بیمها و امیدها
علی حسین یوسفزاده
تردیدی نیست که در سال ۹۸ روزهای سختی بر ما گذشت. سالی که اقتصاد ایران بازهم کوچکتر شد و بر خیل بیکاران افزون گردید. سفره مردم خالیتر و انزوای اقتصادی و اجتماعی کشور تشدید شد. اخیرا نیز روابط مالی ما در نتیجه به بنبست رسیدن تعامل با FATF در آستانه ورود به دوره جدیدی از محدودیتها و هزینهها است. اما آنچه اعداد و ارقام به ما نشان میدهد و از شواهد و قرائن پیداست، سال ۹۹ نیز سال آسانی نخواهد بود. ضمن آنکه سایه تحریمها و محدودیتهای جدید بانکی کماکان بر مناسبات اقتصادی سنگینی خواهد کرد، بودجه ۹۹ بودجهای است که از ابتدا امیدی به تحقق آن نبوده و کسری منابع در طول سال ۹۹ سرنوشت محتوم اجرای چنین بودجهای است. نیز آنچه امروز در حال وقوع است و بر نگرانیها میافزاید، کاهش کم سابقه قیمت نفت و رکود اقتصاد جهانی ناشی از پاندمی کرونا است که اقتصاد ایران را بینصیب نخواهد گذاشت. بدیهی است که این دو اتفاق، بر میزان تولید داخلی و میزان تقاضای جهانی برای محصولات پتروشیمی و سایر اقلام صادراتی کشور، تاثیر کاهشی جدی خواهند داشت. از سوی دیگر، میانه سال جدید موعد آغاز به کار مجلسی است که تکمیل کننده تسلط فراگیر بخش سخت قدرت است و تنشهای به مسیر آوردن عقلانیت در عرصه حکمرانی را تشدید میکند. نیز در ادامه تسلط چنین ساختاری، شاید تا مدتها شاهد مجلسی با حضور امثال پروانه سلحشوریها و محمود صادقیها که صدای خانواده زندانیان، صدای خانواده قربانیان و صدای اعتراض ملت ایراناند، نباشیم. اینها بخشی از بیمها بود و و امیدها نیز کم نیستند. جامعه مدنی پویا و رو به رشد که در همه مشکلات اخیر ظرفیتهای خود را به کرات بروز داده است، امیدی جدی و متغیری تعیینکننده در وقایع آتی است. این جامعه مدنی اگر در جایی سکوت کرده است و بر سر حاکمیت فریاد نمیکشد، همانند مقطع فعلی و فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها، استخوان در گلو با سکوتش از دخالت خارجی و فروپاشی اجتماعی اجتناب کرده است. این جامعه مدنی اگر جایی و از مجرای شبکههای اجتماعی، مطبوعات و حتی حضور اجتماعی فریاد کشیده و غیض پرورانده، همانند فشارهای یک سال اخیر بر دستگاه قضا و نهادهای امنیتی در موضوع زندانیان سیاسی- امنیتی، حاکمیت را به تغییراتی و انعطافی هرچند کوچک سوق داده است که طی روزهای اخیر شاهد نمونهای از آن بودیم. در رویارویی با بحران ناشی از پاندمی کرونا نیز باز این جامعه مدنی پویای ما است که حاکمیت را به پاسخگویی و بیان واقعیات وادار میکند و از سویی دیگر به لایههای مختلف مردمی امید داده و در راستای رهایی جامعه از آسیب بیشتر آگاهی بخشی مینماید. این بلوغ جامعه مدنی در حصار محدودیتهایش است که اگرچه نتوانسته اشکال نهادی- صنفی متکامل پیدا کند اما هرجا که امکان بروز داشته موثر و تحول آفرین ظاهر شده است. امید دیگر با ماهیتی نزدیک به مضمون جامعه مدنی، تمدن ماست. روش چگونه زیستن ما. اگر کشورهای توسعه یافته را یک سیستم مدرن مبتنی بر عقلانیت تجربی- نظری اداره میکند که میتواند یک شهروند مهاجر غیرموثر را تبدیل به شهروندی مولد و مفید نماید، گاهی در شرایط تعریف نشده و بحرانی مانند پاندمی کرونا که الگوی از پیش تعریف شدهای برای مدیریت رفتار جمعی وجو ندارد، آن سیستم فقط میتواند نظارهگر غارت فروشگاهها و صف کشیدن برای خرید اسلحه باشد. درحالیکه اینجا و در ایران، در نبود چنان سیستم مترقی حکمرانی، تمدن به دادمان میرسد و متذکر میشود که آرام باشید، این نیز بگذرد. سال ۹۹ را با بیمها و امیدهایی آغاز میکنیم. بیمهایی که جدی گرفتن آنها ما را مواظب، واقع بین، جدی و تلاشگر خواهد کرد و امیدهایی که وجودمان را از سقوط در وادی تسلیم باز میدارد.