دکتر صدر پشت و پناه نهضت آزادی بود
۱۶ اردیبهشت , ۱۳۹۲
دکتر غلامعباس توسلی
دکتر غلامعباس توسلی، پدر جامعه شناسی ایران و عضو شورای مرکزی نهضت آزادی به مناسبت درگذشت مرحوم دکتر احمد صدر حاج سید جوادی از فعالیت های سیاسی و خدمات فرهنگی و حقوقی دکتر صدر می گوید و اینکه بی تفاوت به دنیا و حریص در خدمت به مردم بودند و منزلشان همیشه پناهگاهی بود برای نهضتی ها و جوانانی که دغدغه آزادی وطن داشتند. این گفتگو توسط خانم فرزانه بذرپور صورت گرفته است.
او را شجاع، دانا، صالح و متواضع شناختم
سابقه آشنایی ما به قبل از تاسیس نهضت آزادی می رسد بین سالهای ۳۷ و ۳۹ که من دانشجوی دانشگاه تهران بودم و جلساتی مربوط به انجمن اسلامی دانشجویان با حضور کسانی مانند مهندس بازرگان، مرحوم طالقانی و مرحوم دکتر سحابی و مرحوم صدر برگزار می شد. دکتر صدر آن زمان فعال بودند اما آشنایی نزدیکتر ما مربوط به دوره دوم فعالیت نهضت آزادی در سالهای ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ بود سالی که مرحوم مهندس بازرگان از زندان آزاد شده بودند و فعالیت سیاسی بسیار محدود شده بود و عده ای کارهای چریکی می کردند و نهضت آزادی می خواست خود را بازسازی و بازیابی کند پس جلسات مکرری در منزل مرحوم دکتر صدر برگزار می شد. عصرهای جمعه حدود سی تا چهل نفر از موسسین نهضت و اعضا در آنجا جمع می شدندو مرحوم صدر با آغوش باز استقبال می کردند. در آن جلسات اساسنامه نهضت اصلاح و آیین نامه های تشکیلاتی جدیدی نگارش شد. اعضای زندانی نهضت کم کم آزاد می شدند و به تدریج فعالیت نهضت دوباره از سر گرفته میشد. در این زمان دکتر شریعتی هم در حسیسنیه ارشاد جلساتش آغاز شده بود و کانون های نهضت مستقل از هم اما مرتبط کار می کردند. جلسات اساسنامه توسط دکتر صدر اداره می شد و من ایشان را فردی دانا، توانا، با تقوا، صالح و متواضع شناختم.
در سال ۵۷ در کابینه مهندس بازرگان همکاری مشترکی با آقای دکتر صدر داشتم. ایشان وزیر کشور بودند و رفراندوم جمهوری اسلامی را در ۱۲ فروردین ۵۸ برگزار و انتقال از سلطنت به جمهوری را اعلام کردند و این یکی از درخشنده ترین دوره هایی بود که مردم در آن شرکت فعال داشتند و اعلام شد که حدود ۹۶ تا ۹۸ درصد از مردم در انتخابات به جمهوری اسلامی رای داده بودند.
در شورای مرکزی نهضت هر دو عضو بودیم و ایشان واقعا شجاعانه و با تامل و تانی بسیار مسائل را مطرح می کردند .
بعد از استعفای کابینه مهندس بازرگان در کنگره ها و برخی جلسات دفتر سیاسی و شورای مرکزی شرکت فعال داشتند . در سالهای اخیر و قبل از اینکه نهضت را مجبور به تعلیق و توقف فعالیت کنند، جلسات متعددی در خانه ایشان تشکل می شد و به ویژه بعد از فوت مهندس بازرگان منزلشان کانونی بود که اعیاد و تجلیل از افراد در خانه ایشان انجام می گرفت و در بسیاری از کارها پشت و پناه نهضت بودند.
معولا اعیاد نوروز در منزل ایشان جمع می شدیم و آنجا پناهگاهی شده بود برای نهضت و جوانانی که دغدغه آزادی وطن داشتند.
فراتر از سیاست
ایشان در عین تحصیلات حقوق و دکترای علوم سیاسی، نویسنده، قرآن پژوه و تاریخ دان بودند و از دهه شصت سرپرسی تهیه و تدوین دایره المعارف تشیع را برعهده داشتند و برخی از پیش نویس ها را مرتب خودشان بازنویسی و اصلاح می کردند و فعالیت علمی شان را تا آخر عمر ادامه دادند.
از آنجا که رشته شان حقوق بود همیشه در موضوعات حقوق بشر پیشگام بودند و نهضت هم ایشان را تشویق و ترغیب می کرد تا در فعالیت های حقوق بشری فعالانه شرکت کنند. نماینده نهضت در کانون مدافعان حقوق بشر بودند.
جایزه قلم طلایی از سوی انجمن دفاع از روزنامه نگاران فقط به چند تن اهدا شده و در جلسه ای اهدای قلم طلایی به دکتر صدر من هم حضور داشتم و در آن جلسه این جایزه به دو نفر تعلق گرفت. یکی به مرحوم مهندس عزت الله سحابی که مجله ایران فردا را منتشر کرده بودند و فعالیت مطبوعاتی گسترده ای داشتند و جایزه دوم به مرحوم دکتر صدر حاج سید جوادی اعطا شد. ایشان البته هیچوقت به دنبال عناوین و القاب و جایزه ها نبودند و ساحت ایشان مبرا از این دستاویزها بود و تکلیفی شده بود و نهضت هم تایید کرد و در آن جلسه این قلم اعطا شد. این افتخاری بود برای ایشان و نهضت آزادی و این انجمن که به افراد شایسته ای چون ایشان اعطا کرد.
متواضع با طبعی لطیف
ایشان بی تفاوت نسبت به دنیا و در عین حال حریص به خدمت کردن به مردم بود. شهامت و شجاعت شان در مبارزه به ویژه در دوران شاه با قبول وکالت مرحوم آیت الله منتظری و آقای خامنه ای ستودنی بود. آیت اله خامنه ای در مشهد دادگاهی شدند و مرحوم صدر بارها به مشهد مسافرت کرد تا در دادگاه های آقای خامنه ای شرکت کند. بسیار سعی داشتند کاری انجام دهند که دردی از دردمندان و گرفتاری از فعالین سیاسی حل کنند. آقای صدر همواره در دفاع از فعالان و مبارزان سیاسی دوران شاه پیشگام بودند.
دکتر صدر همیشه با تواضع و فروتنی با کوچک و بزرگ برخورد می کردند. درب خانه شان بر روی همه باز بود، جوانان همیشه منزل ایشان می رفتند و درد دل می کردند و راهنمایی می گرفتند. مرحوم صدر طبع لطیف و روحیه مزاح گویی داشتند و مطالبی درباره شهرشان قزوین و غیره می گفتند و باعث نشاط حاضرین می شد. بسیار خوش زبان بودند و ما را گاهی به باغشان در قزوین دعوت می کردند که هم تفریحی بود و هم جمعی شکل می گرفت که البته گاهی حملاتی حتی به آن باغ و خانه می شد.
نامه های شجاعانه به رهبری
نامه های دکتر صدر خطاب به آیت الله خامنه ای به دنبال آشنایی همان سالها بود و خود را ذی حق می دانستند که خطاب به ایشان نامه نگاری کنند و مطالبی را یادآور شوند که آن نامه ها تاثیراتی هم در جامـــعه داشت. ما تا حدود زیادی انتظار داشتیم که در فوت مرحوم دکتر صدر که از نزدیک می شناختند و شان و فعالیتهای حقوقی شان را می دانستند، پیامی داده و اشاره ای بکنند ولی خوب مسائلی که در دو یا سه سال اخیر رخ داده است مانع از این شد که آقای خامنه ای پیامی در تسلیت مرحوم دکتر صدر صادر کنند.
آرزوهای بی ثمر
خوشبختانه مراسم تشیع جنازه دکتر صدر با آرامش خوبی برقرار بود و افراد زیادی به صورت خودجوش شرکت کرده بودند و تقریبا به نحو مناسبی برگزار شد. امیدوارم در مجلس ختم ایشان هم مشکلی پیش نیاید و با آرامش و در شان آن مرحوم برگزار شود. دکتر صدر آمرزیده هستند و من تنها برایشان طلب مغفرت می کنم و امیدوارم آرزوهای شان در جمهوری اسلامی به ثمر رسد و همانطور که هدف ما بود آینده جمهوری اسلامی هم ختم به خیر شود و آینده مطلبوبی را در پیش داشته باشد.