعظمی به همراه یارانش از جمله محمود خرمآبادی برادر رفقای شهید احمد و مجتبی خرمآبادی روانه کوه شد، رژیم نیروی عظیمی را برای دستگیری آنها به آن منطقه گسیل داشت. و این خود نشاندهنده وحشت رژیم از نیروهای رزمنده خلق میباشد. شهربانی خرمآباد به قولی ۴۰۰ نفر از اهالی منطقه را دستگیر و مورد شکنجه و بازجوئی قرار داده است. در این شهر و اطراف آن عملاً حکومت نظامی برقرار شده و حتی اقداماتی نیز در مورد خانهگردی بعمل آمده است. برای پیگرد و دستگیری عناصر رزمندهای که به کوه رفتهاند، رژیم علاوه بر بکارگرفتن نیروهای ژاندارمری و ارتش از مزدوران محلی نیز استفاده میکند (مزدوران محلی عناصری هستند که رژیم از مردم بومی به زور و نیرنگ اجیر کرده و با حقوق ۳۰۰ تومان در ماه و دادن اسلحه به آنان از آنها در درگیریهای منطقهای استفاده میکند. چنین نیروهائی در نقاط مختلف ایران از جمله کردستان، لرستان، بلوچستان و مناطق عشایری تشکیل شده است. در منطقه عشایری سمنان نیز رژیم میخواست همین کار را بکند اما با مخالفت اهالی روبرو شد و عملاً از آن منصرف گردید.) اکنون در منطقه خرمآباد و بروجرد، مأمورین شهربانی و ژاندارمری رفتوآمد دهقانان را به خارج از شهر حتی رفتن آنها را در مزارع خود کنترل کرده و همه را بازرسی بدنی مینمایند. هدف مزدوران رژیم اینست که کسی نتواند به چریکهای کوه کمک کند. مثلاً به روستائیان دستور دادهاند هر نفر حق ندارد نان زیاد همراه خود ببرد.
از جمله کسانی که در خرمآباد دستگیر شدهاند عبارتند از: مبارزین دکتر عالیخانی (با دکتر عالیخانی که قبلاً وزیر بود اشتباه نشود)، دکتر هوشنگی و رئیس بانک خرمآباد و یک پزشک دیگر. همچنین همسر دکتر اعظمی که در مشهد تحصیل میکرد دستگیر شده است.
عکسالعمل مردم منطقه خرمآباد و بروجرد در برابر این حرکت انقلابی بسیار جالبتوجه و قابل ستایش است. خلق این منطقه دارای سابقه مبارزاتی طولانی میباشد. ظهور گروه آرمان خلق و شهادت رفقای قهرمان کتیرائی «ترگل»، مدنی، کریمی و طاهرزاده از گروه آرمان خلق اثرات بسیار مثبتی در روحیه مردم و گرایش آنها به مبارزه مسلحانه داشته است. لذا با توجه به محبوبیت خاص دکتر اعظمی، عکسالعملهای حمایتآمیز فراوانی از خود بروز دادهاند که نمونههایی از آن بدینشرح است:
۱ـ هنگام دستگیری دکتر عالیخانی در بهداری مریضها با مأمورین رژیم گلاویز شده و زدوخوردی درمیگیرد که با دخالت و تهدید پلیس متفرق میشوند.
۲ـ اهالی بروجرد پس از حوادث اخیر برای نشان دادن خشم و کینهای که نسبت به رژیم و شاه مزدور دارند، الاغی را با رنگ سرخ کرده و عکسهای شاه را به آن چسبانده و در خیابان رها میکنند. عدهای از مردم گرد آن جمع شده بودند و پس از مدتی پلیس سراسیمه سررسیده و الاغ را از محوطه خارج میکند.
۳ـ این روزها مردم وقتی که به هم میرسند یکدیگر را به دعا برای رزمندگان گروه دکتر اعظمی در کوه سفارش میکنند.
۴ـ مردم منطقه که بعنوان اعتراض به گرانی قیمتها به اطاق اصناف رفته بودند. کارمندان اطاق اصناف را مفصلاً کتک میزنند. سپس پلیس دخالت کرده و مردم را از اطاق اصناف خارج میکند.
۵ـ عدهای از عشایر و مردم خرمآباد و بروجرد شکایتهای پیدرپی به شهربانی بردهاند مبنی بر اینکه بایستی دولت عوارض خویش را از گردن آنها بردارد.
درود به تمام کسانی که فعالانه برای رهائی خلق، راه مبارزه مسلحانه تودهای را انتخاب کردهاند.
هرچه گستردهتر باد جنبش انقلابی رزمندگان پیشگام خلق خرمآباد و بروجرد.
پیروز باد مبارزه مسلحانه تودهای تنها راه رهائی خلق ستمدیده ایران.
٭ نهاوند ـ بدنبال اعدام ۶ تن از رزمندگان دلیر گروه انقلابی ابوذر از طرف این گروه اعلامیهای در یکی از مساجد نهاوند پخش گردید که متعاقب آن حدود ۲۰۰ نفر از مردم نهاوند دستگیر شدند. پیگردها و دستگیریهائی که توسط ساواک در چند ماهه اخیر بدنبال فعالیتها و اقدامات انقلابی رزمندگان این گروه در نهاوند صورت گرفته است، در آگاهی مردم این شهر و جلبتوجه و حمایت آنها نسبت به جنبش مسلحانه خلق سهم بسزائی داشته است، این فشارها باعث شده است که مردم نسبت به انقلابیون سمپاتی بیشتری نشان بدهند.
علیرغم یورشها و پیگردهای وحشیانه ساواک برعلیه گروه انقلابی ابوذر و اعدام شش تن از رزمندگان این گروه که بدون پخش هیچگونه خبر قبلی صورت گرفت، از جمله اعدام برادر شهید عباد خدارحمی، این گروه همچنان به تلاشهای انقلابی خویش ادامه میدهد. در تیرماه گذشته رزمندگان گروه انقلابی ابوذر با حمله به خانه تیمسار خواجهنوری دادستان دادرسی ارتش، دست به یک حمله انقلابی قهرمانانه زدند که متأسفانه به علت درگیری با نگهبانان خانه او عمل با موفقیت به انجام نرسید. متعاقب این عمل اعلامیهای از طرف گروه انقلابی ابوذر در دانشکده صنعتی آریامهر چگونگی و اهداف عمل مزبور پخش گردید. از جانب رزمندگان گروه انقلابی ابوذر تاکنون اعلامیهها و بیانیههای چندی منتشر شده است که در آن هدفهای گروه توضیح داده شده است. بیانیه شماره ۱ گروه انقلابی ابوذر که همراه با آرم گروه پخش گردیده با آیه اذاقیل لهم لاتفسدوا و فیالارض قالوا انما نحن مصلحون (زمانی که تودهها با فریاد قهرآمیز ستمگران را مخاطب قرار میدهند، جواب میشنوند که ما خواهان اصلاح امور هستیم) شروع میشود، قسمتهائی از این بیانیه بدین شرح است:
خواهر و برادر گرامی
خلق مبارز ما با تجربههای غنی از مبارزات خود در مشروطه و مرداد ۱۳۳۲ و خردادماه ۱۳۴۲ دریافته است که تنها راه رستگاری و نجات در زیر پرچم اتحاد مبارزه قهرآمیز با دشمنان خدا و خلق است. دشمن مردم را نمیشود از راه مسالمتآمیز سرنگون ساخت و یا با مبارزات رفرمیستی و حزبی سیاسی منهدم نمود. ما با توجه به سابقه ننگین این رژیم و اختناقآفرینان ساواکی و جاسوسان سیا به رهبری ریچارد هلمز و مزدوران اسرائیلی که می خواهند با قهر ارتجاعی، خلقها را از خروش و فریاد بازدارند. تنها راهحل خود را با تکیه بر اسلام رهائیبخش و مبارزه و جهاد آزادیبخش آن میدانم و همدوش برادران مجاهد خود که با دادن دهها شهید لالههای مبارزه مسلحانه را گلگون ساختند به مبارزه قهرآمیز خود ادامه خواهیم داد تا با هرچه متشکل کردن تودههای مسلمان ایران و منطقه برعلیه دشمنان خلق که راه تکامل را بروی انسانها بستهاند. دین خود را نسبت به راه خدا و تکامل انجام داده باشم. دشمنان خدا و خلق با درخدمت گرفتن مزدوران چاپلوس و ساکت و رضابده به وضع موجود و زور و قبر ارتجاع تمام امیدهای مسالمتآمیز را از ما گرفتهاند لذا ما با درنظرگرفتن اصول راه خدا برای درهمکوبیدن این تزویرکاران از همه طریق ممکن استفاده خواهیم کرد، بخصوص روحانینمایانی که هم در خرداد ۴۲ به خدا پشت کردند و هم به سکوت مرگبار کنونی خود در مقابل شکنجهها و اعدامهای سربازان اسلام و مجاهدان پرخروش ادامه میدهند، هدفهای اصلی خواهند بود تا لااقل اسلام راستین از توجیه وضع حاکم دیکتاتوری و اختناق آریامهری مصون بماند لذا ما برای احقاق حق خلق خود برای بازنمودن راه خدا تمام چاپلوسان روحانی درباری را برای آخرین بار از تجاوزی که به اسلام و خلق میکنند آگاه میسازیم تا در عاقبت خود مسئول کار انجام گرفته شوند.
در زیر اعلامیه نوشته شده است:
«هرچه پرطنینتر باد شهدای خلق و یاد ۶ نفر از مبارزان نوجوان گروه ابوذر دماوند و دو شهید وفادار «گلسرخی و دانشیان»
برای خودآگاهی بیشتر میتوانید از رادیوی میهنپرستان از ساعت ۲ الی ۳ بعدازظهر و عین همان برنامه را از ساعت ۴۵/۶ الی ۴۵/۷ عصر روی ۴۱ متر و همچنین از رادیو سروش از ساعت ۶ الی ۷ صبح و عین همان برنامه را از ساعت ۱۱ الی ۱۲ شب در روی ۴۲ متر گوش کنید.
«پیروز باشید»
٭ تهران ـ دانشکده علم و صنعت ـ در اول سال تحصیلی جاری اعلامیهای دستنویس در دانشکده علم و صنعت تهران پخش گردید. در این اعلامیهها ضمن اشاره به برخی مسائل صنفی دانشجوئی به افشاگری اقدامات ضدمردمی رژیم شاه و همچنین اعتراض به دستگیری عدهای از دانشجویان مبارز پرداخته شده است. قسمتی از متن یکی از این اعلامیهها بدین شرح است:
«جلاد خونخوار میخواهد جهت سرپوشگذاشتن بر اعمال ضدانسانی خود، مسأله آموزش رایگان را که بظاهر دهنپرکن و در باطن کمافیالسابق به منظور استثمار کردن هرچه بیشتر خلقهای ایران میباشد، به مرحله اجرا درآورد و قشر تحصیلکرده را برده و مطیع خود نماید. و در ضمن برای تفرقهانداختن و از بین بردن اتحاد دانشجوئی و به دستیاری رئیس دانشکده تعداد ۲۵۳ نفر ساواکی را بنام دانشجو وارد دانشگاه میکنند. ما دانشجویان به منظور اعتراض و جلوگیری از وقوع این فاجعه خواستار آزادی برادران مبارز خود از سیاهچالهای شاه شده و در تاریخ سهشنبه ۹/۷/۵۳ و چهارشنبه ۱۰/۷/۵۳ از رفتن به کلاسهای درس و کارگاهها و آزمایشگاهها خودداری میکنیم.
«دانشجویان دانشکده علم و صنعت»
این نشریه خبری در ۶ صفحه منتشر شده است.
نشریه خبری
سازمان مجاهدین خلق ایران
شماره ۲
۲۲ آبان ماه ۱۳۵۳
٭ اصفهان ـ نمونهای از بیمه کارگران مورد انحای رژیم: در یکی از بیمارستانهای اصفهان، کارگری که از شدت درد به خود میپیچید چنین میگفت: «من در کارخانه پروین کار میکردم. موتوری در حین کار ترکید و دست و کمرم را شکست. من را به بیمارستان آوردند. دکتر بیمه که طرفدار کارخانهدار بود نوشت فقط دستش شکسته است و کمرم را ننوشت. صاحب کارخانه هم ۱۰۰ تومان کف دستم گذاشت و مرا اخراج کرد. حالا از درد کمر و دست از کار کردن عاجزم، نمیدانم چه باید بکنم. تا آخر عمر فلج خواهم بود، چه کسی به فریادم خواهد رسید؟!.
٭ تهران ـ فرار ناموفق یکی از انقلابیون اسیر: انقلابی دلیر هادی حکیمی که برای دادگاه تجدیدنظر اخیرا به دادرسی ارتش برده شده بود، طی یک طرح حسابشده تصمیم به فرار میگیرد، ولیکن در جریان اجرای طرح دوباره دستگیر میگردد.
هادی حکیمی چندی پیش به جرم داشتن دو قبضه سلاح و همچنین به اتهام عضویت در یک گروه انقلابی مسلح دستگیر شد و در دادگاه بدوی به حبس ابد محکوم گردید. هادی حکیمی در دادگاه تجدیدنظر طرحی را برای فرار تهیه کرده بوده است که به مورد اجرا میگذارد، بدین ترتیب که در دادرسی ارتش از نگهبان میخواهد که به دستشوئی برود و با استفاده از یک فرصت مناسب با سر به شکم نگهبان کوبیده او را به گوشهای پرتاب میکند و خود با سرعت راه فرار به بیرون را در پیش میگیرد. و حتی خود را به بالای میلههای فاصل بین خیابان و دادرسی ارتش نیز میرساند. اما در اینجا پاسبانی که در تعقیب او بوده موفق میشود که خود را به او رسانده او را دستگیر نماید.
هادی حکیمی هنوز در کمیته بسر میبرد.
٭ تهران ـ رژیم زندانیان سیاسی را بتدریج منتقل میکند: اخبار رسیده از زندانها حاکیست که رژیم تصمیم دارد که زندانیان سیاسی شهرستانها را بتدریج به تهران منتقل سازد. این تغییرات بدنبال شکست طرح رژیم مبنی بر پخش کردن زندانیان سیاسی و جلوگیری از تمرکز آنها در مرکز صورت میگیرد. پس از دستگیریهای وسیع سال ۵۰، دشمن تصمیم گرفت تا با پخش کردن زندانیان سیاسی در شهرستانهای مختلف از تمرکز همه آنها در مرکز و در نتیجه امکان تماس آنها با یکدیگر و تبادل تجارب و خودسازی جلوگیری نماید. لیکن عملاً آنچه بدنبال این طرح پیش آمد نقشههای دشمن را عقیم گذارد. کادرهای ورزیده سازمانهای انقلابی پس از انتقال به زندانهای شهرستانها با توجه به کنترل پلیسی نسبتاً خفیفتر زمینه مساعدی برای آموزش و تربیت مبارزین سیاسی شهرستانها در درون زندان یافتند. علاوه بر این ضعف نسبی کنترل پلیسی دشمن بر زندانیان سیاسی در شهرستانها منجر به حوادثی چون فرار انقلابی برادر مجاهد محمدتقی شهرام و پیوستن برادر مجاهد ستوان امیرحسین احمدیان به صفوف مجاهدین گردید.
بدنبال این تجارب است که دشمن باردیگر تصمیم به جمع کردن زندانیان سیاسی در مرکز میگیرد. با این تفاوت که این بار تصمیم دارد تا با شیوههای جدید کنترل پلیسی در زندان با تمام نیرو از تماس سازنده زندانیان سیاسی و انقلابیون اسیر با یکدیگر جلوگیری بعمل آورد.
هماکنون خبر میرسد که زندانهای وسیع جدیدی در اوین ساخته شده است که گنجایش برخی از آنها به ۲۰۰۰ نفر بالغ میگردد. از طرف دیگر زندان قصر مشمول تقسیمبندیهای جدیدی برمبنای میزان محکومیت زندانیان شده است، تا بدینوسیله کنترل زندانیان و محدودکردن تماسهای آنان با یکدیگر آسانتر باشد.
در کنار اینها فشارهای جسمی و روانی بر زندانیان سیاسی افزایش یافته است. به هنگام ملاقات زندانیان مراقبت شدیدی از طرف پلیس به عمل میآید تا از هرگونه تبادل اخبار جلوگیری شود. دشمن از این لحاظ از انتقال این اخبار به بیرون زندان و افشا شدنش ممانعت میکند، زیرا از عکسالعمل خلق و خانوادههای زندانیان سیاسی بیمناکست. چه در گذشته پیوسته چنین بوده است، که این عکسالعملها همیشه به افشا هرچه بیشتر ماهیت ضدمردمی اثر و نیز هرچه بیشتر سیاسی شدن طبقات و اقشار مختلف خلق کمک کرده و حمایت معنوی و مادی برای انقلابیون به همراه داشته است.
٭ بلوچستان ـ طبق اخبار رسیده از بلوچستان، نیروهای دولتی شدیداً راههای ارتباطی این منطقه را تحت کنترل دارند و کلیه ماشینها در ابتدای جاده متوقف شده، هر ۲۰ ماشین را با هم و در حالی که بوسیله ژاندارمها اسکورت میشوند، در جاده به حرکت درمیآورند. این اقدامات بدنبال حادثهای انجام میشود که اخیراً دریکی از جادههای زاهدان (احتمالاً در جاده زاهدان ـ کرمان در نزدیکی زاهدان) بوقوع پیوسته است. شرح حادثه از این قرار است که گروهی از بلوچها به مدت چند ساعت جاده را بسته و اموال سرنشینان حدود ۲۰ ماشین اتوبوس، کامیون و سواری را مصادره میکنند.
گفته میشود که کسانی که دست به چنین اقدامی زدهاند، از بلوچهای طایفه «شهبخش» میباشند. این طایفه در شرایط اقتصادی بسیار بدی بسر میبرند. یکی از مسافرانی که اموالش مصادره میشود از یکی از مصادرهکنندگان میپرسد، چرا شما چنین کاری را میکنید؟ وی جواب میدهد، از گرسنگی و بیچیزی.
طایفه «شهبخش» از دیرباز از مخالفین رژیم بودهاند. یکی از روسای این طایفه بدنبال زدوخوردهائی که با ژاندارمها داشته، بصورت یاغی زندگی میکرده است. ژاندارمها به کمک مزدورانی از طایفه «نارویی» که مخالف طایفه «شهبخش» هستند، مخفیگاه وی را کشف کرده او را به قتل میرسانند. طایفه «نارویی» برخلاف طایفه «شهبخش» از طوایفی است که روسای آن با رژیم موافق بوده و همکاری میکند، علت اصلی اختلاف بین طایفه «شهبخش» و «نارویی» نیز همین امر است.
شهبخشیها با وضع بسیار بد زندگیشان و همراه با آن، قرار گرفتن در جریان خبرهای مربوط به مبارزات بلوچهای پاکستان، از کشتهشدن رئیس خود بدست رژیم، انگیزه بسیار مناسبی برای شورش بدست آوردهاند.
٭ آبادان ـ دستگیریهای وسیع: اخیراً ساواک دست به دستگیریهای نسبتاً وسیعی در آبادان زده است. گفته میشود که تعداد دستگیرشدگان به ۲۰۰ نفر بالغ میگردد. از جمله دستگیرشدگان مباشری (مدیر مدرسه) و دهقان (پیشهور) میباشند. اغلب دستگیرشدگان از دانشآموزان دبیرستانها هستند. دستگیرشدگان عموماً نسبت به جنبش مسلحانه سمپاتی داشته و آنرا تبلیغ و از آن حمایت مینمودهاند.
٭ تهران ـ اعتراض دانشجویان به اقدام ارتش: روز نهم مهرماه گذشته اعلامیهای حاوی اعتراض دانشجویان دانشکده فنی به پذیرش دانشجو از ارتش در کتابخانه این دانشکده نصب شده بود. ارتش اعلام داشته است که کسانی که در کنکور سراسری مجموع نمرات آنها به بیش از ۴۰۰ میرسد، میتوانند با تعهد ده سال خدمت در ارتش در یکی از دانشکدههای فنی، علوم، پلیتکنیک و علم و صنعت ثبتنام کنند. این افراد همچنین میتوانند در ارتش پانسیون شده و از درجات نظامی بهرهمند گردند. اعلامیههای دستنویسی که چهار روز متوالی روی دیوار کتابخانه نصب شده بود، حاوی اعتراض دانشجویان به این اقدام ارتش بود. یکی از هدفهای رژیم در فرستادن دانشجویان ارتشی که قبلاً تعهدات بسیاری به رژیم سپردهاند. وارد کردن عناصر اعتصابشکن در صفوف دانشجویان است. انتخاب دانشکدههای ذکرشده نیز به روشنی پرده از روی این هدف ضدمردمی رژیم برمیدارد. زیرا دانشکدههای نامبرده غالباً مبدا اعتصابات و تظاهرات و اقدامات ضدرژیم در دانشگاه میباشند.
٭ قم ـ توقیف فیلم و دستگیری هنرپیشه آن: چندی قبل فیلم «یاران» در سینمای قم به نمایش گذاشته میشود که مزدوران ساواک به طرز وحشیانهای در فاصله بین دو سانس به سینما هجوم برده و فیلم را توقیف مینمایند. این فیلم گوشههائی از زندگی خلق ستمدیده ما را نشان میدهد. فیلم «یاران» در گذشته نیز یکبار در سینما کاپری تهران به نمایش گذارده شد که هنوز چند روزی از نمایش آن نگذشته، از طرف رژیم توقیف گردید.
یکی از بازیکنان اصلی این فیلم داریوش خواننده معروف است. وی بدنبال توقیف فیلم یاران در قم به اتهامات دروغ و فریبکارانه قاچاق مواد مخدر از طرف ساواک دستگیر و روانه زندان گردیده است. از ترانههای معروف داریوش «ترانه گل گندم» میباشد که مضمون آن زندگی رقتبار دهقانان ایران و افشای اصلاحات ارضی شاه مزدور میباشد.
٭ عمان ـ یک عمل نظامی شهری در عمان: طبق گزارش خبرگزاریها، روز پنجشنبه دهم آبانماه جاری یک کشتی دولتی رژیم مسقط در یکی از شهرهای جنوبی عمان به نام «نزوه» مورد هجوم گروهی از انقلابیون قرار گرفته است. انقلابیون در این هجوم موفق میشوند که دو تن از نیروهای دولتی را کشته و ۳ تن دیگر را زخمی نمایند. در این عملیات انقلابیون از یک ماشین استفاده کردهاند که برروی آن شماره «شارجه» نصب بوده است. انقلابیون پس از اجرای عملیات بدون برجای گذاردن هیچگونه ردپائی به سلامت موفق به ترک منطقه میشوند.
حکومت مزدور عمان بدنبال این عملیات قهرمانانه برای پیداکردن انقلابیون و یا ردپای آنها جایزهای به مبلغ ۱۰ هزار ریال عمانی یا ۱۱ هزار لیره استرلینگ تعیین کرده است.
اهمیت این خبر در اینست که در شرایطی که یکی از مسائل عمده انقلاب عمان کشانیدن جنبش مسلحانه به شهرهای داخلی عمان میباشد، این عملیات اولین عملیاتی است که نشانه عملی به تحقق پیوستن این هدف به شمار میرود.
٭ عمان ــ پیوستن یکی از نظامیان ارتش قابوس به انقلابیون پس از یک عملیات قهرمانه: طبق اخبار رسیده در اوایل آبان ماه جاری، یکی از درجهداران ارتش سلطان قابوس مزدور از گروه «عاصف» طبق یک عملیات متهورانه به روی فرمانده گروه و معاون او آتش گشوده آنان را به قتل رسانیده است، بدنبال آن به صفوف انقلابیون جبهه خلق برای آزادی عمان پیوسته است.
٭ عمان ـ شهادت یکی از رهبران انقلاب عمان: جبهه آزادیبخش عمان اعلام داشته است که رفیق مبارز علی الهنائی معروف به احمدعلی عضو کمیته مرکزی اجرائی جبهه در روز ۱۴ آبان ماه جاری همراه با دو تن دیگر از رزمندگان جبهه در یک درگیری با نیروهای دشمن در منطقهای در شمال عمان به شهادت رسیدهاند جبههی آزادیبخش عمان در بیانیهای دربارهی این درگیری میافزاید که درگیری در جریان اجرای یک عملیات نظامی بسیار مهم در داخل عمان به وقوع پیوسته است. متعاقب این عملیات که منجر به شهادت رفیق احمدعلی گردید. رژیم مزدور قابوس دست به اقدامات وسیع پیگرد و دستگیری در شهرها زده است.
ـ نمونهای از حمایت مردم از پیشگامان مسلح خویش: از آن زمان که سازمانهای انقلابی مسلح بوسیله عمل انقلابی خویش و بروز کارآئی و خلاقیت خود نمونههائی از قدرت فناناپذیر خلق را در برابر قضاوت خلق قرار دادند، خلق ما نیز متقابلاً بیش از آن که گروهها و سازمانهای انقلابی انتظارش را داشتند، حمایت مادی و معنوی خویش را در اختیار پیشگامان مسلح خود قرار داده است. آنچه از حمایت مادی بتوان بعنوان شاهد این گفته عرضه کرد چیزی فراتر از این نمیتواند باشد که به بقا و گسترش و تکامل روزافزون سازمانهای انقلابی در سراسر کشور و همچنین این حقیقت که این امر علت اصلیاش چیزی جز حمایت مادی و معنوی خلق نمیتواند باشد توجه کنیم.
در زیر اعلامیهای را که بنام «جبنش اصناف روشنفکر ایران» به مناسبت بزرگداشت خاطره شهادت چهار تن از فرزندان انقلابی راستین خلق، به میزان قابل توجهی در ایران پخش گردیده است بعنوان نمونهای از حمایت معنوی مردم از پیشگامان مسلح خویش میخوانید. از انتشار این اعلامیه چند ماه میگذرد ولی ما به منظور انعکاس نمونهای از حمایت بیدریغ خلق از پیشگامان مسلح خود قسمتهائی از این سند را پخش میکنیم، در شمارههای آینده نمونههای بیشتری از این اسناد را منتشر خواهیم کرد.
بنام خدا و بنام خلق ستمدیده ایران
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتا بل احیاءً عند ربهم یرزقون
مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شدند مردهاند بلکه در حقیقت زندهاند و به بهرهمندی نزد پروردگار خویش ادامه میدهند
خلق ایران خاطره چهار تن از شهیدان سی فروردین۵۱ را با قلبهای جریحهدار خویش جاودانه میدارد. امپریالیستهای بینالمللی به کمک رژیم دستنشانده و جنایتکار پهلوی سالهاست که به غارت و تجاوز به منابع اقتصادی ـ فرهنگی و اخلاقی ما پرداختهاند. کشور ما با وجود منابع عظیم نفت و سایر معادن سرشار زیرزمینی در ردیف کشورهای فقیر و عقبمانده جهان است و علیرغم تبلیغات وسیع رژیم که هر روز دم از پیشرفت و رسیدن به مرز تمدن بزرگ میزند هر روز شاهد بدبختیها و مشکلات تازهای هستیم. رژیم بوسیله توسعه شبکه رادیو و تلویزیون و تبلیغات روزنامهها و جرائد و سینما که نقش تخدیرکننده افکار عمومی را به عهده گرفتهاند به کوشش زیاد به تبلیغ فرهنگ سرمایهداری و توسعه فکر مصرف مشغولند و بدین ترتیب مردمی که از تهیه مایحتاج اولیه زندگی ناتوانند بسوی مصرف هرچه بیشتر تولیدات سرمایهداری سوق میدهند. رژیم ننگین آریامهر هر روز کلام تازهتری در راه وابستگی هرچه بیشتر ایران به کشورهای استعماری برمیدارد. سرمایهگذاریهای کلان سرمایهداران بیگانه در قسمتهای مختلف صنعتی و کشاورزی موجب بهرهکشی هرچه بیشتر آنها از خلقهای ستمدیده ایران شده است.
شاه جنایتپیشه با قانون ضدانقلابی و ضددهقانی تقسیم اراضی و همچنین ملی کردن آبها و مراتع به سود دربار موجبات تسلط روزافزون سرمایهداران و بانکداران داخلی و خارجی را بر کشاورزان و دامداران مملکت فراهم کرده است که نتایج شوم آن عبارتست از فلج شدن دامداری و کشاورزی و تولید مواد غذائی و هجوم بیش از پنج میلیون از روستائیان جوان و بیکار بسوی شهرها و قحطی و کمبود مواد غذائی و ترقی سرسامآور قیمتها مواد خوراکی که طی سالیان دراز تولید میکردیم و حتی به کشورهای دیگر صادر مینمودیم، از گندم، روغن، کره، پنیر، قندوشکر گرفته تا سایر مواد از قبیل سیمان و غیره را از خارج وارد میکنیم.
بر اثر ضربههای سختی که آریامهر منفور بر دهقانان ایران زده تولیدات کشاورزی ضعیف شده و با فشارهای مختلفی که بر آنها وارد آورده عدم تأمین نیازهای اولیه آنها موجب گشته هزاران روستائی از دهات خود فرار کرده و به نقاط و شهرهای دیگر کوچ کنند که این خود مشکلات جدیدی از قبیل بیکاری، تمرکز جمعیت در شهرها و کمبود مسکن و مواد غذائی را فراهم کرده است.
رژیم کثیف آریامهر برای منحرف کردن افکار عمومی و برای اینکه مردم متوجه علت اصلی محرومیتها و رنجها نگردند و دامن آلوده خود را نیز پاک سازد و برای غارت بیشتر خلقها علاوه بر مالیاتهای سنگین و کمرشکن که از طبقه ستمدیده و ضعیف جامعه میگیرد پدیده تازهتری را نیز تحت عنوان اتاق اصناف بوجود آورده و با انداختن گناه قحطی وگرانی که ناشی از سیاست شوم خود او در کشاورزی و دامداری است گناه را به گردن کاسبهای بیچاره انداخته و آنها را عامل اصلی این نابسامانیها معرفی میکند و اتاق اصناف با حمایت دادگاههای نظامی و گرفتن جریمههای سنگین نقدی و زندانی نمودن آنها فشار خود را بر طبقات پائین اجتماع تشدید کرده است. ترقی قیمتها تا ۴۰ و ۶۰ درصد و در پارهای از اجناس تا سه برابر قیمت تحدید زندگی مردم است در رخسارهی مردم آثار رنج و بیماری […] محرومیت و سوءتغذیه و کمبود مواذپد غذایی و… آشکار است و [….] نفر از مردم ستمدیده ما از سرما و [؟؟؟] تلف شدند و صدها نفر بر اثر مخروبه بودن خانههای خود زیر آوار رفتند و کشته شدند. در فروردین گذشته مردم غرب دچار سیل و بیخانمانی شدند و مزارع آنها زیر آب رفته و صدها نفر از آنها کشته و زخمی شدند. سالهای سال است که مرتب مردم خوزستان در دچار سیل میشوند و خسارات و تلفات سنگین میدهند و همهساله دولت وعده سدسازی و سیلبند میدهد. ای لعنت بر آریامهر دزد!!
با وجود اینهمه مشکلات طاقتفرسا هر سال میلیاردها دلار خرج خرید سلاحهای خارجی و سایر بودجههای سنگین نظامی مینماید و این خود علاوه بر کمک و رونق دادن به بازارهای کشورهای استعماری در جهت ژاندارمی منطقه برای امپرپالیستها و سرکوبی خلقهای منطقه میباشد. کمک و همکاری دولت ایران با رژیم خائن ملکحسین برای کشتن هزاران فلسطینی در سپتامبر سیاه و ارسال کمک به اسرائیل و مخالفت و کارشکنی در اعتصاب اعراب مبنی بر ارسال نفت و کارشکنی و جبههگیری در مقابل علیه اعراب مبنی بر مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم و همکاری و کمک با ارتجاعیون منطقه و همچنین لشکرکشی به عمان و سرکوبی خلق ظفار و فرستادن کمک به اتیوپی برای کشتن انقلابیون مسلمان اریتره و کمک به پاکستان برای سرکوبی خلق بلوچ و جبههگیری در مقابل خلقهای انقلابی جهان همه و همه از نقش تجاوزگرانه و ژاندارمی آریامهر خونخوار است.
از نظر فکری نیز کشور ما عقب نگهداشته شده و دشمن از طریق رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامهها و مجلات و کتابهای درسی افکار عمومی را تخدیر و منحرف کرده و از جهش فکری خلق جلوگیری میکند. کشور ما از نظر انتشار کتابهای مفید و نشریات و سخنگویان مسئول و متعهد کاملاً سانسور است و نمیگذارند مردم آگاه شوند. جوانان روشن و مجاهد ما را به زندانهای طویلالمدت و اعدام میکشانند شماره زندانیان و شهداء ما وحشتناک است زندانها از عزیزترین و پاکترین جوانان روشنفکر خلق پر است. اخلاق جامعه ما اکنون به فساد کشانیده شده است اسلام آریامهر که صدبار بدتر از اسلام یزید و پدر تاجدارش معاویه است رواج یافته و بدینوسیله مردم مستعضف ما را تحمیق میکنند.
آری خونی که در سی فروردین ۵۱ از عزیزان خلق ناصر صادق ـ علی باکری ـ محمد بازرگانی ـ و علی میهندوست به زمین ریخت توانست اندکی از زنگاری را که اسلام به خود گرفته بود پاک سازد و اثبات کند که تنها راه از بین بردن زنگار خون است (توجه شما را به متن دفاعیان آنها جلب میکنیم) و اکنون نوبت من و توست که این راه را بپیمائیم. اکنون که خلق معتقد گشته که تنها راه منطق زور است و باید با منطق زور به جنگ کسی رفت که جز زور چیز دیگری نمیفهمد. باید متشکل شد و مبارزه مخفی را پیش گرفت و با اصول علمی جنگ چریکی برای گرفتن حق خویش به پیش تاخت.
اکنون کسانی که مسئولیت جهاد مسلحانه آزادیبخش را بر دوش خویش احساس میکنند باید از مبارزات علنی و بیانضباطی امنیتی و جاروجنجالهای بیهوده که جز لورفتن و از بینرفتن نیروها چندان سود دیگری ندارد دست کشیده و بسوی مبارزات مخفی و تشکیلات روآورند و در راه آمادگی و سازندگی خود برای نابودی دشمن بکوشند.
اذن للذین یقاتلون بانَّهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر (اجازه جهاد و کشتن ظالمان و ستمکاران داده شد زیرا مردم از دشمن ستم کشیدهاند و خداوند به حمایت و یاری خلق قادر است).
درود گرم بر شهدا و مجاهدین خلق ایران
شکوفاتر باد جنبش مسلحانه خلقهای تحت ستم و استثمار
مرگ و نفرت بر امپریالیسم و صهیونیسم و سگ زنجیریشان آریامهر خونخوار
«جنبش اصناف روشنفکر ایران»