هدف روحانیون از مبارزه اخیر
مسلمانان با ایمان، هموطنان گرامی!
همه میدانیم هیئت حاکمه فعلی مملکت باسانسور شدید مطبوعات و قبضه کردن تمام وسائل تبلیغاتی حق هرگونه اظهار نظر ا در مسئلی که مربوط به حیات و سرنوشت این ملت است از آنان سلب کرده و برخلاف تمام قوانین جهانی و اصول انسانی این دستگاهها را که از خون دل این ملت رنجدیده تهیه شده در جهت تحمیل مقاصد شوم خود که در غالب فریبنده اصلاحات ریخته شده بکار انداخته و برای پیشرفت این مقاصد از هرگونه تهمت و افتراء دروغ پردازی، اهانت باشخاص و مقامات محترم، تحریف حقایق، صحنه سازی، بزرگ جلوه دادن موضوعات بسیار کوچک و پیش پا افتاده، کوچک کردن جنبشها و نهضتهای عظیم، پروا ندارد.
بنابراین جای تعجب نیست که در چنین محیط خفقان آوری هنوز عدهای در داخل یا خارج مملکت از ماهیت و هدف اصلی مبارزه روحانیون ایران علیه دستگاه هیئت حاکمه فعلی بیخبر بمانند.
منظور از نشر این اعلامیه همین است که هدف این مبارزه مقدس و ریشه دار ملی و مذهبی را دور از هرگونه تعصب و گزاف گوئی روشن سازیم. امیدواریم خبرگزاریهای داخلی و خارجی بنام حفظ حقوق ملت ایران و احترام بآزادی بیان و عقیده، تا آنجا که قدرت دارند صدای ما را بگوش مردم جهان برسانند و هدف نهائی روحانیت را از این مبارزه تشریح کنند.
بطور کلی روحانیت از این مبارزه پی گیر سه هدف اساسی دارد:
۱ـ مبارزه با قانون شکنی
هیئت حاکمه و زمامداران فعلی ایران کمترین ارزشی برای قوانین مملکتی و حتی برای «قانون اساسی» قائل نیست و هر روز به بهانه کودکانهای دست به حمله تازهای علیه قانون اساسی و سایر قوانین میزند. برخلاف صریح قانون اساسی که قوه مقننه و مجریه و قضائی را از هم تفکیک کرده این حکومت غاصب در تمام شئون مملکتی دخالت کرده و با تصویبنامههای خلق الساعه و رسوا هر ساعت بدلخواه خود قانون تراشی میکند. قانون اساسی را به میل خود تفسیر مینماید و قسمت عمده بیت المال مملکت را در راه تحکیم پایههای لرزان حکومت خود و توسعه سازمانهای جاسوسی خرج میکند و بصورت فعال مایشاء بدتر از زمان استبداد مقاصد شوم خود را بر بیست میلیون نفر تحمیل میکند.
ادامه این وضع نه تنها استقلال و اقتصاد مملکت را بخطر میاندازد بلکه از نظر مذهبی و دینی هم وضع بسیار خطرناکی بوجود میآورد زیرا هر لحظه بیم آن میرود که حملات تازهای علیه مقدسات اسلام و مذهب رسمی مملکت شروع شود. لذا روحانیت مبارزه اخیر خود را از موقع شروع «رفراندوم قلابی» که صدها بار از انتخابات رسوای تابستانی و زمستانی گذشته رسواتر و ساختگی بودن آن روشنتر از آفتاب بود آغاز کرد. و قابل توجه اینکه در تمام اعلامیههائی که از طرف علما اعلام و مراجع روحانیت انتشار یافت روی این جمله به طور قاطع و صریع تکیه شده بود که فتح باب این رفراندومها قانون اساسی و کلیه مقدسات مملکت را تهدید به نابودی میکند.
روحانیت نمیتواند در مقابل این صحنه سازیهائیکه بنام قانون صورت میگیرد و استقلال مملکت و مذهب بلکه همه چیز را بخطر میاندازد خاموش بنشیند گواینکه تحت عنوان فریبنده «اصلاحات» هم باشد. زیرا عنوان اصلاحات کوچکترین تغییری در ماهیت این خرابکاریها و قانون شکنیها نمیدهد. براثر همین قانون شکنیهاست که روحانیت امروز کمترین آزادی برای نشر حقایق اسلام از طریق بیان و قلم ندارد و همان طوریکه همه میبینیم تمام مجالس دینی و نشریات مذهبی حتی نامهها و تلگرافات روحانیون شدیداً تحت کنترل قرار گرفته است. روحانیت چگونه میتواند ساکت بنشیند.
هیئت حاکمه فعلی کار قانون شکنی را بجائی رساند که یک مشت اراذل و اوباش و چاقوکش حرفهای را برجان و مال مسلط ساخته و ازهرگونه تجاوز آشکار و علنی به حقوق و آزادیهای مردم مسلمان خودداری نمیکند.
روز روشن به مدرسه فیضیه قم مرکز ثقل روحانیت ایران در مجلس سوگواری حضرت امام صادق (ع) ریخته و با سنگ و چوب و دشنه سرودست طلاب علوم دینی را شکسته صحن مدرسه را از خون بیگناهان رنگین میسازند «غارت میکنند» «آتش میزنند» «میکشند» «مجروح میسازند» و بالاخره تحت حمایت علنی مأمورین انتظامی وحشیانهترین کارها را انجام میدهند. هم اکنون عده زیادی از افراد بیگناه «علماء و طلاب علوم دینی» استادان دانشگاه و دانشجویان، تجار و اصناف بازار و طبقات دیگر در سیاهچالهای زندان بسر میبرند. یکروز درب مغازههای مردم را به کمک همین مزدوران پلید و درنده میشکنند تا از اعتصاب که در تمام دنیا آزاد است جلوگیری کنند روز دیگر با سرنیزه مأمورین انتظامی از باز کردن مغازهها و مشغول شدن به کسب و کار که بدویترین حق اجتماعی، حتی در اقوام عقب افتاده و نبمه وحشی است «برای گرفتن انتقام وحشیانه از اعتصاب کنندگان» جلوگیری میکنند. روحانیت چگونه میتواند این همه خودسری و خودکامگی هیئت حاکمه و تجاوز آشکار به تمام حقوق ملت مسلمان را که تمام برضد اصول اسلامی است ببیند و خاموش بنشیند.
۲ـ مبارزه علیه تقویت اقلیتهای ضد اسلامی
هیئت حاکمه فعلی برای جلب نظر اربابان خود دست به اقدامات وسیعی برای تقویت و حمایت دولت پوشالی اسرائیل که بزرگترین پایگاه دشمنان اسلام و عامل استعمار در خاورمیانه محسوب میشود زده و با خرید اجناس و استخدام کارشناسهای اسرائیلی و مبادله هیئتهای مختلف به آنها کمک میکند و «بهائیان» که دلالان اسرائیل در مملکت ما هستند (فراموش نکنید حیفا و عکا مرکز بهائیان از شهرهای معروف اسرائیل است) در دستگاههای حساس مملکت رخنه کرد، و روز بروز بر نفوذ آنها در تمام قسمتها «مخصوصاً دستگاههای تبلیغاتی» حتی گفته میشود در هیئت دولت زیادتر میگردد.
این اقدامات بقدری زننده و رسواست که دولتهای اسلامی دولت ایران دلال اسرائیل و محله ایرانیان را در بعضی از کشورهای عربی منطقه اسرائیل معرفی میکنند، روحانیت هرگز نمیتواند این ننگ بزرگ را برای مسلمانان ایران بپذیرد و نفوذ عمال صهیونیسم و دلالان آنها یعنی بهائیان را در مملکت خود تحمل کند.
۳ـ دریدن ماسک اصلاحات دروغی
روحانیت علی رغم تبلیغات مضحک و سرتاپا دروغ دستگاههای تبلیغاتی دولتی با مالکیتهائی که از راه غصب املاک مردم و از طریق ستم و تضییع حقوق رعایا و نپرداختن حقوق شرعی بینوایان بوجود آمده میجنگد. نه تنها با این املاک که از راه نامشروع بوجود آمده مبارزه میکند بلکه با سرمایههای بزرگ دیگری هم که از راه ظلم و ستم وتجاوز به حقوق مردم جمع آوری شده و الان در بانکهای خارجی متمرکزاست میجنگد. روحانیت اجازه میدهد که (تحت نظر مراجع روحانی۹ املاکی که به زور و ظلم از رعایا گرفته شده یا معادل حقوق دیگری که از آنها تضییع گردیده، یا معادل حقوق شرعی (زکوه و خمس) که حق طبقات محروم و بیت المال است بلاعوض از مالکین بزرگ گرفته شود. و دست آنها از اراضی – مواتی که بدون موازین «احیاء» دست روی آن گذاردهاند کوتاه گردد و بلاعوض به دهقانان واگذار شود. ولی باز تاکید میکنیم این کار باید زیرنظر افراد صالح و بااجازه مراجع روحانی صورت گیرد نه بدست آنهائی که خود در ردیف فئودالهای درجه اول هستند و دستشان تا موفق در خون دهقانان و طبقات زحمتکش فرورفته است.
اساساً اگر تزهای اسلامی در مورد مالکیت زمین و غیرزمین رعایت میگردد و حقوق شرعی طبقات زحمت کش و محروم پرداخته میشد مالکیت در مملکت ما باین صورت درنمیآید. الان هم برای حل این مشکل راهی جزبکار بستن دستورات اسلامی در مورد مالکیتهای بزرگ نیست (برای اطلاع از جزئیات احکام غصب و اراضی موات و حقوق شرعی بیت المال و طبقات محروم اجتماع به کتب فقهی مراجعه شود)
کاری را که هیئت حاکمه فعلی بنام اصلاحات شروع کرده ثمرهای جز صف آرائی مردم در برابر یکدیگر و ایجاد دشمنی در میان طبقات «گسستن پیوندهای اجتماعی و هرج ومرج» ویران ساختن زمینهای آباد و پائین بردن سطح کشت و قحطی مصنوعی و بالاخره احتیاج بیشتر به دولتهای استعماری و تحکیم سلطه آنها بر این ملت محروم و رنجدیده نداشته است!
هیئت حاکمه فعلی در تبلیغات مضحک خود علیه روحانیون میگوید: آنها باتز تقسیم اراضی بخاطر موقوفاتی که در دست دارند مخالفت میکنند. راستی خندهآور است موقوفات همه در دست دولت میباشد و اگر سوء استفاده هائی در اراضی موقوفه صورت میگیرد همه بازدو بند اداره اوقاف و زیرنظر اوست. موقوفات قائنات که مبالغ بسیار هنگفتی است در اختیار آقای نخست وزیر است موقوفات بزرگی مانند موقوفه آستان قدس در بست در اختیار خود هیئت حاکمه میباشد شما با هر یک از طلاب علوم دینی که در قم تحصیل میکنند میخواهید تماس بگیرید و تمام دفاتریکه مراجع قم دارند و شرح درآمد آنها برای اداره حوزه علمیه درآن ثبت است بیائید و از نزدیک تماشا کنید (ببینید آیا حتی یکشاهی از پول موقوفه در آن وجود دارد) ما حاضریم خبرگزاریهای خارجی بیایند و از نزدیک این مطلب را ببینند و دروغ این هیئت حاکمه دورغ ساز را با مدارک زنده اثبات کنند.
میگویند روحانیون از فئودالها پشتیبانی میکنند. شما بیائید تحقیق کنید آیا هرگزیکشاهی از یکی از مالکین بزرگ و فئودالها به قم رسیده و آیا هرگز یکی از آنها را مردم در حضور مراجع روحانی دیدهاند همه میدانند هزینه سازمانهای دینی عموماً وسیله طبقه سه و تا اندازهای طبقه دو اداره میشود و چیزی که حتی یک مصداق هم ندارد کمک مالکان بزرگ به سازمانهای دینی است.
میگویند چرا موقعیکه مالکان بزرگ و فئودالهل به ناموس و جان ومال مردم محروم دهات تعدی میکردند روحانیون خاموش نشستند. راستی حیرت آور است. این سئوال را ما باید از آنها بکنیم. شما که تمام قدرتها را قبضه کردهاید و بساط فعال مایشائی را گستردهاید و سالهاست براین مردم بزور حکومت میکنید چرا خاموش نشستید؟! وظیفه ما گفتن و اعتراض بود ما در منابر گفتیم و در کتابها نوشتیم و به ستمگران تذکر دادیم و از عذاب دردناک خدا در این جهان برحذر داشتیم. اما شما آیا تازه متوجه شدهاید که جنین جنایاتی صورت گرفته یا قبلا هم میدانستید؟ در هر دو صورت شما محکومید. آری شما بودید که همیشه فئودالها را به مجلس میفرستادید و کاخهای ظلم و ستم آنها را با کرسیهای وکالت محکم میکردید. گویا همه اینها را از یاد بردهاید و تازه چیزی هم از ما طلبکار شده اید. نقشه جدید شما را هم خواندهاند. شما میخواهید تمام قدرتهای پراکنده اهریمنی فئودالها را یکی بر خودتان جمع کنید و همان بلائی را که فئودالها بسر مردم بینوای دهات میآورند و مانند گوسفندان آنها را به ماشینها ریخته و پای صندوق رأی میآورند. شما میخواهید همین کار را بکنید. چنانچه نمونه آنرا در رفراندوم کذائی دیدیم و برای مجلس آینده هم همین را در نظر گرفته اید. آری حکومت فئودالیته وسیع شما بدرجات از حکومت فئودالها خطرناکتر است.
اما درمورد زنها
هیئت حاکمه اگر سنگ طرفداری از حقوق بانوان را به سینه میزند بطور قطع باین مطلب ایمان ندارد و کوچکترین احترامی برای حقوق زنان قائل نیست بدلیل اینکه عملا تاکنون هرگز این حق را بمردها ندادهاند که در سرنوشت خود در انتخاب وکلای مجلسین و در سائر شئون کشور خویش دخالت کنند. کیست که نداند همیشه فرمانداران مزدور وکلای مجلسین را مطابق لیستی که هیئت حاکمه قبلا در اختیار آنها گذارده انتخاب و صندوقهای رای را بصورت مفتضحی از آراء قلابی پر میکردهاند چنین هیئت حاکمهای دلش برای حقوق زنها سوخته باشد؟
عنوان کردن مسئله آزادی زنها در حقیقت برای پرده پوشی روی جنایتهائیست که بنام آزادی انجام میدهند. تازه اگر انتخاباتی صورت گیرد و زنانی به مجلس بروند مسلماً از همان قماش هزار فامیلی خواهند بود که مردهای آنها سالیان دراز خون این مملکت را مکیده و حالا که خودشان به پشت صحنه رفتهاند زنانشان را بروی صحنه فرستادهاند. یک مطالعه اجمالی در وضع گردانندگان فعلی جمعیت هائیکه بنام زنان تشکیل شده این مطلب را بخوبی روشن میسازد. و بفرض اینکه زنان دیگری بمجلس فرستاده شوند در محیطی که نوددرصد آن بیسواد و از جریان سیاسی بکلی دورند و سرگرم زندگی پریشان خانوادگی خود هستند. جز اینکه آلت اجرای مقاصد شوم سیاسی و بازیچه هوسرانیهای عدهای گردند نتیجه دیگری نخواهد داد.
روحانیت معتقد است اگر مجلسی صحیح از مردها مطابق خواست و اراده خود مردم تشکیل شود و طبق قانون اساسی پنج نفر از روحانیون و دانشمندان دینی مطلع از اوضاع روز درآن شرکت داشته باشند مصالح تمام افراد از زن ومرد بطور مسلم تامین خواهد شد. چنانکه در ممالکی مانند سویس چنین کردهاند. آیا آنها تاکنون یک مرتبه هم این مطلب را باین صورت آزمایش کرده اند؟ البته نه.
قابل توجه اینجاست که هیئت حاکمه فعلی که خود نمونهای از کثیفترین دستگاههای ارتجاعیست روحانیت را بارتجاع نسبت میدهند در حالیکه حکومت زور و سرنیزه، ترور و وحشت که تمام آزادیها را از مردم سلب کند و حق قانگذاری را در اختیار چند مغز کوچک ناتوان قرار دهد و مملکت را در آستانه ورشکست سیاسی و اقتصادی بکشاند از ارتجاعترین طرز حکومتهاست و سالیان دراز است که دنیا فاتحه آنرا خوانده ولی این مرتجعین رسوا که آثار ارتجاع از سرتاپای آنها میبارد با کمال وقاحت این نسبت را به روحانیت میدهند.
اینها بجای اینکه فکری بحال این ملت بینوا، رکود بازار، وضع بد کشاورزی، بیکاری روزافزون، وضع بد فرهنگ و بهداری کنند شبانه روز با اجراء برنامههای تبلیغاتی و انداختن گناه خود بگردن دیگران و وعدههای توخالی وقت مردم و سرمایه مملکت را برباد میدهند. روحانیت چگونه میتواند ساکت بماند. این بود هدفهای روحانیت از مبارزه اخیر.
درود بر مردان مجاهد و فداکار و واقع بین