گزارش جلسه پرسش و پاسخ دکتر ابراهیم یزدی
در دانشگاه شهید چمران اهواز
پس از ایراد سخنرانی در این دانشگاه
در روز دوشنبه ۲۶ بهمنماه دکتر ابراهیم یزدی، همراه امام در پاریس، عضو شورای انقلاب، وزیر خارجهی دولت موقت و دبیر کل نهضت آزادی ایران در مراسمی در دانشگاه شهید چمران اهواز پیرامون انقلاب اسلامی به سخنرانی پرداخت.
این مراسم به دعوت شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز در مکان آمفیتئاتر دانشکدهی مهندسی این دانشگاه برگزار گردید.
پس از پایان این مراسم، دکتر ابراهیم یزدی در جلسهی پرسش و پاسخی با حضور خبرنگاران و دانشجویان حضور یافت که گزارش آن پیش روی شماست.
ضرورت تشکیل جبهه اصلاحات و معرفی یک کاندیدای واحد
دکتر یزدی در جواب به اولین پرسش این مراسم پیرامون معرفی یا عدم معرفی کاندیدای مستقل از سوی نهضت آزادی ایران گفت: در مورد انتخابات، نهضت آزادی ایران در مرحلهی اول همواره بر طرح مطالبات مردم تاکید میکند و خواستار فراهم آمدن شرایط مقدماتی جهت برگزاری انتخاباتی آزاد و پرشور است. در مرحلهی دوم ما میگوییم که هر کاندیدا باید برنامههای خود را معرفی کند که این برنامه باید متناسب با زمان حال و شرایط کنونی جهان باشد. در مرحلهی سوم کاندیدای مورد نظر باید به مردم بگوید که چگونه میخواهد به برنامههای خود عمل کند، با توجه به تجربهی آقای خاتمی که در این مرحله با مشکل مواجه شد، این مرحله بسیار مهم است.
به طور کلی نهضت آزادی ایران معتقد است که جنبش اصلاحات علیرغم اینکه قوهی مجریه را در اختیار داشت و در دورهی ششم قوهی مقننه را هم در اختیار داشت به این دلیل با شکست مواجه شد که رهبری معینی نداشت. آقای خاتمی رئیس جمهور اصلاحات بود ولی هیچگاه رهبری اصلاحات را نپذیرفت. نمایندگان سابق مجلس هم هیچگاه چنین نگاهی به جنبش اصلاحات نداشتند. در حقیقت رهبری یک جنبش با رئیس جمهور یک جنبش بودن متفاوت است. پس به نظر میرسد در این زمان برای پیش برد فرایند اصلاحات مبرمترین نیاز ما این است که جنبش اصلاحات دارای یک رهبر شود. اما این رهبری نمیتواند به صورت فردی باشد زیرا در میان افرادی که هستند کسی که بتواند جامع و کامل باشد و همه آن را بپذیرند وجود ندارد، هیچ حزب و گروه واحدی هم نمیتواند به تنهایی رهبری جنبش را بر عهده بگیرد، نه نهضت آزادی ایران و نه هیچ حزب دیگری، بنابراین باید یک جبههی فراگیر از همهی نیروهای دموکرات، مردم سالار و اصلاحطلب (چه آنهایی که درون حاکمیت بودهاند و چه آنهایی که نبودهاند) تشکیل بشود.
این جبههی فراگیر با ۲ معیار باید حرکت کند: اول اینکه منشور خود را مشخص کند، یعنی توافقی مکتوب شکل بگیرد که در چه چارچوبی میخواهند کار کنند و دوم اینکه، روابط خودشان را در این ائتلاف شفاف کنند. به محض تشکیل این جبهه و توافق گروهها، دیگر مهم نیست که چه کسی از این جبهه میخواهد به عنوان رئیس جمهور کاندیدا بشود و این قضیه فرع بر مسئله است. اما در صورتی که این جبهه تشکیل نشود، هر کاندیدایی از اصلاحطلبان هم که بیاید و پیروز بشود باز هم این رئیس جمهور شکست خواهد خورد و شرایطی بهتر از آقای خاتمی نخواهد داشت این درست است که آقای خاتمی فضای اجتماعی و سیاسی ایران را تغییر داد و در این راستا خیلی کارها انجام داد ولی وی موفق نشد به همهی وعدههای خود جامهی عمل بپوشاند. به هرحال ما به دنبال موضوع تشکیل جبهه هستیم، که در صورت تشکیل آن، این جبهه است که باید بگوید چه کسی کاندیدا بشود.
معرفی کاندیدا از سوی نهضت آزادی
یزدی در ادامه افزود: این مطلب که از سوی خودمان کاندیدایی را معرفی کنیم، هنوز تصمیم نگرفته ایم.کاندیدای نهضت طی بیانیه رسمی نهضت آزادی اعلام خواهد شد.
اما به طور حتم اگر ما کاندیدایی را معرفی کردیم، آن کاندیدا باید برنامهی خود را ارائه دهد و باید اعلام کند که چگونه میخواهد برنامههای خود را محقق سازد.
نهضت آزادی ایران به رویکرد حزبی معتقد است
همراه امام در پاریس در جواب این سئوال که: آیا با توجه به تجربهی ۸ سالهی اصلاحات و شفافتر شدن فضای سیاسی، نهضت آزادی همچنان به رویکرد جبههای به جای رویکرد حزبی معتقد است، اظهار داشت: نهضت آزادی ایران به رویکرد حزبی معتقد است و این منافاتی با تشکیل جبههی گسترده ندارد. جبهه باید مرکب از سازمانهای شناسنامهدار باشد، در کشوری مثل ایران که دوران انتقال تاریخی را میگذراند، تنوع افکار و اندیشهها یک امر طبیعی است، ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که تنها یک حزب واحد با یک ایدئولوژی و پلات فرم واحد وجود داشته باشد، تنوع، ویژگی بارز جامعهی ماست. بنابراین احزاب گوناگونی وجود دارند، این احزاب در قلمرو کاری خودشان به کار تشکیلاتی و سازمانی میپردازند اما میتوانند در یک امر فراگروهی و ملی به عنوان یک جبهه فراگیر دور هم جمع شوند.
علت شکست اصلاحات
یزدی در پاسخ به این پرسش که علت شکست اصلاحات را چه میدانید، گفت: این که ما بگوئیم جنبش اصلاحطلبی شکست خورد زیرا در مقابل آن ستاد ضد اصلاحات تشکیل شده بود، ضمن اینکه واقعیت دارد اما فرافکنی است. طبیعی است که جنبش اصلاحات دشمنانی دارد، اما نمیشود گفت که علت شکست اصلاحات فعالیت گروههای ضد اصلاحات بود. به نظر من اگر جنبش اصلاحات ضعف درونی نداشت هیچگاه شکست نمیخورد، در ضمن به نظر من مشکل جبههی اصلاحات عدم حمایت مردمی هم نبود. ۲۲ میلیون نفر به آقای خاتمی رای دادند، ضمنا درصد آرای خاتمی در شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک تقریبا یکسان بود. این قضیه نشان میدهد که ناخودآگاهِ جمعی جامعهی ما، در شهر و روستا، ناگهان یک فرمان واحد را صادر کرده است. آن چیزی که جبههی اصلاحات را ناکام کرد آن بود که نتوانست این نیروی بالقوه را به نیروی بالفعل تبدیل کند. یعنی جبههی اصلاحات نتوانست از این ۲۲ میلیون رای حمایت مردمی، در رویارویی با مخالفانش از لحاظ سیاسی استفادهی بهینه را انجام دهد و این به همان دلیلی بود که قبلا هم توضیح دادم، یعنی نبود رهبری در جبههی اصلاحات. البته جبههی اصلاحات اشکالات دیگری هم داشته است. اما اشکال کلیدی، همین مسئلهی نبود رهبری بوده است. به همین دلیل ما معتقدیم اکنون میبایستی در آستانهی انتخاباتِ جدید این جبهه تشکیل شود.
نهضت آزادی ایران به تمام اصول قانون اساسی التزام دارد
یزدی در مورد اعتقاد یا عدم اعتقاد نهضت آزادی به برخی اصول قانون اساسی اظهار داشت: نهضت آزادی ایران به قانون اساسی ایران التزام دارد، التزام به معنی اعتقاد نیست، در یک نظام مدنی و در یک نظام دموکراتیک شما از مردم سئوال نمیکنید که آیا به قانون اعتقاد دارید یا نه، بلکه میخواهید که همه به قانون التزام داشته باشند و ما به همهی اصول قانون اساسی التزام داریم.
جریانات محافظهکار از عملکرد مجلس هفتم رضایت ندارند
یزدی در مورد مجلس هفتم گفت: در این یک سال که از عمر مجلس هفتم میگذرد، خیلی چیزها اتفاق افتاده است و ما نباید این اتفاقات را نادیده بگیریم، از جمله اینکه خیلی از جریانات محافظهکار از کارنامهی این مجلس به شدت ناراحت هستند.
جنبش دانشجویی به دنبال طرح مطالبات صنفی باشد
دبیر کل نهضت آزادی در جواب سئوالی پیرامون جنبش دانشجویی ایران، گفت: جنبش دانشجویی در مقطعی بیش از توان خودش گام برداشت. در همان ۱۸ تیر ما به دوستان دانشجو گفتیم که از دانشگاه بیرون نیایند، در مبارزات سیاسی اصلی هست به نام اصل تحریک، عدهای کمر بر این بسته بودند که جنبش دانشجویی را بزنند و به همین دلیل دانشجویان را تحریک کردند که از خوابگاهها بیرون بروند. البته در میان دانشجوها کسانی بودند که دانشجو نبودند، یا اینکه دانشجو بودند ولی شعارهایی میدادند که نباید گفته میشد. شعارهایی دادند که به نفع جریان مقابل بود. به همین دلیل خیلی مهم است که جنبش دانشجویی بداند چگونه میخواهد عمل کند.
جنبش دانشجویی ایران ۶۰ سال سابقه دارد و در این ۶۰ سال فراز و نشیبهای زیادی داشته است.
اما در وضعیت کنونی توصیهی من به جنبش دانشجویی این است که بخش اعظم نیروی خود را بر کار صنفی متمرکز کنند. دانشجویان ممکن است بسیار سیاسی و فعال هم باشند ولی در این مقطع باید بر روی کار صنفی متمرکز شوند.
در شان دانشجو نبود که به رئیس جمهور توهین شود
ابراهیم یزدی در پاسخ به سئوالی در مورد ماجرای سخنرانی خاتمی در روز ۱۶ آذر در دانشکدهی فنی گفت: تحت هیچ شرایطی در شان دانشجو نبود که به رئیس جمهور توهین شود. از این ماجرا گروههایی که مخالف خاتمی و اصلاحات بودند بیشترین سود بردند، آنها با یک تیر دو نشان زدند، هم خاتمی را کنف کردند و هم دانشجویان را بدنام کردند.
رژیم شاه از اواخر دههی ۴۰ دچار تعادل ناپایدار شده بود
یزدی در قسمت دیگری از صحبتهایش در مورد انقلاب ایران گفت: هنگامی که نظامی مشروعیت خود را از دست میدهد، در شرایطی قرار میگیرد که ما به آن تعادل ناپایدار میگوئیم، ممکن است جامعهای به حالت تعادل ناپایدار برسد ولی سالها در این وضعیت بماند و سقوط نکند. رژیم شاه از اواخر دههی ۴۰ وارد فاز تعادل ناپایدار شده بود اما بلافاصله سقوط نکرد، در وضعیت تعادل ناپایدار، زمانی نظام مستقر سقوط خواهد کرد که نیروی جایگزینِ آن نظام مشخص شود و تا زمانی که این مسئله محقق نگردد این تعادل ناپایدار ادامه خواهد داشت. در ضمن نیروی جایگزین هم ممکن است وجود داشته باشد ولی فاقد مشروعیت و یا شناخت در میان مردم باشد. اگر من بخواهم به شما بگویم که نقش سفر امام به پاریس در سیر حوادث انقلاب چه بود، باید عرض کنم که: نظامی که مشروعیت خود را از دست داده بود و دچار تعادل ناپایدار شده بود با سفر ما به پاریس، ناگهان در سطح ملی و بینالمللی با یک آلترناتیو روبهرو شد. بدین صورت که: آیتالله (امام) خمینی میآید، شاه میرود.
اگر این قضیه اتفاق نمیافتد شاه نمیرفت، به عبارت دیگر تعادل ناپایدار از بین نمیرفت.
ما به اقتصاد بازار اعتقاد داریم
دبیر کل نهضت آزادی ایران در جواب این سئوال که سیاست اقتصادی نهضت آزادی چیست، گفت: سوئد یک کشور سوسیال دموکرات است. ۷۰ سال است که دولت سوئد، سوسیال دموکرات است ولی در سوئد وسایل تولید و توزیع در دست دولت نیست در سوئد تنها توزیع درآمد به صورت عادلانه بر عهدهی دولت میباشد، بنابراین اگر از ما سئوال شود که آیا به اقتصاد سوسیالیستی به معنای دولتی کردن وسایل تولید و توزیع معتقدید خواهیم گفت: نه! اما اگر بگوئید به توزیع عادلانهی درآمدها معتقدید، جواب ما مثبت خواهد بود. من به چنین شیوههایی در اقتصاد اعتقاد دارم.
ضمنا اگر منظور از اقتصاد لیبرالی، اقتصاد بازار باشد، باید بگویم: بله! ما به اقتصاد بازار اعتقاد داریم.
ما اعتقاد داریم که نظام اقتصادی ما باید بر اساس خصوصیتهای خودمان ایجاد شود. مانند ژاپنیها که اقتصادشان را بر اساس ویژگیهای اجتماعی خودشان پایهریزی کردند. باید توجه داشت که فرد ممکن است به لحاظ آرمانی، سوسیالیست یا لیبرال باشد ولی باید در پیریزی سیستم اقتصادی مناسب برای کشورش به این نکته توجه کند که آیا لوازم و شرایط آن در جامعهاش وجود دارد یا خیر.
سیاست خارجی ایران باید منسجم و هماهنگ شود
یزدی در مورد سیاست خارجی ایران گفت: در همه جای دنیا نهادهای مختلف در سیاستهای کلان کشور دخالت میکنند و البته در ایران هم بدین صورت است. بدین ترتیب که در کشورهای مختلف نهادهایی ایجاد میشوند که نیروهای ذینفع در آن جا جمع میشوند و به همکنشی میپردازند، اما وقتی که سیاستی اتخاذ شد، این نهاد دیپلماسی کشور است که باید آن سیاست را اجرا کند. در حالی که در ایران چنین نیست. یعنی شورای امنیت که جامعترین نهادی است که از همهی طیفها در آنجا حضور دارند، وقتی که سیاستها را اتخاذ کرد نباید خودش هم به دنبال اجرای آن باشد، بلکه باید اجرای آن را به وزارت خارجه واگذار کند، اصلا دلیل حضور وزیر خارجه در شورای امنیت ملی همین است.
آمریکا به ایران حمله نمیکند
یزدی در مورد سیاست آمریکا در مقابل ایران گفت: آمریکاییها به کرات گفتهاند برای حل مسئلهی ایران ۳ راهکار اساسی دارند: سیاسی، اقتصادی و نظامی.
برخی وقتی میشنوند راهکار نظامی، فکر میکنند که آمریکا مثل عراق به ایران حمله خواهد کرد در حالی که این طور نیست و آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد.
راهکار سیاسی آمریکا در مواجهه با ایران به این صورت است که: از نظر سیاسی ۴ مسئله وجود دارد که آمریکا و اروپا در مورد ایران مطرح میکنند ۱-فعالیتهای هستهای ۲-حقوق بشر ۳-تروریسم و ۴-صلح خاورمیانه.
صلح خاورمیانه که ارتباط زیادی با ایران ندارد. در واقع هنگامی که اسرائیل این واقعیت را بپذیرد که در چارچوب قطعنامهی سازمان ملل حاضر شود با فلسطینیها کنار بیاید، یک دولت مستقل فلسطینی تشکیل میشود و چه ایران بخواهد و چه نخواهد صلح ایجاد خواهد شد. آمریکا برای فرافکنی نام ایران را در این قضیه مطرح میکند. ایران هم بارها گفته که هرچه فلسطینیها بپذیرند ما هم قبول میکنیم.
اما مسئلهی تروریسم به حمایت ایران از حماس، جهاد اسلامی و حزبالله لبنان مربوط میشود. اینجا یک اختلاف در تعریف تروریسم وجود دارد. قطعنامهی سازمان ملل در سال ۱۹۸۸ در تعریف تروریسم میگوید: «کسانی که علیه ارتش اشغالگر مبارزه میکنند، تروریست نیستند.» همانطور که مجاهدین افغان که علیه اشغالگران روسیه میجنگیدند تروریست نبودند و حتی آمریکاییها هم به آنها کمک میکردند.
ایران به درستی میگوید: حزبالله لبنان تروریست نیست زیرا جنوب لبنان در اشغال اسرائیل بوده و حالا هم که جنوب لبنان آزاد شده، حزبالله اعلام کرده که ما قصد داریم به عنوان یک حزب سیاسی در لبنان فعالیت کنیم.
اما حقوق بشر و انرژی هستهای مطالب اساسی در سیاست آمریکا و اروپا در قبال ایران هستند.
سیاست آمریکا و اروپا در رابطه با برنامهی هستهای ایران متفاوت است. آمریکاییها میگویند ایران حق انجام هیچگونه فعالیت هستهای را ندارد و باید همهی فعالیتهایش را تعطیل کند در حالی که اروپائیان میگویند: حق طبیعی ایران را برای داشتن فعالیت هستهای صلحآمیز به رسمیت میشناسیم تنها ایران باید چرخهی تولید سوخت برای نیروگاههای خود را متوقف کند و ما نیز طبق قراردادی متعهد میشویم سوخت مورد نیازشان را تامین کنیم.
در مورد حقوق بشر هم باید گفت که این مسئله برای جهان امروز بسیار مهم و حیاتی است و به نظر میرسد بعد از اینکه مسئلهی هستهای ایران تا پایان اسفندماه به نتیجه رسید، آمریکاییها و اروپاییها به صورت جدی بر روی قضیه حقوق بشر متمرکز خواهند شد.
تصویب قطعنامه علیه ایران ایجاد خسارت اقتصادی میکند
ابراهیم یزدی در پاسخ به این سئوال که اگر ایران مطالبات آژانس بینالمللی انرژی هستهای را تامین نکند چه اتفاقی خواهد افتاد، ابراز داشت: ایران اگر با آژانس کنار نیاید، پروندهی ایران به شورای امنیت سازمان ملل میرود و در شرایط کنونی هم هیچ کشوری این مسئله را وتو نمیکند و این همان کار سیاسی است که آمریکاییها در مقابل ایران در سر میپرورانند.
اگر پروندهی ایران به شورای امنیت برود، علیه ایران قطعنامه صادر خواهد شد که این اتفاق باعث بروز خسارتهای اقتصادی عظیمی به ایران خواهد شد که واضحترین نمود آن تحریم صادرات نفت خام است و وقتی به این نکته توجه کنیم که ۸۰% بودجهی کشور ما از صادرات نفت خام تامین میشود، ابعاد این فاجعه مشخصتر میگردد.
ضمنا با تصویب قطعنامه علیه ایران، آمریکا ممکن است دست به عملیات نظامی محدود بزند. بدین صورت که مثلا به وسیلهی ناوگانهای دریایی خود در اقیانوس هند، تنگهی هرمز را ببندد و مانع صادرات نفت و یا ورود کالا به ایران شود.
انتخابات عراق در منطقه تاثیرگذار است
سئوال آخر جلسه در مورد انتخابات عراق بود، یزدی در این زمینه گفت: انتخابات عراق، هم در خود جامعهی عراق اثرگذار است، هم در ایران و هم در کشورهای عربی منطقه.
در انتخابات اخیر، مطابق با پیشبینیها، شیعیان پیروز شدند، شیعیان عراق اعلام داشتهاند که قصد تشکیل حکومت دینی را ندارند و عملا تشکیل یک حکومت سکولار را پذیرفتهاند.
عمدهترین مسئلهی پیش روی مجلس موسسان آینده این است که ساختار حکومت آینده فدراتیو باشد یا نه.
کردها به شدت از ایجاد یک دولت فدراتیو حمایت میکنند در حالی که در مورد این مسئله در میان شیعیان اختلاف نظر و عقیده وجود دارد. به هرحال باید منتظر ماند و سیر تحولات را به دقت زیرنظر داشت.