بخش ششم:
ساختار درونی
فعالیت سازمان یافته نهضت آزادی ایران در خارج از کشور را میتوان در دو دوره مورد بررسی قرار داد: دوره اول از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۰ و دوره دوم از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷.
دوره اول ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۰:
۱. اولین توافقنامه تأسیس نهضت آزادی ایران در خارج از کشور در اردیبهشت ۱۳۴۲ توسط دکتر چمران، دکتر شریعتی، صادق قطبزاده، پرویز امین و دکتر ابراهیم یزدی به امضاء رسید. متأسفانه این توافقنامه در دسترس نیست. اما در مکاتباتی که میان آقای دکتر ابراهیم یزدی با دکتر علی شریعتی در همان سال صورت گرفته است منعکس میباشد. این مکاتبه در مجموعهای از «نامهها» منتشر خواهد شد.
۲. اولین نشست شاخه نهضت در اروپا به ابتکار دکتر شریعتی و پرویز امین در دیماه ۱۳۴۲ در پاریس برگزار شد.
۳. پس از اعلام موجودیت جبهه ملی سوم در ایران، نمایندگان احزاب ملی در خارج از کشور دور هم جمع شدند و جبهه ملی سوم خارج از کشور را اعلام کردند. نمایندگان نهضت در این جبهه فعال بودند.
۴. پس از اعلام موجودیت نهضت آزادی ایران در خارج کشور، اساسنامه سازمان نهضت تهیه و به تصویب شورای مرکزی رسید: متن آن در این بخش آمده است.
۵. اساسنامه تصویب شده، در عمل با مشکلاتی روبرو شده که در سال ۱۳۴۵ بازنگری شد.
دوره دوم از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷:
۱. پس از قطع روابط سازمان مخصوص اتحاد و عمل ـ سماع (گروه ویژه سازماندهی جنبش مسلحانه) با دولت مصر و بازگشت نیروها از مصر، لبنان و عراق به اروپا و آمریکا و ایران، برنامه راهبردی نهضت آزادی ایران در خارج از کشور بر سه محور اساسی متمرکز شد. محور اول، سازماندهی دانشجویان مسلمان در خارج از کشور در انجمنهای اسلامی دانشجویان در آمریکا و اروپا. برنامه اصلی و کلیدی تشکل جوانان دین گرایی، آموزش و تربیت دینی و اخلاقی و نیز آگاهیهای سیاسی بدون سیاست راهبردی در مورد انجمن حفظ استقلال کامل در فعالیتهای اسلامی و فرهنگی و عدم دخالت گروههای سیاسی، از جمله نهضت آزادی در امور انجمنها بود. محور دوم: تجدید سازمان نهضت آزادی ایران به عنوان یک حزب سیاسی ملی ـ اسلامی و محور سوم: کمک به جنبش مسلحانه در داخل ایران.
با بازگشت دکتر چمران به لبنان و برخورداری از امکانات عملی برای آموزش رزمی جوانان داوطلب، امکان گزینش داوطلبان و اعزام آنها به جنوب لبنان فراهم شد. ابتدا اتحادیه انجمنهای اسلامی و دانشجویان در اروپا و به دنبال آن انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا ـ گروه فارس زبان ـ از اوایل سال ۱۳۵۰، شکل گرفتند. در سطح سازمان سیاسی، شوراهای نهضت آزادی ایران در اروپا و آمریکا نیز تشکیل شدند. و کار عضوگیری و آموزش و سازماندهی نیروهای سیاسی ملی ـ اسلامی آغاز شد.
یک شورای سه نفره، مرکب از مسئول عملیات نظامی در لبنان (دکتر چمران)، دبیر شورا در اروپا (صادق قطبزاده) و دبیر شورا در آمریکا (دکتر ابراهیم یزدی) کلیه عملیات را در تمام محورها، بررسی، نظارت و هماهنگ میکرد.
۲. با علنی شدن مبارزات مسلحانه در داخل ایران، شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در خارج از کشور تصمیم گرفت، اولین نشستهای قارهای خود را برگزار کننده اطلاعیهای مبنی بر تجدید فعالیت نهضت در خارج از کشور در ۲۵ خرداد ۱۳۵۰ توسط دبیر شورای مرکزی برای دوستان داخل رسا شده همچنین با دعوت از اعضای نهضت در آمریکا در ۲۳ تیرماه ۱۳۵۰ و اولین نشست در مهرماه ۱۳۵۰ برگزار شد و گزارش آن در همان زمان منتشر شد.
دومین نشست نهضت در آمریکا در اوایل مهرماه ۱۳۵۱ برگزار شد. در این نشست اساسنامه نهضت در خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفت و اساسنامه جدیدی برای واحد آمریکا متناسب با شرایط قارهای آمریکا تدوین و تصویب شد. در این نشست پیامهایی از واحد اروپایی نهضت واصل گردید و پیامهای برای واحد نهضت در اروپا، رهبری نهضت در داخل ایران، آیتاله خمینی (در نجف) ارسال شد وس بخشهایی از مرامنامه نیز مورد بررسی قرار گرفت اما تصمیمی اتخاذ نشد.
۳. با اوجگیری مبارزات و اعتراضات مردمی در ایران از اوایل سال ۱۳۵۰ و اعزام نظار بینالمللی ضرورت معرفی مشخصات سیاسی ـ ایدئولوژیک، انقلابی جنبش مردم ایران بیش از پیش خود را ظاهر ساخت. برای پاسخگویی به این نیاز و کمک به مسئول روابط بینالمللی، تیمی برای انتشارات بینالمللی و دفاعی تشکیل شده شرح وظایف این تیم به تصویب شورای مرکزی رسید و در ۸/۲/۱۳۵۳ به اطلاع اعضا و مسئولین رسید.
۴. در دیماه ۱۳۵۳، نشست فوقالعاده واحد نهضت در آمریکا برگزار شد.
۵. در بهمن ۱۳۵۳، توسعه فعالیتهای تشکیلاتی و سازماندهی نهضت مطرح و به تصویب رسید.
۶. از آنجا که نسل جدید و جوانی به جنبش پیوسته و فعال شده بود، و آگاه ساختن بر سوابق مبارزه و کمک به تکوین هویت تاریخی، یک ضرورت شده بود، تیمی برای تهیه و تکثیر اسناد «مبارزات در داخل و خارج ایران» تشکیل شد. مرکز این تیم در هیوستون (تگزاس) بود و جمعی از دانشجویان با شدت و حرارت به جمعآوری اسناد تاریخی، بهخصوص از منابع در دسترس در کتابخانههای آمریکا پرداختند. گنجینه بسیار خوبی تهیه شد. اسناد نهضت آزادی در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۴ در دو جلد منتشر شد. متأسفانه در آستانه انقلاب، این دفتر توسط عناصر مزدوری به آتش کشیده شد و بسیاری از این اسناد از بین رفت.
۷. یکی از مهمترین وظایف نهضت در خارج از کشور آموزش مفاهیم کار جمعی و اصول سازماندهی بود. این مهم در مراحل مختلف و به صورت بحثهای درون سازمانی تهیه و مطرح میگردید و اعضای جدید آموزش میدیدند. در زمستان ۱۳۵۵ نشریه نسبتاً کاملی در این زمینه تهیه و توزیع شد.
۸. یکی از دیگر نیازهای مبرم جنبش ضداستبدادی و ضداستیلای خارجی در ایران آموزش فعالیت سیاسی در شرایط پلیسی ـ امنیتی بود. ساواک، به عنوان یک بازوی پلیسی ـ امنیتی سرکوب توسط سازمانهایی از قبیل موساد و سیا و ام.آی.۶ آموزش دیده بود. همانطور که مبارزه سیاسی علنی قوانین و مقررات خاص خود را دارد، مبارزه سیاسی مخفی و زیرزمینی نیز آداب ویژه خود را دارد. آموزش این مبانی، برای ادامه مبارزه مؤثر در داخل و حفظ امنیت فعالان سیاسی در داخل و خارج کشور ضروری بوده است. در این مورد، جزوات آموزشی از جمله نشریه آموزشی: «سازمان مخفی ـ عملیات سری» که توسط «سماع» تهیه شده بود و مورد استفاده قرار گرفت.
۹. برای آموزش سیاسی ـ تشکیلاتی، ایدئولوژیکی اعضا و فعالان نشریه «نظام آموزشی» تهیه و برای تمام واحدها و اعضا ارسال شد.
۱۰. ضرورت آموزش، همچنان به شدت در دوران نهضت پیگیری میشد. در آذر ۱۳۵۵ «برنامه تعلیماتی» تدوین و به اطلاع تمام واحدها و اعضا رسید.
۱۱. برای تکمیل برنامههای تعلیماتی در اردیبهشت ۱۳۵۵ آراء و نظرات اعضا در واحدهای قارهای جمعآوری شد.
۱۲. در اردیبهشت ۱۳۵۵ واحد اروپایی نهضت نظرات خود را پیرامون اصول سازماندهی و چگونگی گسترش سازمان تدوین و به اطلاع واحد آمریکا و اعضاء رسانید.
۱۳. شورای مرکزی از هر واحد قارهای جلسات ماهانه خود را تا حد امکان برگزار و تصمیمات مهم اتخاذ میشده است. دو نمونه از صورت جلسات شورای مرکزی در آمریکا که در تاریخهای بهمن ۱۳۵۳ و بهمن ۱۳۵۴ برگزار شده است عیناً آمده است.
۱۴. با گسترش فعالیتها و اوجگیری مبارزات داخل کشور و ضرورت عملیات دفاع از زندانیان سیاسی، مسئولیت ارتباطات بینالمللی و دفاع از زندانیان به دبیر شورای نهضت در اروپا واگذار شد. مسئولیت انتشارات رسمی و علنی نهضت در خارج از کشور به عهده دبیر شورای نهضت در آمریکا محول شد.
گزارش عملیات دفاعی، اعزام ناظران بینالمللی به ایران برای حضور در دادگاهها و بازدید از زندانها و ملاقات با خانوادههای زندانیان در بخش پنجم ارایه داده شده است.
فهرست برخی از اسناد مربوط به ساختار سازمانی نهضت آزادی ایران ـ خارج از کشور به شرح زیر است:
۱. گزارش اولین نشست نهضت در اروپا ـ دیماه ۱۳۴۲
۲. اساسنامه سازمان نهضت آزادی ایران در خارج از کشور ـ ۱۳۴۳
۳. گزارش کمیسیون خطمشی، انتشارات و تبلیغات و تعلیمات ـ ۱۳۴۳
۴. گزارش کمیسیون تشکیلات، ارتباطات و اطلاعات ـ ۱۳۴۳
۵. گزارش نظریات اعضای نشست درباره گروهها، احزاب و شخصیتهای مختلف ـ ۱۳۴۳
۶. طرح پیشنهادی تشکیلات نهضت در خارج از کشور ـ ۱۳۴۵
۷. هدف، رسالت و خطمشی نهضت آزادی ایران ـ ۱۳۴۵
۸. دعوت به اولین نشست نهضت (واحد آمریکا) ـ ۱۳۵۰
۹. گزارش به مسئولان نهضت در داخل کشور ـ خرداد ۱۳۵۰
۱۰. طرحی برای سازمان نهضت ـ مرداد ۱۳۵۰
۱۱. گزارش اولین نشست نهضت در آمریکا ـ مهر ۱۳۵۰
۱۲. سازمان مخفی ـ عملیات سری زمستان ۱۳۵۰
۱۳. دستورالعمل تشکیلاتی ـ مهر ۱۳۵۱
۱۴. گزارش دومین نشست نهضت در آمریکا مهر ۱۳۵۱
۱۵. پیام دومین نشست آزادی واحد آمریکا به نهضت آزادی واحد اروپا ـ مهر ۱۳۵۱
۱۶. پیام نهضت آزادی واحد اروپا به دومین نشست نهضت آزادی واحد آمریکا ـ مهر ۱۳۵۱
۱۷. یادداشت دبیر شورا درباره نشست فوقالعاده ـ تیرماه ۱۳۵۳
۱۸. گزارش دبیر شورا ـ مهر ۱۳۵۳
۱۹. صورت جلسه مذاکرات نشست شورای نهضت در آمریکا ـ آبان ۱۳۵۳
۲۰. اطلاعیه دبیر شورا درباره مدارک نشست فوقالعاده ـ دیماه ۱۳۵۳
۲۱. صورت جلسه نشست فوقالعاده شورای مرکزی ـ بهمن ۱۳۵۳
۲۲. طرح توسعه سازمانی نهضت ـ بهمن ۱۳۵۳
۲۳. گزارش مسئول تدارک نشست فوقالعاده ـ اسفند ۱۳۵۳
۲۴. نامه دبیر شورا به مسئول تیم انتشارات بینالمللی و دفاعی ـ اردیبهشت ۱۳۵۴
۲۵. وظایف تیم انتشارات بینالمللی و دفاعی ـ اردیبهشت ۱۳۵۴
۲۶. نامه دبیرخانه به مسئول تیم انتشارات بینالمللی و دفاعی ـ مهر ۱۳۵۴
۲۷. گزارش مذاکرات در کنستانس ـ آبان ۱۳۵۴
۲۸. اساسنامه نهضت آزادی ایران، واحد آمریکا ـ آبان ۱۳۵۴
۲۹. فهرست اشکالات مرامنامه پیشنهادی ـ بدون تاریخ
۳۰. برنامه توسعه تشکیلاتی و خطمشی عضوگیری ـ اردیبهشت ۱۳۵۵
۳۱. وظایف تیم تهیه و تکثیر اسناد ـ خرداد ۱۳۵۵
۳۲. اسم و آدرس نشریات خارج از کشور ـ بدون تاریخ
۳۳. مصوبات: عضوگیری و فرم سازمانی ـ بدون تاریخ
۳۴. برنامه تعلیماتی ـ آذر ۱۳۵۵
۳۵. پاسخ برخی از سؤالات بخش اول تعلیمات تشکیلاتی ـ بدون تاریخ
۳۶. اظهارنظر درباره اهداف و برنامهها ـ بدون تاریخ
۳۷. بولتن تشکیلاتی ـ زمستان ۱۳۵۵
۳۸. نظامنامه تشکیلاتی گروه انتشارات ـ بدون تاریخ
۳۹. نظامنامه تیم سیاسی سازمان ـ بدون تاریخ
۴۰. نظامنامه انتخاب اعضاء جدید ـ بدون تاریخ
۴۱. حوزه حزبی ـ بدون تاریخ
۴۲. پرسشنامه اعضاء ـ بدون تاریخ
۴۳. خطمشی تشکیلات ـ ۱۵ فروردین ۱۳۵۶
۴۴. دستور بحث جلسه مشترک نمایندگان واحدهای قارهای ـ اردیبهشت ۱۳۵۶
۴۵. گزارش نشست شورای مرکزی (واحد آمریکا) ـ دیماه ۱۳۵۶
۴۶. نامهای به دبیر شورا ـ مرداد ۱۳۵۶
پاریس ـ دهم ژانویه ۱۹۶۳
گزارش اولین نشست نهضت در اروپا ـ ژانویه ۱۹۶۳ ـ دیماه ۱۳۴۲ (۱)
دانشجویان ن.ا.ا. در اروپا
“گزارش”
در جلسهای مرکب از دوستان مقیم آلمان، اتریش، فرانسه (دوستان انگلستان در جلسه نهائی حاضر نبودند ـ ایشان نظریات خود را قبلاً بیان کرده بودند) پس از بررسی اوضاع فعلی ایران نتایج و تصمیمات زیر حاصل شد که برای اطلاع سازمان مرکزی و دوستان مقیم امریکا ارسال میشود:
۱ـ در صحنه اصلی مبارزه یعنی ایران تشکیلات ملی باید با برنامهای حسابشده و صحیح مبارزه ملت را به پیش برند. خطری که این مبارزه را تهدید میکند آنست که دستگاه رهبری جبهه ملی نتواند به مقتضای زمان مبارزه را تعقیب کند و یا حتی خود دچار انحراف شود. این دو حالت با افتادن رهبری بهدست افراد محافظهکار و کوتاهبین و یا بیگانه به نهضت اصیل ملت ایران ممکنست بوجود آید. اگر نتیجه کنگره جبهه ملی ایران تسلط اینگونه افراد باشد وظیفه نهضت آزادی ایران است که مبارزه مستقل خود را با مطالعه کامل و بهطور قاطع تعقیب کند بهنحوی که به تدریج محل امید عموم کسانی شود که از مبارزه جبهه ملی مأیوس و ناامید خواهند شد.
نکته مهم دراین کار مستقل آنست که افراد مؤمن و ساده مبارز با ملاحظه اختلاف دچار یأس و بدبینی نشوند لذا در عین قاطعیت کامل این مبارزه مستقل باید بهتدریج شدت گیرد.
۲ـ در خارج از ایران ـ وظیفه نیروهای مبارز همگامی و کمک به نیروی داخلی است ـ باید به تشکیلاتی کمک کرد که ادامه دهنده مبارزه صحیح و اصیل ملت ما باشد.
کار دانشجویان ن.ا.ا در اروپا با حساب نتیجه کنگره جبهه ملی دو صورت ممکن است داشته باشد:
الف ـ چه نهضت آزادی در جبهه ملی بماند و چه نماند دستگاه رهبری جبهه دست افرادی بیفتد که اعتقاد به خدمت به مردم و ایمان آنها در انجاام این خدمت غیرقابل انکار است. با نبردن نهضت در آن مسلماً قدرت مبارزه آن (ناخوانا) خواهد بود. با وجود این سازمان نهضت چه در داخل و چه در خارج باید تمام کوشش تقویت این سازمان و کمک عملی به پیشرفتکاران باشد.
لذا افراد نهضت در خارج فقط و فقط به صورت صددرصد مخفی پایه تشکیلاتی عمیق و محکم را خواهند ریخت و در عینحال صمیمانه در تشکیلات جبهه ملی در خارج کار خواهند کرد.
ب ـ دستگاه رهبری بدست کسانی بیفتد که چه به علت عدم وابستگی صمیمانه و عمیق خود با نهضت ملی ایران و چه به علت محافظهکاری و نداشتن دید روشن قادر به رهبری صحیح مبارزه نبوده ومسائل مأیوس شدن افراد مؤمن و ساده و حتی انحراف جبهه را فراهم خواهند کرد. در این صورت سازمان نهضت در خارج فعالیت خود را علنی خواهد کرد.
درمراحل اول علنی بودن این مبارزه فقط به صورت انتشار یک نشریه عملی خواهد شد. در تمام اروپا یک یا دو نفر عضویت خود را درنهضت آشکار کرده نشریات را با پست به آدرس افراد خواهند فرستاد.
۳ـ با حساب بالا سازمان نهضت در اروپا فعالیت سازمانی رسمی خود را آغاز کرد. (این مسئله کاملاً مخفی بماند) تعداد اعضای این سازمان تا برخورد آینده اعضا ثابت خواهد ماند. این افراد کسانی هستند که همگی در ایران در نهضت مقاومت ملی و یا نهضت آزادی ایران فعالیت داشتهاند. مرکز ارتباطات پاریس تعیین شده است. هرگونه ارتباطی با تهران و نقطه دیگری جز وسیله دو عضو پاریس (ع و پ)) (۲)غیررسمی خواهد بود. کلیه ارتباطات تهران باید به وسیله پاریس انجام گیرد.
۴ـ در مورد رابطه با ایران دوستان ما معتقد بودند که در تهران باید با یک فرد و یا یک کمیته مأمور ارتباط با خارج تعیین شود. این رابطه باید حوالی دو الی سه به آدرس ناشناس در اختیار خارج بگذارد. در ارتباطات آینده برای مطالب مهم باید از مسافر استفاده شود. سازمان تهران نامههای پستی را در صورت اقتضا بهتر است به آدرس دوستان سایر شهرها بفرستد که به پاریس بفرستند.
۵ـ فعالیت علنی دانشجویان نهضت در اروپا با انتشار نشریه یک یا دوماهه آغاز خواهد شد. از سازمان مرکزی انتظار داریم: اولاً کلیه نشریات چه عمومی و چه داخلی خود را برای ما بفرستند (هر کدام در لااقل دو نسخه یکی به آدرس انگلستان یا آلمان و یکی به آدرس پاریس) ثانیاً از اعضاء خود بخواهد مطالب مفیدی برای درج در نشریه ارسال دارند. ثالثاً از کمیسیون سیاسی نهضت خواسته شود هر پانزده روز یک بار تفسیر کاملی از اوضاع سیاسی ایران برای ما بفرستد.
با اطلاع مطالب بالا از تهران انتظار داریم در اولین فرصت نتیجه کامل کار کنگره جبهه ملی و نظر و نقش خود در مقابل جبهه و کار در خارج اعلام دارد.
۱. این اولین سند هسته اولیه شاخه نهضت آزادی ایران در خارج از کشور میباشد که به ابتکار شادروانان دکتر علی شریعتی و پرویز امین در پاریس تشکیل شده. متأسفانه اطلاعیه درونی گروهی تأسیس نهضت آزادی ایران در خارج از کشور در اردیبهشت سال ۱۳۴۲ که به امضای دکتر چمران، دکتر شریعتی، صادق قطبزاده به پرویز امین و دکتر ابراهیم یزدی رسیده بود، در دسترس نبود.
۲. ع: علی شریعتی، پ: پرویز امین.
بسمه تعالی
۱۳۴۳/۱۹۶۴
اساسنامه سازمان نهضت آزادی ایران در خارج از کشور
شامل:
۱ـ مقدمه.
۲ـ قسمت اول ـ کنگره.
۳ـ قسمت دوم ـ شورا.
۴ـ قسمت سوم ـ هیئت اجرائی.
۵ـ قسمت چهارم، کمیته کشوری ـ کمیته شهری و حوزه.
۶ـ قسمت پنجم ـ شرایط عضویت.
۷ـ قسمت ششم ـ حقوق و وظائف عمومی اعضاء.
۸ ـ قسمت هفتم ـ مقررات انضباطی.
ــــــــــ ــــ ــــــــــ
مقدمه
ـ با توجه به خفقان ناشی از حکومت پلیس و سازمان امنیت در ایران و عدم امکان فعالیت علنی سازمانهای سیاسی در داخل و در نتیجه لزوم تشدید مبارزات ملی در خارج از کشور،
ـ با توجه به خلاء فکری موجود در جامعه ایران و بهویژه بین نسل جوان و روشنفکر و رسالتی که نهضت آزادی میتواند در هدایت و رهبری فکری آنان داشته باشد،
ـ با توجه به ضرورت مبارزات پیگیر و عمیق برای فراهم کردن مقدمات و شرایط یک تحول اساسی اجتماعی در ایران،
ـ و بهمنظور تحقق بخشیدن به هدفهای نهضت آزادی ایران که الهامگیرنده از آرمانهای ملی و خواستههای اساسی ملت ایران است، سازمان نهضت آزادی ایران در خارج از کشور تشکیل میگردد.
از آنجا که شرایط پلیسی و خفقانآور ایران و وجود سازمانهای جاسوسی داخلی و خارجی موجودیت سازمان و اعضای آن را به مخاطره میافکند. سازمان نهضت در خارج از کشور به صورت مخفی خواهد بود و کلیه اعضای سازمان بهجز در مواردی که علنی شدن عضوی ضرورت پیدا کند فعالیتهای خود را بهطور مخفی انجام خواهد داد.
اساسنامه حاضر به منظور پاسخگوئی به احتیاجات فوق و متشکل نمودن نیروهای نهضت در خارج از کشور، با توجه به اصل تشویق روح خودجوشی و استقلال واحدهای نهضت در کادر اساسنامه و مرامنانه موجود، با رعایت اصول دموکراسی و مرکزیت، با الهام از اساسنامه نهضت آزادی ایران (در داخل) و با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات خارج از کشور تنظیم میگردد.
در مواردی که بین مواد این اساسنامه و اصول کلی اساسنامه نهضت آزادی ایران در داخل تناقضی مشاهده گردد اساسنامه ایران مورد قبول خواهد بود.
تذکر ـ هر جا لغت سازمان به کار رود منظور سازمان نهضت آزادی ایران در خارج از کشور میباشد.
قسمت اول ـ کنگره
ماده ۱ـ کنگره عالیترین مرجع سازمان میباشد.
ماده ۲ـ کنگره سازمان در یکی از دو قاره اروپا و امریکا حداقل سالی یکبار تشکیل میگردد. کلیه اعضای پیوسته سازمان حق شرکت در کنگره را خواهند داشت.
تبصره ۱ـ هیئت اجرائی مسئول تعیین وقت، محل و تدارک کنگره میباشد.
تبصره ۲ـ وقت و محل تشکیل کنگره باید حداقل چهار هفته قبل از موعد تشکیل توسط هیئت اجرائی به اطلاع تمام اعضاء برسد.
ماده ۳ـ کنگره با شرکت حداقل دوسوم اعضای پیوسته سازمان در قاره محل تشکیل کنگره رسمی میگردد.
ماده ۴ـ کنگره در هر یک از دو قاره تشکیل گردد نمایندگان شرکتکننده از قاره دیگر به اندازه نصف بعلاوه و یک کلیه اعضای پیوسته سازمان در آن قاره حق رأی خواهند داشت.
ماده ۵ـ اختیارات و مسئولیتهای کنگره:
الف ـ بررسی کار گذشته شورا، هیئت اجرائی و افراد سازمان.
ب ـ تعیین و تصویب برنامههای آینده سازمان و تنظیم خطمشی کلی.
پ ـ تغییر و تفسیر اساسنامه.
تبصره ۱ـ پیشنهادهای مربوط به بند پ باید حداقل دو هفته قبل از تشکیل کنگره به هیئت اجرائی واصل شود.
تبصره ۲ـ تغییر مواد اساسنامه با تصویب دوسوم اعضای حاضر در کنگره عملی میباشد.
ت ـ انتخاب اعضای شورا با رأی مخفی مستقیم.
ماده ۶ـ کلیه تصمیمات به جز در مورادی که در اساسنامه قید شده باشد با رأی اکثریت اعضای حاضر در کنگره اتخاذ میگردد.
ماده ۷ـ ارکان تشکیلاتی سازمان عبارتند از: شورا، هیئت اجرائی، کمیته کشوری، کمیته شهری و هسته.
قسمت دوم ـ شورا
ماده ۸ ـ در غیاب کنگره، شورا عالیترین مرجع سازمان میباشد.
ماده ۹ـ شورا مرکب از هفت نفر میباشد که در کنگره با رأی مخفی انتخاب میگردند.
تبصره ـ دو نفر آخر در لیست انتخابات شورا به عنوان اعضای علیالبدل شورا تعیین میگردند. در مورادی که یکی از اعضای شورا به عللی نتواند در جلسه شورا شرکت کند از اعضای علیالبدل به ترتیب دعوت خواهد شد.
ماده ۱۰ـ شورا حداقل هر شش ماه یکبار جلسه تشکیل میدهد.
ماده ۱۱ـ جلسات شورا با شرکت حداقل دوسوم اعضای آن رسمی میشود (پنج نفر).
تبصره ۱ـ تصمیمات شورا به جز در مواردی که در اساسنامه قید شده است با اکثریت مطلق آرا خواهد بود.
تبصره ۲ـ هیئت اجرائی و یا چهار نفر از اعضای شورا میتوانند تقاضای جلسه فوقالعاده شورا را بنمایند.
ماده ۱۲ـ اختیارات و مسئولیتهای شورا:
الف ـ انتخاب هیئت اجرائی.
ب ـ تعیین برنامه کار سازمان در موارد فوقالعاده و در کادر مصوبات کنگرههای گذشته.
پ ـ نظارت بر اجرای صحیح خطمشی مصوبه کنگره.
ت ـ رسیدگی به اقدامات هیئت اجرائی و انتقادات اعضاء.
ماده ۱۳ـ شورا بلافاصله پس از ختم کنگره تشکیل جلسه داده و از بین خود سه نفر را با رأی مخفی به عنوان هیئت اجرائی انتخاب مینماید. اعضای هیئت اجرائی باید از نظر کنگره و اعضای سازمان مخفی باشند.
تبصره: متهم از رأی صادره حق استیناف ندارد.
تبصره ماده ۱۳ـ شورا در موارد ضروری میتواند با رأی اعضاء یک نفر را از خارج شورا به عضویت هیئت اجرایی انتخاب نماید.
ماده ۱۴ـ شورا میتواند یک یا همه اعضای هیئت اجرائی را برکنار و اعضای جدیدی انتخاب کند. اعضای مستعفی یا معزول هیئت اجرائی همچنان عضو شورا باقی خواهند ماند.
ماده ۱۵ـ اداره جلسات شورا برحسب نظامنامه جداگانهای خواهد بود که به تصویب شورا برسد.
قسمت سوم ـ هیئت اجرائی
ماده ۱۶ـ هیئت اجرائی مرکب از سه نفر است که توسط شورا با رأی مخفی انتخاب میشوند.
ماده ۱۷ـ هیئت اجرائی حداقل هر سه ماه یکبار تشکیل جلسه خواهد داد.
تبصره ـ دو نفر از اعضای هیئت اجرائی میتوانند تقاضای تشکیل جلسه فوقالعاده بنمایند.
ماده ۱۸ـ جلسه هیئت اجرائی با حضور دو نفر از اعضای رسمی خواهد بود.
تبصره ۱ـ کلیه تصمیمات به جز در مواردی که اساسنامه پیشبینی کرده باشد با اکثریت مطلق اعضای هیئت اجرائی اتخاذ میگردد.
تبصره ۲ـ مسئول تشکیلات و ارتباطات مسئول اطلاع ودعوت برای تشکیل جلسه هیئت اجرائی و تنظیم دستور جلسات میباشد.
ماده ۱۹ـ در صورتی که یکی از اعضای هیئت اجرائی به عللی کم شود دو عضو باقیمانده میتوانند از یکی از اعضای شورا موقتاً دعوت به همکاری نمایند تا در اولین جلسه شورا مسئله هیئت اجرائی مورد رسیدگی قرار گیرد.
ماده ۲۰ـ در صورتی که به عللی هیئت اجرائی از اکثریت بیفتد جلسه فوقالعاده شورا باید برای تکمیل هیئت اجرائی تشکیل شود. در این فاصله عضو باقیمانده به کمک سایر اعضای شورا ترتیب کارها را داده و از وقفه در فعالیتها جلوگیری به عمل خواهد آورد.
ماده ۲۱ـ هر یک از اعضای هیئت اجرائی مسئول یکی از کمیتههای سهگانه خواهد بود و شورا این مجموعه را از ابتدا با در نظر گرفتن مراتب تخصصی افراد انتخاب خواهد کرد.
ماده ۲۲ـ اختیارات و مسئولیتهای هیئت اجرائی:
الف ـ تهیه برنامه و خطمشی آینده سازمان برای تقدیم به کنگره.
ب ـ انجام کلیه امور اجرائی سازمان در کادر خطمشی کلی و مصوبات کنگره و شورا.
پ ـ تقدیم گزارش کارهای انجام شده به شورا و کنگره.
ماده ۲۳ـ چنانچه امضاءکننده، بیانیه و یا اعلامیهای ضرورت داشته باشد هیئت اجرائی درباره چگونگی امضای آن تصمیم خواهد گرفت.
ماده ۲۴ـ تقسیم کار در هیئت اجرائیه ـ کمیتهها.
الف ـ کمیته تشکیلات، ارتباطات و اطلاعات مسئول عضوگیری و کلیه کارهای تشکیلاتی و ارتباطی سازمان و جمعآوری اطلاعات لازم.
ب ـ کمیته تعلیمات، تبلیغات و انتشارات مسئول تهیه و تنظیم کلیه برنامههای تعلیماتی، تبلیغاتی و انتشاراتی.
پ ـ کمیته فنی و مالی ـ مسئول چاپ، تکثیر و توزیع نشریات، جمعآوری وجوه مالی، تنظیم بودجه و رسیدگی به درآمدها و مخارج سازمان.
ماده ۲۵ـ هریک از اعضای هیئت اجرائی موظفند یک کمیته ۵ـ ۳ نفری از بین اعضای سازمان برای انجام مسئولیتهای مربوطه تشکیل دهند.
ماده ۲۶ـ برنامه کلی هر کمیته باید قبل از اجرا به تصویب هیئت اجرائیه برسد.
ماده ۲۷ـ اعضای هر کمیته دارای حقوق مساوی بوده و در برابر هیئت اجرائی مسئول میباشند.
قسمت چهارم ـ کمیته کشوری، کمیته شهری و هسته
ماده ۲۸ـ کمیته کشوری ـ در هر کشوری که تعداد اعضای سازمان زیاد باشد با تصویب اجرائی کمیته یکی از شهرها و یا کمیتهای مرکب از نمایندگان کمیتههای شهری به عنوان کمیته کشوری انتخاب شده و مسئول کارهای داخلی آن کشور خواهد بود. ارتباط آن با هیئت اجرائی توسط یک رابط انجام میگیرد.
ماده ۲۹ـ کمیته شهری ـ در هر شهری که متجاوز از یک هسته وجود داشته باشد مسئولین هستهها و یا یکی از هستهها به عنوان کمیته شهری تعیین میگردد. مسئولیت کمیته شهری ایجاد هماهنگی بین هستههای آن شهر، توسعهی فعالیتها و انجام برنامههای سازمان در آن شهر میباشد. کمیته شهری توسط یک رابط با کمیته کشوری و یا هیئت اجرائی ارتباط خواهد داشت.
ماده ۳۰ـ هسته ـ هسته کوچکترین واحد سازمانی است که از ۳ تا ۵ نفر اعضای پیوسته سازمان تشکیل میگردد. هر هسته یک نفر را به عنوان مسئول و رابط با کمیته شهری، کمیته کشوری یا هیئت اجرائی انتخاب مینماید.
وظائف هسته اجرای مصوبات و دستورات کمیته شهری، کمیته کشوری یا هیئت اجرائی میباشد و برنامه کار آن براساس این مصوبات عبارت خواهد بود از:
الف ـ بحث و تحقیق و تجزیه و تحلیل مسائل فکری، اجتماعی و سیاسی.
ب ـ دادن ایده و برنامه به هیئت اجرائی.
پ ـ فراهم کردن وسایل شکوفا شدن ذوق و استعداد اعضاء.
ت ـ تربیت افراد با ایمان، آگاه، خودجوش و مبارز.
تبصره ـ هسته با توجه به مخفی بودن سازمان و در کادر مرامنامه و اساسنامه و خطمشی کلی نهضت آزادی دارای اختیارات کافی خواهد بود تا بتواند اقدامات مقتضی در مواردی که پیش میآید به عمل آورد.
ماده ۳۱ـ در نقاطی که تعداد اعضای پیوسته کمتر از سه نفر باشد، اعضاء در حدود اختیارات و وظائف عمومی که برای هر فرد در نظر گرفته شده است (قسمت ششم) عمل خواهد کرد و در سطح مسائل کلیتر تابع کمیته کشوری یا هیئت اجرائی میباشد.
قسمت پنجم ـ شرائط عضویت
ماده ۳۲ـ عضو پیوسته ـ فردی میتواند به عضویت پیوسته سازمان پذیرفته شود که واجد کلیه شرایط زیر باشد:
الف ـ مرامنانه، اساسنامه و خطمشی کلی نهضت را بپذیرد.
ب ـ زندگی گذشته و سوابق او برای سازمان روشن باشد.
پ ـ انگیزه مبازره او صرفاً کمال انسانیت و نجات ملت باشد.
ت ـ مشهور به صفات ناپسند و معتاد به کارهای زشت نباشد.
ث ـ مقداری از وقت و پول خود را برطبق مصوبات در اختیار سازمان بگذارد.
ماده ۳۳ـ عضو وابسته ـ افرادی که واجد همه مشخصات مربوط به عضو پیوسته نباشند ولی بخواهند با سازمان همکاری کنند میتوانند به عضویت وابسته سازمان پذیرفته شوند.
تبصره ۱ـ اعضای وابسته حق شرکت در کنگره را ندارند.
تبصره ۲ـ ارتباط و همکاری آنها با سازمان از طریق نزدیکترین ومناسبترین کمیته شهری برقرار میگردد.
تبصره ۳ـ با تصویب هسته، اعضاء وابسته میتوانند در جلسات آن شرکت نمایند.
تبصره ۴ـ اعضای وابسته باید ماهانهای به میزانی که کنگره یا شورا تعیین میکند بپردازند.
قسمت ششم ـ حقوق و وظائف عمومی اعضاء
الف ـ حقوق
ماده ۳۴ـ هر عضو حق دارد از سیاست کلی سازمان و کارهای عمومی آن (مگر آنچه مخفی بودنش تصویب شده باشد) باخبر و آگاه باشد.
ماده ۳۵ـ هر عضو حق دارد نظریات و سئوالات خود را در مورد سیاست گذشته، حال و آینده سازمان و نیز پیشنهادهایش را از طریق تشکیلاتی مطرح نماید.
ماده ۳۶ـ هر عضو حق دارد از هر یک از اعضاء و یا ارگانهای آن از طریق تشکیلاتی انتقاد نماید.
ب ـ وظایف
هر عضو سازمان موظف است که:
ماده ۳۷ـ سعی کند نمونه یک مسلمان واقعی بوده و در رشد شخصیت خود بکوشد و درکلیه فعالیتهای نهضت مبتکر و پیشقدم باشد.
ماده ۳۸ـ از خطمشی کلی نهضت از لحاظ فکری و سیاسی آگاهی پیدا نموده و در توسعه آن همواره کوشا باشد.
ماده ۳۹ـ مرام و خطمشی فکری و سیاسی را با توجه و رعایت اصول اختفای سازمان نهضت برای عموم توضیح داده و آنها را تشویق به فعالیت نماید.
ماده ۴۰ـ نسبت به مردم خدمتگزار بوده و به نظریات و خواستههایشان با کمال دقت و علاقه گوش دهد.
ماده ۴۱ـ وحدت عقیدتی و سازمانی را تقویت نموده و از ورود و نفوذ افراد و افکار زیانبخش و ناشایسته به تشکیلات نهضت جلوگیری نماید.
ماده ۴۲ـ رأی اکثریت را در تمام موارد گرچه مخالف با نظریات شخصی او باشد پذیرفته و در اجرای آن صادقانه و صمیمانه بکوشد.
ماده ۴۳ـ از آنجا که انتقاد سازنده هم حق و هم وظیفه است هر عضو باید انتقاد از خود و سایرین را توسعه داده، کندیها و اشتباهات و انحرافها را با جسارت و بدون پیرایه از طریق تشکیلاتی مطرح نموده و برای از بین بردن آنها کوشا باشد.
ماده ۴۴ـ با خودبینی و خودخواهی و تکروی و تمایلات فردی مبارزه کند و از هر عملی که جلو انتقاد سازنده را بگیرد جلوگیری نماید.
ماده ۴۵ـ حداقل دریکی از ارگانهای نهضت شرکت داشته باشد.
قسمت هفتم ـ مقررات انضباطی
ماده ۴۶ـ مواردی که از نظر تشکیلاتی خطا و جرم شناخته میشوند به قرار زیر است:
الف ـ انحراف از اصول مرامنامه، اساسنامه و عدم اجرای مفاد آن.
ب ـ غفلت و سهلانگاری در انجام وظایف سازمانی.
پ ـ سرپیچی از اجرای دستورات سازمانی.
ت ـ کوشش در راه تجزیه و ایجاد تفرقه و پراکندگی در سازمان و برهمزدن یکپارچگی آن.
ث ـ ارتکاب اعمالی که به حیثیت و شرافت سازمان و یا اعضای آن آسیب رساند.
ماده ۴۷ ـ مجازاتها
الف ـ مجازاتهای درجه یک:
۱ـ تذکر، سرزنش یا اخطار شفاهی.
۲ـ تذکر، سرزنش یا اخطار کتبی.
ب ـ مجازاتهای درجه دو:
۱ـ محرومیت موقت از حقوق سازمانی.
۲ـ اخراج از سازمان.
ماده ۴۸ـ مجازاتهای درجه یک در داخل هسته یا کمیته مربوطه مطرح و خود آن ارگان رأی صادر میکند. عضو متهم از رأی صادره حق استیناف ندارد.
ماده ۴۹ـ مجازاتهای درجه دو ابتدا در هسته یا کمیته مربوطه مطرح و رأی صادر میشود. ابلاغ و اجرای حکم با تصویب هیئت اجرائی میباشد.
تبصره ـ در مورد اعضای هیئت اجرائی حکم به شورا و در مورد اعضای شورا حکم به کنگره رجوع خواهد شد.
ماده ۵۰ـ این اساسنامه در ……… قسمت و …………. ماده و …………… تبصره و در تاریخ …………….. به تصویب هیئت اجرائی رسید تا در اولین جلسه شورا مطرح و تصویب و سپس برای تصویب نهائی تقدیم کنگره گردد.
درون سازمانی
بسمه تعالی
گزارش کمیسیون خطمشی، انتشارات و تبلیغات و تعلیمات
مقدمه:
بمنظور تحقق آرمانهای مقدس نهضت ملی ایران یعنی کسب استقلال کامل سیاسی، اقتصادی فکری و مبارزه با هر نوع استعمار خارجی و استبداد داخلی و برای فراهم کردن زمینههای یک انقلاب عمیق و اساسی و همه جانبه از لحاظ فکری و سیاسی، ایجاد سازمان نهضت آزادی را در خارج از کشور اعلام میداریم.
ــــــــــ * ــــ * ــــــــــ
۱- خطمشی
برای پیشبرد هدفهای فوق و با الهام از مرامنامه نهضت آزادی ایران که مبتنی بر مبنای دین اسلام و اعلامیه حقوق بشر است و نیز با توجه به مقتضیات ما در خارج از کشور خطمشی سازمانی ما عبارت خواهد بود از:
الف ـ از لحاظ بینالمللی
۱- مبارزه با هرگونه استعمار و استعمار نو بخصوص آنهایی که به تمامیت ارض و ذخایر ملی و طبیعی ما چشم طمع دارند.
۲- همگامی با نهضتهای آزادیبخش کلیه کشورها و به خصوص کشورهای برادر و پشتیبانی از حقوق حقه آنها.
۳- سعی در شناساندن نهضت آزادی ایران در خارج از کشور بویژه در کشورهای برادر.
ب ـ از لحاظ سیاست داخلی
۱- کمک به تشدید مبارزات نیروهای ملی مقاوم و مخالف رژیم.
۲- دادن آگاهی و شعور انقلابی به تودههای مردم و نیروهای سیاسی بوسیله شناساندن نهضتهای رهائیبخش کشورهای عقب نگهداشته شده بویژه آنهایی که با ما علائق و مشکلات مشترک دارند.
۳- پرهیز از تصادم و تضاد با سایر نیروهای مخالف رژیم.
با توجه به اصول سهگانه بالا وظیفه سازمان ما در خارج از کشور عبارت خواهد بود از:
الف ـ شناساندن انگیزههای فکری و سیاسی نهضت آزادی ایران و توسعه امکانات و تسهیل مشکلات برادران ما در داخل ایران.
ب ـ منعکس ساختن کلیه مبارزات و مقاومتیهایی که در داخل ایران علیه دستگاه میشود از قبیل مقاومت دهقانان، عشایر، ارتشیان آزاده، بازاریان، کارگران و دانشجویان و غیره.
پ ـ منعکس ساختن حقانیت و اصالت مبارزات مراجع روحانی عالیقدر، در خارج.
ت ـ همکاری با جبهه ملی سوم و تقویت آن.
ث ـ حفظ بیطرفی مثبت با شخصیتها و گروههایی از ملیون که در کادر جبهه ملی نیستند.
ج ـ هدایت مبارزات دانشجویی و سعی در عدم انحراف آنها از مبارزات ملی.
چ ـ خنثی کردن فعالیتها و تبلیغات عوامل رژیم و گروههای مخالف نهضت ملی ایران.
ــــــــــ * ــــ * ــــــــــ
۲- انتشارات وتبلیغات
۱- انتشار مجله تئوریک حداقل شش شماره در سال.
۲- بررسی و مطالعه امکان انتشار یک روزنامه ارگان
۳- رساندن اخبار بهطور منظم به همه اعضاء از طریق یک خبرنامه داخلی.
۴- همکاری با کلیه نشریات ملی و اسلامی که با تشخیص هیئت اجرائی بتوان از آنها برای پیشبرد هدفهای نهضت استفاده کرد.
۵- تکثیر و انتشار نشریات نهضت در ایران و سایر نشریات و کتب مفید و نیز تلخیص و ترجمه کتب مفید با تشخیص هیئت اجرائی.
۶- بررسی امکانات وسعی در استفاده از فرستندههای کشورهای اسلامی به نفع نهضت آزادی ایران.
* * * * * * ــــــــــــــــ * * * * * *
۳- تعلیمات
۱- تهیه جزوههای تعلیماتی (فکری، سیاسی، سازمانی و عملی) برای اعضاء سازمان.
۲- تشکیل دو سمینار در سال آینده.
۳- تهیه دستور بحث برای هستههای مقدماتی تعلیماتی.
عباسی ـ مصاحب ـ زرگر ـ زند ـ گرانمایه*
تذکر ـ این نسخه رونوشت پاکنویس شده از گزارش اصلی کمیسیون به کنگره میباشد و در آن حک و اصلاحهای مصوب کنگره منظور شده است.
* به ترتیب: دکتر غلامعباس توسلی، دکتر فریدون سحابی، مهندس ابوالفضل بازرگان، راستین
۴- درون سازمانی
بسمه تعالی
گزارش کمیسیون تشکیلات، ارتباطات و اطلاعات
۱- تشکیلات
فرم تشکیلاتی سازمان ذیلاً تشریح میگردد: اساسنامه سازمان نهضت در خارج از کشور با توجه به این فرم تشکیلاتی و با الهام از روح دمکراس و سانترالیزم و انضباطی اساسنامه سازمان نهضت در ایران توسط هیئت اجرائیه تهیه گردیده و برای تصویب به شورا که هر شش ماه یکبار تشکیل جلسه میدهد ارائه میگردد.
تشکیلات نهضت در خارج از کشور از شورا، هیئت اجرائیه، سازمانهای کشوری، شهری و هسته تشکیل میگردد:
۱- شورا
شورا مرکب از هفت نفر است که در کنگره سالانه انتخاب میشوند. جلسات شورا حداقل هر شش ماه یکبار تشکیل میگردد. در غیاب کنگره شورا عالیترین مرجع سازمان است. شورا مسئول نظارت بر اجرای خطمشی سازمان و رسیدگی به اقدامات هیئت اجرائیه و انتقادات اعضاء میباشد. شورا موظف است از بین خود سه نفر را به عنوان هیئت اجرائیه انتخاب نماید. در موارد ضروری شورا میتواند با رأی اعضاء یکنفر را خارج از شورا برای عضویت هیئت اجرائیه تعیین نماید هیئت اجرائیه و یا چهار نفر از اعضای شورا میتوانند تقاضای تشکیل جلسه فوقالعاده شورا را بنمایند.
۲- هیئت اجرائیه
هیئت اجرائیه مرکب از سه نفر است که توسط شورا انتخاب میشوند. مسئولیت هیئت اجرائیه انجام کلیه برنامههای اجرائی میباشد.
هیئت اجرائیه مسئولیتهای مختلف را به ترتیب زیر بین خود تقسیم مینمایند:
الف ـ مسئول کمیته تشکیلات، ارتباطات و اطلاعات ـ این کمیته مسئول عضوگیری، کلیه ارتباطات سازمانی و جمعآوری اطلاعات میباشد.
ب ـ مسئول کمیته تعلیمات، تبلیغات و انتشارات ـ این کمیته مسئول تهیه و تنظیم کلیه برنامههای تعلیماتی، تبلیغاتی و انتشاراتی سازمان میباشد.
پ ـ مسئول کمیته فنی و مالی ـ این کمیته مسئول چاپ و توزیع نشریات، جمعآوری وجوه مالی، تنظیم بودجه و رسیدگی و تأمین مخارج سازمان میباشد.
۳- کمیته کشوری ـ کمیته شهری ـ هسته
کمیتههای شهری از طریق کمیته کشوری با مرکز ارتباط تماس خواهند داشت. در صورتی که هیئت اجرائیه صلاح بداند کمیتههای شهری میتوانند مستقیماً با مرکز ارتباط تماس بگیرند.
هسته از ۵-۳ نفر تشکیل میگردد. ارتباط هسته بوسیله مسئولی خواهد بود که توسط خودشان انتخاب میشود.
۲- ارتباطات
۱- ارتباط پستی
الف ـ در خارج در کشورهای و شهرهای مختلف خارج صندوقهای پستی و آدرسهایی به نامهای مستعار (در صورت امکان) تهیه گردد که از ایران بتوانند با آن آدرسها مکاتبه نمایند. مسئولین این صندوقها و آدرسها، نامههای دریافتی را به مرکز ارتباطی سازمان ارسال میدارند.
ب ـ در ایران نیز باید صندوقهای پستی و آدرسهائی با اسامی مستعار تهیه گردد که برای مکاتبات ازخارج به داخل مورد استفاده قرار گیرد.
۲- ارتباط پیکی
الف ـ در خارج برای این منظور باید افراد مطمئنی در عراق انتخاب شوند که پیکهایی که از ایران میآیند نامهها و اطلاعات خود را به آنها بدهند و از آنجا توسط پست به آدرسهای مناسبی در اروپا و آمریکا ارسال شده و از این آدرسها به مرکز ارتباطی سازمان فرستاده شود.
ب ـ در ایران ـ در ایران باید مراکزی برای تماس پیکهایی که به ایران میروند تعیین گردد که آنها بتوانند مطالب خود را تسلیم نمایند. برای ارتباط بین ایران و عراق میتوان ارزانندههایی که در این مسیر کار میکنند استفاده کرد.
ـــــــــ * * ـــــــــ * * ـــــــــ
۳- اطلاعات
پرسشنامههای اطلاعاتی
الف ـ پرسشنامه عمومی ـ در این فرم اطلاعات کلی برای شناسائی مقدماتی دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور درج میگردد. این فرم توسط اعضاء سازمان پر میشوند.
ب ـ پرسشنامه تکمیلی ـ این فرم نیز توسط اعضای سازمان درباره کسانیکه با توجه به فرم الف واجد شرایط عضویت در سازمان میباشند پر میشود. در این فرم کلیه خصوصیات و سوابق فرد مورد نظر بدون آنکه خود او مطلع باشد درج میگردد. برای این منظور اعضای سازمان با افراد مورد نظر به طریق مقتضی تماس برقرار کرده و اطلاعات لازم را کسب مینمایند.
تبصره ـ کلیه اعضای سازمان نیز چنین پرسشنامهای را در مورد خودشان پر خواهند کرد.
پ ـ پرسشنامه مربوط به سازمانها و احزاب بینالمللی (غیرایرانی) ـ در این فرم، اطلاعاتی از قبیل اسم، آدرس نوع فعالیتها، انتشارات، مسئولین و کمکهایی که احیاناً این سازمانها (دانشجویی، سیاسی، اجتماعی، کارگری، مذهبی و غیره) میتوانند بما کنند درج میگردد.
ت ـ پرسشنامه مربوط به سازمانهای ایران ـ در این پرسشنامه نیز درباره سازمانهای ایرانی جمعآوری میشود.
ث ـ پرسشنامه مربوط به سفارتخانهها و سرپرستیهای ایران در خارج.
ـ باید یک مرکز اطلاعاتی در ایران بوجود آید که بتواند راجع با افرادی که به خارج آمدهاند و میل دارند عضو سازمان نهضت در خارج از کشور شوند اطلاعات جمعآوری کرده وارسال نمایند.
ـ کمیته تشکیلات برای هر یک از اعضاء پرونده تشکیلاتی از سوابق و فعالیتهای سازمانی او تشکیل میدهد.
ـ هر یک از اعضاء موظفند گزارش ماهانه فعالیتهای خود را به مرجعی که هیئت اجرائیه معرفی میکند ارسال نمایند.
تذکر ـ برای عضویت در سازمان علاوه بر فرمهای اطلاعاتی باید برگ درخواست عضویت نیز پر شود.
وصال ـ یوسفی ـ حمیدی ـ کسائی*
این نسخه رونوشت پاکنویس شده از گزارشی است که توسط کمیسیون به کنگره تقدیم شد و در آن حک و اصلاحی که بتصویب کنگره رسید، منظور شده است.
* به ترتیب: مهندس محمد توسلی و دکتر کارگشا
۵- درون سازمانی
نظریات اعضاء درباره گروهها و احزاب و شخصیتهای مختلف
۱- جبهه ملی
علوی ـ رل ما در جبهه نباید خصمآمیز باشد و باید صلح را ترویج کنیم.
۲- حزب ایران
حمیدی ـ این حزب پایه مردمی ندارد. در اروپا نیز عدهای از آنها علناً مخالف نهضت ملی ایران و تز مصدق هستند.
زند ـ دو سه نفر هستند مثل رواسانی که دسیسه بازی میکنند و تز یک حزبی را مطرح کرده و عدهای را دور خودشان جمع کرده اند و از جمله سخت با نهضت مخالفت میکنند. داورپناه و شاکری و بعضی دیگر دنبالشان هستند.
علوی ـ در حزب ایران دو جناح وجود دارند: جناح شاپور بختیار و جناح سنجابی، جناح اول بیشتر به نهضت نزدیکتر است. با حزب ایرانیها بهتر از مردم ایرانیها میتوان نزدیک شد.
عباسی ـ باید به حزب ایرانی نزدیک شد ولی عدهشان در اروپا بسیار کم است.
۳- ملت ایران
زند ـ این حزب صمیمانه با نهضت همکاری میکند. از این فرصت باید استفاده کرد.
عباسی ـ ملت ایرانیها ظاهراً جلو آمده و به نهضت علاقه نشان میدهند. فقط با این دسته باید زیاد نزدیک شد.
مصاحب ـ بعضی از ملت ایرانیها مانند قریشی و شمس در آلمان پیشنهاد همکاری با نهضت دادهاند.
۴- مردم ایران
حمیدی ـ این حزب سابقه بدی داشته و نباید خود را به آن نزدیک کنیم.
زند ـ نباید آنها را کوبید ولی در ضمن نباید گذاشت زیاد قدرت پیدا کنند.
علوی ـ از لحاظ مذهبی صدیق و پاک نیستند و تقلب و فریبکار و اهل سازشند. نمیتوان به آنها اعتماد کرد در مبارزه متزلزل هستند به آنها نباید حمله کنیم زیرا نیرویمان تلف خواهد شد.
عباسی ـ همه خیال میکنند نهضت با مردم ایران ائتلاف کرده همکاری با مردم ایران و سایرین برای مبارزه با باند رواسانی و شاکری و غیره خوبست ولی نباید فریب خورد.
تودهایها
زند ـ تودهایها بر سه نوعند: برلنی (روسی، طرفدار کمیته مرکزی)، چینی و سازمان امنیتی. با تودهایهای روسی کاری نباید داشته باشیم. تودهایهای چینی مبارزه و پاک هستند و به شورا و هـ.ا. حزب توده انتقاد دارند. باید از آنها استفاده کرد.
علوی ـ با هر دو جناح اختلاف ایدئولوژی داریم. حمله به جناح روسی جایز نیست ولی همکاری هم مضر است. در افتادن با حزب توده با توجه به پشتیبانی جهانی آنها ما را ضعیف میکند. ائتلاف با آنها جناح مذهبی را از ما خواهد گرفت. در مورد جناح چینی، نباید با آنها ائتلاف کرد یا بزرگشان کرد و ضمناً باید سعی کرد که آنها از نهضت نردبان ترقی نسازند.
خسرو قشقائی
کسائی ـ فردی است کثیف، مقامپرست، پولدوست و ….باز. نباید به او نزدیک شد.
حمیدی ـ اطلاع زیادی درباره او ندارم ولی کمک او در گذشته به نهضت ملی ایران را نباید فراموش کرد. ضمناً ما نباید از کسی بت بسازیم.
زند ـ قشقائی نقاط ضعفی دارد. مثلاً سال قبل ۰۰۰/۱۰۰ مارک برایش پول رسید و همه را در ایتالیا خرج کرد. نسبت به نهضت سخت سمپاتی دارد و پیشنهاد کرده ماشین چاپ در اختیار ما بگذارد و حروفچین بدهد. گفته است من از ایران فرد میآورم شما تربیت کنید. خواهرزادهاش فریدون قشقائی به طوریکه میگویند یک هنگ ژاندارمری را خلع سلاح کرده و به کوهها زده است. میگوید لازم نیست من وارد نهضت شوم ولی هر نوع همکاری میکنیم.
علوی ـ قشقائی ممکن است فاسدالاخلاق باشد ولی اگر حاضر به کمک است باید استفاده کرد.
عباسی ـ به کسی گفته بود در ایران یک مرد هست و آن هم مهندس بازرگان. بعد از تسلیم همه فقط او در شیراز مقاومت میکرد. بنیصدر و دیگران با توجه به این سمپاتی او به نهضت به او نزدیک شدهاند و ممکن است به اسم نهضت و به نفع خود استفاده کنند.
مصاحب ـ اگر صمیمیت او ثابت شود نباید دست او را رد کرد.
دکتر شایگان
حمیدی ـ فرد خوبی است ولی تشکیلاتی نمیباشد
عباسی ـ در برابر شایگان و دیگران نباید جبههگیری کنیم.
اطلاعات تفرقه
زند ـ قبلاً در مونیخ کمیته آسیائی ـ آفریقائی وجود داشت من نیز عضو بودم. برای کنفرانس الجزیره ۸ قطعنامه نوشتیم. اعراب نخست حمایت میکردند و از اعلامیه آیتالله خمینی خشنود بودند.
زند ـ در گیسن انجمن اسلامی هست که مجله سه ماهه دارند و پیشنهاد کردهاند برایشان مقاله فارسی بنویسیم. از بعضی کشورهای مسلمان به این انجمن کمک میشود.
عباسی ـ افراد مخالف نهضت در جبهه عبارتند از: برادران شاکری، رواسانی، داورپناه، برادران راسخ و شاید در حدود ۱۹-۱۸ نفر باشند. در کنگره اخیر ۱۳ رأی داشتند.
زند ـ قشقائی به توفان کمک مالی میکند.
اسناد درون سازمانی
طرح پیشنهادی تشکیلات نهضت در خارج ۱۳۴۵
فرم تشکیلاتی نهضت در خارج
۱ـ فرم تشکیلاتی با الهام از روح دموکراسی سانترالیزم و انضباطی بر اساس ایمان، ذیلاً تشریح میگردد. اساسنامه نهضت در خارج با توجه به این فرم توسط هیئت اجرائیه تهیه میگردد و برای تصویب به اولین جلسه شورا که هر شش ماه یک بار تشکیل میگردد ارائه میشود.
۲ـ تشکیلات نهضت از شورا، هیئت اجرائیه، سازمانهای کشوری شهری و حوزه تشکیل میگردد.
۳ـ شورا هفت نفر و در کنگره سالیانه انتخاب میشوند. شورا هر شش ماه یک بار تشکیل جلسه میدهند. مسئول نظارت بر اجرای خطمشی و رسیدگی به اقدامات هیئت اجرائیه و رسیدگی به انتقادات اعضا میباشد.
در غیاب کنگره شورا عالیترین مرجع سازمان است.
۴ـ هیئت اجرائیه ـ سه نفر توسط انتخاب میشوند. مسئولیت هیئت اجرائیه. اجرای کلیه برنامههای اجرائی میباشد.
ـ هیئت اجرائیه مسئولیتهای مختلف را ترتیب زیر بین خود تقسیم میکند:
الف ـ کمیته ـ تشکیلات، ارتباطات و اطلاعات ـ مسئول عضوگیری کلیه ارتباطات سازمانی، جمعآوری اطلاعات میباشد.
هیئت اجرائیه و یا چهار نفر از اعضای شورا میتوانند تقاضای جلسه فوقالعاده کنند.
ب ـ کمیته تعلیمات، تبلیغات و انتشارات مسئول تهیه و تنظیم کلیه برنامههای تعلیماتی، تبلیغات ـ انتشاراتی سازمان میباشد.
ج ـ کمیته فنی مالی ـ مسئول چاپ و توزیع نشریات سازمان ـ جمعآوری وجوه مالی، تنظیم بودجه و رسیدگی و تأمین مخارج سازمانی میباشد.
۵ـ کمیتههای شهری ـ کمیتههای شهری از طریق کمیتههای کشوری با مرکز ارتباطی تماس خواهند داشت.
تبصره ـ در صورتی که هیئت اجرائیه صلاح بداند کمیتههای شهری میتوانند مستقیماً با مرکز ارتباطی تماس میگیرند.
۶ ـ حوزه ـ حوزه از ۵ ـ ۳ نفر تشکیل میگردد. ارتباط حوزه به وسیله مسئولی خواهد بود که توسط خودشان انتخاب میشود.
مطالبی که باید توسط هیئت اجرائیه تهیه گردد:
۱ ـ فرمهای اطلاعاتی
۱ـ فرم عمومی ـ در اینجا فرم اطلاعات کلی در این شناسائی مقدماتی دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور جمعآوری میشود ـ اینجا فرم توسط اعضای نهضت در خارج میگردد.
۲ـ فرم تکمیلی ـ کسانی که با توجه به نتایج فرم عمومی واجد شرایط عضویت در نهضت باشند. برای تکمیل اطلاعات فرم تکمیلی تهیه میگردد و کلیه خصوصیات و سوابق فرد موردنظر از آن منعکس شده باشد. این فرم نیز توسط اعضای نهضت بدون اینکه فرد موردنظر متوجه شود پر میشود. اعضای نهضت میبایستی به طریق مقتضی با افراد موردنظر تماس برقرار کنند و اطلاعات لازم را کسب نمایند.
تبصره ـ کلیه اعضای نهضت نیز چنین فرمی را پر خواهند کرد.
۳ـ فرم برای سفارتخانهها ـ سرپرستیها ـ تمام اعضا موظفند حداکثر اطلاعات ممکن را جمعآوری و ارسال دارند.
۴ـ فرم برای سازمانها و احزاب بینالمللی ـ اطلاعاتی از نوع اسم، آدرس، نوع فعالیتها، انتشارات، مسئولین و کمکهائی که احیاناً میتوانند به ما بکنید تهیه میگردد (دانشجوئی، سیاسی، کارگری، مذهبی،….)
۵ـ بریده مطبوعات محلی که مربوط به ایران و یا نهضتهای ملی و همراه با ترجمه (کشورهای آسیائی، آفریقائی و آمریکای لاتین) ـ کلیه اطلاعات و اخباری را که میشنوید ارسال نمایید.
۲ـ ارتباطات با ایران
۱ـ ارتباط پستی ـ در کشورها و شهرهای مختلف خارج صندوقهای پست و آدرسهائی که در صورت امکان به نامهای مستعار تهیه گردد که از ایران بتوانند با آن آدرسها مکاتبه کنند. مسئولین این صندوقها، نامههای مزبور را به مرکز ارتباطی سازمان ارسال میدارند.
۲ـ ارتباط پیکی ـ از طریق عراق توسط افراد مطمئن انجام گیرد. برای این منظور افراد مطمئن در عراق انتخاب شوند برنامه و اطلاعات به آنجا برسد و از آنجا توسط پست به آدرس مناسبی به اروپا یا آمریکا ارسال گردید و از آنجا به مرکز ارتباطی سازمان ارسال دارند.
ـ برای پیک از رانندههائی که بین ایران و عراق کار میکنند میتوان استفاده کرد.
۳ـ کارهائی که در ایران باید انجام گیرد
۱ـ آدرسهائی با اسامی مستعار (صندوق پستی ـ آدرس) تهیه گردد برای مکاتبات با خارج یا داخل استفاده شود.
۲ـ مراکزی برای تماس پیک تعیین گردد. هر پیک از طریق اروپا یا عراق میتواند مطالب خود را تسلیم نماید.
۳ـ مرکز اطلاعاتی در ایران به وجود آید که بتواند راجع به افرادی که به خارج آمدهاند و میخواهند عضو نهضت در خارج بشوند اطلاعاتی جمعآوری و برای خارج ارسال نمایند.
۴ـ برای ارسال نشریات میتوانند از بستههای پستی به طوری که با محتوای دیگری قبلاً از اداره گمرک بستهبندی و مهروموم شود و برای ارسال موقعی که میخواهند به شرکتهای باربری و یا اداره پست (در صورتی که ۲۰ کیلومتر باشد) ببرند پوشش آن را باز کرده و محتوی آن را به طور مطلوب تغییر داده و دوباره شکل و وزن اولیه دربیاورند.
ـ برای عضویت گذشته از پرکردن فرمهای اطلاعاتی و دارا بدون شرایط عضویت و برگ درخواست عضویت نیز باید پرشود.
ـ هر کدام از اعضا موظفند ماهانه گزارش از فعالیتهای خود و یا مرجعی که هیئت اجرائیه معرفی میکند بنویسند.
ـ کمیته تشکیلات برای هر یک از اعضا پرونده تشکیلاتی از سوابق و فعالیتهای عضو تشکیل بدهد.
ـ تمام اعضای سازمان بایستی جزو یکی از ارگانهای سازمان باشند.
B مسئولیت افراد نهضت
۱ـ وظائف عمومی
الف ـ معرفی افراد برای عضویت، اسم، آدرس، سوابق زندگی، روحیات و عقاید سیاسی، تجربیات سیاسی و اجتماعی گذشته و حال،
ب ـ ارسال اسم و آدرس کلیه ایرانیان خارج و بهطور خلاصه سوابق زندگی، روحیات، عقاید سیاسی و تجربیات و موقعیتهای آنان،
ج ـ ارسال هر نوع اطلاعات راجع به جریانات سیاسی، افراد و سازمانهای سیاسی مثل حزب توده و جبهه، انجمنهای دانشجوئی، انجمنهای اسلامی،
د ـ ارسال بریده جراید محلی که مربوط به اوضاع ایران میباشد،
هـ ـ ارسال نشریات محلی مربوط به ایران ـ دانشجوئی و غیردانشجوئی،
و ـ کوشش برای مخفی نگاه داشتن سازمان و افراد نهضت،
ز ـ معرفی افراد مشکوک و سازمان امنیتی،
ح ـ اطلاعات از تجار ایرانی، سوابق، طرزکار، عقاید در آمریکا، اروپا و عراق و
ط ـ اطلاعات راجع به افراد ایلات ایران، سوابق، روحیات، عقاید سیاسی.
۲ـ وظایف اختصاصی
الف ـ ارسال اسامی و آدرس کامل کارمندان سفارتخانهها و سرپرستیها در خارج. سوابق، روحیات، طرز فکر و عقاید سیاسی
ب ـ شناختن مأمورین سازمان امنیت در خارج ـ شناسایی مأمورین سفارتخانهها که پاسپورت میفرستند ـ تهیه پاسپورت
ج ـ ایجاد شبکه اطلاعاتی در سفارتهای واشنگتن و لندن و سرپرستهای مختلف
د ـ ایجاد یک شبکه کسب اطلاعات از هاکوپ*
هـ ـ کلیه اطلاعات راجعبه مسافرتهای قاچاق
بسم الله الرحمن الرحیم
هدف، رسالت و خطمشی نهضت آزادی ایران
به مصداق راه و رسم تبلیغی رسول بزرگوار اسلام به پیروی از فرمان آیه شریفه:
«قُل هذِه سَبیلی اَدْعَ اِلَی الله عَلی بَصِیرَ\ اَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی…»
و به مصداق آیه شریفه:
«وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُم اُمَّـ]ً وَسَطاً لِتَکُونوُا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُول عَلَیْکُم شَهیِداً…» (۲)
و با توجه به جهانبینی توحیدی و ایدئولوژی اسلام که مرام و هدف نهضت آزادی ایران را تشکیل میدهد، و با توجه به سابقه فرهنگی و تاریخی ملت ایران و وضع کنونی جهان بر مبنای تحلیل تاریخی ضمیمه، نهضت آزادی ایران هدف و رسالت و خطمشی خود را به عنوان استراتژی مبارزه در ۶ قسمت زیر خلاصه میکند:
الف ـ رسالت عقیدتی و تربیتی (ایدئولوژیک)
ب ـ هدف و خطمشی (استراتژی) مبارزه
ج ـ وظایف تشکیلاتی
د ـ برنامه مبارزه
هـ ـ زمینهسازی برای آینده
و ـ نقش واسط و شاهد داشتن
الف ـ رسالت عقیدتی و تربیتی (ایدئولوژیک)
۱- نفی هرگونه پرستش غیر خدا (طاغوت) و تدوین و ترویج جهانبینی توحیدی به شکل زیر:
الف ـ تدوین و تعلیم جهانبینی توحیدی و اصول اجتماعی و سیاسی (ایدئولوژی) اسلامی
ب ـ اصلاح برداشتهای یک بعدی از جهانبینی توحیدی و ایدئولوژی اسلامی.
ج ـ تحلیل و رد جهانبینیهای کفر و شرک و نظامهای طاغوتی
۲- تربیت و تعلیم افراد بر بنیاد ارزشهای توحیدی از طریق گسترش شیوههای تربیتی و تعلیماتی اسلامی در تمام شئون فرهنگی و اجتماعی و مبارزه با تعلیم و تربیتهای ضدانسانی و ضداسلامی بیگانه و غیراصیل.
۳- مبارزه مخصوص با نظام سلطنتی کهن ایران و هر نوع نظام استبدادی و محو آثار ریشهدار آن در شئون مختلف حکومتی، اداری، فکری، روانی و اعتقادی و جانشین کردن ایمان و روح استقلال و آزادیخواهی و خدمتگزاری و انضباط، و نمایاندن قدرت پوشالی و بیریشه استبداد به مستضعفین مرعوب و مجذوب.
۴- تبلیغ و تمرین تقوا در جهت احیاء شخصیت و فضائل انسانی و ضرورت اصلاح بنیادی افراد و انقلاب نفوس.
۵- مبارزه با عوامل تفرقه و میراث فردیت و ترویج و اشاعه روح همکاری و اتحاد و انضباط در جامعه.
ب ـ هدف و خطمشی مبارزه (استراتژی)
۶- با توجه به این که دشمن اصلی مردم، استبداد است و استبداد برای تثبیت و ابقای خود پیوندی عمیق با انواع استیلاهای خارجی برقرار کرده است و به یاری و همکاری همه جانبه استیلا مردم را سرکوب میکند و به بند میکشد و به پرستش خود میخواند، هدف مبارزات خود را محو استبداد قرار میدهیم و از تضییع و غارت اموال و حقوق ملت به وسیله هر نوع استیلا جلوگیری میکنیم و پس از رسیدن ملت به آزادی، خواستار روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دوستانه متقابل ملت با کشورهای بیگانه به شرط حفظ استقلال خود هستیم.
ج ـ خطمشی تشکیلاتی
۷- از آنجا که پیروزی بر دشمن اصلی و وصول به اهداف مورد نظر تنها با تشکل همه مردم مستضعف و زحمتکش خلق ما را میسر است لذا نهضت آزادی ایران کوشش خود را برای آگاه ساختن و تشکل مستضعفین جامعه به کار خواهد برد.
۸- از آنجا که روشنفکران عناصر آگاه اجتماع صرفنظر از شغل و معلومات کلاسیک و… میباشند ومسئولیت ابلاغ پیام و آگاهی به خلق را بعهده دارند، نهضت آزادی ایران مرکز تشکل صادقترین و فداکارترین روشنفکران مسلمان متعهد خواهد بود.
۹- از آنجا که کشاورزان و کارگران مستضعفترین بخش جامعه ما را تشکیل میدهند، نهضت آزادی ایران با ایجاد شعبههای خاص و فعالیت برای تربیت و تعلیم و تحرک و تشکل طبقات کشاورز و کارگر در جهت دفاع از حقوق صنفی خود و نجات کشاورزی و ایجاد تحول فکری در کشاورزان و کارگران کوشش خواهد کرد.
۱۰- چون قشر روشنفکر و تحصیل کرده بیشتر از سایر گروههای اجتماعی بار مبارزه و مسئولیت اجتماعی روشنگری را بر دوش دارد، تشکیلات ما، ضمن تلاش برای متشکل کردن همه گروههای اجتماعی در صنوف خود، تکیه خاصی بر گروههای دانشجو و طلاب و دانشآموز خواهد داشت.
۱۱- توجه به نقش و تأثیر خاص کارمندان دولت و تربیت سیاسی و تشکل و تجهیز آنان و دادن قدرت و شخصیت به کارمندان در جهت احساس مسئولیت در برابر ملت، از هدفهای ما است.
۱۲- از آنجا که نظام استبدادی کوشش میکند مشاغل آزاد و کسبهای مستقل و خردهپا را از بین برده به انحصارها تبدیل و به اقتصادهای بزرگ خارجی وابسته کند و افراد را به مشاغل دولتی سوق دهد تا حس ابتکار و آزادیخواهی و مسئولیت را از همه گرفته به ابزارهایی بیاراده و اختیار و افرادی متکی مبدل گرداند، کوشش نهضت آزادی ایران بر این است که از طریق ایجاد اتحادیههای صنفی از بازاریان و اصناف و پیشهوران نیروی آنها را در پیشبردشان بسیج کند.
۱۳- از آنجا که زنان ایران نیز مانند مردان، در نظام استبدادی قربانی خودکامگیها و بیتوجهیها بودهاند و اکنون نیز وسیلهای برای تبلیغات سیاسی و تجارتی شده به بهانه دادن حقوق آنان را به صورت کالا و بازیچه بیاراده درآوردهاند، نهضت آزادی ایران، با الهام از تعلیمات انسانی اسلام، و برای تربیت و تعلیم ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی زنان و به منظور انجام صحیح وظایف و فعالیتهای اسلامی آنان، سازمان مخصوصی برای بانوان تشکیل میدهد و برای بازگرداندن ارزش باطنی و حقیقی زن در اجتماع و درون خانواده و شرکت صحیح آنان در فعالیتهای اجتماعی و متوجه ساختن آنان به مسئولیت خطیر خانوادگی و تربیت فرزندانی با اراده و با شخصیت، به تلاش میپردازند.
۱۴- با توجه به نقش مؤثر و اهمیت حساس و وظیفه خطیری که ایرانیان خارج از کشور در مبارزات به حق مردم ایران بر عهده دارند، نهضت آزادی ایران تقویت تشکیلات و ارتباطات با خارج را در زمینه حفظ پیوند ملی و عقاید دینی و هماهنگ کردن برنامه کار آنان با داخل کشور، با استفاده از امکانات و وظایفی که محیطهای خارج آماده و ایجاب میکند از وظایف تشکیلاتی خود به شمار میآورد.
د ـ برنامه مبارزه
۱۵- انتخاب شیوههای به حق و مشروع برای رسوا کردن دشمن مدعی قانون و نشان دادن خصیصه ضدقانونی و ضد مردمی استبداد.
۱۶- اطلاع پیدا کردن از نقاط ضعف دشمن و استفاده از آنها جهت تنظیم خطوط اصلی مبارزه و تشجیع مردم برای شناختن صحیح دشمن خود و اتخاذ عمل صالح در شئون مختلف مبارزه.
هـ ـ زمینهسازی برای آینده
۱۷- ایجاد زمینه مساعد و تدارک شرایط لازم برای ادامه مبارزه و تداوم آن در آینده و تعالی و تکامل مبارزه تا رسیدن به حکومت اسلامی و آمادگی جامعه برای ایجاد جامعه توحیدی.
۱۸- مطالعه و بررسی عمیق طرح و برنامههای اصلاحی بنیادی و استفاده درست و به جا (صالح) از همه امکانات مادی و معنوی موجود.
۱۹- ایجاد و ابتکار و تشویق برنامههای جنبی اجتماعی و تشکیلاتی.
و ـ نقش واسط و شاهد داشتن
۲۰- احتراز از خودبینی و خودخواهیهای شخصی و حزبی و احساس مسئولیت اسلامی و ملی برای آگاهی دادن و ارتباط و اجتماع سایر طبقات و صنوف در داخل افکار و روحیات و شرایط مربوطه.
۲۱- سعی در نمونه و شاهد و رابط بودن والگو دادن برای همه افراد و گروههایی که در جهت هدف توحیدی مبارزه و جهاد میکنند. به منظور دفع و طرد طاغوتیان، خیانتکاران به عقیده و ملت ما، فرصتطلبان سوداگر و سازشکار سطحینگر، وابستگان به افکار و عقاید ناهماهنگ با مکتب و جهانبینی توحیدی، از یک طرف، و از طرف دیگر، جذب و اصلاح و تشویق افراد و گروههای نیمه راه برای استفاده از تاکتیکها و استراتژی لازم و به جا در هر موقعیت تاریخی و اجتماعی به عنوان عمل صالح خداپسندانه که به آزادی و استقلال مردم بیانجامد.
۱. بگو اینست راه و رسم من که بر پایه روشنبینی، خود و آنکس که از من پیروی کند، به سوی خدا فرا میخوانم… (یوسف ـ ۱۰۸)
۲. بدین ترتیب شما را امتی قرار دادیم و تعیین کردیم در میان میدان پیکار زندگی تا نمونه و شاهدی باشید در برابر انظار مردم و رسول هم نمونه و گواهی باشد فر راه شما… (بقره ـ ۱۴۳)
بسمه تعالی
خصوصی. برای انتشار نیست
۱۴ جولای ۱۹۷۱ ـ ۲۳ تیرماه ۱۳۵۰
دعوت به اولین نشست نهضت در آمریکا
برادر ایمانی و نهضتی بعد از سلام
بدینوسیله از شما دعوت میشود تا در نشستی که اعضاء و یاران نهضت آزادی ایران در آمریکا تشکیل خواهند داد شرکت نمائید.
تاریخ ۳ـ ۶ سپتامبر ۱۹۷۱
محل در میدوست. آدرس کامل محل بعداً به اطلاع شما خواهد رسید.
دستور نشست. ۱ـ بررسی اقدامات گذشته
۲ـ تحلیل اجمالی از اوضاع و امکانات فعلی
۳ـ تعیین خطوط اساسی خطمشی فعالیتهای آینده
۴ـ انتخاب مسئولین جدید
ـ شرکت شما در این نشست نهایت ضرورت را دارد
ـ این دعوتنامه و اطلاعیه فقط مخصوص خود شماست و نباید با شخص دیگری مطرح گردد.
ـ در صورتی که از دوستان نهضتی کسانی را میشناسید که واجد صلاحیت برای شرکت در فعالیتهای نهضت میباشند و مایل به دعوت آنها به این نشست میباشید لطفاً اسم و آدرس و سایر مشخصات آنها را برای این دفتر ارسال دارید تا ترتیب دعوت از آنها داده شود. بدون اطلاع قبلی این دفتر کسی را دعوت نکنید.
ـ در صورتی که شرکت شما در این نشست قطعی است ما را در اولین فرصت مطلع سازید تا آدرس دقیق و ترتیب اقامت در محل داده شود.
نهضت آزادی ایران
در خارج از کشور (دفتر آمریکا)
بسمه تعالی
گزارش به نهضت در داخل
جون ۱۵ ـ ۱۹۷۱
از دفتر نهضت آزادی ایران در خارج از کشور
به دوستان نهضتی در داخل ایران
موضوع تجدید فعالیت در خارج از کشور ـ درخواست نظر و کمک فکری و سازمانی
دوستان و برادران ایمانی بعد از سلام
به پیوست اطلاعیهای را که اخیراً صادر شده است برای شما میفرستیم. توجه و اقدام دربارهی مسائل زیر مورد درخواست ماست.
۱ـ آغاز کار برمبنای مصوبات آخرین کنگرهایست که در خارج تشکیل یافت واز محتوی و متن آنها کم و بیش مطلع هستید.
۲ـ نظرات خود را در مورد مطالب پیوست اطلاع دهید.
۳ـ تأثیر اعلام و آغاز فعالیتها را در وضعیت خودتان در داخل توضیح دهید.
۴ـ وضع ارتباطی خود را با ما تنظیم و تحکیم نمائید.
۵ـ ارسال اخبار ایران به طور منظم و دقیق و با تحلیلهای مستند و موثق نهایت ضرورت را دارد.
۶ـ اسم و آدرس عناصر نهضتی را که به خارج سفر میکنند به ما اطلاع دهید.
۷ـ دریافت این نامه و جواب آن را وسیله حامل ارسال دارید.
به امید پیروزی
دبیر سابق شورا ذکینیا*
* دکتر ابراهیم یزدی
طرحی برای تشکیلات
جناب آقای دکتر سلام.(۱)
در پاسخ به نامه دفتر مرکزی نظریات خودم را ارسال میدارم. لزوماً توجهتان را به موارد زیر معطوف میدارم.
۱- شش برگ از ضمیمه فقط مربوط به تشکیلات سازمان است نه واحدهای دیگر. در صورت لزوم در جلسه نشست باید با پیشنهادات دیگر تلفیق گردد.
۲- به علت تمایلی که داشتم تا هرچه زودتر این اوراق برسند نتوانستم تمام آن را کامل کنم. بعلت مصالح سازمانی از ضبط رونوشت خودداری نموده و پیشنویسها را از بین بردهام.
۳- در مورد مسائل کلی سازمان و خطمشی سیاسی آن مطالبی دارم که اگر وقتی به من اختصاص داده شود در جلسه عمومی نشست بیان خواهم داشت.
با احترام ـ محمد ارشک(۲)
۱۷ آگوست ۷۱ ـ ۲۶ مرداد ۱۳۵۰
۱. دکتر ابراهیم یزدی
۲. محمد نعمتاللهی
تشکیلات خارج از کشور
۱- عضویت:
عضو نخستین واحد تشکیلاتی سازمان است. اعضاء انجمنهای اسلامی با پیشنهاد مسئول تشکیلات کمیته کشوری و تصویب لااقل اعضاء کمیته کشوری به عضویت وابسته نهضت آزادی پذیرفته شده برای گذراندن دوره تعلیماتی به هسته مربوطه معرفی میگردند.
عضو وابسته پس از طی دوره تعلیماتی میتواند تقاضای عضویت پیوسته را بنماید.
۲- هسته:
هسته حداقل از یک عضو پیوسته که مسئول کلیه امور آن است تشکیل میگردد. درهر هسته از یک تا چهار عضو دیگر اعم از پیوسته یا وابسته میتوانند عضویت یابند.
جلسات رسمی هسته هفتگی خواهد بود.
۳- کمیته شهری
با تصویب کمیته کشوری سه یا چند هسته نزدیک بهم کمیته شهری را تشکیل میدهند. اعضاء کمیته شهری مسئولین هستهها میباشند.
جلسات کمیته شهری یکمرتبه در ماه بوده ولی در صورت ضرورت جلسات فوقالعاده خواهد داشت.
۴- کمیته کشوری
کمیته کشوری از نمایندگان کلیه کمیتههای شهری موجود در هر کشور تشکیل خواهد گردید. اعضاء کمیته کشوری از بین خود یکنفر را به عنوان رئیس و مسئول کمیته کشوری و سه نفر را به عنوان هیئت اجرائیه برای مدت یکسال انتخاب خواهد کرد.
ـ رئیس و مسئول کمیته کشوری
ـ مسئول تشکیلات، ارتباطات و اطلاعات
ـ مسئول انتشارات، تعلیمات و تبلیغات
ـ مسئول امور فنی
جلسات رسمی کمیته کشوری سه مرتبه در سال خواهد بود. ولی به تقاضای دو عضو هیئت اجرائیه و یا به تقاضای اکثریت اعضاء کمیته جلسات فوقالعاده تشکیل خواهد بود.
۵- کنگره
کنگره مجمع عمومی نمایندگان کمیتههای شهری است که هر سال یکمرتبه تشکیل خواهد گردید. هر کمیته شهری حق یک رأی در کنگره را دارا میباشد. ولی هر نماینده شورا به تعداد کمیتههای شهری که به او وکالت دادهاند در کنگره حق رأی دارد.
۶- شورا
شورا منتخب کنگره برای مدت یک سال بوده، تعداد اعضای آن نیز توسط کنگره هر ساله تعیین خواهد گردید. هر کمیته کشوری به نسبت کمیتههای شهری موجود در آن کشور، در شورا عضو خواهد داشت.
۷- هیئت اجرائی سازمان
شورا پس از ختم کنگره و در اولین جلسه خود پنج نفر را به ترتیب زیر جهت هیئت اجرائیه انتخاب خواهد کرد.
ـ مسئول تشکیلات، ارتباطات و اطلاعات مربوط به سازمان
ـ مسئول ارتباط با ایران
ـ مسئول ارتباطات بینالمللی
ـ مسئول انتشارات، تعلیمات، تبلیغات
ـ امور فنی و مالی
مسئول ارتباط با ایران فقط رابط بین سازمان مرکزی ( ایران) و سازمان خارج از کشور میباشد. تا هماهنگی لازم بین مبارزات و برنامههای داخل و خارج برقرار گیرد.
مسئول ارتباطات بینالمللی فقط رابط بین مسئولین کمیتههای کشوری و هیئت اجرائی سازمان است.
روابط تشکیلاتی نهضت آزادی
۱- کنگره
کنگره به طور سالیانه تشکیل خواهد گردید. هیئت اجرائی سازمان با مشورت با کمیتههای کشوری و بررسی تمام موارد لازم و جوانب امر تاریخ و محل تشکیل کنگره را به شورا برای تصویب پیشنهاد مینماید. ضمناً از کمیتههای کشوری خواهد ساخت که به مقدمات تعیین نمایندگان خود در شورا بپردازند.
مقدمات کار باید طوری انجام شود که بین ۴ تا ۶ هفته کلیه اعضاء شرکت کننده در کنگره از تاریخ و محل تشکیل کنگره با اطلاع باشند.
وظایف کنگره بشرح زیر است:
۱- بررسی فعالیتهای سازمان در سال گذشته. ارزیابی آن و تحقیق عوامل موفقیت یا کمبود راندمان
۲- بررسی اوضاع داخلی ایران، سیاست جهانی، اوضاع کشورهای اسلامی. پیشبینی مسیر آینده حوادث
۳- تعیین خطمشی سازمانی برای سال آینده بر اساس شماره ۲
۴- ابقاءیا تغییر تشکیلات سازمان برای تطبیق با فعالیتهای سال آینده.
۵- انتخاب اعضاء شورا. تصمیم در تعداد اعضاء شورا به عهده کنگره است.
هر نوع تصمیمگیری و همچنین انتخاب اعضاء شورا با رأی اکثریت صورت خواهد گرفت.هر کمیته شهری یک نماینده در کنگره داشته و در نتیجه حق یک رأی را خواهد داشت. هر عضو کنگره به تعداد کمیتههای موکل خود رأی در کنگره خواهد داشت.
۲- شورا
شورا برای مدت یکسال از طرف کنگره تعیین خواهد شد. هر کمیته کشوری به نسبت تعداد کمیتههای شهری خود در شورا عضو خواهد داشت. وظایف و حقوق بشر بشرح زیر است.
۱- نظارت بر اعمال هیئت اجرایی و همکاری با آنان برای موفقیت بیشتر در انجام خطمشی مصوبه کنگره.
۲- انتخاب هیئت اجرائی؛ که بلافاصله پس از انتخاب شورا، اولین جلسه شورا تشکیل و اعضاء هیئت اجرائی را انتخاب خواهند کرد. هرگاه به عللی یکی از اعضاء هیئت اجرائی از آن کسر گردید. فوراً به دعوت آن هیئت یکی از اعضاء شورا به جای عضو خارج شده انجام وظیفه خواهد کرد. در صورتیکه این عمل در نیمه دوم سال انتخابی اتفاق بیفتد عضو دعوت شده برای بقیه مدت در هیئت اجرائیه خواهدبود. در صورتیکه در نیمه اول باشد شورا در ابقاء او یا تعیین دیگری تصمیم خواهد گرفت.
۳- در صورتی که یکی از اعضاء شورا از آن خارج شود کمیته کشوری برای باقیمانده مدت دیگری را معرفی خواهد کرد.
۴- کمیته کشوری
کمیته کشوری که از نمایندگان کلیه کمیتههای شهری انتخاب میشوند بالنسبه دارای استقلال عمل و قدرت تصمیمگیری میباشد.
شورای کشوری
ـ هر کمیته کشوری دارای یک شورای کشوری خواهد بود که از کلیه اعضاء کمیته تشکیل خواهد شد به استثنای هیئت اجرائی فرعی شورای کشوری بر اعمال هیئت اجرائی کشوری نظارت خواهد کرد.
ـ شورای کشوری خطمشی هیئت اجرائی را برای انجام وظایف محوله توسط هیئت اجرائی اصلی بررسی و پس از اصلاح تصویب خواهد نمود. ایجاد کمیتههای جدید شهری نیز با پیشنهاد هیئت اجرائی فرعی و تصویب شورا خواهد بود.
ـ تغییر خطمشی و انجام فعالیتهای لازم غیره منتظره بایستی با موافقت شورا صورت گیرد.
ـ پذیرش عضو جدید، اجرای تنبیهات مقرره، اخراج عضو از سازمان بایستی به تصویب شورا برسد.
تنبیهات مقرره عبارتند از:
۱- اخطار کتبی در مرتبه اول
۲- اخطار کتبی در مرتبه دوم
۳- محرومیت موقت از تصمیمگیری، رأی، حضور در تشکیلات مختلفه سازمان
۴- اخراج دائم توأم با انتشار آگهی دال بر اخراج از سازمان
هیئت اجرائی فرعی
کمیته کشوری سه نفر را از بین خود به عنوان هیئت اجرائی به شرح زیر انتخاب مینماید:
۱- مسئول تشکیلات، ارتباطات، اطلاعات
۲- مسئول انتشارات، تعلیمات و تبلیغات
۳- مسئول فنی و مالی
اعضاء هیئت اجرائی فرعی تا زمانی که بدین سمت باقی هستند در رأی دادن به تصمیمات آن هیئت شرکت نخواهند کرد.
هیئت اجرائی برنامههای لازم را برای تعلیمات اعضاء و تبلیغات تهیه نموده برای تصویب به شورا پیشنهاد مینماید.
۵- کمیته شهری
مسئولین هستههای هر کمیته شهری با تقسیم وظایف مقرره بین خود هدفهای سازمانی را اجرا مینمایند. کمیته شهری با صلاحدید کمیته کشوری اقدام به تشکیل هسته جدید و تعیین مسئول آن مینماید.
۶- عضو
وظایف تشکیلاتی عضو پیوسته
۱- حضور در انجمنهای اسلامی دانشجویان اعم از گروه فارسی زبان و گروههای عمومی مانند M.S.A.
۲- سعی در شناسایی افرادیکه مستعد مبارزات سیاسی هستند و کوشش برای ایجاد آمادگی در سایرین. این سعی و کوشش در خارج از جلسات انجمن صورت گرفته و طوری اقدام میگردد که منجر به بینظمی در انجمنهای اسلامی نگردد.
۳- بدون اینکه فاش نماید عضو نهضت آزادی است فرد مورد نظر را متوجه مسئولیتهای مذهبی خود نسبت به خود و اجتماع و جهان بنماید.
۴- سپس جهانبینی نهضت آزادی را تشریح نموده، مبانی انقلاب اجتماعی و دلایل لزوم اتحادیه مسلمانان را متذکر گردد.
۵- زمانی که اطمینان حاصل شد فرد مورد نظر آمادگیهای لازم را کسب نموده و آماده انجام مبارزات سیاسی است (از مرحله سوم) کلیه اطلاعاتی را که درباره او دارد به هسته مربوطه خود تسلیم مینماید تا از طریق کمیته شهری برای تکمیل پرونده به کمیته کشوری ارسال گردد.
۶- ارسال اطلاعات در این مرحله قطع نمیگردد، بلکه جمعآوری اطلاعات (به نحوی که منجر به جاسوسی نگردد و مزاحمت فرد مورد نظر را ایجاد ننماید) ادامه خواهد یافت. این اطلاعات ثانویه مخصوصاً هنگامی که فرد مورد نظر ناخودآگاه سخنانی ولو خیلی کوتاه میگویند و یا اعمالی را انجام میدهند ارزشمند خواهد بود.
بسمه تعالی
برای انتشار نیست
گزارش اولین نشست سالانه
برادران ایمانی ـ اعضاء و یاران نهضت آزادی ایران
بعد از سلام
در تعقیب اطلاعیه دبیر سابق شورا و پیشنهادات مکرر و متعدد دوستان نهضتی اولین نشست سالیانه نهضت آزادی ایران در آمریکا به یاری خدا در سپتامبر ۱۹۷۱ * تشکیل گردید و گزارش مصوبات به شرح زیر به اطلاع میرسد.
۱ـ تأیید اساسنامه سازمان نهضت آزادی ایران در خارج از کشور مصوب نشست سابق نهضت در خارج از کشور
۲ـ تأیید و تصویب گزارشات کمیسیونهای خطمشی، انتشارات،تعلیمات و تبلیغات و کمیسیون تشکیلات اطلاعات و ارتباطات.
۳ـ تأیید و تصویب پیشنهاد دبیر نهضت در اروپا در مورد اختفای کامل فعالیتهای نهضت.
برمبنای این مصوبه از صدور هرگونه اعلامیهای به نام نهضت خودداری خواهد شد مگر در موراد استثنائی و با تصویب کلیه سازمانهای قارهای.
۴ـ ضرورت تعلیمات مبارزات مخفی ـ هیچیک از افراد نهضت دست به کار سازمانی نخواهند زد مگر آنکه ابتدا کلاس تعلیمات مبارزات مخفی را بگذرانند بنابراین اوولین کلاس تعلیمات مزبور در تعطیلات سال نو مسیحی تشکیل خواهد شد. نشست امریکا اتخاذ چنین سیاستی را به کلیه واحدهای قارهای شدیداً توصیه مینماید.
۵ـ بانک اطلاعات ـ براساس مصوبات نشست قبل (گزارش کمیسیون تشکیلات و ارتباطات و اطلاعات) بانک اطلاعات نهضت مجدداً شروع به کار خواهد نمود ـ اعضاء موظف هستند مطابق طرح گزارش مزبور کلیه اطلاعات خود را به مرکز نهضت ارسال دارند.
۶ ـ دعوت افراد سابق نهضت به سازمان و اطلاع آنها از فعالیت مجدد نهضت تنها پس از اطلاع و تصویب مرکزیت خواهد بود. در دعوت این افراد به سازمان، نهضت دو معیار اساسی موردنظر قرار خواهد گرفت. اول شایستگی اخلاقی ـ ایدئولوژیک و سیاسی میباشد. معیار دوم آمادگی این افراد برای فعالیت سازمانی و قبول مسئولیت است. چهبسا افراد نهضتی که از جهت معیار اول واجد صلاحیت میباشند ولی به علت اشتغالات مختلف آمادگی برای کار سازمانی و قبول مسئولیت ندارند. لذا در شرائط کنونی دعوت این افراد غیرلازم و بینتیجه خواهد بود.
برای آن دسته از افراد نهضتی که آمادگی کار سازمانی را دارند ولی فاقد یکی از شایستگیهای سهگانه اخلاقی ـ سیاسی و ایدئولوژیک میباشند دعوت آنها نیز در این مرحله از رشد سازمانی نهضت غیرمفید میباشد. این افراد لازم است که یک دوره کامل آزمایشی را در سازمانهای همگام ـ نظیر انجمنهای اسلامی ـ بگذرانند.
۷ـ دعوت افراد جدید ـ هیچ فردی به عضویت سازمان نهضت پذیرفته نخواهد شد مگر آنکه دوره تعلیمات آزمایشی را در سازمانهای همگام بگذراند. مدت دوره آزمایشی متفاوت و متناسب با افراد موردنظر میباشد.
۸ ـ برنامههای تعلیماتی
الف. تعلیمات فکری و ایدئولوژیک ـ کلیه این تعلیمات در درون سازمانهای همگام انجام خواهد گرفت. علاوه بر تحلیلهای اصولی و کلی دو برنامه تاکتیکی زیر را برای عموم دانشجویان پیشنهاد میکنیم:
۱ـ مبارزه با غربزدگی و خود باختگی در برابر غرب از طریق تکثیر و توزیع وسیع کتابهای جلال آلاحمد (نظیر غربزدگی و خسی در میقات).
۲ـ برای مبارزه با اثرات روحی و روانی استبداد سلطنتی و استعمار و زدودن روح خودپائی و خودخواهی کتابهای مهندس بازرگان (از قبیل خودجوشی، بینهایت کوچکها، اسلام جوان، از خداپرستی تا خودپرستی، احتیاج روز).
ب ـ تعلیمات مبارزات مخفی و سازمانهای زیرزمینی
این تعلیمات تنها در سطح نهضت و از طریق مسئولین نهضت انجام خواهد گرفت.
ج ـ آشنائی با اصول جنگهای انقلابی
۹ـ انتخاب مسئولین ـ با توجه به ضرورت اختفای وظیفه و مسئولیت سازمانی اعضاء نشست یک نفر را به عنوان دبیر انتخاب نموده است و به او اختیارات تام داده است تا هرکس را شایسته میداند به مسئولیتهای تشکیلات ـ مالی ـ و ارتباطات و اطلاعات برگزیند. بدون آنکه این مسئولین را به یکدیگر و یا به اعضاء معرفی نماید.
۱۰ـ نشریه داخلی ـ نشریه داخلی نهضت که فقط مخصوص اعضاء نهضت خواهد بود بهطور نامرتب و تنها در موارد نیاز تهیه میگردد. خبر تازه عنوان این نشریه خواهد بود.
۱۱ـ آرشیو اخبار و تفسیرهای سیاسی ـ به یکی از اعضاء نشست مأموریت داده شد تا با همکاری سایر اعضاء کلیه روزنامهها و مجلات معتبر و موردنظر را در آمریکا مرتباً بررسی نموده و آرشیوی از مطلب آنها در مورد ایران و خاورمیانه تهیه نماید. در موارد ضروری این اطلاعات با سایر سازمانهای قارهای مبادله خواهد شد.
برادران نهضتی، جنبش ملت ما به مرحله امیدبخش نوینی وارد شده است. نهضت آزادی ایران در تبلور این مرحله از مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری ملت ما تأثیر بنیادی داشته است و دارد.
با کوشش دستهجمعی خود رسالت تاریخی خود را در این مرحله از جنبش ایفاء نمائیم.
در جریان مبارزه و انقلاب برخورد با خطر و زحمت امری است اجتنابناپذیر. اما با اجرای دقیق اصول کار مخفی میتوان و باید این خطرات را به حداقل ممکن برسانیم بدون آنکه مبارزه را تعطیل نمائیم. اجرا و رعایت اصول امنیتی در مبارزات مخفی بهمنظور ادامه مبارزه و اجرای عملیات میباشد بدون آنکه به نیروهای دشمن امکان آن را بدهیم که از اجرای این عملیات جلوگیری نماید. در شرائط کنونی جامعه کسانی که سرسختانه به مبارزه ادامه میدهند از بهترین فرزندان ملت ما میباشند. با پیروی از اصول کار در سازمانهای زیرزمینی و بهکاربردن تاکتیکهای ضدجاسوسی در برابر سازمان امنیت دشمن میتوان و باید سازمان خود و عناصر مبارز را از تهاجمات دشمن تا حد ممکن محافظت نمود.
دبیرخانه
سپتامبر ۷۱
*مهرماه ۱۳۵۰
سازمان مخفی
عملیات سری
قسمت اول ـ بحث کلی
سازمان مخفی چیست؟
گروهی از اشخاص و یا افراد و یا گروههایی که برای هدف واحدی با هم مشترکاً کار میکنند.
کار این گروهها چیست که باید مخفی باشد؟
برنامه و هدف سازمان مخفی بستگی به فلسفه و ایدئولوژی او دارد. یکی از هدفهای زیر میتواند به عنوان مثال سازمان مخفی باشد.
۱- تغییرات در رژیم مملکت ـ برقراری رژیم نوین.
۲- مقاومت در برابر ارتش اشغالگر ـ نظیر نهضت مقاومت ملی در اروپا طی جنگ دوم.
۳- خرابکاری و ایجاد ترس و وحشت در دولت برای جلوگیری از تصویب و یا اجرای برنامه خاص.
۴- کسب اطلاعات و دسترسی بر اسرار و اسناد دشمن.
۵- تخریب و سابوتاژ ـ خواه مادی نظیر ترور و کشتن و خرابکاری و یا روانی نظیر پروپاگاند و غیره برای تضعیف روحیه نفرات دشمن.
۶- و یا هر هدف دیگری که خود گروه و سازمان برای خود انتخاب کرده باشد.
این فعالیتها و برنامهها همه دارای یک وجه مشترک هستند ـ تمام آنها از نظر مقررات و قوانین حاکم بر جامعه «غیرقانونی» میباشند ـ لذا باید مخفی و دور از چشم و سازمانهای جاسوسی و امنیتی او انجام گیرند.
انجام یک سلسله عملیات که بتواند برنامه و هدف خاصی را در شرایط مخفی قبل از آگاهی دشمن و توقف آن به مرحله اجرا درآورد اساس کار سازمان مخفی را تشکیل میدهد.
اجرای این برنامهها کار ساده و سریعی نمیتواند باشد. معمولاً و اکثراً طولانی هستند ـ احتیاج به تدارکات دارند. باید آگاهانه عمل کرد ـ باید بررسی کرد که برای پیروزی در جنگ با دشمن به چه چیزهایی احتیاج داریم؟
۱- باید برای عملیات سازمان خود یک سیستم و متد خاص داشته باشیم.
۲- باید سیستم و تاکتیک و متدهای دشمن را بدانیم.
۳- باید اعضاء و نفرات جدیدی را بسیج کنیم.
۴- باید امنیت را در سازمان رعایت کنیم و احساس امنیت را در همه افراد زنده نگهداریم.
۵- باید شبکهبندی سازمانی به وجود آوریم.
۶- باید برای تحقق هدفهای سازمان برنامه و طرح و اقعبینانهای تهیه کنیم.
و بایدهای دیگری که رابطه با محتوی سازمان و هدفهای آن دارد.
سازمان باید هدفش روشن باشد ـ برای چه میجنگد؟ چگونه میخواهد به این هدف برسد؟ لذا باید برنامه داشته باشد ـ باید بداند چگونه سازمان را میخواهد وسعت دهد؟ فرد جدید بگیرد؟ آنها را چگونه تعلیم دهد؟ سازمان به افرادی احتیاج دارد که آمادگی و صلاحیت بدنی و روانی و فکری برای انجام برنامههای سازمان داشته باشند. سازمان به محلهای مختلفی احتیاج دارد تا بتواند اسناد خود را مخفی کند ـ فراریان و فعالین خود را پنهان کند ـ اسلحه و مهمات جمعآوری و انبار نماید. سازمان به پول احتیاج دارد.
تمام اینها باید در برنامه و طرح سازمان پیشبینی شوند.
سازمان باید از دشمن خبر داشته باشد. باید بداند دوستان و دشمنان سازمان چه کسانی و چه گروههایی هستند.
دشمن ما قوی است. از تمام امکانات برخوردار است ـ او همیشه آماده است و میکوشد علیه ما فعالیت کند و سازمان ما را فلج سازد. او دارای نیرو به اندازه کافی میباشد ـ تمام سازمانهای دولتی میتوانند هر نوع اطلاعاتی را به او بدهند ـ جمعآوری سوابق افراد برای او آسان است. پول به اندازهای کافی و بیش از حد احتیاج در دسترس دارد. دشمن دارای متخصص در تمام مسائل مورد احتیاج خود میباشد ـ متخصص داخلی و مستشار خارجی. نهتنها وسائل فنی بلکه وسائل روانی و جامعهشناسی ـ او روانشناسی حتی اقلیتها را بررسی میکند و از خصوصیات هریک از گروههای جامعه باخبر است.
سازمان ما چگونه باید عمل کند تا در جنگ پیروز شود؟
قسمت دوم ـ اولین قدم
اولین قدم در فعالیتهای مخفی عبارت از آنست که بدانیم:
۱- هر کشور و یا سازمان و یا دولتی برای حفظ امنیت خود و اعضای خود و حفظ اسرار و اطلاعات خود یک سیستم و متد خاص را به کار میبرد ـ و با به کار بردن این سیستم خود را حفظ میکند.
در سازمان مخفی این قسمت با آنچه در یک دولت عمل میشود فرق دارد اما اصول همه آنها یکی است.
۲- هر کشور و یا سازمان و یا دولتی میکوشد تا حداکثر ممکن از اسرار و اطلاعات سازمانهای دشمن و مخالفین باخبر شود. اعضای آنها را بشناسد ـ نوع فعالیت آنها را درک کند ـ اسناد آنها را بیابد تا بتواند دشمن را فلج، یا از برنامههای خاص دشمن علیه خود مطلع شده آنها را فلج سازد. و برای آنکه بتواند به هدفهای مزبور برسد سیستم و متد خاص خود را به کار میبرد. و میکوشد با متدهای مزبور بر موانعی که عملیات امنیتی دشمن، در سر راه ایجاد کرده است و یا میکند فائق شود.
متدهایی را که برای این منظور یک سازمان مخفی یا انقلابی به کار میبرد با آنچه یک دولت در برابر یک دولت دیگر انجام میدهد متفاوت است اما اصول کلی همه آنها یکی است.
۳- یک سازمان مخفی برای آنکه بتواند به هدفهای خود برسد باید تمام اعضای خود را از چشم دشمن حفظ کند و آنها را مصون و امان نماید.
امنیت سازمانی خطاهای ما را به حداقل میرساند ـ خطاهای اعضای سازمان ایجاد خطرات برای خود اعضاء و کل سازمان مینماید. این خطرات گاه حیات عضو و سازمان را مورد تهدید قرار میدهد.
تقلیل خطاهای امنیتی ـ به حداقل ـ تنها از راه ایجاد شم امنیتی و یا آگاهی امنیتی در بین تمام اعضاء سازمان مخفی میسر و ممکن میباشد.
قسمت سوم: چگونه؟
چگونه میتوانیم امنیت خود و سازمان را حفظ کنیم و چگونه سیستم و متد خاص خود را تعیین و تنظیم نماییم؟
۱- باید به اصطلاحات و تعاریف عمومی امنیتی که در فعالیتهای مخفی به کار برده میشوند آشنا شد ـ آنها را به دقت مطالعه کرده و فهمید.
۲- باید اصولی را که در هر سازمان مخفی ـ خواه جاسوسی میان دو دولت و خواه سازمان سری انقلابی و یا سیاسی و یا مذهبی ـ برای حفظ حیات اعضا و سازمان ـ وسایل ارتباطی و مراکز کار و فعالیت لازم و ضروری است و به کار برده میشوند همه را به دقت فراگرفت ـ فهمید و سعی کرد اجرا نمود.
قسمت چهارم: اصول
چه اصولی را باید عملیات سری در نظر گرفت؟
۱- افرادی که دست به این کار میزنند باید بهحداکثر نسبت به هدفها ایمان داشته و به راه سازمان معتقد بوده و به اندازه کافی تحریک شده باشند ـ یک نفر نمیتواند این کار را انجام دهد ـ باید گروههای وسیعی را به مبارزه کشانید.
۲- برنامه و وظیفه باید انجام شود ـ با حفظ امنیت بدون آنکه دشمن بفهمد.
۳- باید دائماً تعادل میان امنیت و راندمان (بازده) را حساب کرد. نباید دست روی دست گذاشت و کاری نکرد مبادا دشمن بفهمد ـ و نباید کاری کرد که دشمن بفهمد و همه را کشف کند. امنیت نباید منفی باشد. بعضی از اعضاء سازمان در موقع کار عجله میکنند ـ و به تله میافتند ـ و بعضی از ترس تله افتادن کاری نمیکنند. باید تعادل را همیشه حفظ کرد.
۴- سازمان مخفی باید دارای یک برنامه حسابشده باشد. و بر اساس این برنامه کار کند. برنامه باید قابل انطباق با شرایط و حوادث مختلف باشد. این برنامه باید بر اساس خطرات حسابشده تنظیم گردد.
باید تمام خطرات احتمالی و راه مقابله با آنها را در برنامه پیشبینی نمود.
قسمت پنجم: عوامل
عوامل و اجزاء سازمان مخفی و یا عملیات سری ـ این اجزا عبارتند از:
الف- ۱- فلسفه و ایدئولوژی
۲- موسس یا موسسین ـ رهبر و رهبران
ب- هدف
ج- فعالین و مسئولین
د- اعضاء و نفرات
هـ ـ سرپوش
وـ دشمن و مخالفین
زـ ارتباطات
۱- تکوین سازمان
۱- فلسفه و ایدئولوژی
بدون یک فلسفه یا ایدئولوژی نمیتواند یک سازمان بوجود آید. هرقدر هدفهای سازمان عظیمتر و دورتر باشند ضرورت وجود فلسفه عملیات و یا ایدئولوژی در سازمان بیشتر احساس میشود. اگر هدف یک سازمان مخفی مثلاً صرفاً خرابکاری به منظور ایجاد ترس و وحشت در دشمن باشد فلسفه او باید متناسب باشد. چرا آنها دست به خرابکاری میزنند؟ چرا میخواهند دشمن بترسد؟ اعضاء باید جوابهای قانعکنندهای در نفس خود در برابر این سئوالات داشته باشند تا با تمام وجودشان برای آن هدفها بجنگند.
مجموعهای از پاسخهای این سئوالات فلسفه عملیات خواهد بود.
وسعت و عمق فلسفه و ایدئولوژی سازمان همانطور که گفته شد بستگی به هدفهای عملیات دارد. عمق و وسعت عملیات ضداستعماری در قبرس ـ علیه انگلیسها ـ با آنچه در الجزیره بوده است فرق داشته و دارد. این تفاوت میان هدفهای ضداستعماری یک سازمان به هدفهای انقلاب اجتماعی و یا مجموعه هردوی آنها میباشد. سازمانی که برای انجام رسالت یک انقلاب اجتماعی و در عین حال ضداستعماری میجنگد مسلماً باید دارای ایدئولوژی وسیعتر و عمیقتری باشد. بحث این مسأله از وظیفه این مقاله خارج است.
چه کسی در سازمان فلسفه و ایدئولوژی را تعیین میکند؟
فلسفه و ایدئولوژی سازمان را یا یک فرد و یا یک گروهی از افراد که دست به تشکیل سازمان مخفی میزند تعیین میکنند.
۲- رهبر یا رهبران
موسس یا رهبر رئیس و فرمانده سازمان است. مرکز رهبری میتواند و ممکن است یک نفر باشد یا جمعی باشند. «رهبری» تمام فعالیت را تنظیم میکند. برنامه پیشبینی میکند. اعضای جدید را انتخاب مینماید ـ پیشرفت و یا شکست سازمان بر عهده اوست. رهبری ممکن است با یک هیأت و یا یک فرد موسس باشد. و ممکن است جمعی بعد از تاسیس سازمان رهبری را بر عهده گروه یا فرد دیگری واگذار نمایند. رهبری ممکن است همه در یک جا متمرکز باشد و یا ممکن است در نقاط مختلف پراکنده باشد. تمام دستورات از مرکز رهبری صادر میشود و تمام گزارشات به این مرکز ارسال میگردند.
رهبری سازمان ممکن است متناسب با دورههای مختلف فعالیتهای مخفی تغییر پیدا کند. در هنگام جنگ جهانی دوم چرچیل مسئول تمام کارهای مخفی بود ـ او مسئول و مامور شروع و یا ختم هرگونه برنامه مخفی بود. بعد از جنگ، گروهی مسئول این امر شدند. در امریکا گروهی مرکب از افراد مختلف دولت آمریکا مسئول هستند. این هیأت در آمریکا به نام شورای امنیت ملی نامیده میشود. در روسیه شوروی وضع فرق دارد. تا قبل از ۱۹۶۰ سازمانهای مختلف قسمتهای متفاوتی را عهدهدار بودند ـ به نامهای ل. گ. ب. یا م. و. د که حالا از بین رفتهاند. بعد از ۱۹۶۰ چهارده سازمان مختلف کلیه عملیات سری را اداره میکنند. در سازمان انقلابی وضع فرق میکند. چون کلیه عملیات مخفی است ـ اداره کلیه عملیات همه در دست رهبری سازمان است.
۲- هدف
هیچ سازمانی بدون داشتن هدفهای روشن نمیتواند به کار بپردازد. هدف باید معلوم و روشن باشد. و دائماً راهنمای کلیه فعالیتها باشد. هدف منبعث و ناشی از ایدئولوژی و فلسفه سازمان است ـ به عبارت دیگر ایدئولوژی و فلسفه سازمان هدف را مشخص و معلوم و روشن میسازد. و سپس هدف به نوبه خود باعث روشن و مشخص و معلوم و روشن میسازد. و سپس هدف به نوبه خود باعث تنظیم روشن و مشخص برنامههای سازمانی میگردد. هدف نمیتواند مغایر با اصول فلسفی و ایدئولوژیک سازمان باشد.
همچنانکه باید در جهت تحقق هدفها باشد.
هدفها را ممکن است برای دورههای مختلف فعالیت از هم جدا کرد. هدفهای زودرس و هدفهای دوررس. و برای هر مرحله متناسب با هدفها برنامههای لازم را پیشبینی کرد. وصول به یک هدف در یک مرحله ممکن است خود جزو برنامهای برای وصول به هدف بالاتر باشد ـ مثلاً در انجام یک برنامه تخریبی ـ هدف ایجاد ترس و وحشت در دشمن و تزلزل روحیه نفرات اوست ـ متناسب با این هدف، برنامه تخریبی عملیات مخفی تنظیم میگردد.
اما خود هدف ایجاد ترس و وحشت قسمتی است از انجام و اجرای یک برنامه بزرگتری. به هر حال هدف یا هدفها باید کاملاً روشن و مشخص باشند.
۳- مسئولین و فعالین
یا مجریان ـ کسانی هستند که مسئول اجرای برنامهها میباشند. همانطور که گفته شد مرکز رهبری مسئول تنظیم هدفها و برنامهها میباشد.
سپس این برنامهها را در اختیار مجریان میگذارد ـ تمام عملیات اجرایی در سازمان توسط این افراد اداره میشود. عضوگیری ـ تربیت و تعلیم آنها ـ دریافت اطلاعات و بررسی و ارزیابی آنها همه بر عهده این مجریان میباشد.
در یک سازمان مخفی باید متناسب با کارهای مختلف مجریان مختلفی داشته باشیم.
وظایف و ترکیببندی این مسئولین در سازمانهای سیاسی مخفی با سازمانهای جاسوسی دولتی کمی فرق دارد ـ اساس یکی است در نحوه عمل به تناسب هدفها، تغییراتی داده شده است ـ اما در تمام انواع فعالیتهای مخفی عوامل اجرا مهمترین رکن و واحد سازمان مخفی میباشند.
مجریان را چگونه انتخاب میکنند؟ آنها ممکن است از میان اعضاء ساده انتخاب شوند و یا از میان خود مرکز رهبری تعیین شوند ـ مثلاً در یک سازمان که طرز تعیین مراکز قدرت به شکل کنگره ـ شورا ـ هیأت دبیران یا هیأت اجرایی است ـ کنگره گاهی اوقات وظایف اولیه رهبری را در تعیین خطوط کلی انجام میدهد، سپس شورا کار کنگره را ادامه میدهد و خطوط کلی برنامه را وضع مینماید و سپس برای اجرا، هیأت اجرایی را انتخاب مینماید. هیأت اجرایی ممکن است از میان خود شورا باشد و یا ممکن است از خارج شورا از اعضای عادی انتخاب شود. اما در اینجا منظور از مجریان و یا فعالین تنها هیأت اجرایی نیست بلکه مهفوم آن وسیعتر از هیأت اجرایی است ـ بیشتر در اینجا کلیه کسانی مسئولیت سازمانی دارند میباشد.
این مجریان و یا مسئولین باید دارای چه شرایطی باشند؟ خصوصیات آنها چیست؟
۱- ایمان ـ وفاداری ـ صداقت به سازمان
۲- اعتقاد به ایدئولوژی ـ هدفها و اصول سازمان
۳- تحرک و خودجوشی ـ که بتوانند کار خود را به بهترین وجهی انجام دهند و خود باعث حرکت و تشویق دیگران باشند.
این افراد در انجام وظایف خود با مشکلات زیادی روبهرو خواهند شد باید ایمان داشته باشند تا در راه هدفهای سازمان فداکاری کنند ـ رنج ببرند و از میدان به در نروند ـ باید آماده باشند که خود را فدا سازند و از جان خود بگذرند.
۴- قابلیت انعطاف و انطباق با محیط در محیط را داشته باشند. فعالیتهای زیرزمینی و مخفی در هر مرحله، شرایط زندگی جدیدی را برای افراد بوجود میاورد ـ باید بتواند به سرعت و به سادگی خود را با شرایط محیط خود جور نماید. به طرز زندگی و آداب و رسوم جدید خو بگیرد. اگر قرار است مثلاً در نقش یک ماهیگیر به بندر پهلوی برود باید بتواند به سرعت زندگانی ماهیگیری را یاد بگیرد و همرنگ محیط آنها بشود ـ مثل آنها زندگی کند ـ نباید طوری عمل کند که مثل گاه پیشانیسفید همهجا شاخص شود.
۵- صبر و حوصله ـ برای پیروز شدن بر مشکلات باید حوصله به خرج داد ـ باید صبر ایوب داشت ـ کار مخفی عموماً طول میکشد ـ سرعت پیشرفت کار نسبت به کار علنی خیلی کمتر است ـ بعضی افراد وقتی خسته شدند کار را رها میکنند ـ الصبر مفتاح الفرج ـ برای قانع کردن دیگران نیز باید صبر و حوصله به خرج داد ـ در موقع تعلیمات نیز باید صبور بود ـ در بعضی از عملیات ما مجبوریم برای مدتی یک قسمت از کار را تعطیل نماییم ـ عدهای دستگیر شدهاند ادامه فعالیت خطرناک است ـ شرایط بحرانی است ـ در چنین شرایط بحرانی باید حوصله داشت. مائوتسه تونگ میگوید «بزرگترین هنر ما کمونیستها این است که میدانیم چگونه صبر کنیم و از میدان به در نرویم. صبر و حوصله و بردباری هنر هر کمونیست است.»
افسر رابط ـ افسر مجری و یا فعالین باید خود نمونهای از این صبر و حوصله باشند.
۶- قدرت ملاحظه و تشخیص ـ باید به سرعت ـ عمیقاً ـ و بهطور وسیع، مسائل و حوادث را ببیند و به خاطر بسپارد، آنها را به سرعت تجزیه و تحلیل نموده ارزیابی کند و تشخیص داده تصمیم بگیرد.
این قدرت را باید تمام اعضاء داشته باشند اما برای یک افسر خیلی مهمتر است ـ گاهی یک کلمهای که میشنود ممکن است باعث توقف و یا تغییر برنامهای بشود ـ باید آگاه و هوشیار باشد.
۷- قابلیت حفظ اسرار ـ البته مسئولین مورد تعلیم قرار میگیرند ـ میآموزند چگونه سرّنگهدار باشند اما فعالین و مسئولین و یا افسرها باید طبیعتاً سرنگهدار باشند.
۸- قابلیت دانشاندوزی و دانشآموزی ـ باید بتواند همه چیز و همه چیز را ولو آنکه به نظرش مهم نباشد بخواند. این مسائل ممکن است ناچیز و بیمقدار و غیرمهم باشند ـ اما همین وقایع و مسائل کوچک گاهی میتوانند باعث پیروزی یک عملیات در مرحلهای بشوند و یا بالعکس باعث شکست آن.
باید در کار خود مرتباً اخبار تغییراتی علمی را مطالعه کند ـ این تغییرات و اختراعات ایدهها و ابتکارات جدیدی را برای مسائل امنیتی ایجاد میکنند. دشمن از پیشرفتهای علمی در مبارزه با فعالیتهای مخفی استفاده میکند ـ کارآگاهی ـ مبارزات ضدجاسوسی ـ مبارزات مخفی امروزه هنر صنعت و علم است ـ .
۹- واقعبینی ـ باید بر حسب عقل و منطق قضاوت کرد؛ نه احساسات.
۱۰- هنر برخورد خوب با مردم ـ این خود یک بحث از روانشناسی است ـ باید سعی کرد اجتماعی بود ـ با مردم جوشید ـ روی آنها تأثیر خوب گذاشت ـ با مردم معاشر بود و دوستی آنها را جلب کرد.
۱۱- انتقاد از خود ـ فعالین باید عادت کنند به طور دائم و عملی از عملیات خود انتقاد نمایند ـ خود به اعمال خود رسیدگی کنند ـ آنها را تجزیه و تحلیل نمایند ـ باید همچنین انتقادات اعضای شبکه خود را به آنها گوشزد کند ـ باید طوری انتقادات دیگران را بیان کند که احساسات آنها را جریحهدار نسازد.
۱۲- از اشتباهات خود و سایر دوستانش پند بگیرد و حُسن استفاده نماید ـ اگر آقای محمد اشتباه و خطایی کرد آن را برای دیگران فاش سازد ـ در کنفرانس برای همه مطرح نماید و برای جلوگیری از تکرار آن درسی به تام دوستان خود بدهد.
۱۳- قابلیت استنتاج ـ باید بتواند از مسائل و حوادث نتیجهگیری نماید ـ از مقدمات پی به نتایج برد.
۱۴- باید بتواند احساسات درونی خود را مخفی کند ـ مثلاً اگر عمل خلاف و یا خیانتآمیزی از عضوی دید باید بتواند بدون آنکه به روی خود بیاورد به او لبخند بزند ـ او را بپذیرد و با او گرم بگیرد و دوستانه صحبت کند ـ باید بتواند عکسالعمل خود را در برابر مسائل کنترل نمایند.
۱۵- قابلیت خواندن افکار و عقاید دیگران از خلال حرکات و قیافهها و صحبتهای آنها. باید نهتنها افکار آنها را بخواند بلکه بفهمد آنها چه میخواهند.
۱۶- قابلیت دوستیابی ـ باید قدرت و استعداد داشته باشد که حداقل دشمن را برای خود فراهم سازد.
۱۷- قابلیت اداره دیگران ـ هنر مردمداری جلب اعتماد و احترام آنها.
۱۸- کنترل احساسات خود نسبت به اعضای زیردست جنس مخالف خود. نباید هیچگاه در محیط کار خود نسبت به زیردستان ابراز عشق و علاقه نماید. البته این اصل بیشتر برای سازمانهای جاسوسی است. در یک سازمان انقلابی یا سیاسی این مسأله شاید چندان قابل کنترل و یا اهمیت نباشد.
این احساسات نهتنها نباید شامل جنس مخالف بشود بلکه در ابراز علاقه و توجه نسبت به همه اعضا صادق است. گاهی عامل دشمن سعی میکند بیش از دیگران احساسات افسر را بخود جلب نماید و بعداً توسط او موفقیتهای وسیعتری در سازمان کسب نماید.
فعالین یا مجریان چگونه کار میکنند این افراد هرکدام با تعداد معدودی از اعضا تماس دارند. معمولاً بیش از ۵ یا ۶ نفر را نباید اداره کنند. ارتباط مجری با اعضای نفربهنفر و جدا جدا بوده و استثنائا در بعض سازمانها ـ بستگی به درجه اختفای کار ـ ممکن است هر شش نفر یکجا جمع شوند ـ ولی در هر حال این ارتباطات در نهایت اختفا انجام میشود. مجری تمام امور این چند نفر را اداره میکند ـ در صورتی که مجری وقت نداشته باشد ممکن است از افراد کمکی اصلی استفاده کند که واسط بین او و اعضا خواهند بود.
۴- اعضاء و نفرات
این افراد در برنامههای مختلف شرکت دارند ـ عوامل اجرای برنامهها هستند.
اعضاء فقط با مجریها در تماس هستند و کس دیگری را نمیشناسند ـ درواقع این افراد اعضاء شبکهها هستند. فقط با رابط خود تماس دارند و فقط دستورات او را به عنوان اوامر سازمانی اجرا میکنند.
سازمان به همه نوع عضو احتیاج دارد ـ اعضایی هستند که کارهای فنی انجام میدهند ـ ماشیننویس هستند ـ متصدی فنی هستند. بعض دیگر هیچ کاری نمیکنند جز اینکه واسط و پیک هستند ـ و برخی مسئول «خانه امن» و نظایر این. در یک سازمان باید هر عضوی حتماً دارای یک وظیفه خاص و مشخص باشد. تمام اعضا دارای وظایف عمومی و کلی هستند اما باید هر کس در یک قسمتی برای سازمان کار کند ـ عضوی که بیکار بماند به درد سازمان نمیخورد و خطرناک میشود.
۵- چشم ناپاک
دشمن و یا مخالف ـ دشمن دارای سازمانهای وسیعی برای کشف ما میباشد. در هر فعالیت مخفی در تمام برنامهها باید عامل دشمن در محاسبات در نظر گرفته شود. سازمانهای دشمن همانطور که در مقدمه گفته شد دارای سازمانهای جاسوسی و ضدجاسوسی هستند ـ ضدجاسوسی در هر کشور بسیار وسیع است ـ هر کشور دارای سیستم خاص خود میباشد ـ در کشور ما عملیات ضدجاسوسی را به قسمتهای مختلف واگذار کردهاند ـ در کشور ما عملیات ضدجاسوسی را به قسمتهای مختلف واگذار کردهاند ـ رکن دوم ستاد ارتش مامور یک نوع کارهاست و سازمان امنیت و اطلاعات کشور مامور کار دیگری است و کارآگاهی شهربانی وظیفه متفاوتی دارد ـ دو سازمان اول در تمام شئون زندگی ریشه دوانیدهاند ـ از راننده تاکسی گرفته تا هتلدار و فروشنده و غیره.
در تنظیم برنامهها باید به مسائل بالا و مسائل زیر توجه کنیم:
۱- باید سیستم امنیتی دشمن را در کشور مطالعه کامل کرد.
۲- نیروهای سازمانهای مخفی دشمن مثل رکن دوم ـ ساواک ـ کارآگاهی شهربانی و غیره.
۳- سازمانهای خارجی دیگری که پابهپای سازمانهای دشمن با او همکاری میکنند ـ نظیر سازمانهای جاسوسی و ضدجاسوسی همکاری میکنند ـ نظیر سازمانهای جاسوسی و ضدجاسوسی آمریکا (سیا) وانتلیجنس سرویس انگلیس و اسرائیل ـ و یا همکاریهای مشترک برای تبادل اطلاعات امنیتی میان کشورهای نظیر ترکیه و مراکش و آلمان و غیره با ایران.
۴- سازمانهای دیگری که با دشمن ما میجنگند اما با ما اختلاف دارند ـ و روزی از اطلاعات ما علیه ما استفاده خواهند کرد ـ نظیر حزب توده و یا هر سازمان دیگری که ممکن است روزی علیه ما اقدام کند. بنابراین سازمان باید خود را و اعضا و اسرار و اسناد خود را از چشم این سازمانهای دشمن و مخالف حفظ کند و بپوشاند ـ و این جزئی از یک سازمان مخفی است.
۶- سرپوش
سرپوش یک وسیله و یا داستان و بهانهای است که تمام اقدامات و حرکات و فعالیتهای سازمان را از چشم نامحرم مخفی نگه داشته و آن عملیات را عادی و در ردیف تمام عملیات عادی روزمره معرفی مینماید.
به وسیله سرپوش ما میتوانیم یکدیگر را ملاقات کنیم ـ دشمن تمام فعالیتها را کنترل میکند ـ آقای احمد میخواهد آقای سرخوش را ملاقات کند. اگر آنها در ساعت هشت صبح در جلوی پست خانه همدیگر را ببینند و یا در جای دیگر آیا اگر پلیس که مراقب است آنها را دید چه فکر میکند؟ آیا این ملاقات قابل قبولیست؟ یا غیرعادی است ـ حالا فرض کنیم آقای احمد پیامی را به آقای سرخوش برساند ـ آقای سرخوش و احمد میتوانند و باید یک داستانی جهت این ملاقات بسازند که قابل عملی و قابل قبول برای پلیس باشد و با دیدن آنها جلب توجهش نشود. داستان باید کامل و تمام باشد ـ جایی که پلیس را به شک بیندازد نداشته باشد.
سرپوش باید رابطه تمام اعضاء را مخفی نگهدارد ـ هر قدم هر اسمی هر کاری باید یک سرپوش مناسب داشته باشد. اگر پلیس شما را در فلان خیابان دید باید بتوانید بگویید چرا آنجا بودهاید.
در یک سازمان مخفی سرپوش یک ضرورت است ـ یک جزء ـ آن هم از اجزای اصلی سازمان است.
داستان سرپوش باید با مدارک تایید شود ـ مثلاً اگر اسم مستعار شما حسن است و شما با این اسم به مأموریت میروید باید تصدیق رانندگی و یا وسایل و مدارکی به این نام داشته باشید که در برابر پلیس بتواند از هویت خود دفاع کنید. اگر سرپوش شما در یک ده فروشندگی است باید واقعاً شما وسایل و ابزار کار فروشندگی خود را همراه داشته باشید.
موارد استعمال سرپوش در سازمان مخفی:
۱- سرپوش برای عملیات مخفی بهطور کلی.
۲- سرپوش برای کلیه کسانی که در این عملیات شرکت دارند.
۳- سرپوش برای روابط میان اعضاء.
۴- سرپوش برای اطلاعات جمعآوری شده ـ چرا شما فلان اطلاعات را میخواهید.
۵- سرپوش برای محلها ـ خانهها ـ مراکز ـ مثلاً اگر ۵ نفر جمع شدهاند داستان آنها چیست؟ جلسه قرائت قرآن؟ کلاسهای شبانه؟ چه چیز است؟ باید داستان درست شده باشد.
۶- سربازگیری سرپوش لازم دارد ـ شما نمیتوانید یکباره به یک فرد بگویید سازمانی انقلابی هست بیا عضو بشو ـ باید از بسیاری از افکار او باخبر شوید ـ به او چه خواهید گفت؟ باید داستان یا داستانها، سرپوش داشته باشند.
۷- تمام تکنیکهای سازمان مخفی، به سرپوش احتیاج دارند.
۸- سرپوش برای تحقیقات ـ عضو جدیدی را میخواهید تحقیق کنید و سوابق او را بشناسید.
۹- با شخصیتها میخواهید ملاقات کنید تحت چه سرپوشی؟
۱۰- و صدها عمل دیگر که سازمان باید انجام دهد و همه آنها در هر حرکتی احتیاج به سرپوش و داستان دارند.
انواع سرپوش:
سه نوع سرپوش وجود دارد:
۱- سرپوشهای دولتی ـ نظیر یک پست دولتی و سیاسی ـ و بیشتر سازمانهای جاسوسی دولتها از آن استفاده میکنند ـ مأمور سازمان جاسوسی سیا آمریکا سفارت آمریکا به کشورها میرود و کار خود را آغاز میکند ـ در لندن سفارت روسیه بیش از دویست عضو دارد که فقط ۳۵ نفر آنها افسر رابط (مجری) هستند ـ در مسکو سفارت انگلیس ۳۲ عضو دارد که ۴ تا ۵ نفر افسر رابط هستند. اغلب خود دولتها از این فعالیتها باخبرند اما کاری نمیتوانند انجام دهند چه خود آنها متقابلاً در کشور طرف همین بساط را پهن کردهاند.
۲- سرپوشهای حرفهای ـ نظیر تاجر ـ مهندس دکتر، کارگر فنی و غیره که بهترین نوع آنها برای فعالیت میباشد و از آنها در تحت هر شرایطی و در هرکجا میشود استفاده کرد.
۳- سرپوشهای فرهنگی ـ نظیر محصل و معلم و نویسنده که خیلی ضعیف است و کمتر میتواند مفید واقع شود.
اساس سرپوش:
یک سرپوش خود باید بر چه اصلی استوار باشد؟
۱- باید اشخاص را متناسب با هدف عملیات انتخاب کرد و سپس داستان سرپوش باید متناسب با شخص باشد ـ این سرپوش باید متناسب با سن ـ سوابق فرد ـ تحصیلات او ـ زبان او ـ مذهب او و … باشد. سرپوش باید متناسب با تخصص فرد باشد ـ مثلاً یک فرد بیاطلاع از طبابت را نمیتوان به عنوان دکتر به یک ده فرستاد کسی که تحت سرپوش مثلاً دندانپزشک میرود، باید اطلاعات دندانپزشکی داشته باشد.
۲- سرپوش نباید آزادی حرکت ـ تحرک فرد را بگیرد ـ عضو باید بتواند در روز مثلاً بیست نفر را ببیند ـ سرپوش باید طوری باشد که بتواند دلیلی برای تمام این ملاقاتها باشد مثلاً یک دلال بازار که صبح تا غروب در سرتاسر بازار مرتب بالا و پایین میرود بهتر میتواند سرپوش برای صدها ملاقات باشد تا یک حسابدار تجارتخانه که تماس او با مردم محدود است.
۳- سرپوش باید بتواند وسیلهای برای عضو ایجاد کند که او به هدف دسترسی پیدا نماید ـ مثلاً اگر هدف عملیات تهیه نقشه ساختمان اداره رادیو یا اسلحهسازی یا سازمان امنیت است باید سرپوش عضو شما طوری باشد که بتواند تحت آن کار خود را انجام دهد ـ او چگونه میتواند وارد کارخانه یا اداره یا مرکز تبلیغات شود؟ یک تاجر مسفروش آیا میتواند برای فروش مس با کارخانجات اسلحهسازی تماس بگیرد ـ سپس وارد شود؟ آیا یک مأمور تبلیغاتی کمپانی “ت” نمیتواند بهتر از هر کس دیگری وارد اداره تبلیغات بشود؟ و نظایر آن؟
۴- سرپوش باید فرصت و وقت کافی به عضو جهت اجرای برنامهاش بدهد.
۵- سرپوش نباید تمام وقت و فرصت عضو را بگیرد و مانع از انجام سایر برنامهها شود.
۶- سرپوش باید وقت آزاد جهت معاشرتهای اجتماعی فرد برای او بگذارد تا در این معاشرتها افراد را بشناسد ـ با آنها دوست شود اطلاعات جمعآوری کند عضو جدید پیدا کند.
۷- سرپوش باید آزادی مالی متناسب با هدف و منظور برای فرد فراهم سازد ـ و باید برای مخارج خود متناسب با سرپوش داستان مناسب ساخت و داشت.
چگونه یک سرپوش را بسازیم و یا انتخاب کنیم؟
در انتخاب و ایجاد یک سرپوش مراحل زیر باید طی شود:
۱- فکر کردن راجع به سرپوشِ مناسب با هدف، و در نظر گرفتن سرپوشهای مختلف
۲- انتخاب ـ بهترین سرپوشها که مناسب با هدف و شخص و شرایط ذکرشده در بالا باشد.
۳- مطالعه سرپوش ـ سرپوش انتخابشده باید به دقت بررسی شود ـ مشکلات آن را ـ شخص مناسب با سرپوش و دسترسی به هدف و غیره را باید افسر مجری مطالعه کند در این مطالعات باید مسائل و عوامل مختلفی بررسی شوند ـ فرض کنید پیکی را میخواهید به منطقه آذریزبانها اعزام دارید که به دهی برود یا به میاد اکراد برود ـ در سرپوش او باید مسأله زبان محلی ـ آداب و رسوم ـ لباس محلی ـ وسایل وصول به محل و فعالیتهای دشمن در منطقه همه مورد بررسی قرار گیرند.
۴- طرح و برنامه سرپوش ـ که در طی آن مسائل مختلف مورد بررسی قرار میگیرند ـ نقش عضو، نقش سایر اعضاء ـ برنامه آنها ـ برنامه افسر رابط ـ ارتباطات ـ علایم و همه این مسایل جزء برنامه خواهد بود.
۵- تهیه سرپوش ـ هر سرپوشی برای واقعی جلوه دادن احتیاج به تدارکات دارد. شما میخواهید به عنوان مأمور سمپاشی ـ فروشنده ـ سلمانی ـ آمپولزن دکتر… به منطقهای بروید. میخواهید خانهای را اجاره کنید ـ سرپوش شما متناسب با داستان احتیاجاتی دارد ـ ابزار کار میخواهد. باید همه اینها فراهم شود. سپس باید فرد و عضو این سرپوش را تمرین کند. سر چند نفر را بتراشد. چند آمپول بزند ـ ….
۶- باید خود فرد به طور کامل سرپوش را مطالعه کند. آیا با او جور درمیآید؟ با زندگی داخلی خانوادگی او چطور؟ اگر میخواهد با اسم مستعار و تمام مدارک مستعار به منطقهای برود در آنجا دوست و رفیق و فامیل ندارد که هویت اصلی او را بشناسد؟
۷- عضو مأمور سازمان باید قبل از آنکه به محل کار خود برود در محل دیگری مدتی تحت سرپوش خود زندگی کند ـ با آن خو بگیرد ـ امتحان کند که آیا قادر به زندگی تحت آن سرپوش هست یا نه؟
۸- زندگی در تحت سرپوش ـ در محل مأموریت که آخرین قسمت است ـ اگر در خود محل مورد نظر عضو سازمان توانست تحت سرپوش زندگی کند آن وقت میتواند مأموریت خود را آغاز نماید.
۹- افرادی که سرپوشهای دائم و یا برای مدتی طولانی انتخاب شد باید حتیالمقدور ثابت بماند ـ باید شخص روی سرپوش خود آنقدر تکیه کند که دشمن از صحت هویت و کار او مطمئن گردد.
۱۰- سرپوش نباید تغییر کند ـ وقتی برای کسی سرپوشی انتخاب شد باید حتیالمقدور ثابت بماند ـ باید شخص روی سرپوش خود آنقدر تکیه کند که دشمن از صحت هویت و کار او مطمئن گردد.
۱۱- اگر احساس گردید که سرپوش مناسب نیست و با آن نمیتوان به هدف رسید یا سرپوش را عوض کنید یا شخص دیگری را با سرپوش مناسب دیگری تعیین کنید.
۱۲- سرپوش برای افراد مثل لباس است که نباید نه تنگ و نه گشاد باشد. قابلیت و ظرفیت افراد باید متناسب با سرپوش باشد و بالعکس. برای یک محصل عادی نمیتوان یک سرپوش جراح انتخاب کرد و برای یک جراح سرپوش پینهدوز ـ یک عضو فعال نباید سرپوشی داشته باشد که کار آن متناسب با قدرت فعالیت او نباشد و یا بالعکس سرپوشی که احتیاج بکار زیاد دارد نباید برای یک عضو کمتجربه و تا حدی تنبل انتخاب گردد.
برای نمونه و مثال از سرپوشهای مناسب میتوان از داستانهای فراوان کتب جاسوسی و غیره استفاده کرد.
۷- ارتباطات مخفی
ارتباطات مخفی در یک سازمان سری مهمترین و حساسترین قسمت است.
قویترین سازمانهای سری بدون ارتباط پوچ و صفر است. ضعیفترین قسمت سازمان مخفی ارتباطات است. همیشه دشمن از طریق کنترل ارتباطات است که بوجود فعالیتهای مخفی پی میبرد.
ارتباطات مخفی عبارتست از مسیرهایی که در بدن سازمان از مرکز سازمان دستورات و اطلاعات را به پایین میبرد و از پایین گزارشات و اخبار و نتایج را به بالا میرساند.
وقتی دشمن یکی از ارتباطات و کشف کند با تکنیکهای خود افراد و مراکز را تحت نظر میگیرد و به تدریج کلیه افراد را کشف مینماید.
جنگ واقعی میان سازمان مخفی با دشمن بر روی شبکه ارتباطات متمرکز است. یک سازمان خوب ارتباطات را کشف کند و یا اگر یک سیستم را کشف کرد نتواند تمام سایر سیستمها را کشف کند.
ارتباطات مخفی چیست؟ راه یا رویهای (متد) است که دو نفر از اعضا یا بیشتر که وابسته به فعالیتهای مخفی هستند اتخاذ مینمایند تا با هم تماس بگیرند ـ این تماس ممکن است برای منظورهای مختلف باشد که به بحث ما مربوط نیست ـ ولی اساس این روش آن است که این تماس، مخفی بماند و دشمن مطلع نگردد.
انواع ارتباطات مخفی:
۱- ارتباطات خارجی
۲- ارتباطات داخلی
ارتباطات خارجی مربوط به تماس شما با خارج از سازمان است. نظیر اعضای وابسته و یا کسانی که در سازمانهای دولتی کار میکنند و ندانسته با شما همکاری مینمایند این نوع ارتباطات مورد بحث ما نیست.
ارتباطات داخلی میان اعضای یک سازمان و در داخل سازمان انجام میگیرد.
این ارتباطات سه نوع میباشد:
۱- محلی ـ منظور آنست که تمام فعالیتهای ارتباطی، همه در یک شهر متمرکز هستند ـ تمام مسئولین ـ رهبری ـ اعضاء، همه در تحت شرایط مساوی و در شرایط مساوی و در مشکلات معین قرار دارند ـ ارتباطات این نوع بسیار سریع و موثر و مفید است.
۲- منطقهای ـ در این نوع ارتباطات فعالیت پراکنده و وسیع است. رهبری در یکجاست ـ فعالین و مجریان در محل دیگر ـ اعضاء در محل دیگر. در هر منطقه و شهری شبکهای متعدد وجود دارد. این نوع ارتباطات دارای مشکلاتی است اما این مشکلات برای تمام واحدها یکسان است ـ هم آنها با یک نوع سیاست از طرف دشمن روبهرو هستند. این ارتباطات معمولاً در سطح ایالتی یا کشوری است.
۳- بینالمللی ـ این نوع ارتباطات در چند کشور پخش شده است. مرکز رهبری در یک کشور است. فعالین و مجریان در کشور دیگر. افراد در مراکز مختلف پراکندهاند. این نوع ارتباطات مشکلترین نوع است. باید مجهز به وسایل ارتباطی خیلی قوی بود تا بتوان به سرعت با افراد تماس گرفت ـ وقت خیلی زیادی لازم است ـ باید سازمان مجهز به وسایل علمی و فنی باشد تا بتواند به سرعت اوامر و برنامههای را صادر کرده و اطلاعات را دریافت کند.
اصول عمومی در ارتباطات مخفی:
۱- بلافاصله پس از خاتمه عضویت یک فرد باید او را تحت تعلیمات قرار داد. در جزو تعلیمات باید تعلیمات ارتباطی مخفی باشد. باید مشکلات و مسائل و امکانات مخفی را برای او روشن ساخت سپس باید برنامه ارتباطات او تعیین گردد ـ این برنامه باید از همان آغاز و ابتدای عضویت شروع شود.
۲- وسایل و برنامه ارتباطی باید متناسب با شرایط عضو باشد.
۳- برنامه ارتباطی باید دارای سرپوش مناسب باشد. این سرپوش باید امنیت را برای اعضای ارتباطگیرنده حفظ نماید.
۴- برنامه باید شامل تمام انواع تماسها در تحت همه شرایط در هر موقع شب و روز باشد. حتی در داخل و یا خارج از زندان ـ در تحت تمام شرایط. لذا بسیار اهمیت دارد که سازمان در همهجا عضو داشته باشد تا بتواند برناه تماس را کامل انجام دهد. تماس در زندان در بعض مواقع بسیار مهم است نه تنها برای خبر دادن و خبر گرفتن بلکه تقویت روحیه افراد.
۵- در تنظیم برنامه ـ امنیت رابط یا عضو بالاتر باید مقدم بر امنیت عضو پایینتر باشد ـ حفظ عضو بالاتر یا رابط مهمتر است از رابط یا عضو پایینتر.
۶- باید برنامههای متفاوتی برای ارتباطات پیشبینی کرد ـ به یک سیستم و یا برنامه نباید اکتفا و اعتماد کرد. راههای مختلف ـ زمانهای مختلف محلهای مختلف.
۷- ارتباطات همیشه عمودی ـ از بالا به پایین است. ارتباطات موازی باید به کلی قطع گردند.
۸- تمام سیستمها و برنامههای ارتباطی باید قبلاً آزمایش شوند که در صورت خطر و فوریت مطمئن بود که برنامه قابل اجرا است.
۹- مرکزیت سازمان باید یک نسخه از تمام این برنامهها را داشته باشد. بتواند آنها را هم آهنگ سازد ـ از نظر امنیت سازمانی آنها را کنترل نماید. از اجرای برنامههای ارتباطی مشابه در یک مرکز معین از طرف شبکههای مختلف جلوگیری نماید. میتواند در صورت بروز خطرات و کشف یک شبکه اقدامات فوری و اساسی انجام دهد ـ میتواند و باید امنیت را کنترل کند، که آیا دو عضوی که با هم در محل موعود ملاقات میکنند رعایت امنیت را مینمایند یا خیر؟ تا بتواند آنها را راهنمایی کند.
سیستمهای ارتباطی:
سه نوع سیستم ارتباطی وجود دارد که باید در برنامههای ارتباطی پیشبینی شوند:
۱- سیستم منظم (عادی)
۲- سیستم ذخیره (علیالبدل ـ رزرو)
۳- سیستم احتیاطی (خطر ـ هشدار)
۱- سیستم منظم ـ خود شامل سه دسته از ملاقاتها و روابط میگردد:
الف ـ طریقه معمولی ـ در این طریقه پیشبینی شده است که هر رابط با عضو خودش به طور منظم در فواصل معین ـ مثلاً هفتگی یا دو هفته یکبار و ماهی یکبار ـ ملاقات میکند. در این برنامهها عوامل ملاقات باید تعیین گردند که بعداً شرح داده خواهد شد.
ب ـ طریقه علیالبدل ـ وقتی است که به هر دلیلی ملاقات در محل و یا موقع موعود صورت نگرفته است. لذا در برنامه پیشبینی میشود که مثلاً اگر در روز چهارشنبه اول شهریور ساعت ۵ که ملاقات معمولی است طرفین موفق نشدند چند روز بعد در ساعت ۶ بعد از ظهر در محل دیگری باید هر دو منتظر باشند. بنابراین تماسها همیشه جاری است و قطع نمیشود ـ اگر ملاقاتی به هر دلیلی انجام نگرفت اشتباه است اگر طرفین صبر کنند تا نوبت ملاقات بعدی ـ در روابط مخفی هیچ چیز از قطع رابطه خطرناکتر نیست.
ج ـ طریقه فوری ـ وقتی است که هریک از طرفین به هر دلیلی، لازم است دیگری را فوری ملاقات کند. فرض کنیم که شما امروز عضو و یا رابط خود را دیدهاید اما امشب در ملاقات با عضو پایینتر و یا بالاتر خود یک خبر فوری یا دستور فوری دریافت میکنید. میخواهید و لازم است رابط خود را ملاقات کنید آیا میتوانید صبر کنید تا دو هفته دیگر در سر موعد؟ یا اگر رابط شما با شما کار فوری دارد میتواند صبر کند تا دو هفته دیگر سر موعد؟ یا اگر رابط شما با شما کار فوری دارد میتواند صبر کند تا دو هفته دیگر سر موعد؟ فرض کنید یک خبر و برنامه، مهم باید به اطلاع شما برسد. لذا باید در برنامه یک سیستمی از ارتباطات برای فوریتها پیشبینی شود. آیا رابط میتواند به منزل عضو خود تلفن بزند یا به منزل او برود؟ آیا عضو میتواند به منزل رابط برود؟ در سازمانهای مخفی لازم است تا حد امکان هویت و مشخصات رابط بالاتر از عضو پایینتر مخفی نگهداشته شود ـ چگونه عضو میتواند با رابط تماس بگیرد؟ باید در برنامه سیستم فوریتها را پیشبینی کرد ـ مثلاً عضو میتواند در محل معینی در سر راه رابط علامتی بگذارد که قابل رویت برای رابط باشد و این بدان معنا خواهد بود که او احتیاج به ملاقات فوری دارد و سپس در روز بعد در محل و ساعت موعود یکدیگر را خواهند دید.
در ارتباطات مخفی قانونی است که باید تمام ارتباطات بر حسب برنامه باشد نه بر حسب هرچه پیش آید خوش آید ـ باید برنامه داشت و طرفین ملاقات از این برنامه تبعیت کنند.
۲- سیستم ذخیره ـ ارتباطات مخفی همیشه مورد خطر تجاوز و بههمخوردگی از طرف دشمن میباشد. فرض کنید رابط شبکه توقیف شد ـ مریض شد. باید یک فرد دیگری فوری جای او را بگیرد. تا ارتباطات قطع نشود ـ وظیفه او را انجام دهد. اما چگونه رابطه برقرار شود؟ چگونه اعضای شبکه رابط جدید را بشناسد؟ و به او و به هم اعتماد کنند؟ آیا مقامات بالاتر سازمان باید آنها را حضوری به هم معرفی کنند؟ البته خیر ـ پس چگونه؟ فقط با پیشبینی در برنامه ارتباطات. مثلاً ما میدانیم که مرکز تمام اطلاعات اعضاء را دارد ـ عکس آنها را دارد ـ رابط جدید میتواند تمام این اطلاعات را مطالعه کند ـ عکس آنها را ببیند ـ در برنامه پیشبینی شده است که مثلاً هرگاه کتاب «موش و گربه عبید زاکانی» توسط پست به در منزل شما رسید این بدان معناست که شما باید فوری در روز فلان، محل فلان ساعت فلان حاضر شوید. و با رابط جدید خود تماس بگیرید. در این برنامه علائمی برای معرفی پیشبینی شده است ـ به طوری که بعداً خواهیم گفت عضو باید یک علامت قابل رویت که در برنامه پیشبینی شده است با خود داشته باشد، و وقتی رابط در محل، این علامت را دید آن وقت به هم نزدیک میشوند سپس عضو باید یک علامت زبانی ساده بگوید و رابط علامت دیگری را بدهد تا عضو مطمئن شود و رابطه برقرار گردد.
۳- سیستم احتیاطی ـ برای مواقعی باید در برنامه پیشبینی شود که شبکه، عضو، رابط در خطر هستند ـ اگر عضو شبکه تحت تعقیب قرار گرفته است ـ به منزل او ریختهاند ـ او را به بازجویی بردهاند و یا هر نوع خطر دیگر ـ عضو باید فوری بتواند با دادن علائمی به رابط خود اطلاع بدهد. رابط باید ابتدا وضع را بررسی کند و از صحت و سقم خطر یقین حاصل کند. بعض اوقات اعضاء در برابر تصورات و ترس از دشمن بیش از حد حساسیت نشان میدهند ـ لذا باید برای جلوگیری از جنگ اعصاب در سازمان، رابط مطمئن شود که خطر واقعی است ـ سپس باید رابط به وسایل بسیار فوری به تمام اعضای شبکه اعلام خطر نماید ـ تمام فعالیتها متوقف گردند تا رفع خطر شود. پس از رفع خطر باز رابط باید با دادن علائم لازم رابطه را برقرار سازد.
بنابراین اعضاء سازمان در تمام حالات در تحت هر شرایطی با هم وسیله این سیستمها در تماس خواهند بود.
چگونگی ارتباطات میان اعضاء:
دو نوع تماس وجود دارد:
الف ـ تماس مستقیم یا تماس شخص
ب ـ تماس غیرمستقیم یا تماس به وسیله واسطهها.
الف ـ تماس مستقیم یا تماس شخصی
در سازمان مخفی این نوع تماسها بسیار مهم است. دلایل و علل زیادی وجود دارد که باید چنین تماس و ارتباطی برقرار شود. در اجرای برنامهای باید عضوی را دید به او مطالبی را گفت و دستوری داد و سپس او را دید واز او گزارش گرفت. باید مطمئن شد که عضو، وظایف و مأموریت خود را به خوبی فهمیده است ـ گاهی اوقات تماس لازم است تا اسنادی را به او تحویل دهید ـ نشریهها ـ اعلامیهها اسناد برای سرپوش.
اکثر اوقات در سازمان مخفی تماس با اعضاء برای بالا بردن دائم روحیه آنها ضروری است. باید کارهای توضیحی انجام داد. باید سطح دانش افراد را بالا برد ـ بخصوص وقتی شبکهای به دام دشمن افتد و خبرش در جراید دشمن منتشر گردد تماس فوری برای تقویت روحیه سایرین ضروری است. بعض اوقات تماس برای تعلیمات لازم است. علاوه بر ضرورتها و مزایای بالا البته تماسهای مستقیم دارای معایبی است که گاهی اوقات تماس غیرمستقیم را ایجاب مینماید. این معایب عبارتند از:
۱- بودن با عضو یا رابط در یک محل در یک فعالیت مخفی، در دشمن و مخالفین ایجاد شک و شبهه میکند.
۲- عضو جدید هنوز مطمئن نیست و ممکن است رابط را به دام پلیس بیندازد و لذا ترتیب تماس غیرمستیم باید داده شود ـ یا در تماس مستقیم ممکن است صحبتها را ضبط کنند یا رابط را شناخته او را تعقیب نمایند.
۳- اگر عضوی شناخته شده است وقتی با او تماس گرفته شود تماس گیرنده هم شناخته خواهد شد.
۴- ممکن است عضوی دودوزه بازی کند و به این ترتیب فرد رابط در خطر قرار گیرد.
۵- اگر اسنادی لازم است رد و بدل شود در صورت گرفتاری خطرناک خواهد بود.
تنظیم تماس مستقیم:
برای ملاقات و تماس شخص به عوامل زیر احتیاج است و باید در برنامه پیشبینی شوند.
۱- هدف ملاقات ـ باید قبل از ملاقات هدف و برنامه ملاقات و گفتگو معلوم باشد.
آیا منظور گرفتن خبر است ـ تعلیمات است؟ هدف چیست؟ در برنامه باید روشن گردد.
۲- محل ـ در برنامه ملاقاتها، باید محلهای مختلفی را در نظر گرفت و از آنها استفاده کرد ـ نباید همیشه از یک محل استفاده نمود. باید محل:
الف ـ به طور کامل برای هر دو طرف شناخته شده و روشن و معلوم باشد.
ب ـ باید سرپوش خوبی جهت بودن با هم در آن محل داشته باشیم.
ج ـ باید وسیله رفتن و ورود به محل را داشته باشیم ـ مثلاً اگر میعادگاه سینما یا باشگاه ورزشی است باید بلیط داشته باشیم یا مطمئن باشیم برای آن ساعت و آن روز بلیط میتوان تهیه کرد.
د ـ باید محل از نظر امنیتی سالم باشد. نزدیک مراکز پلیس ـ دربار نباشد که ایجاد سوءظن کند.
۳- زمان
الف ـ باید هر دو ساعت دقیق وعده را بدانیم.
ب ـ ساعت وقت وعده ملاقات باید مناسب برای شرایط محل و ملاقاتکنندگان باشد که ایجاد شک و شبهه ننماید ـ مثلاً وعده ملاقات در ساعت ۱۲ شب در هر جا قابل اجرا نیست.
ج ـ باید از امکان اجرای وقت مطمئن بود ـ مثلاً اگر قرار است ساعت ۶ بعدازظهر به پارک شهر رفت باید مطمئن بود که در آن روز درهای پارک را در ساعت ۶ نمیبندند ـ باید محل را قبلاً بررسی کرد و بهترین موقع را انتخاب نمود.
۴- سرپوش
الف ـ باید متناسب با زمان ـ محل و شخصیتِ هر دو طرف باشد.
ب ـ هر دو آن را به خوبی بفهمد و درک کنند.
ج ـ سرپوش باید بر اساس بعض واقعیتها باشد نه آنکه تماماً دروغ باشد ـ فرض کنید که شما قرار ملاقات دارید در ساعت ده صبح در خیابان تخت جمشید ـ و داستان شما فروش ماشین و یا خرید آن است ـ باید حداقل یکی از دو نفر صاحب ماشینی باشد و دیگری رانندگی بلد باشد و تصدیق داشته باشد. و یا اگر ملاقات در منزل انجام میگیرد و سرپوش اجاره منزل و یا خرید آنست باید یکی واقعاً صاحب خانه باشد و وضع مالی در هر دو مثال باید آنچنان باشد که مناسب با خرید منزل و یا ماشین باشد.
هـ ـ علائم
منظور از علائم به کار بردن حرکات و یا بیان جملاتی است که بتوان دید و یا شنید و هرکدام به موجب قرارداد دارای مفاهیمی برای عضو شنونده و یا بیننده باشد ـ درحالیکه برای سایر مردم بسیار عادی و خالی از هرگونه مفاهیم اختصاصی باشد. این علائم عبارتند از:
۱- علائم بصری
۲- علائم زبانی
و برای هر ملاقات باید سه دسته علامت وضع و ترتیب داد:
۱- علائم اطمینان
۲- علائم احتیاط
۳- علائم خطر
این علائم که در موقع ملاقات حضوری دو نفر انجام میگیرد باید بسیار روشن و قابل رویت و عادی باشند ـ نظیر برداشتن عینک از چشم و یا سیگار کشیدن و یا روزنامه در فلان دست داشتن و یا سر را خاراندن.
فرض کنیم که دو نفر ـ رابط یا عضو بالاتر و عضو ساده ـ قرار ملاقات دارند. اولی الف و دومی ب خواهد بود. عضو ب یک ساعت قبل از ملاقات، محل و اطراف را مورد بررسی قرار میدهد ـ دقت میکند که تحت تعقیب نباشد سپس در سر ساعت به محل وارد میشود. توجه شود که از نظر امنیتی همیشه باید ب ـ عضو ساده ـ اول به محل وارد شود. رابط الف ـ یک ساعت قبل در محل حاضر میشود اطراف محل را بررسی میکند باید وقتی ب به محل میرسد او آنجا باشد ـ کار ب را کنترل نماید و مواظب باشد که تحت نظر نیست و خود نیز تحت نظر نیست ـ و سپس رابط الف به محل وعدهگاه حاضر میشود ـ در صورتی که یکدیگر را قبلاً شناختهاند ب علامت بصری نوع اطمینان را میدهد و این بدان معناست که همه چیز درست است و ملاقات بلااشکال. در صورتی که الف خود نیز شخصاً از بیخطری ملاقات مطمئن باشد آن وقت به طرف ب رفته و ملاقات میکنند. این علائم باید بسیار کوتاه و عادی و قابل رویت باشد.
در مواقعی که طرفین یکدیگر را نمیشناسند عضو ب علائم شناسایی با خود دارد نظیر چتر ـ کلاه ـ گل ـ کتاب و مشابه آنها ـ پس از آنکه علامت اطمینان را داد و الف او را شناخت و علامت را نیز دید به طرف او میرود و رابط الف یک علامت زبانی که عادی و کوتاه است میدهد و عضو ب نیز باید علامتی زبانی در جواب او بدهد سپس ملاقات شروع میشود.
این علائم فقط یکبار داده خواهد شد و دیگر تکرار نخواهد شد چه اگر قرار باشد تکرار شوند دشمن با اطلاع از آنها میتواند در سازمان رخنه کند ـ مثلاً رابط الف را دستگیر کند و یکی از مأمورین خود را با استفاده از همان علائم برای تماس با عضو ب بفرستد و نظایر آن.
پس از ختم ملاقات ابتدا باید ب از محل خارج شود و مواظب اطراف خود باشد ضمناً رابط الف مواظب اوست مبادا تحت تعقیب باشد سپس بعد از مدت کوتاهی الف نیز از محل خارج میشود.
این ترتیب باید در تمام ملاقاتها رعایت گردد.
ب ـ تماس غیرمستقیم یا با واسطه:
همانطور که گفته شد بنا به دلایلی رابط و عضو و یا دو طرف ملاقاتکننده نباید یکدیگر را ببینند و با هم تماس بگیرند ـ بنابراین برای تماس با هم از یک سلسله وسایلی استفاده میکنند که واسط نامیده میشوند.
به وسیله این عوامل یا واسطا دو نفر بدون آنکه شخصاً یکدیگر را ببینند با هم تماس میگیرند و اطلاعات و اخبار و گزارشات و دستورات را رد و بدل میکنند.
این واسطها ممکن است شخص باشند و یا ممکن است محل و شیئی باشند. و بر این اساس بر دو نوع تقسیم میشوند:
۱- واسط انسانی (شخصی)
۲- واسط غیرانسانی (غیرزنده ـ شیئی)
۱- واسط انسانی
منظور آنست که یک شخص سومی واسط رد و بدل کردن پیامها و اسناد و نشریات از یک عضو به عضو دیگر باشد ـ ممکن است این شخص خود عضو سازمان باشد یا نباشد ـ ممکن است بداند چکار میکند و ممکن است نداند ـ مثلاً شما یک بسته اعلامیه یا سند به مغازه یک خیاط دوست میبرید و میگوئید آقای ب میآید آن را ببرد ـ خیاط از محتوی جعبه بیخبر است ـ به علت دوستی و احترام به شما آن را انجام میدهد اما باید مواظب بود این افراد گاهی از روی کنجکاوی ممکن است بسته را باز کنند. به این علت بهتر آنست که واسطها عضو سازمان باشند.
دو حالت وجود دارد. حالت اول آنکه واسط در جای خود نشسته و ثابت است. رابط نزد او میرود بسته یا پیغام خود را میدهد و سپس ب میرود آن را میگیرد. این واسط باید کسی باشد که رفتن نزد او و برگشتن خیلی عادی باشد و همه نوع افراد بتوانند نزد او بروند ـ نظیر فروشندهها و اطباء و خیاطها و غیره.
حالت دوم ـ ممکن است شخص متحرکت باشد ـ البته باید دلیلی برای حرکت خود داشته باشد نظیر روزنامهفروش، دستفروش، فروشنده، نامهرسان… و در هر مورد واسط از الف نامه یا بسته را میگیرد و به ب میرساند وبالعکس. در صورتی که واسط آگاهانه وظیفه را پذیرفته باشد ـ عضو سازمان ـ باید ترتیبی داد که در تمام ملاقاتها سیستم علائم بکار برده شود. فرض کنیم که فروشنده سیار ـ واسط ـ برای دریافت بستهای نزد شما میآید، شما اگر آماده نباشید افراد ناباب پیشتان باشند و یا تحت مراقبت و تعقیب باشید باید بتوانید به او علامت بدهید که به طور عادی شما را ترک کند و یا همچنین در موقع تحویل بسته به عضو ب باید علائم بکار برد.
۲- واسط غیرانسانی
منظور آن است که وقتی دو نفر نمیتوانند مستقیماً با هم تماس بگیرند برای رد و بدل کردن اسناد و اطلاعات از محلهای معین و ثابت استفاده میکنند و در آن محل پیامهای خود را میگذارند و سپس دیگری میآید و آنها را برمیدارد و بدین ترتیب بدون آنکه در برابر چشمان کنجکاو پلیس مجبور باشند با شما تماس بگیرند پیامهای خود را رد و بدل میکنند.
دو نوع واسط غیرانسانی وجود دارد
۱- واسط ـ محل ثابت
۲- واسط ـ شیئی متحرک
برای استفاده از واسط غیرانسانی در ارتباطات باید ابتدا محل را بررسی کرد که مناسب برای عمل هست یا خیر ؟ سپس برنامهای طرح نمود ـ به موجب برنامه وقتی رابط الف پیام خود را در محل گذاشته در یک محل دیگری علامتی میگذارد و میرود سپس عضو ب میآید ابتدا باید آن علامت را ببینید سپس به محل برود ـ پیام را بردارد و در محل سومی علامتی بگذارد که معنی آن برداشتن پیام است و برود ـ در ترتیب علایم باید علایم اطمینان و خطر و غیره پیشبینی شود ـ همچنین در صورتی که به هر علت احتیاطی از محل مقرر استفاده نشد باید پیشبینی محل دومی شده باشد و در یک جای مناسبی علامتی برای عضو ب گذاشته شود که او بداند باید به محل دوم برود علایم باید عادی و روشن و قابل رویت و مناسب با محل باشند.
در انتخاب خود محل نیز باید خیلی دقت کرد ـ که مناسب باشد ـ بتواند عضو ب به آنجا برود ـ رفتن بدانجا جلب توجه نکند ـ پیام در خود محل مصون باشد ـ اگر در هوای آزاد است باد آن را نبرد ـ باران آن را خراب نکند ـ مورد توجه عابرین قرار نگیرد که آن را بردارند.
محل متحرک وقتی است که واسط از یک محل به محل دیگر میرود نظیر ترن ـ ماشین ـ درشگه و غیره ـ عضو رابط باید در محیط کار خود، محلهای متعدد و اشخاص متعدد، برای منظور ارتباطات غیرمستقیم پیشبینی کند ـ و برای ارتباط با اعضای خود از هر کدام از آنها استفاده نماید. مثلاً در یک سری ارتباطی برای دادن دستور یا خبر به ۵ عضو خود ممکن است ۵ نوع وسیله ارتباطی مختلف تنظیم نمود.
در تمام انواع ملاقات ـ مستقیم یا غیرمستقیم ـ باید قبل از طرح برنامه ملاقات محل ملاقات مورد معاینه قرار گیرد.
۸- معاینه
تعریف: در اصطلاح فعالیتها و عملیات سری، معاینه یا بازدید عبارت است از بازرسی و آزمایش یک محل یا شخص یا منطقهای که برای انجام عملیات سری مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
این بازرسیها باید بطور عینی و توأم با تحقیقات محلی باشد.
معاینه صرفاً هنر جمعآوری اطلاعات است تا بتوان بر اساس آن اطلاعات، نقشههای خود را تا حد امکان منطبق با واقعیت تنظیم نمود.
ضرورت معاینه در چیست؟
در اصطلاح فعالیتها و عملیات سری، معاینه یا بازدید عبارت است از بازرسی و آزمایش یک محل یا شخص یا منطقهای که برای انجام عملیات سری مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
این بازرسیها باید به طور عینی و توأم با تحقیقات محلی باشد.
معاینه صرفاً هنر جمعآوری اطلاعات است تا بتوان بر اساس آن اطلاعات، نقشههای خود را تا حد امکان منطبق با واقعیت تنظیم نمود.
ضرورت معاینه در چیست؟
کلیه مساکن و مناطق و مراکزی که توسط سازمان سری بکار برده میشود و مورد استفاده فرار میگیرد باید قبل از اجرای برنامه معاینه شوند ـ مثلاًسازمان احتیاج دارد به
۱- خانه امن برای ملاقاتها ـ برای نگهداری اسناد ـ اسلحه ـ افراد.
۲- محل ملاقات مستقیم یا محل ملاقات غیرمستقیم (واسط).
۳- پناهگاه برای فراریان ـ برای ارتباط بیسیم ـ برای اختفای نفرات قبل از برنامهها.
۴- محل برای فرستنده و غیره.
۵- پیدا کردن راههای فرار.
۶- ساختمانها و تأسیسات دشمن که هدف تفتیش یا تخریب هستند.
۷- مراقبت ثابت گماردن و یا مراقبت متحرک.
۸- و یا هر نوع علت و مورد دیگری که در جریان عمل برخورد شود.
در تمام این موارد محل باید معاینه شود ـ چگونگی ورود ـ خروج ـ موقعیت محلی و ارتباط آن و یا فاصله آن و یا فاصله آن با مراکز پلیس ـ راههای فرار همه و همه باید مطالعه و معاینه شود.
چگونه معاینه کنیم؟
الف ـ قبل از معاینه
ب ـ در طول عمل معاینه
ج ـ بعد از معاینه
الف ـ چه چیزهایی را باید قبل از معاینه فراهم سازیم یا جمعآوری نماییم؟
۱- هدف و منظور از محل مورد معاینه را باید بدانیم ـ باید بدانیم محل را برای چه منظوری میخواهند بکار برند؟ یک خانه امن خواهد بود؟ وعدهگاه خواهد بود؟ یا غیره ـ باید اینها را بدانیم تا تناسب و شایستگی محل را با آن هدفمان در معاینه مورد بررسی قرار دهیم ـ بسته به نوع هدف محل باید دارای لوازم خاص باشد.
۲- قبل از شروع به عمل باید بررسی کرد که اگر محل و منطقه مورد نظر وسیع است و طول مدت معاینه با وقت و فرصت ما تناسب ندارد ـ برای سرعت در کار محل را تقسیمبندی کرد و هر قسمت را بر عهده یک عضو یا یک گروه واگذار نمود.
۳- باید کلیه اطلاعات موجود راجع به محل را نزد یکنفر متمرکز نمود و سپس اطلاعات جدید جمعآوری کرد و همه را در نزد مسئول اطلاعات متمرکز ساخت.
۴- باید تعداد افراد لازم برای معاینه را پیشبینی نمود ـ چند نفر آدم برای کار لازم است؟
۵- باید وسایل مورد نیاز پیشبینی و آنها را تهیه کرد ـ ماشین ـ پول ـ چراغ قوه ـ دوربین و غیره.
۶- چقدر وقت برای انجام عمل لازم است؟ بسته به وسعت کار باید آن را پیشبینی نمود.
۷- داستان سرپوش چیست؟ وقتی میخواهید محلی را معاینه کنید البته باید داستانی برای سرپوش داشته باشید ـ داستان متناسب با محل و شما و حرفه شما. چرا بآنجا رفتهایم و چکار میکنیم؟
۸- باید برنامه کامل تهیه گردد ـ و میان وسایل و نفرات و وقتی که لازم است هماهنگی ایجاد گردد و تمام وسایل پیشبینی شود. ممکن است یکنفر برای انجام معاینه دوازده ساعت وقت لازم داشته باشد اما فرصت عمل در محل پیش از سه ساعت نباشد بنابراین نمیتوانیم با یکنفر کار را انجام دهیم باید حداقل چهارنفر داشته باشیم ـ در برنامه باید تمام جنبهها را حساب و پیشبینی نمود.
۹- باید کلیه اطلاعات لازم و ضروری اولیه را جمعآوری کرد ـ این اطلاعات باید اول محل مورد نظر را به طور کامل مشخص کند ـ در کجا قرار دارد ـ اگر مثلاً خانه است آدرس خیابان شماره خانه حدود خانه ـ و مشابه ـ اگر محل در وسط بیابان و یا کوهستان یا ساحل دریاست باید موضع جغرافیایی آن را بیان کرد.
ب ـ در موقع معاینه چه اطلاعاتی باید جمع کرد؟
۱- تعیین دقیق محل ـ آدرس آن ـ شماره منزل خیابان کوچه محله همه باید یادداشت شود ـ مشخصات جغرافیایی محل اگر در کوهستان یا بیابان در کنار دریاست. علاوه بر مشخصات جغرافیایی باید علائم طبیعی در آن حدود پیدا کرد تا برای راهنمائی استفاده شوند. باید نقشه کامل محل و اطراف محل کشیده شود.
۲- شرح کامل وضعیت عمومی محل ـ طرز ساختمانها ـ آتمسفر عمومی ـ آیا محل یک مرکز صنعتی است یا مسکونی است یا تجاری است یا کارگری است یا محصلی ـ پرجنجال است یا آرام؟
۳- نوع ساختمان ـ بزرگ ـ کوچک ـ آجری سیمانی چوبی ـ معماری محل ـ ساختمان قدیمی یا تازهساز.
۴- شرح کامل خیابانهایی که به محل ختم میشوند و یا به محل میرسند و یا در اطراف آن هستند.
۵- شرح کامل وسایل ارتباطی ـ تاکسی ـ ترن درشکه اتوبوس اسب الاغ پیاده. در مورد ترنها یا اتوبوسها باید شماره خط یا خطوط ارتباطی و کم و زیاد بودن اتوبوسها (مثلاً هر ده دقیقه) برنامه دخول و خروج ترن یا اتوبوس و یا وسیله دیگر. غلظت و حجم عبور و مرور وسایل نقلیه در اطراف محل ـ یکطرفه یا دو طرفه بودن خیابانها ـ چراغهای راهنمایی ـ زمان تغییر چراغها و ترتیب آن (اتوماتیک یا نه؟)
۶- سیستم نور در خیابانهای اطراف ـ خیلی روشن ـ روشن ـ غیرروشن ـ تاریک ـ نور چراغها فاصله تیرهای چراغ برق و نوع آنها ـ چوبی یا فلزی یا سیمانی و طرز ساختمان تیرها.
۷- وضعیت شلوغی و خلوتی خیابانها و محل در ساعات مختلف روز و شب.
۸- اختصاصات محل؟ همه خارجی هستند؟ ارمنی هستند؟ یهودی هستند؟ تهرانیها شیرازیها ـ چه طبقاتی؟ زبانهای موجود (ترکی ـ گیلکی ـ ارمنی) نوع لباسها ـ عادات مخصوص آنها؟
۹- احساس مردم نسبت به افراد ناشناس و خارجی در محل چیست؟ آیا برای آنها عادی است؟ یا آنکه همه از خانهها و مغازهها سر میکشند؟
۱۰- روابط داخلی در محل چگونه است؟ اگر خبری شود همه بهم خبر میدهند؟ آیا سعی دارند ته و توی کار را درآورند؟ اهل متلک گفتن و شوخی هستند یا خش و رسمی؟
۱۱- سیستم امنیت دشمن و پلیس در محل ـ پلیس؟ ژاندارم؟ ارتش؟ ـ تعداد نفرات پلیس دوری و نزدیکی نفرات و پادگان یا کلانتری ـ اسلحه آنها چیست؟ پلیس ثابت یا متغیر ـ وسایل او ـ موتور ماشین… پلیس مخفی وجود دارد؟ مأمورین سازمان امنیت؟
۱۲- فعالیت سایر سازمانهای سیاسی و سازمانهای مخالف در منطقه و محل؟
۱۳- راههای فرار ـ فرض کنید در عین عمل واقعهای اتفاق افتاد و افراد خواستند فرار کنند ـ باید در گزارش قید شود که چگونه افراد میتوانند فرار گنند؟
۱۴- تمام وسایل دیگری که مورد استفاده خود از قبیل سیمهای برق ـ کنتور برق در ساختمان ـ محل تلفن قابل استفاده در محل و یا در نزدیکی آن ـ اگر محل عمومی است مثل هتل یا قهوهخانه باید پیشخدمتها و مأمورین را توصیف کرد تا در موقع لزوم از مناسبترین آنها استفاده شود ـ ساعات بسته شدن قهوهخانه یا در هتل و غیره.
۱۵- توصیهها ـ در هنگام معاینه باید سعی کردآرام و عادی بود ـ کمتر سر و صدا کرد ـ برنامه را دقیقاً اجرا نمود ـ در موقع عمل جز در مورد ضرور شدید نباید چیزی نوشت یا نقشهای کشید ـ باید سعی کرد و همه چیز را در ذهن سپرد ـ در صورت اجبار باید مطالب را در جایی نوشت که در صورت بروز خطر ایجاد شک نکند ـ عجله نباید کرد ـ باید حوصله به خرج داد ـ در موقع جمعآوری اطلاعات اگر احساس میشود که نمیتوان تمام اطلاعات را به حافظه سپرد باید به مرکز سازمان یا جای امنی رفت و اطلاعات را نوشت و در آنجا گذاشت و مجدداً برگشته کار را ادامه داد.
ج ـ بعد از معاینه
باید فوری به محل امن رفته و تمام اطلاعات را تنظیم نمود و گزارش داد.
گزارش باید کامل و شامل تمام مسائل باشد. بای نقشه ضمیمه گزارش بشود. گزارش باید طوری نوشته شود که کسانی که آن را میخوانند و تا به حال محل را ندیدهاند چنان تصور کنند که در آنجا زندگی میکردهاند و باید همه چیز توضیح داده شود باید گزارش و نقشه طوری باشد که هر کس بخواهد از آن استفاده کند بدون آنکه محتاج باشد از کسی در خیابان سوال کند یکسر به محل برود.
۹- ملاحظه و توصیف ـ :
هر انسانی دارای قدرت مشاهده و توصیف میباشد. اما اکثراً مردم اشیاء و افراد و حوادث را نه آنطور که هست سعی میکنند مشاهده کنند و نه میتوانند آنطور که دیدهاند توصیف نمایند.
در یک سازمان مخفی در فعالیتهای سری افراد باید عادت کنند چگونه جریانات را دقیقاً ببینند و آنها را در مغز خود بسپارند و از آنها نیتجهگیری کنند ـ و از آنها گزارش تهیه نمایند. ملاحظه جریانات و اشیاء با حواس پنجگانه انجام میشود ـ اخذ و ضبط آنها توسط این حواس ملاحظه نامیده میشود.
توصیف عبارت است از قدرت نیتجهگیری از ملاحظات و بازگو و توجیه و تفسیر کردن آنها.
یک شخص عادی وقتی حادثه و یا صحنهای را میبیند ممکن است برایش جالب نباشد ـ که به جزئیات آن دقت کند و آنها را به خاطر بسپارد ـ اما یک عضو سازمان سری میداند چگونه علم نظارت و مشاهده را بکار برد و قادر است تمام آنچه را در یک حادثه و صحنه واقعاً اهمیت دارد با تمام جزئیات آن بطور سیستماتیک ببینید ـ حتی جزئیات را ببیند و بخاطر بسپارد ـ جزئیاتی را که گاهی از کلیات مهمتر هستند.
قدرت ملاحظه تابع دو عامل است:
۱- ارثی
۲- اکتسابی
با عامل ارثی نمیتوان کاری کرد اما با تربیت و تعلیم میتوان عامل اکتسابی را توسعه داد ـ بعضی اشخاص در حرفه خود استاد میشوند و مشخصات افراد مراجعه کننده خود را به سرعت تشخیص میدهند ـ مثلاً خیاطها بدون مراجعه به دفترهای خودشان از روی حافظه میدانند کدام پارچه به کدام مشتری تعلق دارد ـ در مراکز زیارتی قم و نجف و مشهد و کربلا روزانه صدها نفر برای زیارت مراجعه می کنند ـ کفشدار بدون دادن نمره هر کس که میرسد کفشهای او را گرفته و در گوشهای میگذارد و پس از مراجعه زائر بلافاصله کفشهای او را در برابر او میگذارد ـ این دقت و سرعت به خصوص در مورد زنهای زائر که سرتاپایشان مستور است بیشتر جالب توجه است که چگونه کفشدار در میان این همه اشخاص مختلف میداند کدام کفش متعلق به چه کسی است؟ ـ بر اثر ممارست و تمرین، قدرت ملاحظه کفشدار ترقی کرده است.
چنین استادی و تبحر برای پلیس و مأمورین تربیت شده امنیتی نیز وجود دارد ـ دشمن آنها را تعلیم داده است که چگونه همه چیز را ببینند و بازگو کنند. مشاهده بدون بازگو کردن ناقص است.
بنابراین باید افراد یاد بگیرند که قدرت ملاحظه و توصیف خود را تقویت و تربیت نمایند.
عواملی هستند که قدرت مشاهده و وصف را تحتالشعاع قرار داده و باعث اشتباه میگردند.
۱- حالت روحی غیرعادی ـ در این حالت مشاهده کنند نمیتوانند همه چیز را ببیند و اگر جنایتی اتفاق افتاده است ترس و وحشت مانع از توجه به تمام نکات است.
۲- ناظر اگر مریض باشد قدرت مشاهده او ضعیفتر است.
۳- تجربه گذشته یا سابقه ذهنی ـ اگر کسی تا به حال هواپیما ندیده باشد وقتی برای اولین بار ببیند قدرت مشاهدهاش قوی نخواهد بود ـ گاهی اوقات تجربه گذشته خود باعث اشتباه میگردد. مثلاً شما در گذشته برای ورود به محلی از خیابانی عبور کردهاید آن موقع خیابان یکطرفه نبوده است ـ حالا دو طرفه است یا در موقع ورود به خانهای که دارای در ورود و خروج جداگانه است ممکن است شما در گذشته از در ورودی خارج شدهاید ـ نباید تجربه گذشته در توصیف شما اثر عکس بگذارد.
در توصیف و بیان مشاهدات نیز عوامل اشتباه وجود دارند:
۱- اضافه کردن ـ ممکن است در بیان مطلب شما چیزی را اضافه کنید که در ذهن شماست و در عالم خارجی وجود ندارد.
۲- تعویض ـ مشاهده کننده در منظرهای مطلبی را میبیند اما در عمل، توصیف مطلب دیگری را که مربوط به جای دیگری بوده است از حافظهاش میگیرید و به جای آن قرار میدهید.
۳- تغییر ترتیب منظره ـ منظره یا حادثهای دیده میشود ـ اکثر اتفاق میافتد که ترتیب حوادث در توصیف بهم میخورد ـ زمانها عقب و جلو شدهاند.
۴- ساده شدن ـ در توصیف اکثراً تمایل به خلاصه کردن و ساده کردن وجود دارد. ممکن است در توصیف فکر شود که بیان فلان مسأله مهم نیست ـ ضروری نیست ـ ولی واقعاً مهم باشد.
۵- اشتباه در نقل و مکان خبر و اطلاع ـ کسی که توصیف میکند و کسی که میشنود ممکن است هر دو اشتباه کنند ـ ممکن است شرح دهنده کامل شرح ندهد وشنونده قدرت شنیدن کامل نداشته باشد و اشتباه شود.
ملاحظه اشخاص
الف ـ نگاه عمومی یا بررسی کلی ـ
۱- وقتی به شخص نگاه میکنیم باید او را آگاهانه بررسی کنیم ـ باید او را با اشخاص دیگر و با عوامل دیگری که میشناسیم در ذهن خود مقایسه کنیم تا در حافظه ما این مقایسه باقی بماند.
۲- سپس شخص را به طور کلی میسنجیم ـ دراز است یا کوتوله ـ ظاهر او چگونه است.
۳- سر او نسبت به بدن بزرگ است یا کوچک یا معمولی ـ بطور کلی نسبت حجم و بزرگی سر نسبت به بدن مثل یک به هفت است.
۴- گردن ـ آیا دراز است یا کوتاه ـ کلفت است یا نازک ـ گلو بزرگ است یا کوچک.
۵- شانهها پهن است یا نه ـ خمیده است یا راست است.
۶- شکم بزرگ است یا کوچک
۷- کمر باریک است یا کوچک
۸- طرز راه رفتن ـ در راه رفتن پاهایش بطرف داخل یا خارج و یا مستقیم است ـ هنگام راه رفتن بدنش بسمت خارج است یا جلو یا عقب.
۹- حرکات غیر عادی در موقع حرکت یا صحبت کردن دارد یا ندارد؟
۱۰- نواقص عمومی در بدن ـ دست و پا ـ صورت و غیره دارد یا ندارد؟
۱۱- جنس ـ زن یا مرد؟
۱۲- رنگ ـ سیاه سفید ـ بور…
۱۳- سن ـ البته بتقریب چون تشخیص سن از روی مشاهدات مشکل است ـ سن البته به عوامل مختلفی بستگی دارد ـ یک جوان سی ساله چینی یا استرالیائی یا ایرانی یا عرب یا سیاه یا سفید یکجور به نظر نمیرسند.
۱۴- ارتفاع و قد ـ وقتی نشسته باشد نمیتوان حدس زد اما اگر ایستاده باشد و قد خود را بدانیم با مقایسه قد او با قد خودمان میتوانیم به سرعت با تقریب پنج سانتیمتری قد او را حدس بزنیم.
۱۵- وزن ـ باید وزن خودمان را بدانیم و سپس با او بسنجیم ـ روی لباس و درشتی هیکل وغیره ممکن است در تقریب تا پنج کیلوگرم استباه کرد ـ معمولاً ارگ شخص زیاد چاق یا لاغر نباشد فرمول کلی رابطه وزن و قد را میتوان بکار برد. این فرمول عبارتست از ۱۰۰ ـ قد (به سانتیمتر) = وزن (به کیلوگرم) یعنی اگر قد شما ۱۷۰ سانتیمتر است وزن طبیعی ما برابر است با ۷۰=۱۰۰-۱۷۰.
این مطالب در مورد کلیات بدن وجسم بود.
جزئیات و مشخصات:
۱- سر و صورت بهترین و مهمترین نقطه بدن برای ملاحظه و توصیف است. و درشتی و صافی و غیرصافی موی سر ـ اگر کسی بیمو و یا کم موست باید مشخص کرد از چه دستهایست (مطابق جدول ضمیمه)
۲- پیشانی ـ از جلو بلند است یا کوتاه و پهن است یا باریک ـ از پهلو مستقیم است یا محنی و به جلو آمده است یا صاف ـ و هر نشانه دیگری در پیشانی.
۳- ابروها ـ مستقیم یا منحنی ـ کم مو یا پر مو ـ پیوسته یا جدا ـ رنگ موی ابرو.
۴- چشمها ـ بزرگ یا کوچک ـ رنگ آن ـ با عینک یا بی عینک ـ چشم مصنوعی ـ حالات چشم ـ خصوصیات از پهلو، آیا فرو رفته است ـ عادی یا بیرون آمده است ـ باریک یا پهن است؟
۵- خطوط زیر چشم ـ که عموماً تیرهتر است.
۶- بینی ـ از جلو بزرگ است یا کوچک ـ در پائین پهن است یا باریک ـ از پهلو دراز است یا کوتاه منحنی است یا مستقیم یا شکسته یا محدب است یا معقر.
۷- گونهها ـ گوشتی یا فرورفته ـ استخوانها بیرون آمده یا نه؟ ـ ریشپرپشت یا نه؟
۸- گوشها ـ بزرگ یا کوچک ـ به سر چسبیده یا بیرون آمده ـ از پهلو دراز یا دایرهای ـ مثلثی و غیره ـ اگر زن است محل سوراخ گوشواره.
۹- سبیل ـ رنگ ـ غلظت مو ـ شکل سبیل ـ اگر سبیل ندارد فاصله پشت لب (میان دهان و بینی)
۱۰- دهان ولب ـ پهن ـ کوچک ـ لبها نازک یا کلفت ـ قرمز یا بیرنگ ـ بیرون آمده یا نه.
۱۱- دندانها ـ مصنوعی یا طبیعی ـ مرتب یا درهم ـ دندان طلا و غیره.
۱۲- چانه ـ از جلو پهن یا کوچک ـ از پهلو بیرون آمده یا نه؟
۱۳- ترکیب کلی صورت ـ بطور معمول درازای صورت به سه بخش مساوی تقسیم شده است ـ از زیر چانه تا زیر بینی و از زیر بینی تا بالای بینی و از بالای بینی تا بالای پیشانی ـ و بطور معمول پنج نوع صورت از نظر کلی وجود دارد ـ مثلثی، دایرهای، بیضوی ـ مربعی؛ مستطیلی.
۱۴- دست و پاها ـ درازی یا کوتاهی باید مشخص شود.
۱۵- صدا ـ ظریف یا خشن ـ تودماغی یا صاف ـ زیر یا بم ـ طرز صحبت آرام یا سریع یا معمولی و شمرده حرکات مختلف صحبت کردن.
ملاحظه و توصیف منظرهها:
بررسی کلی و اجمالی ـ که باید دید چه چیزی است و به سوالات زیر پاسخ داد.
۱- چه؟ ۴- کجا؟
۲- کی؟ ۵- چگونه؟
۳- کی (چه وقت)؟ ۶- چرا؟
برای اطمینان از آنکه چیزی جانماند باید منظره را تقسیمبندی کرد و به ترتیب قسمت به قسمت آن را در نظر گرفت و به خاطر سپرد ـ مثلاً یک اطاق را میتوان به شش قسمت تقسیم کرد ـ چهار دیوار و سقف و کف ـ و سپس به تریب هر قسمت را نیز اگر بزرگ باشد به قسمتهایی جزییتر تقسیم کرده به ترتیب بررسی کرد.
مشاهده و توصیف رنگها:
باید بطور علمی رنگها را شناخت ـ سه رنگ اصلی وجود دارد.
۱- قرمز
۲- آبی
۳- زرد
رنگهای فرعی که قابل تهیه از رنگهای سهگانه بالا هستند عبارتند از
۱- قرمز ۲- آبی
۳- زرد ۴- سبز (از ترکیب آبی و زرد)
۵- نارنجی (از ترکیب قرمز و زرد)
۶- بنفش (از ترکیب قرمز و آبی)
۷- ترکیب تمام این رنگها سفید
۸- بدون رنگ سیاه
هر عضوی باید خود را تعلیم دهد که رنگها را بشناسد ـ شناختن رنگهای اصلی سادهتر است ـ رنگهای فرعی اغلب باعث اشتباه میشوند.
مشاهده و توصیف صداها:
تشخیص صداها بسیار اهمیت دارند ـ باید مهارت پیدا کرد که بدون رفتن به محل حادثه از روی صدها تشخیص داد که منبع صدا چیست؟
صدای ترکیدن لاستیک ماشین ـ ساعت ـ هفتتیر ـ مسلسل ـ بازوکا ـ نارنجک ـ پای آدم ـ اسب ـ موتور ماشین ـ موتور سیکلت و غیره.
ملاحظه و تشخیص قوه لامسه:
باید در تاریکی وضعیت اشیاء را تشخیص داد.
ملاحظه و توصیف با حس ذائقه:
باید تمرین کنیم که این حس ما قوی شود ـ با تقویت این حس میتوان بسیاری از خطرات را حس کرد ـ مثلاً مزه چای یا پپیسی کولا اگر داروی خوابآور یا مشروب در آن ریخته باشند و غیره.
و بالاخره باید در مشاهده و توصیف شخص ـ طرز لباس پوشیدن ـ مرتب است یا نامنظم ـ سواد و معلومات و هر نوع اطلاعات دیگر را توصیف کرد.
۱۰- خانه امن:
منظور از خانه امن چیست؟ محلی است که در سازمان مخفی برای مقاصد و منظورهای مختلف و متفاوت بکار برده میشود. بسیاری از فعالیتهای مخفی در خانههای امن انجام میگیرند. موفقیت بسیاری از عملیات به امنیت این منازل بستگی دارد.
موارد استعمال خانه امن:
۱- بهترین محل برای ملاقات و تماس بین رابطها و رابطها و اعضا
۲- برای آدرس تماسها: منظور آدرسی است که برای مکاتبات مخفی ـ فرضاً میان دو رابط یا دو مرکز ـ به جای آنکه نامه مستقیماً به آدرس اصلی برود ابتدا به آدرس مزبور میرود و سپس از آنجا به مقصد اصلی پست میشود ـ یا نامه را رابط به آدرس خانه امن میبرد و از آنجا پیکی نامه را به رابط میرساند.
۳- برای تماسهای غیر مستقیم به عنوان واسط ـ یک اطاق کوچک مثلاً در سرای جواهریان اجاره میکنند ـ عضو ب یک کلید دارد میآید مطلبی را میگذارد و سپس رابط الف با کلید خودش میاید آن را برمیدارد و یا بالعکس.
۴- خانه امن برای تماس غیرمستقیم به عنوان واسط انسانی ـ ساکنین خانه میتوانند واسط تماسها باشند ـ نامه یا روزنامه به آنها میدهید و عضو دیگر میآید آنرا میگیرد.
۵- خانه امن برای بایگانی اسناد.
۶- برای مراکز رهبری.
۷- برای پنهان کردن اسلحه و مهمات و وسایل تخریبی.
۸- برای پنهان کردن وسایل فنی ـ چاپخانه ـ پلیکپی ـ عکسبرداری ـ میکروفیلم ـ فرستنده و غیره.
۹- برای مسائل مالی ـ اسناد مالی ـ پول و غیره ـ نباید پول سازمان را در بانک گذارد.
۱۰- برای تشکیل جلسات طولانی ـ گاهی ملاقاتها یا جلسات چند روز به طول میکشد.
۱۱- فراریان از زندان ـ پناهندگان و متواریان از دست پلیس احتیاج دارند که در مراکزی برای چند هفته یا چند ماه مخفی بمانند تا حرارت پلیس برای پیدا کردن آنها تخفیف یابد.
۱۲- بالاخره برای رفع هر نوع مشکل و مانعی که در سر راه فعالیتهای مخفی وجود دارد.
شرایط ضروری برای خانه امن:
الف ـ سرپوش
۱- باید از همان ابتدا کار و اولین قدم برای پیدا کردن خانه امن سرپوش تهیه شده باشد و آنرا بکار برد.
در یک سازمان مخفی البته اکثراً میتوان از منازل اعضای طرفدار و یا وابسته برای انجام مقاصد استفاده کرد اما گاهی اوقات برای پارهای از مقاصد بالا لازم است سازمان خود رأساً به تهیه منزل بپردازد ـ برای این کار وقتی شما میروید خانهای اجاره کنید باید بدانید که چه خواهید کرد ـ منزل برای چه میخواهید؟ اسم شما چیست؟ چه کسی اسناد اجاره را امضاء میکند؟ وضع خانوادگی شما در داستان سرپوش چیست؟ وضع درآمد و شغل و تمام این نوع سوالات ـ لذا باید داستان کامل باشد.
۲- باید سرپوش تمام فعالیتها را دربر بگیرد ـ اگر شما منزلی را برای یک وکیل دادگستری اجاره میکنید البته حدود فعالیت باید متناسب با منزل یک وکیل دادگستری باشد.
۳- سرپوش باید متناسب با وسعت فعالیت باشد.
ب ـ خانه امن را باید وقتی گرفت و بکار برد که در انجام آن مجبور باشیم ـ در مواقعی که سازمان خانههای امن را خود تهیه میکند باید دانست که اداره آن بسیار مشکل و مخارج آن سنگین است.
ج ـ انتخاب منزل با مسئول شبکه است ـ در انتخاب منزل باید تمام اصول امنیتی را بررسی کرد ـ نباید در محلی باشد که بسیار شلوغ یا بسیار خلوت باشد (جز استثنا) ـ نباید در محلهای باشد که هرکس بکار هر کس کار دارد ـ در اطراف آن نباید خانههای بلندتر که بر آن مشرف باشند وجود داشته باشد ـ به موقعیت منزل باید توجه کرد ـ یک منزل در کوچه بنبست خوب نیست ـ راه فرار بسته است ـ حتیالمقدور لازم است که خانه امن حداقل دارای دو در باشد ـ در کنار خیابان باشد ـ به مراکز ارتباطی نزدیک باشد ـ هرگز نزدیک کلانتری یا مراکز پلیس و ارتش و سازمان امنیت نباشد ـ حتیالمقدور تحقیق کرد که در خانههای اطراف خارجی و یا اعضای سازمانهای انتظامی مثل کارآگاه و غیره زندگی نکنند.
د ـ باید قبل از خریدن و یا اجاره کردن کنترل کرد که خانه پاک و سالم باشد ـ وسایل بیسیم و ضبط صدا بطور مخفی در آن کار گذاشته نشده باشد ـ باید طوری ترتیب داد که بلافاصله موجود دشمن چیزی در آن نگذارد.
ر ـ باید کنترل کرد که صدا از منزل به خانههای اطراف نرسد و از داخل به خارج نرود.
ز ـ تسهیلات داخلی خانه امن:
۱- وسایل زندگی خانه باید متناسب با سرپوش و اشخاص ساکن خانه باشد.
۲- باید به تمام وسایل لازم جهت موارد غیرعادی مجهز باشد.
۳- باید به وسایل عمومی تلفن ـ برق و غیره مجهز باشد.
زـ اداره خانه امن:
مسئول شبکه و خانه امن باید یکنفر از اعضاء شناخته نشده را انتخاب و مسئول خانه نماید. این عضو مسئول حفظ امنیت خانه امن است ـ وی باید سرپوش خانه را در محل معرفی نماید و بعد از آنکه سرپوش تقریباً شناخته شد و برای همه اهل محل عادی شد آن وقت خانه امن میتواند وظیفه اصلی خود را آغاز نماید ـ حتیالمقدور مسئول خانه امن نباید متأهل باشد ـ البته این امر بستگی به هدف خانه امن دارد.
ح ـ حتی المقدور نباید از یک خانه امن برای بیش از یک منظور استفاده کرد ـ پس از انجام منظور باید خانه را ترک کرد.
ط ـ نباید از خانههای شناخته شده نظیر آنهایی که مثلاً کمونیستها سابقاً استفاده کردهاند استفاده کرد.
پرونده خانه امن:
مرکز سازمان باید برای هر یک از خانههای امن یک پرونده داشته باشد که در آن تمام مشخصات منزل از آدرس و کلیه اطلاعات در آن نوشته شده باشد ـ علائم ورود و خروج از آن ـ اجارهنامه و سایر اسناد مربوط به خانه و منظور و مقصودی که برای آن، آن خانه گرفته شده است ـ و حوادثی که در خانه اتفاق افتاده است ـ اسم کسانی که داخل و خارج شدهاند و نوع کارهایی که انجام دادهاند ـ راههای فرار در موقع خطر و علائم مختلف ـ این دفترچه که بسیار مهم است باید در مرکز مطمئن سازمان حفظ شود و مسائل ضروری از قبیل علائم و راههای فرار و غیره را استفادهکنندگان از خانه در ذهن خود بسپارند.
برای خانههای امن که مرکز فعالیتهای خیلی خطرناک هستند تدارکات امنیتی و ضدخطر باید خیلی بیشتر باشد مثلاً ممکن است در اطراف منزل در موقع عمل مراقب گذاشت که هر پیشآمدی را خبر دهد.
در برنامه باید پیشبینی کرد که اگر رابط عوض شد رابط بعدی چگونه باید عمل کند.
همانطور که گفته شد خانه امن ادارهاش مشکل و مخارجش زیاد است. روسها از خانه امن بسیار استفاده میکنند و حال آنکه در دنیای غرب آمریکائیها خیلی از آن استفاده مینمایند.
در سازمان مخفی سیاسی، بهترین راه استفاده از منازل خود اعضاء و یا طرفداران و وابستگان سازمان است و اگر رفتن خانه امن ضرورت پیدا کرد باید بینهایت کوشید که تمام شرایط و نکات اساسی در آن رعایت شود.
۱۱- مصاحبه:
در تمام مسئل مختلف زندگی و اجتماعی مصاحبه وجود دارد. اما مصاحبه در یک سازمان مخفی با یک مصاحبه علنی شرکت تجارتی فرق دارد. مصاحبه در یک سازمان مخفی دارای مشخصاتی است که در سایر مصاحبهها وجود ندارد.
مصاحبه معمولاً ملاقات و گفتگو میان دو نفر یا بیشتر از دو نفر میباشد و هدف و منظور از آن مکالمه و صحبت نسبت به مسائل و موضوعات مختلف برای جمعآوری اطلاعات و یا اطلاع دادن میباشد.
۱- دادن اطلاعات
۲- گرفتن اطلاعات
در یک سازمان مخفی هیچ وقت بطور عادی ما به کسی اطلاعات نمیدهیم. اما مرکزیت سازمان ممکن است بعضی اوقات دستور بدهد که فلان اطلاعات را به فلان سازمان و یا به فلان شخص بدهیم و به ازاء آن ممکن است اطلاعات دیگری از آن سازمان یا شخص بگیریم. چنین روشی در بین کشورها هم اجرا میشود و معمول است. گرفتن این اطلاعات احتیاج دارد که باید آنها را کسب نماید ـ یکی از راههای کسب اطلاعات دیدن اشخاص و مصاحبه با آنهاست.
انواع مصاحبهها:
۱- مصاحبه اکتشافی ـ این رویه در سازمان برای جمعآوری و تکمیل اطلاعات جهت اعضائی که داوطلب عضویت هستند و یا معرفی شدهاند انجام میشود.
با اجرای این مصاحبه شما میتوانید بسیاری از خصوصیات و روحیه و اخلاق فرد را بشناسید ـ این رویه همچنین توسط سازمانهای دشمن برای شناختن اعضای یک سازمان مخفی بکار برده میشود.
۲- مصاحبه دوستانه ـ در این نوع مصاحبه شما طرف را میشناسید و با هم دارای ارتباطات دوستانه هستید ـ اما هنوز روابط و دوستی به آن حد نرسیده است که بتوان برای گفتن مطلبی به او اعتماد نمود ـ در این مصاحبهها شما روابط خود را با او توسعه میدهید و در طی صحبت اطلاعات لازم وضروری را کسب میکنید و سپس برای بیان آخرین مطالب خود به او تصمیمی میگیرید.
این مصاحبه را میتوان در موقع دعوت اعضاء جدید به عضویت و یا طرح وجود سازمان مخفی برای آنها بکار برد طول مصاحبه و مدت آن بستگی به شرایط و طرف دارد.
۳- مصاحبه تهیه شده ـ وقتی است که با دادن یا گرفتن اطلاعات مصاحبه شروع میشود و شما میدانید که نتیجه مصاحبه روشن و مثبت است ـ مدت این مصاحبه اکثراً خیلی کوتاه است.
مشخصات مصاحبه در عملیات سری:
۱- وقت ـ باید همیشه در مصاحبه ملاحظه وقت را کرد ـ و در مدت معین کوتاه سعی کرد حداکثر نتیجه را گرفت ـ علاوه بر مدت زمان، انتخاب موقع برای مصاحبه نیز بسیار اهمیت دارد ـ باید موقعی را انتخاب کرد که برای طرف مناسب باشد تا او بتواند به راحتی به حرفهای ما گوش کند و حرفهای خود را بزند.
۲- امنیت ـ باید مصاحبه شما دلیل قانعکنندهای داشته باشد ـ مصاحبه شما با سایر مصاحبهها فرق دارد شما نمیتوانید به طرف هدف و مقصود اصلی و واقعی مصاحبه را بگویید لذا باید سرپوش داشته باشید. به خصوص وقتی فردی برای گرفتن اطلاعات از پلیس و مأمور دشمن او را ملاقات میکند چگونگی مصاحبه و سرپوش و بهانه برای صحبت و سوالات بسیار اهمیت دارد.
۳- زبان ـ باید در مصاحبه یک زبان مشترکی را به کار برد ـ فرض کنید شما میروید به آذربایجان و با یک دهقان میخواهید مصاحبه کنید ـ راه را بپرسید ـ اکثر افراد مرزی دارای زبان محلی هستند ـ بنابراین باید بتوانید با زبان محلی صحبت کنید یا مترجم استفاده کنید چه ممکن است او صلاحیت اطلاع از مطالبی را که شما با طرف صحبت میکنید نداشته باشد ـ بهتر است از زبان سومی که هر دو بتوانید منظور خود را حالی کنید استفاده نمائید.
۴- باید دو طرف با هم روابط حسنه داشته باشند ـ اگر شما میخواهید بروید شخصی را ملاقات کنید که دارای روابط خوبی با شما نیست مشکل است که مصاحبه با نتیجه خوب انجام بگیرد.
چگونه مصاحبه کنیم؟
۱- باید ابتدا ضرورت مصاحبه معین شود ـ اگر میتوانید از راههای دیگری همان اطلاعات را کسب کنید بهتر است از مصاحبه صرفنظر شود ـ باید مطمئن بود که مصاحبه تنها و آخرین راه است.
۲- تهیه فرد مناسب برای مصاحبه ـ شما به چه نوع اطلاعاتی احتیاج دارید؟ آیا چه کسی میتواند این اطلاعات را به شما بدهد؟ شما میخواهید شرایط تهیه یک پاسپورت یا تجدید آن را ـ خرید غیرقانونی آن را بدانید ـ آیا از چه عضوی از سفارت سوال کنید؟ در شهربانی از چه کسی بپرسید؟ باید شخص صلاحیتدار را برای مصاحبه پیدا کرد.
۳- طرف مصاحبه چه جور آدمی است؟ باید کاملاً او را شناخت قبل از آنکه به سراغ او رفت. باید دانست او از چه چیزهایی خوشش میآید و از چه چیزهایی بدش میآید ـ عقاید شخصی او چیست؟ و چگونه باید در دل او نفوذ کرد؟ نقاط ضعف او چیست؟ احتیاجات او چیست؟ سیگار میکشد؟ مشروب میخورد؟ وضع خانوادگیاش چگونه است ـ وضع مادیاش از چه قرار است؟
۴- باید مشخص کرد که از او چه میخواهیم؟ یعنی قبل از آغاز مصاحبه باید بدانیم که برای چه او را میبینیم و در طول مصاحبه سعی کنیم روی همان محور صحبت کنیم. باید برای موفقیت در صحبت نسبت به مسأله مورد بحث مطالعه کرد تا اگر سوالی پیش آید وا نمانیم ـ نباید گذاشت که سوءظن او جلب شود.
۵- زمان و محل مصاحبه باید معین شود ـ و باید شرایط طرف را در تعیین آنها در نظر گرفت.
۶- در موقع آغاز صحبت ابتدا از مسائلی شروع کنید که او خوشش میاید ـ یا از مسائلی که او بدان مبتلا است ـ اگر پلیس است متأهل است و دارای خانواده بزرگی است و حقوقش کم است ـ درد دل زندگی گران بار معیشت ـ خرج مدرسه گوشت نان… علاقه پدری برای تربیت بچهها ـ و این مسائل و درددلها او را به شما نزدیک میکند و او احساس نزدیکی بیشتری به شما خواهد کرد ـ سپس باید این مسائل را به آن نوع مسائلی که شما علاقه دارید بکشانید بدون آنکه او خود بفهمد.
۷- ملاقات باید در جاهائی باشد که برای او آشنا هستند. مصاحبه در محلهای جدید که برای طرف ناآشناست و ایجاد نگرانی میکند. و به علاوه مدتی از وقت شما را میگیرد تا او اطراف خود را بشناسد و عادت کند. این یک خاصیت روانی در بسیاری از مردم است و اقناع حس کنجکاوی است ـ در محلهای آشنا چنین کنجکاوی وجود ندارد.
۸- هرگز برای دریافت جواب مطلبی فشار نیاورید ـ چه ممکن است حس کنجکاوی او را برانگیزد و در برابر شما مقاومت کند. در این مورد شما میتوانید از روشهای مختلف از جمله روش سؤالی استفاده کنید.
۹- در آغاز صحبت، او ممکن است نسبت به مسألهای که خودش علاقمند است، صحبت کند ـ نباید حرف او را قطع کرد ـ باید گذاشت که او مطابق رویه خودش صحبت کند ـ میتوان برای دور نشدن از مطلب گاه گاهی سوالاتی کرد که طرف را به صحبت در همان مسیر بکشاند.
۱۰- وقتی از او سوال میکنید باید خیلی ساده و قابل فهم باشد و او بتواند بسادگی به آن جواب بدهد. سادگی سوال مانع از آن خواهد بود که طرف روی سوال فکر کند و به اهمیت آن پی ببرد.
۱۱- از طرح سوالاتی که جوابش مثبت یا منفی است (آره یا نه) خودداری کنید چه مغایر است با هدف اصلی که وادار کردن اوست به ادامه صحبت.
۱۲- در هر فرصت پیش از یک سوال نباید از او نمود.
۱۳- مستمع خوبی باشید. چه بهترین راه جلب اعتماد و کسب اطلاع است.
۱۴- اگر احساس کردید که جواب سوال داده نشده است ـ مجدداً سوال را به صورت دیگری طرح کنید بدون آنکه او بفهمد .
۱۵- همانطور که مسأله با برخورد خوبی شروع شده سعی کنید خاتمه صحبت نیز با کلمات خوبی توأم باشد تا اثر خوبی روی او بگذارد.
۱۶- بلافاصله پس از خروج و جدا شدن باید بروید و کلیه اطلاعات جمعآوری شده را یادداشت کنید.
۱۷- در صورتی که در موقع تنظیم گزارش متوجه شدید که هنوز مسائلی باقیمانده است ممکن است برای بار دوم طرف را ملاقات کنید.
در بعض موارد یک مصاحبه خوب میتواند حاصل بسیار خوب داشته باشد ـ با استفاده از عوامل روانی میتوانیم اطلاعات فراوانی کسب کنیم ـ این مصاحبه به خصوص وقتی بخواهیم درباره فعالیتهای سازمان صحبت کنیم بسیار مؤثر و مفید است.
۱۲- تحریک (پرووکاسیون):
تحریک هنر یا فنی است که در یک سازمان مخفی برای مقاصد مختلف بکار برده میشود.
بطور کلی برای برهم زدن تعادل عادی وضع یک فرد یا یک جامعه سه فن عمومی وجود دارد:
۱- تحریک
۲- به هم زدن یا آشوب
۳- تبلیغات
هدف در هر سه فن تقریباً یکی است و آن این است که تعادل عادی را در جامعه یا در مغز یک فرد طوری بر هم بزنیم که طرف از خود عکسالعمل غیرارادی نشان دهد.
معمولاً در بکار بردن این فن طوری عمل میشود که عکسالعمل طرف آن چیزی باشد که ما آن را انتظار داریم. خواه این انتظار افشای اسراری باشد که او بیان نمیکند یا کشاندن به خیابان و انجام عملی باشد.
البته هر یک از سه فن فوق برای موارد به خصوص و بر اساس و پایهای متفاوت انجام میگیرد.
در حالیکه دو فن آخر (آشوب و تبلیغ) بیشتر برای توده مردم است فن اول برای عناصر وارد سازمانی است ـ هر سه فن در فعالیتهای مخفی بکار برده میشود اما اولی تقریباً بیشتر و مستقیم در مبارزات مخفی میان دشمن و ما انجام میگیرد ـ در بحث این مقاله فقط اولی را بررسی میکنیم.
تحریک:
هنری است که به منظور ایجاد و خلق یک وضع احساساتی در افراد یا اعضاء سازمان انجام میگیرد تا در طرف، تولید عصبانیت یا عکسالعمل احساساتی دیگر نماید ـ این عصبانیت و تحریک احساسی است که ایجاد خطر و زیان برای سازمان و فرد خواهد کرد.
تحریک یک فن و پیچیده روانشناسی است و باید بر اساس اصول علمی و مبتنی بر یک واقعیتهایی باشد.
این اصول برای تحریک عبارتند از:
۱- تحریک باید مستقیماً روی شخص اثر کند ـ باعث نشو و نمای احساسات آنی و عدم اعتدال احساسات او یا عصبانیت او بشود. و عکسالعملی را که ما میخواهیم در او ایجاد کند.
۲- تحریک باید بر اساس واقعیتهایی باشد و مطمئن باشیم که حتماً دشمن یا فرد انجام داده است.
۳- در تحریک انتخاب زمان مناسب بهترین عامل موثر است ـ باید سعی کرد زمان مناسبی را انتخاب کرد ـ مثلاً برای یک تحریک عمومی در کشور باید منتظر بود… دولت عوض شده است حادثهای در کاخ شاه اتفاق افتاده نرخ اتوبوسها را گران کردهاند نرخ بنزین را بالا بردهاند و نظائر اینها.
۴- باید تمام آن شرایطی که دشمن و طرف ما را احاطه کرده است مطالعه کرد و بهترین و مناسبترین فرصت را انتخاب کرد ـ مثلاً مسئول سازمان جاسوسی و یا امنیت کشور از یک سلسله فعالیتهای مخفی آگاه است اما بطور کامل نمیداند چیست؟ و نمیتواند آن را کشف کند و در عین حال میخواهد برای مدتی این فعالیتها را بنا به دلایلی متوقف سازد ـ شاید بحرانی در دستگاه بوجود آمده است که وجود فعالیتهای ما و بحران عواقب وخیمی خواهند داشت لذا باید یکی را متوقف کرد ـ بنابراین رئیس سازمان امنیت مصاحبهای میکند و با بوق و کرنا اعلام میکند که یک شبکه و سازمان مخفی با فلان و بهمان کشف شده است و دولت از تمام فعالیتهای آنان باخبر است و به زودی تمام اسرار این فعالیتها را منتشر خواهد ساخت لذا ما که مشغول فعالیتهای مخفی هستیم از ترس (عکسالعمل) تمام فعالیتهای خود را متوقف میکنیم ـ و این البته همان عکسالعملی است که دشمن انتظار آن را داشته است.
در تحریک باید به نتیجه آن مطمئن بود وگرنه اگر مؤثر نشود آن وقت اثری نخواهد داشت.
تحریک را میتوان در بسیاری از موارد بکار برد ـ مثلاً شما مدتهاست احساس میکنید کسی شما را تعقیب میکند اما نمیدانید که کیست؟ لذا سعی میکنید با دوربین از منظرهای عکس بگیرید ـ آنوقت اگر کسی در میان جمعیت بود که ترس داشت عکس او گرفته شود سعی خواهد کرد خود را از میان جمعیت کنار بکشد و شما میتوانید حدس بزنید که علت خاصی داشته است. در جشنهای سفارتخانههای خارجی معمولاً عدهای عکاس هم میروند و عادی است که عکس بگیرند ـ گاهی اوقات در عکسها دیده میشود که یکنفر صورت خود را با روزنامه پوشانده است و میرساند که در یک شبکه مخفی وابسته به یک سفارتخانه کار میکند.
بعضی اوقات دشمن از هنر و فن و تحریک برای بازجویی استفاده میکند ـ بعضی اوقات میخواهد راجع به آقای الف اطلاعاتی کسب کند آقای ب را که از او متنفر است تحریک میکند و او با عصبانیت بسیاری از اطلاعات خود را میدهد ـ در زندانها بعضی اوقات یکنفر از مأمورین دولتی نیز همراه زندانی به سلول او میرود و در سلول با او همدرد میشود و به دولت فحش میدهند و از سازمان او تعریف میکند تا زندانی را به حرف بکشاند و از او اطلاعات را بیرون بکشد.
بعضی اوقات پلیس یک عضو سازمان را گرفته است ـ پلیس مقدار کمی اطلاعات دارد اما در بازجوئی طوری مطالب را بیان میکند که عضو زندانی خیال میکند که طرف همه چیز را میداند و سپس تهدید میکند که اگر همه حرفها را نزند فلان و بهمان میکنند ـ دولت همه چیز را میداند مقاومت بیفایده است…
و یا زندانی را پس از شکنجه و آزار به بیمارستان زندان میفرستند ـ در آنجا پرستار که معمولاً زن است با او مهربانی زیاد میکند و جلب اعتماد او را مینماید و نه تنها در صحبتهای دوستانه مختلف از او اطلاعات مختلفی را بیرون میکشد بلکه خود زندانی ممکن است برای احتیاط مثلاً که اخبار لازم را به رفقای خود در خارج بدهد پرستار را واسط کار قرار میدهد…
و یا در موقع بازپرسی دو نفر بازپرس با هم کار میکنند ـ یکی خشن و سختگیر و دومی نرم و مهربان ـ بازپرس دوم با مهربانی دل متهم را به دست میآورد و آنچه را میخواهد از او بیرون میکشد.
و یا گاهی اوقات در زندان به زندانی چنین جلوه میدهند که روزهای آخر عمرش رسیده است و با او سخت میگیرند و یا در اطاق او رادیو میگذارند و از رادیو مناظر دلخراش شکنجه و آزار زندانیان و غیره را پخش میکنند و بدین ترتیب احساسات زندانی را شدیداً تحریک مینمایند و سپس از او بازجویی میکنند ـ در بازجویی با اعصاب و احساسات تحریک شده، او ممکن است بسیاری حرفها را بزند.
چگونه میتوان در برابر تحریک مقاومت کرد؟
۱- قبل از پاسخ دادن به هر سوالی فکر کنید آیا این سوال تحریکآمیز نیست؟ اگر به نظر تحریکآمیز میاید آن را ندیده بگیرید ـ اصلاً جواب ندهید ـ بعضی اوقات جوابهایی بدهید که طرف فکر کند شما متوجه سوال تحریککننده او نشدهاید و واقعاً دارید جواب میدهید. در جواب ممکن است طوری مطلب را پیچیده کرد که اصلاً طرف فراموش کند چه سوالی کرده بود ـ مجموعه این روشها را «پس از تحریک» میگویند.
۲- از بین بردن اسناد و منابع ـ مثلاً یک عضو شبکه توقیف شده است ـ سایر اعضاء فوری تمام اسناد خود را از بین میبرند.
۳- بعضی اوقات در سازمان امنیت کسانی پیدا میشوند که سخت به پر و پای سازمان میچسبند و دائم باعث ناراحتی هستند ـ کاتولیکتر از پاپ هستند ـ شما میخوهید شر او را از سر خود کم کنید ـ لذا با تحریک شایع میکنید که فلان کس عضو سازمان است ـ اعضای بالاتر سازمان امنیت تحریک میشوند و او را بیرون میکنند یا تغییر پست میدهند. البته این تحریک باید مبنا و اساسی داشته باشد ـ مثلاً در یک جا او با عضوی از سازمان محرمانه صحبتی کرده باشد و غیره.
۱۳- کنکاش (تحقیق)
سازمان مخفی به اطلاعات احتیاج دارد. یکی از طرق جمعآوری اطلاعات کنکاش یا تحقیق میباشد.
رویه تحقیقات که هنر سازمانهای مخفی است توسط سازمانهای جاسوسی و ضدجاسوسی ـ هر دو ـ برای کسب اطلاعات بکار برده میشود.
سازمان باید وسایلی برای تحقیق داشته باشد ـ راههای آن را بداند ـ سپس اطلاعات جمعآوری شده را ارزیابی کند تا به حقیقت مسائل برسد.
با تحقیقات است که اعضای سازمان را انتخاب میکنیم ـ درباره سازمانهای مخالف ـ همگام ـ دشمن کسب اطلاع مینمائیم ـ برنامه و هدفها را با کنکاش تجزیه و تحلیل کرده و نقاظ ضعف آن را شناخته و برطرف میسازیم.
از نظر کلاسیک کنکاش عبارتست از یک تجسس منظم برای شناخت و درک حقیقت اشیاء و یا واقعیت مطالب.
تحقیقات مجموعهای است از فنون مختلف و متنوع که توسط افراد مسئول تحقیق بکار برده میشودک.
موارد استعمال کنکاش:
۱- اعضای داوطلب عضویت ـ از سوابق سیاسی ـ ایدئولوژی و تمام اطلاعات لازم.
۲- انتخاب محل ـ خانه امن ـ وعدهگاه و غیره.
۳- محل و مراکز فعالیتهای دشمن ـ ارتش ـ سازمان امنیت و غیره.
۴- فعالیتهای سازمانهای مخالف ـ همگام ـ دشمن ـ کمونیستها ـ جبهه ملی و غیره.
۵- حوادث و اتفاقات.
۶- ارتباطات افراد و اشخاص.
۷- افراد و اعضای دشمن.
۸- کنکاش برای آغاز هر نوع فعالیتی در سازمان خودمان (در بحث معاینه دیدیم که چگونه برای هر نوع حرکتی بایدقبلاً محل را بازرسی کرد).
۹- برای فعالیت ضدجاسوسی و امنیت سازمان خودمان ـ فرض کنید شما مطلع شدید که دشمن از بعضی حرکات شما مطلع شده است ـ باید دانست چرا؟ لذا باید تحقیق کرد.
در گرفتن عضو جدید در چه مراحلی باید تحقیق انجام شود؟
۱- قبل از عضویت
۲- موقع ورود و در طول همکاری
شما قبل از ورود انواع اطلاعات را جمعآوری میکنید او را تحت نظر میگیرید ـ با بسیاری اشخاصی که او را میشناسند مصاحبه میکنید ـ در موقع ورود از خود او میخواهید که سوابق و داستان زندگیاش را بنویسد ـ همه اینها تحقیق است.
روشهای کنکاش:
۱- تماس مستقیم با مردم ـ با هر کسی که در مورد مسأله مورد نظر اطلاعات دارد ـ این نوع تحقیق را تحقیق علنی گویند.
۲- تحقیق غیرمستقیم و مخفی ـ در این رویه بسته به نوع موضوع، کلیه سوالات مورد لزوم تهیه و پیشبینی میشوند ـ و سپس برای پاسخگویی به آنها به تدریج از راههای مختلف جوابها را جمعآوری میکنند.
تحقیق مخفی خود نیز انواع مختلف دارد ـ فرض کنید شما راجع به شخصی میخواهید تحقیق کنید، دو راه وجود دارد:
۱- مراقبت ـ خواه علنی یا مخفی ـ که از بهترین منابع کسب خبر است زیرا شما طرف زیرا شما طرف را مستقیماً تحت مطالعه قرار میدهید.
۲- تفتیش ـ که منظور رفتن به منزل و محل کار طرف در غیاب او و تجسس برای یافتن اطلاعات میباشد.
هر دوی این رویهها در بحث جداگانه شرح داده خواهد شد. با این رویهها مخصوصاً میتوان وجود عوامل دشمن را در داخل سازمان کشف کرد.
برای نفوذ در سازمان دشمن دو رویه وجود دارد که هر دو ارزشهای کنکاش میباشند:
۱- شما فردی را در داخل سازمان دشمن و یا سازمان مخالف
۲- شما فردی را آماده میسازید تا توسط سازمان دشمن استخدام شود و به نفع شما کار کند.
سازمانهای دشمن دارای امکانات زیادی هستند ـ اسرار و اسنادی دارند که بکار ما میخورد ـ برای دسترسی به آنها باید از دو روش فوق استفاده کنیم.
راه دیگر تحقیق از منابع علنی است ـ مثلاً شما میخواهید راجع به پیمان مرکزی کسب اطلاع کنید ـ در روزنامهها و کتابها و غیره بسیاری از اطلاعات را خواهید یافت.
برای جمعآوری و کنکاش باید نقشه داشت ـ باید دانست چه میخواهیم و برای چه میخواهیم و چگونه میتوانیم به این اطلاعات برسیم ـ از چه طریقی ـ در چه مدتی؟ سپس باید تمام اطلاعات را در کنار هم گذارد و ارزیابی کرد.
۱۴- مراقبت (تعقیب):
۱- عمومی:
مراقبت، هنر زیر نظر گرفتن شخص و یا محل مورد نظر است برای کسب اطلاعات و تحقیقات.
این فن توسط هر نوع سازمانی ـ مخفی سیاسی یا جاسوسی و یا ضدجاسوسی بکار برده میشود.
۲- انواع مراقبت:
دو نوع مراقبت وجود دارد:
۱- تعقیب علنی ـ که طرف ما را میبیند ـ میداند که او را تحت نظر داریم. در این نوع مراقبت شما هدفهای مختلفی را در نظر دارید ـ بعضی اوقات سازمانهای جاسوسی این روش را بکار میبرند تا به دشمن بگویند که از فعالیتهای او باخبرند و لذا میخواهند که او کارش را بیسر و صدا متوقف کند ـ در جنگلهای جاسوسی میان روسیه و آمریکا این روش بسیار رایج است. در کار دیپلماسی از این روش استفاده میکنند ـ مثلاً دولت میداند که سفیر فلان سفارت با بعضی از اشخاص در کشور رابطه برقرار کرده است ـ دولت نمیخواهد که روابط او با آن سفارتخانه و دولت متبوعه او به هم بخورد و یا تیره شود لذا سفیر را مورد تعقیب و یا تحت نظر قرار میدهد بطوری که او بفهمد و آنها را متوقف سازد.
بعضی اوقات سازمانهای مخفی از این رویه برای ایجاد اخلال و یا تحریک استفاده میکنند ـ مثلاً سازمان امنیت از قعالیت شما باخبر است و در شرایط معینی میخواهد آنها را تعطیل کنید لذا شما را تحت نظر قرار میدهد بطوری که خود شما هم بفهمید که تحت نظر هستید و بترسید و آرام بگیرید.
۲- تعقیب مخفی ـ که همه سازمانها از آن استفاده میکنند ـ طرف نباید بفهمد که تحت نظر است و اگر طرف فهمید باید عوامل مراقبت تعطیل شود و فقط وقتی دوباره آغاز گردد که طرف حساسیت خود را از داده است. عملیات مراقبت مخفی باید توسط یک فرد و یا یک گروه ورزیده و تعلیم دیده عملی شود.
۳- انواع مراقبت مخفی:
۱- تعقیب پیاده ـ در این نوع شما فرد مورد نظر را قدم به قدم تعقیب میکنید ـ هر کجا برود میروید ـ به هر کوچه و خیابان ـ مغازه ـ اداره و خانهای که برود او را زیرنظر دارید. در این نوع مراقبت باید آماده بود که اگر طرف از رابط نقلیه استفاده کرد ما نیز استفاده کنیم تا مسیر او را گم نکنیم.
۲- تعقیب سواره ـ طرف از وسایل نقلیه ـ ماشین ـ موتور یا دوچرخه ـ استفاده میکند باید ما نیز مجهز به همان وسایل باشیم.
در هر دو روش بالا باید گروه ما مجهز باشد که هرطور که طرف عمل کرد ـ پیاده یا سواره ـ ما نیز عمل کنیم.
۳- مراقبت فنی ـ برای مراقبت و تعقیب فرد از وسایل فنی استفاه میشود ـ این وسایل از قبیل بیسیم و رادیو و غیره هستند. که در خانه و مراکز کار طرف نصب میشوند ـ بدون آنکه او بداند ـ و آنچه را که او با دیگران میگوید ضبط میکنند و یا با بیسیم به دستگاه گیرنده ما میفرستند.
از جمله وسایل فنی میتوان از تلویزیون یا دوربین عکاسی و دستگاه فیلمبرداری استفاده کرد و در محلی نصب نمود و عکس گرفت ـ استفاده از این نوع وسایل احتیاج به متخصص دارد ـ فرض کنید شما میخواهید از کلیه کسانی که وارد یک خانه میشوند عکس بگیرید و آنها را بشناسید و غیره.
۴- مراقبت ثابت ـ وقتی است که محل مورد نظر ثابت است ـ مثلاً مرکز امنیتی دشمن ـ پادگان ـ مرکز کار یک نفر ـ لذا مراقبتکننده نیز باید ثابت باشد تا بتواند تمام فعالیتهای مربوطه را کشف کند.
در این نوع مراقبت نیز میتوان از وسایل فنی استفاده کرد و مراقبت را پرثمرتر ساخت ـ گروه مراقبت میتواند مجهز به وسایل نقلیه مجهز به وسایل نقلیه و به دوربین و بیسیم و غیره باشد.
این نوع مراقبت مدتی طول میکشد ـ باید حوصله داشت.
و باید برای این نوع مراقبت سرپوش قوی داشت ـ گاهی اوقات باید خانه و محل را بیست و چهار ساعت زیر نظر گرفت لذا باید سرپوشی داشت که ایجاد شک نکند ـ اشخاصی که در این نوع مراکز کار میکنند بسیار باهوش و کنجکاو هستند باید سخت مواظب بود.
هر یک از انواع مراقبت ممکن است برای مدتی در یک برنامه اجرا شود ـ گاهی اوقات ممکن است کلیه انواع با چند نوع با هم در یک برنامه اجرا شوند.
۴- عوامل اصلی در یک مراقبت:
وقتی میخواهیم برنامه مراقبت را انجام دهیم به چه چیزهایی احتیاج داریم؟
الف ـ هدف ـ باید قبل از هر چیز بدانیم هدف و غرض از مراقبت چیست؟
ب ـ اطلاعات ـ باید درباره هدف ـ فرد یا محل ـ اطلاعات داشته باشیم ـ اطلاعات مختلف ـ حتیالامکان محلها قبلاً معاینه شوند ـ باید عکس طرف را داشته باشیم ـ آدرس او را، محل کارش را، …
ج ـ افراد ـ برای انجام مراقبت احتیاج به افراد تعلیم دیده و ورزیده میباشد ـ بعضی از آنها باید متخصص در امور فنی باشند.
د ـ وسایل ـ در مراقبت اکثراً به وسایل فنی احتیاج است. ماشین ـ بیسیم ـ دوربین ـ ضبط صوت ـ …
هـ ـ سرپوش ـ باید برای مراقبت و تعقیب سرپوش داشت.
ر ـ برنامه ـ بر اساس هدف و اطلاعات باید تمام مسائل بعدی در یک برنامه حساب شده پیشبینی شوند.
ز ـ توضیحات عمومی ـ قبل از عمل باید به محل رفته و معاینه کرد ـ برخی اوقات مشخصات داده شده با واقعیت تطبیق نمیکند لذا در برنامه باید قبل از شروع بکار پیشبینی شود که یک فرد از اعضای گروه برود و از نزدیک هدف را بشناسد.
باید در محل کاملاً عادی و طبیعی بود و بر اساس اطلاعاتی که در معاینه بدست آمده است لباس مناسب محل پوشید و یا مطابق وضع آنجا عمل کرد. افراد گروه نباید با هم صحبت کنند اما باید با هم در تماس باشند ـ لذا در برنامه باید علائمی پیشبینی کرد که هر کدام دارای مفهومی خاص باشند ـ این علائم باید شامل مسائل و مطالب مختلفی که در حین کار ممکن است پیش آید باشند ـ علائم باید بصری باشند و ساده وعادی.
۵- نحوه تعقیب
رایجترین و بهترین نوع تعقیب پیاده نحوه الف ـ ب ـ پ ـ است. در امر تعقیب یکنفر بزودی کشف میشود ـ کارش محدود و در نتیجه آن کم خواهد بود. دو نفر بهتر از یک نفر میتوانند عمل کنند و میتوانند جای خود را با هم عوض کنند.
اما در نحوه سه نفری الف ـ ب ـ پ ـ سه نفر هستند که جای خود را با هم عوض میکنند و در عین حال عمل آنها کاملتر است.
در نحوه سه نفری الف در فاصلهای که میتوانند هدف را زیر نظر داشته باشد حرکت میکند و ب با فاصلهای از او حرکت میکند ـ پ در طرف دیگر خیابان مواظب هدف و الف و ب میباشد ـ برای جلوگیری از جلب توجه طرف، پس از مدتی تعقیب، ب میرود جلو، جای الف را میگیرد و الف میرود به آن طرف خیابان جای پ را میگیرد، و پ باید جای ب ـ و همینطور دائم این روش را ادامه میدهند.
بدین ترتیب پ هدف و الف هر د و را زیر نظر دارد و میتواند هر نوع مطلبی را به الف خبر دهد ـ مثلاً گاهی از اوقات ممکن است هدف بخواهد تحت نظر بودن خود را کنترل کند ـ مثلاً گاهی از اوقات ممکن است هدف بخواهد تحت نظر بودن خود را کنترل کند ـ لذا حقههایی میزند پ در این حالات میتواند به الف و ب علامت بدهد ـ مثلاً هدف در سر یک چهارراهی به سمت چپ میپیچد ولی پس از چند قدم ناگهان برمیگردد ـ الف و ب که هنوز به سر پیچ نرسیدهاند نمیتوانند او را ببینند لذا هدف آنها را غافلگیر میکند و سپس کمی معطل میشود که ببیند آیا کسی به دنبال او برمیگردد یا نه و اگر الف و ب به دنبال او برگردند او قیافههای آنها را در نظر میگیرد ـ اما پ که در آن طرف خیابان است بسرعت خود را به سرپیچ طرف مقابل میرساند که بتواند هدف را ببیند و با دادن علائم به الف و ب آنها را راهنمایی کند ـ اگر هدف پس از پیچیدن به راه خود ادامه داد، پ به آنها علامت میدهد و آنها بدون آنکه وارد آن خیابان شوند یا توقف میکنند و یا برمیگردند که هدف آنها را نبیند افراد گروه در تمام این حرکات باید سرپوش داشته باشند (نگاه کردن به ویترینها…)
اگر تعقیب برای مدتی طول میکشد باید لباسها و قیافه ظاهر را عوض کرد ـ شاید بهتر باشد که گروههای مختلف را مامور انجام آن کرد ـ نباید به هدف از نزدیک و رودررو نگاه کرد ـ نباید گذاشت که هدف از نظر گم شود ـ تعداد افراد گروه را باید متناسب با برنامه و هدف انتخاب کرد.
۶- چگونه تعقیب را کشف کنیم؟
دشمن ما در بسیاری از موارد ما را تحت تعقیب قرار میدهد ـ ما باید بطور دائم و هشیار، مواظب باشیم. در هر برنامهای که برای اجرای آن قدم برمیداریم ـ به ملاقات میرویم ـ باید مطمئن شویم که تحت تعقیب نیستیم و یا اگر به دنبال اجرای برنامهای هستیم و احساس کردیم که تحت تعقیب هستیم باید بدانیم چگونه از چنگال تعقیبکنندگان فرار کنیم.
۱- برگشتن ـ در خیابان راه میروید ـ ناگهان بطور بسیار عادی برگردید و قیافه افراد پشت سر خود را به دقت نگاه کنید و آنها را در خاطر بسپارید ـ تکرار این عمل میتواند بسیار موثر واقع شود.
۲- عین همین عمل را در سرپیچ خیابان عمل کنید ـ توی یک خیابان (خیابان خلوت بهتر است) بپیچید و پس از چند قدم به عقب برگردید و افراد پشت سر خود را ببینید.
۳- از کوچههای بنبست استفاده کنید ـ وقتی وارد شدید و برگشتید مواظب باشید آیا کسی سر کوچه ایستاده است یا نه؟
۴- در خیابان میتوان در برابر مغازهها ایستاد و از توی شیشه آنها اطراف و پشت سر خود را نگاه کرد.
۵- از خیابانهای خلوت استفاده کنید ـ با نگاه به عقب یا برگشت، به سادگی میتوان فهمید کسی در تعقیب ماست یا نه؟
۶- در موارد حساس میتوان از یک عضو دیگر کمک گرفت ـ او شما را تحت تعقیب قرار میدهد و میتواند بفهمد که کسی در تعقیب شماست یا نه؟ و نتیجه را با اشاره به شما خبر میدهد ـ او میتواند از انواع روشها برای کشف تعقیب استفاده کند ـ مثلاً در جایی بایستد که شما را بیاعتنایی از جلویش عبور میکنید و او افرادی را که به دنبال شما حرکت میکنند تحت نظر قرار میدهد ـ سپس همین عمل را در خیابان دیگری تکرار میکند ـ مشاهده افراد معینی در هر دو خیابان مسأله وجود تعقیب را مطرح میسازد.
۷- از روش تحریک استفاده کنید ـ با دوربین سعی کنید از محوطهای عکس بگیرید اگر کسانی شما را تحت تعقیب داشته باشند سعی میکنند از منظره دوربین فرار کنند.
۸- در مسیر خود مناطق و یا محلهایی را انتخاب کنید که از آنجا بتوان تمام گوشه و کنارها را دید.
۹- سوار ترن و یا توبوس شوید و بلافاصله و یا در ایستگاه بعدی پیاده شوید و افرادی را که پیاده میشوند کننترل کنید.
۱۰- اگر سوار ماشین هستید میتوانید در یک خیابان به خصوص اگر خلوت باشد آهسته کنید یا بایستید و در آینه ماشین ماشینهای پشت سر را کنترل کنید ـ و یا دور یک میدان کوچک بچرخید اگر کسی در تعقیب شما باشد میتوانید ببینید ـ و یا نظیر پیاده، توی یک خیابان خلوت بپیچید و پس از فاصله کمی توقف کنید. و غیره
۷- در مقابل تعقیب چه باید کرد؟
۱- سعی کنید نشان دهید که عملتان عادی و طبیعی است.
۲- به هیچوجه چنین جلوه ندهید که فهمیدهاید که تحت تعقیب هستید.
۳- تمام افراد گروه را سعی کنید بشناسید.
۴- نقشه فرار را طرح کنید.
۵- برای اغفال آنها تماسهای دروغی بگیرید ـ مثلاً بروید توی مغازه و چنین جلوه دهید که به فروشنده پیامی دادهاید ـ این عمل ممکن است باعث شود که یکی از افراد گروه آنجا بماند و مغازه را تحت نظر بگیرد.
سپس مثلاً در همان خیابان یا جای دیگری از شخص در خیابان سوالات عادی و معمولی کنید آنها خیال خواهند کرد که او نیز همکار شماست و لذا ممکن است یکنفر از افراد گروه را برای تعقیب او بفرستند و در جای دیگر میتوانید به راحتی از چنگ نفر سوم خود را خلاص کنید.
هرگز مراکز و یا مغازههایی را که به این منظور بکار بردهاید دوباره مورد استفاده قرار ندهید چه ممکن است خود همین عمل باعث گرفتاری شما شود ـ چه پلیس احتمالاً از آنها بازجویی کرده است و آنها از شما سخت ناراحتند و بار دوم ممکن است شما را لو بدهند.
بعضی اوقات ممکن است برای متوقف کردن تعقیب به آنها بفهمانید که شما فهمیدهاید که تحت تعقیب هستید آنها مجبورند کار خود را متوقف کنند ـ جنگ میان شما و دشمن جنگ فکر و ابتکار است ـ همه این روشها و صدها روش دیگر را شما میتوانید بکار برید.
۱۵- عضوگیری:
چگونگی و برنامه عضوگیری رابطه مستقیمی با ماهیت سازمان دارد. در هر سازمانی ابتدا و آغاز کار با تعیین هدف شروع میگردد ـ سپس برنامهای بر اساس هدف و برای وصول به آن تعیین میشود. اما بدون داشتن عضو نمیتوان هیچ برنامهای را اجرا کرد.
اصول عضوگیری در تمام سازمانها ـ صرفنظر از هدف و برنامه ـ تقریباً یکی است. و همه از یک رویه خاص تبعیت میکنند ـ اما محتوی عضوگیری بسته به نوع سازمان است.
وقتی از همکاری یک فرد یا سازمان صحبت میکنیم باید بدانیم که محرک فرد به همکاری چیست؟ ایمان و وفاداری او به کیست و به چیست؟ چه نوع فردی است؟ نتیجه عملیات او به نفع که و چه تمام میشود؟
دو سازمان سیاسی مخفی و سازمان جاسوسی مخفی را فرض کنید و عوامل بالا را درایند و مقایسه کنید.
۱- محرک فرد در همکاری چیست؟ در یک سازمان سیاسی البته همیشه مرام یا احساسات ملی و میهنی است در حالیکه در یک سازمان جاسوسی ممکن است عوامل بالا باشد و یا ممکن است پول و یا ماجراجوئی باشد.
۲- وفاداری به کیست و به چیست؟ در یک سازمان مخفی همیشه به مرام و طرز فکر و سپس میهن و سازمان مبارزه کننده میباشد ـ و گاهی رهبران ـ و در یک سازمان جاسوسی این ایمان و وفاداری ممکن است به عوامل بالا باشد، اما بیشتر ممکن است حرفه او جاسوسی باشد و برای پول یا ماجراجویی اینکار را بکند.
۳- بر اساس نوع سازمان ـ در سازمان سیاسی همیشه تنها کسانی میجنگند و که تبعه کشور خودشان هستند و حال آنکه در سازمان جاسوسی ممکن است اتباع کشورهای مختلف برای سازمان کار کنند.
۴- نتیجه عملیات به نفع کیست و چیست؟ در سازمان سیاسی همیشه به نفع کشور ـ سازمان ـ ولی در سازمان جاسوسی ممکن است به نفع مملکت باشد و ممکن است به نفع کشور دیگر و یا خود جاسوس تمام شود.
۵- از نظر فنی مسأله تعلیمات و نوع کار فرق میکند ـ در سازمان سیاسی اکثراً افراد بلافاصله شروع بکار میکنند و مبارزه گاهی علنی و گاهی مخفی ـ اما در سازمان جاسوسی افراد باید تعلیمات کافی ببینند و همیشه کار مخفی کنند و روش کار آنها تقریباً همیشه یکسان است.
آنچه که در بالا گفته شد نشان میدهد که محتوی سازمانها با هم فرق دارند ـ این اختلافات در محتوی عضوگیری اثر میگذارند ـ اما اصول همیشه یکسان است.
اصول عضوگیری چیست؟
۱- غربال بیز کردن. Screening
۲- زیرنظر گرفتن. Spoting
۳- معرفی یا توصیه. Recomending
۴- انتخاب کردن. Selecting
۵- تعلیم دادن. Training
مرحله اول ـ غربالگری بیز کردن ـ :
فرض کنید شما در اداره «ش» کار میکنید ـ و شما عضو سازمان مخفی هستید و میخواهید در محل کار خود دست به فعالیت مخفی یا علنی بزنید. از کجا و چگونه شروع میکنید؟
اول باید محیط را شناخت ـ محیط شما انسانها هستند ـ این انسانها از چه نوع انسانها هستند؟ با شما دشمن هستند؟ مخالفاند؟ موافقاند؟ یا بیتوجه و بیتفاوت؟
برای آنکه بتوان برنامه فعالیت را در میان این افراد تعیین کرد باید آنها را یعنی خصوصیات آنها را شناخت اجرای این عمل را غربال بیز کردن میگویند.
باید اول فهمید که مؤسسه «ش» چند نفر عضو دارد ـ اسامی آنها را نوشت و در برابر هر کدام مختصری وضعیت شغلی آنها را که معرف اهمیت آنها در محیط کارشان میباشد تعیین کرد ـ و سپس بر حسب آنکه سازمان چه نوع سازمانی است باید به شخصیت اجتماعی آنها پی برد و در برابر هر کدام یادداشت کرد. فرض کنیم که شما عضو یک سازمان سیاسی و معتقد به یک اصول فکری هستید. و مؤسسه شما ۱۵ نفر کارمند و کارگر دارد. شما آنها را بر اساس عقایدشان میشناسید و سپس اطلاعات را کامل میکنید و آنگاه آنها را طبقهبندی مینمائید ـ به شکل زیر:
۲ نفر موافق عقاید سیاسی و فکری شما.
۲ نفر موافق عقاید سیاسی و مخالف یا بیطرف نسبت به عقاید فکری شما.
۲ نفر فقط با عقاید فکری شما موافق و مخالف و یا بیطرف نسبت به عقاید سیاسی شما.
۳ نفر مخالف عقاید فکری و سیاسی شما.
۱ نفر بهائی.
۱ نفر مامور سازمان امنیت.
۲ نفر فاقد شم سیاسی و بیتفاوت نسبت به مسائل.
۲ نفر فاسدالاخلاق و فاقد ارزش اجتماعی.
وقتی چنین جدولی بدست آمد، آن وقت کار کردن و تنظیم برنامه برای توسعه سازمان و عضوگیری، آسانتر خواهد بود. چه شما میدانید باید از کجا شروع کنید؟ آیا از آنها که فاقد شم سیاسی هستند؟ یا شروع کنید به بحث و مجادله با مخالفین؟ مسلم باید برنامه خود را از گروه اول و سپس دوم و سپس سوم شروع کنید و فعالیت خود را روی آنها متمرکز سازید و در عین حال دائماً مواظب عناصر مخالف و عناصر دشمن باشید.
این عمل غربال بیز کردن تنها برای عضوگیری مفید و ضروری نیست بلکه از جهات دیگری نیز لازم است.
مثلاً از نظر تبلیغاتی ـ سازمان دو نوع برنامه تبلیغاتی دارد یکی تبلیغات علنی و عمومی که هدف آن اثر گذاشتن روی تمام مردم بطور عموم است و دیگری تبلیغات اختصاصی و محدود که توسط خود اعضاء سازمان انجام میگیرد.
فرض کنید که سازمان تعداد پنج نسخه از یک نشریه تئوریک یا نشریه مخفی به شما داده است ـ شما چگونه آنها را میخواهید در محیط کار خود توزیع کنید؟ آیا آنرا بدست هر کس که زودتر دیدید بدهید؟ البته خیر.
یک عضو دقیق که بخواهد حداکثر استفاده را از حداقل مصالح بنماید آن پنج نسخه را ابتدا بین آنها که احتمال بیشتری برای جلب همکاریشان میدهد پخش میکند.
مثال دیگر ـ شما میخواهید در اداره گذرنامه نفوذ کنید ـ از کجا شروع کنید؟ از اولین نفر؟ ـ شما میتوانید و باید ابتدا اسامی تمام کارمندان را بنویسید و مشاغل و حساسیت پستی آنها را تعیین کنید و سپس آنها را ـ شخصیت آنها را ـ بررسی نمائید ـ و تنها پس از تهیه جدول است که شما میتوانید یک برنامه با حداکثر نیتجه تهیه و اجرا کنید.
غربال بیز کردن وظیفه اولیه هر عضوی است ـ هر کس را در هر کجا که میشناسیم باید در جدول وارد کنیم.
مرحله دوم ـ زیر نظر گرفتن:
به معنای انگشت روی کسی گذاشتن و یا به کسی نظر دوختن میباشد. بعد از مرحله غربال بیز کردن شما باید آنها را که مستعد تشخیص میدهید زیر نظر بگیرید ـ اطلاعات خود را نسبت به آنان افزایش دهید و سوابق و وضع روانی و وضع خانوادگی آنها را بشناسید.
سازمان باید پرسشنامههای معینی تهیه نماید تا اعضاء اطلاعاتی را که نسبت به افراد جمعآوری میکنند، متناسب و مطابق معیار سازمان باشد و به علاوه یکنواخت و هماهنگ باشد. و مطلبی از قلم نیفتد و فراموش نشود ـ وقتی عضوی این پرسشنامه را مطالعه کند، میفهمد که باید چگونه اطلاعاتی را جمعآوری نماید و قدم به قدم پیش میرود. اکثراً ما فکر میکنیم که افراد و دوستان خود را میشناسیم ـ اما فیالواقع با آنها دوست هستیم بدون آنکه به خوبی آنها را بشناسیم ـ و وقتی مجبور میشویم که کلیه اطلاعات خود را در مورد فلان دوست بنویسیم میبینیم که خیلی ناقص است و خیلی سوالات وجود دارد که نمیدانیم ـ پرسشنامهها این کار را تنظیم و تسهیل مینمایند.
اطلاعات جمعآوری شده باید برای سازمان ارسال شود ـ تمام این اطلاعات باید در مرکز سازمان متمرکز گردد و میبایست عضوگیری و برنامه توسعه از روی این گزارشات تنظیم گردد.
زیرنظر گرفتن، تنها در مورد عضوگیری اجرا نمیشود بلکه در موارد بسیار دیگری اجرا میشود. در مثالهای نفوذ در پلیس یا اداره گذرنامه شما نمیتوانید طرف را وادار به انجام کاری نمائید مگر آنکه کاملاً او را بشناسید.
مرحله سوم ـ معرفی و توصیه:
هر عضو سازمان افراد زیادی را میشناسد ـ آنهایی که صالح و مناسب برای عضویت در سازمان میداند به سازمان معرفی مینماید.
سازمان باید نمونههای خاصی تهیه کند که در آنها شرایط عضویت بر مبنای معیار سازمان منعکس شده باشد و اعضائی که مایل به معرفی عضو جدید هستند، اطلاعات خود را بر آن اساس تکمیل کنند و به سازمان ارائه دهند. اعضایی که افراد جدیدی را برای عضویت در سازمان پیشنهاد میکنند وظیفه سنگینی دارند. باید کاملاً به صلاحیت و شایستگی آنها اطمینان داشته باشند ـ در بسیاری از مواقع سازمانها به خصوص سازمانهای سیاسی مخفی در شرایط اولیه که سازمان وسعت پیدا نکرده است قادر به تحقیقات وسیع نسبت به یک فرد نیستند این وظیفه همه اعضاء سازمان است که بکوشند اطلاعات خود راکامل کنند ـ احساس مسئولیت نموده و در معرفی افراد، آگاهانه عمل نمایند ـ در معرفی افراد باید با عقل قضاوت کرد، نه با احساسات ـ و مفهوم آن این است که باید کلیه اعمال فردی را که میخواهیم معرفی کنید؛ دقیقاً بسنجیم و به دلایل آن پی ببریم ـ به بسیاری از چراها؟ و کجاها؟ و چونها؟ جواب بدهیم ـ باید بدانیم و آگاهانه فکر کنیم که موجودیت سازمان ما بستگی به معرفی اعضاء مطمئن دارد ـ باید بدانیم که همیشه مأمورین دشمن به علت عدم توجه و دقت ناکافی اعضای معرف توانستهاند به داخل سازمانها رخنه کنند ـ نباید عجله کرد.
مرحله چهارم ـ انتخاب کردن:
وقتی فردی توسط معرف یا معرفها به سازمان معرفی و توصیه شد، سازمان باید نسبت به این پیشنهاد، نظر موافق یا مخالف خود را بدهد. سازمان باید از بین این پیشنهادات، اعضای جدید را انتخاب کند.
برای انتخاب کردن یک فرد به عضویت سازمان، و آغاز همکاری با سازمان، دو مرحله وجود دارد.
قدم اول ـ اخذ تصمیم نسبت به فرد.
قدم دوم ـ چگونگی تماس با او و اجرای عملی پیشنهاد.
مسأله انتخاب وقتی باید مطرح شود که مراحل بالا انجام شده باشد. انتخاب باید از روی برنامه باشد. بدون طی مراحل بالا و بدون برنامه نباید و نمیتوان کسی را برای عضویت انتخاب کرد. در انتخاب عضو جدید باید:
۱- عضو جدید لیاقت و کفایت و یا امکان انجام کاری را که قرار است انجام دهد داشته باشد. نباید کسی را که قادر به انجام هیچ کاری نیست به سازمان دعوت کرد ـ همیشه قبل از دعوت یک فرد به عضویت، باید از خود سوال کنیم آیا او چکار میتواند برای سازمان انجام دهد؟ فراموش نکنیم که بیکاری اعضای سازمان بزرگترین خطر است. حتی انتخاب فرد برای سیاهی لشگر نیز باید طبق برنامه و احتیاج سازمان باشد. در بسیاری از موارد وقتی شما تعداد افراد لازم برای انجام یک برنامه را محاسبه میکنید میبینید خیلی کمتر از آن چیزی است که ابتدا فکر میشد، و یا بالعکس، باید همیشه حساب کرد که فرد به چه درد سازمان میخورد و برنامه او چه خواهد بود؟
۲- قابلیت و یا تخصص فنی ـ در یک سازمان مخفی افراد باید هر کدام بتوانند کاری فنی انجام دهند ـ سازمان به مشاغل زیادی احتیاج دارد ـ ماشیننویس ـ راننده ـ تیرانداز ـ تکنسین ـ عکاس و غیره.
۳- باید محرک شخص در همکاری و عضویت روشن ومعلوم باشد ـ آیا محرک او مرام و عشق به مبارزه است یا پول یا شهرتطلبی یا ماجراجوئی… تماس با فرد، مقدار زیادی بر اساس تشخیص این محرک خواهد بود.
۴- تعیین طرز تماس با او ـ آیا چگونه و کی تماس خواهد گرفت ـ بهتر است خود معرف نباشد و معرف نداند که او به عضویت سازمان انتخاب شده است و فرد هم نداند چه کسی او را معرفی کرده است ـ اما اکثراً این روش میسر نیست و مجبوریم تماس به وسیله خود معرف باشد.
۵- باید از عدم ارتباط و عضویت و تماس او با سازمانهای دشمن یا مخالف مطمئن بود.
۶- باید منافع و مزایای عضویت او در سازمان بیشتر از مضار و معایب آن باشد.
۷- بعد از تکمیل قسمتهای بالا باید اطلاعات جمعآوری شده نسبت به او مورد تأیید قرار گرفته و سپس تکمیل گردند.
وقتی فردی برای عضویت سازمان، معرفی و پیشنهاد میشود اکثراً اطلاعات کافی نیست ـ این اطلاعات باید تکمیل گردند. آیا این اطلاعات صحیح هستند یا نه؟ باید توسط مراقبت و کنترل، تأیید شوند ـ نباید به هیچوجه به اطلاعات و قضاوت یک نفر (سمت او در سازمان هر چه که باشد) برای اخذ تصمیم در انتخاب، اکتفا کرد.
چگونه میتوان اطلاعات را تأیید یا تکمیل نمود؟ به وسایل مختلف ـ تحقیق و مصاحبه و تحت نظر گرفتن و نظایر آن. در سازمانهای وسیع جاسوسی و یا پیشرفته سیاسی، اکثراً دستگاه مستقل خاصی برای این امر و امور مشابه به آن وجود دارد. اما در یک سازمان مخفی کمی مشکل است.
تحقیق و مصاحبه و مراقبت، خود شامل روشهای گوناگون هستند که در بحثهای جداگانه شرح داده شده است. در جریان انتخاب، فرد مورد آزمایش قرار میگیرد. این آزمایش انواع و اشکال مختلف دارد و بر حسب وضعیت فرد تفاوت میکند. این آزمایش انواع و اشکال مختلف دارد و بر حسب وضعیت فرد تفاوت میکند. خود فرد نمیداند و نباید بفهمد که تحت آزمایش است. این آزمایشها قبل از ورود او به سازمان انجام میگیرد. در بعضی سازمانهای سیاسی علنی، دوره آزمایش جزء و قسمتی از عضوگیری است که بعد از عضویت فرد انجام میشود. دوره این آزمایش در این سازمانها شامل تعلیمات است و ضمناً فرد تحت نظر سایر افراد بوده و هر کدام مرتباً حالات و وضعیت او را گزارش میدهد.
قدم دوم ـ طرز و چگونگی دعوت شخص به همکاری. تا اینجا سازمان بدون آنکه فرد خودش بداند او را مطالعه کرده است و مورد آزمایش قرار داده است تا تصمیم خود را بگیرد. اما حالا سازمان نظر مثبت خودش را داده است و میخواهد او را دعوت کند ـ چگونه باید دعوت کرد؟ آیا مستقیماً رفت و همه چیز را به او گفت؟
فرض کنید که شما میخواهید ازدواج کنید ـ دختران مختلفی را در محیط کار و زندگی خود زیر نظر میگیرید و آنها را غربال بیز میکنید و بالاخره یک نفر را انتخاب میکنید ـ آیا چگونه از او دعوت کنید؟
البته بستگی به شرایط و آداب و رسوم محلی و خانوادگی دارد ـ اما خیلی کم اتفاق خواهد افتاد که شما بروید و مستقیماً از او بپرسید «آیا زن من میشوی؟» ـ جواب اکثراً منفی خواهد بود. مسأله مهم آن است که چگونه از او دعوت شود که جواب نفی نباشد ـ زمان ـ وضعیت ـ و شرایط مختلفی را باید در نظر گرفت.
برخورد با فرد بسیار مهم است ـ زاویه برخورد افراد در جامعه با یکدیگر، روابط آنها را مشخص میسازد. موفقیت افراد در جامعه بسته به طرز برخورد آنها با سایرین میباشد. در سازمان مخفی باید دعوت و برخورد طبق نقشه و برنامه باشد. باید سرپوشی بکار برد ـ باید پیشبینی کرد که اگر دعوت شما را رد کرد حداقل اطلاعات و معلومات به او داده شود ـ لذا باید دعوت غیرمستقیم باشد ـ طوری باشد که خود او ابراز تمایل به همکاری کند ـ باید پیشبینی کرد و در برنامه دعوت شخص، مشخص کرد که اگر قبول نمود قدم بعدی چه خواهد بود ـ محل ـ زمان بحث و سوالات تمام باید پیشبینی شود. در برنامه باید تعلیمات گنجانده شود، تا بلافاصله پس از عضویت کار تعلیمات شروع گردد. سپس باید برنامه کار او در سازمان روشن باشد. و باید قبل از آنکه عضویت او تمام شود دانست و سازمان معین کند که وظایف او چه خواهد بود ـ تا بلافاصله بعد از ختم تعلیمات به انجام وظیفه خود بپردازد. وقتی فرد مورد توجه، نامزد عضویت نیست، اما در سازمانهای مخالف و یا دشمن کار میکند و شما میخواهید از او برای انجام پارهای از مقاصد سازمان استفاده کنید؛ تمام مراحل بالا طی میشود، فقط طرز تماس با او کمی با سایر اعضاء متفاوت است. برای این نوع موارد سه نوع طرز برخورد وجود دارد.
۱- اغوا کردن ـ طرز عمل حساب شدهایست که برای وادار کردن فرد به انجام کاری انجام میشود. اغوا کردن هنری است که نتیجه عملی «تخریب» میباشد. این هنر خود به سه طریقه انجام میشود.
الف ـ برخورد سرد ـ شما از نقاط ضعف فرد مورد نظر خود آگاهید و هر موقع به استخدام او احتیاج پیدا کردید از این نقاط ضعف استفاده میکنید و او را در بنبست قرار میدهید و وادار به انجام برنامه خودتان مینمائید.
ب ـ برخورد تدریجی ـ وقتی است که شما فردی را تحت نظر دارید و میدانید که او حلال مشکلات شما در فلان مرکز دشمن است ـ منتظر هستید تا عمل خلافی از او سر بزند و سپس آن را مستمسک قرار دهید.
ج ـ روش مخلوط ـ مجموعهای از دو روش بالا ـ
۲- مجبور کردن.
۳- تغییر عقیده ـ وقتی است که شما طرف را از محور عقاید فعلیاش منحرف میکنید و سپس حاضر میشود به نفع شما کار کند. مثلاً عضو سازمان امنیت است شما را متنبه میسازید، حاضر میشود کار کند. این روشی است که کشورهای بزرگ نظیر روسیه و آمریکا در مورد مثلاً علمای یکدیگر انجام میدهند.
بعد از آنکه فرد، تمام مراحل بالا را گذراند، باید تشریفات عضویت درباره او انجام شود.
در این صورت باید سعی کرد حداقل اطلاعات را به او داد ـ باید کمی اطلاعات در مورد ارتباطات و طرز تماس گرفتن در اختیار او گذاشت و سپس او را برای تعلیمات در اختیار قسمت مربوطه گذاشت.
مرحله پنجم ـ تعلیمات:
محتوی تعلیمات و مواد آن، بستگی به نوع سازمان دارد ـ این تعلیمات میتواند شامل تعلیمات مرامی و تعلیمات مربوط به سازمانهای مخفی ـ اصول امنیت ـ تعلیمات مبارزات زیرزمینی و تعلمیات جنگی و یا هر نوع دیگری که لازم است، باشد.
باید افراد و اعضاء جدید، تعلیمات ببینند تا بتوانند وظایف خود را انجام دهند. در دوره تعلیمات، فرد با بسیاری از اهداف و نقشههای سازمان از نزدیک آشنا میشود. منطق و فلسفه وجودی سازمان را درک میکند، از نظر روانی و فیزیکی آمادگی پیدا میکند تا وظایف خود را انجام دهد. تعلیمات برای هماهنگ کردن فعالیتهای سازمان، ضروری است. ایجاد منطق مشترک و احساس و درک مشترک در یک سازمان سیاسی بسیار ضروری است.
تنها با اجرای تعلیمات مناسب است که این منظور حاصل میشود.
تعلیمات ممکن است دارای مراحل مختلف باشد ـ تعلیمات عمومی برای کلیه اعضاء و تعلیمات اختصاصی برای هر کس نسبت به کاری که باید انجام دهد.
تعلیمات هیچگاه نباید در یک جا خاتمه پیدا کند باید تعلیمات مرتباً ادامه پیدا کند.
تنظیم برنامههای تعلیماتی مستمر به خصوص در سازمانهای سیاسی مخفی انقلابی ضروری است باید دانست که جامعهای که تحت سلطه استعمار بوده افرادش دارای نواقص تربیتی فراوان هستند ـ با همین افراد و با همین مشخصات و نواقص نمیتوان یک انقلاب ملی را به پیروزی رسانید. باید سازمان، آنها را عوض کند ـ نواقص آنها را از بین ببرد و انسانهای تازه و جدیدی بسازد ـ در جامعهای که اکثریت توده مردم بیسوادند یک سازمان سیاسی اگر فاقد برنامه موثر تعلیماتی باشد، شکست میخورد ـ با مصالح ناجور ـ سست ـ خشت و گل نمیتوان یک ساختمان مستحکمی که قادر به مقاومت در برابر حوادث و دشمنان مقتدر و مجهز باشد بنا نهاد.
در برنامه تعلیمات باید قوانینی را رعایت کرد:
۱- قانون دانستن به قدر لزوم.
۲- تعلیمات باید متناسب با انجام برنامه و وظایف عضو باشد ـ از تعلیم مطالبی که مورد احتیاج کار عضو نیست باید خودداری کرد.
۳- تعلیمات باید تدریجی باشد و نه زیاد متمرکز ـ چه نسبت درک افراد و جذب آنها متفاوت است ـ باید تعلیمات بر اساس یک برنامه منظم و تدریجی انجام شود.
۴- افراد در طول مدت تعلیمات باید مرتب با روشهای مختلف و متفاوت آزمایش شوند تا اطمینان حاصل شود که مطالب را جذب میکنند به نحوی که بتوانند در موقع عمل آنها را به خوبی بکار برند.
۵- تعلمیات عمومی که در ابتدا برنامه تعلیمات، به افراد داده میشود باید هر چند یک بار تکرار شود ـ این تکرار، به افراد امکان میدهد تا مشکلاتی را که در عمل با آنها برخورد کردهاند حل کنند.
۶- در طول مدت تعلیمات بای افراد مرتباً با روشهای مختلف از طرف اعضاء صلاحیتدار سازمان، آزمایش شوند و صداقت و ایمان و علاقمندی آنها نسبت به سازمان و به مبارزه، مورد بررسی قرار گیرد.
٭ ٭ ٭ ٭
پس از طی مراحل بالا شما عضو جدیدی دارید که با دقت، او را انتخاب کردهاید ـ مورد تحقیق قرار گرفته است ـ آزمایش شده است و تعلیمات دیده است ـ میتوانید او را به سازمان به هر قسمت که باید برود معرفی کنید. و مطمئن باشید به خوبی قادر خواهد بود وظایف خود را انجام دهد.
از این پس تمام وضعیت و کار فرد بستگی به اداره او دارد. اداره افراد هنر است ـ مسئول اداره فرد باید بداند چگونه با او رفتار کند ـ کلیه سوابق او را باید بداند ـ مشکلات خاص و عام ـ فردی و خانوادگی او را بداند. در اداره فرد باید در موقع توضیح برنامه او، دستورات را روشن و کوتاه و قابل فهم داد.
در اداره فرد باید:
– شخصیت مسئول رابط، بالاتر از عضو باشد تا بتواند او را تحت تأثیر قرار دهد.
– باید افسر رابط، خود به اندازه کافی از برنامهها مطلع باشد تا بتواند توضیحات لازم را به او بدهد.
– قبل از شروع هر کاری باید مطمئن شد که فرد برنامه را درک کرده و خوب فهمیده است.
– باید در سازمان اصل تنبیه و تشوق وجود داشته باشد. باید خطاهای افراد را اصلاح کرد ـ آنها را که اصلاح ناپذیرند اخراج کرد ـ باید با خائنین در سازمان به سختی رفتار کرد.
– در تمام واحدهای سازمانی و در تمام مراحل باید «نسل دوم» یا اعضای علیالبدل وجود داشته باشد که در موقع ضروری جای افراد اصل را بگیرند.
٭ ٭ ٭ ٭
۱۶- توقیف و تفتیش افراد و مکانها:
در یک سازمان مخفی باید حتیالامکان کوشید که توقیف نشد و مورد تجسس و تفتیش قرار نگرفت ـ تمام اصولی امنیتی برای آن است که ما بتوانیم وظایف خود را آنچنان انجام دهیم که دشمن نتواند ما را کشف کند. عدم رعایت کامل اصولی امنیتی باعث میشود که افراد شناخته شوند و مکانها مورد سوءظن قرار گیرند و بالنتیجه افراد توقیف و مکانها مورد تفتیش واقع شوند.
مأمورین دشمن در این کارها شرکت میکنند بسیار وارد تعلیمات دیده هستند و تجارت فراوانی دارند، آنها ما را به طور ناگهانی و به نحوی توقیف میکنند که حتی راه فرار و یا مقاومت نخواهیم داشت ـ آنها ما را مورد بازدید بدنی قرار میدهند ـ منازل ما را روی اسلوب فنی و منظم مورد تفتیش قرار میدهند.
الف ـ تفتیش منازل:
تفتیش بر دو نوع است:
۱- تفتیش علنی.
۲- تفتیش سری.
تفتیش سری منازل افراد مظنون، هنری است که توسط مأمورین شما و یا سازمان مخالف یا دشمن انجام میگیرد.
در مورد ما چون همیشه منفعت دشمن ایجاب نمیکند که ما بفهمیم که او را یا فلان خانه امن یا فرد ما را کشف کرده است؛ لذا دشمن، منازل ما را بطور مخفی و بدون آنکه خودمان بفهیم مورد تفتیش و بازرسی قرار میدهد.
فرض کنید که آقای الف رابط آقای ب با او تماس گرفت و بستهای را به او داد و از مأمورین دشمن آن را دیدند و میخواهند بدون آنکه آقای ب را توقیف کنند از محتوی بسته مطلع شوند. لذا وقتی آقای ب از منزل خارج میشود آنها را در یک فرصت مناسب و بدون آنکه کسی بفهمد وارد منزل میشوند و از محتوی بسته مطلع میشوند و آن را به حال اول خود میگذارند و خارج میشوند.
و یا فرض کنید آقای الف بخواهد با آقای ب توسط یک محل واسط ثابت تماس بگیرد. دشمن مطلع شده است وقتی آقای الف بسته یا پیام را در محل معین گذاشت قبل از آنکه ب به آنجا برسد آنها بسته را برمیدارند و محتوی آن را میبینند و به جای خود میگذارند.
اصول و مراحل تفتیش سری:
۱- معاینه ـ قبل از اقدام به تفتیش سری باید محل مورد تفتیش مورد معاینه قرار گیرد.
۲- هدف و غرض از تجسس باید روش باشد ـ آیا تجسس عمومی است یا پیدا کردن سند خاصی…
۳- برنامه تفتیش ـ تعداد کافی افراد ـ وسایل لازم ـ نقشه محل ـ سرپوش برای عملیات ـ و سایر اطلاعات لازم باید روشن باشد.
اطلاعات در مورد کلید و نوع قفلها و غیره، قبلاً به دست آمده است و کلید تهیه شده است. بعضی اوقات اگر نشود کلید به دست آورد از جکهای مخصوص استفاده میکنند و آن را میان چهارچوب در قرار میدهند و سپس جک را بار میکنند تا موقعی که فاصله میان قفل و چهارچوب به آن حد برسد که در باز شود. در موقع عمل چند بار گروه با هم کار میکنند ـ گروهی در خارج مواظب رفت و آمدها هستند ـ اگر کسی خواست وارد منزل شود به داخل منزل علامت میدهند و یا ممکن است ایجاد حوادث ساختگی کنند و ورود فرد به خانه را مانع گردند. در موقع تفتیش خانه، باید مقررات خاصی را بکار برند. باید هیچ نوع اثری از خود باقی نگذاشت ـ سیگار نباید کشید ـ باید کفشهایی پوشید که اثری نگذارد ـ نباید عطر و یا نظایر آن مصرف کرد، چه اثر آن در اطاق باقی میماند ـ باید لوازم، از قبیل خطکش و گچ و غیره داشت ـ هر شیئی را که برمیدارند جای آن را با گچ خط بکشند تا پس از انجام عمل عیناً به جای اولیه خود باز گردانند ـ اسناد را باید ازشان عکس گرفت و دوباره به شکل اول و به جای اول گذاشت ـ اگر دوای مخصوصی پیدا شد باید مقدار بسیار کمی از آن را برداشت ـ در موقع عمل باید مواظب بود که عرق دست و صورت روی اسناد نریزد ـ از برق نباید استفاده کرد زیرا ممکن است طرف شماره کنتور خود را مرتب یادداشت کند که اگر تفتیشی انجام گرفت مطلع گردد ـ پس از ختم عملیات باید مطمئن بود که همهچیز عیناً به شکل اول خود قرار دارد ـ در موقع حرکت دادن درها و اشیاء باید مواظب بود که اگر علائمی گذاشته شده است آنها را به جای خود بازگرداند (بعضی اوقات مثلاً درلای در تکه کاغذ کوچکی میگذارند و در را میبندند که اگر در غیاب آنها در باز شد بفهمند).
چگونه با تفتیش مبارزه کنیم؟
تا زمانی که مشغول کار مخفی هستیم باید همیشه منتظر باشیم که منزل ما مورد تفتیش علنی یا سری قرار بگیرد. در این مورد باید اصول امنیتی را دقیقاً اجرا کرد. باید همیشه حقههایی جهت کنترل بکار برد. یک تکه کاغذ کوچک یا یک علامت، در محلی معین، میتواند مفید واقع شود. گاهی اوقات ریختن پودر همرنگ قالی روی آن، میتواند اثر پا را نمایان سازد. و گاهی میتوان در محلی از خانه یا اطاق به نحوی مخفی دوربینی تعبیه کرد که از هر ورود و خروجی عکس بگیرد.
باید در اختفای اسناد دقت کرد. هنر مخفی کردن اشیاء و اسناد، برای هر کس لازم است. سند خود را در جائی مخفی کنید که عقل جن به آن نرسد. یک جاسوس روسی مرکب خود را در دستمالهایی پنهان کرده بود به این ترتیب که دستمالها را با مرکب خیس و سپس دستمال را خشک کرده بود و هر وقت میخواست از مرکب استفاده کند دستمال را در آب خیس میکرد. فرد دیگری برای اختفای آنتن بیسیم خود، آن را به عنوان طناب رخت پهن کردن بکار میبرد.
یا سنگ فندک برای اختفای کلید رمز بکار رفته است یا لوله خمیر دندان برای اختفای اسناد ـ دیگری در یک پیل الکتریکی ذغال آن را بیرون کشیده و نصف آن را شکسته و به جای آن فیلمهای خود را پنهان کرده بود.
وقتی وارد منزل شدید و دیدید که تفتیش شده است خونسردی خود را حفظ کنید ـ نباید حرفی زد که آنها را تحریک نماید. باید در نظر داشت که ممکن است دشمن در منزل شما وسایل فنی برای کنترل نصب کرده باشد. باید کنترل کرد و فهمید دشمن چه چیزهایی را نصب کرده است و چه جائی را گردیده است. باید بلافاصله به وسیله مناسب به سازمان خبر داد.
ب ـ توقیف افراد ـ
البته قبل از توقیف نمیتوانند فرد را جستجو کنند. توقیف کردن یعنی متوقف ساختن کلیه عملیات او و جستجو برای یافتن هر چیزی ـ خواه سند یا اسلحه یا کپسول مرگ برای خودکشی و حفظ اسرار.
در موقع توقیف همانطور که گفته شد دشمن بسیار سریع و غافلگیرانه عمل میکند ـ در محل توقیف ابتدا یک بازرسی عمومی میکنند سپس فرد را به محل معینی میبرند و از سر تا پای او جستجو میکنند.
ج ـ تفتیشنامههای پستی
سازمان دشمن روشهای مختلفی برای بازکردن نامهها و بستههای پستی بکار میبرند. ممکن است ابتدا با ماشینهای خاص از محتوی داخل بسته باخبر شوند و سپس اگر شک کنند آن را بگشایند. وقتی نامهای را باز کردند با وسایل فنی کنترل میکنند که مرکب مخفی در آن بکار رفته است یا نه؟
برای مقابله با خطر کنترل نامهها:
۱- مطالب مهم را هرگز نباید با پست فرستاد.
۲- نباید هیچگاه یک رویه معینی را مدتی طولانی در مکاتبات بکار برد. نباید یکنوع کاغذ و پاکت برای مکاتبات مختلف بکار برد.
۳- باید در داخل پاکت حقههایی را بکار برد تا در صورت باز شدن معلوم گردد مثلاً گذاشتن یک فیلم حساس در داخل پاکت ـ وقتی پاکت باز شود فیلم سیاه میگردد و مشخص میکند که نامه ما کنترل شده است. البته باید با فیلم از منظرهای عکس گرفت تا دشمن نتواند آن را با فیلم دیگری عوض کند.
۴- نباید هیچگاه به یک نامه برای یک مطلب اکتفا کرد. باید از طرق مختلف برای ارسال یک مطلب استفاده کرد.
۵- نباید نامهها را یک جا فرستاد بلکه بای تدریجاً فرستاد و از نقاط مختلف.
۱۸- هنر عکاسی در عملیات مخفی:
در عملیات مخفی گاهی سازمان مجبور است برای منظورها و مقاصد مختلفی از هنر عکاسی استفاده کند ـ مثلاً در ارتباطات میخواهد سندی را به نقطهای ارسال دارد یا دستوری را میخواهد به واحدی ابلاغ نماید. و یا برای بایگانی کردن اسناد سازمان، میتوان از اسناد عکس گرفت و آنها را به اندازههای کوچکتری تبدیل نمود ـ این اندازه ممکن است یک نقطه باشد. این نقطه را میتوان در موقع استفاده بزرگ کرد و خواند.
در این مورد راهها و وسایل بیشماری وجود دارد که برای نمونه چند مورد ذکر میشود.
۱- میکروفیلم ـ یکی از بهترین طرق میباشد. میتوان موضوع را به اندازه یک نقطه کوچک کرد (.) و به راحتی حمل و نقل داد و یا بایگانی کرد. میتوان سند را به سادگی از یک کشور به کشور دیگر حمل کرد.
در سازمان سیاسی مخفی تهیه و استفاده از میکروفیلم کار سادهای نیست.
احتیاج به وسایلی دارد که نگهداریشان خود مشکل ایست ـ تهیه هر فیلم نقطهای حداقل بین بیست تا بیست و چهار ساعت وقت لازم دارد که در شرایط مخفی کار سادهای نیست.
۲- دوربین مینوکس ـ این دوربین خیلی حساس و دقیق و خود بسیار کوچک و مناسب است ـ با آن میتوان از بیست سانتیمتری عکس گرفت ـ به راحتی میتوان آن را با خود حمل کرد. هر حلقه فیلم آن پنجاه فیلم دارد ـ طول این فیلم یک سانتیمتر و نیم است.
این دوربین برای کارهای مخفی سازمان سیاسی بسیار مناسب است. پس از عکس برداشتن میتوان فیلم را بدون ظاهر کردن به جای دیگری فرستاد تا در آنجا ظاهر و چاپ شود. البته میتوان در تاریکخانه با دقت فیلم را از دوربین بیرون آورد و در کاغذ سیاه پیچید و حمل کرد یا ارسال داشت ـ چه اولاً کوچکتر بوده و حمل آسانتر است و ثانیاً اگر به دست دشمن بیفتد به محض آنکه کاغذ سیاه را باز کند نور دیده و سیاه میشود و دشمن نخواهد فهمید که محتوی آن چه بوده است.
با این دوربین میتوان عکسهایی به اندازه ۲*۲ سانتیمتر تهیه کرد ـ به این ترتیب که از فاصله دورتری از روی سند عکس گرفت و سپس فیلم را ظاهر ساخت و قسمت اصلی سند را برید.
بهترین فیلم برای کار با دوربین مینوکس فیلم ۱۰ دین است که دارای دانههای ریزتری است و پس از بزرگ کردن اسناد به اندازه کافی دقیق خواهد بود.
۳- سایر دوربینها ـ که معمولی هستند و تنها عیب آنها بزرگیشان میباشد که ممکن است نتوان آنها را به هر کجا حمل کرد. با دوربین اکزکتا و لولههای مخصوص میتوان از فاصله بسیار نزدیک عکس گرفت ـ چنانچه سه پایه هم باشد کار آسانتر است.
روی هم رفته از جهات مختلف بهترین نوع دوربین برای کار، دوربین مینوکس است.
۱۸- مخفی نویسی:
در یک سازمان مخفی ـ اکثراً سازمان مجبور است برای ارتباطات مخفی از روشهایی استفاده کند که پیامها و دستورات و گزارشات، قابل خواندن برای کسی در طول راه نباشد ـ اگر نامه پست شود احتمال سانسور وجود دارد و اگر نامه به وسیله پیک فرستاده شود احتمال کنترل وجود دارد ـ چگونه مخفی بنویسیم تا اسرار، محفوظ بماند و سالم بطرف برسد؟
دو روش مختلف برای مخفی نویسی وجود دارد:
۱- روش ساده و ابتدایی به کار بردن فشار: هیچ نوع مادهای لازم نیست ـ کافی است با فشار مطلب را روی هر نوع کاغذی نوشت ـ میتوان از ماشین تحریر استفاده کرد و نوار آن را بیرون کشید و بدون نوار ماشین کرد. این رویه بسیار ابتدائی است چه زیر نور مصنوعی یا طبیعی فشار روی کاغذ بسادگی دیده میشود ـ البته در کشورهای عقبمانده که فاقد دستگاه امنیتی قوی هستند شاید قابل استفاده باشد.
۲- روش شیمیایی: انواع و اقسام ترکیبات شیمیایی را میتوان برای نوشتن مخفی به عنوان جوهر نامرئی بکار برد. تقریباً تمام عوامل یا ترکیبات آلی را میتوان استفاده کرد. در میان سادهترین آنها آب دهان ـ ادرار ـ آب پیاز و یا هر نوع آب میوه غیررنگی را میتوان نام برد. این جوهرهای ساده برای تماس زندانی با خارج مطلب فاش میشود. حرارت یکی از عواملی است که به سادگی باعث کشف آنها میگردد. لذا باید وقتی بکار برده شوند که فاصله میان نوشتن و رسیدن به هدف بسیار کوتاه باشد. و بعضی از آنها در تحت اثر نور شدید ظاهر میشوند.
در یک سازمان مخفی برای نوشته سری از وسایل و جوهرهای بهتری باید استفاده کرد.
شرایط یک نوشته مخفی خوب:
۱- بدون عمل ظاهر کردن نباید دیده شود.
۲- زیرا اشعه ایکس و اشعه ماوراء بنفش و یا سایر اشعههای مشابه نباید دیده شود.
اشعه ماوراء بنفش بسیاری از نوشتههای مخفی را نشان میدهد. به عبارت دیگر ترکیبات شیمیائی ـ خواه آلی و یا معدنی ـ در برابر اشعههای مزبور خاصیت فلورسانس دارند لذا وقتی کاغذی را که با جوهر نامرئی نوشته شده است تحت نور این اشعه قرار میدهند میتوان نامه را به راحتی خواند بدون آنکه کوچکترین اثری روی کاغذ باقی بماند.
۳- جوهر مخفی نباید تحت اثر حرارت ظاهر شود.
۴- جوهر مخفی نباید با ترکیبات شیمیائی عادی نظیر ید یا کلرور آهن و نظایر آنها فاش شود.
۵- جوهر مخفی نباید روی خود کاغذ نامه، اثر شیمیائی بگذارد. به عبارت دیگر باید از نظر شیمیائی در برابر جوهر مخفی حساس نباشد.
عوامل مخفی نویسی:
۱- کاغذ.
۲- مواد یا جوهر نامرئی (مخفی).
۳- طرز نوشتن.
۴- ظاهر ساختن نوشته مخفی.
کاغذ ـ کاغذها مجموعهای از ترکیبات شیمیائی آلی هستند. انواع مختلف کاغذ وجود دارد که هر یک با دیگری متفاوت است. قسمت اعظم ترکیب کاغذ سلولز است و سپس ترکیبات اضافی نظیر نشاسته و کربنات کلسیم و غیره ـ به نسبتهای مختلف بکار برده شده است.
انتخاب نوع کاغذ بسیار مهم است ـ معمولاً تمام کاغذهای پست هوائی به هم شبیه هستند. اختلاف بین انواع کاغذ ممکن است ظاهر و علنی باشد؛ نظیر رنگ و یا زبری و نرمی و شفافی و کدر بودن و کلفت بودن و نازک بودن آن و اندازه و غیره. اما اختلافاتی که در اینجا مورد توجه است اختلافاتی است که اکثراً دیده نمیشود، نظیر ترکیبات شیمیائی متفاوت که در برابر جوهر مخفی ممکن است حساس باشند. و یا حساسیت آنها در برابر اشعههای ایکس و ماوراء بنفش. بعضی کاغذها در برابر نور اشعه ماوراء بنفش دارای خاصیت فلورسانس هستند و بعضی دیگر فاقد آن میباشد.
باید این دو مطلب مهم را در نظر گرفت:
۱- حساسیت در برابر اشعهها.
۲- حساسیت در برابر جوهر مخفی که بکار برده میشود.
مواد یا جوهر مخفی:
۱- مرکب را باید در یک حلال مناسبی حل کرد. آب بهترین حلالهاست. الکل حلال خوبی نیست ـ حلال نباید تبخیرشونده (نظیر اتر) باشد.
۲- غلظت محلول باید خیلی کم باشد. هرچه کمتر بهتر ـ در حدود یکدهم درصد تا یک درجه.
۳- محلول باید بیرنگ باشد.
هر ترکیب شیمیائی که خود بیرنگ باشد ولی در اثر ترکیب با یک ماده شیمیائی دیگر ایجاد رسوب رنگی بنماید، میتواند به عنوان جوهر مخفی بکار برده شود. این اصل تمام جوهرهای سری است.
به فعل و انفعالات زیر توجه کنید:
محلول نمک طعام + محلول نیترات نقره نیترات سدیم + نمک نقره
نمک نقره در آب غیرمحلول است و رسوب میکند.
حال اگر با محلول نمک طعام معمولی روی کاغذ بنویسیم دیده نمیشود. و اگر کاغذ را با محلول نیترات نقره (سنگ جهنم) بشوریم پس از مدتی رسوب سفید رنگی (کلرور نقره) روی کاغذ دیده میشود. که در عمل برای آنکه بتوان نوشته را به راحتی خواند محلول نیترات نقره را با یک ترکیب اکسید آن مخلوط میکنند؛ به طوری که رسوب آخری نقره یک اکسید نقره به رنگ زرد ـ سیاه خواهد بود که به راحتی قابل خواندن است.
محلول نمک طعام از بهترین جوهرهای مخفی است ـ نظائر آن هم زیاد است. اما در عملیات مخفی باید سعی کرد ترکیبات شیمیائی خاصی را بکار برد که دشمن نشناسد و نتواند کشف کند.
روش نوشتن:
۱- روش کاربن یا کاغذ کپیه ـ برای نوشتن باید ماده را روی کاغذ سائید و نرم کرد و سپس کاغذ را بدان اندود ـ در موقع اندودن کاغذ با پودر نرم ماده جوهر، باید توجه کرد که روی کاغذ خراشی نیفتد و پودر، یکنواخت کشیده شود ـ باید با پنبه پودر را به آرامی از یک طرف بطرف دیگر کاغذ کشید. سپس این کاغذ را میتوان به جای کاغذ کپیه مورد استفاده قرار داد و روی آن ماشین زد یا با دست نوشت. بدین ترتیب بر کاغذ زیر آن عیناً مطالب و کلمات بصورت نامرئی نقش میبندد و در موقع لزوم میتوان آن را ظاهر ساخت.
عیب این رویه آنست که اشعه ماوراء بنفش به راحتی خوانده میشود، چه برای نوشتن و اثر گذاشتن باید فشار داد و زیر اشعه ماوراء بنفش اثر فشار قابل خواند است ـ و دیگر آنکه انجام آن مشکل است و کاغذ دوم (کاغذ سری) یک کاغذ سفید بیش نخواهد بود و به راحتی میتوان آن را در هر جایی گذارد و به سادگی حمل کرد. دوم اینکه با این روش میشود مطالب زیادی نوشت و یا ماشین کرد. گاهی اوقات تهیه ماده نرم مشکل است. فنل فتالئین یکی از موادی است که قابل استفاده برای این منظور میباشد.
۲- روش معمولی ـ استفاده از قلم و یا نظیر آن و نوشتن به روش معمولی است.
برای نوشتن میتوان از قلمهای خودکار و یا یک قلم نوک تیز نرم و میله شیشهای مناسب و یا مثلاً چوب کبریت استفاده کرد. از همه سادهتر همین چوب کبریت است ـ مثلاً کبریت را تیغ تراشیده تیز میکنیم (تیزنوم).
از نظر امنیتی نیز بسیار مناسب است چون همیشه همه جا میتواند باشد بدون آنکه جلب نظر کند.
برای نوشتن ابتدا جوهر را در آب حل کرده و سپس چوب کبریت را در آن فرو میبریم تا کاملاً محلول را به خود جذب کند سپس به نرمی با آن مینویسیم.
بعضی اوقات برای ساختن قلم، چوب را مدتی در جوهر میخوابانند تا از آن اشباع شود سپس آن را بیرون میآورند و میگذارند تبخیر شود و ماده اصلی در چوب باقی بماند و این عمل را چند بار تکرار میکنند ـ سپس با قلم مینویسند. این قلم معایبی دارد اولاً روی کاغذ خراش میاندازند ـ فقط میتوان پیامهای بسیار کوتاهی را با آن نوشت و باید مرتب قلم را عوض کرد. میتوان جوهر را در قلم خودنویسهای معمولی ریخت و از آن استفاده کرد اما باید مطمئن بود که اثری از جوهر مخفی در قلم باقی نماند تا در صورت دستگیر شدن موجب دردسر شود.
ظاهر ساختن ـ میتواند فیزیکی یا شیمیائی باشد ـ در فیزیکی اگر مطلب با فشار نوشته شده باشد با بکار بردن پودر رنگی میتوان آن را خواند ـ در شیمیائی باید از ترکیب و محلول خاص استفاده کرد و آن بستگی به جوهری دارد که بکار رفته است.
۱۹- امنیت:
تعریف
منظور از امنیت عبارت است از کلیه اقدامات و مقررات و پیشگیریهائی که برای حفظ سازمان و افراد آن، و اسرار و اطلاعات آن در مقابل دشمن ، و خطرات نظیر خرابکاری و جاسوسی و دزدی و نفوذ دشمن در سازمان و غیره رعایت میشود.
تعریف اسرار ـ اسرار عبارت است از اطلاعاتی که نباید همه از آن مطلع شوند ـ که اگر به دست دشمن بیفتد، امنیت سازمان را در معرض خطر قرار میدهد.
اقدامات امنیتی ـ برای حفظ اسرار ابتدا باید بدانیم چه چیز مخفی و چه چیز غیرمخفی است ـ تا آنها را که باید مخفی بماند بخوبی حفظ کنیم.
اقدامات امنیتی در شرایط متفاوت مختلف هستند. این اقدامات در کشورهای بزرگ با کشورهای کوچک فرق دارد. اقدامات امنیتی یک سازمان سیاسی که برای هدفهای مشخص در کادر قوانین موجود مملکت، مبارزه میکند با آنها که در یک سازمان انقلابی و یا سازمان چریکی باید مراعات شود؛ فرق دارد. حتی شرایط عمل نیز در نوع مسائل مخفی اثر میگذارد ـ ممکن است در یک سازمان سیاسی و یا انقلابی در شرایط حتی اسم و مشخصات «رهبری» مخفی بماند اما در شرایط دیگری مشخصات و اسم علنی باشد. اما طرز فعالیت و مراکز کار و غیره مخفی بماند ـ ممکن است یک وقت انجام تظاهرات مخفی نباشد اما کلیه برنامههای تدارکاتی مخفی باشد.
عواملی که اسرار سازمان یا کشور بر اساس آنها تعیین میگردند:
۱- خطرات اصلی که سازمان و یا کشور را تهدید می کند ـ این خطرات ممکن است نظامی، سیاسی و یا اقتصادی باشد. در یک سازمان سیاسی مخفی و یا حتی علنی ـ و یا سازمان انقلابی اکثراً تعداد اعضاء ـ اسم و مشخصات آنها ـ مسئولیت اعضاء ـ مراکز و نحوه تعلیمات ـ اقدامات و یا ملاقاتهای دیپلماتیک و نظائر اینها همه ممکن است در شرایط معینی جز آن دسته از اسراری منظور گردند که افشای آنها موجودیت سازمان را تهدید میکند.
۲- مزایا و نقاط مثبت که سازمان و یا دولت و کشوری بر آن متکی است ـ این مزایا متفاوت و متغیر است ـ هم به لحاظ نوع سازمان و هم به لحاظ زمان و موقعیت ـ برای یک دولت ممکن است مزایای نظامی و یا اقتصادی باشد ـ برای یک سازمان سیاسی ممکن است نوع ارتباط و یا مثلاً مراکز تبلیغاتی باشد (نظیر چاپخانه برای چاپ نشریات و غیره) و یا برای یک سازمان انقلابی و چریکی نوع منبع دریافت اسلحه و غیره باشد در چنین مواردی دشمن با اطلاع از این خطوط و نقاط حیاتی و حمله بر آنها میتواند سازمان را فلج کند. مثلاً ارتباطات در هر سازمان مخفی رگ حیات آنرا تشکیل میدهد ـ مجهزترین سازمانهای دنیا هم بدون ارتباطات یعنی هیچ و پوچ، و در مبارزه با دشمن اولین جائی را که او حمله میکند همین ارتباطات است.
با جلوگیری از تشکیل اجتماعات و کنترل فعالین و یا زندانی کردن آنها و سایر انواع وسایل میکوشد که ارتباطات میان اعضاء را با هم و اعضاء را با مراکز رهبری قطع نماید.
۳- روابط و عوامل بینالمللی که سازمان و یا دولت بر آنها متکی است.
مسئول حفظ امنیت سازمان یا کشور:
مهمترین و اولین دستگاه برای حفظ امنیت و یا کمیسیون و یا اداره امنیت و اطلاعات است. کمیته و یا اداره اطلاعات و امنیت سازمان مسئول نقشهکشی و تهیه طرحهای اساسی برای حفظ امنیت سازمان میباشد. این کمیته یا اداره دارای شعبههائی برای تعلیمات عمومی و خصوصی جهت همه اعضاء و مسئولین میباشد ـ آنها را تعلیم میدهد که چگونه سازمان و اسرار آن را در برابر خطرات مختلف حفظ کنند.
در یک سازمان سیاسی و یا انقلابی اینطور نیست که فقط یک اداره و یا یک کمیته مسئول امنیت سازمان باشد. این امر در یک دولت و یا موسسه غیرسیاسی ممکن است صحیح باشد و نوعی است که معمولاً اجرا میشود. اما در یک سازمان سیاسی همه اعضاء فرداً فرد مسئول حفظ امنیت هستند و اولین وظیفه دستگاه تبلیغات داخلی و کمیته امنیت است که دائماً شعور کلی و آگاهی عمومی افراد را نسبت به مسائل امنیتی بالا ببرد ـ و تنها در این صورت است که سازمان در برابر خطرات سازمانهای جاسوسی دشمن و خطرات نفوذ آنها در سازمان مصون خواهد ماند.
اسرار سازمان بصور مختلف وجود دارند. ممکن است نوشته شده باشند ـ یا در مغز افراد باشند و یا در تماسها و مکالمات بیان شوند. بالنتیجه این اسرار بصور مختلف میتواند به خارج نفوذ کند و به دست دشمن بیفتد ـ یا از طریق افراد ـ یا از طریق اسناد و مراکز کار ـ یا از طریق ارتباطات و مکالمات.
بالنتیجه مقرارت و اقدامات امنیتی در سازمان باید شامل شود بر:
۱- امنیت افراد
۲- امنیت وسایل ارتباطی
۳- امنیت اسناد و مدارک
۴- امنیت مراکز کار و اماکن
از نظر افراد از آنجا که فرد، واحد سازمانی است و هر عضو سازمان مقداری از اسرار سازمانرا میداند و مقدار بیشتری را میتواند بداند لذا هر عضو سازمان باید مقررات و دستوراتی را بکار برد که اسرار موجود نزد او به خارج سرایت نکند.
از نظر امنیت وسایل ارتباطی باید مطمئن بود که دشمن از طریق کنترل این وسایل، اسرار سازمان را کشف نکند ـ نظیر نامهها ـ نوشت و یا در مکالمات تلفنی به صورتی بیان کرد که دشمن در صورت کنترل خطوط تلفنی قارد به کشف آنها باشد. در امنیت اسناد و مدارک سازمان دسترسی پیدا نکند. در امنیت ساختمانها و مراکز کار باید از حفظ آنها در برابر خرابکاری دشمن نفوذ او در آنها مطمئن بود.
در هر سازمان در رشتههای مختلف مسائلی هستند که باید مخفی بمانند ـ در روسیه شوروی اصولاً چیزی قابل انتشار نیست مگر آنکه اداره امنیت انتشار آن را اجازه دهد. تعیین خطمشی امنیتی سازمان با مرکز یا اداره اطلاعات و امنیت است. ولی انجام آن به عهده بخشها و یا ادارههائیست که در هر قسمتی از سازمان برای حفظ امنیت آن قسمت بوجود آمده است ـ مثلاً قسمت تبلیغات باید برای خود یک بخش یا یک فرد مسئول امنیت و اطلاعات داشته باشد که مسئول اجرای خطمشی و مقررات امنیتی سازمان در قسمت تبلیغات میباشد. این بخشها یا افراد مسئول امنیت باید دائماً مراقبت کنند که افراد و اعضاء دارای نقاط ضعفی نباشند که دشمن بتواند از آنها استفاده کند. البته در یک سازمان انقلابی افراد باید دارای حداقل شرایطی برای عضویت در سازمان باشند، اما این نقاط ضعفی که اشاره شد منظور نقاط ضعف است که از نظر اجرای دقیق مقررات و دستورات امنیتی.
اکنون به بررسی مبسوطتر هر یک از مقررات چهارگانه فوقالذکر میپردازیم.
۱- امنیت فرد یا امنیت شخصی:
فرد اولین و بزرگترین وسیله فعالیت سازمان است. تمام فعالیتها به وسیله فرد انجام میگیرد. فرد، واحد تشکیلدهنده سازمان است. میگویند قدرت مقاومت یک زنجیر مساوی قدرت مقاومت ضعیفترین حلقه آن است. سازمان زنجیری است که حلقههای آن را افراد تشکیل میدهند. لذا قدرت مقاومت آن و امنیت آن مساوی قدرت مقاومت و امنیت فردی از سازمان است که از نظر امنیتی ضعیفترین وضع را دارد.
دستگاه امنیتی سازمان باید مطمئن شود که تمام افرادی که در سازمان شرکت میکنند؛ امنیت لازم دارند. برای حفظ امنیت اعضاء انجام یک سلسله مقررات و قوانین ضروری است. امنیت فرد یا اعضاء مجموعهای است از مقررات و اقدامات پیچیدهای که حاصل آنها به این نتیجهگیری میرسد که:
اولاً ـ تنها کسانی که در سازمان از اسرار مطلع شوند که صددرصد مطمئن هستند.
ثانیاً ـ باید مطمئن بود که اعضائی که با اسرار سازمان سر و کار دارند توسط سازمانهای جاسوسی دشمن خریده نشدهاند ـ معمولاً دشمن دو نوع در سازمان ما نفوذ میکند ـ یکی آنکه عضوی را که در سازمان ما قبلاً عضو شده سعی میکند به وسایل مختلف مثل تطمیع و تهدید و اغوا بخرد و وادار به جاسوسی به نفع خود بکند، و یا آنکه یک عضو خود را سعی میکند وادار نماید طوری نقش بازی کند که به درون سازمان راه پیدا کند.
برای حفظ امنیت همه سازمان باید در موقع سپردن اسرار به دست فردی مطمئن شد که او با دشمن رابطه ندارد.
ثالثاً ـ باید تمام افراد و اعضاء سازمان به اندازه کافی نسبت به سازمان وفاداری و ایمان داشته باشند و عمیقاً هدفها و برنامه آن را پذیرفته باشند تا بر مبنای ایمانی که دارند حاضر نشوند اسرار سازمان را به دشمن بدهند و یا کاری کنند که حتی ندانسته و به طور غیرعمد اسرار سازمان فاش شود.
رابعاً ـ باید مطمئن بود که اعضای سازمان در زندگی و روابط اجتماعی خود دارای اشتباهات یا نقاط ضعف نیستند ـ باید توجه داشت که روش افراد در زندگی اجتماعی موثر است.
خامساً ـ باید مطمئن بود که کلیه اعضاء سازمان مقررات و دستورات امنیتی را به دقت مراعات میکنند.
باید دانست چه کسانی را غیر وفادار مینامیم؟ هستند کسانی که نسبت به هدفهای سازمان ایمان دارند و به آن وفا دارند اما نسبت به خود سازمان فاقد ایمان و وفاداری هستند ـ و یا هستند کسانی که به سازمان وفا دارند اما وفاداری هستند ـ و یا هستند کسانی که به سازمان وفا دارند اما وفاداری آنها نسبت به یک سازمان دیگری بسیار بیشتر است. این اشخاص را اعضاء غیر وفادار مینامیم.
همچنین باید مواظب اعضاء خطری بود. منظور اعضائی است که دارای نقاط ضعفی هستند که این نقاط ضعف میتواند منبع و علت فشاری از طرف دشمن بر او باشد جهت کسب اخبار و اطلاعات.
اهمیت امنیت فردی در چیست؟
واضح است که فعالیتهای سازمان متکی به افراد آن است. فرد اساس کار است. از این نظر باید مطمئن بود که عوامل دشمن در سازمان ما رخنه نکنند ـ باید مطمئن بود فرد فرد اعضاء سازمان امنیت لازم را دارند و اصول و مقررات امنیتی را رعایت مینمایند. چه اگر این چنین نباشد؛ نتیجه آن میشود که تمام فعالیتهای سازمان بیفایده خواهد ماند. عامل دشمن یا عضو بیتوجه به اصول امنیتی یکی دانسته و دومی ندانسته اسرار ما را به سازمانهای پلیسی دشمن میدهد.
فرد بیتوجه به اصول امنیتی با اشتباهات خود تمام کوششهای ما را برای حفظ سازمان و اسرار آن بر باد می دهد ـ تمام اعضاء شناخته میشوند و برنامهها برملا میگردد.
مطلب مهم آن است که دشمن فردی را در سازمان ما به نفع خود استخدام کند یا کسی را بدون آن بفرستد پیدا کردن چنین شخصی در داخل سازمان بسیار مشکل است ـ مگر آنکه سازمان از اعضایی بسیار هوشیار و دقیق به اصول امنیتی تشکیل شود. که گاهی امنیتی آنها به آن حد ترقی یافته است که میتوانند اشتباهات سایر اعضاء را متوجه شده و بلافاصله آن را به سازمان گزارش کنند. باید شم امنیتی تمام اعضاء را توسعه داد ـ یاد بگیرند که به کلیه حرکات غیرعادی دقت کنند و بتوانند به بسیاری چراها توجه کنند ـ مثلاً چرا این فرد سوالات مختلفی را که مربوط به وظیفه او نیست میکند؟ چرا میخواهد مثلاً از مرکزیت سازمان مطلع شود؟ چرا میخواهد بداند که نویسنده فلان مقاله و یا عامل فلان عمل مسلحانه چه کسی بوده است؟ آیا احیتاجی هست که او این را بداند؟ آیا مفید است؟ آیا لازم است؟ و اگر نه؟ چرا این سوالات را مینماید؟
مجموعه این توجهات از جانب اعضاء، قسمتی از آن چیزی است که به نام شمّ امنیتی یا آگاهی امنیتی مینامند.
در مواردی که دشمن موفق شده باشد که یک عضو سازمان را استخدام کند (که به او عامل دوسو گویند) باید توجه داشت که این شخص باید بسیار باهوش باشد تا بتواند خود را حفظ کند و معمولاً دشمن تمام این محاسبات را میکند و لذا خیلی مشکل است که او را شناخت. در مرحله اول ممکن است این فرد یک عضو ساده باشد ـ و اکثراً دشمن از همین مراحل شروع میکند ـ اما به تدریج میتواند در سازمان ترقی کند و مسئولیتهای بالاتری را اشغال نماید. در تمام این مدت ممکن است دشمن حداقل ارتباط را با او برقرار سازد و از او کمتر اطلاعات بخواهد و بگذارد که او کاملاً ترقی کند و سپس به گرفتن اطلاعات از او بپردازد.
یک چنین فردی میتواند تمام سازمان را متلاشی کند ـ بنابراین باید در انتخاب افراد بسیار دقت کرد.
اصول و مراحلی را که باید در عضویت افراد رعایت کرد چیست؟
انتخاب عضو یک ضرورت است. اگر سه اصل زیر در مورد اعضاء به طور کامل و دقیق رعایت شوند اعضاء سازمان در پناه امنیت خواهند بود.
۱- اصل وفاداری
۲- اصل امنیت
۳- اصل کفایت و لیاقت
و هر عضو سازمان باید صفات و شرایط زیرین را دارا باشد.
۱- باید به هدفهای سازمان ایمان داشته باشد.
۲- باید حاضر باشد که با تمام فداکاری راه را تا به آخر طی کند و تمام مشکلات را تحمل نماید.
۳- از نظر جسمی و روانی مناسب برای انجام برنامه سازمان باشد.
۴- دلایل مخالف او با دشمن باید با دلایل مخالف سازمان یکسان باشد.
۵- نباید معتقد به مرامهای مخالف و متضاد با مرام سازمان باشد.
۶- برای مقام و جاه و پول و شهرت و نظائر آن مبارزه نکند.
۷- حتیالامکان سوابق سیاسی یا قضائی در نزد پلیس نداشته باشد.
۸- حتیالامکان به مخالفت و مبارزه با رژیم مشهور نباشد ـ چنین کسانی میتوانند در سازمانها و برنامههای در کنار، شرکت و فعالیت کنند.
۹- کسانی انتخاب شوند که کسی نتواند آنها را بخرد یا اغوا نماید.
۱۰- طبیعتاً سرّ نگهدار باشد ـ حرّاف نباشد.
۱۱- از عالیترین سجایای اخلاقی برخوردار باشد تا تحت تأثیر عوامل دشمن قرار نگیرد.
غیر از این اصول و شرایط ترتیب عضوگیری بسیار مهم است که در بخش مربوطه تشریح شده است.
اجرای دقیق روش عضوگیری ما را از وفاداری شخص مطمئن میسازد. پس از آنکه عضوی انتخاب شد باید از نظر امنیتی او را آماده ساخت. برای این منظور مطالب زیر را باید در نظر گرفت.
۱- فردی که عضو میشود باید در اولین فرصت به او تعلیمات امنیتی داده شود. باید در او شمّ امنیتی بوجود آید. و تا زمانی که او دارای چنین شمی نشده است نباید به او اجازه داد از اسرار سازمان مطلع شود ـ او باید مطمئن و معتقد شود که اصول امنیتی برای حفظ خود او و حفظ سازمان، ضروری و مفید است.
۲- باید او را با مقررات و قوانین داخلی سازمان که مربوطه به مسئولیتهای اعضاء و رابطه آنها به اصول امنیتی میشود آشنا ساخت.
۳- تمام تجارب امنیتی را باید به او گوشزد کرد ـ خطاهائی را که دیگران انجام دادهاند و موجب خطر و ضرر برای سازمان شده است به او گوشزد کرد. این خطاها را باید تجزیه و تحلیل کرد.
۴- باید ماهیت و محتوی اصل و خطمشی را که سازمان اتخاذ کرده است برای او توضیح داد.
۵- کنفرانسهای امنیتی ـ امنیت و تذکرات امنیتی هرگز متوقف نمیشوند ـ همه اعضاء حتی بعد از چند سال کار، باز احتیاج به کنفرانسهای امنیتی و تذکرات امنیتی دارند. در این کنفرانسها باید اشتباهات افراد برای آنها تجزیه و تحلیل شود تا در آینده تکرار نشود.
۶- نباید اعضاء را به حال خود رها کرد ـ باید اعضاء مرتباً مورد کنترل و آزمایش قرار گیرند. انسانها همیشه ممکن است اشتباه کنند و کنترل و آزمایش اعضاء به سازمان اجازه میدهد؛ هر نوع خطر امنیتی را به موقع بفهمد و چاره نماید. برای کنترل امنیت افراد باید گاهبگاه اقدامات زیر را انجام داد.
الف ـ بازرسیهای ناگهانی برای اطمینان و توجه و دقت افراد.
ب ـ آزمایش مسئولین و اعضاء برای اطمینان از آنکه آنها دائماً مراقبت امنیت سازمان و خود هستند؛ و دستورات و مقررات امنیتی را رعایت میکنند.
ج ـ بکار بردن بعضی حقهها برای آزمایش شم امنیتی اغضاء.
د ـ تشویق کلیه اعضاء به گزارش اشتباهات امنیتی که ممکن است خود آنها و یا سایر افراد مرتکب شوند ـ باید در سازمان طوری عمل کرد که اعضاء بدون ترس هر نوع اشتباهی را گزارش کنند ـ تنها در این صورت است که میتوان خود را به سرعت در برابر خطرات احتمالی این اشتباهات محافظت کرد.
۲۰- اصول سازمانی:
برای حفظ امنیت افراد و سازمان دو اصل مهم وجود دارد که در هر سازمان مخفی باید رعایت شود:
۱- اصل دانستن به قدر احتیاج:
اطلاعات هر کس باید محدود باشد ـ هر کس حق ندارد و احتیاج ندارد همه چیز را بداند. مبنای دادن اطلاعات به اعضاء بر اساس وظایف و مسئولیتهای آنها است ـ هر عضوی باید اطلاعات لازم جهت انجام مأموریت و مسئولیت خود را بداند و بس.
اصل تقسیم و توزیع اطلاعات بر اساس احتیاجات اعضاء و تشخیص احتیاج بر اساس وظیفه و مسئولیت آنها مانع از آن خواهد بود که اعضاء بیش از حد معینی اسرار و اطلاعات سازمان را بدانند ـ اجراء این اصل باعث خواهد شد که اگر فرد خائنی در سازمان پیدا شد و یا اگر فردی رعایت اصول امنیتی را نکرد و آنچه را نباید بگوید به دیگران گفت و یا اگر عضوی دچار پلیس و شکنجه شد فقط حد معینی از اسرار سازمان را میداند که بتواند بازگو کند.
۲- اصل شبکهبندی
برای جلوگیری از خطر پخش و افشای اسرار سازمان و خود سازمان و اعضاء آن باید تشکیلات سازمان را طوری داد که هر فرد با تعداد معینی از افراد آشنا شود: این اصل اصل شبکهبندی یا تقسیمبندی سازمان نامیده میشود. در این تقسیمبندی هر حوزه و واحدی یک واحد جدا است. و دارای برنامه و هدفهای خاص میباشد. و هر حوزه و واحدی از نظر عمودی افقی از سایر حوزهها و واحدها به نحوی مجزا است که اگر یک واحد به دام پلیس افتاد سایر واحدها بتوانند مصون بمانند و به مبارزه خود ادامه بدهند.
بر مبنای این اصل بین واحدهای سازمانی از نظر افقی هیچ رابطهی وجود ندارد ـ به این معنی که حوزهها و واحدهائی که از نظر سازمانی در یک سطح قرار گرفتهاند به هیچ وجه همدیگر را نمیشناسند ـ ارتباط فقط عمودی است یعنی بین واحد بالاتر و واحد پایینتر ـ و بین هر واحد بالاتر و واحد پایینتر یک واسط یا رابط قرار میگیرد.
دستورات امنیت فردی
علاوه بر مطالب بالا هر فرد و عضو سازمان باید در ضمن مبارزه خود، مقررات و دستوراتی را رعایت نماید تا از ناحیه او ضرری متوجه امنیت سازمان نشود و به علاوه بتواند به نوبه خود، حداکثر کمک را به امنیت سازمان بنماید. این دستورات که باید در هر مرحله و هر لحظه از طرف اعضاء رعایت شوند به قرار زیر هستند:
۱- تسلط بر زبان
دستگاه اطلاعاتی دشمن خبرها و اطلاعات کوچک و ناچیز را در کنار هم میگذارد و از آنها نتایج بزرگ میگیرد و به اسرار زیادی پی میبرد ـ هر کلمه و هر گفته به ظاهر ناچیزی که از دهان یک عضو سازمان بیرون آید به مثابه کمک بزرگی است به دشمن در کوشش او برای واقف شدن بر اسرار سازمان.
لذا بر عضو سازمان سری واجب است که همیشه و همه جا بر زبان خود تسلط کامل داشته باشد ـ و به خصوص توجه کند که فقط اِقرار مستقیم و بیان مستقیم از اسرار سازمان برای دشمن جالب نیست بلکه بسیاری از اشارات و مطالبی که به طور غیرمستقیم مربوط به کار سازمان و فعالیت آن گردد به دشمن کمک بزرگی میکند.
۲- در خانه
عضو سازمان سری باید فرقی میان خانه خود و اقوام خود و دوستانش با سایر افراد نگذارد ـ مسایل مربوط به مبارزه و به سازمان را به هیچ وجه نباید با خانواده و اقوام و دوستان خصوصی در میان گذارد ـ درست است که آنها به من اسبت علاقه به او مطالب را به سازمان امنیت دشمن مستقیماً خبر نخواهند داد اما چون عضو سازمان نیستند و چون ایمان و علاقه لازم را به سازمان او و مبارزه او ندارد، و چون تعلیمات کار مخفی ندیدهاند؛ امکان قوی میرود که مسائل را با کسان دیگری که مورد اطمینان آنهایند، در میان بگذارند و به همین ترتیب مسائل به دشمن درز کند ـ به علاوه در صورتی که دشمن به عضوی سوءظن ببرد برای او بسیار ساده خواهد بود که با حقههای مختلف از افراد ساده خانواده او و از دوستان ساده او مطالب زیادی را (در صور تیکه بدانند) بیرون بکشد ـ و به خصوص اگر عضوی دستگیر شود این افراد منبع اطلاعاتی برای دشمن میشوند که ضررهای بسیار، به سازمان میتواند بزند. در این مورد باید به خصوص به بچهها و به مستخدمین توجه خاص کرد. گول زدن بچهها برای دشمن بسیار ساده است. به عنوان نمونه یادآوری میشود که عضو یکی از سازمانهای سری در خانه خود دستگاه بیسیم داشت و دشمن از آن بیخبر بود. این فرد در مواقعی که به زیرزمین میرفت که از بیسیم استفاده کند در را باز میگذاشت و فرزند شش هفت سالهاش گاه و بیگاه به آنجا میرفت و با کنجکاوی به کار پدر نگاه میکرد. تصادفاً دشمن به این فرد سوءظن برد و خواست بداند که او در خانه خود چه میکند. فردی را مأمور کرد که از در فرصتی بچه را تنها پیدا کرد و با مهربانی و خریدن شیرینی و اسباببازی از او سوال کرد که پدرش در خانه چه میکند ـ او هم جواب داد که به زیرزمین میرود و در آنجا دستگاهی دارد که تقتق صدا میکند. پس از آن برای پلیس شکی نماند که در زیرزمین باید دستگاه سری مخفی باشد…
در مورد مستخدمین باید دانست که آنها مردمان بیچاره و فقیری هستند و رابطه فامیلی با عضو سازمان ندارند و برای دشمن بسیار ساده است که با تطمیع آنها مطالب را از دهانشان بیرون بکشد.
۳- عضو سازمان سری باید در زندگی اجتماعی خود عادی باشد ـ به نحوی که به حداقل، جلب نظر مردم و افراد و بالنتیجه مأمورین دشمن را بکند.
۴- مغرور نبودن ـ بعضی از اعضاء سازمانهای سری به عنوان آنکه کار بزرگی میکنند (مثلاً کوشش مخفی برای عوض کردن رژیم) به خود مغرور میشود و این مغرور شدن ضررهای زیاد بکار آنها میزند.
۵- برای خود نباید دشمن ساخت ـ عضو سازمان سری باید در زندگی اجتماعی خود سعی کند بدون دشمن باشد و به حداکثر ممکن دشمنی کسی را به سوی خود متوجه نکند. زیرا دشمن با دشمن خود میخواهد مبارزه کند و لذا بیشتر از افراد دیگر متوجه است که اگر او کاری کرد و اشتباهی مرتکب شد فرصت را غنیمت بشمارد و به او صدمه بزند…
۶- باید همیشه بیدار بود ـ عضو سازمان سری باید همیشه و در همه جا بیدار باشد و در هیچ زمانی مسئولیت خود را در شرکت مثبت برای ایجاد حداکثر امنیت ممکن برای سازمان از خاطر نبرد.
۷- در همه چیز باید شک بکند ـ عضو سازمان سری باید به هر چیز هر چند که ناچیز باشد ـ هر حادثه ـ هر نگاه ـ … با نظر مراقبت و کنجکاوی نگاه بکند.
۸- از زندگی اجتماعی یکنواخت باید بپرهیزد ـ در ساعت معین غذا خوردن ـ در ساعت معین به اداره یا کارخانه رفتن ـ در ساعت معین به فلان قهوهخانه رفتن ـ در ساعت معین در فلان خیابان قدم زدن ـ از کوچه معین به محل کار رفتن… و غیره برای عضو سازمان سری مناسب نیست. چه اولاً به دشمن این فرصت را میدهد که در هر لحظه خواست بتواند او را پیدا کند. ثانیاً خانواده او را چنان عادت میدهد که اگر روزی برای اجرای برنامهای مجبور شد مثلاً دیر به خانه بازگردد یا اصلاً به خانه باز نگردد خانواده نگران شود و حس کنجکاویش تحریک شود.
۹- مطالب مربوط به کار سازمان را فقط باید در محل نگهداری آنها نوشت ـ عضو سازمان سری نباید هرگز سند و نوشتهای مربوط به کار سازمان را در جیب خود بگذارد و با خود حمل کند یا در خانه خود بگذارد. او باید همیشه خود و خانهاش و محل کارش را در معرض توقیف و تفتیش سری یا علنی بپندارد. لذا مطالبی را که باید نوشت، باید در مرکز کار سازمان ـ در خانه امن ـ نوشت و همانجا باقی گذاشت.
اگر در انجام مأموریتهایی، نوشتن بعضی مطالب اجباری باشد باید آنها را با اشاره و کنایه و به نحوی و در جایی یادداشت کرد که در صورتی که به دست پلیس دشمن بیفتد و یا مفقود شود کسی نتواند چیزی از آنها بفهمد ـ و در غیر این صورت فرد باید همه مطالب را در مغز خود بسپارد و بلافاصله و در اولین فرصت به محل کار سازمان برود و مطالب را روی کاغذ بیاورد.
۱۰- دستورات امنیتی سازمان برای اجرا در خود سازمان است ـ باید توجه کرد که بعضی از مقررات و دستورات سازمانی باید فقط و فقط در داخل خود سازمان اجرا و مراعات شوند و نه در خارج آن. اگر اینچنین دستوراتی در خارج از کادر سازمان اجرا شوند ایجاد سوءظن و خطر میکنند.
۱۱- در رابطه با افراد باید با عقل قضاوت و حکم کرد نه با احساسات.
۱۲- در انجام کارها شتاب نباید کرد.
۱۳- باید خطای خود را جبران کرد ـ قبل از آنکه دشمن آن را اصلاح کند.
۱۴- باید از خطاهای دیگران پند و درس گرفت و از تکرار آنها خودداری نمود.
۱۵- در مکانهای ناشناس نباید از کارهای سازمان صحبت کرد ـ در ماده هفتم گفته شد که باید در همه چیز شک کرد ـ تعبیر دیگر آن، در این مودر آن است که تا محلی و قهوهخانهای از طرف سازمان سری به خوبی شناخته شده نباشد که در آن ایستگاه مخصوص تعبیه نشده است که دیوار آن موش ندارد، باید به عنوان یک محل مشکوک تلقی گردد تا صحبت کردن از کار سازمان در آن خطا و مغایر امنیت سازمانی است.
۱۶- مواظب تحریک دشمن باید بود ـ در بخش تحریک توضیح داده شد که تحریک هنری است که به وسیله آن، دشمن میتواند به تحریک احساسات خاصی در طرف، ایجاد عکسالعملی در او بکند که مطالبی را که در حالت عادی نمیگفت بر زبان آورد ـ باید دانست که مأمورین دشمن با اطلاعات ناقص و با حدسهای نامطمئن، به بعضی افراد سوءظن میبرند و در عین آنکه نمیخواهند طرف بفهمد که به او ظن بردهاند؛ سعی میکنند در صحبتهای عادی با او و با استفاده از هنر تحریک دلائل بیشتری برای تائید و تاکید حدس خود به دست آورند، و یا اطلاعات بیشتری از طرف بگیرند.
به این جهت در صحبت با هر کس ـ و به خصوص با افرادی که کاملاً شناخته شده نیستند باید مواظب هر کلمه و هر مطلبی که گفته میشود بود.
۱۷- در انتخاب دوستان باید دقت کرد ـ عضو سازمان سری باید دوستان خصوصی خود را از میان افراد پاک و باشخصیت انتخاب کند ـ و به خصوص از دوستی با افراد وابسته به دستگاههای انتظامی دشمن بپرهیزد.
۱۸- باید اشتباه خود را به سازمان گزارش کرد ـ وظیفه هر عضو سازمان است که هر خطا و اشتباهی را که در حین انجام کار مرتکب میشود به سازمان گزارش کند. گزارش اشتباهات امنیتی خود و دیگران به سازمان، باعث میشود که سازمان بتواند بسیاری از خطرات امنیتی را پیشبینی و پیشگیری کند.
۱۹- از جنس مخالف و از هر نوع دامی باید بر حذر بود.
۲۰- زیر شکنجه باید مقاومت کرد و اسرار سازمان را بازگو ننمود.
۲۱- از مسئولیت خود نباید به دیگران چیزی گفت ـ نه تنها با افراد خارج از سازمان، نباید در مورد کار سازمانی چیزی گفت ـ نه تنها به افراد خارج از سازمان، نباید در مورد کار سازمانی چیزی گفت بلکه در داخل خود سازمان و به سایر اعضاء و همکاران سازمانی، نباید از ماموریتها و مسئولیتهائی که مربوط به آنها نیست مطلبی گفته شود ـ در این مورد هم اصل دانستن به قدر احتیاج باید دقیقاً مراعت شود.
۲۲- از رفتن به اماکن مشکوک پلیس باید پرهیز کرد ـ عضو سازمان سری باید حتیالامکان به مراکز و اماکنی که به جهتی از جهات تحت سانسور دشمن است نرود ـ چه ممکن است سوءظن پلیس را به خود جلب کند.
۲۳- و بالاخره یک عضو سازمان سری باید دائماً به امنیت خود و سازمان فکر کند.
در خاتمه باید گفت که اگر در سازمانی دو اصل زیر دقیقاً مراعات شود سازمان از نظر امنیتی در امنیت کامل خواهد بود.
اولاً ـ اصل گزارش خطاهای امنیتی افراد به سازمان
ثانیاً ـ اصل کنترل و مراقبت سازمان بر امنیت افراد و سازمان
٭ ٭ ٭ ٭ ٭
۲- امنیت اطلاعات و اسناد:
در یک سازمان مخفی همه چیز جزء اطلاعات است. قیافهها ـ اسامی ـ وظایف ـ مراکز همه اسرار هستند ـ اطلاعاتی هستند که دشمن نباید از آنها مطلع گردد.
۱- نوشته.
۲- شنیده.
۳- دیده.
۴- مراقبت شده ـ ملاحظه شده.
۱- نوشته ـ هر سازمانی دارای اسنادی است ـ نمیتوان همه مطالب را در مغزها نگهداشت. بسیاری مطالب باید تهیه و تنظیم و نوشته شوند ـ اسامی اعضاء و سوابق ـ مشخصات ـ نقشهها ـ منابع و اسناد مالی گزارشات ـ مسئولیتها، همه نوشته شده هستند ـ این اسناد باید حفظ شوند ـ این اسناد باید مخفی بمانند.
۲- شنیدهها ـ همه اعضاء و افراد در داخل سازمان گوش دارند ـ مطالب را میشنوند ـ از برنامهها مطلع میگردند. علاوه بر افراد به قول معروف دیوار هم موش دارد ـ وسایل فنی جدید دیوارها را گوشدار کرده است دشمن با نفوذ فنی میتواند سخنان ما را ضبط کند و از اسرار سازمان باخبر شود ـ گیرنده و فرستندههایی بسیار حساس و دقیق و در عین حال بسیار کوچک تهیه شدهاند که به سادگی در داخل اطاق در گوشهای غیرقابل دیدن نصب میشوند و بهتر از یک مأمور و عامل، اسرار را اخذ و ارسال میدارند.
بسیاری از سفارتخانههای خارجی در کشورهای بزرگ با مشکل نفوذ فنی روبهرو هستند ـ نمونه آن را همه درباره سفارت آمریکا در مسکو شنیدهایم.
برنامه امنیتی سازمان باید شامل پاک کردن و پاک نگهداشتن مراکز کار سازمان از نفوذ فنی باشد.
۳- دیدهها ـ اسناد سازمان قابل دیدن هستند. همه اعضاء چشم دارند ـ عوامل دشمن چشم دارند ـ هزاران مأمور دشمن در اطراف پراکندهاند و با تمام قوا میکوشند که هر چیزی را ببینند ـ میتوانند با تفتیش علنی یا سری اسناد را ببینند ـ با دقت فعالیتها و روابط را ببینند.
۴- ملاحظه و مراقبت ـ دشمن میفهمد که فلان خانه مرکز فعالیت است اما هنوز اطلاعات کامل از نوع فعالیت و وسعت آن ندارد. لذا وسایلی برای نظارت و مراقبت در نظر میگیرد ـ ممکن است خانهای در مقابل خانه مظنون اجاره کند و دائماً فعالیتهای خانه را زیر نظر بگیرد. میتواند اشخاصی را به عناوین مختلف ـ گدا ـ دستفروش و غیره ـ بگمارد تا خانه را زیر نظر بگیرند.
سازمان دشمن نمیتواند همه اطلاعات را یکباره کشف کند. بلکه این کار را به تدریج انجام میدهد.
مثلاً الف شخص ب را ملاقات میکند. الف شناخته شده است لذا ب هم شناخته میشود. ب با ج ملاقات میکند و ج هم شناخته میشود و الی آخر ـ بعد از مدتی بسیاری از اعضاء سازمان شناخته شده هستند.
علاوه بر عوامل چهارگانه بالا هر انسانی دارای حافظه و قدرت استنتاج است. یک عامل دشمن یا دستگاه اطلاعاتی دشمن میان مطالب مختلف رابطه برقرار میکند و به اسرار مهمی پی میبرد.
اعضاء سازمان میتوانند منبع بزرگی برای فاش کردن اسرار سازمان باشند. اختلاف یک فرد خوب سازمان مخفی، با یک فرد عادی در این است که اولی دهانش چفت و بست است ـ دارای حس و شم امنیتی است ـ به سادگی اسرار و اطلاعات متبلور شده در مغز خود بروز نمیدهد ـ در حالی که فرد عادی که فاقد شم امنیتی باشد اسرار را به سادگی فاش میکند.
باید دانست که افراد به دو طریق اطلاعات را به دشمن میدهند. نوع اول ارادی ـ که عامل دشمن است. نوع دوم غیرارادی ـ که بدون آنکه قصد سوئی داشته باشد و صرفاً به علت عدم توجه اسرار را به طرق مختلف بر زبان میآورد و مستقیم یا غیرمستقیم به دست دشمن میافتد.
برای حفظ اسناد مخفی به محلها و مراکزی احتیاج داریم. این مراکز باید برای دشمن غیرمعلوم و ناشناس باشد. میتوان از منازل اعضاء ساده استفاده کرد ـ میتوان خانه امن تهیه نمود ـ اگر نگهداری اسناد مشکل باشد و اگر وسایل در اختیار باشد میتوان اطلاعات را به صورت میکروفیلم درآورد و به سادگی نگهداری نمود. راه دیگر تبدیل اطلاعات به رمز است. گاهی اوقات میتوان برای امنیت اسناد، آنها را تقسیم کرد. مثلاً گزارش چند صفحهای را به چند قسمت تقسیم نمود و هر قسمت را در محلی نگهداشت به نحوی که اگر دشمن یکی از آنها را بگیرد نتواند از آن چیزی بفهمد ـ همین رویه را میتوان برای ارسال گزارشات و دستورات بکار برد و آنها را تقسیم کرد و هر قسمت را توسط فردی فرستاد که اگر یکی از آنها دستگیر شد و یک قسمت به دست دشمن افتاد از آن چیزی نفهمد.
گاهی اوقات تعییر مکان اسناد هم لازم است. زیرا ممکن است یک محل مورد سوءظن قرار بگیرد. کسانی که به اسناد دسترسی دارند باید کاملاً مطمئن و مراقب و هوشیار باشند ـ افراد نامطمئن نباید به آنهادسترسی داشته باشند .
باید اسناد غیرلازم را سوزاند و از بین برد ـ مثلاً وقتی مرکزیت دستوری صادر کرد و اجرا شد باید اصل دستور را سوزاند و مطمئن شد که حتی اثر خاکستر آن هم بر جای نماند. در موقع انتقال اسناد از یک محل به محل دیگر نباید همیشه از یکنفر استفاده کرد ـ پیکها باید مطالب را در حداکثر سرعت به مقصد برسانند و باید مطمئن بود که تحت تعقیب نیستند ـ باید مطمئن بود که مقصد تحت کنترل نیست ـ پیک نباید در موقع ماموریت، اسناد را با خود به خانه ببرد بلکه باید برنامه کار را طوری تنظیم کرد که در حداقل فرصت کار و ماموریتش را انجام دهد.
همیشه باید محل کار ـ خانه ـ جیبها ـ را کنترل کرد. هیچ وقت نباید در دفترچه خود مطالب مربوط به کار سازمان را نوشت ـ حتی با رمز. اگر ضرورتی پیش آید باید رمز طوری باشد که کاملاً طبیعی جلوه کند. نوار ماشین تحریر و کاغذهای کپیه را پس از عمل بای سوزاند ـ چه دشمن میتواند از روی آنها اصل مطلب را مشاهده کند. در موقع مطالب نباید کاغذ را روی جای نرم گذاشت ـ چه اثر نوشته بر جای نرم باقی میماند و دشمن میتواند آن را بخواند.
هیچگاه نباید دفترچه خاطرات نوشت ـ حتی به رمز.
اسناد سازمان را باید در خانههای امن نگهداری کرد. در خانه امن باید کلیه تذکرات فوق را رعایت نمود. اسناد باید در صندوقهای محکم قرار داده شوند ـ بهتر است از صندوقهای نسوز استفاده کرد که در صورت آتشسوزی اسناد از بین نرود. باید در خانه امن وسایل خاموش کردن آتش وجود داشته باشد که در صورت وقوع حریق حتیالامکان به پلیس و آتشنشانی احتیاج نباشد ـ و افراد محافظ خانه امن باید در امر اطفاء حریق وارد باشند.
۳- امنیت ساختمانها و وسایل
منظور ترتیباتی است که برای جلوگیری از خطرات مختلفی که باعث سقوط و یا برهم خوردگی تاسیسات بشوند اتخاذ میگردد. این خطرات عبارتند از:
۱- جاسوسی.
۲- خرابکاری.
۳- نفوذ دشمن.
۴- دزدی.
۵- آتشسوزی.
دو نوع ساختمان وجود دارد:
اولاً ـ ساختمانهایی که حتی وجودشان مخفی است ـ نباید کسی از وجود آنها مطلع شود. این ساختمانها باید از زمین یا هوا قابل رویت نباشند. این وظیفه مهندسین است که بر اساس احتیاج سازمان، این ساختمانها را به نحو مناسب بنا نماید.
ثانیاً ـ ساختمانهای عادی که در آنها اسرار زیادی نهفته است. و محل کار سازمان است. و یا موسساتی دولتی یا خانههای امن سرپوشدار سازمانی، که محل رجوع افراد و مردم باشند ـ مثل یک سفارتخانه و یا خانه امنی که در آن یک طبیب مطب داشته باشد. بحث امنیت در مورد این نوع دوم از ساختمانهاست.
۱- خطر جاسوسی ـ عبارتست از کسب اطلاعات از اسرار سازمان به طرق غیرقانونی و مخفی.
این اطلاعات به طرق زیر کسب میشوند:
الف ـ توسط خود جاسوس:
۱- بصورت کارمند آن موسسه
۲- بصورت مراجعه کننده به آن موسسه
۳- مقاطعه کار آن موسسه
۴- بکار بردن جواز دخول یا گذرنامه یا برگ مشخصات قلابی
ب ـ اگر چنانچه خود جاسوس نتواند وارد شود توسط کسانی که در داخل موسسه بکار مشغولند از طریق:
۱- دزدیدن
۲- خریدن
۳- اغوا کردن
۴- تحت فشار قرار دادن و غیره
ج ـ از طریق دوستان و خانواده و نزدیکان اعضاء و کارمندان موسسه.
د ـ از طریق وسایل فنی:
۱- عکسبرداری
۲- نظارت و مراقبت
۳- ضبط صوت و غیره
هـ ـ بکار بردن سرپوشهای مختلف نظیر متخصص مثلاً ترمیم لولههای آب ـ کنترل چی برق یا آب قفلساز و غیره.
۲- خرابکاری ـ که عبارتست از بین بردن تاسیسات به وسایل زیر:
۱- مواد انفجاری
۲- مواد شیمیایی
۳- وسایل مکانیکی
۴- آتش زدن
۵- وسایل الکتریکی
۶- وسایل بیولوژی ـ نظیر آلوده کردن آب مشروبی موسسه.
علاوه بر خرابکاری بالا نوع دیگری از خرابکاری به نام خرابکاری روانی وجود دارد که از راه تبلیغات و شایعات و غیره، روحیه را تضعیف نموده و عقیده را متزلزل میکنند.
برای آنکه به یکی از طرق بالا در موسسهای خرابکاری کرد، باید از نقشه و محل، کاملاً مطلع بود ـ تمام اعضاء و نگهبانان و ساعات کار و غیره را بررسی کرد. و سپس نقشه خرابکاری را طرح کرد.
حفاظت ساختمانها:
چه اقداماتی برای حفاظت موسسات و بناها لازم است و بکار برده میشود؟
این اقدامات بستگی دارد به:
۱- هدف تأسیسات
۲- درجه مخفی بودن آنها
و به طور کلی این اقدامات به شرح زیر هستند:
۱- محل ـ بستگی به نوع هدف دارد. باید حتیالامکان از نقاط پرجمعیت دور باشد ـ باید ساختمان طوری باشد که به آسانی بتوان اطراف آن را کنترل کرد و در عین حال از ساختمانها اطراف نتوان آن را تحت کنترل قرار داد.
۲- حصار ـ حصار اولین قدم امنیتی برای جلوگیری از نفوذ غیرقانونی دشمن به داخل تأسیسات است.
حصار باید:
الف ـ حداقل سه متر ارتفاع داشته باشد.
ب ـ بالای حصار باید با سیم خاردار پوشیده شود ـ بعضی اوقات ممکن است در سیم خاردار جریان برق عبور داد.
ج ـ میلههای فلزی و غیره که سیمهای خاردار بدانها بسته میشود باید بیشتر از یک متر ارتفاع داشته و صاف باشند.
د ـ باید در شب بالای سیمهای خاردار چراغ گذاشت که همه جا را روشن کند و نقطهای را تاریک نگذارد. در موسسات حکومتی و در مواقعی که میسر باشد این چراغها باید نورافکنهای قوی باشند ـ و در فواصل معینی باید برجهای دیدهبانی گذاشت.
هـ ـ در صورتیکه مجاری آب وجود دارد باید آنهارا کنترل کرد که کسی نتواند از آنها عبور کند.
و ـ اگر در اطراف حصار درختکاری شده است باید فاصله حصار با درختها به آن حد باشد که کسی نتواند از آنها برای بالا رفتن و عبور از روی حصار و یا پایین آمدن از آن استفاده کند.
ز ـ باید نگهبانهای ثابت و متحرک از ساختمان مراقبت کنند.
۳- فاصله میان ساختمان و حصار ـ بستگی به نوع کار دارد ـ در شرایط عادی بهتر است فاصله کمتر باشد تا کار مراقبت و کنترل، آسانتر انجام گیرد ـ اما مثلاً اگر در ساختمان، اسلحه و مواد انفجاری نگهداری میشود، بهتر است فاصله بیشتر باشد تا کسی نتواند از خارج آنها را منفجر کند.
۴- درهای خروجی و وردی ـ هر چه کوچکتر باشد بهتر است ـ درها باید مجهز باشند به نگهبان و تلفن و دفترچه برای یادداشت مشخصات کلیه مراجعهکنندگان و قفسه برای نگهداری سپردههای مراجعهکنندگان.
کلیه کارمندان و کارکنان موسسه، کارت مخصوص با عکس دارند که همیشه با خود حمل میکنند ـ در موقع ورود و خروج به ساختمان کنترل شدید است. در مورد مراجعین، در موقع ورود، مشخصات و ورقه هویت آنها کنترل و در دفترچه مخصوص یادداشت میشود و پس از کسب موافقت دفتری که مورد مراجعه آنهاست یکنفر نگهبان آنها را تا توی آن دفتر همراهی میکند ـ در دفترچه مخصوص، علاوه بر مشخصات، ساعت ورود و خروج فرد و دفتر یا شخص مورد مراجعه او یادداشت میشود. پس از ختم کار، دفتر یا شخص مورد مراجعه، به نگهبانی خبر میدهد و شخص مراجع به اتفاق یک نگهبان از اطاق مورد مراجعه به خارج ساختمان هدایت میشود.
نگهبانها باید افراد تعلیم دیده باشند و روحاً و بدناً برای انجام وظیفه خود آمادگی داشته باشند.
سازمان باید نسبت به وضع آنها رسیدگی دقیق بکند چه نقش آنها بسیار حساس است و اگر دشمن بتواند آنها را بخرد به سادگی به اسناد سازمان دست مییابند. به علاوه نگهبانها نباید مدت مدیدی در یک ساختمان کار کنند باید آنها را عوض کرد.
۵- تجهیزات ضد آتشسوزی ـ هر ساختمان باید به وسایل اطفاء حریق مجهز باشد و نگهبانها و افراد ساختمان باید نحوه اطفاء حریق را به خوبی بدانند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭
بازرسی امنیت:
در بازرسی امنیت:
۱- آزمایشها و آزمونهایی انجام میگیرد که سازمان و کمیته و مسئول امنیت از نقاط ضعف احتمالی در امنیت سازمان مطلع گردد، و به موقع آنها را ترمیم کند.
۲- بازرسی امنیت باید تمام جوانب امنیت را در برگیرد ـ فرد ـ اطلاعات ـ اسناد ـ اماکن.
۳- بازرسی امنیت باید بدون اطلاع قبلی باشد.
۴- بعد از بازرسی ـ اگر اشتباه یا خطایی یا نقصی مشاهده شد، باید به رئیس همان قسمت فوراً گزارش کرد.
۵- در سازمان سیاسی که برای هدفهای ملی و عقیدتی مبارزه میکند چگونه امنیت را کنترل کنیم؟
۶- در یک سازمان سیاسی که برای هدفهای ملی و عقیدتی مبارزه میکند چگونه امنیت را کنترل کنیم؟
اولاً ـ ابتدا در موقع انتخاب اعضاء جدید.
ثانیاً ـ باید شم امنیتی تمام اعضاء گاهبهگاه مورد کنترل قرار بگیرد ـ آیا امنیت شخصی ـ اسناد ـ ساختمان و غیره را به دقت مراعات میکند؟
ثالثاً ـ باید اصل تنبیه و تشویق مناسب دقیقاً اجرا شود.
رابعاً ـ بازرسی اطلاعات و سازمان ـ باید فهمید که آیا اصل دانستن به قدر احتیاج واصل شبکهبندی درست رعایت شده است.
خامساً ـ کنترل در وجود عوامل دشمن در سازمان به وسایل مختلف ـ مثلاً میتوان یک خبر و برنامه قلابی را در سازمان پخش کرد و بعد کنترل کرد که آیا به خارج سرایت میکند و اگر نمیکند از چه قسمتی از سازمان و الی آخر.
بسمه تعالی
دستور بحث تشکیلاتی
اول اکتبر ۱۹۷۲
۹ مهرماه ۱۳۵۱
برادر ایمانی ـ بعد از سلام
از پیام مجاهد تابحال ۴ شماره منتشر شده است که بدونشک بدست شما هم رسیده و آن را ملاحظه کردهاید. شماره ۵ در دست تهیه و به زودی منتشر خواهد شد. اما انتشار روزنامه آن هم در سطح پیام مجاهد احتیاج به همکاری وسیع و همهجانبه کلیه برادران دارد و همه باید در آن سهیم باشند. لذا بدینوسیله وظائفی را که برعهده شما محول شدهاند به اطلاع میرساند و قبول و انجام صمیمانه آنها را از طرف شما انتظار داریم.
الف ـ وظائف همگانی:
۱ـ ارسال کلیه اخبار فعالیتهای ایرانیان منطقه خود
۲ـ ارسال انعکاس اخبار ایران در مطبوعات خارجی در منطقه خود
۳ـ ارسال هرگونه خبر و یا شایعهای درباره مسائل ایران و فعالیتهای گروهها و سازمانهای مختلف ـ دوست و مخالف و دشمن که میشنوید و یا دریافت میکنید.
۴ـ ارسال حداقل یک نسخه از کلیه نشریاتی که از طرف گروهها و سازمانهای مختلف منتشر و بدست شما میرسند.
ب ـ وظائف و مأموریت اختصاصی شما.
تذکر.
برای تسریع در کار انتشار ـ در صورتی که ماشین تحریر در دسترس شما میباشد. مطالب خود را در روی کاغذهای سفید شفاف به عرض ۱۰ سانتیمتر تایپ نموده و سپس ارسال دارید.
در مورد اعلامیههای خودی و دوست حتیالامکان اصل چاپشده را ارسال دارید نه کپی را.
ـ مطالب مطبوعات خارجی را حتیالامکان ترجمه و ارسال دارید (ترجمه و اصل)
ـ تاریخ انتشار هر شماره تقریباً در اول هر ماه میلادی خواهد بود.
والسلام
برادرشما کمال*
* دکتر ابراهیم یزدی
بسمه تعالی
خصوصی. برای انتشار نیست. ۹ مهرماه ۱۳۵۱
خبرتازه ـ دوره دوم . شماره ۱
گزارش دومین نشست سالانه
دومین نشست همگانی نهضت در آمریکا درروزهای ۲۸ آگوست تا ۳ سپتامبر ۷۲ با شرکت اعضای نهضت در امریکا برگزار گردید.
ابتدا دبیر سازمان گزارش خود را درباره فعالیتهای سازمانی ـ تبلیغاتی و مالی مطرح نمود(۱) که پس از سؤال و بحث نشست آن را تأیید نمود. نشست سپس به بررسی اوضاع داخلی ایران و رشد مبارزات ملی در سال گذشته پرداخت. به دنبال این مسئله مسائل خارج از کشور و نقش نهضت در مبارزات خارج از کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجهگیری و جمعبندی همه این مسائل در مصوبات زیر خلاصه میشود.
ـ نشست صحت استراتژی جهاد مسلحانه را به عنوان تنها راه و آخرین راه پیروزی جنبش انقلابی در ایران تأیید مینماید. و با تمام نیرو ـ قاطع و همهجانبه ـ از سازمان مجاهدین خلق ایران پشتیبانی مینماید. نشست همچنین تاکتیکهای مجاهدین را در برابر سایر رزمندگان خلق تأیید مینماید.
ـ جنبش انقلابی اجتماعی (تودهای) در ایران دارای ابعاد سهگانه متمایز و کاملاً مشخص از هم میباشد. که عبارتند از بعد مبارزات ایدئولوژیک شامل فعالیتهای فکری ـ گسترش دانش اسلامی ـ ایجاد بینش اسلامی صحیح. دوم بعد مبارزات سیاسی شامل تظاهرات و اعتصابات ـ انتشار نشریات روشنگرانه بهطور خلاصه ایجاد بینش سیاسی و درک سیاسی در تودهها. سوم بعد جهاد مسلحانه که ادامه مبارزات مردم در شکل کاملتر و پیشرفتهتر میباشد. این سه بعد در این حال که از هم جدا و کاملاً مشخص میباشد و هر کدام برای خود سازمان خاص خود را دارند اما در عمق با هم یک رابطه مستقیم و نزدیکی را دارند. پیشرفت و عمق جنبش انقلابی با توسعه و پیشرفت ابعاد سهگانه رابطه اجتنابناپذیری دارد. جنبش انقلابی وقتی ریشهدار (تودهای) و پرخیر و برکت خواهد شد که هر یک از این ابعاد متناسب با بعد دیگر رشد نماید. به این معنا که آغاز جهاد مسلحانه تابعی است از رشد مبارزات سیاسی. در جامعهای که مردم آگاهی سیاسی ندارند مبارزهای وجود نخواهد داشت. و بدون بینش سیاسی مبارزات مورد سوءاستفاده قرار خواهد گرفت. آگاهی و بینش سیاسی اگر چه میتواند مستقل از بینش ایدئولوژیک و بدون رابطه با آن باشد اما همانطور که ملت و یا حداقل مجاهدین، بدون گذر از مبارزات سیاسی ضرورت جهاد مسلحانه را درک نخواهند کردـ مبارزات سیاسی هم بدون پشتوانه ایدئولوژیک به شعارهای سیاسی محدود شده و ناگزیر شکست خواهد خورد. علت شکست مثلاً نهضت ملی ایران را در استمرار حکومت ملی میتوان ناشی از عدم هماهنگی میان رشد سیاسی و رشد ایدئولوژیک دانست. و اینکه جنبش اصیل اسلامی در آنزمان در مراحل بسیار ابتدائی قرار داشت که قادر به کمک و پشتیبانی مؤثر نبود.
لذا نهضت ملی ـ در این قسمت از فعالیت خود ـ به علت رشد یکبعدیاش شکست خورد. نهضت مقاومت ملی ـ از طرف دیگر ـ برخوردار از مشخصات متناسب و رشد هماهنگ دو بعد ایدئولوژیک و سیاسی بود و توانست رسالت خود را را کمال افتخار انجام دهد. دینامیسم و تحرک و تأثیر عظیم نهضت آزادی در مبارزات سیاسی ایران ـ علیرغم سن کماش (۱۱ سال) ـ صرفاً معلول برخورداری نهضت آزادی از رشد متناسب دوبعد میباشد. استقبال عظیم توده مردم و پشتیبانی آنان از مجاهدین بیش از هر امری معلول برخورداری آنان از رشد متناسب هر سه بعد میباشد. اما تشکیل سازمان مجاهدین که تبلور تکامل جنبش انقلابی (سه بعدی) است بدان معنا نیست که تمام محتوای جنبش و یا تمام سطوح جامعه به این مرحله تکاملی رسیدهاند و دیگر احتیاجی به مبارزه ایدئولوژیک و یا مبارزه سیاسی نداریم و باید همه یا به مجاهدین بپیوندند یا آنکه آنها را نفی کنیم. و به همین دلیل هم نمیتوان و نباید هرکس را که عضو انجمنهای اسلامیست ولی فعالیت سیاسی نمیکند فوراً نفی و طرد نمائیم.
باید در نظر داشت که بالابردن دانش اسلامی در افراد و ایجاد موفقیتآمیز بینش صحیح ازجهانبینی اسلامی در افراد خودبهخود به ایجاد آگاهی سیاسی و شرکت افراد در مبارزات سیاسی و سپس ایجاد بینش سیاسی و به دنبال آن تربیت مجاهد منجر خواهد شد.
نکته دیگر آنکه سازمان درونی هر سازمانی متناسب با اهداف و وظیفهاش میباشد. انجمنهای اسلامی برای کار در بعد ایدئولوژیک تشکیل شدهاند و کشانیدن آنها به مبارزات سیاسی اشتباه بوده و به ضرر نیروهای مبارز و اهداف انجمن میباشد. و عدم رشد متناسب بعد ایدئولوژیک خواه و ناخواه به رشد متناسب سایر سطوح و ابعاد مبارزه منجمله نهضت و مجاهدین لطمه خواهد زد. و به همین ترتیب سازمان نهضت آزادی برای آغاز و هدایت جهاد مسلحانه تشکیل نشده است و نمیتواند و نباید از آن انتظار داشت چنین نقشی را بازی کند. قبول و تائید ضرورت جهاد مسلحانه را نباید با مسئله بالا اشتباه کرد. همانطور که از درون انجمنهای اسلامی عناصر نهضت راه خود را یافته و سازمان خاص خود را تشکیل دادهاند از درون انجمنها و از درون نهضت عناصر مجاهد راه خود را یافته و به تشکیل سازمان خود پرداختهاند. این تحلیل، موضع سازمان نهضت را ـ از نقطهنظر وظیفه و هدف ـ بهطور واقعبینانهای تعیین مینماید. براین اساس موضع نهضت (سازمان نه افراد) در جنبش انقلابی ایران در بعد مبارزات سیاسی است. و متناسب با این رسالت نهضت خواهد کوشید به عنوان بازوی تبلیغاتی برای جنبش اصیل انقلابی در ایران ـ بهخصوص سازمان مجاهدین عمل نماید. نهضت خواهد کوشید تا کلیه نیروهای دوست و خودی را در سازمان خود متشکل سازد. نهضت خواهد کوشید تا کلیه مبارزات اصیل داخل و خارج ایران را ـ صرفنظر از وابستگیهای فکری و ایدئولوژیکی مبارزین و یا مجاهدین منعکس سازد. نهضت خواهد کوشید تا با سایر سازمانهای موجود خارج از کشور ـ اعم از سازمانهای دوست و یا مخالف ـ روابط دوستانه براساس احترامات متقابل برقرار سازد. نهضت خواهد کوشید تا از شرکت و درگیری در اختلافات میان سازمانهای دیگر پرهیز نماید.
درباره پیام مجاهد. نشست خطمشی و رویه مجاهد را تأیید نمود. پیشنهاد تغییر نام ـ به هر نام دیگری رد شد.
پیشنهاد اعلام علنی پیام مجاهد به عنوان ارکان نهضت در خارج از کشور تصویب گردید.
اما نشست تأکید نمود که زمان چنین اعلامی هنوز نرسیده است. و توصیه نمود که چند شماره دیگر به همین صورت فعلی منتشر گردد. تشخیص زمان و موقعیت اعلام آن را برعهده دبیر سازمان در امریکا و مسئول انتشار پیام مجاهد(۲) واگذار نمود که با مشورت دبیر سازمان در اروپا(۲) و خاورمیانه(۳) تصمیم گرفته و متناسباً عمل خواهد نمود.
انتخاب دبیر سازمان ـ نشست یک نفر از اعضا را به عنوان دبیر انتخاب نمود. و به او اختیار داد تا برطبق مصوبه و رویه سال قبل مسئولیت هریک از اعضا را تعیین و تنها به خود آنها ابلاغ نماید. بدون آنکه مسئولیت سازمانی اعضا جز برای خود آنها و دبیر برای سایر اعضا معلوم گردد.
پیامها و قطعنامه ـ پیامهائی برای ۱ـ برای حضرت آیتاله خمینی ۲ـ سازمان مجاهدین خلق ایران ۳ـ سازمان نهضت در داخل و ۴ـ سازمان نهضت در اروپا تهیه و به تصویب رسیده است. متن این پیامها و قطعنامه نشست جداگانه برای شما فرستاده خواهد شد.
پیام سازمان نهضت در اروپا به نشست نهضت در امریکا ـ برادران نهضتی در اروپا به مناسبت نشست ما پیامی فرستادند که متأسفانه بعد از نشست واصل شد. متن این پیام به پیوست است.
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
نشست گروه فارسی زبانان در امریکا.
چهارمین نشست گروه در روزهای ۳۰ و ۳۱ اگوست ـ دو روز قبل از کنگره انجمنهای اسلامی دانشجویان در امریکا تشکیل گردید. نشست امسال از هر لحاظ با موفقیت برگزار گردید. این موفقیت بهخصوص از نظر برگزاری نشست و اجرای سمینار اقتصادی حائز اهمیت میباشد. از نکات جالب نشست ـ که موفقیت گروه را در رسالت توضیح جهانبینی اصیل اسلامی نشان میدهد ـ بینش و آگاهی اعضاء شرکتکننده درباره مسائل اجتماعی بود. دریافت پیام خمینی موفقیت دیگری بود. فروش نزدیک به ۲۰۰ دلار در کتب فارسی در نشست نمودار دیگری از رشد گروه بود. شرکت و حضور خواهر مجاهد شهید بازرگانی در نشست روح دیگری به نشست داده بود. گزارش نماینده اعزامی گروه امریکا به نشست گروه در اروپا در ماه جون گذشته بسیار جالب و آموزنده بود.
دهمین کنگره انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا.
نزدیک به ۱۰۰۰ نفر شرکت کرده بودند. ازدیاد تعداد مسلمانان امریکائی کاملاً به چشم میخورد و محسوس بود. در دومین روز کنگره بعد از نماز ظهر ـ امام جماعت مسئله ایران و مجاهدین را مطرح ساخت. خانم بازرگانی با سخنان خود هیجانی به وجود آورد. و این اولین باری بود که بسیاری از شرکتکنندگان راجع به مجاهدین مطالبی میشنیدند اما در باره خود این انجمن باید گزارشی جداگانه داد. هنوز ۵۰% درآمد انجمن از طریق کمکهای خارجی است.
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
سری به داخل ایران ـ این همه جنجال برای چیست؟
از چندی قبل هیاهوئی علیه حسینیه ارشاد و بهخصوص برادر علی شریعتی از جانب عناصر ارتجاعی برخاسته است. گفتهاند که شریعتی فکلی است و حق دخالت در امور مذهبی را ندارد. زنش را به دانس میبرد و خودش هم شراب میخورد و حسینیه ارشاد هم مرکز سنیهاست و رفتن در آنجا حرام. بازار تبلیغات ضد حسینیه ارشاد سخت بالاگرفته است. این جنجال علیالظاهر از بعد از سخنرانی شریعتی درباره انتظار مذهب اعتراض آغاز شده است. که در آن شریعتی به آخوندهای مرتجع حمله کرده است. اما این جنجالها تنها به این دلیل نیست. مسائل دیگری مطرح است. و در رأس آنها اینکه شریعتی با برداشت منطقی از جهانبینی اصیل اسلامی توانسته است قشر وسیعی از جوانان ما را با بینش صحیح اسلامی آشنا سازد. به عبارت دیگر فعالیتهای حسینیه ارشاد و شریعتی در بعد مبارزات ایدئولوژیک موفقیت فراوانی بدست آورده است. و در زمانی که جنبش اصیل اسلامی سازمان نظامی خود را (مجاهدین خلق) در درون خود پرورش داده است و عملیات جهاد مسلحانه وسعت گرفته است واضح است که دشمن نمیتواند در برابر فعالیتهای حسینیه ارشاد ساکت بنشیند. منتها عکسالعمل دشمن در برابر حسینیه ارشاد با رویهاش در برابر انجمن اسلامی مهندسین و یا حوزه علمیه قم تفاوت دارد. و رویه دشمن در برابر حسینیه ارشاد موذیانهتر از تمام آنهاست. و خطرناکتر. چه میتواند بهراحتی مورد سوءاستفاده جناح مرتجع روحانیت قرار گیرد و خوراک ذهنی برای مردم و انحراف توجهات آنها از عملیات مجاهدین.
مسئله این نیست که علی در سخنان خود درباره امام زمان چه گفته است. چه آنچه را که او بیان داشته است کم و بیش با زبان دیگری طالقانی و بازرگان در کتب خود بیان داشتهاند و خمینی هم از علی شدیدتر به آخوندهای درباری حمله کرده است و مرحوم نائینی هم مفصلتر از استبداد دینی در خدمت استبداد سیاسی سخن رانده است. رابطه این جنجالها را باید در رشد سهبعدی جنبش انقلابی اسلامی جستجو کرد. و کینه دشمن با جنبش اصیل. ناگفته نماند که علی در سخنرانی خود در مجلس ختم پدرزنش، مرحوم شریعت رضوی، پدر یکی از قربانیان ۱۶ آذر در دانشگاه ـ سال قبل گفت که برای نجات طرز تفکری که برای اصمحلالش کمر بستهاند باید بهجای اصلاح از فداساختن خود سخن گفت. در دنبال این هیاهوهاست که انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا به تکثیر و توزیع جزوه انتظار مذهب اعتراض میپردازد.
شایعات ـ گفته شده است که شریعتمداری و نجفی مرعشی نامهای به شاه مینویسند که از اعدام مجاهدین خودداری کند. این نامه را میدهد آقای گلپایگانی و خوانساری نیز امضاء کنند تا بفرستند مشهد و میلانی نیز امضاء کند. آقای گلپایگانی میگوید به شرطی امضاء میکنم که آقای خوانساری هم امضاء کند و چون آقای خوانساری از امضاء خودداری میکند گلپایگانی هم امضاء خود را پس میگیرد. در نتیجه نامه فرستاده نمیشود.
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
برادران نهضتی
در هر کجا که هستید هرگونه اطلاعاتی که درباره مسائل مربوط به ایران میخوانید و یا میشنوید برای مرکزیت ارسال دارید. بانک اطلاعات سازمان وقتی میتواند مفید و مؤثر باشد که هرکدام از اعضاء اطلاعات خود را درباره افراد و سازمانها برای ما ارسال دارند. آنچه که به نظر شما ممکن است بیاهمیت جلوه کند وقتی با اطلاعات دیگر ازمنابع دیگر در کنار هم قرار گیرد میتواند فوقالعاده مفید واقع گردد.
برادران نهضتی
منتظر آن نباشید که از شما خواسته شود تا کمکهای خود را بفرستید. تعهدات مالی خود را منظماً ارسال دارید. با افرادی که مورد اعتماد هستند برای کمکهای مالی تماس بگیرید.
۱. در ادامه این گزارش آمده است.
۲. دکتر ابراهیم یزدی
۳. صادق قطبزاده
۴. دکتر مصطفی چمران
۵. خانم دکتر طاووس بازرگانی
بسمه تعالی
خصوصی.برای انتشار نیست.
پیام دومین نشست نهضت آزادی ایران در آمریکابه نهضت آزادی ایران در اروپا
برادران نهضتی و همراهان عزیز
خدای بزرگ را شکر که دوباره فرصتی یافتیم تا سلام و تهنیت و دعای سلامت و آرزوی صبر و پیروزی را برای همرهان آزادی خود در آن اقلیم ارسال داریم. امید است که این دعا مورد قبول افتد و اجابت.
در این دوران پرآشوب تاریخ که آزادی و استقلال خلق گرفتار ایران بیش از پیش مورد تهاجم قرار گرفته است باید بیش از هر زمان دیگر به زنده ساختن و حفظ سنن انقلابی که آزادی ملت ایران در گرو آنست قیام کنیم. حصول چنین هدفی در شرائط دشوار کنونی ممکن نمیگردد مگر به بسیج کلیه نیروهای خود در برابر صفوف سپاهیان ظلم و کفر و نفاق. و این نیز فراهم نمیگردد مگر به رشد و تکامل فردی و سازمانی ما. چه مایه بقا و نیروبخش همه چیز حرکت است و خودجوشی. و این هر دو عامل به چنگ نمیآید مگر با از خودگذشتگی و فداکاری. و این صفت موحدین و عاشقان راه حق است.
اکنون هنگام آن رسیده است که از خود بگذریم و خود نبینیم. آئینه تجلی حق باشیم. از پس ابرهای تیره ترس و شرک طلوع کنیم که:
سپهر رخشنده چو پنهان شود شبپره بازیگر میدان شود
با الهام از جهانبینی مولّد و سازنده اسلامی و به مقتضای زمان و به پیروی از برادران نهضتی و همرهانمان در ایران صرفاً به کار سازنده بپردازیم. از اصطکاکهای مبارزه خرابکن اجتناب کنیم. از درگیری در هر جدالی با افراد و سازمانهای مدعی بپرهیزیم.
برادران نهضتی
رستاخیز اجتماعی و انقلابی خلق مسلمان ایران به مراحل امیدوارکنندهتر جهاد مسلحانه تکامل یافته است. نهضت آزادی ایران در تبلور این مرحله از تکامل جنبش انقلابی نقش سازندهای داشته و دارد. بیائید تا نقش و موضع خود را در رهگذر نهضت انقلابی ایران واقعبینانه بررسی کنیم و سپس با صبر و استقامت به پاسخگوئی رسالت خود قیام نمائیم.
برادران نهضتی
بیائید همچنان دست به دست هم ولی والاتر و قدرتمندتر و با چشم بینا در این عرصه رستاخیز بپاخیزیم. پیش از آنکه چشمان ما فروبندند و اعمی برانگیزند.
صمیمانهترین دعای ما را در راه حصول پیروزی بر نفوس اماره و سپاه طاغوت بپذیرید.
سلام و تهنیت حق بر شهدای رستاخیز انقلابی ایران
سلام و درود ما بر آیت الله طالقانی رهبر و بانی نهضت آزادی
سلامهای گرم و فراوان ما بر سایر زندانیان نهضتی و همه زندانیان سیاسی
پیروز باد جهاد مسلحانه خلق مسلمان ایران
نهضت آزادی در خارج از کشور
بخش آمریکا
بسمه تعالی
پیام نهضت آزادی ایران ـ بخش اروپا به دومین نشست بخش آمریکا
برادران و خواهران عزیز
امید است گردهمآئی امسال شما قرین موفقیت باشد و بتوانید متناسب با نیازهای فعلی مبارزاتی مردم ما در داخل و خارج کشور مطالب را دریافته و تحلیل نموده و بر اساس آن تصمیمات لازم و عملی اتخاذ نمائید. ما باید بپذیریم که در هنگامهی فعلی جهان که قدرتهای حاکم بر آن بهطور نظامیافته به تقسیم منابع و ثروتهای مردم فقیر مشغولند و از این معنی قدرت نیست که بتوان استثناء کرد. وظیفهی ما بسسنگین و اهمیت مبارزهی ما بسعظیم میباشد. قدرتهای حاکم بر جهان هر روز بیش از پیش سخت و صعبتر با مردم جهان و همهی مردم داخل مرزهای خود روبرو میشوند و ظاهراً مردم خود را قانع کردهاند که رفاه اقتصادی و امنیت آنها در گرو قدرتی است که بتواند عصارهی عمل و هم منابع ثروت دیگران را تا آخرین رمق به چنگ آورد. چنین است که میبینیم دولتهای حاکم بر جهان پا جای پای شرکای «سوسیالیست» خود میگذارند.
قدرتهای «سوسیالیست» نیز کماکان به نظام دیکتاتوری خود ادامه داده ولی از لحاظ اقتصادی روش کشورهای سرمایهداری را شیوه میکنند. بدینسان دیده میشود که آن خوشبینی حاکم بر گروه «روشنفکر» دههی ۱۳۴۰ (که جهان متوجه یک نوع توافق اقتصادی یعنی نزدیک شدن اشتراکی و سرمایهداری بود) در عمل چگونه پیاده میشود این توافق و نزدیکی نه در جهت نکات مثبتی است که این دو نظام هر یک دارا میباشند یعنی دموکراسی جهان سرمایهداری و اقتصاد اشتراکی جهان اشتراکی. بل توافق در جهات منفی آنهاست یعنی نظام دیکتاتوری با شیوهی سرمایهداری. بهای چنین توافق و چنین شیوهای لزوماً و منطقاً باید از نان و خون مجموعهی بشریت تأمین گردد و دههی ۱۳۵۰ شاهد پیاده کردن برنامهای سیاستهای حاکم بر جهان و استثمار هرچه بیشتر جهان سوم خواهد بود.
نحوهی پیاده کردن چنین برنامهای چندان غیرقابل پیشبینی نیست. جنگ ویتنام بهزودی خاتمه خواهد یافت و در نابودی نهضت مردم فلسطین همهی قدرتها دست به دست یکدیگر خواهند داد و نهضتهای ملی و عقیدتی دیگر چون نهضت ما نیز با مقاومت و توطئه جدی امپریالیستهای سرخ و سیاه روبرو شده است و این روش شدیدتر از پیش ادامه خواهد یافت. در جهان مغزهای اندیشمند کوبیده و تظاهرات ساده و هم اعمال انقلابی به شدت منهدم خواهد شد. همکاری دول هر روز بیش از پیش افزایش خواهد یافت و برای قهر انقلابی که کمکم جنبهی همگانی و جهانی در جهان استثمار شده به خود میگیرد اتحاد دول بزرگ و اقمار آنها نیز جنبه جهانی و همگانی خواهد گرفت.
هیچ جای تعجب نخواهد بود اگر اطلاعات دولتهای چین و روسیه با اطلاعات موجود در امریکا و انگلیس و فرانسه و …. در یکجا و توسط دستگاههای مورد توافق همه و مشترک مورد تحلیل و پیشبینی قرار گیرد. چپرویهای چند سال گذشته آرامآرام از بین خواهند رفت زیرا این چپرویها هرگز حالت استقلال نداشتهاند و نتیجهی منطقی تناقضات صاحبان قدرت بودهاند. و از این جهت چون مایهی اولیهی خود را که وابستگی است از دست میدهند به خیل «بیطرفان» و به احتمال قوی پاسداران وضع موجود خواهند پیوست. و این امر سابقه تاریخی و روشن دارد و از این جهت توجه اولیه ما باید به کسانی معطوف باشد که صفت انقلابی را بر خود بستهاند و از بازار گرم آن دمی چند استفاده کردهاند، و از این پس جز در زمرهی عملهی ظلم نخواهند بود، و طبیعی است که عدهی قلیلی از آنها نیز احتمالاً سر برسر آمال و آرزوی خود خواهند گذاشت.
این جهانی است که در ده سال آینده خواهیم داشت و یک سازمان روشنبین که میخواهد بهطور جدی به کار مشغول شود و با نظام استعماری جهان مبارزه کند باید راه و رسم خود را براساس پیشبینیهای فوق استوار گرداند، وگرنه بر آن همان خواهد گذشت که بر سایرین گذشته و میگذرد و خواهد گذشت. این یک طرف مسئله است.
جانب دیگر مبارزهی خلقهای استعمارزده میباشد. با توجه به شرح فوق طبیعی است که راهی دور و سخت و جانگداز در پیش دارد. این مبارزه کم و بیش کسانی را که به علل بازار گرم انقلاب و جو غالب «مترقی بودن و شدن» عامل قدرتی علیه قدرت دیگر بودهاند از دست خواهد داد، و حتی همانطور که آمد عدهی بیشماری از این افراد به صفوف دشمن خواهند پیوست. این کسان را از دست دادن لزوماً نقطهی منفی در مجموعهی مبارزه نخواهد بود. بل اگر مبارزه به طور اصولی و مبنائی و روشن ادامه یابد مفید نیز تواند بود.
برای آنکه از لحاظ نظری از این سردرگمی که در جهان قدرتها ایجاد شده پا فرانهیم و بتوانیم با مشکلات و مصائبی که روبروی داریم و پیش خواهیم داشت حداقل مقابله نمائیم. باید به چهارچوب فرهنگی و ملی خود بازگردیم و در حالت و موقعیت استقلال کامل عمل (حتی در برخورد با سایر مبارزات جهانی) انجام وظیفه نمائیم. باید به خود آییم و هر آنچه ساخته و پرداختهی دیگران است (از لحاظ نظری) بهدور اندازیم و خود سازندهی نظر و هم انجامدهندهی عمل خود باشیم. قالبهای بیگانه هرچه باشد نمیتواند بیانکننده و هم برآورندهی نیازهای ما و جوامع ما باشد.
گرچه بهنظر میرسد که این راهی بسیار سخت و طاقتفرسا باشد و نیازی به فداکاری و علم و عمل فراوان داشته باشد و شاید نیز بهنظر رسد که مشکلات را افزون خواهد نمود و زمان پیروزی را به تعویق خواهد انداخت و یا اینکه حالت ملتگرائی و ضددیگران به خود خواهد گرفت. ولی چنین برداشتی قدری سطحی است، و شاید منطبق با واقعیت نباشد، زیرا:
اولاً اگر بخواهیم بهطور علمی ـ علم واقعی ـ به مسئله برخورد نمائیم ناچاریم بپذیریم که هر نظریه را باید در مجموعه آن و در شرایط عینی و ذهنی تکوین یافته و مثمرثمر واقع گردیده ـ اگر گردیده ـ و فعل و انفعالاتی که در جوامع مختلف یافته است سنجید. سپس باید جامعه خود را شناخت و آن نظریه را با توجه چدی به عوامل گونهگونه در جامعه خود پیاده نمود.
پس ملاحظه میشود که برداشت قالبی از نظریهای ساخته شده و متعلق به دیگران خودبخود نمیتواند بدون مطالعه در جامعهای پیاده شود. با یک نگاه به اطراف خود صحت این نظر را به روشنی و وضوح خواهید یافت.
ثانیاً برای درک کامل نظریهی بیگانه از جامعه باید به صاحبان نظریه رجوع کرد و از آنها آموخت که کی و چگونه و در چه شرایطی نظریه خود را در جامعه خود پیاده نمودهاند.
مشکل برخورد اول خود کافی است که نشان دهد تا چه اندازه وضعیت مطالعه و پیچیده بودن مطالب مطالعه را سخت و غیرقابل انجام و راه را سختتر و پیچوخمدارتر مینماید.
مشکل دوم نیز اعتماد نداشتن به «متخصص و اهل فن» خارجی است.
در نتیجه بهجای برخورد با مسئله به نوع سخت و غامض فوق آیا بهتر آن نیست که از خود شروع کنیم، و خود را و جامعه خود را و فرهنگ خود را و مهمتر و عظیمتر از همه نظریه خود را دریابیم و درک کنیم و لمس نماییم؟ و آیا این راه هم سادهتر و هم سهلتر نیست؟
چه باید کرد؟
در شرایط کنونی و با توجه به شرح فوق باید گفت که در وحلهی نخست باید هر آنچه در قدرت است در ادامه و هم حفظ نهضتی که در ایران ایجاد شده بهکار برد. اگر این نهضت بتواند تا دو سال دیگر کم و بیش همینطور که هست ادامه یابد امید میرود که جامعه را تا حدودی به حرکت درآورد. حرکتی فعال و متعهد و نه در خانه و کنجی نشستن و حظکردن و بهبه گفتن (همینطور که فعلاً وجود دارد). در عینحال خطر ادامهی این نهضت به صورت فعلی بدون بررسی و رسیدن به موانع کیفی آن اینست که صدای بمب و انفجار و نیز ادامهی وجود دستگاه فعلی برای همگان یک امر عادی شود و امید پیروزی خود را درجامعه از دست بدهد و جامعه این طرف قضیه را هم همانند آن یعنی دستگاه به عنوان یک امر روزمره بپذیرد و بدون آنکه کوچکترین حرکتی از خود نشان دهد.
این نهضت اگر نتواند با جامعه و عقاید اساسی و بنیادی و هم با فرهنگ آن هرچه زودتر بههم آمیزد چه ادامه یابد و چه نیابد محکوم به فنا است. این نهضت تنها در صورتی میتواند با جامعه خود بههم آمیزد که رگوپی و حرکت و برکت خود را از اسلام یعنی عقاید اساسی و بنیادی و هم فرهنگ جامعه خود تحصیل نماید، و جامعه تابحال به خوبی نشان داده است که جز این راه راه دیگری را نمیپذیرد.
اما نکته مهم دیگر آنکه هر نظریهای چه بخواهیم و چه نخواهیم به وسیله پیروان آن معرفی و شناخته میشود و کتاب و درس و بحث اگرچه شرط لازم است ولی کافی برای حرکت نیست. بنابراین گام نهادن در راه مردم ما نیاز به مسلمان دارد و مسلمانی که باید بود و خود شما شرایط چنین مسلمانی را میتوانید و باید بتوانید تعیین نمائید.
نکته دیگر آنکه در عین آنکه باید به نهضت انقلابی اخیر کمک رسانید باید به شدت و سرعت در جهت دادن خالص آن به زمینه عقیدتی جامعه کوشید و هر چه زودتر خود را به سلاح نظریه اسلامی مسلح کرد. و در صفوف مبارزین تبلیغ نمود و همگرائی نهضت را با مردم تسهیل و تسریع نمود. این نظر که هر کس تفنگ درمیکند باید بلاقید و شرط پشتیبانی شود و فعلاً عقیده را به کنار میگذاریم زیرا دشمن با همه ما درآمیخته. متأسفانه نمیتواند مانع اساسی همگرائی نهضت انقلابی را با مردم رفع کند. و منطقاً امید پیروزی نتواند داشت. این امر بدان معنا نیست که باید هرکس که عقیدهی ما را ندارد از بین برود و یا هیچ مساعدت نشود بلکه باید در حدود معقول و در زمینه پشتیبانی عملی به همه کسانی که گام در این راه گذاشتهاند کوشید ولی در عینحال همت و فعالیت اصلی خود را در جهت بزرگداشت و هم همگانی کردن حرکت اسلامی گذاشت تا بتوان مردم را دز زمینهی عمل و کمک به نهضت انقلابی متعهد نمود. بدون پرده و رودربایستی باید از هر تبلیغ و حتی شایعات ضدمذهبی در زمینهی نهضت انقلابی کنونی بهشدت جلوگیری نمود و حتی از بیتفاوتی نسبت به عقیدهی جانبازان دست کشید. این بدان منظور نیست که ما عقیدهی خود را بر دیگران ترجیح و برتری دهیم بلکه بدان منظور است که اهرم حرکت اجتماع را به جنبش درآوریم و اجتماع اصیل را را بر نیروهای جهل و خودسری پیروز گردانیم. اگر صاحبان عقیدهی دیگر نیز میخواهند بر ظلم و ستم پیروز گردند چارهای ندارند جز آنکه در این گذرگاه تاریخی همگام مردم خود باشند والا شکست خود و شاید دیگران را قطعی خواهند نمود.
مطلب دیگر آنکه باید سازمان را در حد مقدور و در نهایت اختفا و افراد را در نهایت گمنامی نگاه داشت. آنها که شناخته شدهاند در زمینهی حرکت انقلابی اصیل از حیز انتفاع ساقط شدهاند و بدا بهحالشان. تنها از آنها میتوان به عنوان ماسک استفاده کرد و این مطلب هرگز نباید از خاطر شناختهشدگان محو گردد. آنها که شناخته نشدهاند در حقیقت استخوانبندی اصلی را تشکیل خواهند داد بهشرط آنکه مسئولیتهای خود را دریابند و بپذیرند که بدانها عمل نمایند.
پیشنهادی چند دربارهی نیازهای فوری
۱ـ در زمینهی روزنامهی پیام مجاهد
تا بهحال این روزنامه در مجموع خوب بوده است و امید است که هم از نظر محتوی و هم فرم غنیتر و بهتر گردد. این امر میسر نخواهد بود مگر آنکه مسئولیتها تقسیم گردد و هرکس موظف باشد در سر موقع که توافق خواهد شد وظیفهی خود را انجام دهد، و به مسئولین مربوطه تحویل نماید. اما مطالبی که بهطور مستمر باید در روزنامه باشد:
الف. سرمقالهای که از یک ستون تجاوز نکند و هم کمتر نباشد. این نظر روزنامه است و میتواند در زمینههای مختلف داخلی و خارجی بحث نماید.
ب. کندوکاو روزنامهها ـ روزنامههای مختلف فارسی متعلق به سایر دستجات باید در نهایت ادب و متانت مورد مداقه و تحلیل قرار گیرد ونقد شود.
ج. اخبار جهان سوم و موضعگیری راجع به آنها از ضروریات است و باید کس یا کسانی به این مسئله برسند و هر شماره اخباری چند و احتمالاً تحلیلی از یک نهضت را انتشار دهند.
د. اخبار داخلی و در آن میان اخبار مربوط به روحانیت و نهضت اسلامی و مجاهدین باید مقدم بر دیگران باشد چه از لحاظ مطلب و چه از لحاظ فرم و صفحهبندی روزنامه.
هـ . روزنامههای خارجی در مورد ایران جداگانه میتوانند مورد بررسی و بحث واقع گردند و مطالب خوب آن ترجمه و نقل شود.
و. پیام مجاهد بهتر است که از این پس اگر مسئولیتها تقسیم شد و همگان قبول کردند به عنوان ارگان نهضت آزادی خارج از کشور منتشر گردد.
۲ـ در مورد روابط خارجی
نهضت خارجی خارج از کشور باید روابط خارجی ایجاد و به سرعت آن را وسیع گرداند و به عنوان نیروی اصلی در جهان سوم و هم در دنیای غرب معرفی شده و عمل نماید. اینکار باید هرچه زودتر انجام پذیرد، و خلائی که ایجاد شده پرنماید. برای این کار باید جهت کلی را تعیین کرد و مسئولی را هم انتخاب نمود تا در چهارچوب تعیینشده با بسط ید عمل نماید.
جزئیات آن را خود میتوانید تعیین کنید.
بخش اروپا و امریکا در نمای خارجی و عمومی نباید وجود داشته باشد و فقط باید در روابط درونی سازمان بتواند مجزای از یکدیگر مورد بحث واقع شود.
۳ـ در مورد نهضت در اروپا
در این سر دنیا نهضت آزادی به عنوان یک سازمان که کنگره داشته باشد و… به وجود نیامده و عمل نمیکند. علاقمندان به نهضت یا افراد مجزا از همند و با سلولهای کوچک و همه بیرابطه با یکدیگر و در رابطه با رابط. این شیوه براساس تحلیلی که در مقدمه آمد انتخاب شده و ناگزیر از ادامهی آن میباشیم. لازم به تذکر است که چنین فرمبندی اشکالاتی دارد که در فکر حل آن میباشیم ولی تاکنون به نتیجهی قطعی نرسیدهایم. اگر وقت داشتید و توانستید از راهنمائی مضایقه نفرمائید.
تذکر دیگر که ضرور است آنکه ارگان نمودن پیام مجاهد و هم داشتن روابط خارجی اگر درست عمل شود تناقضی با اختفای کامل در حد مقدور ندارد. یک سازمان متحرک و دارای وظایف گونهگون و متعدد در شرایط خاص کنونی و امکاناتی که محتملاً در آینده وجود خواهد داشت باید بتواند با یکدیگر این دو امر را تلفیق دهد و با دقت و روشنبینی خاص در هر دو زمینه عمل نماید که یکی موجب قوام دیگری باشد.
برای سرعت عمل بهتر است شخص یا اشخاصی را تعیین کنید که دربارهی مصوبات کنگرهی شما با اروپا وارد بحث شوند و تصمیم مشترک همگان را اگر هم قدری با تصمیمات کنگره مغایرت داشت (که قاعدتاً با نکات اصولی نخواهد بود) در عمل پیاده کنند که برای انجام کارها تا سال آینده و کنگرهی آینده فعالیتهای حیاتی تعطیل نگردد.
خواهید بخشید اگر از عنوان نمودن مقداری شعار و برانگیختن خود یا شما درگذشتهایم و قلم را بیشتر در خدمت مسائل اصلی قرار دادهایم و به امید خداوند بزرگ از این پس نیز این کار را شیوه خواهیم نمود.
در خاتمه توفیق همگی شما را از خداوند بزرگ در جهاد مقدسی که در پیش دارید مسئلت داریم.
فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما
بخش نهضت آزادی ایران در اروپا
درون سازمانی ـ اولین نشست سالانه
بسمهتعالی
خصوصی. برای انتشار نیست.
۳۱ تیرماه ۱۳۵۳
برادر نهضتی بعد از سلام بطوریکه میدانید نشست سالیانه ما هر سال همزمان با تشکیل کنگره انجمن اسلامی دانشجویان منعقد میگردد. اما متاسفانه در طی دو سال گذشته به دلیل کثرت مسائل و مشکلات انعقاد نشست در خلال جلسات انجمن اسلامی میسر نشده است. و امسال به دلائل چندی که بدون شک از آن اطلاع دارید ضرورت تشکیل نشست بیش از پیش محسوس میباشد. اکنون که زمان و محل تشکیل جلسات انجمن اسلامی معین شده است سه پیشنهاد برای تشکیل نشست ما مطرح میباشد:
۱- در تولید و به موازات کنگره انجمن اسلامی دانشجویان
۲- در کانزاس و به موازات نشست گروه فارسی زبان
۳- در یکی از ایالات شمالی (میسوری) از ۱۲-۱۴ اکتبر ۷۵
بررسی مسائلی که با آن روبرو هستیم و تهیه و بحث و تصویبنامههای مورد لزوم ایجاب میکند که تمامی وقتی را که به دور هم اجتماع میکنیم صرف فقط کار خودمان بنماییم. تجربه ما از سالهای قبل این است که در جریان کنگره انجمنهای اسلامی آنقدر کار و مسئولیتهای مربوط بدان هست که تمامی وقت را میگیرد و مانع از آن میشود که به کارهای دیگری برسیم. یا آنکه اگر بخواهیم هر دو را با هم انجام دهیم هر دو کار ناقص انجام میگیرد.
لطفا با توجه به این مطالب نظر موافق خود را درباره یکی از پیشنهادات بالا اطلاع بدهید تا پس از دریافت نظرات کلیه برادران درباره محل و تاریخ جلسه تصمیم نهایی گرفته شود.
نهضت آزادی ایران در خارج
(بخش امریکا)
کمال*
*دکتر ابراهیم یزدی
درون سازمانی
قسمتی از گزارش دبیر شورا* به نشست دوم نهضت در آمریکا، مهر ۱۳۵۳
گزارش روابط خارجی ـ بینالمللی:
منظور ما از این روابط عبارتند از رابطه با سه گروه زیر:
الف: سازمانهای بینالمللی حقوقی و مطبوعات جهانی.
ب: سازمانها و جمعیتها و جنبشهای مترقی ـ انقلابی دنیای سوم.
ج: سازمانها و جمعیتهای دوست و همگام ـ ایرانی. شامل سازمانهای دانشجویی و سیاسی
به موجب مصوبات نشست اول ۷ (۱۹۷۱) دبیر نهضت در اروپا مسئول روابط خارجی ـ بینالمللی نیز میباشد.
الف: در مورد سازمانهای بینالمللی حقوقی و مطبوعات جهانی است که فعالیتهایی به شرح زیر انجام گرفته است.
اول: تماس با مطبوعات: دبیر نهضت در اروپا، تواسته است یک تماس منظم و دائم با مطبوعاتی، نظیر لوموند در فرانسه ایجاد بنماید. و از طریق این ارتباط اخبار مهم جنبش در ایران منتشر گردند. دبیر روابط بینالمللی، در موقعیتهای مناسب، اطلاعیههای خبری ـ سیاسی به انگلیسی و به فرانسه تهیه نموده و برای مطبوعات ارسال داشته است و همین اطلاعیههای خبری مورد استفاده مطبوعات قراری گرفتهاند. در سال گذشته در حدود ۸ اطلاعیه خبری از این نوع منتشر گردیده است. و برخی از آنها که در روزنامه لوموند چاپ شده بود، ایجاد عکسالعملهای مناسب چه در داخل و چه در خارج نموده است. که جمیعاً بسیار مفید واقع شدهاند.
علاوه بر این گونه تماسها، دبیر روابط بینالمللی، در سفرهای خود به خاورمیانه، به کمک برادران مقیم، با مطبوعات عربی مصاحبههایی ترتیب داده است که از آن میان ۲ روزنامه و مجله وزین و معروف المحرّر و البلاغ آنها را تا به حال چندین بار چاپ نموده است. ترجمه برخی از این مصاحبهها در پیام مجاهد آمده است.
دوم: ـ سازمانهای بینالمللی: بر اثر تماسها و فعالیتهای دبیر روابط خارجی، هنگام محاکمه فعالین سازمان مجاهدین خلق، ناظرینی به ایران اعزام شدند. این ناظرین از طرف سازمانهای «عفو بینالملل» ـ «حقوق بشر» بودهاند. متن کامل گزارش این سازمانها و ناظرین، جداگانه در «ایران انفس» چاپ و توزیع شدهاند.
علاوه بر سازمانهای بالا که ناظرینی اعزام داشتند، سازمانهای دیگری نظیر انجمن حقوقدانان دموکرات، سازمان جهانی کاتولیکها و غیره طی اعلامیههایی به وضع ناگوار زندانهغا و حقوق بشر در ایران اشاره کردهاند.
این فعالیتها اکثراً در اروپا انجام گرفته است. از یکسال قبل کوششهایی به عمل آمد تا بتوان سازمانهای حقوقی آمریکا را نیز به میدان عمل کشانید و یک جنجال تبلیغاتی ایجاد کرد. بعد از مطالعه درباره سازمانهای مختلف، با سازمانهای زیر تا سالهایی برقرار شد.
جامعه بینالمللی حقوق بشر
U.U.S.C:International League For Human Rights WPL, Universal Unitarian Service Committee. . از سه سازمان مزبور، با جامعه بینالمللی حقوق بشر در سالهای ۶۳-۱۹۶۴ تماسهای نزدیک داشتهایم که نتیجه آنها صدور اعلامیهها و اقداماتی است که این جامعه بهنفع جنبش ما نموده که بسیار موثر واقع شدند. برای اطلاع از آنها میتوان به پرونده روابط خارجی رجوع کرد.
سازمان «صلح جهانی از طریق قانون» (WPL) یک سازمان بینالمللی از وکلای حقوقی در دنیاست. و در تمام کشورها شعبه دارد. با این سازمان تماسهای ابتدایی گرفته شده است و وعدههایی دادهاند.
اما درباره «موحدین جهانی» (UUSC) بعد از تماسهای فراوان و مکرر و ارسال اسناد فراوان از وضع سیاسی ـ اجتماعی ایران، بالاخره این گروه قبول کرد که در کار ایران فعالانه شرکت کند. همین سازمان در کشورهای آمریکای لاتین، نظیر ونزوئلا، اقدامات مفیدی انجام داده است. بعد از مذاکرات زیاد، آنها اعلام کردند که حاضرند نمایندگی برای بررسی وضع زندانیان سیاسی در زندانها به ایران اعزام دارند. و بعد از بررسی مشخصات افراد مناسب دو نفر از وکلای دادگستری را که با آنها همکاری نزدیک دارند برای این کار تعیین نمودند. از این دو نفر، یک نفر علاوه بر همکاری نزدیک با «موحدین جهانی» عضو هیئت مدیره سازمان معروف آمریکائی به نام American Civil Liberty Union میباشد. ضمناً برای آنکه این افراد بتوانند حداکثر استفاده را از تماسهای خود ببرند، یک نفر مترجم ـ که سابقاً در ایران بوده است و به فارسی آشناست ـ به گروه آنها اضافه شد. از این سه نفر، دو نفر، یک وکیل و یک مترجم به سفارت ایران معرفی و ضمن شرح نگرانی از وضع زندانها و زندانیان و اسم بردن ۵ نفر، آقایان دکتر شریعتی، مهندس سحابی، طاهر احمدزاده، عباس شیبانی، محمدتقی شریعتی، تقاضای ویزا برای سفر به ایران و ترتیب بازدید از زندانها و ملاقات با زندانیان به عمل آوردند. با این تقاضا، برخلاف انتظار این بار به سرعت جواب مثبت داده شد. و ویزای دو نفر داده شد. بعد از مطالعات و ملاحظاتی، این دو نفر در تاریخ …… به ایران حرکت کردند و بعد از دو هفته مراجعت نمودند.
اما نتایج مسافرت آنها: این افراد پس از بازگشت از ایران گزارش مقدماتی حدوداً تنظیم نمودند و برای ما نیز ارسال داشتند. دبیر نهضت کپی این گزارش را برای افراد مختلف جهت اظهار نظر فرستاد. این نظریات که بسیار مفید بودند جهت این وکلا ارسال شد. گزارش نهایی یکی از وکلا طی یک مصاحبه مطبوعاتی در نیویورک با شرکت دبیر نهضت منتشر گردید. متن کامل آن نیز توسط ایران انفس چاپ و توزیع گردید.
به موجب این گزارش و اخبار از داخل آنها نتوانستند در داخل از زندانها دیدن نمایند و یا با زندانیها تماس بگیرند. حتی با افرادی که قرار بود تماس بگیرند، کاری انجام نشد.
لذا تماس آنها صرفاً با نظامات مسئول در ایران بوده است. چه نتایجی سفر آنها به باور آورده است؟ هنوز زود است که بتوان قضاوتی نمود. اما شواهدی در دست است که به زودی نتایج مفیدی خواهد داد. تماسهایی میان این گروه با نمایندگان مجلس سنای آمریکا از یک طرف و سایر سازمانهای بینالمللی ـ نظیر «عفو بینالملل» گرفته شده است. که امیدواریم به یک «استماع» در کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا منجر گردد. در یک تماس ابتدایی، کمیته مزبور علاقمندی خود را به دعوت از اعضای این گروهها برای استماع اوضاع ایران ابراز نموده است.
علاوه بر این سازمانها، با سازمانها و شخصیتهای دیگری هم تماسهایی گرفته شده است. که چون هنوز در مراحل ابتدایی و مقدماتی هستند، طرح آنها در اینجا ضرورتی ندارد. البته در صورتی که برادران نهضتی، اعضای نشست سئوالی داشته باشند در این باره توضیحاتی داده خواهد شد.
ب: روابط باسازمانها و جمعیتها و جنبشهای مترقی ـ انقلابی دنیای سوم: در دوران اول فعالیتهای نهضت در خارج از کشور اقداماتی در این زمینه انجام شد. اما در دو سال گذشته متاسفانه اقداماتی صورت نگرفته است.
ج: روابط با سازمانهای سیاسی ـ دانشجویی در داخل و خارج از کشور: منظور ما در اینجا سازمانها و انجمنهای سیاسی و یا دانشجویی ایرانی خارج از کشور صرف نظر از بینشها و خطمشیهای سیاسی و یا آنها که با ما همگام باشند یا نباشند، میباشد.
اهم این روابط عبارتست از:
۱- با سازمان مجاهدین خلق: تماسهای ما مستقیم و کم و بیش منظم میباشد. و در گزارش کلی و همچنین گزارش مالی به این تماسها اشاراتی رفته است. اما بنا به دلایلی نمیتوان درباره این تماسها بحث بیشتری نمود. تنها کافی است بهخاطر بسپاریم که سازمان نهضت در خارج از کشور، بهعنوان یک بازوی تبلیغاتی، کلیه امکانات خود را در اختیار آنها گذشته است. به این عنوان که نهضت خود را، چه مسلکاً و چه اخلاقاً، موظف به پخش و توزیع هرچه بیشتر نشریات آنان میداند. علاوه بر این، نهضت، در خطمشی خارجی خود، در محتویات پیام مجاهد، تا حد امکان از خطمشی آنها پیروی کرده و میکند. و کوشش آگاهانهای به عمل آمده است که انتقادات و نظرات آنها در خطمشی پیام مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر، بنا به اهمیت و اصالت کار انقلابی برادران مجاهد در ایران، خطمشی نهضت در خارج از کشور، تحت تاثیر و با الهام از خطمشی آنها در تبعیت از آن تعیین شده و میگردد. در ابتدای انتشار پیام، همانطور که گفته شد، برخی ابهامات در برداشتها و نظرات وجود داشت. اما در مذاکرات و تماسهایی که انجام گرفت مسائل روشن و رفع هرگونه ابهامی به عمل آمد.
۲- با جبهه ملی سوم: به گزارش جداگانه در این باره رجوع کنید.
۳- سایر سازمانهای سیاسی: از مجموعه سایر احزاب و دستجات سیاسی خارج از کشور، نهضت با هیچکدام، هیچ نوع تماس مستقیم و یا غیرمستقیم نداشته و ندارد. تنها در یک مورد، حزب توده ایران، بعد از انتشار جزوه «پاسخ به اتهامات رژیم» نامههایی برای نهضت ارسال داشته و درخواستها و پیشنهاداتی مطرح نمودند اما بعد از مشورتها و مصلحتاندیشیهایی که انجام گرفت، این مکاتبات، بدون جواب گذارده شد. در رابطه با این مکاتبات است که رادیوی پیک ایران، متن کامل پاسخ به اتهامات رژیم را منتشر ساخت. و حزب توده پیامی برای «سازمان مجاهدین خلق» صادر نمود که از رادیوی پیک ایران منتشر شد و در روزنامه مردم چاپ گردید.
گزارش مالی
گزارش مالی از اول سپتامبر ۷۲ (نشست سنت چارلز) تا اول سپتامبر ۷۴
الف: درآمدها:
۱- موجودی در اول سپتامبر ۷۲ ۷۷/۵۹۹ دلار
۲- درآمد سال ۷۲-۷۳ ۵۱/۶۳۵۹ دلار
۳- درآمد سال ۷۳-۷۴ ۵۳/۱۲۵۵۵ دلار
جمع کل ۸۱/۱۹۵۱۴ دلار
ب: مخارج:
۱- انتشارات ۹۲/۱۰۳۷۶ دلار
۲- زندانیان سیاسی ۰/۴۵۴۰ دلار
۳- وکلای اعزامی ۰/۳۰۰۰ دلار
۴- آیتالله خمینی ۰/۱۵۰۰ دلار
۵- متفرقه ۷۰/۵۴۵ دلار
جمع کل ۹۲/۱۹۹۶۲ دلار
بدهی ۸۱/۴۴۷ دلار
توضیح: نهضت در اروپا: مستقلاً نشریات ارسالی را چاپ و توزیع میکند. که حجم آنها کم و بیش برابر حجم کار انتشاراتی در آمریکاست. اما کارهای نهضت در اروپا خود مستقلاً مخارج انتشاراتی خود را تامین کرده و میکنند. لهذا این گزارش شامل عملکرد آنان نمیباشد. اما باید در اینجا دو نکته را یادآور شد. اول آنکه چون آدرس علنی و رسمی انتشاراتی نهضت در خارج از کشور، آدرس پیام مجاهد است، بسیاری از علاقمندان و وابستگان، کمکهای مالی خود را مستقیماً به آدرس آمریکا فرستادهاند. جمع کل این کمکها که مستقیماً از اروپا برای دفتر پیام رسیده است بالغ بر ۷۰/۱۶۱۳ دلار میباشد. که قسمت اعظم آن بعد از انتشار اعلامیه نهضت در مورد اعزام وکیل به ایران و درخواست کمک مالی میباشد. دوم آنکه نهضت در اروپا گاهگاهی به کمک مالی دفتر مرکزی احتیاج پیدا کرده و میکند. در سال گذشته جمعاً ۱۳۹۴ دلار جهت آنها ارسال شده است که در جزو مخارج «انتشارات» آمده است.
تذکر نکته دیگری در اینجا ضروری است. و آن اینکه ارقام داده شده رقم واقعی درآمد و مخارج عملیات نهضت را معرفی نمیکند. چه برخی از فعالیتهایی که توسط دبیر نهضت و یا سایر کادرها و فعالین انجام میگیرد و مخارج نسبتاً گزافی را به وجود میآورد، مستقیماً توسط این افراد پرداخت شدهاند و لهذا بهعنوان درآمد محسوب شدهاند و نه جزو مخارج.
سفر دبیر نهضت به اروپا و خاورمیانه و سفرهای ماموریتی سایر کادرها ـ مخارج تلفنی ـ پستی را جزو این مخارج باید منظور داشت. از آنجا که گزارش مخارج این فعالیتها به دبیرخانه مرکزی داده نشده است، لذا رقم قطعی این مخارج را نمیتوان تعیین نمود. تنها شاید بتوان براساس نوع ماموریتها و عملیات و سفرها، جمع این مخارج را در سال گذشته به ۳۰۰۰ دلار تخمین زد.
گزارش تبلیغات و انتشارات:
مطالب انتشاراتی نهضت دو گروه هستند.
اول: نشریات صادره از طرف سازمان مجاهدین خلق و سایر مبارزین داخل کشور که مستقیم یا غیرمستقیم به دست میرسند. این نشریات بدون دخل و تصرف عیناً تکثیر و توزیع میشوند. برخی از این نشریات انحصاراً برای نهضت فرستاده شدهاند و توسط نهضت تکثیر و توزیع شدهاند.
دوم: نشریاتی که توسط نهضت تهیه و چاپ و توزیع میشوند. شامل پیام مجاهد و غیره. در این نشریات، خطمشی کلی مجاهدین، خطمشی نهضت در ایران، و مصوبات نشستهای گذشته نهضت در خارج از کشور رهنمون تنظیم مطالب بودهاند.
برای تهیه و تنظیم این مطالب روش کار به شرح زیر میباشد.
الف: پیام مجاهد:
۱- تهیه و تنظیم مطالب: مطالب پیام سه نوعند. یک دسته آنها که اعلامیه و یا بیانیههای سیاسی ـ نظامی ـ خبری است که به نام خود صادرکنندگان آنها میآیند. دوم آنها که خبرند و این اخبار به طرق مختلف به دست ما میرسند. پس از جرح و تعدیل و تنظیم مورد استفاده قرار میگیرند. سوم مطالب تفسیری و سرمقالات که توسط کادرهای خود نهضت تهیه میشوند.
برای جمعآوری مطالب، لیستی از مطبوعات داخلی ـ خارجی ـ تهیه شد و در اختیار کادرهای نهضت قرار داده شد. و به هر کس ماموریت داده شد که یک یا چند نشریه را مرتب بخواند و مطالب مورد نظر را جمعآوری کرد. و برای دبیر نهضت ارسال دارد. دبیر نهضت سپس به نوبه خود، مطالب جمعآوری شده را براساس موضوعات طبقهبندی نموده و مطالعه و تهیه گزارشات مربوط به موضوع را به یکی از کادرها ماموریت میدهد.
به این ترتیب پس از مدتی ما قادر خواهیم بود «متخصصینی در مسائل مختلف سیاسی ـ اقتصادی و غیره داتشه باشیم. با توسعه و تکامل کار انتشاراتی، و قبول همکاری و همگامی کادرهای ارزندهای، اکنون هیئت تحریریهای برای پیام تشکیل شده است که امیدواری میرود که از این پس تهیه و تنظیم مطالب تحت نظر هیئت تحریریه انجام گیرد.
۲- امور فنی: شامل ماشین کردن مطالب ـ صفحهبندی ـ چاپ ـ توزیع.
در حال حاضر ۲ ماشین تحریر در اختیار داریم: یکی برقی و دیگری دستی. یک نفر از اعضای نهضت، صمیمانه کار ماشیننویسی را انجام میدهند. تا چندی قبل تنها یک ماشین تحریر و یک ماشیننویس در اختیار داشتیم که بر اثر جریانات اخیر، و مشکلاتی که ایجاد شد، به آن برادر دیگر کاری مراجعه نمیشود البته ماشین تحریر قبلی را هم به ما ندادهاند.
برای توزیع نشریات که یک امر فنی است، چندین نفر از برادران و خواهران مشترکاً همکاری میکنند. تهیه و تنظیم و تکمیل مرتب آدرسها، یک وظیفه دائم و مستمر است. چه آنکه بطور متوسط ۲۵% از آدرسها دائم در حال تغییر و تبدیل میباشند. برای آدرسها یک ماشین آدرسزنی خریداری شده است. که کار آدرس زدن را تا حد بسیاری تسهیل نموده است.
خطمشی توزیعی، عبارتست از «توزیع وسیع». به این عبارت که نشریات به هر اسم و آدرس که در خارج از کشور به دست ما برسد ارسال میگردد. هم اکنون نشریات بطور وسیع در اروپا ـ آمریکا و خاورمیانه توزیع میشوند. علاوه بر آن تعداد درخواست برای ارسال نشریات به پاکستان ـ افغانستان نیز رو به ازدیاد است. در توزیع و ارسال نشریات، اصول این امنیت کار مخفی تا حد امکان رعایت شده و میشوند.
در قلمرو توزیع و انتشارات، مسئله دیگری که با آن روبهرو هستیم، مکاتبات با خوانندگان میباشد. حجم این مکاتبات به حدی است که مسئولیت آن بر عهده یکی از برادران واگذار شده است. ایجاد رابطه و حفظ تماس با خوانندگان بسیار ضروری است. بخصوص که محدودیت صفحات روزنامه این امکان را به ما نمیدهد تا کلیه نظرات و پیشنهادات خوانندگان را در پیام مطرح و یا منعکس سازیم.
براساس نامههای وارده و اخبار واصله، روزنامه پیام مجاهد، در ظرف مدت کوتاه عمر خودش توانسته است، به درستی نقش خود را ایفاء نماید. البته درک و شناخت این مسئله را نباید به این معنا گرفت که کار انتشارات بدون عیب و نقص است. چه هنوز راهی دراز در پیش داریم. و نواقص بسیاری هست که میتواند و باید رفع و تکمیل گردند.
لیست پیوست، صورت انتشارات نهضت را در سال گذشته ارائه میدهد. اخیراً هم بیش از ۸ جزوه و کتاب، توسط سازمان مجاهدین خلق برای تکثیر ارسال شدهاند که امید است به زودی تکثیر و توزیع گردند. علاوه بر این جزوات، چندین نشریه دیگر نیز در دست تهیه میباشند. در اینجا باید یادآور شد که مطالب و مقالاتی که توسط اعضا و یا کادرهای وابسته تهیه شده و میشوند، برخی از آنها را که جنبههای سیاسی قوی ندارند، میتوان حتیالامکان در اختیار انجمنهای اسلامی گذاشت تا به نام انجمن و توسط خودشان تکثیر و توزیع گردند.
نکته دیگر ارسال انتشارات به ایران است که به طرق مختلف انجام شده و میشود. فعالین نهضت در برخی از موسسین، نشریات را مرتب یا نامرتب دریافت میدادند. اظهارنظر و راهنمایی کرده و میکنند.
انتشار پیام مجاهد: پس از قیام خونین ۱۵ خرداد ـ ۱۲ محرم در سرتاسر بخشهای جنبش ملی ـ یک سکوت و آرامش خاصی به وجود میآید. در طی این دوران به جنبش خارج از کشور نیز خواه و ناخواه دوران آرامش فعالیتهای خود را میگذرانید. اگرچه گاه به گاه حرفههای روشنی بخشی، همچون آیتالله سعیدی خراسانی میدرخشیدند و به دنبال آن اجرای برخی فعالیتهای افشاگرانه و یا دفاعی را از جانب جنبش خارج از کشور ایجاب مینمود، اما در جمعبندی کلی ضرورت یک کار سیاسی ـ افشاگری و دفاعی ـ احساس نمیشد. لذا بیشتر نیروها صرف شناسایی افراد ـ تعلیمات بینش فکری ـ سیاسی میگردید. و در همان موارد استثنایی هم ـ نظیر شهادت سعیدی و یا دستگیری دکتر شیبانی ـ نهضت با صدور اعلامیههای سیاسی موضع خود را بیان کرده و به کار افشاگری پرداخته است. اما در اواخر سال ۷۱ حوادث جدیدی در صحنه مبارزات انقلابی در داخل ایران به وقوع پیوست که ابتدای آن را میتوان واقعه سیاهکل شمرد و سپس به دنبال آن دستگیریهایی وسیع مجاهدین، فدائیان و غیره از یک طرف و اوجگیری کار حسنیه ارشاد و حرکت فکری دکتر علی شریعتی از طرف دیگر. به دنبال این وقایع، کادرهای نهضت و کلیه عناصر مسلکی متعهد ناگهان احساس کردند که میبایستی در قبال حوادث ایران و به نفع جنس اصیل اسلامی در داخل ایران موضعگیری نمایند. بخصوص با توجه به تجارب تلخی که طی بیش از ۱۴ سال مبارزات خارج از کشور داشته و داریم و دیدهایم که چگونه نیروهای ضد دولتی خارج از کشور بخصوص عناصر غیراسلامی یا ضداسلامی در برخورد با وقایع داخلی مطالب را وارونه جلوه داد. و شخصیت افراد را دگرگونه معرفی مینمایند، بالاجبار این موضعگیری میبایستی هرچه سریعتر و زودتر صورت میپذیرفت. لذا برنامههایی برای آغاز فعالیتهایی در سطوح مختلف مورد نظر قرار گرفت که در راس آنها انتشار پیام مجاهد بوده است. ابتدا طرح انتشار پیام مجاهد تهیه گردید و برای کادرهای فعال نهضت در خارج از کشور ارسال شد. در همین زمان یکی از برادران آمریکا که عازم اروپا و ایران بود ضمن توقف خود در اروپا جزئیات این طرح را برای برادران اروپا بیشتر توضیح داد. و سپس طرح برای برخی از سران و فعالین نهضت در داخل نیز مطرح گردید. طرح انتشار پیام مجاهد از طرف کلیه برادران چه در داخل و چه در خارج از کشور با گرمی استقبال شد و همگان ضرورت انتشار آن را تایید کردند. در مرحله بعد، اجرای طرح برعهده نهضت در آمریکا برگزار شد. دبیر نهضت مسئولیت انتشار آن را برعهده گرفت. اولین شماره آن در ۱۵ خرداد ۱۳۵۱ در دو صفحه انتشار یافت. اما از آن شماره به بعد تعداد صفحات به ۸ صفحه رسید که همچنان ادامه دارد. و تا تاریخ این گزارش ۲۸ شماره مرتباً انتشار پیدا کرده است.
خطمشی روزنامه (ماهنامه) که انعکاس سیاست کلی و خطمشی نهضت (در داخل و مصوبات کنگره ۹۶) میباشد در عمل به شرح زیر خلاصه میگردد:
۱- انتشار و انعکاس اخبار مبارزات داخلی ایران در خارج از کشور
۲- روشنگری سیاسی ـ فکری
۳- جهت دادن به مبارزات اصیل خارج از کشور
عکسالعمل در برابر انتشار پیام مجاهد: همانطور که انتظار میرفت انتشار پیام در همه جا با استقبال گرم و فراوانی روبهرو شد. انتشار پیام اگرچه در شرایطی صورت گرفت که به لحاظ سازمانی هنوز نارس و زودرس بود و کادرهای نهضت هنوز به خوبی متشکل نشده بودند، و اکثراً مراحل ابتدایی را میگذرانند، اما انتشار روزنامه از جانب دیگر توانست مرتب انتشار یابد و به سرعت و در سطح وسیعی در خارج از کشور توزیع گردد. کافی است یادآور شویم که پیام مجاهد در سطحی انتشار مییابد و توزیع میگردد که انتشارات سایر سازمانها و دستجات سیاسی و دانشجویی با سوابق چندینساله. هماکنون پیام مجاهد و نهضت توانسته است در جنبش خارج از کشور موقعیت ممتاز و خاصی را پیدا کند که این خود به نهضت امکان میدهد تا بتواند به سرعت کاردهای جدیدی را بسیج نموده و در راه جنبش متشکل سازد.
در اینجا باید از دو عکسالعمل خاص در برابر انتشار پیام مجاهد یاد کرد. و آن را گزارش داد:
الف: برادران مجاهدین خلق: در نشست سنت چارلز، گزارش مقدماتی داده شده است. که خلاصه آن از این قرار بود که این برادران دو ایراد داشتند: اول به اسم روزنامه. چه به نظر آنان این توهم به وجود آمده بود که گویا روزنامه از طرف آنها منتشر میگردید. البته حق هم به جانب آنها بود. لذا آنها پیشنهاد کردند که یا اسم آن را تغییر بدهیم، یا ناشرین آن را، که نهضت آزادی ایران است بنویسیم. در همین اوان هم، نظرات مشابهی از برادران نهضتی در داخل ابراز شد. اما چون تعیین تکلیف برعهده نشست بود، لذا در نشست سنت چارلز مطرح و موافقت شد. و از آن پس روزنامه به عنوان ارگان نهضت در خارج از کشور معرفی گردید. و به این ترتیب این ایراد و نظر برادران مجاهدین مرتفع شد.
انتقاد و ایراد دوم آنها به برخی از برداشتهای روزنامه بود که آنها را متناسب و همآهنگ با خطمشی و تاکتیکهای خودشان نمیدانستند. از آنجا که ما در خطمشی کلی مبارزات خارج از کشور، اصالت و ارجعیت را به فعالیتهای داخل ایران میدهیم، و معتقدیم سیاست ما باید در جهت کلی جنبش داخل باشد، که امروز در شکل سازمان مجاهدین خلق تبلور یافته است. لذا پس از دریافت این انتقادات و ایرادات به تدریج آنها را مرتفع نمودیم و آنها هم هرجا که ایراد و یا انتقاداتی بیابند تذکر میدهند. لازم به تذکر است که آنها نیز به سهم خود انتقاداتی را که روش کار آنها و یا به برخی از مطالب منتشر شده از جانب آنها دارد شده است و یا میشود با کمال میل دریافت و مورد بررسی و توجه عینی قرار میدهند.
ب: عکسالعمل برخی از ناشرین خبرنامه ارگان جبهه ملی سوم در اروپا: این نشریه چند سالی است که در اروپا توسط برخی از عناصر ملی، منجمله برادران نهضتی منتشر میگردید. در اینجا بدون آنکه در طرح گزارش کامل فعالیتهای این عده بپردازیم صرفاً آنچه را که با عکسالعملهای آنان در برابر انتشار پیام مجاهد انتشار یافت. عکسالعمل این دوستان ابتدا حملاتی بود به برادرمان در پاریس که در عین حال با خبرنامه همکاری میکرده است و میکند. و اینکه او را متهم به انحراف و تکروی ساختند. اما بعداً که متوجه شدند که ایشان مسئول انتشار پیام نیستند و انتشار آن هم تصمیم ایشان نبوده است نوع حملات را تغییر دادند. و از آن پس به جای حمله به شخص، به انتشار شایعات بیاساس و نامعقول علیه پیام مجاهد دست زدند. و موجبات ناراحتیهای بسیاری را در اذهان برخی از دوستان در اروپا فراهم ساختند. این شایعات کلاً و بیش از هرکس، از جانب آقای ابوالحسن بنی صدر انجام میگرفت و میگیرد.
در اوائل ۷۳ (۱۳۵۲)، آقای دکتر تقیزاده (از انگلستان) که از اعضای فعال خبرنامه میباشند، طی نامهای به اینجانب اطلاع دادند که یکی از سران و فعالین نهضت برای معالجه به انگلستان آمدهاند و از اینجانب خواستند که فوری به انگلستان بروم و در طی جلسه مشترکی به بررسی مسائل فیمابین پرداخته و رفع برخی از شبهات را بنماییم. این اولین نامهای بود که اینجانب بعد از ۶ سال از ایشان دریافت مینمودم. اما چون امکان این سفر، در آن شرایط میسر نبود، اینجانب پس از مشورت با برخی از اعضاء و کادرهای نهضت، شرحی مفصل تهیه و برای ایشان در سال داشتم. در این نامه، که رونوشت آن به همراه این گزارش است، ضرورت تجدید فعالیت نهضت آزادی و انتشار پیام مجاهد توضیح داده شده است. و بیان اینکه قبل از آنکه میان احزاب و دستجات و افراد «توافقی» به وجود بیاید ابتدا باید «تفاهم» به وجود آید و سیاست و خطمشی هر گروه دقیقاً از طرف سایر افراد علاقمند و ذیصلاحیت درک شده و بفهمند. سپس براساس این تفاهم در خطمشیها، برای ایجاد یک برنامه مشترک دستهجمعی توافق کنند. در خاتمه نیز چند پیشنهاد مطرح و ارائه داده شده بود. (متن نامهها خوانده شد).
به این نامه نه از طرف ایشان جوابی داده شد و نه حتی خبر وصول آن. و نه از طرف آقای بنی صدر، که نامه را از طریق آقای تقیزاده دریافت کرده بودند. و رابطهای که بعد از ۶ سال توقف تجدید میگردید و امید میرفت که توسعه پیدا کند، مجدداً متوقف گردید. نه تنها به این نامه و پیشنهادات جوابی داده نشد، بلکه حملات و اتهامات و سمپاشیها علیه فعالیتهای نهضت همچنان ـ با شدت بیشتری ـ ادامه یافت.
در حالی که برادران نهضتی در داخل ایران، از موسسین و فعالین، گاه و بیگاه، در پاسخ گزارشات عملیات ما در خارج از کشور، به این مسئله اشاره میکردند که «چون در ایران فعلاً سازمانی بهعنوان جبهه ملی سوم نیست، ضرورتی ندارد در خارج آن را تشکیل دهیم»! معذالک نظر عمومی و کلی ما بر آن بود که باید با گردانندگان خبرنامه به حماشات رفتار نمود. نباید مزاحم کار آنها شد. حتی به آنها ـ در صورت احتیاج و درخواست، کمک نمود، نباید علیه آنها قدمی برداشت و یا سخنی گفت. اما نباید نیروهای خود را در خدمت بدان مصرف کرد. نه در نامه به آقای تقیزاده و نه در هیچ گونه صحبتی و یا محفلی حرفی و یا عملی علیه خبرنامه و یا افراد آن از طرف عناصر شناخته شد نهضت دیده نمیشود و شنیده نشده است. بالاتر از این وقتی اطلاع داده شد که خبرنامه احتیاج به کمک مالی دارد، به آنها اطلاع داده شد که نهضت حاضر است در مخارج چاپ و توزیع خبرنامه سهمی را بپذیرد. که البته این پیشنهاد مسکوت مانده است.
در چند ماه قبل یکی از برادران نهضتی مقیم برکلی به اینجانب اطلاع داد که برخی از فعالین و علاقمندان ملی در برکلی میخواهند از آقای بنی صدر دعوت کنند تا سفری به آمریکا بیایند. براساس این مکالمات، چون استنباط شد که گویا دعوت را میخواهند از طرف انجمن اسلامی دانشجویان بنمایند، به آنها پیشنهاد و توصیه شد که اولاً بدون کسب نظر و صلاح و مشورت با اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا این دعوت به عمل نیاید. ثانیاً، در صورتی از ایشان دعوت شود که ایشان به عنوان مهمان انجمن اسلامی اروپا به آمریکا بیایند. علت ارائه این پیشنهادات آن بود که چون برادران ما در آمریکا به روابط افراد و عناصر در اروپا کاملاً آشنا نیستند، دعوت از ایشان به عنوان جبههگیری و موضعگیری ما در اختلافات اروپا محسوب خواهد شد. همچنین به این برادر تذکر داده شد که در این زمینه باید با دبیر نهضت در اروپا نیز مشورت نمود.
بعد از چند هفته، و مقارن با سفر اینجانب به کالیفرنیا، نامهای از آقای بنی صدر به عنوان آقای نوبری رسیده بود که در آن آقای بنی صدر به مسائلی اشاره میکند که بیش از هر چیز، توهینآمیز و مغرضانه میباشد. بطوریکه دریافت این نامه موجبات ناراحتی خود این افراد را فراهم ساخته بود. در سفر اینجانب، جلسهای با حضور یک نفر از اعضای نهضتی و پنج نفر از افراد غیرنهضتی، اما علاقمند، تشکیل گردید و این مسئله مورد بحث قرار گرفت. و در آن جلسه به اتفاق آراء همه تصویب کردند که اولاً نویسنده نامه ـ آقای بنی صدر ـ باید از بیانی که کردهاند معذرتخواهی کنند و جمله خود را اصلاح کنند چه آنگونه بیانات و قضاوتها در خور و شایسته انسان «توحیدی» که ایشان در نامه خود بدان اشاره کردهاند نمیباشد. ثانیاً، چون در آن جلسه گفته شد که یکی از دلایل دعوت ایشان آن است که برای «رفع اختلافات» با اینجانب مذاکره نمایید، پیشنهاد و تصویب شد که بهتر است ایشان قبل از آمدن موارد اختلاف و ایرادات خودشان را بنویسند تا دانسته شود که حرف اصلی ایشان چیست؟ اگر درست بود و غیرقابل بحث، که قبول کنیم و اجرا نماییم و اگر نادرست و یا حداقل برای ما قابل قبول نبود و یا روشن نبود و به هر حال احتیاجی به مذاکرات حضوری داشت از ایشان دعوت شود. و ثالثاً بعد از روشن شدن این دو مطلب باید آنگاه، در صورت ضروری بودن سفرشان، با اتحادیه انجمنهای اسلامی نیز تماس گرفته شود و با نظر و صلاحدید آنها دعوت به عمل آید.
در تاریخ ۱۹ جولای اینجانب نامهای از آقای نوبری به ضمیمهاش کپینامه آقای بنی صدر دریافت داشتم. کپی هر سه نامه به پیوست این گزارش میباشد. و در صورت اجازه نشست، هر دو نامه خوانده میشود.
بطوری که ملاحظه میشود، اولاً ایشان نه تنها حرفهای قبلی خودشان را تکذیب و یا اصلاح نکردند، بلکه آنها را تایید هم نمودهاند. ثانیاً، در نامه خودشان به دو قسمت اشاره کردهاند. اول ـ گله و یا انتقاد از اینکه در مسائل با ایشان مشورت نشده است. دوم ـ بیان ضرورت اتحاد همه نیروها.
متن این نامه برای برخی از فعالین نهضت و کادرها و دبیر نهضت در اروپا ارسال شد. و از آنها خواسته شد که نظرات خودشان را بدهند. و با توجه به این نظرات و پس از صلاحدیدها، جوابی برای این نامه تهیه شد که ارسال گردد. در این نامه به دو مسئله تکیه شده بود. اولاً منظور از مشورت نکردن چیست؟ با چه کسانی و درباره چه مسائلی میبایستی مشورت میشده و نشده است؟ و ایرادات ایشان به چه شخص و یا اشخاصی است؟ و ثانیاً در راه وحدت نیروها چه پیشنهادات قاطع و عملی ارائه میدهند؟ این نامه برای ایشان ارسال نگردید. چه آنکه در همین زمان کپی نامهای که توسط افراد برکلی برای عمدهای در اروپا ارسال شده بود توسط برادران اروپا برای اینجانب فرستاده شد که خوانده میشود. (متن کامل به پیوست است).
پس از دریافت این نامه و مکالمات تلفنی پی در پی با این افراد و سپس اطلاع از اینکه از آقای بنی صدر، به نام هیئت دبیران انجمن اسلامی دانشجویان رسماً دعوت نمودهاند، تصمیم گرفته شد که کلیه جریانات به نشست گزارش داده شود و نشست با بررسی همه جانبه مسائل تعیین تکلیف نماید.
در همین جا یادآوری چند نکته ضروری است:
۱- آقای بنی صدر، که از آغاز تشکیل جبهه ملی در ایران و نهضت آزادی ایران فعالیتهایی داشتهاند، هیچگاه به نهضت آزادی نپیوستند و تمامیلی هم از خود به همکاری و وابستگی نشان ندادهاند. در این مورد ـ یعنی رابطه ایشان با نهضت، رسماً از تهران نظر خواسته شد و جواب منفی دادند. آقای علیرضا نوبری هم که بیش از هرکس در ایجاد این مسئله نقش دارد، در سفر خود به ایران از موسسین نهضت مستقیماً سئوال کرده است و به او جواب داده شده است که اولاً آقای بنی صدر عضو نهضت نبوده و نیستند، ثانیاً توضیحاتی درباره نحوه عملکرد اجتماعی ایشان داده شده است که صلاحیت نامبرده را نیز مورد سئوال قرار میدهد.
مسئله همکاری و یا عضویت آقای بنی صدر در نهضت آزادی ایران خارج از کشور نیز از ۱۹۶۳ که ایشان به اروپا آمدند در هریک از دوران فعالیتها مطرح شده و نظر همگانی منفی بوده است. در همان دوران که اینجانب به عنوان دبیر شورای جبهه ملی آمریکا و عضو هیئت اجرائیه آن فعالیت میکردم و آقای بنی صدر مکاتبات بیشتری با اینجانب داشتند، به اشاره برادران نهضتی، اینجانب رسماً از ایشان سئوال کردم که آیا عضو نهضت و یا جمعیت و حزب دیگری هستند یا خیر؛ و ایشان کتباً وابستگی و عضویت خود را در هر جمعیت و دستهای تکذیب کردند. و بالاتر از آن ایشان وجود احزاب و دستجات را مضر به حال رشد جبهه ملی میدانستند.
۲- با توجه به نکته بالا واضح است که در تصمیم به تجدید فعالیت نهضت و انتشار پیام مجاهد با ایشان مشورتی نشده است.
۳- آقای بنی صدر در نامه خودشان به نوبری به تماسهای خودشان و نامه به تهران و علامه طالقانی اشاره کردهاند، و گویا خواستهاند این جور نتیجهگیری کنند که تهران هم با ایشان موافق است. اما تناقضات موجود در نامه از یک طرف و تماسهای مکرر ما با تهران و بخصوص علامه طالقانی حاکی از آن است که نتیجهگیریهای نامبرده درست نیست. همین برادران نهضتی در تهران که نشریات (خبرنامه پیام مجاهد) را ملاحظه کردهاند، پیام مجاهد و رویه آن را تایید کرده و میکنند.
و لهذا این حرف آقای بنی صدر که در اروپا آن را شایع ساختهاند که نهضت در تهران مخالف فعالیتهای نهضت در خارج از کشور است بیاساس میباشد.
۴- آقای بنی صدر در شایعات خودشان در اروپا متنشر ساختهاند و گفتهاند که «پیام مجاهد» آبروی مجاهدین را برده است و مجاهدین با آن مخالفند. در گزارش روابط با مجاهدین که آمده است، بیاساس و مغرضانه بودن این ادعا و شایعه کاملاً محسوس است.
۵- نامهای که از جانب افرادی از برکلی برای اروپا فرستاده شده است اولاً دارای چند نکته است که احتیاج به توضیح دارد:
یک: برای انتشار پیام، با کلیه اعضای صاحب صلاحیت نهضت مشورت شده است و کسب نظر و موافقت آنها به عمل آمده است. و اینکه گفته شده است که «با خیلیها مشورت نشده است» درست نیست. اگر منظور از «خیلیها» آقای بنی صدر است. ایشان عضو نهضت نبوده و نیستند. و دلیلی ندارد که در یک کار نهضتی با ایشان مشورت میشد. خصوصاً باتوجه به سوابق عملکرد ایشان در تهران و اظهارنظرهایی که در مورد ایشان شده است.
دو: اینکه در نامه آمده است که «اختلاف بطور مشخص میان بنی صدر و یزدی است.»
این یک نتیجهگیری عینی و مستدل نیست. زیرا هیچگونه روابط شخصی و خصوصی میان این دو وجود ندارد تا اختلافی بروز کند. اصولاً در کجا و بر طبق چه معیاری نویسنده نامه این اختلاف را «شخصی» کرده است. نه در نامههای خصوصی، آقای بنی صدر حرفی و یا نکتهای علیه یزدی گفته است و نه یزدی در طی چند سال آشنایی نزدیک و دور خودش با بنی صدر علیه او سخنی گفته است.
سه: تهیه این نامه توسط عضو رسمی نهضت، بدون اطلاع دبیر نهضت و ارسال آن برای کسانی که عضویت آنها در نهضت برای نویسنده نامه قطعی نیست، عملی است که احتیاج به رسیدگی و اظهارنظر برادران عضو نشست را دارد.
انتشارات
از تاریخ نشست سنت چارلز تا این تاریخ نشریات زیر منتشر شدهاند.
۱- ماهنامه پیام مجاهد ۲۲ شماره.
۲- ایران دفنس (انگلیسی) ۴ شماره.
۳- ایران فوق برکان (عربی) یک شماره.
۴- قسمتی از مدافعات مجاهدین.
۵- قسمتی از مدافعات سعیدمحسن.
۶- قسمتی از مدافعات مهدی رضایی.
۷- قسمتی از مدافعات علی مهیندوست.
۸- نامهای از زندان اوین.
۹- هوشیاری انقلابی.
۱۰- شکنجه در زندانها.
۱۱- جنگ اکتبر و مسائل خاورمیانه.
۱۲- شورشگری و ضد شورشگری.
۱۳- سرودهای انقلابی فلسطینی.
۱۴- یادنامه رضا رضایی.
۱۵- پاسخ به اتهامات رژیم.
هریک از نشریات بالا، به تعداد ۲۰۰۰ نسخه (جز شماره ۲ و ۳ ـ هریک ۵۰۰ نسخه) در آمریکا چاپ و توزیع شدهاند و برابر همین تعداد هم در اروپا تکثیر یافتهاند.
جمع کل مخارج انتشاراتی: ۹۲/۱۰۳۷۶ دلار.
* دکتر ابراهیم یزدی
روابط با بنی صدر و جبهه ملی سوم
پس از پایان نشست انجمن در کانزانس، آقای بنی صدر برای ایراد یک سری سخنرانیها به کالیفرنیا رفتند. و پس از یک هفته در مسیر راه بازگشت به شرق در تگزاس توقف کردند. تا درباره مسائل مربوط به فعالیتهای سیاسی بحث و مذاکراتی به عمل آید. قبل از حرکت ایشان از کالیفرنیا، یکی از دوستان کالیفرنیا تلفنی اظهار داشت که چند نفری مایل هستند در جریان مذاکرات شما شرکت کنند. این درخواست از طرف اینجانب رد شد. دلایل رد چنین درخواستی عبارت بود از اولاً مسائلی که در طی نشست با آن روبرو شدیم و ثانیاً تجربه تلخی که طی چندماه قبل از نشست داشتیم که هرگونه صحبتی را این افراد با پیشداوری قضاوت کرده و آن را مورد سوء تعبیرهای خاصی قرار میدادند. ثالثاً، اگر برخی حرکات مشکوک در جریان تاسفآور نشست دیده شد، ضروری بود که برای پیشگیری هرگونه سوء تعبیر و کارشکنی و جلوگیری از توسعه اختلافات، اولین جلسه مذاکرات در محیطی خصوصیتر برگزار گردد. در قسمتی از مذاکرات این جلسه علاوه بر اینجانب و آقای بنی صدر یکی دیگر از برادران نهضتی نیز شرکت کردند.
متن صورتجلسه مذاکرات به پیوست است. این صورتجلسه از روی یادداشتهایی که در جلسه برداشته شده بود تنظیم گردیده است. این صورتجلسه بعد از تنظیم برای آقای بنی صدر ارسال گردید. و ایشان اصلاحاتی در آن به عمل آوردند که متن آن نیز ضمیمه است. در سفر اینجانب به خاورمیانه متن مذاکرات با ایشان مورد بحث و مشورت با سایر برادران قرار گرفت. اگرچه این برادران چندان خوشبین به این مذاکرات و توافقها نبودند اما کلاً مطالب مورد بحث را تایید کرده و برخی نظرات اصلاحی ارائه داده شد.
پس از تبادل شدن یک یا دو نامه دیگر، بالاخره متن نهایی تهیه شد و برای ایشان ارسال گردید، که کلاً مورد موافقت ایشان میباشد. و در جریان آن هستیم که آن را به نظر سایر کسانی که قرار است همکاری کنند برسانیم و پس از جلب نظریات آنها ترتیب یک طرح کلی همکاری وسیعتری ریخته شود. متن نهایی با اصلاحات پیشنهادی آقای بنی صدر به پیوست است.
درباره چاپ حماسه چریک: درخلال مکاتبات با آقای بنی صدر، نشریه «حماسه چریک» از برلن همراه با یادداشتی به اینجانب رسید بدون آنکه نویسنده خود را معرفی کرده باشد. قبل از چاپ این جزوه، در یک مذاکره تلفنی با پاریس، آقای بنی صدر اشارهای به مجموعه اشاره نموده و قرار شد قبل از چاپ برای ما ارسال گردد. اما به جای آن خود نشریه چاپ شده را فرستادند. که اشکالات فراوان دارد. و ایجاد شبهاتی نموده است که باید آن را مورد بحث قرار داد. *
* متاسفانه ادامه این گزارش در دسترس نیست.
درونسازمانی ۱۸
صورتجلسه مذاکرات نشست شورای نهضت و آمریکا، آبان ۱۳۵۳
بسمهتعالی
جلسه نشست مکتب*؛ با حضور شش نفر بهرام ـ سعید ـ کریم ـ فرهاد ـ ابو ـ سروش از اعضاء و غیاب یک نفر ـ احمد ـ ساعت ۸:۳۰ صبح روز هشتم نوامبر تشکیل گردید. پس از انتخاب رئیس و منشی نشست، دبیر شروع به توضیح راجع به دستور جلسه و بحث راجع به سفر پاریس نمود. دستور جلسه عبارت است از:
– سئوال شد که بنی صدر به افراد جبهه سوم درباره کمیته تحقیق چه گزارشی خواهد داد؟
توضیح داده شد که اولاً جبهه ملی سوم عبارتست از بنی صدر و یک نفر دیگر. علاوه بر این قرار بر این شده که به افرادی که اطلاع از قبل داشتهاند جزئیات توضیح داده نشود و فقط کلی گفته شود که موفقیتآمیز بود.
– درباره نشر مجله تئوریک سیاسی اسلامی سئوال شد که آیا تصمیمی گرفته شده یا نه؟
جواب داده شد که این موضوع به صورت رسمی مطرح نشد بلکه به صورت جانبی بود و تصمیم قطعی گرفته نشد. شاید به این علت که هنوز کادر کافی برای انجام نداریم.
– سئوال شد که به نظر میرسد مرکزی در پاریس قرار است باشد. با بودن بنی صدر در آنجا و روشن نبودن وضع او آیا این کار صلاح هست یا نه؟
جواب این بود که این مسئله ارتباطی با بودن بنی صدر در پاریس ندارد بلکه به این علت است که سه نفر در پاریس هستند. اولین محل لبنان است بعد پاریس و بعد آمریکا.
– در مورد سرمایهگذاری سئوال شد که آیا مطالعه کافی شده است یا نه. زیرا اگر افراد وارد به این کار نباشند ممکن است سرمایه از بین برود.
جواب داده شد که در تنها مواردی که میتوانیم سرمایهگذاری کنیم مستقلات است و با بیاطلاعی ما از مسائل تجاری بهترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم.
– در مورد خروج دکتر شریعتی و مهندس بازرگان سئوال شد که آیا بحث شده یا نه؟
جواب داده شد که آنچه مربوط به کمیته تحقیق بود قبلاً مشخص شده بود ولی در مورد مکتب نه.
– در مورد بنی صدر سئوال شد که چه اشکالات دیگری وجود دارد؟ آیا مشخصاتی که از او انتظار داریم اکتسابی است و میتواند به مرور زمان به وجود بیاید که بعد ایشان آمادگی پیدا کند برای عضویت در نهضت؟
جواب داده شد که خوبست در سطح کارهای تحقیقاتی با او همکاری بکنیم و مسائل و مشکلاتی که قبلاً داشتیم حل شود و امکانات بعدی ببینیم چه خواهد بود. در هر حال نظر ابن است که گذشت زمان وضع او را تغییر نخواهد داد.
– سئوال شد که با توجه به این که مسئله که در آمریکا سرمایهگذاری زیاد استفاده ندارد و در داخل ایران سرمایهگذاری بیشتر سود خواهد داشت چرا در داخل سرمایهگذاری نمیکنند واستفادههایش را برای مادرخرج بفرستند؟
جواب داده شد که مسائل امنیتی مطرح است. به محض اینکه دولت بفهمد کسی کمک به جنبش میکند او را دستگیر میکنند و اموالاش را مصادره خواهند نمود.
در ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه تنفس داده شد تا برادران نوشتههای تهیه شده قبلی را مطالعه نمایند.
در ساعت ۲ و ده دقیقه جلسه تشکیل گردید و برادر احمد نیز حضور داشت.
برادر فرهاد سئوال نمود اگر درباره جریانات سازمان مجاهدین سئوالی هست مطرح گردد.
درباره افرادی که در تلویزیون صحبت کردهاند سئوالاتی شد و توضیحاتی داده شد.
راجع به نشریه داخلی نیز سئوالاتی بود و بحث شد.
درباره خطمشی، در برابر این جریانات نیز بحث شد و در مورد نحوه پیاده کردن این خطمشی و چگونگی گفتن به افراد بحث شد.
برادر فرهاد پیشنهاد کرد که عدهای هستند در سطح آمریکا که باید آنها را اعضاء اصلی تلقی نمود و تمام مطالب را برای آنها بیان کنیم و تهیه طرحی که در اینجا (هوستن) مطرح شده بود در بین افراد اعضاء اصلی انجمن بدون وارد شدن در جزئیات مطرح کنیم.
پیشنهاد بطور مشخص این است که روی افراد اصلی تصمیم بگیریم و اعضاء اصلی عبارتاند از اعضاء فعلی به اضافه افرادی که واجد شرایط عضویت هستند.
کمیسیونی تشکیل شد از ندا، احمد و سروش و در آن کمیته متنی تهیه شود برای ارائه به افراد انجمنی. این طرح روز بعد در جلسه مطرح خواهد شد.
موضوع بعد مسائل تشکیلاتی است.
فرهاد توضیح داد که در سال گذشته در مورد کارهای تشکیلاتی و سازمانی تصمیماتی گرفته شد که متاسفانه به مرحله اجرا درنیامد و حالا ضرورت بیشتر یک سازمان و کار سازمانی ایجاب میکند که تجدیدنظر در آن تصمیمات نموده و به شکل طرح به اجرا درآوریم.
برادر فرهاد طرحی را پیشنهاد نمود و پس از بحث زیاد پیشنهاد شد هیئت دبیران انتخاب شود و خود آنها آئیننامهای تنظیم نمایند تا فردا به تصویب شورا برسد. این پیشنهاد تصویب شد.
سئوال شد مسئله انتشارات در اختیار کدام هیئت (دبیر فرهنگی ـ تشکیلات و روابط بینالمللی) قرار میگیرد.
جواب داده شد که فعلاً مسائل انتشاراتی از عهده تشکیلات قارهای خارج است و به عهده هئیت دبیران خارج از کشور میباشد.
برادر فرهاد پیشنهاد کرد که هیئت دبیران برادر بهرام برای مسئولیت روابط خارجی ـ برادر سعید برای مسئولیت فرهنگی و برادر کریم برای مسئولیت تشکیلات و انتخاب شوند.
رایگیری شد و به اتفاق آراء به تصویب رسید.
دنباله جلسه ساعت ۹:۳۰ شب ادامه پیدا کرد. درباره مستعان بحث شد.
برادر کریم توضیح داد که یکی دیگر از برادران واسطه شده و تصمیم گرفته است که بین ماها را با مستعان ترمیم نماید. ضمناً پیشنهاد نمود که چون ایشان به برادر رابط هم گفته است که ارتباطات دونفره است و همه افراد فقط با فرهاد تماس دارند بنابراین به مستعان نیز به همین شکل گفته شود.
فرهاد پیشنهاد داد که اولاً از او سئوال شود که با بچههای کالفرنیا راجع به چه چیزی میخواستند صحبت کند؟ و بعد کریم به او بگوید بایستی پیشنهاد او را با مکتب مطرح کند و ببیند نظر چه میدهند. بعداً هم به او گفته شود که سازمان او را میپذیرد ولی رابطش کریم خواهد بود. ضمناً باید ببینیم اول نظر او چیست و ضمناً آنچه که سعید به او گفته در مورد شورا انجام دهد. این پیشنهاد تصویب شد.
دنباله برنامه روز یکشنبه ساعت ۹ صبح اجرا گردید. برادر سعید پیشنهاد کرد که چون فرصت نبوده است نظامنامه تنظیم گردید در طی دو هفته آینده آن را تنظیم نموده و بعد به عنوان طرح موقت برای شش ماه به اجرا گذاشته شود. این پیشنهاد به این شکل اصلاح گردید که در طی یک شبانهروز سعید و فرهاد آن را تنظیم نموده و برای افراد برای تصویب بفرستند. این پیشنهاد تصویب شد.
برادر بهرام در مورد تعیین مسئولین منطقهای سئوال نمود. روی این موضوع بحث شد. قرار شد تا تنظیم نظامنامه هئیت اجرائیه این کار را انجام دهد. هیئت اجرائیه جلسه فوری تشکیل داده و تصویب نمودند که برادر کریم مسئول منطقه شمال مرکز ـ برادر سعید مسئول منطقه شرق و برادر ابو مسئول منطقه جنوب مرکزی باشند. مطالب نشریه داخلی برای پخش در سطح انجمنها مطرح شد و پس از تغییراتی به تصویب رسید. قرار شد سعید و سروش یک دور دیگر پاکنویس نموده و به فرهاد تسلیم نمایند.
این نوشته به نام مکتب تکثیر و فقط به دست اعضاء و افرادی که واجد شرایط عضویت در مکتب هستند میرسد و این افراد شخصاً موضوع را در جلساتی که برای افراد مسلمان ذیصلاحیت با تشخیص خود مطرح نمایند. در صورت لزوم یکی از اعضاء مکتب از طرف هیئت اجراییه به نقاط لازم اعزام شده و پس از بازگشت گزارش خود را به هیئت اجراییه مکتب تسلیم مینماید. هئیت اجراییه مسئول اجرا و نظارت این طرح و خواستن گزارش از افراد دیگر میباشند.
در قسمت بعد گزارش سال گذشته مطرح گردید. راجع به مسائل مالی سئوال شد که آیا آمریکا درآمد و خرج جداگانه دارد یا نه؟ جواب داده شد که تا به حال چنین حساب جداگانهای نداشتهایم و از حالا به بعد باید هم برای آمریکا و هم برای اروپا حساب دخل و خرج جداگانه نگهداری شود.
درباره عضوگیری سئوال شد که در طی سال گذشته آیا عضو جدید به مکتب اضافه شده است یا نه؟ جواب این بود که کارهایی شده و افرادی امتحان خود را دادهاند و قبول شدهاند و بعضی هم رد گردیدهاند اما کسانی که قبول شدهاند چون هنوز روشن نبود که نحوه تشکیلات چگونه باید باشد از آنها دعوت نشده است و تمام اطلاعات در اختیار دبیر تشکیلات قرار خواهد گرفت.
در مورد انتشارات توضیح داده شد که افراد در طی سال گذشته از نظر مطالب و مقالات همکاری زیادی ننمودهاند و خوبست که در طی سالهای بعد جزو برنامه خود قرار دهند.
در مورد کمیته روابط خارجی نیز توضیحاتی دادهاند که مشکلاتی نیز داشته و دارند و بیش از همه همکاری برادران دیگر است با بانک خبر و توزیع مطالب در سطح انجمنها و گروههای اسلامی سایر کشورها.
*نهضت آزادی ایران.
خصوصی ـ برای انتشار نیست
۱۵/۱/۷۵ ـ ۲۵ دیماه ۱۳۵۳
موضوع: اطلاعیه تشکیل نشست فوقالعاده ـ پیشنهادات
برادر نهضتی، بعد از سلام:
الف ـ تشکیل نشست:
به طوری که میدانید قرار بر این بود که ما نشست سالیانه خود را در طی کنگره ام ـ اس ـ ا ـ (MSA) و به موازات آن برگزار نمائیم. اما بنا به دلایلی این امر به آن صورت که انتظار میرفت انجام نشد. از طرف دیگر ما هماکنون با مسائل بسیاری روبرو هستیم که بررسی آنها و اتخاذ روشهای مناسب ضروری است. بهطوری که گردهمآئی ما را اجتنابناپذیر میسازد. تأخیر در این گردهمآئی باعث خواهد شد که براساس احتیاجات ضروری، تصمیماتی گرفته شود که امکاناً و احتمالاً برای همهی اعضاء روشن نباشد و بالنتیجه از پشتیبانی و تأیید همهجانبه کلیه برادران برخوردار نگردد.
لذا پیشنهاد میشود که در روزهای شنبه و یکشنبه پانزدهم و شانزدهم فوریه در شهر سنتلوئیس میسوری ـ نشست فوقالعاده خود را برگزار نمائیم. در صورتی این نظر مورد قبول واقع گردد، اعضای شرکتکننده باید برنامه حرکت خود را طوری تنظیم کنند که ما بتوانیم کار خود را از ساعت ۸ صبح روز شنبه شروع کنیم (احوط آنست که شب جمعه را در محل نشست باشیم تا روز بعد کارمان را شروع کنیم). در گذشته ما همیشه به علت ضیق وقت (نشست به موازات کنگره ـ ام ـ اس ـ ا) نتوانستهایم مسائل را به درستی و عمیقاً مورد بررسی و تحلیل قرار داده و خطمشیهای خود را متناسب با آن اتخاذ نمائیم. امیدواریم که در این نشست بتوانیم بهرهبرداری بیشتر و بهتری بنمائیم.
ب ـ دعوت از اعضای جدید:
در گذشته رویه ما بر آن بوده است که افرادی را که صلاحیت آنان به تصویب معرف و تأیید دبیر رسیده باشد، در اولین جلسه نشست مطرح و پس از تصویب نشست از آنها دعوت به عمل میآمده است. در جریان عمل ما به اشکالاتی برخورد کردهایم که برای رفع این اشکالات پیشنهاد زیر تقدیم میگردد.
پیشنهاد: کمیته عضویت ـ به انتخاب دبیر کمیتهای مرکب از سه نفر از اعضای نهضت تعیین میشوند. پیشنهاد رسیده برای عضویت افراد جدید توسط دبیر به کمیته مزبور ارجاع میگردد. پس از برری و تصویب عضویت اعضاء، مراتب به دبیر ابلاغ خواهد شد. دعوت این افراد به نشست سالیانه تنها پس از تصویب این کمیته خواهد بود. این کمیته تا وقتی که نشست سالیانه ترتیب دیگری اتخاذ نماید به کار خود ادامه میدهد.
لطفاً نظرات خود را به صورت موافق یا مخالف اطلاع دهید.
ج ـ برنامه نشست:
۱ـ گسترش سازمانی: اولین و اساسیترین مسئلهای که در برابر ما قرار دارد، توسعه شبکههای سازمانی و دعوت افراد جدید به عضویت میباشد. در طی یکی دو سال اخیر، تحت تأثیر عوامل چندی، رشد قابل ملاحظهای در بین جوانان مسلمان مشهود است و روزبروز میزان علائق این افراد به یک کار مشترک سیاسی اجتماعی افزون میگردد. در بعضی از حوزهها افراد به فعالیتهای خودبهخودی و گاه به هم نامربوط و غیرهماهنگ دست میزنند. این فعالیتها از یک طرف امیدبخش و نماینده و نشاندهنده رشد اصیل اجتماعی ـ سیاسی آنهاست. اما از جانب دیگر اگر به صورت منطقی به هم مربوط نشوند و هماهنگ با هم اجرا نگردند، ایجاد مشکلاتی خواهند نمود. لذا نشست باید این مسئله را دقیقاً بررسی نماید. ضروری است که هر یک از برادران نظرات خودشان را درباره این موضوع تهیه و تنظیم نمایند تا بتوان با آمادگی قبلی در نشست شرکت کرد.
علاوه بر این به یکی از برادران مأموریت داده میشود تا در اینباره طرح و مسئلهای تهیه نمایند. در صورت امکان ممکن است نسخی از این رساله برای اعضاء ارسال گردد. تا براساس آن در نشست بررسی به عمل آید.
۲ـ کنفدراسیون: کنفدراسیون دانشجویان ایرانی دارای ظرفیت کار سیاسی و دفاعی فراوانی است و به همین دلیل مورد توجه خاص همه گروهها، منجمله عناصر دشمن میباشد.
کنفدراسیون هماکنون دچار تلاطمات و کشمکشهای درونی است. رشد جنبش اصیل اسلامی سیاسی در خارج از کشور، به تبعیت از رشد جنبش در داخل کشور ـ ما را در برابر این سؤال قرار میدهد که وظیفه ما چیست؟ چهکار باید کنیم؟ چه خطمشی را باید اتخاذ کنیم که نهتنها کنفدراسیون را از متلاشیشدن و انحراف حفظ کند بلکه آن را در جهت حرکت اصیل ملی سوق دهد. رویه ما با سایر دستجات سیاسی فعال در کنفدراسیون چگونه باید باشد؟ هماکنون در برخی از ایالات برادران مسلمان ما، تحت تأثیر نیروهای مختلف و عوامل متفاوت، خطمشیهای موسمی و محلی انتخاب کرده و میکنند. این خطمشیها گاه با هم متضاد هستند. فقدان یک خطمشی هماهنگ عمومی در همهجا، نتایج منفی زیادی برای جنبش ما خواهد داشت. در رابطه با این مسئله، از همه برادران درخواست میشود که موضوع را دقیقاً بررسی کنند. به جمعآوری اطلاعات لازم بپردازند. و متناسباً درباره خطمشیهای احتمالی آینده فکر کنند و نظرات خود را تنظیم نمایند. علاوه بر این به یکی از برادران مأموریت داده میشود که با بررسی مسئله، نظرات و خطمشیهای پیشهادی خود را تنظیم و جهت بحث در نشست آماده نماید. کوشش خواهد شد که این رساله را نیز قبل از نشست برای همه اعضاء بفرستیم.
دـ برگزاری سمینار سیاسی ـ اجتماعی:
پیشنهادی رسیده است که به ابتکار و پیشقدمی نهضت، سمیناری با شرکت افراد فعال (از اعضا و از علاقمندان) به شرح زیر تشکیل گردد:
۱ـ سمینار محدود ـ نیمهمخفی خواهد بود. تنها کسانی شرکت میکنند که قبلاً صلاحیت آنان تصویب بشود، و از آنها دعوت بهعمل آید.
۲ـ برنامه سمینار «بررسی اوضاع و احوال سیاسی ایران» در دو قسمت میباشد:
اول ـ داخل کشور شامل:
ـ بررسی وضع رژیم
ـ بررسی جنبش و نیروهای وابسته بدان
ـ بررسی جنبش دانشجوئی
ـ بررسی جنبش روحانیت
ـ بررسی جنبش کارگری ـ دهقانی
ـ برری جهاد مسلحانه
دوم ـ خارج از کشور:
ـ بررسی جنبش دانشجوئی
ـ بررسی سازمانهای سیاسی
ـ بررسی وظائف دفاعی
ـ بررسی برنامههای کمک به جنبش داخل، شامل کمکهای مالی ـ تئوریک. (روانی ـ تبلیغاتی و غیره)
سوم ـ خطمشیها ـ مصوبات ـ قطعنامهها.
۳ـ برای هریک از موضوعات بالا ممکن است به یکی از افراد شرکتکننده مأموریت داده شود که رسالهای تهیه نموده و حداکثر در نیمساعت آن را معرفی نماید.
۴ـ سمینار به نام «نهضت» نخواهد بود. اما اعضای وابسته و پیوسته آن را هدایت و اداره خواهند کرد.
۵ـ تاریخ تقریبی و احتمالی سمینار بالا در ماه مارس خواهد بود. نحوه اجرای سمینار بعداً مطرح میگردد.
۶ ـ برگزاری سمینار، در جهت تحقق خطمشیهای بالا مربوط به بندهای ۱ و ۲ از قسمت ج نقش کمککنندهای خواهد داشت.
با توجه به مراتب بالا ضروری است که:
اول: نظرات انتقادی ـ تکمیلی خودتان را هم درباره سمینار و هم در نحوه چگونگی اجرای آن اطلاع دهید.
دوم: در صورتی که حوزهی فعالیتهای خود افرادی را میشناسید که صلاحیت و شایستگی شرکت در این سمینار را دارند و ظرفیت فعالیتهای بیشتری را دارند اسامی آنها را تهیه کرده و ارسال دارید.
سوم: استماع گزارش دبیر: شامل فعالیت گذشته (مالی ـ سازمانی ـ تبلیغاتی ـ دفاعی).
در انتظار دریافت نظرات شما.
به امید موفقیت
کمال*
۱۵/۱/۷۵ ـ ۲۵ دیماه ۱۳۵۳
*دکتر ابراهیم یزدی
دورن سازمانی ۲۰
صورت جلسه نشست فوقالعاده شورای مرکزی نهضت آزادی (آمریکا)
فوریه ۱۹۷۵ بهمن ۱۳۵۳
جلسه اول درباره دستور بحث نشست مذاکره شد. موضوعات زیر تصویب شد:
۱- گزارش فعالیتها.
۲- طرح سئوالات و انتقادات
۳- گسترش سازمان: الف: فردگیری
ب: روابط درونی
ج: آموزش مبارزات مخفی
۴- بررسی وضع انجمنهای اسلامی دانشجویان، تشکیل سمینارها
۵- موضع در برابر کنفدراسیون
۶- مسئله فیلینک
۷- خطمشی پیام مجاهد
۸- بحث درباره ارگان مکتب
۹- انتقاد و انتقاد از خود
۱۰- تعلیمات حرفهای فردی
۱۱- معرفی افراد جدید
۱۲- موضعگیریهای سیاسی در موارد مختلف و مسائل بینالمللی
۱۳- جمعآوری وارسال دارو به لبنان
۱۴- کمیسیون ارتباطات بینالمللی
۱۵- تشکیل سمینارها
بسمه تعالی
مشروح مذاکرات جلسه دوم با حضور شش نفر.
طرح کلی که شب گذشته تهیه شده بود تصویب گردید. و بر آن مبنا برنامه نشست شروع گردید.
۱- گزارش فعالیتهای گذشته توسط دبیر مکتب. علاوه بر گزارشات درباره روابط با موسوی نیز توضیحاتی داده شد. پیشنهاد شد که دبیر مکتب قسمتهایی از گزارش را تنظیم و به عنوان مطلب و خوراک حوزهها در اختیار افراد قرار گیرد تا به بالا بردن بینشی سیاسی کمک نماید.
این پیشنهاد به اتفاق آراء به تصویب رسید.
۲- طرح سئوالات و انتقادات ـ بحث درباره ارگان مکتب ـ انتقاد و انتقاد از خود (بررسی وضع مستعان و منعم) سئوال شد آیا گزارش مربوط به کار خود دبیر بود یا گزارش مربوط به همه مسئولین بوده است و دبیر با همه مسئولین تماس داشته است یا نه. تذکر داده شد که گزارش مربوط به همه فعالیتها بوده است.
سئوال شد که چرا در مورد قصوری که از بعضی از مسئولین شده بود توضیح بیشتر داده نشد. شاید بهتر بود که تذکر داده میشد. توضیح داده شد که قصور در مورد تهیه اخبار و بریده روزنامهها خیلی مهم بوده ولی شاید علت هم نخواستن مسئولیت بوده است.
سئوال شد که آیا ارگان مکتب، هئیت تحریریهای از نظر سبک و سنگین کردن مطالب وغیره دارد و ترتیب این کار داده شده است یانه. جواب داده شد که در این مورد فکر نشده ولی به علت پراکندگی افراد این امکان وجود نداشته که بتوانیم یک عده افراد با بینش سیاسی یکنواخت تربیت کنیم. بنابراین به تراکم بیشتر نیروهای موجود احتیاج داریم.
درباره توزیع روزنامه گفته شد که باید بیشتر کار بکنیم. تعداد تیراژ بالا رود و هر کس، از هرکجا میتواند، آدرس جمع نماید. زیرا احتیاج هست که هرچه بیشتر توزیع گردد. فرد فرد افراد مکتب سعی کنند که چه از نظر محلی و چه خارجی تا آنجا که ممکن است اسم و آدرس صحیح افراد فارسی زبان را جمعآوری و به آدرس روابط بینالمللی بفرستد.
سئوال شد که توزیع ارگان در ایران چگونه است. توضیح داده شد که به شکل محدود و بیشتر در حد اطلاع به افراد مکتب در داخل است و احساس میشود که احتیاج نیست که بهطور وسیع در داخل پخش گردد.
سئوال شد که در سابق در اروپا یک دفتر سیاسی وجود داشته آیا وجود دارد یا نه و آیا در مورد نشریه داخلی سیاسی میتواند همان دفتر کار کند یا نه. جواب داده شد که آن دفتر بوده ولی اکنون وجود ندارد.
به عنوان جمعبندی دبیر توضیح داد که همه افراد آگاهانه باید سعی کنند که در مورد جمعآوری آدرسها اقدام نمایند و از سازمانهای همگام استفاده کنیم. مثل انجمن اسلامی که میتواند سرپوش خوبی باشد.
در مورد اشتراک مطالب ارگان مکتب با سایر نشریات و راه جلوگیری از آن سئوال شد. جواب این بود که چون منابع خبری یکی است این مشکل را نمیتوان رفع نمود و البته با طرحی که تهیه شده خبرنامه تبدیل به مجله سیاسی علمی خواهد شد.
پیشنهاد شد که در مورد افراد مسئول مطالعه روزنامهها و تهیه بریده آنها تجدیدنظر شود و دبیر موافقت نمود.
پیشنهاد شد که از نظر انتشار مطالب و اخبار سعی شود حتیالامکان یکنواخت گردد.
پیشنهاد شد که یکی از برادران با سازمان I.M.A Islamic Medical Association = تماس گرفته شود و اسم و آدرس تمام اطباء ایرانی را بگیرند.
در مورد انتقاد از خود یکی از برادران گفت هنگامی که از ایشان برای همکاری دعوت شد دیدم که مقداری از آن شرائط در مورد من صدق نمیکند. برای توضیح در این مورد قسمتی از اساسنامه که مربوط به وظائف اعضاء بود خوانده شد.
یکی دیگر از برادران انتقاد نمود که در مورد کارهای سازمانی باید توجه داشته باشیم که کارهای شخصی و خصوصی مانع کارهای سازمانی نشود. در مورد انتقادات کلی یکی از برادران گفت که در بین ما باید دیسیپلین نظامی وجود داشته باشد نه دیسیپلین اداری. دیگر اینکه احتیاج مبرم به تعلیمات کار مخفی است که باید رفع گردد.
پیشنهاد شد که بعضی از کارهای تکنیکی را شاید بتوانیم به افرادی که در فاصله دورتری هستند بدهیم و پیدا کردن راه حل برای تقسیم کارها توجه به دردها و احتیاجات خصوصی افراد از طرف رهبری و توجه به عوامل روانی در فعالیتی و روابط درون سازمانی توجه به مسائل اقتصادی در کارها و هدر ندادن قدرتهای مالی حتیالامکان.
باید توجه به برنامهریزی دقیق قبل از هرکاری داشته باشیم تا راندمان کارها بیشتر و بهتر باشد.
در مورد مستعان توضیح داده شد که وی کارهایی که در نشست انجمن داد که باعث شد بسیاری از مطالبی که نباید در بین افراد گفته شود، گفته شده، واین کارها همه برخلاف مقررات امنیتی و تشکیلاتی بود بنابراین در این نشست از ایشان دعوت نشد تا درباره ایشان بحث و تصمیم گرفته شود. دبیر مکتب گزارشی را که درباره جریانات قبل از نشیست اتفاق افتاده بود تهیه نموده بود قرائت نمود.
یکی از برادران درباره مشکلات روانی و مالی و جسمی و روحی مستعان در چند ماه قبل از نشست اشاره نمود و گفت مقداری از مشکلات به وجود آمده توسط وی تا اندازهای تا بحال رفع شده است.
یکی از برادران گفت که کارهای مستعان لطماتی به ما زده است که هنوز زود بود که در بین ما این موضوع بحث شود. و بهتر است که در کارهای تشکیلاتی کمتر گذشت داتشه باشیم زیرا لطمه میزند.
در جریانات اخیر که موسوی در کالیفرنیا سخنرانی کرده است مستعان تحت تأثیر او قرار گرفته و مثل کسی که تا آن زمان هیچ مطالعهای نکرده بوده است همه را پذیرفته است. نکته دیگری که از دبیر تشکیلات شنیده شده مقداری پول به نام انجمن جمعآوری کرده است. یک نکته دیگر اینکه باید توجه داشته باشیم اگر به کلی روابطمان را با او قطع کنیم یک قطب و ضدیت برای کل جنبش ایجاد کردهایم. و باید سعی کنیم که بین افراد کالیفرنیا که دور هم جمع شدهاند و این جنجال را به پا کردهاند تفرقه بیندازیم.
یکی از برادران گفت که در بعد از این مسافرتها کاملاً محسوس است مستعان عوض شده است. نظرش در مورد موسوی و علیرضا به کلی عوض شده است. و حالا باید پیشنهادات خود را درباره راه حل و نحوه برخورد ما با مستعان چه باشد.
پیشنهاد شد که ما نباید از خطاهایی که کرده است بگذریم ولی باید او را در همین حال دوستانهای که داریم نگه داریم و بعد ببینیم که بعداً چه تغییراتی در او به وجود خواهد آمد. نظر دیگری این بود که در مورد قسمت آخر باید فکر کنیم که اگر به او هیچ کاری ندهیم و او هیچ کاری نداشته باشد،چون نیرو و انرژی زیادی دارد و درآمدی هم ندارد بنابراین بهتر است که مسئولیت نهضتی به او ندهیم ولی از انجمن به عنوان مبلغ از او استفاده کنیم. و این پینشهاد تکمیلی تایید شد. یکی دیگر از برادران گفت که اشکال این پیشنهاد این است که کسی را که هنوز کاملاً عوض نشده و دوباره افکار انحرافی دارد به میان افراد تازه وارد انجمن بیاندازیم و این صحیح نیست. در مورد ازدواجش هم اما وجود دارد، چون طرف ناشناخته است.
پیشنهاد تکمیلی این بود که مستعان باید در محلی باشد که قابل کنترل باشد و بتوایم کنترلش کنیم بهتر است، بهترین راه این است، که کارهای چاپی را به عهده او بگذاریم تا وقتش را هم زیاد بگیرد. در مورد نهضت هم اگر تصمیم گرفته شود که مکتب وضعش درستتر شود هنگامی که از او دعوت میکنیم مثل سابق به او ندهیم. یکی از برادران گفت باید دو شرط را در نظر بگیریم. اولاً او باید ازدواج کند و شرط دوم این است که بعد از ازدواج باید مدتی خودش و زنش تحت کنترل باشند و به آنها اطمینان پیدا کنیم و کار کردن او در چاپخانه باید وقتی باشد که تکلیف چاپخانه معین شده باشد و در شرایط فعلی که چاپخانه متعلق به انجمن است صلاح نیست.
این پیشنهاد تکمیلی از طرف پیشنهادکننده قبلی قبول شد.
برادر پیشنهاددهنده گفت برای این پیشنهاد ضامن اجرا میخواهد و خود ایشان و یک نفر دیگر مامور کنترل و تماس با او باشد. این پیشنهاد تصویب شد و بحث راجع به مستعان ختم گردید.
در مورد منعم دبیر توضیحاتی داده و پیشنهاد نمود که به هیچ وجه صلاح نیست از او دعوت شود به مکتب و با توضیحاتی که داده شد این موضوع به تصویب رسید.
۳- شکل سازمانی و برنامهها ـ گسترش سازمان: الف ـ فردگیری؛ ب ـ روابط درونی؛ ج ـ تعلیمات مبارزه مخفی. از نظر سازمانی سه نوع تشکیلات وجود دارد یکی آنکه در اساسنامه پیشبینی شده است و اعضاء شورا را انتخاب میکنند و شورا هیئت اجراییه را. نوع دوم هرمی است که هر سه نفر یک رابط یا مسئول دارند و مسئولین فقط با یک نفر در تماس هستند. نوع سوم گروههای مستقل سه تا پنج نفری است که تیم میخوانند. پس از بررسی کامل راههای مختلف که مسئله مدیریت سازمانی مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به تراکم فعالیتها افراد باید در یکجا متمرکز شوند تا به تدریج فعالیتها و وظایف تقسیم و تعلیمات لازم دیده شود.
روابط بینالمللی و امور دفاعی به کمیتههای قبلی باید اضافه شود. در مورد کمیتهها و وظایف آنها توضیحاتی داده شد. پیشنهاد شد که برنامه کمپ برای مدت یک هفته یا دو هفته در هر شش ماه داشته باشیم برای تعلیمات امنیتی و غیره و این پیشنهاد به این شکل تکمیل شد که در اولین فرصت یک برنامه یک هفتهای برای مقدمات تعلیمات امنیتی داشته باشیم.
پیشنهاد آخر این بود که در طی یک ماه و نیم آینده هر چند نفر که میتوانند به مقر فرماندهی بروند و تعلیمات ببینند و بعد این تعلیمات را به مناطق دیگر ببرند. یکی از برادران مسئول تنظیم زمان آن شد. این پیشنهاد تصویب شد.
یک پیشنهاد درباره عضوگیری آمد به این شکل که تمام افراد نظریات خود را درباره مقاله عضوگیری بنویسند تا آن مقاله تکمیل گردد. در مورد افرادی که میخواهند معرفی کنند باید به دبیر اطلاع دهند و ترتیب کار را بدهند.
۴- بحث درباره انجمن ـ یکی از برادران گفت در داخل کادر هئیت دبیران انجمن باید ترتیبی داده شود که دبیر ارتباطات تمام مکاتبات را انجام دهد. در مورد سیمنارها نیز توضیحاتی داده شد. یکی از برادران درباره موسوی توضیح خواست و گفت باید در مورد کشاندن انجمن به مسائل سیاسی که فشار زیادی میآید باید تصمیم بگیریم و نکته دیگر امور دفاعی انجمن اصلاً ندارد و باید در این مورد نیز بحث کنیم.
یکی از برادران نظر داد که انجمن باید انجمن باشد و مسائل سیاسی را باید جدا نمود. در مورد کارها توضیح داده شد که درست است که دیسیپلین نظامی لازم است ولی به افراد و شخصیت آنها نیز احترام گذاشته شود.
یکی از برادران گفت که با وجودی که چهار نفر از افراد هئیت دبیران عضو مکتب هستند ولی هیچ جنبه رهبری در کار انجمن ندارند و تلفیق کارهای علنی و مخفی مراعات نمیشود. در مورد مسائل سیاسی نظر داده شد که اگر مکتب کارش را توسعه دهد این اشکال رفع میگردد. در مورد چاپخانه توضیح داده شد که باید در نظر داشته باشیم بخاطر مسائل مکتب ایجاد شده و باید مجدداً در طی یک دوره تحویل در اختیار مکتب درآید.
یکی از برادران گفت که ترس از وضع کلی افراد انجمن است که افراد با فعالیتهایی که میکنند وقتی صرف درس خواندن نمیکنند و کارها روی برنامه نیست و وقت خیلی تلف میکنند. یکی از برادران پیشنهاد کرد که انجمن باید یک مقدار کارهای سیاسی بکند. قرار بر این شد که مسائل نیز برنامهریزی برادر عمر با کمک سایر برادران مقالهای درباره برنامهریزی برای نشریه داخلی تهیه نماید.
یکی از برادران گفت که در مورد مسائل سیاسی باید ببینیم آنها که به فشارهایی که به انجمن از جانب چه کسانی است و چه مقدار آنها طبیعی است و چه مقدار مصنوعی و از جانب چه کسانی است. در مورد توجه اعلامیهها و غیره از نظر زبان بیان ترجمهها و به مراجعی که میفرستیم در نظر بگیریم. نامهای که از اروپا آمده و اعلامیههای دیگر را فرستادهاند کار بسیار غلطی است و باید به آنها تذکر داده شود. زیرا نامهها کنترل خواهند شد.
در مورد مسائل دفاعی توضیح داده شد که مثل دفاع از دکتر شریعتی که اعلامیهای از طرف عدهای از شاگردان دکتر شریعتی تهیه و توزیع گردید باید برنامههای دفاعی با راهنمایی مکتب و به دست افراد انجمن ولی بدون نام انجمن انجام شود.
توضیح داده شد که منظور از مسائل دفاعی صدور اعلامیهها است و برنامه گذاشتن در سمینارها.
یکی از برادران گفت صدور اعلامیه کار توضیحی سیاسی است و انجمن نباید این کار را بکند ولی در مورد سمینارها تایید میشود که دفاع واقعی از دکتر شریعتی همان است که در سمینارها و نشر کتابها از افکار و عقاید دکتر شریعتی دفاع شود. پیشنهاد شد که تا زمانی که مکتب نتوانسته این کار را انجام دهد باید کار توضیحی در سطح کلی انجام شود.
در مورد چاپخانه بحث شد. توضیحاتی داده شد در مورد انتقال به فیلینک قرار شد تا یکی دو ماه وضع به همین منوال ادامه داشته باشد. بعد هیئت دبیران نامه بنویسد و به اطلاع حوزهها برساند که یکی از برادران پیشنهاد نموده است که چاپخانه را بخرد و هئیت دبیران آن را به رفراندم میگذارد و پس از تصویب حوزهها و افراد فعال هئیت دبیران تصمیم میگیرد که به فرد نفروشد بلکه چاپخانه را مجددا به فیلینک خواهد فروخت. و میتوانیم این جریانات را تا قبل از نشست آینده تمام کنیم. شاید هم بهتر باشد که چاپخانه اول به دفتر پخش فروخته شود و بعد دفتر پخش کلاً در اختیار فیلینک قرار گیرد.
در مورد فیلینک توضیحاتی داده شد که آماده شده است که اموالی را به اختیار بگیرد و به کار شروع بکند و یک مهلت یکساله برای کار آزمایشی به فیلینک دادهاند. سئوالاتی شد و توضیح داده شد.
در مورد کنفدراسیون توضیحاتی داده شد. در داخل کنفدراسیون بزرگترین گروهها یکی طرفداران مائو هستند که مخالف جنگ چریکی و موافق کار تودهای در سطح دهات هستند. گروه دیگر جبههای هستند و ظاهراً طرفدار جبهه ملی دوماند. اینها مارکسیست طرفدار جنگ چریکی و چریکهای فدایی خلق هستند. گروه دیگری هستند به نام خط راست (گروه اول خود چند دسته هستند) به گروه طوفانیها و کادرها که در آمریکا کماند ولی در اروپا دو سوم کنفدراسیون را تشکیل میدهند. اینها درست آنچه را که چین دیکته میکند تبلیغ میکنند بخصوص در مورد سیاست خارجی چنین و رسماً مخالف جنگ چریکی هستند. یک گروه مسلمان هم در کنفدراسیون هستند مثل شیکاگو که رهبرشان علی جمالی است که اول با مائوئیستها بود و بعد به طرف چریکها رفته است. در جاهای دیگر زیاد متشکل نیستند. موضعگیری شدید مخالف انجمن داشتند و شایعهسازی زیاد میکنند ـ افراد از نظر روحی چهار نوعاند: هوچیها، صمیمی و چپی، دولتیها، سازمانهای وابسته چپی جهانی. سیاست آنها در برخورد با انجمن عبارتست از:
اول از راه مسالمتآمز و دوستانه دعوت به همکاری با انجمنها طرف میشوند، دوم فرستادن گروه ضربتی در داخل انجمنها و محاصره افراد ضعیف و غیره، سوم ایجاد موج سیاسی است با بحث در داخل جلسات عمومی انجمن ایجاد جو مساعد و شعار دادن و در نتیجه جدا کردن افراد به عنوان اینکه انجمنها مرتجع هستند. چهارم ایجاد انجمنهای اسلامی مشابه انجمن اسلامی به عنوان سازمانهای موازی که جای انجمن اسلامی را بگیرند. تذکر داده شد که باید همه اعضاء از مسافرتها و چیزهایی که میبینند گزارش تهیه نموده و به دبیر بفرستند.
قرار شد که برادری که مسئول تهیه گزارش بود گزارش مربوط به کنفدراسیون را تهیه و با برادر دیگر تماس بگیرد و ایشان نیز مطالب خود را تنظیم نماید تا به صورت یک نشریه داخلی تنظیم شود.
تنها برنامهای که در مقابل کنفدراسیون میتوانیم داشته باشیم این است که اطلاعات جمعآوری کنیم و نشریهای تهیه کنیم و دیگر اینکه باید نیروهای سیاسی را بسیج کنیم و متشکل تا بتوانیم در کنفدراسیون کاری بکنیم. کسانی را تشویق به شرکت در کنفدراسیون کنیم که برای جمعآوری خبر خوبند. یک نفر باید مسئول باشد که نشریات مارکسیستی را مطالعه کند و کند و کاو و یک گزارش تهیه نماید تا همه در جریان قرار بگیرند. همه افراد تمام نشریات مارکسیستی را جمعآوری نماید.
دولت عین همین برنامهها را برای ما دارد. علاوه بر آنها اولاً عالم میفرستد و مسجد میسازد ـ نمونه نبوی ـ دوم عدهای از محصلین که اخیراً از ایران میآیند ضدشریعتی هستند طرفدار تشیع صفوی؛ کار اینها شوراندن افراد متحجر و قدیمی است. سوم تفرقه بین شیعه و سنی میاندازد، مثل حامد الگار در کالیفرنیا ـ دیگر ترساندن است که احتمالاً هنوز ممکن است عمل شود.
پیشنهاد شد که هئیت دبیران نامهای به M.S.A بنویسند و شرحی از ابتدای M.S.A بدهند که چگونه ایرانیان در تاسیس نقش داشتهاند و تاسیس گروه PSG حرکتی به عنوان مخالف M.S.I نیست و توضیح داده شود که در جریانات اخیر گروه فارسی زبان دخالتی ندارد و دست دولتیها و نبوی و خراسانی و غیره را باز کنند. مجله اسلامیک اَفر Islamic Affair که معلوم نیست از طرف چه کسانی است که تشیع را تبلیغ میکنند.
در مورد سمینارها سئوال شد که آیا از نظر امنیتی اشکال وجود ندارد؟ سئوال بعد این بود چه کسانی دعوت میشوند. آیا قبلاً تعیین شدهاند یا نه؟ نکته دیگر اینکه کمپ (اردو) مقدم بر سمینار است. سئوال بعد این بود که چه برنامهای را میخواهیم پیاده کنیم.
توضیح داده شد که سمینار نیمه مخفی و محدود خواهد بود و افراد از اعضاء و علاقمندان دعوت خواهند شد. تناقض با اردو ندارند ولی از نظر زمانی باید در نظر گرفت.
در مورد جریان موسوی شرح مفصلی درباره جریانات قبل از نشست و نامههایی که رد و بدل شده بود داده شد. صورتمجلس مذاکرات یکی از برادران با موسوی قرائت شد.
جلسه در ساعت پنج بعدازظهر روز یکشنبه به کار خود پایان داد.
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ایمانی، بعد از سلام، طرح زیر توسط یکی از برادران برای بررسی در نشست تهیه شده است. لطفاً آن را مطالعه کرده و نظرات خودتان را تنظیم کنید تا در گردهمایی آینده مورد بحث قرار گیرد. با تشکر، کمال*
۱۵/۲/۱۹۷۵ ـ ۲۶ بهمن ۱۳۵۳
طرح توسعه کار سازمانی نهضت
پیروزی و بقای هر جنبشی منوط به رشد کیفی و کمی آنست. چون نهضت آزادی نیز مستثنای از این قاعده نیست ضروری است از سه جهت: (۱) نیروی انسانی (۲) بینش سیاسی (۳) فعالیت سیاسی دست به توسعه آن زد. منظور از این مختصر، ارائه خطوطی (فهرستوار) برای توسعه نیروی انسانی یا فردگیری میباشد.
به دلایل: (۱) بالارفتن مسئولیت نهضت به جهت رشد آن. (۲) ازدیاد و تشدید مخالفت و دسایس دشمن برای از میان بردن نهضت. (۳) مسئولیت نسبت به نهضت در ایران و گذشته درخشانش ضروری است اعضای نهضت همچنان که سنت آن در ایران بوده است، درنهایت شایستگی انتخاب شوند. از اینرو لازم است که برادران مسائل زیر را که در این مختصر فهرستوار بیان گردیده است به دقت مطالعه کرده و به دقت به کار برند. در این نوشته چنین فرض شده است که افراد نهضت خود به تمام اصول زیر آشنائی دارند. چنین فرض با شرایط نهضت در آمریکا، تطبیق کلی با واقعیت ندارد (بهخصوص از جهت آشنائی تئوریک). در نتیجه باید گفته شود که در مرحله اول برادران خود باید به «خودسازی بپردازند» در غیر اینصورت اصول زیر جبراً به عدم موفقیت خواهد انجامید.
فردگیری:
۱ـ مرحله اول آشنائی با برادران مسلمان از طریق مجامع دانشجوئی یا هر مجمع عمومی دیگر است. افراد مسلمان در این مجامع شناخته شده و با برادران آشنا خواهند شد.
۲ـ مرحله بعدی محدود کردن مشاهده بر افرادی است که شایستگی بیشتری از خود نشان دادهاند. چنین مشاهدهای باز در محیط انجمنهای اسلامی و دانشجوئی صورت خواهد پذیرفت تا سه صفت زیر در آنان بررسی گردد. (۱) صمیمیت و صداقت. (۲) حقطلبی. (۳) فداکاری.
لازم است دقت بسیار بهکار رود تا ظاهر فریبنده بعضی و یا کلام گیرای آنان باعث اشتباه در مشاهده نشود. مثلاً برای فهمیدن صمیمیت و فداکاری فردی در یک پیکنیک باید دید که او داوطلبانه دست به جمعآوری ظروف و تمیزکردن و شستن اشیاء میپردازد یا در فکر شانهخالی کردن از زیر کار است. برای درک حقطلبی او باید دید که نسبت به عمل یا حرف نادرستی حساسیت نشان میدهد یا خیر. از حرف حق و یا از مظلوم دفاع میکند یا نه. این مرحله مهمترین مراحل است چه اشتباه در آن باعث اتلاف وقت و یا صدمه به نهضت میشود.
۳ـ مرحله سوم برقراری دوستی نزدیکتر و دیدار منظم فرد انتخابشده بهطور خصوصی است. این دیدارها میتواند حتی در قالب دید و بازدیدهای تفریحی مثل دوره شطرنج و یا والیبال باشد.
در این مرحله بدون آنکه فرد متوجه شود مسائل سیاسی با او در میان گذاشته میشود و رفتهرفته این سؤال مطرح شود که «چه باید کرد؟» پس از آن حتی ممکن است خود او تشکیل گروهی سیاسی را پیشنهاد نماید. اگر کسی به چنین درجهای از بینش سیاسی رسید (با داشتن صفات فوق) مسلماً بهترین موقعیت را برای الحاق به نهضت خواهد داشت.
۴ـ از این مرحله به بعد عملاً با یکی از اعضای نهضت سروکار خواهیم داشت که در حال کسب مقداری تجارب و اطلاعات است. در نتیجه این مرحله را میتوان تربیت کلی نام نهاد که از شش ماه تا یکسال به طول خواهد انجامید و شامل مسائل زیر خواهد بود:
الف ـ رشد نیروی تئوریک:
اول ـ قرآن، حدیث و نهجالبلاغه باید بهطور کامل لااقل یکبار مورد قرائت قرار گیرند.
دوم ـ بررسی بینش جهانی اسلام. در این مرحله کتابهای مهندس بازرگان، دکتر شریعتی، آقای مطهری و غیره به موازات بخش اول مطالعه گردد. (لیست ترتیبی آن تهیه خواهد شد).
سوم ـ بررسی تاریخ (و مقداری جغرافیای) ایران و کشورهای اسلامی در دو بخش:
۱ـ بعد از اسلام.
۲ـ دوران معاصر.
باید صورت پذیرد. کتابهائی نظیر «تاریخ اجتماعی ایران در دوره قاجاریه» نوشته عبدالله مستوفی نمونه خوبی برای شناخت تاریخ معاصر است.
چهارم ـ شناخت اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران و کشورهای اسلامی. کتابهائی از قبیل نوشتههای جلال آلاحمد باید خوانده شود. (لیست آنها هم انشاءالله تهیه خواهد شد).
پنجم ـ تحلیل سیاسی مسائل جهانی و ایران که باید از دیدگاه اسلامی و مواضع نهضت مورد بحث قرار گیرد.
ب ـ آشنائی با فعالیتهای سیاسی:
اول ـ کار در نهضت.
دوم ـ برخورد با دیگران.
ج ـ مسائل امنیتی (باید شفاها تعلیم داده شود.)
۵ ـ در مرحله آخر فرد بالا رسماً به نهضت معرفی شده و از آن پس خود به برنامه فردگیری دست میزند و بدین ترتیب نهضت رشد طبیعی خود را ادامه خواهد داد.
* دکتر ابراهیم یزدی
رونوشت ـ کمال
۲۸ فوریه ۷۵ ـ ۱۹ اسفند ۱۳۵۳
گزارش مسئول تدارک برگزاری نشست نهضت آزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر عزیز سلام
پیرو اطلاعیه برادر کمال(۱) نشست فوقالعاده «مکتب»(۲) در تاریخ شنبه و یکشنبه ۸-۹ مارچ در سنت لوئیس برگزار میشود. برای اینکه برنامه پیشبینی شده بدون تاخیر انجام گیرد توصیه میشود که حدالامکان در شب جمعه ۷ مارچ در سنت لوئیس باشید.
محل برای سکونت از شب جمعه رزرو شده است و به شرح زیر است:
Congress Airport INN
۳۴۳۳ N. Limdlorgh BLD
St. Louis, Mo. 63074
با هر وسیلهای که میآیید ساعت رسیدن و چگونگی آن را تلفنی به من اطلاع دهید که ترتیب راهنمایی و حمل و نقل شما به محل داده شود.
شماره تلفن (۳۱۴) ۹۹۴ – ۱۵۷۷
بخواهیم که خداوند در راهی که پیش گرفتهایم توفیق عطا فرماید.
به امید دیدار
الهادی(۳)
۱. دکتر ابراهیم یزدی
۲. نهضت آزادی ایران
۳. دکتر جمشید حقگو
نامه دبیر شورای مرکزی به مسئول تیم انتشارات بینالمللی و دفاعی
بسمه تعالی
۲۸/۴/۷۵ = ۸ اردیبهشت ۱۳۵۴
برادرجان(۱) سلام. موفقیت شما و خانم را آرزو دارم.
۱- متن پیوست را برای اطلاع شما میفرستادم. در تعقیب مذاکرات قبلی و همانطور که صحبت کردیم. امیدوارم که شما مسئولیت تیم را بپذیرید.
۲- در مورد متن، بعد از مطالعه نظرات خود را و آمادگی خودتان را اطلاع دهید.
۳- افرادی را که به نظر شما ظرفیت و آمادیگ کار را در تیم دارند بررسی کرده و بنویسید.
لطفاً تا زمانی که عضویت افراد در تیم تصویب نشده است طرح پیوست را با آنها مطرح نسازید.
۴- پس از آنکه نظرات خودتان را درباره متن و همچنین افراد مورد نظر دارید در مورد چگونگی اجرای طرح صحبت خواهیم کرد. و انشاءالله کلیه اسناد مدارک برای شما ارسال خواهد شد.
در انتظار خبر شما. والسلام
کمال(۲)
۱. دکتر کلود طباطبایی
۲. دکتر ابراهیم یزدی
وظایف تیم انتشارات بینالمللی و دفاعی
(آمریکا)
الف ـ هدف:
۱ـ معرفی مشخصات سیاسی ـ ایدئولوژیک ـ انقلابی جنبش استعماری و ضداستبدادی ملت ما در محافل و سازمانهای بینالمللی:
۲ـ ایجاد آگاهی بینالمللی نسبت به وضع حقوق بشر در ایران و ایجاد زمینه مساعد در جهت اعزام نظّار خارجی برای بازدید زندانهای ایران و زندانیان سیاسی.
ب ـ برنامه:
۱ـ تهیه و نشر یک بولتن خبری به زبان انگلیسی (ایران دفنس)
۲ـ تهیه و انتشار بیانیههای مطبوعاتی ـ Press Release
۳ـ تهیه و ارسال اسناد مربوط به جنایات ضدانسانی رژیم برای سازمانهای بینالمللی
۴ـ جمعآوری آدرسهای بینالمللی در سطوح مختلف زیر:
اول. سازمانها و شخصیتهای اسلامی
دوم. روزنامهها و مجلات معتبر
سوم. مراکز خبرگزاریها
چهارم. سفارتخانههای کشورهای دنیای سوم و اسلامی
پنجم. سازمانهای بینالمللی و ملل متحد
ششم. افراد و شخصیتهای معتبر (نویسندگان، استادان و سناتورها و غیره)
۵ـ شناخت نزدیک افراد و شخصیتها و سازمانها و خبرنگاران ـ ایجاد روابط نزدیک و دوستانه با آنها به شرح زیر:
گروه اول. در سطح سازمانهای اسلامی
گروه دوم. در سطح مطبوعات معتبر ـ پیدا کردن نام خبرنگاران و نویسندگان مقالات مترقی و ایجاد تماس با آنها و دادن اسناد مربوط به ایران
گروه سوم. شخصیتها و افرادی که در فعالیتهای «بشردوستانه» بهخصوص کسانی که در قضیه ویتنام موضعگیریهای مترقی داشتهاند. و ایجاد تماسهای خصوصی ـ نامه ـ تلفن ـ ملاقات و غیره.
۶ ـ تهیه متنهای اعتراضی به رژیم ایران در موارد مقتضی و کوشش برای به امضاء رسانیدن این متنها توسط افراد موردنظر..
۷ـ تهیه پرونده اطلاعاتی ـ پرسشنامههای اطلاعاتی درباره سازمانها و شخصیتهای موردنظر
ج. طرزکار:
۱ـ کمیتهای مرکب از سه نفر تشکیل میگردد.
۲ـ کمیته وظائف خود را به شرح زیر تقسیم مینماید.
اول. تهیه مطالب (ترجمه مطالب از فارسی به انگلیسی یا تهیه مستقیم آنها به انگلیسی)
دوم. اصلاح (Edit) کردن مطالب تهیهشده تا برای زبان انگلیسی اشکال عمده نداشته باشد. این مسئله به لحاظ تأثیرات تبلیغاتی ـ بهخصوص در آمریکا بسیار مهم است. توصیه میشود که از کسانی استفاده شود که زبان مادری آنها انگلیسی است (دوستان امریکا)
سوم. ماشین کردن مطالب تهیه شده توسط یک ماشیننویس حرفهای.
توجه:
۱. طرز ماشین کردن یک مطلب ـ نامه و یا غیره در ایجاد تأثیرات مثبت بسیار مهم است. مطالب تهیهشده را نباید خودمان ولو بلد باشیم تایپ کنیم. باید از ماشینتحریر مناسب و ماشیننویس حرفهای استفاده کرده ولو با دادن حقالتحریر.
۲. برای وظائف بند دوم و سوم ـ لازم است از یک نفر استفاده کرد که هر دو کار را انجام بدهد.
چهارم. صفحهبندی مطالب آماده شده و تحویل آنها برای چاپ.
پنجم. ترتیب چاپ نشریات و اطلاعیهها.
ششم. ترتیب توزیع نشریات و اطلاعیهها.
هفتم. تماسهای مستقیم ـ یک یا چند نفر ازاعضای تیم و یا گروههائی که با تیم همکاری میکنند با افراد و سازمانهای موردنظر تماسهای مستقیم برقرار خواهند نمود.
۳ـ کمیته برای ارتباطات خود یک رابط دارد که در عینحال مسئول «تیم» خواهد بود که برای مکاتبات و ارتباطات درون سازمان یک آدرس پستی مشخص برای خود تعیین میکند.
۴ـ کمیته حساب مخارج و فعالیتهای خود را منظم نگاه داشته و آنها را به دبیرخانه گزارش میدهد.
۵ـ یک نسخه از کلیه آدرسها و هر نوع تغییرات بعدی ـ از کلیه نشریات ـ به دبیرخانه ارسال میگردد.
۶ ـ برای مکاتبات و ارتباطات خارجی، تیم باید یک آدرس پستی تهیه نماید. توصیه میشود که برای تهیه این آدرس از مسلمانان مورد اعتماد غیر ایرانی استفاده شود.
دـ طرزکار تیم:
۱ـ متن و محتوای بولتنهای خبری و اطلاعیههای مطبوعاتی باید متناسب با هدفها باشد و در رابطه با گروههای موردنظر تهیه شوند. به این معنا که:
ـ برای سازمانهای اسلامی لحن نوشتجات حتماً باید اسلامی باشد و مشخصات فکری جنبش را معرفی نماید.
ـ برای سازمانهای بینالمللی لحن مطالب باید براساس حقوق بشر… باشد.
ـ برای مراکز خبری و حقوقی باید مطالب مستند باشد.
۲ـ انتخاب موضوعات و مسائل به یکی از دو طریق زیر صورت میگیرد:
اول. با تعیین و پیشنهاد و دبیرخانه مرکزی و ارسال مطالب و موضوعات.
دوم. با انتخاب و تعین اعضای سه نفری تیم و تأیید دبیرخانه.
والسلام. ۲۸/۴/۷۵ ـ ۸ اردیبهشت ۱۳۵۳
کمال(۱)
* دکتر ابراهیم یزدی
ارگان نهضت آزادی ایران (خارج از کشور) پیام مجاهد
درون سازمانی
۲۳/۷/۱۹۷۵
برادران تیم روابط بینالمللی
لطفا موسسه زیر را به لیست موسسات سیاسی اضافه کنید.
نام موسسه ـ کمیته برای دموکراسی در ایران
هدف ـ افشاگری و پخش اخبار ایران در ایتالیا، تماس با سازمانهای مترقی در ایتالیا، تماس با روزنامهها و چاپ اخبار مربوط به ایران، ترجمه کتابهای انقلابی به زبان ایتالیایی، برگزاری نمایشگاههای روشنگر نقاشی
مدت تاسیس ـ پنج ماه
آدرس ـ
R. C.
C. P. 6007
Roma (PRATI)
ITALIA
دبیرخانه
مذاکرات در کنستانس (۱)
۲۴ و ۲۵ اکتبر ۷۴
دوم و سوم آبانماه ۱۳۵۴
الف: با چهار نفر از اعضای هیئت دبیران جدید اتحادیه در اروپا.
که بهطور جداگانه تنظیم و برای هیئت دبیران امریکا ارسال گردیده است.
ب: با برادر کنستانس (همشهری)(۲) درباره وضع سازمانی نهضت در اروپا بهشرح زیر:
مقدمه
از حدود سه سال قبل، جمعی از برادران فعال در اتحادیه، که ضرورت تشکیل یک سازمان سیاسی را احساس میکردهاند، بهدور هم جمع شده و به بحث و مذاکره میپردازند. چند جلسهای هم تشکیل میدهند که جابر (۲)هم در آنها شرکت داشته است. اما این جلسات که هنوز مراحل ابتدائی خود را طی میکرده است به دو علت متوقف میگردد: اول بدقولیهای فراوان جابر به عنوان مسئول نهضت در اروپا ـ به علت گرفتاریهایش ـ که موجب عصبانیت و ناراحتی فراوان چند نفری از برادران بالا میگردد. و گاهی هم ـ بنابر گله خود این افراد ـ تندخوئیهای برادر جابر موجبات ناراحتی آنها را تشدید مینماید. و دوم آنکه شایعات و سمپاشیها علیه پیام مجاهد و شخص جابر به این مسائل بهطور اساسی دامن میزده است و زده است. بهطوری که بنا بر اظهار برادر کنستانس، امروز در اروپا برخی از دانشجویان نه خبرنامه را دیگر میخوانند و نه پیام مجاهد را. از لحاظ تشکیلاتی ما در وضع بسیار ضعیفی قرار داریم. در طی ارتباطات با برادر همشهری این مسائل در نامهها مورد بحث قرار گرفته بودهاند! واضح بود که ملاقات و بحث حضوری نهایت ضرورت را دارد. در این ملاقات مسائل زیر مورد بحث قرار گرفتند:
الف ـ روابط با موسوی(۳): بعد از یک معرفی اجمالی از سوابق امر و رونوشت نامهها و صورتجلسه مذاکرات قرائت و مطرح گردید و بحث شد.
نتیجه: ۱ـ رابطه و موضع ما در گذشته با موسوی روشن شد.
۲ـ رابطه و موضع ما در حال حاضر، براساس توافقها نیز تشریح گردید. بهطوری که قضیه کاملاً روشن شد و ابهامی باقی نماند.
توضیح: آقای موسوی قبل از ما، در ملاقات با افراد مختلف، منجمله دبیر ارتباطات خارجی اتحادیه گفته بودند که رفع اختلاف شده است و لذا برادر همشهری از این مسئله مطلع بود. اما اینکه آیا محتوی توافقها نیز بیان شده است یا خیر روشن نشد.
ب ـ وظیفه و کار نهضت در خارج چیست؟ نقش نهضت در کادر مبارزات سیاسی ـ در رابطه با ابعاد دیگر مبارزه، بعد ایدئولوژیک و بعد جهاد مسلحانه مطرح و توضیحاتی داده شد. برادر همشهری دقیقاً نمیدانست که نهضت ـ بهخصوص با توجه به فعالیتهای سازمان مجاهدین، چه نقشی خواهد داشت. این سؤال هم مطرح شد که گویا سازمان مجاهدین در اروپا قصد ایجاد شبکههای خود را دارد. در رابطه با این سؤال گفته شد و توضیح داده شد که در چهارچوب سهبعدی بودن یک جنبش انقلابی، و با توجه بدان، فعالیت نهضت در رقابت با مجاهدین نیست و نباید باشد. بلکه مقدمهای است بر آن که باید بدان ختم شود. و اگر هم مجاهدین چنین قصدی (توسعه شبکهها در اروپا) داشته باشند تناقضی با کار نهضت ندارد.
توهم اینکه مجاهدین دست به ایجاد شبکه در اروپا زدهاند گویا ناشی از دریافت برخی از نشریات آنها توسط برخی از افراد اروپا بوده است، قبل از آنکه تکثیر و توزیع گردد.
ج ـ کار سازمانی نهضت در اروپا: با توجه به آنچه که در مقدمه بیان شد در حال حاضر ما هیچگونه سازمانی در اروپا نداریم. آن چند نفری هم که آمادگی داشتند و تمایل، فعلاً نه دیگر آمادگی دارند و نه علاقه. حتی برادر اشتو تکارتی نیز سخت بیعلاقه شده است. تنها چند نفری هنوز علاقه به کار دارند و کار میکنند. اما روابط، روی حسابهای سازمانی نیست. توزیع روزنامه به حساب علائق و دوستیهای فردی انجام میشود. به دنبال اجراهای بالا، برادر همشهری در تماس با برادر اشتوتکارتی یکسری روابطی با افرادی که ـ بنا بر اظهار همشهری ـ از افراد بسیار باارزش اتحادیه هستند، ایجاد مینماید. این تماسها شبکهای ـ سهنفری ـ و بر این اساس است که بالاخره باید در رابطه با وظائف مسلکی و میهنی کاری کرد و راهی جست. و فعلاً بر این محور است که بههیچوجه به دسته و سازمانی وابسته نمیباشند. درصدد بالا بردن بینش و آگاهی سیاسی خود هستند که آموزشهائی در این زمینه دریافت نمایند. برادر همشهری خود را عضو موظف نهضت میداند. اما درباره برادر اشتوتکارت، معتقد است که هنوز او در موضع سابق خود باقیست ولی باید روی او کار کرد. بعد از روشن شدن ذهن برادر اشتوتکارتی و تعیین تکلیف و انتخاب راه، کار روی بقیه افراد راحتتر خواهد بود.
قرار شد برادر همشهری، برادر اشتوتکارتی را در جریان: ۱ـ مسائل مربوط به موسوی و نتایج آن بگذارد. و ذهن او را روشن سازد، ۲ـ وضع نهضت را بهخصوص در رابطه با فعالیت مجاهدین روشن سازد. ۳ـ توضیح بدهد که ایراد داشتن به کار یک فرد نمیتواند و نباید باعث طرد و نفی یک حرکت سیاسی ـ اجتماعی ـ که مورد قبول ماست بشود. ما برای آرمانها کار میکنیم نه برای افراد. اگر افراد در جریان عمل دچار انحراف بشوند باید افراد را رها ساخت نه آرمانها را.
۴ـ جابر قبل از هرگونه تماسی با اشتوتکارت، باید با همشهری تماس بگیرد و سپس با مشورت و موافقت هم تصمیم بگیرند و آن را پیاده کنند.
علاوه بر اینها قرار شد برادر همشهری با کمک و همکاری برادر اشتوتکارتی، برنامه و مسائل آموزشی زیر را با برادرانی که تماس دارند اجرا سازند:
۱ـ تعلیمات امنیتی
۲ـ توضیح و تشریح ابعاد سهگانه جنبشهای انقلابی و نقش یک سازمان سیاسی ـ اسلامی (دو بعدی) در خارج از کشور.
۳ـ شورشگری و ضدشورشگری
۴ـ جنگ اکتبر و مسائل خاورمیانه
۵ـ مارکسیسم و جنبشهای کمونیستی ـ تجارب انقلابی (که باید تهیه شود).
د: از افراد نهضتی چه انتظاری باید داشت؟
۱ـ قبول اهداف و برنامههای نهضت و کوشش در راه تحقق آنها
۲ـ کوشش صادقانه برای آنکه نمونه مجسم و زنده افکار نهضت باشیم.
و بدانیم که نهضتی بودن یک «اسم» که با «عضوشدن در نهضت بوجود بیاید نیست. بلکه «نهضتی» صفتی است که با کوشش مداوم در ما ایجاد میشود. به این عبارت که «نهضتی» باید نمونهای از فداکاری ـ عشق و صفا ـ ازخودگذشتگی ـ خودجوشی ـ اتکالی نبودن ـ با دیگران همکاری کردن ـ خودپا نبودن ـ در هر مبارزهای در صف اول و مقدم جبهه قرار داشتن. مسئولیت قبول کردن و آن را با صداقت و درستی انجام دادن…. باشد.
۳ـ پرهیز از درگیریهای منفی و مخرب با سایر افراد و سازمانها و دستهجات.
۴ـ پرداخت کمکهای مالی تا سرحد امکان به سازمان و حرکت و جنبش.
هـ ـ وضع توزیع نشریات نهضت در اروپا: همانطور که گفته شد نامرتب است. اشکالات زیر مورد توجه قرار گرفت. برادر جابر باید آنها را اصلاح کند.
۱ـ مطالبی که جهت برادر هامبورکی برای چاپ و توزیع میرسند، بدون اقدام میمانند تا وقتی که برادر هامبورکی با برادر جابر تماس بگیرد و کسب تکلیف نماید. از آنجا که این برادر عموماً در برلن میباشد و هفتهای یکبار به هامبورک میآید و از طرف دیگر جابر هم اکثراً در سفر است لذا گاه اتفاق میافتد که این دو برای مدتی یکدیگر را نخواهند دید و یا امکان تماس نخواهند یافت لذا کار به تعویق میافتد. لازم است که برادر جابر به برادر هامبورکی اطلاع دهد که هر نوع مطالبی که از طرف کمال برای او میرسد باید فوراً راهنمائی کمال اقدام نماید و منتظر تأیید بعدی از طرف جابر نباشد.
۲ـ وضع آدرسها نامرتب است. بسیاری از آدرسهای برگشتی به موقع خود از پست خارج نمیشود و گاه چندین شماره به آدرس تغییریافته میرود و برمیگردد. آدرسهای جدید خیلی دیر به لیست فعال اضافه میشود. بعضی از آدرسها تکراری است بهطوری که گاه برای یک فرد دو یا سه نسخه میرود.
۳ـ نیروی انسانی برادران هامبورک (دو تا سه نفر) کافی برای انجام وظائف محوله (چاپ و بستهبندی آماده کردن پاکتها ـ پست کردن ـ تنظیم آدرسها ـ حذف و اضافه کردن آنها و غیره) نمیباشد. با توجه به حجم کارهای چاپی و گرفتاریهای این برادران، ارسال نشریات عموماً به تأخیر میافتند. مثلاً سه نشریه سرودهای انقلابی ـ یادنامه رضا رضائی ـ راز یک بیلیون دلار ـ هر سه در یک پاکت و در یک نوبت برای افراد فرستاده شده است. برخی از نشریات ارسالی برای هامبورک هنوز چاپ و توزیع نشدهاند.
۴ـ رابطه با برادران هامبورک ـ یک رابطه شخصی و فردی است. لذا تعلیمات سیاسی دائم و بالابردن بینش و آگاهی سیاسی انجام نمیگیرد. بیشتر و صرفاً از نیروی بدنی این افراد استفاده میشود و لذا هر آن احتمال دارد که این افراد کار را تعطیل کنند و برنامهها معوق بماند. و این یک نقص بزرگ سازمانی است.
امید است با کمک برادران اروپا این مشکلات حل شوند. مذاکرات بسیار مفید بوده است.
۱. شهری در آلمان غربی
۲. آقای کریم خداپناهی
۳. مرحوم صادق قطبزاده
۴. آقای بنیصدر
اطلاعیه دبیرخانه مرکزی نهضت آزادی
بسمه تعالی
خصوصی. برای انتشار نیست
۲۰/۶/۷۵*
برادر هموطن
دبیرخانه مرکزی نهضت آزادی ایران در خارج از کشور و دفتر پیام مجاهد، مرتب اسناد و اخبار و گزارشات متعددی دریافت مینماید که برخی از آنها را یا نمیتوان در سطح وسیعی انتشار داد و یا قابل انتشار نیستند. اما بههرحال ما احساس میکنیم که ضروری است یاران و اصحاب نهضت و عناصر فعال ملی در خارج از کشور از این مطالب مطلع گردند. لذا بخش اسناد نهضت خواهد کوشید تا این مطالب را بهتدریج برای شما ارسال دارد. و متقابلاً انتظار دارد هرگاه اسناد، مطالب و یا اخباری از ایران و یا از خارج از کشور بدست شما میرسد برای توزیع وسیع و یا توزیع محدود، جهت ما ارسال دارید. از همکاریهای صمیمانه شما تشکر مینمائیم.
برای گسترش جنبش نوین اسلامی و معرفی مشخصات انقلابی جنبش داخل کشور با نهضت آزادی ایران در خارج از کشور همکاری کنید.
به امید پیروزی خلق و اسلام
دبیرخانه مرکزی
*۲۹ تیرماه ۱۳۵۴
بسمه تعالی
سپتامبر ۱۹۷۴*
گزارش دبیر شورای مرکزی
برادران نهضتی:
از آخرین نشست ما در سنت چارلز بیش از دو سال میگذرد. در سال گذشته بنا بر دلایلی که شاید همگی از آن مطلع باشید ما نتوانستیم نشست سالیانه خود را برگزار نمائیم. اینک جای بسی خوشوقتی است که بار دیگر توفیق این را یافتهایم که به دور هم جمع شویم و مشترکاً وظائف مسلکی و میهنی را که برعهده داریم مورد بررسی قرار داده و در راه اجرای آنها مشترکاً تصمیماتی را اتخاذ نمائیم.
در طی سه سال گذشته حوادث فراوانی در صحنه مبارزات آزادیبخش ملت ما در ایران رخ داده است. و در رابطه با این تحولات جدید، که ضرورتهای جدیدی را برای ما بوجود آورده است، وظائف و مسائل جدیدی را درخارج از کشور برای همه مبارزین ملی ـ و بهخصوص نهضتیها ـ مطرح ساخته است. اهمیت این مسائل آنچنان است که شاید ایجاب نماید که طول نشست ما از دو روز تجاوز نماید. و یا اگر فرصت به اندازه کافی نباشد، چهبسا مجبور باشیم که در همین نشست مقدمات یک نشست وسیعتری را در آینده نزدیکی فراهم سازیم.
در مقدمه این گزارش، برای آنکه برادران به عمق و وسعت مسائلی که با آنها روبرو هستیم آشنا شوند، لازم است یک بررسی اجمالی از فعالیتهای گذشته تا به امروز بهعمل آورده شود. فعالیتهای نهضت در خارج از کشور را در سه دوره مشخص به شرح زیر مورد توجه قرار میدهیم (تکمیل این گزارش در مقدمهی این مجموعه از اسناد نهضت آمده است)
* مهرماه ۱۳۵۳
گزارش تشکیلاتی
مقدمه
براساس مصوبات نشست سال ۶۶(۱)، نهضت در خارج از کشور دارای یک شورای مرکزی خواهد بود که هیئت اجرائیه مرکزی را انتخاب خواهد نمود که مسئول اجرای مصوبات نشست و رهنمودهای شورا میباشد. پس از آنکه اکثریت اعضای فعال به داخل ایران برگشتند و تنها چند نفری انگشتشمار در خارج باقی ماندند این نوع سازمانبندی متوقف گردید. در حرکت مجدد نهضت در سال ۱۹۷۱(۲) فرمبندی سازمانی خاصی هنوز بهوجود نیامده است. در امریکا نشست اول، طی مصوبه خاصی، یک نفر را به عنوان دبیر انتخاب کرده و به او اختیار تام داد تا مسئولیتها و وظائف سازمانی را به اعضاء مأموریت دهد. و هر کس وظائف خود را انجام دهد بدون آنکه سایر اعضاء از چگونگی عملیات سازمانی او باخبر گردند. همچنین نشست اول تأکید کرد که کلیه اعضاء قبل از پذیرش هرگونه مأموریت سازمانی، باید تعلیمات سازمان مخفی و اصول امنیتی را ببینند و سپس به کار پردازند. نشست دوم نیز این رویه سازمانی را تأیید نمود. اما در عمل با اشکالات چندی برخورد کردیم. اول آنکه همان ابتدای آغاز به کار دو نفر از فعالترین و ورزیدهترین افراد سازمانی، امریکا را ترک کردند. اجرای تعلیمات سازمان مخفی و اصول امنیتی عملاً امکانپذیر نگردید. دوری مسافت و گرفتاریهای روزمره فعالیتهای تبلیغاتی و انتشاراتی مانع اساسی در این کار بوده است. بهطوری که حتی هنوز اعضای اصلی سازمان نیز نتوانستهاند این تعلیمات را ببینند. فقدان درک امنیتی افراد و عدم آشنائی آنها با اصول کار مخفی از یک طرف و روشن نبودن خطمشی عمومی نهضت در مورد عضوگیری و توسعه سازمان، به عنوان اساسیترین مشکل توسعه کادرهای نهضتی بوده است و هنوز هم میباشد. در حالی که در خارج از نهضت، در درون جنبش اصیل اسلامی، افراد جدیدی با ظرفیتهای فراوان و قابل تحسین دیده میشوند و تعداد فراوانی در رابطه با پیام مجاهد هستند و بدور آن و در جهت آن کار میکنند و ظرفیت کار خیلی بیشتری را دارند، اما به دلیل وجود دو اشکال بالا که نتیجتاً به عدم آمادگی ما برای توسعه سازمانی منجر شده است نهضت نتوانسته است در جهت تشکل آنها قدم مؤثری بردارد. و این نقص به عنوان بزرگترین و اساسیترین معضل در برابر نهضت در خارج از کشور قرار دارد.
سیاست عضوگیری ما چگونه باید باشد؟ ترکیب و فرمبندی سازمانی چیست؟ آیا براساس مصوبات نشست ۶۶ عمل کنیم؟ یا به صورت شبکهبندی؟ یا به صورت واحدهای مجزا و موازی با هم؟ اشکالات عمده امنیتی را چگونه باید حل کنیم؟ بهخصوص اگر توجه داشته باشیم که افرادی که درخارج از کشور در نهضت فعالیت میکنند و یا خواهند کرد اکثراً بیش از چند سالی در خارج نخواهند ماند و عموماً به داخل برمیگردند. و حفظ امنیت فردی و سازمانی این افراد نهایت ضرورت را دارد.
از لحاظ تشکیلاتی دبیر نهضت در امریکا در تماس مرتب با سایر برادران در اروپا و خاورمیانه بوده است و میباشد و در مسائل عمده و اساسی با مشورت آنها تصمیمات کلی گرفته میشود. علاوه بر این تماس با داخل نیز برقرار است. رهنمودهای آنان در اتخاذ روشها مورد توجه قرار میگیرد. برادران داخلی هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ سازمانی به ما کمک کرده و میکنند.
در پیشآمد مسئله آقای بنیصدر و حل آن برادران داخل کمکهای مؤثری نمودهاند. علاوه بر تماسهای بالا تماس با سازمان مجاهدین نیز برقرار میباشد و از رهنمودهای آنان در اتخاذ روشها استفاده شده است.
تماس با حضرت آیتاله آقای خمینی: نهضت از همان زمان تبعید ایشان به ترکیه درصدد پیداکردن راههای تماس با ایشان بوده است. در موقع انتقال ایشان به عراق نماینده مقیم نهضت در عراق بلافاصله با معظمله تماس میگیرد و به دنبال آن دو نفر از نمایندگان نهضت با ایشان ملاقات و پیام نهضت را به ایشان میدهند. و از آن پس هر موقع ضرورتی ایجاب مینموده است نماینده نهضت با ایشان تماس گرفته است. ایشان از فعالیتهای تبلیغاتی و انتشاراتی نهضت مطلع بوده و هستند و آنها را شفاهاً بارها تأیید کردهاند.
ترجمه: متأسفانه متن کامل این گزارش در دسترس نیست.
۱. ۱۳۴۵
۲. ۱۳۵۰
۳. منظور آقای مهندس توسلی است
۴. منظور آقایان دکتر مصطفی چمران و دکتر یزدی است.
بسمه تعالی
۲۱ آذر ۱۳۵۱
از: مسئول پیام مجاهد
به: تمام برادران مسئول و همکار
موضوع: محتوای روزنامه
برادر ایمانی عزیز بعد از سلام بهطوری که میدانید و همانطور که انتظار میرفت و پیشبینی میشد روزنامه با استقبال فراوانی روبرو شده است. اما این بدان معنا نیست که روزنامه توانسته است کیفیت محتوی خود را به سطحی که درخور و شایسته بینش فکری و سیاسی ما و رسالت روزنامه است برساند. پیام هنوز با اشکالات فراوانی روبروست. رفع این اشکالات تنها و تنها با کار مداوم و مستمر و مشترک و دستهجمعی همه برادران امکانپذیر خواهد بود. نه با کوشش چند نفر معدود. و البته باز این بدان معنا نیست که برادران همکاری نمیکنند. بلکه برعکس. اما باید همکاریها را توسعه داد. هماهنگ ساخت. و مقصود از این نامه ایجاد این هماهنگی میباشد.
الف ـ مسائل مالی: بهزودی گزارش مالی تهیه و داده خواهد شد. قسمت عمده مخارج ما را توزیع روزنامهها تشکیل میدهد. و این مخارج با ازدیاد تعداد آدرسها و تیراژ روزنامه به سرعت رو به ازدیاد است. دوستانی که تعهدات مالی سپردهاند لازم است تعهدات خود را ـ بدون آنکه منتظر مطالبه ما باشند ـ ارسال دارند. مهمتر آنکه هریک از دوستان باید در حوزه فعالیت خود به جمعآوری اعانه و کمک مالی از کسانی که قابل اعتماد هستند بپردازند.
ب ـ اخبار ایران: اخبار داخلی هنوز یا خیلی دیر میرسند یا نامرتب و یا ناقص هستند. ناقص بودن اخبار باعث شده است که گاه ما نتوانیم خبری را به موقع چاپ نمائیم. چه به نظر ما عدم انتشار یک خبر از انتشار خبر ناقص و یا مجهول بهتر است. اعتماد توده ایرانی خارج از کشور به محتویات روزنامه وقتی جلب میگردد که اخبار و اطلاعات موثق و خالی از اقرارگوئی باشند. برادرانی که مسئول تهیه و ارسال اخبار هستند و یا آنهائی که از ایران برایشان خبری میرسد در اولین فرصت ارسال دارند.
ج ـ تفسیرهای سیاسی و اقتصادی: مهمتر از خود اخبار تفسیر و توضیحات درباره آنهاست. مثلاً بستهشدن حسینیه ارشاد یک خبر است و توضیح و تفسیر و بیان و افشای روابط و دلایلی که منجر به این امر شده است امری مهمتر است. در تفسیر اخبار لزومی ندارد که یک خط در میان به شاه و شرکائش و اربابانش حمله شود. بلکه این درک و بیان روابط درونی در فعل و انفعالات سیاسی و اقتصادی در ایران و یا جاهای دیگر است که در خواننده ایجاد بینش و هوشیاری سیاسی مینماید. یک مقاله عمیق تحلیلی روشنگرانه سیاسی به مراتب از چندین اعلامیه غلیظ و شدید و و شعار مؤثرتر است.
فراموش نباید کرد که نقش و وظیفه روزنامه گسترش بینش سیاسی و جهت دادن به مبارزات در جهت جهاد مسلحانه است. و این با شعار دادن میسر نمیشود. بلکه با شناخت مواضع دشمن و شناساندن راه صحیح مقابله با دشمن عملی خواهد شد. و این از راه تجزیه و تحلیل عملیات دشمن و افشای آنها ممکن میگردد. هرقدر تفسیرها و تحلیلها علمیتر و روشنتر و واقعبینانهتر باشند مؤثرتر و مفیدتر خواهند بود. در این قسمت ما هنوز خیلی ضعیف هستیم. برگرداندن برخی از مطالب ارسالی بعضی از برادران برای تجدیدنظر و تکمیل به این دلایل بوده است.
دـ جامعیت مطالب روزنامه: سرنوشت جنبش انقلابی در ایران رابطه مستقیم و نزدیک با جنبشهای برادر و رابطه غیرمستقیم با جنبشهای مشابه دارد. توسعه و گسترش جنبش مردم فلسطین و یا شکستشان با جنبش مردم ما رابطه مستقیم دارد. و مال مردم ویتنام رابطه غیرمستقیم. اما در تمام این جنبشها ما با یک دشمن سروکار داریم. استراتژی و تاکتیکهای این دشمن در همهجا کم و بیش یکسان است. پیروزیها و شکستهای این جنبشها میتواند و باید برای ما آموزنده باشد. بررسی و انعکاس و تفسیر و توضیح و معرفی جنبشهای انقلابی و ضداستعماری در سایر نقاط دنیا نهایت ضرورت را دارد. در این زمینه نیز ما احتیاج به کار فراوان داریم. جنبشهائی که باید مرتباً مورد بررسی قرار گیرند به ترتیب ضرورت و اهمیت عبارتند از: فلسطین ـ ظفار ـ چاد ـ انگولا ـ فیلیپین ـ یونان ـ کشورهای امریکای لاتین ـ ایرلند و ویتنام. هر یک از این جنبشها بهنحوی برای ما آموزنده هستند. جنبش مردم ویتنام دنیائی است از تجارب آزمایششده ـ و جنبش فیلیپین و یا چاد و یا فلسطین با مشخصات یک جنبش انقلابی در حال توسعه.
هـ ـ انتقاد و راهنمائی: و اینهم ضعفی دیگر. که برادران روزنامه را با دید انتقادی بررسی نمیکنند. و یا انتقادات خود را مطرح نمیسازند. انگار که روزنامه بیعیب و نقص است و یا همینقدر که روزنامهای با مشخصات موردنظر منتشر میشود ما را بس!! و قانعیم. و این برادر درست نیست. روزنامه را باید با دیدی دقیق بررسی کرد. حلاجی نمود. انتقاد کرد. و پیشنهاد داد.
وـ به پیوست سه لیست از نشریات دشمن: مطبوعات ملی و ضداستعماری و مخالف و روزنامهها و مجلات خارجی تقدیم محضر مبارزک میگردد. آنهائی که با دایرهای مشخص شدهاند سهم شماست که در لیست اول آنها ابونه شوید و از لیست سوم آنها را مرتباً مطالعه کرده و مطالب موردنظر را یا بریده و یا عکسبرداری کرده و برای ما بفرستید. از لیست دوم لازم است که ترتیب دریافت آنها را بدهید. در صورتی که در انجام این مأموریت با اشکالاتی روبرو خواهید شد در اولین فرصت ما را مطلع سازید.
زـ بهزودی لیست موضوعات و مسائلی که هر یک از برادران باید عهدهدار بررسی و مطالعه آنها بشوند تهیه و فرستادذه خواهد شد. در صورتی که شما مایلید موضوع خاصی را برای مطالعات خود انتخاب کنید لازم است هرچه زودتر اطلاع دهید.
و……
به امید موفقیت
کمال*
* دکتر ابراهیم یزدی
گزارش مذاکرات با هیئت دبیران اتحادیه اروپا: ۲۴ اکتبر ۷۴(۱) ـ کنستانس
از اعضای هیئت دبیران منتخب نشست جدید ۴ نفر از برادران و یک خواهر شرکت داشتند.
برادران: شاهحسینی مسئول مالی؛ رضازاده انتشارات؛ علیزاده فرهنگی؛ و خانم سردانی مسئول ارتباطات داخلی. علاوه بر این اعضاء آقای موسوی، مسئول کمیته فلسطین نیز حضور داشتند. مسئول ارتباطات خارجی برادر کریمنیا در جلسه حضور نداشتند.
قبل از شروع مذاکرات توضیح داده شد که اینجانب عضو هیئت دبیران انجمن اسلامی دانشجویان امریکا نیستم و به عنوان نماینده آنها صحبت نمیکنم بلکه به عنوان یک برادر متعهد و علاقمند به انجمن و و کسی که در تماس دائم با هیئت دبیران و سایر فعالین میباشد صحبت میکنم و تا آنجا که میسر باشد نظرات برادران امریکا را آنطور که برای من تفهیم شده است برای شما شرح خواهم داد و نظرات شما را برای آنها خواهم برد. با این تفاهم صحبتها شروع شد.
الف: درباره روابط اتحادیه یا یو.ام.اس.اُ (UMSO) سؤال شد (اتحادیه انجمن دانشجویان مسلمان در اروپا و سازمان قارهای): برادران توضیح دادند که در گذشته روابطی وجود داشته است، اما بهتدریج روابطشان قطع شده است. علت این قطع روابط را جمعاً دو چیز عنوان کردند: اول نواقص تشکیلاتی اتحادیه کل و اشکالات نشست سالیانه آنها. دوم: برداشتها و فهم و درک آنها از اسلام. در سالهای گذشته ـ که کم و بیش اعضای اخوان المسلمین در اروپا اتحادیه کل را کنترل میکردند باز یک جوش و خروشی داشتند. اما اکنون آنهم از بین رفته است. اما در همان گذشته هم چون احساس برادران ما در اروپا این بوده است و شواهدی داشتهاند که اتحادیه کل از برخی از کشورهای عربی پول دریافت میکند و حاضر نیستند آن را افشا سازند یک نوع تصادماتی همیشه وجود داشته است. بهخصوص که آنها ـ اتحادیه کل ـ نمیخواسته است برادران ایرانی از این کار آنها سردرآورند.
کنگرههای سالیانه اتحادیه کل معمولاً ۷۰ تا ۸۰ نفر شرکت میکننند.
یک اشکال بزرگ در اروپا ـ تعدد کشورها و زبانهاست ـ که در مقایسه با امریکا، نشست سالیانه با شرکت افراد و گروه کثیری را غیرممکن میسازد. اما قاعدتاً چون تعداد دانشجویان و مسلمانان مقیم هریک از کشورهای اروپائی زیاد است، تشکیل جلسات سالیانه وسیع باید ممکن باشد.
ب ـ رابطه با کنفدراسیون: اتحادیه اروپا ـ در سطح هیئت دبیران هیچگونه رابطه رسمی با کنفدراسیون ندارد. اما در سطح واحدهای محلی افرادی از انجمن اسلامی دانشجویان یا در جلسات کنفدراسیون شرکت میکنند و یا در برخی از واحدها اعضای انجمن ـ چند نفری ـ عضو کنفدراسیون نیز هستند. در برخی از واحدها، جو غالب ضد کنفدراسیونی است و اعضای انجمن نه به جلسات آنها میروند و نه آنها به جلسات انجمن عمومی انجمن میآیند. اصولاً در شهرهای بزرگ، با تمرکز دانشجویان ـ که هم انجمنهای اسلامی دانشجویان وسیع تشکیل نمیشود و هم جلسات کنفدراسیون، از هر دو گروه افرادی هستند که در هر دو جلسه شرکت میکنند. اما در شهرهای با تعداد کم دانشجو تماسها کمتر و یا اصلاً نیست. شرکت افراد هم دو نوع است. یکی آنکه فقط «شرکت» میکنند در جلسات فقط برای حفظ روابط، اما دربرخی شهرها شرکت فعالانه دارند. یعنی هم فعالیت میکنند و هم قبول مسئولیت در درون کنفدراسیون. این شرکت و فعالیت در کنفدراسیون در گذشته شاید بیشتر بوده است. اما بعداً خود را کنار کشیدند تا به خودسازی بپردازند. اما در حال حاضر مشخص نیست که چه باید کرد؟
برای برادران عضو هیئت دبیران درباره گذشته کنفدراسیون و نقش برادران مسلمان در فعالیت سازمان دانشجویان در امریکا در سالهای بین ۱۹۶۰ و ۱۹۶۶ صحبت شد و توضیحاتی داده شد. و اینکه چرا در آن سالها این برادران مسلمان از کنفدراسیون و فعالیتهای وابسته بدان خود را کنار کشیدند و به کارها و فعالیتهای نوع دیگر پرداختند.
ج ـ درباره روابط بین دو انجمن (اروپا و آمریکا)
۱ـ چرا نماینده به نشست امریکا اعزام نمودند؟ دعوتنامه دبیر به دست آنها رسید. مسئول صندوق پستی آخن آدرس اتحادیه ـ بدون تنظیم ترتیبی برای ارسال نامههای واصله ـ از آخن میرود. و لذا نامهها وقتی بدست مسئولین مربوطه میرسد که دیگر دیر شده بود.
۲ـ درباره مکتب مبارز گله داشتند که امریکا همکاری نمیکند و از عدم همکاری سؤال کردند؟ و همچنین نظر ما را درباره طرز کار مکتب سؤال کردند.
درباره عدم همکاری توضیح داده شد که علت خاصی ـ یعنی علت عدم علاقه ـ نیست بلکه وضع خاص خود انجمن امریکاست از یک طرف، و از طرف دیگر اینکه مسئولین مکتب مبارز تا بهحال بهطور روشن و صریح اهداف مکتب مبارزه را و نوع مقالات و مطالبی که ضروری است تنظیم ننمودهاند.
برادران اروپا گفتند که امسال نشست آنها این مسائل را روشن کرده است و یک کپی از مصوبات نشست خودشان را دادند. سؤال کردند که آیا این مصوبات برای امریکا قابل قبول هست یاخیر؟
پاسخ داده شد که: در یک یا دو ماه قبل از تشکیل نشست امریکا، برادر صادق، عضو سابق هیئت دبیران اروپا طی نامه خصوصی از اینجانب درباره نحوه اداره مکتب مبارزه نظر خواست که تهیه و تنظیم و جهت ایشان ارسال شد. در همان تاریخ نیز کپی نامه مزبور به هیئت دبیران امریکا ارسال شد. طرح پیشنهادی برای برادر صادق، در جزوه منشور فرهنگی حوزه هوستون که به نشست سالیانه امریکا پیشنهاد شد بود تصویب شده است. مفاد این طرح برای برادران توضیح داده شد. مصوبات نشست اروپا در یک یا دو مورد با آنچه امریکا تصویب کرده است یکسان است.
برای برادران اروپا توضیح داده شد که اگر مکتب مبارز قرار است که ارگان را در سازمان، باشد و هر دو متساویاً دل بسوزانند و کار کنند شما باید امریکا به دور جریان عمل قرار دهید. و عملاً از آنها نظر بخواهید. مطالب مجله چون هر سه ماه یک بار قرار است چاپ بشود، لذا میتوان و باید آنها را بر آن رایت، خواندن و اظهارنظر به امریکا ارسال داشت. اگر شما هر چیزی را چاپ کنید و نظر امریکا را نخواهید و نپرسید، برادران امریکا هم نسبت به مجله بیتفاوت خواهند شد. و آن را آنطور که باید و شاید متعلق به خودشان نخواهند دانست. انتقاداتی که درباره مطالب مکتب مبارز وجود دارد مطرح گردید.
۳ـ درباره طرح طرز کار انجمن در امریکا توضیحاتی داده شد، و بهخصوص درباره رسالههای تهیهشده، که برخی از آنها به تصویب نشست هم رسیده است. برادران اروپا اظهار علاقه میکردند که باید فعالیتهای فرهنگی در دو قاره منظم بشود و هماهنگ. انتقال تجارب فرهنگی اروپا به امریکا (تشکیل سمینارها و غیره) نهایت ضروری است گفته شد که نباید نوعی از ملوکالطوائفی در درون انجمنها وجود داشته باشد.
برادران اروپا گفتند که برنامههای فرهنگی مشترک منطقهای در اروپا به مقدار زیادی مشکلات بالا را حل کرده است. درباره برنامه انتشاراتی امریکا سئوال شد که جواب داده شد که هنوز روشن نیست و قاعدتاً دبیر فرهنگی جدید برمبنای منشور فرهنگی باید تنظیم نماید و مطمئناً شما هم مطلع خواهید شد.
۴ـ درباره طرح چاپخانه و طرح دفتر پخش کتاب برای برادران اروپا توضیح داده شد که هر دو به عنوان بازوهای فنی در اختیار انجمن خواهند بود. ضمن بحث در این مسئله برادران اروپا نظر میدادند که این کار ممکن است ایجاد اشکال برای افراد نماید. به این عبارت که بعضی از افراد که کار چاپی میکنند ممکن است فقط چاپچی بشوند و دیگر کار مطالعه را کنار بگذارند یا آنها که اهل قلم میشوند کار فنی کنند.
به عبارت دیگر این برادران میگویند که این طرح افراد را «یکبعدی» میکند. در اینباره توضیحات کافی داده شد.
۵ـ وضع مالی اتحادیه اروپا خوب نیست. برآورد مخارج مالی ۲۰ ـ ۲۵ هزار مارک هست. که از محل کمک اعضاء تأمین میگردد. علاوه بر این کمکهای دیگری هم افراد برای صندوق فلسطین میفرستند که در حدود سالی ۵ ـ ۶ هزار مارک بالغ میگردد.
۶ ـ درباره نشریه «قدس» گفته شد که اگر بخواهند ارکان هر دو انجمن باشد باید به تصویب امریکا برسد. چه ممکن است تناقضاتی با مصوبات امریکا داشته باشد. (به مصوبات نشست اروپا رجوع کنند) در رابطه با همین نشریه مقداری درباره سیاستهای کلی و عمومی و خطمشی و استراتژی انجمنهای اسلامی در خارج از کشور صحبت شده و بهخصوص درباره اینکه آیا انجمنها فعالانه در مبارزات سیاسی باید شرکت کنند یا خیر؟
۷ـ گفتند که قرار است کتاب «سوره روم» و یک کتاب دیگر از طرف امریکا چاپ شود آیا انجام شده است یا خیر؟ چون نمیدانستم جوابی نداشتم بدهم. اما سؤال شد که آیا این سوره روم از روی نوار استخراج شده است؟ و آیا تهران این کار را کرده است یا اروپا یا خود امریکا، به علت آنکه به موجب اطلاعیه حسینیه ارشاد، دکتر شریعتی درخواست کرده است که سخنرانیهای او را از روی نوارها چاپ نکنند تا وقتی خود او آنها را ببیند و اصلاحات لازم را بنماید.
همچنین گفتند که گویا ترجمه عربی «آری اینچنین بود برادر» منتشر شده است. درخواست شد که در صورت امکان برای ما یک یا چند جلد بفرستند.
۸ ـ درباره «مجموعه کرامه» گفته شد که مسئول آن آقای حبیبی بوده است. اما ایشان به علت عدم نظم و دیسیپلین اعضای فعال انجمن و برخی انتقادات و اشکالات ادامه کار را نپذیرفتهاند اما مجموعه کرامه ادامه پیدا خواهد کرد و مقالات دیگری در تحت همین نام منتشر خواهد شد.
مقاله «فیلیپین» که اینجانب و برای هیئت دبیران امریکا فرستاده بودم بدست آنها رسیده است و قرار است بعد از انتشار جزوههای درباره اریتره و ظفار آن را منتشر سازند.
۹ـ درباره روابط با بنیصدر صحبت شد. برادران اروپا گفتند که:
ـ هیئت دبیران جدید با او تماس گرفته است و صحبت کرده است. مقالات یا مقالهای از ایشان در دست اصلاح است که بعد از آن منتشر خواهد شد.
ـ آقای بنیصدر به آنها گفته است که با امریکا رفع اختلاف کردهاند و به توافقهایی رسیدهاند. اما درباره محتوی توافقها چیزی نگفتهاند.
ـ آقای بنیصدر علاوه بر مقالاتی که برای مکتب (مبارز) میفرستند، در سمینارهای علمی شرکت میکنند.
**********
اینها بود رئوس مطالبی که بابرادران اروپا صحبت شد. مطمئن هستم که مطالب شاید اینجا و آنجا ـ سهواً از قلم افتاده است و بهخاطر نمیآید. اما این مجموعه رویهم کاملی است از آنچه مذاکره شد. امیدوارم مفید واقع گردد.
اما به پیشنهادات اینجانب به هیئت دبیران:
۱ـ کلیه مصوبات نشست امسال را برای آنها بفرستند. بهخصوص رسالههای فرهنگی از جهت تنظیم خطمشیهای مشترک.
۲ـ مسئول انتشارات باید هرچه بیشتر با مسئول انتشارات (دبیر فرهنگی) اروپا تماس داشته باشد و تبادلنظر نماید. بهخصوص همکاری عملی ـ قدمی ـ قلمی در مکتب مبارز نهایت ضرورت را دارد. برادران اروپا باید مطالب مجله را قبل از انتشار برای تصویب امریکا بفرستند.
۳ـ باید ترتیبی داده شود که بهای نشریات ارسالی آنها فوراً ارسال گردد تا آنها در مضیقه مالی نباشند. مخارج چاپ مکتب مبارز باید مشترکاً پرداخت شود.
و السلام
با تشکر کمال(۲)
۱. ۲ آبان ۱۳۵۳
۲. دکتر ابراهیم یزدی
بسمه تعالی
خصوصی است. نه برای انتشار ۵/۵/۷۵
موضوع: مطالعه مطبوعات خارجی و بریده اخبار ایران (News of Iran:N.O.I)
برادر ایمانی بعد از سلام
۱ـ لیست مطبوعات و منابع خارجی را که معمولاً مطالبی و یا تفسیرهائی درباره ایران و یا خاورمیانه دارند به پیوست ارسال میدارد. منابعی که با علامت (*) مشخص شدهاند، سهم شماست که آنها را به وسایل مقتضی محلی، مورد مطالعه قرار دهید. مطالب موردنظر را بریده و سپس ارسال دارید. (به توضیحات زیر توجه کنید)
۲ـ مطالب ارسالی پس از وصول به صورت زیر تقسیمبندی و عمل میشوند:
اول ـ نسخهای از کلیه مطالب جمعآوری شده برای «تیم سیاسی» ارسال میگردد.
دوم ـ مطالب جمعآوری شده بر حسب موضوع، تقسیمبندی شده برای برادرانی که مطالعه و بررسی آنها را تقبل کردهاند ارسال میگردد.
سوم ـ از کلیه مطالب یک نسخه برای بایگانی مرکزی حفظ میشود.
۳ـ با توجه به توضیحات بالا ضروری است که بریده مطالب نشریات را به شکل نمونه پیوست روی صفحات جداگانهای با ذکر منبع و تاریخ آن بچسبانید و سپس ارسال دارید. در صورتی که امکانات تهیه نسخ اضافی در دسترس شما هست، از هر مطلبی شد نسخه ارسال دارید.
با عرض تشکر. به امید موفقیت. والسلام
کمال*
* دکتر ابراهیم یزدی
بسم الله الرحمن الرحیم
اساسنامه نهضت آزادی ایران در آمریکا
مصوب ۱۹۷۵
به یاری خدای بزرگ و توانا:
ان الله لایُغَیرُوا ما بقوم حتی یغیّروا ما بانفسهم
بخش ۱ـ مقدمه:
با توجه به خفقان ناشی از حکومت پلیس و سازمان امنیت که ناچار سازمانهای سیاسی باید به صورت مخفی فعالیت کنند و نیز عملکرد پراکنده نیروهای مسلمان خارج از کشور که در صورت عدم تشکل حزبی قادر نیست پاسخگوی نیازهای جنبش آزادیبخش ایران در داخل و خارج از کشور باشد، با توجه به روند تکاملی جنبش در ایران که ایجاب میکند سازمان سیاسی متشکلی جریانات جنبش را به صورت هماهنگ منعکس نماید و اقدامات دفاعی را با استفاده از تمام امکانات به نحو پیگیر انجام دهد با توجه به خلاء فکری موجود در جامعه ایران و بهویژه بین نسل جوان و روشنفکر و رسالتی که نهضت آزادی ایران میتواند در هدایت و رهبری فکری آنان داشته باشد.
و با توجه به ضرورت مبارزات پیگیر و عمیق برای فراهم کردن مقدمات و شرائط یک تحولی اساسی و اجتماعی در ایران و به منظور تحققبخشیدن به هدفهای نهضت آزادی ایران که از روح جهانبینی اسلام الهام میگیرد و از تجربیات گرانبهای سالها مبارزه برخوردار بوده و پایهای مردمی در جامعه ما دارد، نهضت آزادی ایران در خارج از کشور (بخش آمریکا) تشکیل شده است.
از آنجا که شرایط پلیسی و خفقانآور ایران و وجود سازمانهای جاسوسی داخلی و خارجی موجودیت نهضت و اعضاء آن را به خطر میافکند. سازمان نهضت آزادی ایران در خارج از کشور (بخش آمریکا) به صورت مخفی خواهد بود و کلیه اعضاء نهضت بهجز در مواردی که علنی شدن عضوی ضرورت پیدا کند فعالیتهای خود را به صورت مخفی انجام خواهند داد.
اساسنامه حاضر به منظور پاسخگوئی به احتیاجات فوق با توجه به اصل تشویق روح خودجوشی و استقلال واحدهای نهضت در کادر اساسنامه موجود با رعایت اصول دموکراسی و مرکزیت و با درنظر گرفتن شرایط و مقتضیات خارج از کشور (آمریکا) تنظیم میگردد.
بخش ۲ـ هدف و خط مشی:
قسمت اول هدف ـ اجرای کامل دستورات دین مبین اسلام و تحقق آرمانهای مقدس نهضت ملی ایران یعنی کسب استقلال کامل سیاسی، اقتصادی و فکری و مبارزه با هر نوع استعمار خارجی و استبداد داخلی و فراهم کردن زمینههای یک انقلاب اساسی و همهجانبه از لحاظ فکری و سیاسی.
قسمت دوم خط مشی ـ برای پیشبرد هدفهای فوق و با الهام از مرامنامه نهضت آزادی ایران که مبتنی بر مبانی دین اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر است و نیز با توجه به مقتضیات و امکانات ما در آمریکا، خطمشی سازمان ما عبارت خواهد بود از:
بند الف ـ از لحاظ بینالمللی
۱ـ مبارزه با هرگونه استعمار و استعمار نو بهخصوص آنهائی که به تمامیت ارضی و ذخائر ملی و طبیعی ما چشم طمع دارند.
۲ـ همگامی با نهضتهای آزادیبخش کلیه کشورها بهخصوص کشورهای برادر و پشتیبانی از حقوق حقّه آنها.
۳ـ سعی در شناساندن نهضت آزادی ایران در سراسر دنیا بهویژه در کشورهای برادر.
بند ب ـ از لحاظ سیاست داخلی
۱ـ کمک به مبارزات نیروهای مجاهد مسلمان و سایر نیروهای مخالف رژیم
۲ـ دادن آگاهی و شعور انقلابی اسلامی به تودههای مردم و نیروهای سیاسی بهوسیله شناساندن نهضتهای رهائیبخش کشورهای عقب گذاشته شده بهویژه آنهائی که با ما علائق و مشکلات مشترک دارند.
۳ـ پرهیز از تصادم و تضاد با سایر نیروهای مخالف رژیم.
با توجه به اصول سهگانه بالا وظیفه نهضت در آمریکا عبارت خواهد بود از:
الف. شناساندن انگیزههای فکری و سیاسی نهضت آزادی ایران و توسعه امکانات و تسهیل مشکلات برادران ما در داخل ایران.
ب. منعکس ساختن کلیه مبارزات و مقاومتهائی که در داخل ایران علیه دستگاه میشود از قبیل مقاومت دهقانان، عشایر، ارتشیان آزاده، بازاریان، کارگران، دانشجویان و غیره.
ج. منعکس ساختن حقانیت و اصالت مبارزات مراجع و علمای اسلامی در خارج از کشور.
د. هدایت مبارزات دانشجوئی و سعی در عدم انحراف آنها از مبارزات ملی.
هـ . خنثی کردن فعالیتها و تبلیغات عوامل رژیم و گروههای مخالف نهضت ملی ایران.
بخش ۳ ـ تشکیلات:
قسمت اول ـ نام:
ماده ۱ـ نام: نهضت آزادی ایران در خارج از کشور بخش آمریکا.
تبصره ۱ ـ هرجا لغت نهضت به کار برده شده منظور نهضت آزادی ایران در خارج از کشور بخش آمریکا میباشد.
تبصره ۲ـ اعلامیهها و برنامههائی که توسط نهضت در آمریکا تهیه و نوشته میشوند با ذکر نام بخش آمریکا مشخص خواهد شد و کلیه نشریات دیگر با همان عبارت نهضت آزادی ایران (خارج از کشور) مشخص میشوند.
تبصره ۳ ـ بخش نهضت در آمریکا از استقلال تشکیلاتی برخوردار میباشد.
ماده ۲ـ نهضت آزادی ایران در آمریکا بخشی از نهضت آزادی ایران در خارج از کشور است و از اساسنامه و خطمشی آن پیروی میکند و موظف به همکاری مستقیم با آنست.
قسمت دوم ـ شورای مرکزی:
ماده ۳ـ شورای مرکزی عالیترین مرجع نهضت میباشد.
ماده ۴ـ شورا حداقل هر شش ماه یکبار تشکیل جلسه میدهد.
تبصره ۱ـ کمیته اجرائیه مسئول تعیین وقت و محل جلسه میباشد.
تبصره ۲ـ وقت و محل تشکیل جلسه باید حداقل دو هفته قبل از موعد تشکیل توسط کمیته اجرائیه به اطلاع تمام اعضای شورا برسد.
ماده ۵ ـ جلسات شورا با شرکت حداقل دوسوم اعضای آن رسمی میشود.
تبصره ۱ـ اعضای شورا موظفند دلائل غیبت خود را قبلاً به اعضای کمیته اجرائیه اطلاع دهند.
تبصره ۲ـ در موارد ضروری به پیشنهاد کمیته اجرائیه یا نصف اعضاء شورا جلسه فوقالعاده تشکیل میشود.
ماده ۶ـ اختیارات و مسئولیتهای شورا:
الف ـ بررسی کار گذشته کمیته اجرائیه و افراد سازمان.
ب ـ تعیین و تصویب برنامههای آینده سازمان و تنظیم خط مشی کلی.
ج ـ تغییر و تفسیر اساسنامه.
د ـ انتخاب کمیته اجرائیه.
هـ ـ رسیدگی به انتقادات اعضاء
تبصره ۱ـ پیشنهادهای مربوط به بند ج پس از ارسال به شوراهای شهری یا منطقهای و برگشت نظرات آنها توسط کمیته اجرائیه برای تصمیم نهائی به شورا تقدیم میشود.
تبصره ۲ـ تغییر مواد اساسنامه با تصویب دوسوم اعضای شورا عملی میباشد.
ماده ۷ ـ شورا در هر سال از بین خود سه نفر را با رأی مخفی به عنوان کمیته اجرائیه انتخاب مینماید. اعضای کمیته اجرائیه باید از نظر اعضای سازمان مخفی باشند.
ماده ۸ ـ شورا میتواند یک یا همه اعضای کمیته اجرائیه را برکنار و اعضای جدیدی را انتخاب کند. اعضای مستعفی یا معزول کمیته اجرائیه همچنان عضو شورا باقی خواهند ماند.
ماده ۹ـ کلیه تصمیمات به جز در مواردی که در اساسنامه قید شده باشد با رأی اکثریت اعضای حاضر در جلسه شورا اتخاذ میگردد.
ماده ۱۰ـ شورا در موارد ضروری میتواند به اتفاق آراء یک نفر از اعضای سازمان را به عضویت خود انتخاب نماید.
قسمت سوم ـ کمیته اجرائیه:
ماده ۱۱ـ کمیته اجرائیه مرکب از سه نفر است که توسط شورا با رأی مخفی انتخاب میشوند.
ماده ۱۲ـ کمیته اجرائیه حداقل هر سه ماه یکبار تشکیل جلسه خواهد داد.
تبصره ۱ـ دو نفر از اعضای کمیته اجرائیه میتوانند تقاضای تشکیل جلسه فوقالعاده بنمایند.
ماده ۱۳ـ جلسه کمیته اجرائیه با حضور دو نفر از اعضای آن رسمی خواهد بود.
تبصره ۱ـ کلیه تصمیمات به جز در مواردی که اساسنامه پیشبینی کرده باشد به اتفاق آراء اعضای کمیته اجرائیه اتخاذ میگردد.
تبصره ۲ـ مسئول تشکیلات و مالی مسئول اطلاع ودعوت برای تشکیل جلسه کمیته اجرائیه وتنظیم دستور جلسات میباشد.
ماده ۱۴ـ در صورتی که یکی ازاعضاء کمیته اجرائیه به عللی کم شود دو عضو باقیمانده میتوانند از یکی از اعضاء شورا موقتاً دعوت به همکاری نمایند تا در اولین جلسه شورا مسئله کمیته اجرائیه مورد رسیدگی قرار گیرد.
ماده ۱۵ـ در صورتی که به عللی کمیته اجرائیه از اکثریت بیافتد جلسه فوقالعاده شورا باید برای تکمیل کمیته اجرائیه تشکیل شود. دراین فاصله عضو باقیمانده به کمک سایر اعضای شورا ترتیب کارها را داده و از وقفه در فعالیت جلوگیری به عمل خواهد آورد.
ماده ۱۶ـ اختیارات و مسئولیتهای کمیته اجرائیه:
الف ـ انجام کلیه امور اجرائی سازمان در کادر خطمشی کلی و مصوبات شورا.
ب ـ تقدیم گزارش کارهای انجام شده به شورا.
ماده ۱۷ـ تقسیم کار در کمیته اجرائیه
الف ـ مسئول تشکیلات و اطلاعات و مالی مسئول عضوگیری، کلیه کارهای تشکیلاتی، جمعآوری و تحلیل اطلاعات، جمعآوری وجوه مالی، تنظیم بودجه و رسیدگی به درآمدها و مخارج نهضت میباشد.
ب ـ مسئول فرهنگی مسئول تهیه و تنظیم کلیه برنامههای تعلیماتی، تبلیغاتی و انتشاراتی میباشد.
ج ـ مسئول روابط بینالمللی مسئول کلیه روابط نهضت با سازمانهای سیاسی، دینی، اجتماعی و غیره درداخل و خارج آمریکا میباشد.
قسمت چهارم ـ حوزهها و شوراها:
الف ـ شورای منطقهای:
ماده ۱۸ـ چهار شورای منطقهای در آمریکا وجود دارد که عبارتند از شوراهای شرق، غرب، شمال مرکزی، و جنوب مرکزی. هر شورای منطقهای به وسیله مسئولین شوراهای بخش آن منطقه تشکیل میشود و به وسیله مسئول شورای منطقهای با کمیته اجرائیه در تماس است.
ب ـ شورای بخش:
ماده ۱۹ـ شورای بخش به وسیله مسئولین حوزهها و اعضای فعال یک ناحیه تشکیل میشود.
تبصره ۱ـ وسعت منطقه فعالیت شورای بخش منطقه جغرافیائی بخصوصی را شامل نمیشود بلکه بستگی به تراکم دانشجوئی و تعداد اعضاء در آن ناحیه دارد.
تبصره ۲ـ مسئول شورای بخش به عنوان نماینده آن درشواری منطقهای شرکت میکند.
ج ـ حوزه:
ماده ۲۰ـ حوزه به وسیله ۳ تا ۵ نفر عضو ساکن یک شهر تشکیل میشود.
تبصره ۱ـ مسئول حوزه نماینده آن در شورای بخش است.
تبصره ۲ـ اگر تعداد اعضاء در یک شهر از ۵ نفر تجاوز نماید باید اقدام به تشکیل حوزههای اضافی نماید.
قسمت پنجم ـ شرایط عضویت:
ماده ۲۱ـ عضو فردیست که واجد کلیه شرایط زیر باشد.
الف ـ اعتقاد به مکتب اسلام به عنوان زیربنای فکری، عقیدتی سازمان.
ب ـ اساسنامه و خطمشی کلی نهضت را بپذیرد.
ج ـ انگیزه مبارزه او صرفاً کمال انسانیت و نجات ملت باشد.
د ـ مشهور به صفات ناپسند و معتاد به کارهای زشت نباشد.
هـ ـ مقداری از وقت و پول خود را برطبق مصوبات در اختیار سازمان بگذارد.
قسمت ششم ـ حقوق و وظائف اعضاء:
الف ـ حقوق
ماده ۲۲ـ هر عضو حق دارد از سیاست کلی سازمان و کارهای عمومی آن (مگر آنچه مخفیبودنش تصویب شده باشد) باخبر و آگاه باشد.
ماده ۲۳ـ هر عضو حق دارد نظریات و سؤالات خود را در مورد سیاست گذشته، حال و آینده سازمان و نیز پیشنهادهایش را از طریق تشکیلاتی مطرح کند.
ماده ۲۴ـ هر عضو حق دارد از هر یک از اعضاء که با او درتماس است از طریق تشکیلاتی انتقاد کند.
ب ـ وظائف:
ماده ۲۵ـ هر عضو سازمان باید سعی کند که نمونه یک مسلمان واقعی باشد و در رشد شخصیت خویش بکوشد و درکلیه فعالیتهای نهضت مبتکر و پیشقدم باشد.
ماده ۲۶ـ از خطمشی کلی نهضت از لحاظ فکری و سیاسی آگاهی پیدا کرده و در توسعه آن همواره کوشا باشد.
ماده ۲۷ـ مرام و خطمشی فکری و سیاسی را با توجه و رعایت اصول اختفای سازمان برای عموم توضیح داده و آنها را تشویق به فعالیت کند.
ماده ۲۸ـ وحدت عقیدتی و سازمانی را تقویت کرده و از ورود و نفوذ افراد و افکار زیانبخش و ناشایسته به تشکیلات سازمان جلوگیری کند.
ماده ۲۹ـ رأی اکثریت را در تمام موارد گرچه مخالف با نظریات شخصی او باشد پذیرفته و در اجرای آن صادقانه و صمیمانه بکوشد.
ماده ۳۰ـ از آنجا که انتقاد سازنده هم حق و هم وظیفه است هر عضو باید انتقاد از خود و سایرین را توسعه داده، کندیها و اشتباهات و انحرافها را با جسارت و بدون پیرایه از طریق تشکیلاتی مطرح کرده و برای از بین بردن آنها کوشا باشد.
ماده ۳۱ـ با خودبینی و خودخواهی و تکروی و تمایلات فردی مبارزه کند و از هر عملی که جلوی انتقاد سازنده را بگیرد جلوگیری کند.
ماده ۳۲ـ هر عضو موظف به پرداختن حق عضویت مقرره از طرف شورا میباشد.
قسمت هفتم ـ مقررات انضباطی:
ماده ۳۳ـ مواردی که از نظر تشکیلاتی خطا و جرم شناخته میشوند به قرار زیرند:
الف ـ انحراف از اصول اساسنامه و عدم اجرای آن.
ب ـ غفلت و سهلانگاری در انجام وظائف سازمانی.
ج ـ سرپیچی از اجرای دستورات سازمانی.
د ـ کوشش در راه تجزیه و ایجاد تفرقه و پراکندگی در سازمان و برهمزدن یکپارچگی آن.
هـ ـ ارتکاب اعمالی که به حیثیت و شرافت سازمان و یا اعضای آن آسیب رساند.
ماده ۳۴ ـ مجازاتها:
الف ـ مجازات درجه یک:
۱. تذکر، سرزنش یا اخطار شفاهی.
۲. تذکر، سرزنش یا اخطار کتبی.
ب ـ مجازاتهای درجه دو:
۱. محرومیت موقت ازحقوق سازمانی.
۲. اخراج از سازمان.
ماده ۳۵ـ مجازاتهای درجه یک در داخل شورای شهر یا منطقه مربوطه مطرح و خود آن شورا رأی صادر میکند. عضو متهم میتواند از شورای مرکزی تقاضای تجدیدنظر کند.
ماده ۳۶ـ مجازاتهای درجه دو ابتدا در شورای شهر یا منطقه مربوطه مطرح شده نظر اکثریت اعضاء شورا از طریق رابط آن به شورای مرکزی تقدیم میگردد. تصمیم نهائی شورای مرکزی از طریق کمیته اجرائیه و فرد رابط به شورای مربوطه ابلاغ میشود.
ماده ۳۷ـ این اساسنامه در سه بخش نه قسمت، ۳۷ ماده و ۱۶ تبصره در تاریخ نوامبر ۱۹۷۵ به تصویب شورا رسید.
بسمه تعالی
فهرست اشکالاتی که در مرامنامه پیشنهادی به نظر میرسد
۱ـ شکل مرامنامه:
الف ـ به نظر ما مرامنامه جدید بایستی مرامنامه قبلی را تکمیل نموده و بعضی مواضع آن را (مواضعی که در آن زمان به علت شرایط خاص مبارزه صحیح بوده ولی در حال حاضر صحیح نیست) اصلاح نماید، نه اینکه هیچگونه ارتباطی با مرامنامه قبلی نداشته باشد.
ب ـ تحلیل و ارزیابی مسائل سیاسی اقتصادی اجتماعی باید از مرامنامه حذف شوند زیرا که:
۱ـ صحنه سیاست جهانی و داخلی و یا بافت اقتصادی ـ اجتماعی کشور دائماً در دست تغییر است. آیا مرامنامه باید تابعی از این متغیر باشد؟
۲ـ با گنجاندن تحلیلهای اجتماعی ـ اقتصادی در حجم محدود مرامنامه، ناگزیر از تلخیص و نتیجتاً ایجاد مفاهیم غلط خواهیم بود.
۲ـ مسائل اصولی زیر باید تغییر یابند:
الف ـ صفحهی ۱ «از آنجا که تنها راه ……….. از طریق استقرار یک حکومت ملی واقعی ……………» مقصود از حکومت ملی واقعی چیست؟ آیا هیچ گروه و یا حکومتی بدون داشتن ایدئولوژی قادر است تشکیل شده و به کار خود ادامه دهد؟ این حکومت واقعی ملی چه تفسیری از روابط اجتماعی و اقتصادی دارد؟ پس از قطع ایادی استعمار چه راهی برای هدایت و جهت اقتصادی اجتماعی جامعه در نظر دارد؟ آیا همین انتخاب راه ایدئولوژی او را تعیین نمیکند؟
بدین ترتیب ما معتقدیم که حکومت واقعاً ملی به تنهائی مفهوم روشنی ندارد، گو اینکه حکومتهای متکی بر یک ایدئولوژی مردمی ممکن است واقعاً ملی باشند. نتیجتاً ما باید دقیقاً هدف خود را فقط استقرار حکومت اسلامی قرار دهیم و بس.
ب ـ فرق است بین جامعه توحیدی و حکومت اسلامی. بایستی ابتدا حکومت اسلامی تشکیل داد تا بتوان جامعه توحیدی را ساخت. بنابراین سرنگونی رژیم موجود و ایجاد حکومت اسلامی یک مرحله از کار است ولی هدف اصلی ایجاد مدینهی فاضله اسلامی و امت اسلامی است. و البته این بدان معنا نیست که بلافاصله بعد از استقلال از ایادی استعمار، حکومتی اسلامی که تمام قوانین اسلامی را موبهمو اجرا نماید ایجاد خواهد شد، بلکه این حکومت بعد از گذار از مراحل چندی بهدست خواهد آمد. ولی از آنرو که جهت کلی استقرار حکومت اسلامی است خودبخود دوره انتقالی سرفصل تشکیل حکومت اسلامی را تشکیل میدهد.
ج ـ مسئله خوزستان، بلوچستان، خلیجفارس و ……….. (صفحه ۲)
سرزمینها از آن خداوند است و مردم ساکن آن امانتدار آن. این برخورد «ملی» چون حساسیت نشان دادن برسر «عربی» بودن خلیج، درست نیست. این لجهی آب عاقبت در دست مسلمانان باید قرار گیرد. البته ما این بخش از تحلیل را که عنوان کردن عربی بودن خلیج از طرف استعمار در جهت قطعهقطعه کردن سرزمینهای منطقه و عاقبت استثمار خلق جدا شده است درست تشخیص میدهیم. ولی درست نیست که این بخش در مرامنامه آورده شود.
د ـ انتهای صفحهی ۵ «همهی نیروهائی که جهت مبارزهشان…………»
همکاری و همگامی با نیروهای غیرمسلمان و به طریق اولی ضداسلامی بههیچوجه نمیتواند صورت گیرد.
هـ ـ فقدان مواضع ما نسبت به روش مبارزه مسلحانه.
نهضت آزادی ایران همیشه موضعی قاطع نسبت به آن داشته است ولی در این مرامنامه پیشنهادی ذکری از آن نشده است.
و ـ خطوط کلی روابط ما با کشورهای اسلامی و کشورهای سرمایهداری یا اشتراکی و نیز مواضع ما نسبت به مرامها و ایدئولوژیهای آنها روشن نشده است.
۳ـ در مورد اقتصاد، اصول اقتصادی اسلام مطرح شوند تا صورتی قاطعتر از آنچه ذکر شده است داشته باشد مثلاً (با استفاده از اسلام و مالکیت):
۱ـ اصل تعلق ماعون به همهی مردم
۲ـ اصل تعلق کلیه وسائل تعیینکنندهی اقتصاد غالب جامعه به همه مردم.
۳ـ ……………………………………………..
و بدیهی است که در مراحل مختلف، این قوانین به صورتهای مختلف عملی میشوند و مخصوصاً در مراحل قبل از آزادی و یا در دوران انتقالی، بستگی به ارزیابی نیروهای پیشتاز جامعه (نیروهای اسلامی) شکل خاص آنها تعیین میشوند.
۴ـ کلیه اصول و مراحل مبارزه در تمام دوران (قبل و بعد از آزاد یک منطقه) باید لااقل ذکر گردند (تقدم و تأخر آنها الزاماً ضروری نیست) مثلاً ابعاد سیاسی ـ ایدئولوژیک و نظامی مبارزه از یک طرف و بعد از استقلال از ایادی استعمار، تغییرات بنیادی سیاسی و اقتصادی و …….. تا انقلاب فرهنگی، از طرف دیگر حداقل ذکر گردند.
۵ ـ لغات و مفاهیم خاص از قبیل «مراکز تراکم و کانونهای قدرت» که مصارفش بر همه روشن نیست یا تعریف شوند و یا به کار برده نشوند.
برنامه توسعه تشکیلاتی و خطمشی عضوگیری
فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً
نهضت آزادی ایران ـ خارج از کشور
بخش اروپا
تاریخ: ۳۰/۴/۱۹۷۶*
شماره: ن ۱۲۲
رونوشت: بخش امریکا
برادران عزیز!
پس از عرض سلام مطالب زیر به اطلاعتان میرسد:
با توجه به گسترش روزافزون جنبش اسلامی در خارج از کشور و رشد قابل ملاحظه آگاهی سیاسی جوانان و دانشجویان مسلمان و درک و احساس تمایل روزافزون آنها برای تشکل در یک سازمان سیاسی متناسب که جوابگوی نیازهای جدید حرکت اسلامی ما باشد ما را بر آن واداشته که دست به توسعه سازمان بزنیم. این نکته قابل دقت است که ما نمیتوانیم بدون داشتن برنامه توسعه تشکیلاتی و بدون مشخص نمودن خطمشی عضوگیری دست به توسعه سازمان بزنیم.
چون سازمان ما چنین خطمشی مشخصی را که جوابگوی نیازمان باشد تهیه نکرده و فقط در اساسنامه ماده ۲۱ اصول کلی را ذکر کردهایم پیشنهاد زیر تقدیم میشود تا اینکه همه برادران تا جلسه آینده شورا به آن توجه کنند. روشن است که ما میتوانیم در جلسه آینده پیشنهاد زیر را تغییر و یا تکمیل کنیم و براساس یک روش مشخصی از آن پس در بوجود آوردن هستههای آزمایش اقدام کنیم.
اصول عضوگیری
پس از غربالبیز کردن برای پذیرفتن فردی به عضویت سازمان میبایست به مراحل زیر توجه کرد:
۱ـ زیرنظر گرفتن
۲ـ انتخاب کردن
۳ـ آموزش و آزمایش
۴ـ عضویت و تعلیمات
۱ـ زیرنظر گرفتن:
به معنی انگشت روی کسی گذاشتن و برای این کار هر فردی که توسط عضو یا اعضائی به نحوی به سازمان پیشنهاد میشود میبایست حداقل یکسال تحت مراقبت قرار گیرد. در این مدت بایستی فرد مزبور مسئولیت مستقیم یا غیرمستقیمی در اتحادیه داشته باشد تا بتوان شایستگی او را در اجرای امور تشکیلاتی و غیره تشخیص داد.
در مدت یکسال همچنین میبایست پاسخ به سؤالات زیر توسط عضو پاسخ به سؤالات زیر توسط عضو یا اعضائی که فرد پیشنهادشده را زیر نظر دارند تهیه و برای تصمیم به مسئولین منطقه داده شود.
الف ـ انگیزه تمایل به فعالیتهای اعتقادی ـ اجتماعی:
در این مدت یک سال بایست دقیقاً روشن کرد که انگیزهی فرد مزبور در فعالیتهای اعتقادی ـ اجتماعی چیست؟ آیا واقعاً ایمان به اسلام او را در این راه به فعالیت واداشته یا انگیزهی دیگری محرک او میباشد.
ب ـ تحقیق درباره زندگی خصوصی و پیوندهای طبقاتی و خانوادگی:
دراین مدت میبایست تاریخچه زندگی فرد موردنظر در ایران و خارج گردآوری شود و حالات روحی و روانی او مورد مطالعه قرار گیرد و تشخیص داده شود که فرد مزبور از چه خانوادهای و از چه طبقهایست و پیوند عاطفی او با خانوادهاش چگونه است؟ آیا پیوندهای عاطفی و خانوادگی او به پیوندهای اعتقادیش حق تقدم ندارند؟ آیا حاضر است به خاطر اعتقاداتش از پیوندهای خانوادگی و عاطفی خویش ببرد؟
فرد مزبور اگر به طبقه مرفه وابسته است باید دید تا چه حد در زندگی خویش از این علائق بریده و تا چه حد سطح زندگی خویش را پائین آورده و تا چه حد توان مقاومت در برابر مشکلات و مصائب را به خود رشد داده.
ج ـ خودمحوربینی:
در این مدت یکسال میبایست تشخیص داد فرد موردنظر تا چه حد میخواهد نظرات خود را که رابطه با امکانات و موقعیت او دارد بر دیگران تحمیل کند. وجود چنین فردی برای یک سازمان سیاسی خطرات عمدهای را به بار خواهد آورد.
د ـ صداقت و فداکاری:
در حین زیرنظر داشتن فرد موردنظر که دارای مسئولیت مستقیم یا غیرمستقیم در اتحادیه میباشد باید دید آیا او علاوه بر سلیقههای شخصی در امر اجرای مسئولیت محوله و اجرای مصوبات اتحادیه وفادار و صادق است یا خیر؟ صداقت و وفاداری نشاندهنده این حقیقت است که فرد موردنظر تا چه حد پایبند ضوابط تشکیلاتی است و تا چه اندازه تصمیمات سازمان را بر نظریات شخصی مقدم میشمارد.
توجه به این نکته به سازمان هم امکان میدهد که به ضریب عملی تصمیمات خود مطمئن باشد و همچنین میتوان مطمئن بود که افراد دستورات سازمانی را اجرا میکنند ولو مخالف نظرات شخصی خودشان باشد.
ذ ـ تحرک، خودجوشی و خودکفائی:
سازمان ما در حال حاضر مرحلهای از حیات خود را میگذراند که نیازمند افرادیست که پیوستنشان به سازمان شتابی در حرکت سازمان ایجاد کند و این امر تنها از طریق پیوستن افرادی که صاحب تحرک، خودجوشی و خودکفائی لازمند امکانپذیر میباشد. از پیوستن افرادی که در دوران فعالیتشان در اتحادیه نتوانستهاند در زمینه تعهدات سادهای که متقبل شدهاند از خود تحرک و جوشش نشان دهند جز کندی در حرکت سازمان نتیجهای به بار نخواهد آورد.
رـ حسن تفاهم، متانت و صبر و حوصله:
افرادی که در اتحادیه نمیتوانند در برخوردهای منطقی با حسنتفاهم رابطه ساخت تشکیلاتی اتحادیه را با محتوای آن درک کنند و شتابزده خواستار اجرای همهی خواستههای خود در اتحادیه به عنوان یک سازمان علنی و درباز هستند بالطبع پیوستنشان به سازمان جز انتقال همان شتابزدگیها در اشکال دیگر نتیجهای نخواهد داشت. ممکنست این سؤال مطرح شود که اینگونه افراد به علت عدم وابستگی سیاسی چارهای جز پافشاری به اجرای تمام خواستههای خود در اتحادیه ندارند. در این رابطه باید گفت اگر افرادی معتقد به اصول تشکیلاتی باشند قاعدتاً بایستی قانع شوند که ساخت تشکیلاتی اتحادیه نوعی است که نمیتواند پاسخگوی نیازهای حزبی افراد باشد و محتوای اتحادیه را آنچنان که متناسب با ساخت تشکیلاتش هست حفظ میکنند و درصدد پیوستن به سازمان سیاسی موردنظر خود و یا ایجاد چنین سازمانی میباشند.
۲ـ انتخاب کردن:
مسئله انتخاب وقتی باید مطرح شود که مراحل بالا انجام شده باشد. انتخاب باید از روی برنامه باشد. بدون طی مراحل بالا و بدون برنامه نباید و نمیتوان کسی را برای عضویت انتخاب کرد.
عضو یا اعضاء مسئول مراقبت موظفند در صورتی که بعضی مواقع نقائصی از فرد مورد نظر مشاهده کردند به او دوستانه تذکر دهند و توجه کنند که فرد مورد نظر تا چه حد انتقاد را میپذیرد و تا چه اندازه در رفع نقائص خود میکوشد و تا چه اندازه موفق میشود.
چنانچه بعد از یک سال نتیجه مراقبت و زیرنظر داشتن مثبت بود میتوان او را جهت شرکت در دورهی آزمایشی سازمان انتخاب کرد.
۳ـ آموزش و آزمایش:
پس از انتخاب فرد میبایست تحت آموزش فشردهی مسائل ابتدائی قرار گیرد (برنامه آموزشی ابتدائی میبایست دقیقاً تهیه و مشخص گردد).
در دورهی آموزش میبایست کاری به فرد موردنظر محول کرد. کسی که هیچ کاری از دستش برنمیآید نباید به سازمان دعوت گردد. اگر فردی بدون کار مشخصی در سازمان بماند به عنصر خطرناکی تبدیل میگردد.
همیشه قبل از دعوت از فرد میبایست کاری را که از عهدهاش میتواند برآید دقیقاً مشخص کرد و تشخیص داد چه کارهائی از دست او برمیآید.
۴ـ عضویت و تعلیمات:
در صورتی که فرد موردنظر در دورهی آزمایش از عهده وظایفش برآمد و عملکردش مثبت ارزیابی شد به عضویت مستقیم در سازمان پذیرفته میشود و تحت تعلیمات حزبی (محتوایش باید دقیقاً تعیین گردد) قرار میگیرد و عهدهدار وظائفی میگردد.
* جمعه ۱۰/۲/۱۳۵۵
وظایف تیم تهیه و تکثیر اسناد
هدف تهیه و تکثیر و توزیع اسناد مبارزات و یا وقایع داخل و خارج ایران
برنامه
۱ـ از هر یک از اسناد تعدادی در حدود ۱۰۰ نسخه تکثیر میگردد.
۲ـ از این اسناد یک و یا چند نسخه به آدرسهای گروه ب (خطمشی توزیع) ارسال میگردد.
طرز کار:
۱ـ یک نفر از اعضای وابسته یا پیوسته نهضت، مسئولیت این برنامه را عهدهدار خواهد شد.
۲ـ اسنادی که بدست دبیرخانه مرکزی میرسند؛ جهت مسئول تیم ارسال میگردد.
۳ـ مسئول تیم حداکثر با کمک یک نفر دیگر از اسناد عکسبرداری کرده آنها را تکثیر مینماید.
۴ـ دبیرخانه اسم و آدرس افراد گروه ب را برای مسئول تیم میفرستد.
۵ـ دبیرخانه مرتب مسئول تیم را در جریان تغییر آدرسها قرار خواهد داد.
۶ ـ مسئول تیم بدون کسب نظر از دبیرخانه افراد و اسامی جدیدی به لیست اضافه نخواهد کرد.
خطمشی توزیع
نشریات و مدارک و اسناد دریافتی و یا صادر از طرف مکتب(۱) برحسب موضوعات برای سه گروه اساسی زیر ارسال میگردند.
۱ـ گروه الف ـ اسناد و مدارک درون سازمانی فقط برای اعضا که با «خصوصی است نه برای انتشار» مشخص میشوند. توزیع این مدارک فقط توسط دبیرخانه انجام میگیرد.
۲ـ گروه ب ـ اسناد و مدارک برونسازمانی که توزیع وسیع آنها به هر دلیل یا میسر نیست یا صلاح نیست، که برای اعضا و طرفداران ارسال میگردد و با توزیع محدود مشخص میشوند. توزیع این اسناد توسط تیم تهیه و تکثیر اسناد انجام خواهد گرفت.
۳ـ گروه ج ـ اوراق و نشریات تبلیغاتی سیاسی، که برای همه، هر اسم و آدرسی ارسال میگردد. این آدرسها به دو گروه تقسیم میشوند:
گروه اول ـ برای توزیع مستقیم وسیع است که عمدتاً شامل ماهنامه پیام مجاهد و یا برخی از نشریات دیگر میباشد که مستقیماً بهوسیله پست ارسال میگردد.
گروه دوم ـ توزیع غیرمستقیم برای کتب و برخی از انتشارات است که بهوسیله افراد فعال محلی انجام میگیرد.
تیم توزیع نشریات، مسئول اجرای این وظیفه میباشد.
والسلام ۲۰/۶/۷۵ ـ ۳۰ خرداد ۱۳۵۵
کمال(۲)
۱. منظور نهضت آزادی ایران ـ خارج از کشور است.
۲. دکتر ابراهیم یزدی
درون سازمانی
برای اطلاع اعضاء
اسم و آدرس نشریات غیردولتی و ملی در خارج از کشور
الف ـ انتشارات حزب توده ایران:
۱ـ مجله پیکار برای دانشجویان P.O.Box 49034
۲ـ مجله دنیا ارگان تئوریک و سیاسی کمیته مرکزی I0028 Stokholm 49
۳ـ مسائل بینالمللی sweden
۴ـ ماهنامه مردم ارگان مرکزی حزب
برای دریافت این نشریات با آدرس بالا تماس بگیرید.
ب ـ کنفدراسیون:
۱ـ پیمان نشریه دفاعی ۶ Frankfurt 16
۲ـ ۱۶ آذر Postfach 16247
W.Germany
ج ـ جبهه ملی ایران (دوم):
۱ـ باختر امروز P.O.Box 7229
۲ـ ایران آزاد Beirut Lebanon
۳ـ بولتن اطلاعاتی (انگلیس) P.O.Box 477
GPO Bronx,N,Y.10451
دـ توفان ارگان سازمان مارکسیست ـ لنینیستی توفان X Giovanna Gronda, 24030 Villa D’Adda, Italy 8025 Zurich 25
ه ـ کارگر ارگان و ناشر افکار کمونیستهای ایران Postfach 260, Switzwerland Mme-Paola Di Cori
وـ توده و ستاره سرخ ارگان کمونیستهای چینی C.P. 493
زـ روزنامههای نبرد و ۱۹ بهمن آدرس ندارند اما میتوان از طریق ایران آزاد و یا باختر امروز آنها را دریافت نمود. S.Silvestro,Roma, Italy
ح ـ خبرنامه Iran Free Press
Ben-Franklin ST.
P.O.Box 883
Penn Ave.N.W.,Wash D.C.20044
توجه ـ برای درخواست این نشریات از اسامی مستعار و آدرس صندوق پستی و یا دوستان غیرایرانی خود استفاده کنید
ISA,US Defence Section
P.O.Box 4000F
Berkely, cal 94704
کمونیست ـ ارگان سازمان انقلابیون کمونیست (م.ل) BBC,P.O.Box 268,
۲۷۰۰ BRONSHOJ, DENMARK
دستورالعمل تشکیلاتی
بسمه تعالی
خصوصی. برای انتشار نیست.
۱۹/۶/۷۵ – ۲۸ تیرماه ۱۳۵۳
برادر ایمانی، بعد از سلام:
از آنجا که جمعآوری اطلاعات درباره وقایعی که در میهن ما میگذرند از اولین و اساسیترین شروط لازم برای فراهم ساختن امکانات روشنگری سیاسی است و از آنجا که اختناق شدید و سانسور اخبار در ایران مانع از آن است که بتوان اطلاعات کافی درباره مسائل ایران، بخصوص زد و بندهای شاه با چپاولگران غربی را، جمعآوری کرد و از آنجا که تنها با جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف و در کنار هم قرار دادن آنهاست که حداکثر استفاده و بهرهبرداری و استنتاج از اطلاعات امکانپذیر میباشد؛ لذا از شما انتظار داریم که در این رهگذر با ما همکاری کنید.
۱- نشریات و مطبوعات منطقه خود را مرتباً بخوانید و اخبار و تفسیرهای مربوط به ایران و احیانا خاورمیانه را بریده و برای ما ارسال دارید.
بریده روزنامهها را پس از بریدن در کنار هم روی یک ورقه کاغذ سفید (۱۱ × ۵/۸) بچسبانید. اسم و ماخذ (نام نشریه) و تاریخ آن را نیز از اصل روزنامه ببرید و در بالای صفحه بچسبانید و سپس برای ما ارسال نمایید. هر مطلب را جداگانه روی یک صفحه بچسبانید و از چسبانیدن مطالب متفاوت روی یک ورقه خودداری کنید. فقط از یک طرف کاغذ استفاده کنید و در پشت آنها چیزی نچسبانید.
۲- علاوه بر مطبوعات منطقه خود در صورت امکان نشریه (یات) زیر را نیز مرتبا ملاحظه کرده و مطالب ضروری را بریده و به شکل ذکر شده در بالا تنظیم نموده و ارسال دارید.
۳- مطالب جمعآوری شده توسط گروهی مورد بررسی قرار گرفته و آنها را براساس موضوع مطالب طبقهبندی نموده و برای تهیه تحلیلهای سیاسی و اقتصادی و درک روابط درونی عملیات دشمن و وقایع و مسائل مربوطه، مورد استفاده قرار میدهند.
۴- در صورتی که شما مایل باشید در بررسی مسئله و مطلبی شرکت کنید لطفا آمادگی خود را نیز اطلاع دهید.
اسامی نشریات دولتی:
۱- کیهان هوایی
۲- اطلاعات هوایی
۳- کیهان اینترناسیونال
۴- ایران تایمز
۵- پرچم خاورمیانه
۶- خواندنیها
۷- بورس
۸- تهران اکونومیست
۹- فردوسی
۱۰- اگر روزنامههای دیگری هستند که دریافت آنها را برای ما مفید میدانید لطفا اطلاع دهید.
توجه:
۱- روزنامههایی که علامت زده شدهاند سهم شماست که ترتیبی برای ابونمان آنها و دریافتشان از ایران بدهید.
۲- این روزنامهها را پس از دریافت، آن قسمتهایی را که برای رشته مطالعات خود ـ که به شما ماموریت داده شده است و یا خواهد شد ـ لازم دارید عکسبرداری کرده و اصل آنها را برای دفتر مرکزی ارسال خواهید داشت.
راهنمای تهیه و ارسال خبر
۱- خبر را فقط در یک روی کاغذ بنویسید.
۲- حتی الامکان مشخص کنید که خبر موثق است یا جزو شایعات است.
۳- در گزارش خبر، فقط خبر ذکر شود و از طرح مسائل شخصی خودداری نمایید.
۴- در تنظیم اخبار، از قضاوت شخصی خودداری کنید و حوادث را همانطور که بوده گزارش دهید.
۵- چند نسخه از خبر تهیه کرده و از نقاط مختلف پست نمایید.
۶- حتماً یک آدرس فرستنده ساختگی در روی پاکت نوشته شود.
۷- آدرس گیرنده را در روی پاکت بطور واضح بنویسید.
۸- هر نوع اعلامیه و بیانیه که از افراد و سازمانها با نام و بدون نام به دستتان میرسد در پاکتی گذاشته، بطریق بالا بفرستید.
۹- در صورتی که تعداد صفحات یک جزوه زیاد باشد بایستی حتماً آن را به چندین جزوه کوچک تقسیم نموده و در چندین پاکت پست نمایید، چون بستههای بزرگ و سنگین احتمالاً بیشتر کنترل میشوند.
۱۰- از اسنادی که فقط یک نسخه از آن به دست شما میرسد چند کپی تهیه کرده و جداگانه پست نمایید.
۱۱- هرگونه عکس و اطلاعاتی که از شهداء ایران به دست میآورید پست نمایید.
مصوبات
عضوگیری:
بعد از مطالعات اولیه توسط یکی از اعضاء نهضت با شخص سمپات، این عضو مذاکرات مقدماتی را با شخص سمپات انجام میدهد و سپس از یک عضو شناخته شده سازمان دعوت میکند تا با آنها صحبت کند و عضو شناخته شده سازمان این چند نفر را (حتی عضو را) به عنوان سمپات و دوره آزمایشی در یک حوزه جای میدهد و روابط برقرار میشود و شخص عضو مخفیانه نظرات خود را راجع به سمپات (سمپاتها) میدهد و در صورت مثبت بودن نظرات و تصمیم شورا این هسته به عنوان هسته عضو شروع به کار میکند و در غیر اینصورت از طرف شخص شناخته شده سازمان به آنها جواب منفی داده میشود.
شخص الف که عضو شورا میباشد تشکیل هسته شماره ۱ را میدهد و در صورت نشان دادن لیاقت و صلاحیت اعضاء ر و ز الف یکی از آنها یعنی ر یا ز و یا هر دوی آنها را بدون اطلاع یکدیگر مامور تشکیل هسته جدیدی میکند. در مثال فوق شخص و مامور تشکیل (؟) شده است. ارتباط هسته شماره ۲ با شورا توسط رابط این هسته که شخص ر میباشد از طریق رابط هسته شماره ۱ که شخص الف میباشد الف میباشد برقرار میگردد. رابط هر دو هسته ارتباط خود را با یکدیگر و بالنتیجه با شورا بدون اطلاع اعضاء هر دو دسته انجام میدهند.
مثال فوق را میشود برای دیگر اعضاء شورا تکمیل کرد و بایستی توجه داشت که ارتباط همیشه بصورت عمودی برقرار میشود و ارتباط افقی بین هیچیک از هستهها وجود ندارد.
اجرای این فرم سازماندهی و عضوگیری در جلسه قبلی شورا حداقل برای یک سال تصویب شده است و چنانچه برادری نظر اصلاحی داشته باشد میتوان در جلسات آینده شورا نظرات اصلاحی را مورد رسیدگی قرار داد.
برنامه تعلیماتی:
۱- مسائل امنیتی، سازماندهی و تاکتیکها، اصول مخفیکاری، فن مبارزه با پلیس و شورشگری و ضدشورشگری.
۲- مسائل ایدئولوژیک:
الف ـ انسانشناسی.
ب ـ فلسفه تاریخ.
ج ـ دولت و پیدایش و تکوین آن و حزب به عنوان پایگاه طبقه مستضعفین جهت مبارزه با دولت. تعریف سازمان (صنفی، ایدئولوژیک و غیره).
د ـ استراتژی حزب، جهاد مسلحانه، شعار حزب.
و ـ جهتگیری طبقاتی سازمان.
۳- تاریخ معاصر:
جنبش تنباکو، جنبش مشروطه، کودتای ۱۲۹۹ و تغییر سلطنت، شهریور ۲۰، کودتای ۲۸ مرداد، ملی شدن صنعت نفت، نهضت مقاومت ملی، تاریخچه تشکیل و تکوین جبهه ملی، تاریخچه تشکیل و تکوین نهضت آزادی و تاریخچه تشکیل سازمانهای سیاسی خارج از کشور.
فعلا برنامه تعلیماتی سازمان ما بر روی قسمتهای ۱ و ۲ (الف، ب، د) خواهد بود و در این زمینه مسئول تعلیمات و انتشارات نظرات خود را به موقع به اطلاع اعضاء خواهد رساند.
به نام خدا
۱۰ دسامبر ۱۹۷۷ ـ ۱۹ آذر ۱۳۵۵
مسئولین سازمانها در امریکا و اروپا و همه برادران و خواهران
موضوع: برنامه تعلیماتی
برادران نهضتی!
بعد از سلام، گسترش روزافزون جنبش اسلامی در خارج از کشور و رشد قابل ملاحظه آگاهی سیاسی جوانان و دانشجویان مسلمان و درک و احساس تمایل روزافزون آنها برای تشکل در یک سازمان سیاسی متناسب که جوابگوی نیازهای جدید حرکت اسلامی ما باشد، و با توجه به اینکه نهضت در خارج از کشور، تنها سازمان سیاسی ـ اسلامی است، سازمان جوان ما را در برابر ضرورت گسترش و توسعه سازمان ـ به عنوان عمدهترین وظیفه در حال حاضر ـ قرار داده است.
این وظیفه اساسی و عمده، الزاماً مسائل ضروری دیگری را نیز همراه خود مطرح میسازد. که مهمتر از همه آنها موضوع برنامه آموزش و تعلیمات اعضاء و طرفداران نهضت میباشد. ما نمیتوانیم بدون داشتن برنامه توسعه تشکیلاتی، بدون مشخص نمودن خطمشی عضوگیری، دست به توسعه سازمان بزنیم. به همین ترتیب هم سازمانهای نهضت در خارج از کشور نمیتوانند دست به توسعه سازمانی و عضوگیری بزنند مگر آنکه برنامه تعلیماتی مشخص و مدون، متناسب با اهداف کلی نهضت و وظائف خاص آن در خارج از کشور داشته باشند. تا بر آن اساس به کار آموزش و تربیت کادرهای جدید دست بزنند. اگرچه برادران نهضتی در اروپا و امریکا، هرکدام برای خود برنامههای آموزشی محدودی را پیشبینی کردهاند، اما نهضت هنوز هم متأسفانه فاقد یک برنامه آموزشی متناسب با احتیاجات فعلی جنبش میباشد، که نهتنها جوابگوی ضرورتهای کنونی حرکت باشد، بلکه بتواند مسائل آینده را هم پیشبینی کرده و در جهت پاسخ گوئی بدانها کوشش بهعمل آورد.
طرح برنامه تعلیماتی که به پیوست تقدیم میگردد، اولین قدم در راه تنظیم حداقل برنامه آموزشی قابل قبول برای نهضت میباشد.
لازم است برادران ما این طرح را دقیقاً مطالعه و بررسی کرده و نظرات تکمیلی ـ تأییدی و یا انتقادی خود را تنظیم و ارسال دارند. تا در تکمیل این طرح اقدام شود. همچنین لازم به نظر میرسد که برادران نهضتی کلیه امکانات سازمان خود را در قبول مسئولیت تهیه برخی از این مطالب در اسرع وقت اطلاع دهند تا با تجهیز همه استعدادها، هم برنامه آموزشی خود را تکمیل نمائیم و هم با بسیج حداکثر امکانات برنامه آموزشی نهضت را تنظیم و به مرحله اجرا درآوریم.
مطالب موضوعات این برنامه به سه دسته تقسیم شدهاند:
دسته اول آنها که در حال حاضر تنظیم شدهاند و آماده برای استفاده در برنامههای آموزشی هستند.
دسته دوم آنها که در حال حاضر در دست تهیه هستند.
و دسته سوم موضوعاتی که باید برای تهیه آنها فکری کرد و برنامهای تنظیم نمود و به تهیه آنها پرداخت. در متن طرح به این مسئله نیز اشاره شده است و نشان داده شده است که کدام مطالب در حال حاضر موجود هستند و کدام مسائل باید تهیه شوند.
برنامه تعلیماتی
الف ـ هدف: اهداف تعلیماتی به شرح زیر خواهند بود.
۱ـ ایجاد بینش امنیتی، درک اصول مخفیکاری و مبارزات مخفی جهت حفظ اعضاء سازمان و فعالیتها.
۲ـ بالا بردن سطح آگاهی سیاسی ـ انقلابی اعضاء و ایجاد بینش اصیل سیاسی و در نتیجه ایجاد هماهنگی در آهنگ رشد و درک سیاسی اعضاء و حفظ وحدت و اتفاقنظر و بینش سیاسی.
۳ـ ایجاد زمینههای مساعد و تربیت کادرها به صورتی که بتوانند خود مستقیماً و رأساً به تحلیل مسائل سیاسی و رویدادهای اجتماعی بپردازند و از آنها واقعیت قضایا را فهم و درک نمایند.
۴ـ بالابردن سطح درک و شناخت اجتماعی اعضاء.
۵ـ ایجاد درک بینش انقلابی (سیاسی ـ نظامی) و ایجاد آمادگی افراد برای ارتقاء به مراحل بالاتر و متفاوت مبارزه.
فصل اول ـ آموزشهای ثابت
مطالب و موضوعات این فصل شامل بخشهای زیر میباشند.
بخش اول ـ معرفی و آشنائی با نهضت آزادی ایران.
یک عضو نهضتخواه پیوسته و یا وابسته و یک هوادار نهضت باید درک واقعی و عینی از نهضت داشته باشد. باید با سابقه آن، با چگونگی تأسیس آن، شرائط خاص سیاسی ـ اجتماعی تأسیس آن، با خدمات و نقش برجستهای که ایفا کرده است آشنائی پیدا کند. همچنین باید از نقش نهضت در خارج از کشور مطلع گردد. و بالاخره از طریق این آشنائی و شناخت و علم است که میتوان به این جمعبندی رسید که چرا در شرائط کنونی در خارج از کشور تنها نهضت آزادی است که میتواند رهبری جنبش اسلامی را به عهده داشته باشد. و همچنین به ما کمک میکند که راه حرکت آینده را بهتر درک کرده و به انجام رسالت خویش همت گماریم.
مطالب و موضوعات آموزش در این بخش شامل قسمتهای زیر خواهد بود.
۱ـ مقدمهای بر تأسیس نهضت آزادی ایران. بررسی نهضت مقاومت ملی از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ تا اردیبهشت ۴۰ و سال تأسیس نهضت آزادی. (تهیه شده است)
۲ـ تأسیس نهضت در ۱۳۴۰ ـ شامل جزوه و گزارش تأسیس با یادداشتهائی بر آن. (تهیه شده است)
۳ـ جزوه ضمیمه تأسیس درباره شیوه مبارزات علنی و مبارزات مخفی. (تهیه شده است)
۴ـ نقش نهضت آزادی ایران در جنبش رهائیبخش ایران ـ شامل اسناد منتشرشده از طرف نهضت که انعکاس فعالیتها و مواضع نهضت در دوران فعالیتهای علنی آن در داخل میباشد. (تهیه شده است)
۵ـ نامه سرگشاده نهضت به شاه. (تهیه شده است)
۶ ـ جزوه مبارزات سیاسی و مذهبی. (تهیه شده است)
۷ـ اسناد محاکمات سران و فعالین نهضت آزادی ایران و وکلای مدافع آنان. (تهیه شده است)
۸ ـ مدافعات مهندس بازرگان. (تهیه شده است)
۹ـ مدافعات مهندس عزتاله سحابی. (تهیه شده است)
۱۰ـ برگزیده مقالات تحلیلی پیام مجاهد. (تهیه شده است)
توجه ـ بعضی از این موضوعات در حال حاضر به صورت جزوه و نشریههائی چاپ شده و بهطور علنی و وسیع پخش شدهاند و برخی هم تهیه و به صورت محدود در دسترس فقط اعضاء و طرفداران هستند و برخی دیگر که شدهاند اما هنوز تکثیر نشده است. اولین و اساسیترین وظیفه مبرم تعلیمات در حال حاضر تهیه و تکمیل مدارک و اسناد نامبرده در بالا میباشد.
این اسناد را باید برای کلیه اعضاء نهضت و هواداران و اصحاب آن طرح نمود تا با نقش نهضت در کل جنبش و عملکرد آن آشنا شوند.
بخش دوم ـ آموزش تشکیلاتی شامل دروس امنیتی ـ سازماندهی ـ کار مخفی و غیره…. برای این بخش میتوان از مدارک زیر استفاده نمود.
۱ـ سازمان مخفی و اصول امنیتی (که توسط خود سازمان نهضت تهیه شده است).
۲ـ سازماندهی و تاکتیکها (سازمان مجاهدین خلق ایران).
۳ـ اصول مخفیکاری (سازمان مجاهدین خلق ایران).
۴ـ مفهوم سازمان و کار دستهجمعی (توسط سازمان نهضت در دست تهیه است).
بخش سوم ـ آموزشهای سیاسی انقلابی.
۱ـ آموزش واژههای سیاسی (که باید تهیه شود). نشریاتی در اینباره وجود دارند اما متأسفانه عمدتاً توسط مارکسیستها نوشته شدهاند و قابل استفاده برای آموزش کادرها نیستند و ما باید براساس جهانبینی توحیدی خودمان واژهها را تعریف کنیم.
۲ـ آموزش جزوه شورشگری ـ ضد شورشگری (از انتشارات نهضت).
۳ـ آموزش جزوه جنگ بیانتها (در دست چاپ).
۴ـ آموزش جزوه احتضار امپراطوری دلار (از انتشارات مجاهدین).
۵ ـ آموزش جزوه جنگ اکتبر و مسائل خاورمیانه (از انتشارات نهضت).
۶ ـ آموزش جزوه چهگوارا در جنگهای چریکی (از طرف سازمان تهیه شده).
۷ـ آموزش جزوه مائوتسه تونگ و جنگهای چریکی (از طرف سازمان تهیه شده).
۸ ـ بررسی تئوریهای انقلابی ـ اسلام به عنوان یک حرکت انقلابی و براساس جهانبینی توحیدی لاجرم تئوریهای خاص خود را در مورد پروسه انقلاب در جوامع انسانها بهطور عام مطرح میسازد. این تئوریها چیست؟ و قوانین عام انقلاب اسلامی چهها هستند؟ و براساس آنها قوانین انقلاب اسلامی در انطباق قوانین عام آن با جامعه ایران کدامند؟ بررسی و درک این مسائل از اهم وظائف جنبش انقلابی اسلامی میباشد. در بررسی این مسئله مطالب زیر باید تهیه وبررسی شوند.
یک ـ تئوری خیزشی انقلاب لنین ـ تجربه روسیه.
دو ـ تئوری کانونی ـ تجربه کوبا.
سه ـ تئوری جنگهای فرساینده ـ تجربه چین و هندوچین.
و براساس این بررسیها باید تئوری انقلابی اسلامی را تدوین نمود.
۹ـ استراتژی ـ تاکتیک ـ مفاهیم (باید تهیه گردد).
۱۰ـ گزارشاتی از جنبشهای آزادیبخش دنیای سوم شامل افریقا (الجزیره ـ انگولا ـ چاد ـ اریتره ـ افریقای جنوبی و ….) ـ امریکای لاتین و آسیا (چین و هندوچین ـ فیلیپین ـ مالازیا و…).
برخی از مطالب این بخش به صورت ناقص تهیه شده است.
۱۱ـ جنبش اسلامی در ایران و مارکسیسم (در دست تهیه).
۱۲ـ جنبش مارکسیستی در ایران و جنبش اسلامی (در دست تهیه).
بخش چهارم ـ آموزش مسائل و مفاهیم اقتصادی. جزئیات برنامه آموزشی این بخش باید تهیه گردد.
بخش پنجم ـ آموزش مسائل و مفاهیم فلسفی ایدئولوژیک. جزئیات برنامه آموزشی این بخش باید تهیه گردد. (قسمتهائی تهیه شده است).
بخش ششم ـ آموزش مسائل تاریخی جنبش در ایران.
حرکت انقلابی خلق ما و نهضت آزادی به عنوان بخشی از آن استمرار حرکت انقلابی آزادیبخش ملی است. بدون درک گذشته این جنبش نه میتوان مرحله کنونی جنبش را شناخت و نه مسیر و راه آینده را درک کرد. جنبشها را هم باید در بستر شرائط خاص خودشان و هم در رابطه با مسائل و امکانات خاص مقطع زمانی آن جنبشها بررسی کرد.
در یک برخورد اجمالی با مسائل تاریخی جنبش رهائیبخش در ایران مراحل مشخص و معینی را ملاحظه میکنیم.
هر یک از این مراحل با بروز و ظهور حادثه و یا حوادثی معین و مشخص و متمایز میگردد. بهطوری که به دنبال آن حادثه و یا حوادث مسیر حرکت جنبش ما ـ و وضعیت سیاسی ـ اجتماعی ـ نظامی میهن ما و رابطه و تولد آن نیروهای انقلابی و ضد انقلابی وارد یک مرحله خاص، مشخص و متمایز از مرحله قبلی میگردد. براین اساس تاریخ جنبش یکصدساله اخیر ایران را میتوان به مراحل مختلف زیر تقسیم کرد:
مرحله اول ـ جنبش تحریم تنباکو و مقدمات قبلی آن.
مرحله دوم ـ جنبش مشروطیت.
مرحله سوم ـ از انقلاب مشروطیت تا کودتای ۱۲۹۹ رضاخان.
در این دوره علاوه بر بررسی شرائط عمومی و توجه به دستاوردهای انقلاب مشروطیت مطالعه جنبشهای زیر ضروری است:
۱ـ قیام جنگل در گیلان.
۲ـ قیام خیابانی در آذربایجان.
۳ـ قیام پسیان در خراسان.
۴ـ قیام تنگستانیها و چاکوتاهیها در فارس.
هریک از این جنبشها نه به صورت تشریح تاریخی بلکه تحلیل ایدئولوژیک ـ سیاسی انقلابی، بهخصوص در جهت درک و شناخت علل موفقیتها و شکستهای آنها باید باشد.
مرحله چهارم ـ دوره بیست ساله از اسفند ۱۲۹۹ تا شهریور ۱۳۲۰.
۱ـ کودتای ۱۲۹۹
۲ـ مدرس
مرحله پنجم ـ از شهریور ۱۳۲۰ تا کودتای ۱۳۳۲
قسمت اول ـ جنبش ملی
۱ـ نهضت ملی ایران ـ دکتر مصدق ـ جبهه ملی اول ـ ملی شدن صنایع نفت.
۲ـ بررسی حکومت ۲۸ ماهه دکتر مصدق.
۳ـ بررسی تز بیطرف مثبت دکتر مصدق.
۴ـ بررسی تز موازنه منفی دکتر مصدق.
قسمت دوم ـ جنبش مارکسیستی
۱ـ حزب توده ایران و سازمانهای وابسته بدان.
اگرچه این قسمت در اینجا آمده است که شامل بررسی جنبش مارکسیستی در یک دوره مشخص میباشد اما ضروریست که جنبش مارکسیستی در ایران از همان آغاز معرفی به جامعه ایران مورد بررسی قرار گیرد. قراردادن آن در این مرحله از آنجهت است که در طی این مرحله جنبش مارکسیستی فعالترین و وسیعترین سازمانها را داشته است و بررسی جنبش در سالهای قبل و یا بعد از آن بیشتر به مقدمه و مؤخره میماند.
قسمت سوم ـ حرکت اسلامی
۱ـ انجمن اسلامی دانشجویان.
۲ـ کانون اسلام.
۳ـ فدائیان اسلام.
قسمت چهارم ـ احزاب سیاسی در این دوره.
مرحله ششم ـ از کودتای ۲۸ مرداد تا ۱۵ خرداد.
۱ـ کودتای ۲۸ مرداد (در دست تهیه است).
۲ـ نهضت مقاومت ملی ایران (در دست تهیه است).
۳ـ جبهه ملی دوم (باید تهیه گردد).
۴ـ نهضت آزادی ایران (به اسناد بخش اول رجوع کنید).
۵ ـ جبهه ملی سوم (باید تهیه شود).
۶ ـ احزاب سیاسی (باید تهیه گردد).
مرحله هفتم ـ از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ به بعد (باید تهیه گردد).
۱ـ جاما
۲ـ اتحاد ملل اسلامی
۳ـ مجاهدین و سازمانهای اسلامی.
۴ـ فدائیان و سازمانهای مارکسیستی.
علاوه بر بررسی مسائل تاریخی و معاصر در مراحل هفتگانه بالا، ضروریست که مسئله روحانیت و مراجع و علماء و نقش آنها در جنبش اسلامی هم در جمع و هم در هر یک از مراحل بالا، همراه و توأم با تحلیل حرکت خمینی مورد بررسی قرار گیرد.
بخش هفتم ـ مسائل جنبش در خارج از کشور.
۱ـ مقدمه: نقش ایرانیان خارج از کشور در مبارزات ملی.
۲ـ سازمانهای دانشجویان تا ۱۹۶۰.
۳ـ سازمانهای دانشجوئی از ۱۹۶۰ به بعد و تشکیل کنفدراسیون جهانی.
۴ـ انجمنهای اسلامی دانشجویان.
۵ ـ احزاب سیاسی.
۶ ـ جبهه دوم و سوم.
۷ـ روحانیون مبارز.
۸ ـ نهضت آزادی ایران.
اول ـ مقدمه و تاریخچه.
دوم ـ مرامنامه و اساسنامه.
سوم ـ برنامهها و عملکرد.
چهارم ـ تحلیل خطمشی و مواضع.
فصل دوم
تهیه دستور بحثها برای تحلیل در درون سازمان. این دستور بحثها شامل دو گروه اصلی میشوند:
اول ـ مسائلی که در خارج از سازمان و در رابطه با دشمن یا مخالفین یا طرفداران و سازمانهای همگام و غیره اتفاق میافتد.
دوم ـ مسائلی که در درون خود سازمان رخ میدهند.
در هر دوی موارد ضروریست که مواضع نهضت مشخصاً مورد بررسی قرار گرفته و با به بحث گذاشتن آنها در بین اعضاء به اتخاذ مواضع مشترک و متحد از طرف همه اعضاء کمک خواهد کرد. نمونههائی از این دستور بحثها عبارتند از نشریه تعلیماتی درباره کنفدراسیون ـ درباره جنبش اسلامی در خارج از کشور ـ درباره مجاهدین.
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ به برخی از سئوالات بخش اول تعلیمات تشکیلاتی
(سئوالات عمومی)
۱ـ به عنوان نمونه سازمانهای زیر را میتوان نام برد (در آینده لیست کاملتری در اختیارتان قرار خواهد گرفت).
امریکا:
زیر نظر «دفتر خدمات استراتژیک» سه سازمان زیر فعالیت میکنند:
OFFICE OF STRATEGIC SERVICES
CENTRAL INTELLIGENCE AGENCY (CIA)
NATIONAL SECURITY AGENCY (NSA)
DEFENCE INTELLIGENCE AGENCY (DIA)
از این سه سازمان NSA از همه مخفیتر و مخوفتر است (برخلاف آنچه در مورد CIA شایع است) لیکن مانند CIA فعالیت بینالمللی دامنهداری ندارد.
در داخل امریکا عمدتاً (و ظاهراً) FBI فعالیت میکند.
انگلستان:
زیر نظر دو سازمان مشهور به MI6 و مشهور به MI5 فعالیت میکنند.
JOINT INTELLIGENCE COMMITTEE
SECRETE INTELLIGENCE SERVICE
SECURITY SERVICE
بازوی علنی پلیس یعنی SCOTTLAND YARD زیر نظر MI5 فعالیت میکند که تقریباً معادل FBI در امریکاست.
روسیه:
دو سازمان
KOMITET GOSUDARSTVENNOI BEZOPASNOSTI (KGB)
به معنای «کمیته امنیت کشور»
CLAVNOYE RAZVEDYVATELNOY UPRAVLENIYE (CRU)
به معنای «ادارهی عالی اطلاعات» (که مربوط به ارتش روسیه است) فعالیت میکنند. کلاً KGB به مراتب قویتر است و حکم رهبری را دارا است.
چین سرخ
چهار سازمان اطلاعات و ضد اطلاعات زیر نظر:
۱ـ حزب کمونیست چین
۲ـ ادارهی امور خارجی
۳ـ وزارت دفاع
۴ـ شورای کشوری فعالیت میکنند.
هر یک از این سازمانها سه سازمان دیگر را نیز تحت نظر قرار میدهند. ریاست عالیه این سازمانها با مرد شماره ۵ حزب کمونیست است که ریاست «ادارهی امور اجتماعی» را نیز به عهده دارد. این اداره قانوناً کلیه عملیات سری اطلاعاتی را به عهده دارد.
اسرائیل:
چهار سازمان زیر در اسرائیل فعالیت میکنند:
BUREAU OF MILITARY INTELLIGENCE
(مشهور به AMAN)
DEPARTMENT OF COUNTER ESPIONAGE
مشهور به RAN
FOREIGN MINISTRY,S POLITICAL DEPARTMENT
DEPARTMENT OF INTERNAL SECURITY
مشهور به SHIN – BET
(سازمان آخر نام خود را از جناح جاسوسی هاگانا گرفته است)
* * *
درون سازمانی
اظهار نظر درباره اهداف و برنامهها:
۱- منظور و مقصود از «حرف و عمل خود استقلال کامل داشته باشد» چیست؟
لغت استقلال در رابطه با اتحادیه انجمنهای اسلامی اروپا و یا هر انجمن اسلامی دیگر بهتر است معنی شود. اگر این بدان معنا باشد که در تصمیمگیری و در تقسیم مسئولیتها، آنها که عضویت در نهضت یا هر سازمان دیگر دارند کنار گذاشته شوند و یا سعی کنند از نظریات خود حتی دفاع نکنند از ترس آنکه مبادا به عنوان دخالت نهضت در اتحادیه تلقی شود وبالاخره مسئولیت و تصمیمگیریها را اگر نه برای گروهها و افراد وابسته به گروههای دیگر، حتی برای افراد منفرد که اکثراً کم تجربه و تازهکارند واگذاریم، نتیجه جز این نخواهد بود که دیگران تصمیم میگیرند و ما با وجود آنکه آن تصمیمات را مغایر با اهداف اصلی و علت وجودیه اتحادیه میدانیم سکوت نموده و دنبالهرو آن میشویم.
استقلال اتحادیه زمانی وجود خواهد داشت و معنا پیدا خواهد کرد که اتحادیه وجود داشته باشد و از هدف اصلی و رسالتی که برای آن در کل جنبش اسلامی قائل هستیم پیروی نماید. بنابراین در مقابل دخالت دیگران و انحرافات و تلاش اتحادیه از طرف هر شخص یا گروهی که بخواهد اعمال شود و به وجود آید، ما به عنوان اعضاء نهضت باید بایستیم و از آن جلوگیری کنیم ولو اینکه در اثر این کار نهضت و افراد آن متهم به دخالت در کار اتحادیه بشوند.
۲- گفته شده است: «نهضت به عنوان یک سازمان مایل نیست در امور داخلی اتحادیه مداخلهای داشته باشد.»
در اینجا نیز باید لغت «مداخله» را معنی کنیم. آیا مداخله نهضت (به فرض بودن)، اتحادیه را به انحراف از هدف اصلی خواهد کشاند؟ مسلماً نه، مگر اینکه نهضت خود نیز از هدفهای جنبش اسلامی منحرف شده باشد.
– در صورتیکه انحرافی اساسی و جدی در کار و خطمشی اتحادیه وجود داشته باشد. و اتحادیه خدای ناکرده به طرف متلاشی شدن کشیده شود، آیا نهضت نباید به عنوان بخش دیکر از جنبش اسلامی در حفظ و نگهداری اتحادیه بکوشد و در کار اخلالگری منحرف کننده دیگران چه آگاهانه و چه ناآگاهانه مداخله کند؟
اگر ما جنبش اسلامی را به عنوان یک سیستم بزرگ در نظر بگیریم که هر یک از سازمانها چه انجمنهای اسلامی و اتحادیه و چه نهضت و چه گروهی و سازمانهای انقلابی و چه روحانیت و مرجعیت هر کدام نقش یک سیستم فرعی را در آن دارند که باید با هم روابط ارگانیک داشته باشند و بر روی یکدیگر اثر بگذارند و از هم متأثر شوند و اشکال و اخلال در هر یک بر روی دیگران نیز اثر بگذارد، در این صورت جواب سوال بالا اینست که: چرا نهضت به عنوان یک بخش از جنبش اسلامی همیشه باید در حفظ و حراست سازمانهای دیگر و افشای حرکتهای انحرافی بکوشد. البته بدیهی است که دخالت نهضت به شکل دخالت یک سازمان در یک سازمان دیگر نیست و نخواهد بود. به عبارت دیگر این دخالت به شکل نوشتن نامه رسمی و توصیه و تعیین تکلیف برای مسئولین اتحادیه نیست بلکه اعضاء نهضت که در اتحادیه نیز عضو هستند، بطور طبیعی به دور هم جمع شده مسائل و مشکلات اتحادیه را بررسی نموده و با دید خاص خود و ارزشها و هدفهایی که برای اتحادیه قائلاند به یک جمعبندی رسیده و بعد همان افراد تکتک عین همان نظر را در تصمیمگیری و مشاورهها دخالت میدهند.
– در مورد اشکالاتی که در بند الف بدان اشاره شده باید به این نکته توجه داشته باشیم که افراد نهضت باید از اتحادیه و طرز کار و خطمشی و برنامههای آن، در رابطه با گذشته و آینده خود اتحادیه و در رابطه با کل جنبش اسلامی تحلیل کامل داشته باشند. این تحلیل باید کاملاً مستدل و منطقی باشد. این تحلیل برای خود افراد نهضت باید کاملاً جا افتاده باشد. تا بتوانند از آن دفاع کنند و پس از آن برادران و خواهران ما نیاز به یک کار توضیحی وسیع و دائمی دارند. در وحله اول وسیع و فشرده که تمام بخشهای اتحادیه را در بر بگیرد و سپس این کار بطور دائم برای اعضاء جدید نیز انجام شود. (البته انجمن اسلامی آمریکا و اعضاء نهضت در این قاره نیز از این نیاز مستثنی نیستند. این کار تا حدودی انجام شده ولی هم کامل نیست و هم مستمر)
فرض بگیریم که سازمان دیگری نظر و تحلیل دیگر برای اتحادیه داشته باشد. و افراد آن بخواهند آن را در اتحادیه پیاده کنند. اگر آن تحلیل درستتر و منطقیتر از تحلیل برادران ما باشد باید آن را بپذیرند (در این صورت اگر نپذیرند، آن وقت میتوان گفت دارند اعمال نظر میکنند!) ولی اگر اینطور نیست و تجلیل و استدلال برادران و خواهران نهضتی قویتر است خواهناخواه با کار توضیحی میتوانند موفق شود و اشکالات رفع خواهند شد.
۳- در پاراگراف اول بند ب بحثی کلی است و درست اما در مورد تمام سازمانها صدق نمیکند. زیرا زمانی که سازمانی مانند اتحادیه و انجمن آمریکا باز هستند شما نمیتوانید بگویید که افراد و سازمانهای دیگر در آنها هرگز دخالت نکنند. عضویت در اتحادیه مغایرت با عضویت در نهضت یا هر سازمان سیاسی دیگری که ضداسلامی نباشد ندارد. بنابراین اعضاء تمام سازمانهای مختلف و افرادی که منفرد هستند اما خود به تنهائی یک سازمان میباشند! همیشه خواهند بود که در انجمنهای باز وارد میشوند ونمیتوان جلوی آنها را گرفت. اما برای جلوگیری از متلاشی شدن و انهدام این انجمنها تنها راه اینست که از برخورد مواضع سیاسی این سازمانها در درون انجمن و اتحادیه جلوگیری شود. تنها و تنها راه اینست که این انجمنها هرگز موضعگیری سیاسی ننمایند، زیرا در آن صورت است که بین گروههای مختلف وابسته به سازمانهای سیاسی مختلف درگیری در مواضع پیش خواهد آمد و هر کدام سعی خواهند نمود که موضعگیری خاص سازمان خود را به کل اتحادیه و یا انجمن تحمیل کند. بنابراین همانطور که در پاراگراف دوم قید شده است: «اتحادیه باید مرزی بین یک سازمان فکری را با یک سازمان سیاسی مشخص کند». این وظیفه و مسئولیت برادران و خواهران نهضتی است که به خاطر حفظ و پیشبرد اهداف اتحادیه به شکل قاطع و منظم این مرزبندی را در درون اتحادیه بوجود بیاورند. زیرا تنها گفتن اینکه «اتحادیه باید…» کافی نیست. افراد اتحادیه آنها که به این تز معتقدند باید آن را پیاده کنند. و از اتهام به دخالت و غیره نهراسند. در مورد پاراگراف آخر این بند نیز یک موضوع باید روشن شود. و آن اینکه باز هم برادران ما ترس دارند از اینکه متهم شوند به اینکه آنها میخواهند افراد اتحادیه را محدود به قرآنخوانی و یا کتابخوانی بکنند. این مسئله نیز برای برادران و خواهران نهضتی ما باید جا بیفتد که ما درست است که افراد را نمیخواهیم به خواندن قرآن و کتاب به طور کلی محدود کنیم اما در کادر و چهارچوب اتحادیه است که میخواهیم فقط و فقط از نظر ایدئولوژیک و اخلاق اسلامی افراد را بسازیم. و این رسالتی است که اتحادیه و انجمن آمریکا برای خود قائلند و باید توجه کنیم که ما به عنوان یک مسلمان مجبور نیستیم که تمام فعالیتها و مسئولیتهای انسانی و اسلامی خود را در چهارچوب اتحادیه و انجمن انجام دهیم بلکه این یک قرارداد است که ما خود میگذاریم که این بخش کوچک از مسئولیت را تحت نام نهضت و بخش دیگر را… و بالاخره برخی از مسئولیتها ممکن است در کادر هیچ سازمانی نگنجد و کاملاً فردی باشد.
بنابراین اگر ما معتقد هستیم به این کار در کادر اتحادیه فقط کتاب و قرآن باید بخوانیم و حداکثر مسائل سیاسی در بین افراد و حوزهها تحلیل شود، باید بطور قاطع بر روی این امر بایستیم و نگذاریم این مسئله در مرحله حرف بماند و عمل ما چیز دیگری باشد. و عملاً دنبالهرو توده دانشجو و احتمالاً گروهها و سازمانهای دیگر باشیم.
۴- خوشبختانه برادران ما در قسمت آخر به برخی از نکات توجه کردهاند، اما بایستی خیلی جدیتر برخورد کنند و باز هم بین ما (در کلمه «منظور ما» چهارخط مانده به آخر) و افراد اتحادیه (در خط بعد) و حقوق و وظایف در مورد خطمشی اتحادیه فرقی نباید قائل شوند.
به نظر اینجانب لازم است توضیحاتی شبیه این نوشته و یا تکمیل شده همین توضیحات ضمیمه اطلاعیهها اروپا نموده و برای افراد در آمریکا و برای خود اروپا ارسال شود.
والسلام ـ ابو
بحث درون سازمانی
زمستان ۱۳۵۵
بولتن تشکیلاتی
خواهران و برادران ارجمند ایرانی:
اینک دومین بولتن تشکیلاتی را که محصول کار حوزههای منطقه جنوب است عرضه میداریم. امید آنکه مورد توجه و عنایتتان قرار گیرد. پس از انتشار اولین بولتن عدهای از خواهران و برادران محبت نمودند و جز یک مورد، بیلطفی مشاهده نشد. امید آنکه با همت والای خواهران و برادران عزیز و ایمانی نقائص بولتن رفع و هر روز تکمیلتر گردد. برادری از حوزه …. محبت نموده ومقاله ارزندهای تحت عنوان «سیستم و انواع آن» برای ما ارسال داشتهاند که در شماره آینده چاپ خواهد گردید.
با تشکر بسیار از این برادر ارجمند انتظار و توقع است که شما هم با این نشریه همکاری نمائید. با ارسال مقاله، بحث و تبادلنظر بر محتویات بولتن در جلسات تشکیلاتی حوزه و ارسال نتیجه آن برای بولتن میتوانید قدم مهمی در بقا و توسعه بولتن تشکیلاتی بردارید.
بولتن تشکیلاتی بهخاطر توسعه اطلاعات تشکیلاتی اعضا انجمن اسلامی دانشجویان و منحصر به آنها توسط حوزههای منطقه جنوب تهیه میگردد. بنابراین تا هنگامی که نام حوزههای جنوب بر آن است به هیچوجه بیانگر نظرات تشکیلاتی درون انجمن نخواهد بود. بهعلاوه حتی در سطح حوزههای منطقه جنوب بولتن تشکیلاتی درصدد تعلیمات تشکیلات نیست بلکه فقط در پی ایجاد محیطی برای بحث و تبادلنظر در اصول تشکیلاتی یک سازمان میباشد. بنابراین هرگونه برداشتی اعم از واقعی و تخیلی از مندرجات بولتن بههیچوجه نبایستی نظر انجمن و یا حوزههای جنوب محسوب گردد مقالات منحصراً نظر تشکیلاتی نویسندگان آنهاست، آنان نیز در نظرات خویش اصراری نداشته و از نظرات مستدل استقبال خواهند کرد.
ما معتقدیم که اگر خدای تعالی یاری فرماید و به ادامه راه خویش موفق گردیم تنها چنین شیوه عملی است که میتواند با ایجاد بحث و تبادلنظر بر مسائل تشکیلاتی خواهران و برادران مسلمانمان را یاری نماید تا در شکل سازمان دادن به واحدهای گوناگون جنبش اسلامی و همچنین توقعات و انتظاراتشان از سازمانهای جنبش بهتر، عملیتر، پرثمرتر، کارآتر و کمنقصتر بیندیشند و به کار ببندند. که در نتیجه از هدررفتن نیروها و زحماتشان و از درگیرشدنشان با یکدیگر مانع گردد.
به امید پیروزی جنبش اسلامی و برافراشتن پرچم توحید در جهان.
مراحل تشکیل سازمان
برای آنکه سازمانی تشکیل گردد از چهار مرحله گذر خواهد کرد.
۱ـ احساس نیاز
۲ـ تعیین هدف
۳ـ تعیین اساس و چهارچوبها
۴ـ فعالیتها
اصولاً تا آنکه نیازی احساس نگردد سازمانی هم تشکیل نخواهد شد و گریز از سایر مراحل هم اضمحلال سازمان را موجب میشود.
نیاز عاملی است که انسان را به حرکت درمیآورد و به کار و کوشش و فعالیت وامیدارد. انسان بدون احساس نیاز حرکتی نخواهد کرد و تغییر و تحولی در وضع موجود به وجود نخواهد آورد. که احساس تعادل و بینیازی همیشه سکون و آرامش و استراحت را به دنبال میآورد. در حالی که احساس نیاز آدمی را به تلاش وامیدارد، در دل او امید میآفریند و بر نیرویش میافزاید تا بر نارضایتیهایش فایق آید. آنکه نیاز ندارد از جای نمیجنبد و آنکه نیازمند است در پی ارضای نیاز خویش تن به کار و کوشش و زحمت و سختی و فداکاری میدهد و گاهی به هر آب و آتشی میزند. در هنگام فقدان نیاز کمترین اثری از حرکت مشهود نمیگردد و بالعکس همین که احتیاج خود نشان داد آثار حرکت به ظهور میرسد. هر چه نیاز و احتیاج قویتر باشد کشش و نیرو هم زیادتر و پرثمرتر خواهد شد و کار زیادتری تحویل خواهد داد تا آنجا که گاهی ممکن است نیروی حاصله اعجابانگیز و معجزهآسا گردد. حرکتهای بزرگ تاریخی همه مشمول همین قاعدهاند. ابتدا نیازی عمومی احساس شده و سپس همگان را به سوی خود کشانده و حرکتی عظیم به وجود آورده ولی همین که نیاز و احتیاج فرونشسته حرکت هم به سستی گرائیده و خاموش گشته است.
نیازها بسیارند و نهتنها با یکدیگر متفاوت حتی گاهی متضاد. اما با اینهمه به دلیل تعیینکنندگی شرائط محیطی در تشکیل نیازهای انسانی هر جمعی خود مستقل از افرادش میتواند نیاز خاصی را احساس نماید که پایه و اساس حرکتش گردد. یک گروه کوچک یا بزرگ، جمعی در درون یک کشور، جامعه جهانی و یا منطقه وسیعی از آن هر کدام میتوانند در لحظه مشخصی از زمان نیاز مشترکی را احساس نمایند و برای ارضای آن با یکدیگر همکاری نمایند. نیازهائی که دوام و ثبات ندارند بلکه متحرکند. آنچه امروز نیاز محرکه جمعی است فردا دیگر نخواهد بود.
نیاز فقط هنگامی نیروآفرین و حرکتزا خواهد بود که با آگاهی توأم باشد. در غیر اینصورت نیازمند فقط به آسمانی از خیال و آرزو پرواز خواهد کرد و شکست خواهد خورد. فقط آگاهی است که به انسان چنان نیروئی میبخشد که قادر گردد تا نیازش را ارضاء نماید. هنگامی که نیاز با آگاهی نسبی توأم شد هدف به وجود میآید. آگاهی به نیازمند نقطه روشنی ارائه میدهد که اگر بدان رسد نیازش تسکین مییابد. این نقطه روشن هدف نهائی و مقصد غائی نیازمند در آن نیاز بهخصوص میباشد. بنابراین هدف عبارت خواهد بود از مطلوب و خواستهای مغایر با وضع موجود ولی در رابطه با آنکه برای نیل به آن از وضع موجود بایستی حرکت کرد تا به وضع مطلوب رسید. عدم آگاهی کافی موجب انتخاب راه و هدف کاذب میگردد. و جمع با انتخاب کاذب در سرانجام کوششها و فعالیتهایش نیاز خویش را همچنان باقی یافته و خود را مغبون مییابد و بر گذشتهاش افسوس میخورد. از تعقیب نیازش چشم میپوشد و یا ناچار میگردد که فعالیت را از سربگیرد. آگاهی لازم برای شناخت صحیح هدف و دنبال کردن آن را میتوان به:
۱ـ آگاهی از نیازها و دلائل پیدایش آنها و ارزیابیشان،
۲ـ آگاهی از شرائط و امکانات موجود،
۳ـ آگاهی از قوانین و مقررات حاکم بر وضع موجود و
۴ـ آگاهی از قوانین و مقررات حاکم بر هدف و راه رسیدن به آن
تقسیم کرد. فقدان و یا کمبود هر کدام از این آگاهیها حرکت نیازمند را برای رسیدن به هدف مختل نموده و او را شکست مواجه خواهد ساخت.
اما همین که انسان نیازمند هدفی پیدا کرد برعکس حیوانات برای ارضای نیاز خویش و رسیدن به هدف به دیگران رجوع مینماید تا با همکاری با آنان به هدف برسد. به عبارت دیگر انسان برای ارضای نیازهای خویش به تشکیل سازمان اقدام مینماید که سازمان همان همکاری جمعی است برای رسیدن به هدف مشترک.
معنای همکاری جمعی داشتن روابط متقابل و انسانی است. یعنی آنکه در ادامه حرکت به سمت هدف با انسانها روبرو هستیم. انسانهائی که بعضی به حقیقت انسانند و دیگرانی فقط با چهره. بهعلاوه این انسانها هر کدام دارای روابطی هستند. این ارتباطات الزاماً و همیشه بهسوی هدف فرد نیازمند نیست بلکه عدهای شدیداً در مقابل آن قرار میگیرند تا حرکتش را از بین ببرند. اگر این روابط و عملها و عکسالعملها در نظر گرفته نشده پیشبینی نگشته و تجزیه و تحلیل نگردند و یا پس از پیشبینی و تجزیه و تحلیل اقدامات احتیاطی صورت نگیرند بهزودی مخالفتها و کارشکنیهای دیگران شروع خواهند شد و حرکت را با شکست مواجه خواهند ساخت.
پیشبینی عمل و عکسالعمل دیگران و دیگر سازمانها مشکل عمده سازمانی است که میخواهد حرکت نماید. زیرا همگان خود نیت را به سادگی آشکار نمیسازند. آنچه را که در دل دارند بر زبان نمیآرند و آنچه را که بر زبان میآرند در حین عمل فراموش میکنند. این ابهام در ارتباط نیاز و قول و عمل دیگران بدان بیم است که هرکس و یا هر سازمانی نیاز یا نیازهای خویشتن را در وسعتی معین در تضاد و جنگ و مقابله با نیازهای سایرین میبیند. در نتیجه برای فرار از مخالفت و کارشکنی به مخفیکاری میپردازد و یا حتی ممکن است نقاب نفاق بر چهره بیفکند.
بدین ترتیب سازمان ناچار است که برای بهکار گرفتن اشیا و امکانات و همچنین تنظیم روابط خود با دیگران چهارچوب معینی را برای سازمان بوجود آورد. این چهارچوب معین نحوه سازماندهی در درون سازمان است. اما این سازماندهی به دلخواه صورت نمیگیرد. بلکه بایستی با هدفهای سازمان، نوع عملیات منطقه و امکانات سازمان تطبیق یابد و تعدیل گردد. همین که دو سازمان حداقل در یکی از این چهار مورد فوق با هم متفاوت باشند، سازمانبندیشان هم بهناچار با یکدیگر متفاوت خواهد بود. به عبارت دیگر تنها اجتماع گروهی از افراد، سازمانی را به وجود نخواهد آورد و همین که سازمانی تشکیل گردید برای تعقیب اهداف معینی و عملیات معینی در نقطه معینی قادر به کار خواهد بود.
دو سازمان آموزشی را در نظر بگیرید. یکی بهخاطر کسب درآمد مالی و دیگری به دلیل ترتیب کادر معینی تشکیل میگردند. هرچند عملیات این دو سازمان مشابهاند ولی به یک نحو سازمان داده نخواهند شد. اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا و انجمن اسلامی دانشجویان در قاره امریکا هر دو هدفی یکسان دارند. نوع عملیاتشان و همچنین امکاناتشان تا حدود زیادی یکسان است و تشابه زیادی با یکدیگر دارند. ولی تفاوت در منطقه عملیات سازمانبندی این دو را به کلی متفاوت از یکدیگر میسازد. به طوری که هیچکدام با سازمانبندی دیگری قادر به ادامه کار به نحو صحیح نخواهد بود.
همین که سازمانبندی و یا چهارچوب سازمانی مشخص گردید، سازمان شروع به فعالیت مینماید. فعالیت کل سازمان خود از فعالیت افراد و واحدهای سازمان ترکیب میگردد. فعالیتهای افراد فعالیت یک واحد سازمانی را مشخص میسازد و فعالیت واحدها نحوه و نوع عملکرد کل سازمان را نشان خواهد داد. در اینجا نیز رهبر سازمان در هنگام سازماندهی باید بدین حقیقت توجه نماید که از هر فردی کاری ساخته است که بایستی به همان کار یا کارها بپردازد. مهم این نیست که شخص معینی وظیفه مشخصی را به عهده بگیرد، مهم آنست که سازمان به سمت هدف پیش رود. بنابراین بایستی برای کلیه وظائف موجود در سازمان افرادی فعالیت کنند. وجود همه اینان برای سازمان ارزشمند است و سازمان بایستی به شدت از پیدایش عواملی که افراد را به سمت وظائفی میبرند که خارج از حدود امکانات استعداد و تمایلاتشان هست جلوگیری نماید. به همین ترتیب هر واحد سازمان و سرانجام خود سازمان بایستی به کار یا کارهائی اقدام نمایند که به خاطر آن سازمانبندی شدهاند هرگونه تغییری در سازمان لازمهاش تغییر افراد و سپس تغییر سازمانبندی و بالاخره تغییر هدفهائی است که سازمان به خاطر آنها بهوجود آمده است.
مطالب فوق را به شرح زیر میتوان خلاصه نمود:
۱ـ هنگامی که گروهی دارای یک یا چند نیاز مشخص و مشترک شدند دارای هدف یا هدفهای مشخص و مشترکی هم خواهند بود که تسکیندهندهی نیازهای مذکور میباشند.
۲ـ این اهداف فقط به شرطی در دسترس قرار خواهند گرفت که سازمانی متناسب با آن اهداف برای همکاری دارندگانشان تشکیل گردد.
۳ـ هر سازمان به یک چهارچوب یا سازمانبندی نیاز دارد تا قادر به عملکرد باشد. سازمانبندی دلخواه نیست بلکه برای هدف معینی سازمانی خاص آن هدف و با توجه به امکانات نوع فعالیت و منطقه عملیات به وجود خواهد آمد. هرگونه تغییری در یکی از این چهار مستلزم تغییری متناسب با آن در درون سازمان خواهد بود. به عبارت دیگر از یک سازمان برای همهگونه فعالیت نمیتوان بهطور صحیح استفاده کرد.
۴ـ همین که سازماندهی صورت گرفت فعالیتها شروع میگردند. برای شروع صحیح و کارآئی یک سازمان هر وظیفه حسابشده که در یک نقطه سازمانبندی قرار دارد به کسی سپرده میشود که برای انجام آن مناسب است. درخواست انجام هر وظیفه از هر که رسید. خطائی است بزرگ.
سازماندهی در شرائط نامساعد
سازمان را همکاری مشترک افراد برای نیل به هدف یا هدفهای مشترک تعریف کردهاند. بنابراین افراد یک جمع بدون همکاری با یکدیگر هرگز سازمانی را بوجود نمیآورند. همچنین اگر اعضای یک سازمان تمایل خود را به همکاری با یکدیگر از دست دهند سازمان به اضمحلال و سقوط کشانده میشود. اهمیت همکاری در سازمانهای سیاسی ـ اعتقادی به مراتب زیادتر از سایر سازمانها میباشد. بهعلاوه جلب همکاری افراد با این سازمانها به مراتب مشکلتر از سازمانهای انتفاعی و دولتی خواهد بود. سازمانهای مذکور هنگامی به جلب همکاری افراد موفق خواهند شد که علاوه بر تسکین عالیترین نیازهای انسانی افراد، اصولی که براساس آنها بنیان گذارده شدهاند، اهدافشان و خطمشی سازمانیشان مورد قبول افراد قرار گیرد. حتی سیاستها و تدابیر اجرائی و همچنین افرادی که در سطح فعالین سازمان قرار دارند نیز موجب تشویق آنان به همکاری زیادتر با سازمان و یا فرار از آن میگردد. مشکل دیگر سازمانهای سیاسی ـ اعتقادی در جلب همکاری افراد برای اینگونه سازمانها اینست که سازمانهای انتفاعی، دولتی، انتخاباتی و امثال اینها به سادگی میتوانند خود را با خواستها و نیازهای مردم تطبیق داده به هدف برسند. در جامعهای که اصول انتخابات آزاد بهطور نسبی رعایت میگردد کاندیداهای انتخابات بهسادگی و راحتی میتوانند وعدههای انتخاباتی خود را با نیازهای درون جامعه تطبیق دهند و بدون احساس مسئولیت نسبت به روند حرکت جامعه برنامه سیاسی خود را بچینند. همچنین سازمانهای انتفاعی با تهیه کالای مشتریپسند میتوانند به هدف برسند بدون آنکه ناچار باشند برای تغییر جامعه اقدام نمایند. سازمانهای انتخاباتی انتفاعی و امثال اینها به تغییر سلیقهها و نیازهای کم و بیش ابتدائی مردم آنهم در حد پیروزی بر رقیب اکتفا مینمایند. ولی سازمانهای سیاسی اعتقادی به تغییرات عمیق اجتماعی میاندیشند. میخواهند نظامات فکری سیاسی اقتصادی و … جامعه را تغییر دهند و به سوئی هدایت نمایند که به صلاح اجتماع میدانند. در نتیجه همیشه و الزاماً در جهت خواستههای مردم گام برنمیدارند و حتی به دلیل رودرروی حرکت جامعه ایستادن با مخالفت شدید آن روبرو میشوند و چارهای هم جز مقاومت ندارند. باید با وضع موجود جامعه آنقدر بجنگند تا به تغییر آن موفق شوند.
در نتیجه نمیتوانند از روشهای تجاری و یا سیاسی غیراعتقادی پیروی کنند. تمام این شرائط آنان را از یک طرف با دشمنانی روبرو میسازد که یا رقیب هستند و یا طرفداران وضع موجود. اینان با حرکت سازمان سیاسی ـ اعتقادی شدیداً مخالفند و علیه آن اقدام مینمایند توطئه میچینند عوامل خویش را به درون سازمان فرستاده آن را از مسیر خویش منحرف مینمایند. در سوی دیگر بیطرفها قرار دارند. آنان که نسبت به سازمان و اهدافش نظر مساعدی ندارند ولی به سایر سازمانهای مشابه نیز تمایلی نشان نمیدهند. طرفدار وضع موجود هم نیستند. در نتیجه جزء دشمنان سازمان هم قرار نمیگیرند. سازمان با عدهای از مردم نیز روبروست که جزء هواخواهان آن بهشمار میآیند ولی به دلائلی حاضر به همکاری با سازمان نیستند. در درون سازمان نیز گروهی قرار دارند که هرچند عضویت سازمان را پذیرفتهاند ولی کمکاری میکنند و یا با تمام حسننیتی که دارند به دلیل اشتباهکاری و ندانستن مسائلی چند و یا کمبود آگاهیهای لازم کارشان در خلاف جهت حرکت سازمان بوده و حاصلی منفی دارد. همچنین افرادی در درون سازمان یافت میگردند که با ناسازگاری خویش سازمان را به عقب میبرند. بدین ترتیب سازمان از یکطرف بایستی همکاری بیطرفها و هواخواهان را جلب نماید و با ازدیاد سطح آگاهی و دانش اعضای خویش با مشکلات اقدامات منفی در درون سازمان مبارزه نماید و بالاخره با دشمنان خود اعم از طرفداران وضع موجود و یا سازمانهای رقیب بجنگد و توطئههای آنان و عواملشان را خنثی نماید. سازمان برای رسیدن به این هدف بایستی از طرفی به جلب همکاری گروههای اول بپردازد. از طرف دوم باید آموزش و تعلیم دهد و از طرف آخر با دشمنان آنقدر بجنگد تا جوّ غالب را در دست بگیرد و پیروز شود.
یک سازمان سیاسی هنگامی جو غالب را در دست خواهد داشت که افراد درون جوِّ محاط بر سازمان نسبت به آن درصدهای زیرا داشته باشند.
فعالین سازمان:
۷۵درصد کلّ افراد درون جوّ
اعضای عادی ۸/۶ درصد کل افراد درون جو
بیطرفها ۸/۶ درصد کل افراد درون جو
هواخواهان ۷/۵ درصد کل افراد درون جو
دشمنان سازمان ۷/۵ درصد کل افراد درون جو
هنگامی که چنین درصدی و چنین پراکندگیای در سطح جو وجود نداشته باشد سازمان سیاسی برای نیل بدان از سه نوع سازمانبندی توأم استفاده مینماید:
۱ـ سازمان مخفی
۲ـ سازمان نیمهمخفی ـ نیمه علنی
۳ـ سازمان باز یا علنی
در سازمانهای مخفی فقط افرادی میتوانند به فعالیت بپردازند که دارای اشتراک اعتقادی فکری و خلقی بوده به اهداف و مبانی سازمان ایمان راسخ داشته باشند. چنین ایمان و اشتراک و تشابه در اعتقاد و عمل موجب میگردد که اولاً در سازمان وحدت نظر بوجود آید و ثانیاً سازمان در تعیین خطمشیها خیلی زود به توافق جمعی برسد. فقط تدابیر و سیاستهای اجرائی است که ممکن است به رأی اکثریت واگذار گردد. این طبیعت و واقعیت فعالیتهای اجتماعی است. همیشه اعتقادات و خلقیات مشترک محصول فکری مشترک و برداشتهای مشترک میدهد. و بالعکس اعتقادات و خلیقات متفاوت نظرات مختلف و برداشتهای متفاوت را موجب میگردند. و این حد مطلوبی است که یک سازمان باید بدان برسد تا بتواند حداکثر همکاری ممکن را در درون سازمان بوجود آورده به سمت هدفهایش پیش رود. بدیهی است که اعضای چنین سازمانی محدود بوده و از میان افرادی انتخاب میشوند که در طول زمان با دیدن آموزش و تمرینهای مداوم آمادگی فعالیت در درون سازمان را پیدا نمودهاند.
سازمانی که بدین ترتیب به وجود میآید میتواند با موضعگیریهای قاطع و تصمیمگیریهای سریع و به موقع هم پشتیبانی عامه درون جو را جلب نماید و هم آنکه دشمان خود را غافلگیر نموده آن را از جلو راه خود برکنار دارد. لزوم چنین موقعیتی سازمان را با تهدیدات و توطئههای مداوم و مکرر روبهرو میسازد. در نتیجه سازمان به صورت مخفی درمیآید بهطوری که حتی اعضای آن خیلی به ندرت شناخته میشوند. شاید بهترین سازمان مخفی که در تاریخ بشریت تشکیل شده سازمان مخفی خاندان نبوت بوده است. با آنکه از زمان تشکیل چنین سازمانی ۱۴ قرن میگذرد هنوز به درستی و قاطعیت نقش کامل معصوم مورد اتفاق عموم نیست. امام و معصوم آن چنان جامعه تشیع و مبارزات گوناگون آن را اداره مینموده که کمترین اثری از سازمان تا قبل از قیام به دست دشمن نمیافتاده است. امام و معصوم از سه نوع سازماندهی مذکور در فوق استفاده مینمودهاند.
سازمانهای نیمهمخفی ـ نیمه علنی تا حدود زیادی شبیه سازمانهای مخفی هستند. سازمانهای نیمه مخفی با دادن تمرینهای مکرر و ایجاد آمادگی افراد را برای ورود به سازمانهای مخفی تربیت میکند. این سازمانها نسبت به سازمانهای مخفی دارای اعضای زیادتری هستند. افراد و اعضای آن در مواقع ضروری ممکن است آشکار گردند. این سازمانها در مواردی که اختلافنظر در درون جو وجود ندارد و یا لااقل کم محسوس است میتوانند موضعگیری نمایند. به عنوان مثال اکنون در جو جنبش دانشجوئی خارج از کشور موافقت عامی در مورد مخالفت با نظام سلطنتی وجود دارد. بنابراین موضعگیری یک سازمان نیمه مخفی ـ نیمه علنی علیه نظام سلطنتی موجب ازهمگسیختگی درون آن و یا طرد شدنش از جنبش دانشجوئی میتواند شعارهای تندی علیه نظام سلطنتی را عنوان نماید. ولی طرح همین شعار در میان کلیه ایرانیان مقیم امریکا ممکن است سودمند نباشد و طرح شعارهائی دیگر حتی ضرر هم بزند.
سازمان باز یا علنی برای جلب وسیع افراد درون جو محاط بر سازمان بوجود میآید. معنای چنین سازماندهی اینست که درهای سازمان بر روی افرادی با اعتقادات و نظرات گوناگون باز است. تشکیل چنین سازمانی کار سادهای نخواهد بود. هدف چنین سازمانی بایستی آنچنان با مطالعه و دقت تعیین گردد که حتیالامکان هم افراد زیادتری را به درون سازمان جلب نماید. هم با دادن تعلیمات و آگاهیهای لازم آنان را مهیای پیوستن به جنبش نماید. در نهضت استقلال هند با آنکه شعار کنگره استقلال است و همگان خواهان آنند ولی این هدف آنچنان کافی نیست که همگان را در درون سازمان واحد کنگره گرد آرد. ولی همین که گاندی پای به میدان میگذارد و نهضت ساتیاکراها برای استقلال را عنوان مینماید همه مردم به دور او جمع میشوند و رهبریش را به جان و دل میپذیرند.
این تنها استقلال نیست که مردم هند را به حرکت وادارد میسازد بلکه نحوه بدست آوردن استقلال هم در حرکت مردم هند تأثیری بهسزا میگذارد. همچنین طراحان جنگهای استقلال آمریکا میبینند که مردم آمریکا هنوز خود را انگلیسی و تابع پادشاه آنجا میدانند. شعار استقلال آنها را برنمیانگیزد و حتی عدهای را به دفاع از انگلستان فراموش کردن مظالم نظام سیاسی آن و به تعویق انداختن خواستههای خویش وادار میسازد. بنابراین رهبران انقلاب ابتدا شعار لغو مالیاتها را به پیش میآورند و به انتظار فرصت مناسب صبر میکنند. تشدید فشار و بیاهمیت شمردن خواستههای مردم و تهدیداتشان توسط نظام سیاسی انگلستان موجب میگردد که شعارها تندتر گردند ولی هنوز تقاضای استقلال زود است. سازمان مخفی فعال زمزمه استقلال را به گوش مردم آشنا میسازد.
حال دیگر در سازمان علنی صحبت از اینست که ما همه رعایای پادشاه انگلیستانیم. کسی که در فکر استقلال و جدائی از انگلستان است عاقلانه نمیاندیشد. مبارزین بدین ترتیب اذهان مردم را با کلمه استقلال آنچنان مأنوس میسازد که هنگام طرح با مخالفت مواجه نگردد.
بدین ترتیب سازمان علنی به تدریج بیطرفها و مخالفین درونی را با آموزش و تمرین مرحله به مرحله به هواخواه سازمان تغییر میدهد به عضویت سازمان درمیآورد و از آنان اعضائی فعال میسازد. به عبارت دیگر بهطور مداوم افراد را از سازمانهای دشمن جدا ساخته و به جمع خود میآورد دشمن را ضعیف نموده همگان را از دور او پراکنده میسازد. و مدام به جمع خویش میافزاید. طبیعی است که در یک سازمان علنی با درهای باز نظرات متعدد مطرح میگردند و تحلیلهای گوناگون صورت میگیرد و به همین دلیل سازمان به هیچ وجه موضعگیری نمینماید.
و باز طبیعی است که دشمن بیکار نمینشیند و به نظاره سازمان سیاسی نمیپردازد. از شرائط نامساعدی که سازمان علنی با آنها روبرو است استفاده میکند و او را به سمت مخفی شدن میراند. تا آنکه محدوده کار و فعالیت و میدان عملکرد سازمان علنی را هرچه ممکن است محدودتر سازد. وبا این محدودیت او را از مردم جدا نماید. در سال ۱۹۶۹ که انجمنهای اسلامی دانشجویان تشکیل گردید سیاست درهای باز را پیشه کرد. در آن سال در یکی از حوزهها حتی یک نفر یهودی شرکت میکرد و گاهی قرآن میخواند و به اظهارنظر میپرداخت و یا با متون تورات تطبیق مینمود و تفاوتها را بیان میکرد. بدین ترتیب همهگونه افراد در سازمان حضور مییافتند. از مخالفین مذهب و آنانی که برای جاسوسی میآمدند تا مذهبیون صدیق و ارزشمند. سازمانهای بسیاری کوشیدند که در صورت امکان انجمن را به کلی نابود نمایند و چون بدینکار توفیق نیافتند از گرایش دانشجویان به تظاهرات سیاسی که با عملیات مجاهدین در داخل کشور روزبروز بیشتر تشدید میشد استفاده نمودند. و آن را به سمت سازمان نیمه مخفی ـ نیمه علنی بردند. هر روز محدودیتها زیادتر شد و نیروها در عوض آنکه به تبلیغ اصول اعتقادی اختصاص یابند به دفاع از علنی بودن انجمن مبارزه با عوامل گوناگونی که برای اخلال به درون انجمن میآمدند و یا اقداماتی که ضرورتشان در اینجا منظور باز بودن درهای سازمان است نه اینکه از فوائد درهای باز سخن گفته شود.
در سازمانهای دیگر و نه انجمن بود مصروف گردید. اولین قدم تفاوت قائل شدن بین عضو و غیرعضو بود. دومین قدم مخفی شدن اعضا و مسئولین انجمن. سومین قدم موضع گرفتن در مواردی که جنبه عامیت در سطح انجمن داشت و بدین ترتیب انجمن اسلامی اکنون نه در حد یک سازمان باز بلکه در حد یک سازمان نیمه مخفی ـ نیمه علنی عمل مینماید که در نتیجه مزایای زیادی را از کف داده است. متأسفانه هنوز این راه ادامه دارد و انجمن را به سمت یک سازمان کاملاً مخفی میراند.
بعد از سالهای سیاه ۳۲ که حکومت مردمی در ایران ساقط گردید و به دنبال افزایش ایرانیانی که به خارج از کشور آمدند انجمنهای دانشجویان ایرانی در نقاط مختلف اروپا و امریکا میتوانست به سادگی تبدیل به سازمانهای علنی مناسبی برای مخالفین نظام سیاسی ایران گردد. چنانکه تا مدتها هم وضع به همین نحو بود. در این سازمان علنی امکان تبلیغات آرام در محیطی آزاد موجود بود. تنها مشکلی که وجود داشت این بود که مارکسیستها میترسیدند که مبادا بحث و تبادلنظر در محیط آزاد اوضاع را به ضرر آنان پیش برد. این بود که ابتدا کوشیدند تا به قول خودشان خطشان را معین کنند و به همین دلیل بین مخالفین نظام سیاسی ایران و غیرمخالفین خط جدا کردند و آنان را موافقین و حتی محافظین و مدافعین نظام سیاسی قلمداد نمودند. در نتیجه اولین قدم به سوی سازمان نیمه علنی ـ نیمه مخفی برداشته شد. بهای این قدم تا همین جای آن عبارت بود از گرایش شدید عدهای در درون گروهی که از خط بیرون مانده بودند به سوی نظام سیاسی ایران و بیرغبتی زیادتر نشان دادن از سوی دیگران در آن گروه. به طوری که امروز حداقل یکصد و پنجاه ایرانی در ایالات متحده آمریکا یا ساکناند و یا به تحصیل اشتغال دارند و حداکثر مخالفین نظام سیاسی را در این کشور ده هزار نفر تخمین میزنند. اگر به همان گونه که اغراقهای دیگر را پذیرفتهایم این را هم بپذیریم که سازمانهای مخالف نظام سیاسی بهترین کارآئی ممکن را بدون هیچگونه نقص و انحراف دارند میتوانیم ادعا کنیم که بهازای یک نفر مخالف نظام سیاسی ۱۵ نفر از کسانی قرار دارند که به آسانی در برابر تهدیدات و تصمیمهای نظام تسلیم میگردند و به خدمتش درمیآیند. یک نفر در مقابل ۱۵ نفر یعنی چیزی کمتر از ۷ درصد از ایرانیانی که در خارج از کشور اقامت دارند یا با نظام سیاسی مخالفند. این محاسبه هنگامی وحشتناکتر خواهد شد که توجه کنیم در میان سازمانهای مخالف افراد مشکوک و منحرف هم وجود دارد و بهعلاوه تعداد این سازمانها بسیارند و با یکدیگر مخالف.
انجمنهای دانشجوئی پس از آنکه غیرمخالف را به صف مخالفین راندند دومین قدم خویش را برداشتند و سازمان را یک مرتبه دیگر نیمه مخفیتر و کمتر علنی گردانیدند.
با مبارزات شدیدی که مارکسیستها آغاز نمودند عرصه را بر مذهبیون تنگ ساختند. خط دیگری رسم شد و سازمان دانشجویان که اکنون نام کنفدراسیون دانشجوئی به خود گرفته بود به غیرمذهبیها اختصاص یافت. قدم بعدی تبدیل کنفدراسیون به یک سازمان مخفی بود هرچند جلساتش آشکارا برگزار میشد. در حالی که ادعا میشد که اولاً سازمانی علنی است و ثانیاً جز مخالفت با نظام سیاسی و روشنگری تودهها نقشی دیگر ندارد. اما در عمل سازمانی بود مارکسیستی و ثانیاً محیطی به وجود آوردند و رفتاری از خود نشان دادند که کسی را (جز مأمورین ساواک) رغبت حضور در جلسات آنان باقی نماند. یعنی کنفدراسیون تبدیل شد به یک سازمان مخفی در لباس سازمان علنی. جنگ ویتنام تمام شد و فریادهای مکرر مرگ بر شاه خستگیآور. پس ناچار رفقا در مجالس عیش و نوش آمریکا و در محافل رقص و موزیک نشستند و برای انقلابیون ایران طرح ریختند و برای دفاع از طرح خود موضع گرفتند. در نتیجه همان سازمان مارکسیستی هم پایدار نماند. حزب مخفی در غالب سازمان علنی یک خنده تمسخر بود و یک شوخی بسیار بیمزه. پس بهناچار انشعاب کردند و سه خط ساختند. سپس به شکلی تصاعدی انشعاب در انشعاب شروع گردید. به طوری که امروز اغراق نخواهد بود اگر گفته شود که فقط افرادی کمتر از انگشتان دست قادر به شمردن و نام بردن خطوط مختلف مارکسیستی هستند. مسئول این وضع کیست و چه کسی گناهکار است؟ آیا تمام گناه را میتوان به سازمانهای پلیسی ایران و جهان داد؟ و یا اینکه خود نیز مسئولیند که خواستهاند سازمان خویش را چون کالائی به مردم تحمیل نمایند و دشمن هم از این خواست آنان سوء استفاده نموده است.
مارکسیستها در درون ایران نیز کوشیدهاند که سازمان علنی تشکیل دهند. سندیکای مهندسین، شورای متحده کارگران، سازمان هواداران صلح، سازمان جوانان دموکرات و ….. از اینگونهاند. ولی هیچکدام از این سازمانها وظائف یک سازمان علنی را نتوانستهاند انجام دهند بلکه سازمانهای مخفی بودند در پوشش سازمان علنی. و چنین چیزی امکانناپذیر بود. در نتیجه خیلی زود از هم پاشیدند. مارکسیستهای ایرانی به اشتباه چنین میپنداشتند که سازمان علنی سازمانی است که تنها و تنها اهدافش در اساسنامه سازمانی پوشیده نگهداشته شود. به همین دلیل در اساسنامه سازمان دفاع زا منابع صنفی و حقوق کارگران و یا کوشش برای جلوگیری از وقوع جنگ را هدف سازمان اعلام میکردند و در عمل اعضای این سازمانها را به راهی میبردند که یک سازمان سیاسی مخفی میبایستی رهبری میکرد. اینان هم پس از آنکه متوجه میشدند که فریب خوردهاند خواه ناخواه از حمایت و پشتیبانی زیادتر مارکسیسم در ایران خودداری مینمودند.
جنبش اسلامی نیز در داخل و خارج کشور به تشکیل سازمانهای علنی اقدام نموده است. جنبش اسلامی در تشکیل سازمان علنی با مشکلی که مواجه بوده تعیین هدف سازمان است. بدین معنا که قید اسلامی بر نام سازمانها که اجتنابناپذیر بوده موجب شده که سازمان عده کمتری را دربر گیرد. با اینهمه به دلیل آنکه سازمانهای علنی اسلامی پاک و خالص بوده و هرگز درصدد برنیامدند که با نام و اهداف مجعول مردم را فریب دهند رشد و نمو فوقالعادهای نموده و جنبش اسلامی را بارور نمودهاند. در این سازمانها مسلمانان معتقد از هر شکل فردی گرد آمدند. عدم محدودیت در ورود افراد و باز بودن در سازمان موجب جلب وسیع مردم مسلمان شد. در سازمانهای علنی اسلامی یگانه پایه وحدت همان شریعت اسلامی بود. به همین جهت و به دلیل آزادی محیط سازمان برای بحث و مطالعه تحقیق و ارائه نظریات و عدم کوشش برای تحمیل نظری خاص موجب گردید که افکار مسلمانان بهطور طبیعی رشد نموده و آمادگیهای لازم در آنان بوجود آید. مسلمانانی که بدین ترتیب آماده گشتند به تحلیلهای گوناگون از وقایع میپرداختند و همین عامل سازمان علنی را از موضعگیری و بیان نظریه خاص مانع شده و وحدت و بقای سازمان را تضمین میکرد. اعضای این سازمانها با اشتراک نظراتی که پیدا کردند توانستند سازمانهای سیاسی مستقل را بنا نهند.
خلاصه
سازمانهای سیاسی ـ اعتقادی برای نیل به هدفهای خویش ناچار از ایجاد تغییرات عمیق اجتماعیاند. نیروی انسانی عامل تعیینکننده موفقیت یا شکست اینگونه سازمانهاست بنابراین سازمان در ارتباط با عامه مردم و برای جلب همکاری بیشتر اعضای عادی و هواخواهان خود و تأثیر مثبت بر روی بیطرفها و مبارزه با رقبا و دشمنان به سه نوع سازمانبندی توأم اقدام مینمایند که عبارتند از سازمان مخفی ـ سازمان نیمه مخفی ـ نیمه علنی و سازمان علنی با مشخصات زیر:
سازمان باز
جلب وسیع عضو به دلیل هدف عامتر سازمان
نظرات متعدد به دلیل تعداد افراد زیاد ناهماهنگ
ایجاد آمادگی شروع به آموزش و تمرین
تحلیلهای گوناگون به دلیل نظرات گوناگون
عدم موضعگیری برای جلوگیری از انشعاب
سازمان علنی سازمان مخفی
جلب محدود عضو عضویابی بسیار محدود
نظرات معدود نظر واحد و مشترک
ایجاد آمادگی آمادگی قبلی آموزش وتمرین قبلی
تحلیلهای شخصی تحلیل مشخص و منحصر
موضعگیری مورد قبول موضعگیری قاطع
سازمانهای همگام و موازی
یک سازمان سیاسی ـ اعتقادی که هدفش ایجاد انقلاب اجتماعی در یک جامعه است دارای انواع متعدد و گوناگونی از فعالیتها میباشد که از تبلیغات اعتقادی شروع میگردد و به عملیات نظامی ختم میشود.
سازمان سیاسی ـ اعتقادی به شرط آنکه از وابستگی به قدرتهای غیرمردمی پرهیز نماید بایستی کلیه نیروهای خود را از درون جامعه و از مردم آن دریافت دارد. به همین دلیل چنین سازمانی مایل است که برای برقراری تماس و ارتباط با عده زیادتری از مردم تا آنجا که ممکن است بازتر و علنیتر از هر سازمان دیگری فعالیت کند. هرچه که سازمان مخفیکاری را بیشتر پیشه نماید بهناچار تماس کمتری با مردم خواهد داشت. تا آنجا که ممکن است به دلیل اصرار در مخفیکاری به انزوا کشیده شده، از نیروهای درون جامعه محروم گشته و پس از مدتی به کلی از هم بپاشد. ولی با تمام آنکه مخفیکاری از میزان کارآئی سازمان سیاسی اعتقادی میکاهد و با تمام بیمیلی که یک سازمان نسبت به کار مخفی دارد ممانعتها، مخالفتها و مقاومتهائی که گروههای مختلف یک جامعه در مقابل عملیات سازمان از خود نشان میدهند سازمان را ناچار میسازد که قسمت یا قسمتهای زیادی از عملیات خود را مخفی نموده دور از چشم و دسترس دشمنان انجام داده مخالفت آنان و حساسیت منفی بیتفاوتها را موجب نگردد. بنابراین مخفیکاری تحمیلی است از جانب دشمن به سازمان تا آنکه تماس و ارتباط آن را با عامه مردم قطع نموده و سازمان را از پشتیبانی آنان محروم سازد.
مخالفتها، مقاومتها و ممانعتهائی که دشمنان سازمان برای آن بوجود میآورند در تمام ابعاد مبارزه وجود دارد. در هر جامعه انتشار لااقل نوعی از عقائد و بینش اجتماعی با مخالفت و مبارزه با آن روبرو خواهد شد. هر گروهی در درون جامعه از فعالیتهای سیاسی گروههای دیگر ناراضی است. نارضایتیها، مخالفتها و مبارزهها هم به طرق مختلف بهوجود میآیند و برسر راه سازمان سیاسی ـ اعتقادی ایجاد مانع مینمایند. گاهی به وسیله تبلیغات مخالف و گاهی با اعمال خشونتآمیزی که ممکن است به قتل و جرح، تبعید و زندان و ایجاد خفقان بیانجامد به مقابله با سازمان سیاسی ـ اعتقادی خواهند پرداخت. نوع اقدامات سازمانهای دشمن و رقیب علیه سازمان سیاسی ـ اعتقادی هم بستگی زیادی به افکار عمومی درون جامعه دارد. به همین دلیل عمق و وسعت این ممانعتها، مخالفتها، مقاومتها و مبارزهها علیه سازمان سیاسی ـ اعتقادی از یک جامعه تا جامعه دیگر و از یک زمان خاص تا زمان دیگر متفاوت است. اقدامات سازمانهای دشمن و رقیب علیه سازمان سیاسی ـ اعتقادی در درون یک جامعه در زمانی معین که خود مرکب از گروههای گوناگون با نیازها، منافع و اعتقادات متفاوت میباشد یکنواخت و یکسان نیست. بلکه برای مقابله با سازمان سیاسی ـ اعتقادی به طرق گوناگون متوسل میگردند. یکی از این طرق تشکیل سازمانهای موازی است.
سازمان موازی سازمانی است در برابر سازمان سیاسی ـ اعتقادی حتیالامکان مشابه آن. سازمان موازی به قصد جداساختن سازمان سیاسی ـ اعتقادی از مردم و اجبار و الزام آن به اختفا به وجود میآید. شعارهای سازمان موازی به مراتب تندتر از سازمان سیاسی ـ اعتقادی بوده و کوشش دارد تا با ارضای نیازهای گروههائی از جامعه افراد را از پیوستن به سازمان اعتقادی ـ سیاسی بازداشته و آنان را علیه آن برانگیزد و آن را به بنبست بکشاند. سازمان موازی با به انزواکشیدن سازمان سیاسی ـ اعتقادی خود به جمعآوری نیرو میپردازد. هر موقع که دشمن لازم ببیند باید بتواند سازمان موازی را منهدم نماید. زیرا سازمان موازی که ظاهراً همان شعارهای سازمان سیاسی ـ اعتقادی را به نحوی افراطیتر ترویج میکند نباید به مرور زمان به یک سازمان ریشهدار تبدیل شود. بنابراین سازمان موازی یک یا چند نیاز بسیار معدود اکثریت افراد درون جو را انتخاب نموده و به آن دامن میزند. بدین ترتیب به تدریج از آنان سازمانی میسازد که وظیفه آن تشدید نیازهای آنی و محسوس ولی زودگذر اکثریت میباشد. اعضای این سازمان به زودی با سازمان سیاسی ـ اعتقادی درمیافتند زیرا مایل به جمع عضو برای خود میباشند. سازمان سیاسی ـ اعتقادی ناچار میشود که:
۱ـ تاحدودی به شعارهای سازمان موازی تسلیم گردد.
۲ـ نیروی خود را تقسیم نموده، بخشی از آن را به مبارزه با سازمان موازی اختصاص دهد. این بخش ممکن است به تدریج تمام نیروی سازمان را جذب نماید.
۳ـ برای جلوگیری از ورود دشمن به اختفا و انزوا گراید.
تسلیم به شعار سازمان سیاسی ـ اعتقادی را از ادامه راه خویش برای نیل به انقلاب اجتماعی بازمیدارد و به وقایع روزمره مشغول مینماید. انزوا و مخفیکاری او را از تماس با مردم منع مینماید و در نتیجه از نیروگیری بازداشته میشود.
تا هنگامی که دشمن ضعیف بوده و قادر به اعمال خشونتآمیز نیست و یا به دلیل وجود بعضی شرائط اعمال خشونتآمیز را صلاح نمیداند، سازمان موازی بهترین اسلحه دست او در مبارزه با سازمان سیاسی ـ اعتقادی خواهد بود. ولی همین که دشمن به قدرت رسید و یا اعمال خشونتآمیز را لازم دید سازمان موازی را هم از بین خواهد برد. در ایجاد و انهدام سازمان موازی دشمن به هیچوجه نیازی ندارد که عوامل متعددی در داخل آن داشته باشد. یک و فقط یک مأمور زیرک و ماهر هم میتواند نقش لازم را به خوبی ایفا نماید.
سازمان سیاسی ـ اعتقادی برای مقابله با سازمان موازی و خنثی نمودن اقدامات دشمن در مقابل به تأسیس سازمانهای همگام و مکمل اقدام مینماید. این دو نوع سازمان بخشی از خدمات را برای سازمان اصلی به عهده میگیرند. مشخصات این سازمانها به قرار زیرند:
۱ـ اعضای این سازمانها معمولاً اعضای فعال سازمان اصلی هستند.
۲ـ این سازمانها در مواقع لازم از یکدیگر پشتیبانی و همدیگر را تأیید مینمایند.
۳ـ فعالیتهای این سازمانها هرچند متفاوت از یکدیگر است ولی متناقض هم نبوده بلکه با ایجاد هماهنگی بین آنها توسط سازمان اصلی اولاً فرصت فعالیت را از سازمان موازی گرفته و ثانیاً من حیث المجموع اقداماتی را انجام میدهند که برای رسیدن سازمان اصلی به اهدافش ضروری و الزامی است.
سازمانهای همگام و مکمل یکی از ضروریات اولیه و در عینحال مهمترین وسیله پیشبرد سازمان سیاسی ـ اعتقادی به سوی هدفهایش میباشد. سازمان سیاسی ـ اعتقادی معمولاً در جامعهای به وجود میآید که گرفتار تشتت افکار و عقائد و نیازهای گوناگون است. در نتیجه گروههای متعددی در آن وجود دارد که هیچ نوع هماهنگی بین آنها برقرار نیست. مکتب اعتقادی که سازمان سیاسی برمبنای آن فعالیت مینماید بایستی به مرور زمان از این گروههای نامتجانس یک گروه با وحدت فکری، اعتقادی و خلقی بسازد. این گروهها به مرور آنچنان از هم بریدهاند که گردآوری آنان در یک سازمان واحد عملاً غیرممکن است. واحدهای همگام و مکمل که در ظاهر مستقل از یکدیگر فعالیت مینمایند هرکدام تعدادی از این گروهها را در برمیگیرند و تلاش مینمایند که بهتدریج با آموزش و تمرین هماهنگیهای لازم اعتقادی، نیازی و خلقی را بین کلیه اعضای جامعه تأمین نمایند. بدینترتیب گروههای افراطی به سازمانهای موازی جلب نخواهند شد. گروههای محافظهکار از فعالیتهائی که خطرناک میدانند معاف میگردند. بیطرفها و هواخواهان سازمان به مخالفین نخواهند پیوست. بلکه به مرور زمان جذب گروه فعالین خواهند گردید.
وظیفه دیگر سازمانهای همگام و مکمل انجام فعالیتهای علنی در شرائط خاص میباشد. گفته شد که سازمان سیاسی ـ اعتقادی از فعالیت مخفی به شدت بیزار است و هر فرصتی برای کار علنی را غنیمت میشمارد. سازمانهای دشمن و رقیب از این تمایل سازمان سیاسی ـ اعتقادی برای کار علنی استفاده میکنند. با دادن آزادیهائی و عقبنشینیهائی محدود سعی مینماید تا سازمان سیاسی ـ اعتقادی را به کار علنی کشانده و اعضا و سازمانهای آن را بشناسد. به تناسب عقبنشینیهای دشمن و شرائطی که ایجاد نموده سازمان سیاسی ـ اعتقادی نیز به ایجاد سازمانهای همگام و مکمل اقدام مینماید. ولی سازمانهای اصلی خود را مخفی نگاه میدارد تا آنکه هم بتواند از مزایای فعالیت علنی استفاده کند و هم با مخفی نگهداشتن سازمانهای اصلی خود را از تیررس دشمن به دور بدارد.
خلاصه
سازمان سیاسی ـ اعتقادی برای تماس بیشتر با مردم مایل است که به صورت باز و علنی فعالیت نماید. ولی دشمن و رقبای آن مخفیکاری را به آن تحمیل مینمایند. یکی از راههای تحمیل مخفیکاری به سازمان سیاسی ـ اعتقادی و منزوی ساختن آن تشکیل سازمانهای موازی است. سازمان موازی شبیه سازمان سیاسی ـ اعتقادی بوده و در عینحال شعارهای تندتری را در جامعه عنوان مینماید تا افراد را از پیوستن به سازمان سیاسی ـ اعتقادی بازدارد.
سازمان سیاسی ـ اعتقادی برای مقابله با سازمان موازی و همچنین سایر عواملی که آن را به مخفیکاری میکشانند اقدام به تشکیل سازمانهای همگام و مکمل مینماید. سازمانهای همگام و مکمل بخشهائی از خدمات سازمان سیاسی ـ اعتقادی را در شکلهای نیمهمخفی ـ نیمهعلنی انجام میدهد و سازمانهای اصلی همچنان به کار مخفی خویش ادامه میدهند.
بسمه تعالی
نظام آموزش
مقدمه:
دانستن معمولاً به دو صورت به کار میرود: یکی آنکه شخص صاحب اطلاعات مخصوص باشد. مثلاً گرم بودن هوای تابستان نوعی اطلاع و دانستن است، نوع دیگر دانش عبارتست از داشتن نوعی توانائی، مثلاً رانندگی اتومبیل را میتوان یک دانش به حساب آورد. معنی دوم دانش به لحاظ عملی مفید است و در ارتباط با نظام آموزش پیشنهادی مورد نظر ماست.
دانشی که به کار نیاید (مفید نباشد) حرام است. از دعاهای تعقیب نماز است و از دعاهای پیغمبر(ص) است که «خداوند ما را از دانشی که به کار نیاید و به مردم فاید نرساند به دور دار». از این نقطهنظر هم تعریف و معنی دوم دانش، (یعنی توانائی در عمل) بیشتر مورد قبول است. بنابراین یک نظام آموزش برمبنای قواید عملی و ایجاد توانائیهای مورد نیاز در افراد باید طراحی گردد و انشاءالله استقرار یابد.
ذیلاً بهطور مختصر و فهرستوار اصول چنین نظام آموزش را طرح مینمائیم.
برای حرکت به طرف جامعهی مطلوب، نیل به هدفهای بلند مدتی لازم است. پس از تعریف سازمان مطلوب و تعیین هدفهای بلندمدت (۱۰ ـ ۵ ساله) لازم است هدفهای استراتژیک تعریف گردد. هدفهای استراتژیک در مقایسه با هدفهای بلند مدت نقش روش را دارند. به عبارت دیگر نحوه چگونگی نیل به هدفهای بلندمدت را مشخص میکنند. با عبور از مسیر هدفهای استراتژیک است که به هدفهای بلند نائل میگردیم. البته برای نیل به هدفهای بلندمدت فقط یک راه وجود ندارد، بلکه میتوان راههای مختلف تصور و ابداع کرد که هر کدام در ارتباط با هدف بلندمدت دارای کارآئی متفاوتی میباشند. انتخاب یک راهحل استراتژیک برای نیل به هدف بلندمدت تابعی از آشنائی ما با راههای مختلف و قضاوت ما در ارتباط با اثربخشی و کارآئی هریک دارد. در تصویر زیر سعی کردهایم این مطلب را به نحو روشنتری مطرح کنیم.
فرض کنید در زمان حاضر در نقطهی «الف» هستیم و مایلیم که به هدف بلندمدت «ب» برسیم. همچنین فرض کنید که نیل به هدف «ب» از سه راه مختلف امکانپذیر است. هر یک از این سه راه یک استراتژی معین برای نیل به هدف «ب» میباشد. حال فرض کنید که بر اساس آشنائی و قضاوت خود برای نیل به هدف بلند مدت «ب» راه «۲» را انتخاب کردیم. برای طی راه شماره «۲» احتیاج به منابعی داریم. یکی ازمهمترین این منابع دانش لازم برای ایجاد توانائی به منظور طی این راه میباشد. رسیدن به هریک از نقاط روی مسیر «۲» و یا اجرای هریک از فعالیتها که به صورت نقاطی روی این مسیر نشان داده شده است، به «دانش» خاصی به معنی «توانائی در انجام آن فعالیت» احتیاج دارد.
نظام آموزشی ما باید بتواند آموزشهای لازم را برای ایجاد این توانائیها را ارائه دهد. نظم آموزش مورد نیاز ما دارای دو قسمت مهم مرتبط است: ۱ـ محتوی آن ۲ـ روش اجرای آن. محتوی آن برای توسط اعضاء نمایندگان و محققین و برنامهریزان سازمان تهیه گردد. این گروه هدفهای غائی و بلندمدت را تعریف و معین میکنند و سپس راههای (استراتژیکها) نیل به هدفهای بلندمدت را انتخاب میکنند؛ توانائیهای لازم برای طی هر یک از راههای نیل به هدفهای بلندمدت را مشخص میسازند، و برای کسب این توانائیها، دانشهای لازم را تعریف میکنند و نهایتاً منابع و وسائل کسب این دانش را که میتواند از طریق کلاسهای درس، شرکت در بحث، شرکت در عمل، کارآموزی، و یا مطالعه صرف باشد، تهیه و معرفی میکنند.
روش اجرائی و غالب این نظام آموزش نیز باید روشن گردد. افرادی که در این سازمان کار میکنند، بایستی در ارتباط با هدف غائی و هدفهای بلند مدت و هدفهای راهبردی یا استراتژیک (که حصول آنها نیل به هدفهای بلندمدت را میسر میسازد) توافق کرده باشند. آنگاه هر یک از اعضاء یک نقش مطلوب خود را در جهت نیل به هدف بلندمدت آگاهانه انتخاب و تعریف کنند. انجام این عمل هرچقدر در گفتن و نوشتن سهل است، در عمل سخت است. ولی نظام پیشنهادی سعی میکند که این جریان را تسهیل کند. یک عضو ابتدا باید به این سئوال جواب دهد که مایل است چه هدفهای کوتاه مدتی توسط او (و البته با همکاری سایر اعضاء) عمل گردد، و پس از نیل به هدف بلندمدت چه نقشی برای خود تصور میکند. آنگاه باید با کمک سازمان و مسئول فرهنگی و تعلیماتی، و با توجه به دانش و تجربه خود، توانائیهای لازم و در نتیجه دانش مورد نیاز، و برنامه تقریبی زمانی خود را آماده سازد. در ضمن بایستی توانائیهای موجود و مطالب و موضوعاتی که میتواند و علاقمند به تدریس آنهاست را نیز تعریف و مشخص کند. بدین ترتیب برای هر یک از اعضاء دو نوع اطلاع حاصل میشود:
یکی توانائیهائی که مایلند در بلندمدت کسب کنند، و دیگر توانائیهائی که مایلند از طریق آموزش در دیگران بهوجود آورند. دو شکل زیر کمکی است برای روشنتر شدن و عملی کردن دو جنبه فوق.
شکل ۱ ـ تعیین نیازهای آموزشی اعضاء.
پس از آنکه نیازهای آموزشی و توانائیهای تدریس کلیه اعضاء با کمک مسئول فرهنگی سازمان تهیه شد، اطلاعات مذکور جمعآوری میشود و از ادغام آنها شکاف موجود و شکاف آینده که پیشنیازهای آموزشی و توانائیهای آموزشی وجود دارد و خواهد داشت تعریف میگردد پرکردن این شکاف با استفاده از منابع خارج از سازمان باید صورت پذیرد.
در تهیه برنامه آموزش هریک از افراد، زمان لازم که شخص باید در هر هفته یا برای مدت معین (که این مدت برابر با افق زمانی برنامه است) صرف کند ضرورت دارد که مشخص گردد و سایر منابع لازم برای استقرار چنین برنامه آموزشی در سازمان باید فراهم گردد، والا برنامه تهیه شده در حد یک تمرین فکری باقی خواهد ماند.
چنین نظام آموزشی تکامل و پیشرفت افراد سازمان را در جهت نیل به هدف بلندمدت ترکیب کرده و وحدت میبخشد. در ضمن نظام پیشنهادی قابلیت تجدیدنظر و اصلاح برنامههای آموزش تکتک اعضاء و کل سازمان را داشته دائماً در جهت بهبود آن و ارزیابی پیشرفتهای آموزش آنها میکوشد. برای اجرای این نظام تعلیماتی لازم است در هر یک از واحدهای عمده سازمان یک کمیته آموزش زیر نظر و با مسئولیت یکی از اعضای علاقمند به موضوع آموزش تشکیل گردد و برنامهریزی آموزشی را به عهده بگیرد. شکل شماره ۴، جریان کل نظام تعلیماتی را نشان میدهد.
بدین ترتیب دو جنبه مختلف نظام آموزشی سازمان اجمالاً توضیح داده شد. یکی چگونگی تعریف محتوی نظام و دیگری چگونگی تهیه برنامه هر یک از اعضاء چه به لحاظ تدریس و چه به لحاظ کسب آموزش لازم، و در نتیجه برنامه آموزش سازمان.
محتوی فرهنگی نظام باید بهطور کلی شامل سه قسمت باشد:
۱ـ برانگیختن یا ایجاد انگیزش نسبت به هدف غائی و هدفهای بلندمدت
۲ـ ایجاد آشنائی با راهحلهای مختلف در زمانها و محلهای مختلف و نتایج هریک چه در داخل و چه در خارج (تاریخ و جغرافیای سازمان در داخل و خارج)
۳ـ ارائه آموزشهای تحقیقی که انتخاب راهحلهائی که پتانسیل موفقیت را دارد زیاد کرده امکان موفقیت آنها را افزایش دهد.
شماره ۱ نظام آموزش و هدفهای اعضاء را صیقل میدهد.
شماره ۲ راههای ممکن را برای نیل به هدف روشن میکند.
شماره ۳ اجرای راهحل سیاسی را میآزماید و به مرحله تحقیق میرساند. براساس تقسیمبندی فوق میتوان برنامه آموزشی پیشنهادی موجود را بررسی کرد.
شکل ۴ـ جریان کلی نظام آموزشی
مثال : ۱ـ همگی باید در ارتباط با مبانی سازمان حداقل آموزش لازم را تجربه کنند.
۲ـ هر عضوی باید با خطمشی استراتژیک سازمان آشنا باشد و در ارتباط با نقش خود راههای مختلفی را که میتواند انتخاب کند بشناسد.
۳ـ هر عضوی باید بتواند راهحلی را که انتخاب میکند به بهترین وجهی در دنیای واقع پیاده کند.
تحلیلی اجمالی از برنامه تهیهشده:
۲ـ الف: ایدئولوژی ـ اسلامی
استراتژی (و شعار) ایرانی و مصدقی
دقت کنید که نهضت در تأسیس خود و بهخصوص در مرامنامهی خود از حقوق اساسی ملت ایران صحبت کرده است و نه از قانون اساسی.
مؤسسین نهضت آیتاله طالقانی و مهندس بازرگان و دکتر سحابی بودهاند.
ب ـ هدف آگاه کردن مردم و مبارزه در جهت کسب استقلال و آزادی ایران و ایجاد زمینهای برای استقرار حکومت اسلامی. در کوتاهمدت هدف عمدتاً بالابردن آگاهی مردم، ایجاد رابطه بین روحانیت و دانشجویان و کارگران و دهقانان از یک طرف و افشاکردن وضع رژیم و جناحهای محافظهکار و سازشکار از طرف دیگر بوده است.
د ـ فعالین و اعضاء ـ مثال: شهداء حنیفنژاد ـ سعید محسن ـ محمد بازرگانی ـ بدیعزادگان ـ شهید علی شریعتی و…………
هـ ـ مخالفین: دشمن، مارکسیستها، جبهه ملی دوم (و اکنون سوم و چهارم)
و ـ سرپوش: انجمن اسلامی ـ انجمن اسلامی مهندسین ـ انجمن اسلامی پزشکان ـ سازمان دانشجویان دانشگاه تهران ـ و الخ …………
ز ـ ارتباط از طریق مستقیم و یا از طریق سازمانهائی نظیر سازمانهای سرپوش بوده است.
۳ـ بهطور کلی بالاترین و بهترین وسیله برای رسیدن به کسب خصوصیات فوق، بالابردن تقوای اسلامی است. در این مختصر ما نه خواهانیم که باب نصیحت را باز کنیم و نه آن را ممکن میدانیم فقط باید این مسئله را ذکر کنیم که برای تغییر اساسی در خلقیات انسان باید ایدهآل از ضمیر خودآگاه به ضمیر ناخودآگاه برده شود و این صورت نمیگیرد مگر با استمرار در تمرین. از اینرو جدولی تحت عنوان جدول محاکمهی روزانه نفس تهیه شده است که با شرح و توضیح مخصوص آن ضمیمه گشته است. طرح کلی این جدول یادگار مجاهدان بزرگواری است که در کشورهای اسلامی و بهخصوص در شمال افریقا میجنگیدهاند معهذا در مورد برخی از موارد فوق به ذکر شیوههای خاص برای بهبود آنها میپردازیم.
(۱) در مورد وفاداری و ایمان به سازمان ……… باید تاریخ، خطمشی، مرامنامه سازمان، روشهای آن، و کارنامهی رهبرانش مورد مطالعه قرار گیرد. در صورت احساس نقصی در سازمان اقدام در جهت رفع آن نقیصه انجام داده شود. موفقیت در انجام چنین وظیفهای ایمان و اعتقاد به سازمان را به صورت سالم و قاطعی بالا میبرد.
(۲) اعتقاد به ایدئولوژی اسلامی از طریق مطالعهی ایدئولوژیهای دیگر و شناخت نقصهای آنان از یکطرف و بیشتر از طریق یافتن این حقیقت که تنها اسلام به احتیاجات انسانی پاسخ میگوید و با حقایق جهانی تطبیق میکند حاصل میگردد.
(۳) تحرک و خودجوشی ـ بارضای دوزخی یعنی رضایت از وضع موجود که از ایدهآل اسلامی بسیار دور است باید جنگید. باید تمرین کرد که این جهان را فصل کِشْتِ انسان با فرصتی بسیار کم شناخت.
(۴) قابلیت انعطاف ……. عشق به جهان مادی را باید کم کرد، در نتیجه انتظار انسان از این جهان برای راحتی نفس کم گشته پذیرش محیطهای مختلف بسیار آسانتر خواهد شد.
(۵) صبر و حوصله ………. بالا بردن ایمان به خدا و ناظر و شاهد دانستن او در همهی احوال.
(۶) قدرت ملاحظه و تشخیص …….. شناخت مردم از طریق تجربه این قدرت را بالا میبرد.
(۷) قابلیت حفظ اسرار……… اگر آدمی فقط هنگامی که حرف نزدن ضرر میزند دهان به سخن گفتن باز کند خواه ناخواه همهی اسرار را حفظ خواهد کرد.
(۸) قابلیت دانشاندوزی ……….. باید درجهی مجهولات آدمی بر او روشن شود تا محرکی برای دانشآموزی پیدا کند.
(۹) واقعبینی … فقط از طریق تجربهی کار با دیگران بهدست میآید. مطالعهی حقایق تاریخی و افزون دانش تشکیلاتی و امنیتی نیز بسیار مؤثرند.
(۱۰) هنر برخورد با مردم ……. هرگاه مسلمانی خداوند را همیشه ناظر و شاهد احساس کند و هرگاه او خود را با دیگران مقایسه نکند تا یا متکبر شود و یا دلگیر (به اینکه برخی از او پائینترند و برخی از او بالاتر) و هرگاه هر عملی را در جهت هدف الهی انجام دهد خواهناخواه با مردم با صداقت، صمیمت و تواضع و قاطعیت برخورد خواهد کرد.
(۱۱) انتقاد از خود ……. وقتی هدف کِشْت بیشتر در این جهان باشد عنصر خودخواهی رفتهرفته کشته شده با تمرین انتقاد از خود به صورت تحلیل و بررسی مسائل دیگر درخواهد آمد.
(۱۲) و (۱۳) استفاده از اشتباهات دیگران و نتیجهگیری خوب از مسائل …….. همگی با تحلیل منطقی و دائم از مسائل به صورت میپذیرد در نتیجه بررسی منظم از کلیه مسائل و رویدادها یکی از راههای رسیدن به این هدف است.
(۱۴) مخفی کردن احساسات ………. با حاضر دانستن خداوند و در نظر داشتن هدف غائی الهی تلاطمات کوچک تأثیری در وجود مؤمن واقعی نمیگذارد و در نتیجه احساسات خود را بروز نمیدهد.
(۱۵) خواندن افکار دیگران ……. تجربه کلید رسیدن به این هدف است. خواندن کتب روانشناسی به طریق صحیح (غلطفهمی آن بیماری ظن و شک ایجاد میکند) مددکار کسب این خصوصیت است.
(۱۶) قابلیت دوستیابی ـ به شماره (۱۰) رجوع کنید.
(۱۷) قابلیت اداره دیگران ـ صداقت، صمیمیت، قاطعیت، عدالت، شجاعت، و صبر خصوصیاتی است که یک رهبر باید دارا باشد. آنها را با تقوی باید بالابرد.
(۱۸) قابلیت اداره خود در برابر جنس مخالف ـ ازدواج کردن، روزه گرفتن، و عاقبت تقوی را بالابردن.
۴ـ به عنوان مثال برای گرفتن عکس یک فرد کاملاً مشکوک:
الف ـ میتوانید از ذرهبینهای بزرگ برای دوربین استفاده کنید.
ب ـ میتوانید آن فرد را به یک میهمانی و یا پیکنیک دعوت کنید. و با چند نفر از افراد عادی یک عکس دستهجمعی بگیرید و بعد عکس او را از میان آنها جدا کنید.
ج ـ میتوانید در پروندهی او در مدرسه یا عکس او در یکی از فعالیتهای دستهجمعی مدرسه استفاده کنید.
۵ـ یک نمونه سرپوش صحیح:
برای سفر و خروج از شهر به خاطر شرکت در یک جلسه یا فعالیت نهضت باید دلیل درست داشت و باید آنگونه عمل کرد که حتی برادران و خواهران مسلمان ما (مثلاً در امریکا) در حوزهی انجمن اسلامی خود ما نیز این سفر را کاملاً طبیعی تلقی کند. در اینصورت اگر به همه بگوئیم که «برای دیدن یکی از آشنایانم از یک شهر به شهر دیگر میروم» این سئوال در ذهن افراد پیش خواهد آمد که چرا مثلاً در اینموقع سال و ناگهان به مدت ۲ یا ۳ روز به یک سفر رفتهاید ………. اگر ذکر کنید که به یک جلسه انجمن میروید ممکن است یکی از افراد تحقیق کرده متوجه شود که شما آنجا نرفتهاید و یا اصولاً جلسهای نبوده است……….
پس چه سرپوشی میتوان پیدا کرد؟ مثلاً یک کنفرانس بزرگ علمی مقارن با آن تاریخ را پیدا کرده به همه میگوئید که برای شرکت در آن به سفر میروید. در این کنفرانسها اولاً ایرانیان کم هستند و ثانیاً آنقدر بزرگاند که کسی متوجه دیگری نمیشود.
۶ ـ اشتباه در ارتباط خارجی، تماس سازمان مجاهدین خلق ایران مراد دلفانی خائنی که این سازمان را لو داد میباشد. در مورد ارتباط داخلی، اشتباه دیگر سازمان مجاهدین خلق ایران ایجاد مرکزیت شدیداً غالب و جامد آن در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ بود که راه را برای منافقین هموار کرد.
زمستان ۱۳۵۵
بسم الله الرحمن الرحیم
نظامنامه تشکیلاتی گروه انتشارات
مقدمه: به منظور تبلیغ مرام و خطمشی سازمان برای رفع نیازمندیهای انتشاراتی آن بطور خاص، و کل جنبش بطور عام، و هماهنگ نمودن فعالیتهای انتشاراتی با سایر فعالیتها، ضروری است که سازمان را به عنوان یک سیستم و بخش انتشارات را به عنوان بخشی از کل در درون آن در نظر گرفته و آن را بر این مبنا سازمان دهیم. به عبارت دیگر گروه انتشارات به عنوان جزئی مستقل و در رابطه با سایر اجزا سیستم و نیز با کل سازمان در جهت تحقق اهداف معین شده و اجرای برنامههای سازمان اقدام مینماید.
– هدف: تبلیغ افکار و مواضع سیاسی اجتماعی و ایدئولوژیک سازمان که به موجب مرامنامه و خطمشی و مصوبات آن و بر مبنای دین مبین اسلام و پیروی از دستورات قرآن ـ تنظیم شده است، در سطح وسیع خارج و داخل کشور از طریق:
۱- انتشار ماهنامه سیاسی ـ خبری ارگان،
۲- مجله ارگان (هر سه ماه یکبار) و
۳- چاپ و یا تجدید چاپ و تکثیر و توزیع کتب سودمند.
– ماهنامه ارگان سیاسی ـ خبری سازمان هر ماهه حتیالامکان در هفته اول ماه منتشر خواهد شد.
هر شماره از ماهنامه دارای:
(۱) یک سرمقاله تحلیلی درباره یکی از مسائل جاری ایران و یا جنبشهای انقلابی در منطقه و یا مسائل سیاسی ـ ایدئولوژیک میباشد. انتخاب موضوع سرمقاله با خود گروه میباشد، و یا ممکن است از طرف سازمان تعیین گردد.
(۲) اخبار داخلی.
(۳) شعر سیاسی ـ ایدئولوژیکی مناسب.
(۴) کاریکاتور سیاسی مناسب.
(۵) مقالات خبری ـ تحلیلی از مسائل ایران و جهان.
(۶) تقویم ایام.
(۷) زندگینامههای مجاهدان شهید.
تبصره: انتشار مجله ارگان تنها پس از تصویب سازمان و تدارکات مناسب انجام خواهد گرفت. سازمان ممکن است مسئولیت آن را به یکی از واحدهای سازمان ماموریت بدهد.
– مسئولین گروه و وظایف هر یک:
(۱) در این گروه حداقل یک هئیت پنج نفری مسئول اجرای برنامهها خواهند بود. کلیه تصمیمات گروه با رای اکثریت اعضا اتخاذ خواهند شد.
(۲) اعضای گروه در بین خود مسئولیتهای زیر را تقسیم میکنند:
الف ـ مسئول مالی.
ب ـ مسئول فنی.
ج ـ مسئول توزیع.
د ـ مسئول صندوقهای پستی.
هـ ـ مسئول فرهنگی.
و ـ مسئول ارتباطات.
ز ـ مسئول امنیتی.
۳- وظایف مسئولین:
الف ـ مسئول مالی: موظف است به پیشبینی بودجه گروه، تنظیم دفاتر دخل و خرج و تهیه گزارشات مالی برای حداقل هر سه ما یکبار.
سازمان مرکزی، مبلغی را که حداقل معادل سه برابر مخارج ماهیانه گروه باشد در اختیار مسئول مالی قرار میدهد. مسئول مالی کلیه مخارج گروه را به موجب احتیاجات گروه خواهند پرداخت. و گزارشات خود را هر سه ماه یکبار برای سازمان مرکزی ارسال خواهد داشت. سازمان مرکزی کسر بودجه گروه را که در هر گزارش قید شده است تامین خواهد نمود.
ب ـ مسئول فنی: عهدهدار وظایف زیر است:
۱- مرور مطالب رسیده برای چاپ و اصلاح آنها از نظر املائی یا انشائی.
۲- ماشیننویسی.
۳- صفحهبندی.
۴- ارتباط با چاپخانه برای چاپ نشریات.
تبصره ۱– تعیین تعداد مورد نیاز از هر یک از نشریات بر عهده گروه است.
تبصره ۲- تعیین بهای فروش نشریات با مسئول فنی است.
ج ـ مسئول توزیع ـ مسئولیت توزیع ماهنامه و کتب را به عهده دارد.
اول توزیع ماهنامه:
۱- سازمان آمریکا از طریق روابطی که با اعضاء و علاقمندان دارد، آدرس و اسامی ایرانیان را جمعآوری کرده و در اختیار مسئولین توزیع نشریه میگذارد. مسئولین توزیع نشریه، ماهنامه را به این آدرسها خواهند فرستاد.
۲- مسئول توزیع و پخش موظف است که تغییر آدرسها را در اولین فرصت در لیست خود منظور دارد.
۳- پس از دریافت ماهنامه، آدرس گیرندگان، آدرس ماهنامه و مقدار تمبر لازم روی پاکتها زده شده آماده پست کردن میشوند. به علاوه برای کسانی که بیش از یک نشریه یا یک شماره درخواست کردهاند، نشریات بستهبندی شده، سپس تمامی آنها از ایالات دیگر پست میشوند.
دوم ـ کتب و سایر نشریات:
کتب و سایر نشریات سازمان طبق لیست تشکیلات و تعداد درخواست شده به تمام اروپا و آمریکا و خاورمیانه ارسال خواهند گشت.
د ـ مسئول صندوقهای پستی:
گروه حداقل دارای دو صندوق پستی میباشد. یکی مطابق آدرس اعلام شده در مطبوعات سازمان (صندوق علنی) و دیگری آدرس خصوصی است برای اعضای درون سازمان
طرز کار مسئول صندوق علنی: این مسئول موظف است کلیه نامههای رسیده به صندوق را باز کند و سپس:
۱- نامههای اروپا را بلافاصله برای رابطه اروپا ارسال میدارد.
۲- کلیه وجوه و چکهای فرستاده شده را به حساب سازمان واریز کرده رسید آنها را برای ارسالکنندگان فرستاده، لیستی از منابع رسیده را با ذکر موارد مصرف هریک از آنها به آدرس خصوصی گروه ارسال دارد.
۳- نامههای آمریکا را به آدرس خصوصی گروه ارسال دارد.
۴- کلیه روزنامهها و مطبوعات برگشتی را بازنموده، آدرس گیرندگان را پس از بریدن از روی پاکت، آنچه را که مربوط به اروپا و خاورمیانه است برای رابط اروپا و آنچه مربوط به آمریکاست، به آدرس صندوق گروه میفرستد.
هـ ـ مسئول فرهنگی ـ موظف به انجام مسئولیتهای زیر میباشد:
۱- امور هنری ـ رسیدگی و انتخاب نقاشیها، اشعار و کاریکاتورها برای هر شماره از نشریه ارگان.
۲- امور خبری ـ جمعآوری و تنظیم و دستهبندی اخبار واصله.
۳- تهیه سرمقاله ـ برای هر شماره ماهنامه.
تبصره: سرمقالات باید به تصویب اعضا گروه برسد.
۴- تهیه مقالات برای سایر قسمتهای نشریه ارگان.
۵- دریافت کلیه نامههای رسیده، پاسخ به آنها، و ضبط نامهها در پرونده مربوطه.
و ـ مسئول ارتباطات موظف است به:
۱- تماس با تشکیلات سازمان در آمریکا.
۲- تماس با تشکیلات سازمان در اروپا.
۳- تماس با سازمان مرکزی.
۴- تهیه گزارشات ماهیانه و ارسال آن برای سازمان مرکزی.
۵- تشکیل جلسات ماهیانه گروه و مسئولیت اداره آنها.
۶- مسئول هماهنگی و حسن اجرای وظایف هریک از مسئولین.
۷- پس از چاپ ماهنامه ارگان در آمریکا، مسئول ارتباطات اولاً نسخه اصلی ماهنامه را همراه با نسخه چاپ شده با پست هوایی اکسپرس به آدرس رابط فنی سازمان در اروپا ارسال میدارد. ثانیاً به هر یک از آدرسهای تشکیلاتی سازمان در اروپا، دو نسخه با پست هوایی میفرستد. ثالثاً دو نسخهاز ماهنامه را با پست هوایی به آدرس رابط سازمانی خاورمیانه بفرستد. رابعاً فیلم منفی ماهنامه را به دو نسخه چاپ شده اضافی به آدرس سازمان در هند ارسال میدارد.
کلیه این آدرسها را رابط سازمان مرکزی در اختیار مسئول ارتباطات قرار خواهد داد و فقط همین شخص است که از این آدرسها مطلع میباشد.
۸- در مورد همه نشریات و جزوات به جز ماهنامه رابط گروه موظف است یک نسخه از آنها را با پست هوایی جهت رابط اروپا ارسال دارد و نظر آنان را نیز استعلام نماید.
رابط گروه انتشارات میتواند ضربالاجلی برای اظهارنظر سازمان اروپا تعیین نماید.
تبصره ـ در مورد ماهنامه گروه انتشارات خود مستقیماً میتواند مطالب را تصویب و منتشر سازد.
۹- گروه میتواند از طریق رابط خود، از امکانات فنی سازمان در بخش آمریکا، اروپا، و یا خاورمیانه جهت تایپ و یا چاپ استفاده نماید.
ز ـ مسئول امنیتی وظیفهاش تهیه آییننامه امنیتی کار گروه و نظارت و کنترل امنیت گروه است.
تبصره: هریک از اعضای گروه ممکن است مسئولیت بیش از یک قسمت را عهدهدار شود.
وظایف گروه:
۱- گروه به عنوان یک واحد سازمانی، کلیه نشریات داخلی و تعلیماتی سازمان را دریافت کرده و در بین اعضای خود به بحث میگذارد و نظرات و گزارشات خود را برای سازمان میفرستد.
۲- اعضای گروه علاوه بر تماسهای دائم باهم، حداقل ماهی یکبار جلسه رسمی خواهند داشت.
– عضوگیری: چنانچه گروه تشخیص دهد که به همکاری افرادی بیشتری نیازمند است فرد مورد نظر با پیشنهاد یک عضو و تصویب همه اعضای گروه و تایید سازمان مرکزی به عضویت پذیرفته خواهد شد.
– خطمشی تبلیغاتی: گروه موظف است خطمشی تبلیغاتی سازمان را در چهارچوب ضوابط مرامنامه کلی سازمان تنظیم و جهت تصویب به سازمان تقدیم نماید.
– گروه برنامه کار خود را براساس خطمشی خود برای حداقل هر شش ماه قبلاً تنظیم نموده و نوع مطالب مورد نظر برای چاپ در ماهنامه را پیشبینی کرده و تهیه آنها را به اعضای گروه و از طریق رابط سازمان به سایر واحدهای سازمان ماموریت میدهد.
بسمهتعالی
نظامنامه تیم سیاسی سازمان
مقدمه: جهت بررسی دائم و تحلیل وقایع ایران و جهان و روشن شدن ماهیت پدیدههای سیاسی و تهیه گزارشات سیاسی در جهت کمک به اتخاذ مواضع سیاسی مشخص و حساب شده تیم سیاسی سازمان تشکیل میگردد.
هدف:
بررسی وقایع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی در ایران و جهان و تحلیل این وقایع و نشان دادن واقعیت آنها و تهیه گزارشات مناسب برای بالا بردن دانش و بینش سیاسی اعضاء و خوانندگان نشریات سازمان.
برنامه:
الف ـ تهیه بانک اخبار از طریق جمعآوری اخبار و مقالات خبری و تحلیلی سیاسی.
۱- از ایران: لیست مطبوعات مورد نظر توسط تیم تهیه میگردد و از طریق تشکیلات به هریک از اعضاء یا واحدها ماموریت داده میشود که یک یا چند فقره از این مطبوعات را آبونه شده و مطالب عمده و اساسی آن را استخراج و برای تیم سیاسی ارسال دارند.
۲- در سطح جهانی: لیست مطبوعات مورد نظر و لازم به شرح بند ۱ ایران تهیه و عمل خواهد شد.
ب ـ مطالب جمعآوری شده توسط اعضاء یا واحدها به شرح زیر تنظیم و سپس به کمیته سیاسی ارسال میشوند.
۱- اخبار و مقالات بر روی کاغذهایی به ابعاد ۱۱ × ۵۸ چسبانیده شوند.
۲- برای هر موضوع فقط از یک صفحه استفاده شود.
۳- نام ماخذ و تاریخ در سمت راست فوقانی صفحه نوشته شود.
۴- در پشت صفحات چیزی چسبانیده نشود.
۵- مطالب جمعآوری شده برحسب لیست بند و بایگانی میشوند.
ج ـ تیم سیاسی لیست موضوعاتی را که باید درباره آنها مطالب جمعآوری شوند تهیه و در اختیار واحدها و اعضاء قرار میدهد.
د ـ تیم سیاسی برنامههای تحقیقی پژوهشی درازمدتی برای چاپ و تکثیر در ارگانهای سازمان و یا نشریات تعلیماتی در نظر میگیرد. و از این طریق برنامههای کمیته تعلیمات (تبلیغات داخلی) و انتشارات (تبلیغات خارجی) را با تیم خود همآهنگ نموده از یکدیگر تغذیه مینمایند.
طرز استفاده از بانک اخبار:
الف ـ مطالب مربوط به ایران در مطبوعات خارجی: این مطالب جهت استفاده در نشریه در انگلیس و آمریکا ارسال میگردند. مسئولین این نشریه مطالب را به موجب مقررات جداگانهای تنظیم و تکثیر و توزیع مینمایند. (توزیع این نشریات توسط تیم تشکیلات (برای ایرانیان) و تیم روابط خارجه (برای غیرایرانیها) انجام میپذیرد).
ب ـ تیم سیاسی اخبار جمعآوری شده را به یکی از دو طریق مرتباً بررسی و تحلیل نموده برای تکثیر و توزیع آماده مینماید.
۱- ارسال مطالب و اسناد جمعآوری شده درباره یک یا چند موضوع جهت اعضاء و واحدها به منظور تحقیق و تحلیل آنها و تهیه گزارش
۲- تحقیق و تحلیل اسناد و مطالب توسط اعضای تیم سیاسی.
ج ـ مطالب تهیه شده باری یکی از دو منظور استفاده خواهد شد:
۱- تهیه اخبار و مقالات کوتاه برای چاپ در ارگانهای سازمان.
۲- تهیه رسالات تحلیلی و آموزشی گوناگون جهت استفاده توسط تیم تعلیمات.
اعضاء:
تیم سیاسی مرکب از حداقل ۵ نفر میباشد که مشمول وظایف ذکر شده میباشند.
تبصره: علاوه بر اعضاء پیوسته برای ترجمه و تحلیل اخبار میتوان از افراد متعهد مسلمان خارج از سازمان با در نظر داشتن ضوابط امنیتی و با تصویب سازمان مرکزی استفاده نمود.
عضوگیری:
عضوگیری تیم از یکی از دو طریق انجام میپذیرد.
۱- از طریق مسئول گروه و تصویب سازمان مرکزی.
۲- از طریق سازمان مرکزی.
ارتباطات:
۱- مسئول تیم سیاسی رابط با سازمان مرکزی و سایر واحدهای سازمان میباشد.
۲- سازمان مرکزی مخارج تیم را تامین و در اختیار مسئول تیم قرار میدهد.
۳- مسئول تیم گزارش ماهیانه و یا سه ماهه خود را به سازمان میدهد.
نظامنامه انتخاب اعضاء جدید ـ نهضت آزادی ایران (بخش آمریکا)
یکی از وظایف اصلی تشکیلاتی هر عضو نهضت پیدا کردن و معرفی افراد جدید برای عضویت در نهضت است. زیرا تنها به این وسیله است که نهضت آزادی ایران توسعه پیدا میکند. این وظیفه همه اعضاء نهضت در آمریکا (و اروپا) است که سازمان خود را به صورت بزرگترین و مقتدرترین سازمان انقلابی خارج از کشور درآورند.
باتوجه به نقش خطیری که نهضت به عهده دارد، عضوگیری باید با دقت بسیار زیاد انجام شود. تنها مسلمان انقلابی بودن کافی نیست که شخص را شایسته عضویت در نهضت آزادی کند بلکه باید به علاوه فداکار باشد، تشکیلاتی باشد، خودبین و تکرو نباشد، رازدار باشد و در یک کلمه «متقی» باشد.
هر کدام از اعضاء نهضت ممکن است در عرض یکسال با ۱۰ یا ۲۰ نفر مسلمان خوب در تماس باشند و با آنها کار سیاسی یا ایدئولوپیک کنند بطوریکه بتوانند آنها را مورد ارزیابی قرار دهند ولی فقط یک یا دو نفر از این عده دارای شرایط لازم برای عضویت در نهضت خواهند بود. شرایط عضو بطور دقیق در اساسنامه نهضت آمده است در اینجا چگونگی انتخاب افراد مناسب و آماده کردن آنها برای عضویت در نهضت شرح داده میشود.
از وقتی که یکی از اعضاء با یک مسلمان متعهد و مسئول در تماس است و او را واجد شرایط لازم برای عضویت در نهضت مییابد و معرفی مینماید تا زمانی که آن فرد عملاً به عضویت در نهضت درآید نوع تماس آنها باید چهار مرحله جداگانه زیر را طی کند:
مرحله ۱- در این مرحله عضو نهضت (که از این به بعد معرف نامیده میشود) با فرد مورد نظر (از این پس به نام داوطلب نامیده میشود) مطالعه مشترک سیاسی را شروع میکند که کار اصلی این مرحله است. در همین زمان معرف خصوصیات داوطلب را به رابط تشکیلاتی خود گزارش میدهد و با راهنمایی رابط گاهگاهی مختصرا راجع به نهضت با او صحبت میکند و او را تشویق به خواندن و پخش نشریات نهضت و پیام مجاهد میکند. در اواخر این مرحله داوطلب را وادار به دادن کمک مالی، خبری و غیره به پیام مجاهد میکند. اگر داوطلب در این مرحله آمادگی کافی برای فعالیت سیاسی اسلامی از خود نشان داد معرف پرسشنامهای را که رابط به او میدهد درباره او پر میکند. این پرسشنامه توسط رابط به رمز درمیآید و به سازمان مرکزی فرستاده میشود سپس با موافقت رابط برنامه مرحله ۲ را شروع میکند.
در مرحله ۱ و ۲ داوطلب باید از عضویت معرف در نهضت بیاطلاع بماند.
مرحله ۲- در این مرحله راجع به نهضت با داوطلب مقدار بیشتری صحبت میکند و مقداری از کتابهای نهضت را با هم مطالعه میکنند. او را وادار میکند همکاریش را با پیام مجاهد به صورت فرستادن پول، خبر و غیره بیشتر کند. پایان موفقیتآمیز این مرحله وقتی است که داوطلب فداکاری و آمادگی کامل خود را برای فعالیت سیاسی نشان دهد که معمولا به یکی از ۳ طریق زیر است:
الف ـ میگوید که مایل است عضو نهضت آزادی ایران شود.
ب ـ به معرف میگوید: بیا با هم فعالیت سیاسی کنیم ـ بیا یک گروه سیاسی درست کنیم و چیزهایی از این قبیل.
ج ـ اگر هنوز خودش علاقه به فعالیت سیاسی را بیان نکرده معرف با طرح سئوالاتی مثل «مطالعه سیاسی کافی نیست و باید دست به عمل زد. به نظر شما ما باید چکار بکنیم؟» اولا وادار به صحبت میکند و جوابش را ارزیابی میکند.
اگر مرحله ۲ را با موفقیت طی کرد و ایمان، فداکاری، عدم خودبینی و سایر خصوصیاتی را که اساسنامه برای هر عضو لازم میداند دارا بوده، معرف با موافقت رابط و سازمان مرکزی او را آماده برای وارد شدن به مرحله سه میکند که به عنوان سمپات نهضت فعالیت نماید. برای این کار باید پرسشنامه مربوط به «سمپات» را به او بدهد که پر کند و بعد رابط آن را به صورت رمز درآورده به سازمان مرکزی میفرستد و پس از موافقت سازمان مرکزی که از طریق رابط اعلام میشود به صورت عضو سمپات درمیآید.
مرحله ۳- در این مرحله داوطلب به عنوان سمپات با نهضت آزادی ایران همکاری میکند و تمام فعالیتهای یک عضو را انجام میدهد ولی در حوزه مخصوص اعضاء شرکت نمیکند.
مرحله ۴- پس از طی مرحله سه و نشان دادن مجدد خصوصیاتی که در اساسنامه ذکر شده است با موافقت رابط پرسشنامه مخصوص اعضاء را پر میکند و پس از تصویب سازمان مرکزی به صورت عضو نهضت درمیآید. اگر تعداد اعضاء حوزه در آن شهر از ۵ نفر کمتر باشد وارد حوزه میشود وگرنه در حوزه سمپاتها باقی میماند تا اعضاء جدید پیدا شوند و حوزه جدیدی را درست کنند. برحسب شرایط محل ممکن است ۱ یا ۲ نفر از حوزه اول خارج شوند و با او حوزه جدیدی را درست کنند. مراحل ۱ و ۲ ممکن است هرکدام حداقل ۳ ماه طول کشند و مرحله سه حداقل ۴ ماه. بطوریکه از شروع مطالعه سیاسی مشترک تا عضو شدن حداقل ۱۰ ماه طول میکشد. بسیاری از افراد مدت طولانی و یا بطور دائم در مراحل ۱، ۲ و یا ۳ باقی میمانند. در بعضی موارد ممکن است استثنائاً مرحله ۱ و یا ۲ حذف شوند مثلاً اگر داوطلب از عضو بودن معرف در نهضت با اطلاع باشد و تمایلش را برای عضو شدن در نهضت بیان کند ممکن است مستقیما وارد مرحله ۲ شود یا ممکن است کسی با نهضت همکاری نزدیک داشته باشد و از طرف سازمان مرکزی به معرف دستور داده شود که با او در مرحله ۳ کار کند. کسی که از مراحل ۱ یا ۲ شروع میکند فاصله لازم از شروع فعالیت تا عضو شدنش حداقل ۱۰ ماه است و کسی که از مرحله ۳ شروع میکند پس از حداقل ۶ ماه میتواند عضو شود. هیچکس نمیتواند قبل از انجام حداقل ۶ ماه فعالیت به عنوان سمپات به عضویت نهضت درآید.
در تمام مراحل فوق اگر معرف و فرد مورد نظر در یک شهر زندگی نمیکنند باید کاری کنند که حتیالامکان به مدت ۲-۳ ماه در یک شهر و به هم نزدیک باشند. اگر کسی به مرحله سوم رسیده است و هنوز ۲-۳ ماه لازم را با معرف در یک شهر نبوده است باید قبل از عضو شدن این کار را انجام دهد. سرپیچی از انجام این عمل بدون داشتن دلیل قانعکننده دلیل بر آن است که هنوز آمادگی عضویت در نهضت را ندارد.
معرفی رابط حوزه به داوطلب به عنوان دوست معرف یا یکنفر علاقمند به امور سیاسی است و عضویت او در نهضت در صورتیکه لزومی به افشای آن نباشد برای همیشه از عضو جدید مخفی نگاهداشته میشود.
مسئولیت معرف ـ هر عضوی که فرد جدیدی را به نهضت وارد میکند در عین حال که کار بسیار مفیدی انجام میدهد و به یکی از بزرگترین وظایف نهضتیش عمل میکند تا مدت سه سال مسئول کارهای اوست و اگر عضو جدید عدم شایستگی و یا عدم آمادگی کافی برای عضو شدن از خود نشان دهد معرف او مسئول خواهد بود.
حوزه فردی
مقدمه: اهمیت ضرورت تشکیل حوزه
هر حوزه از ۳ تا ۵ عضو پیوسته نهضتی یک شهر به وجود میآید.
تبصره ـ اگر تعداد اعضاء در یک شهر از ۵ نفر تجاوز نماید حوزههای اضافی تشکیل میگردد.
وظایف حوزه
۱- اجرای فعالیتهای سیاسی، دفاعی، تبلیغی و غیره که بنا به شرایط روز از طرف سازمان مرکزی دستور داده میشود
۲- تهیه اخبار سیاسی ـ اقتصادی
۳- امور تشکیلاتی: تشکیل جلسه اقلاً هفتهای یکبار
۴- امور فرهنگی: تهیه مقالات تحقیقی و تحلیلی در مسائل مختلف ایدئولوژیک، سیاسی، فلسفی، تاریخی، تشکیلاتی و غیره به دستور سازمان مرکزی، به ابتکار حوزه و با علاقه فردی
۵- امور مالی: جمعآوری حق عضویت ماهانه اعضاء، تهیه کمک از افراد علاقمند و غیره.
۶- نظارت و هدایت مراکز اسلامی، دانشجویی و غیره.
۷- طرح فعالیتهای ابتکاری مفید و پیشنهاد آنها به سازمان مرکزی با ارائه نحوه اجرا و نقش حوزه پیشنهاددهنده در عمل.
رابط حوزه
هر حوزه دارای یک رابط با سازمان مرکزی است که از بین اعضاء حوزه از طرف سازمان مرکزی تعیین میشود.
تبصره ـ رابط حوزه میتواند مسئولیتهای دیگر نیز داشته باشد.
۸- جمعآوری اطلاعات از کلیه فعالیتهای سیاسی ـ دانشجویی منطقه، از نیروهای دشمن، مخالفین و غیره.
وظایف رابط
۱- نظارت کامل بر فعالیتهای همه اعضاء حوزه
۲- نظارت بر کلیه فعالیتهای حوزه و دریافت گزارش از مسئولین مربوطه.
۳- ارسال کلیه گزارشات، سئوالات، انتقادات و کمکهای مالی به سازمان مرکزی.
تبصره ۱- رابط مطالب مهم را ابتدا به صورت رمز درمیآورد و بعد به سازمان مرکزی میفرستد.
تبصره ۲- اگر حوزه یا عضوی نامه سربسته به رابط بدهد رابط باید بدون باز کردن آن را به سازمان مرکزی بدهد.
۴- ابلاغ دستورات سازمان مرکزی و جواب به سئوالات و انتقادات به حوزه با رعایت اصول مخفیکاری.
مسئولین حوزه
هر حوزه دارای سه مسئول برای امور تشکیلاتی، اطلاعاتی فرهنگی و مالی است.
وظایف مسئول تشکیلات و اطلاعات:
۱- تشکیل جلسه اقلاً هفتهای یکبار، به صورت مخفی و اداره جلسه.
۲- تعیین وقت و محل جلسه.
۳- اجرای کلیه دستورات تشکیلاتی صادره از مرکز.
۴- نظارت بر رفتار اعضاء جلسه از نظر اجرای اصول مخفیکاری و امنیتی.
۵- گزارش مرتب کلیه امور تشکیلاتی به رابط حوزه.
۶- آموزش اصول تشکیلاتی و مخفیکاری به اعضاء.
۷- همکاری با مسئول فرهنگی در مورد مطالعات تشکیلاتی.
۸- نظارت بر عمل فردگیری اعضاء حوزه.
۹- هدایت اعضاء برای جمعآوری اطلاعات با استفاده از کلیه راههای ممکن و ارسال خلاصه آنها به سازمان مرکزی توسط رابط حوزه.
وظایف مسئول فرهنگی:
۱- مطالعه و بحث با اعضاء راجع به مطالب مندرج در نشریات ارگان سازمان بخصوص مقالات تحلیلی آن، و سایر انتشارات سازمان.
۲- به بحث گذاشتن مطالب تعلیماتی که از سازمان مرکزی ارسال میگردد.
۳- طرح برنامههای ابتکاری برای مطالعات و تحقیقات فرهنگی و رهبری در اجرای آنها.
۴- رهبری و هدایت حوزه برای تحقیق در امور فرهنگی که از سازمان مرکزی دستور داده میشود.
۵- تهیه مقالات تحلیلی از تحقیقات فرهنگی حوزه و ارسال آنها به سازمان مرکزی.
۶- آموزش فرهنگی به اعضاء جدید و رساندن آنها به سطح جلسه با کمک سایر اعضاء حوزه.
وظایف مسئول مالی:
۱- جمعآوری حق عضویت اعضاء.
۲- تهیه طرحهای ابتکاری برای تهیه کمک مالی با موافقت حوزه و سازمان مرکزی.
۳- اجرای دستورات مربوط به امور مالی صادره از سازمان مرکزی.
۴- ایجاد صندوق برای حوزه و تهیه گزارش مالی.
۵- دادن گزارش مالی و کمکهای جمعآوری شده به رابط.
۶- نظارت بر کلیه امور مالی حوزه.
وظایف اعضاء:
۱- هر عضو باید سعی کند که نمونه یک مسلمان واقعی باشد و در رشد شخصیت خویش بکوشد.
۲- از خطمشی کل نهضت آگاهی پیدا کرده و در توسعه آن همواره کوشا باشد.
۳- در برنامههای مختلف حوزه فعالانه شرکت کند و وظایف محوله را با دقت انجام دهد.
۴- اطلاعات لازم را جمعآوری کرده و به مسئول حوزه تسلیم نماید.
۵- بخش بزرگی از وظایف هر عضو توسعه سازمان است. با توجه به آنکه یک نفر علاقمند قبل از عضو شدن در نهضت آزادی باید مراحل مختلف و طولانی را بگذراند، هر عضو باید کوشش کند در هر سال حداقل یک نفر و حداکثر دو نفر را وارد نهضت کند.
۶- مرام و خطمشی نهضت را باتوجه به رعایت اختفای خود و سازمان، برای مسلمانان آگاه توضیح داده آنها را تشویق به فعالیت نماید.
۷- وحدت عقیدتی و سازمانی را تقویت کرده از ورود و نفوذ افراد و افکار زیانبخش و ناشایسته به درون سازمان جلوگیری کند.
۸- رای اکثریت و دستورات سازمان مرکزی را در تمام موارد دیگر چه مخالف با نظرات شخصی او باشد پذیرفته و در اجرای آن صادقانه و صمیمانه بکوشد.
۹- از آنجا که انتقاد سازنده هم حق و هم وظیفه همه اعضاء است هر عضو باید انتقاد از خود و سایرین را توسعه داده، کندیها و اشتباهات و انحرافات را با جسارت و بدون پیرایه، از طریق تشکیلاتی مطرح کند و برای از بین بردن آنها کوشا باشد.
۱۰- با خودخواهی، تکروی و تمایلات فردی مبارزه کند و از هر عملی که جلو انتقاد سازنده را بگیرد جلوگیری کند.
۱۱- هر عضو موظف به پرداخت حق عضویت ماهیانه است.
۱۲- پذیرش انضباط سازمانی.
شرایط عضویت:
الف ـ خصوصیات فردی:
۱- محرکش فقط اجرای خواست خدا باشد
۲- فداکاری
۳- حقطلبی
۴- داشتن صبر در تحمل سختی
۵- نداشتن خودبینی
۶- صداقت
۷- خوشرویی
۸- رازداری
۹- نظم
۱۰- پشتکار
۱۱- شجاعت
۱۲- قدرت تشخیص افراد دشمن
ب ـ عملکرد و اعتقاد سیاسی
۱- ایمان و اعتقاد به اسلام به عنوان کاملترین مکتب اجتماعی و سیاسی برای نجات و رستگاری تودهها
۲- اعتقاد به نهضت آزادی ایران به عنوان یک سازمان انقلابی اسلامی و قبول تز آن (یعنی حمایت از جهاد مسلحانه)
۳- پذیرش اصل انضباط وتبعیت از دستورات سازمانی
۴- داشتن سابقه فعالیت در سازمانهای اسلامی
۵- داشتن اطلاعات کافی دانش اسلامی، سیاسی، فلسفی و تاریخی
۶- شرکت فعالانه در پخش و توزیع انتشارات سیاسی عقیدتی نهضت با رعایت اصول مخفیکاری
۷- کمک مالی به نهضت آزادی ایران
ج ـ انجام حداقل شش ماه فعالیت به عنوان سمپات تحت نظر یکی از اعضاء و نشان دادن صلاحیت و آمادگی برای عضویت به عضو مربوطه و سازمان مرکزی.
بسمهتعالی
پرسشنامه اعضاء
به توجه به وظایف سنیگنی که در این زمان بر عهده فرد فرد ماست و نیروی کمی که در اختیار داریم لطفاً سعی کنید با پاسخ دقیق به سئوالات زیر، جزئیترین امکانات خود را هم برای ما بنویسید.
نام و نام خانوادگی نام شهر و ایالت
۱- میزان مطالعات خود را در زمینههای زیر توضیح دهید (لطفاً حتیالامکان بطور وضوح و مشخص بنویسید. مثلاً کتابهایی را که مطالعه کردهاید، و اینکه آیا مطالعات شما در این زمینه دائمی است یا گهگاهی و…):
الف ـ قرآن
ب ـ مسائل اسلامی
ج ـ مسائل اقتصادی
د ـ مسائل سیاسی
هـ ـ مسائل فلسفی
۲- اگر قرار شود در یکی از زمینههای فوق مطالعاتی صورت گیر، در چه زمینه و تا چه حد حاضرید کمک نمایید؟ لطفاً کاملاً توضیح دهید. مثلاً: هفتهای چند ساعت وقت میگذارید؟ چه کتابهایی را حاضرید مطالعه کنید، فارسی یا انگلیسی؟ و…
۳- میزان آشنایی و تسلط خود را به زبانهای خارجی (انگلیسی ـ عربی ـ فرانسه ـ آلمانی ـ اردو ـ ترکی…) از نظر خواندن، نوشتن، ترجمه، مکالمه بنویسید:
۴- ممکن است شما از نظر تسلط به یک زبان خارجی مثلاً انگلیسی، هنوز در سطحی نباشید که بتوانید مقاله را راحت و خوب ترجمه نمایید. ولی آیا به این کار علاقه دارید یا خیر؟ اگر برای مقاله کوچکی وقت زیادی به شما بدهند و بعد هم ترجمه شما کنترل و تصحیح شود، آیا حاضرید در این زمینه همکاری کنید؟
۵- آیا ماشیننویسی میدانید؟ (فارسی ـ انگلیسی ـ …) در چه مدت زمان یک صفحه به قطع ۱۱ × ۵/۸ را تایپ میکنید؟
۶- اگر ماشیننویسی نمیدانید، آیا علاقمند هستید که یاد بگیرید؟ فارسی یا انگلیسی؟ بعد از یاد گرفتن و در اختیار گذاشتن ماشین تحریر، تا چه میزان حاضرید در این زمینه کمک کنید؟
۷- آیا هنر خاصی دارید؟ خطاطی، نقاشی، تهیه و طرح پوستر،… ممکن است نمونهای از کارتان را بفرستید؟
۸- امکان تماس شما با سازمانهای مختلف سیاسی، اجتماعی،… (مانند MSA، سازمان عفو بینالمللی، کنفدراسیون، …) تا چه حد است؟
۹- آیا میتوانید کمک مالی به نهضت بنمایید؟ چگونه؟ (مقرری ماهانه ـ سرمایهگذاری در یک موسسه انتفاعی،…)
۱۰- چه نوع کمکهایی در زمینه چاپ و توزیع نشریات میتوانید بکنید؟
۱۱- چه نوع کمکهایی در رابطه با نشریه پیام مجاهد میتوانید انجام دهید؟ (ارسال خبر، تحلیل سیاسی، نوشتن مقالات، …):
۱۲- امکانات تماس شما با داخل کشور:
الف ـ رابطه با دانشمندان اسلامی و روشنفکران
ب ـ سازمانهای سیاسی، اجتماعی،…
ج ـ کسب خبر
د ـ موارد دیگر
۱۳- امکانات دسترسی شما به منابع و سازمانهای علمی در محل سکونتتان؟ (سازمانهای علمی اجتماعی، سیاسی، کتابخانههای بزرگ…)
۱۴- امکانات شما در مورد جمعآوری اطلاعات درباره نیروهای دشمن، مخالف، دوست…؟
۱۵- چه کسانی را میشناسید که امکان میدهید با سازمانهای مهم سیاسی، اجتماعی… در داخل یا خارج کشور در تماس باشند؟
۱۶- امکان مسافرت شما به شهرهای دیگر امریکا و تماس شما با افراد یا سازمانهای مختلف، با رعایت اصول امنیتی، تا چه اندازه است؟
۱۷- چه سمتی در انجمن اسلامی حوزهتان دارید؟ تا چه اندازه روی افراد عضو انجمن نفوذ دارید؟
۱۸- فکر میکنید که از حوزه انجمن اسلامی شما، در چه موارد به طور غیرمستقیم، برای نهضت میتوان کمک گرفت؟ (مثلاً پیشنهاد تحقیق در زمینه خاص به گروهها یا افراد عضو انجمن…)
۱۹- اشکالاتی که در زمینه فعالیتهای داخلی نهضت، در حال حاضر، به نظرتان میرسد در هر یک از زمینههای زیر بطور مشروح توضیح داده، راهحلهایی که به نظرتان میرسد را بنویسید:
الف ـ عضوگیری
ب ـ آموزش سیاسی و فرهنگی
ج ـ تشکیلاتی
د ـ موارد دیگر
۲۰- اشکالاتی که در زمینه فعالیتهای خارجی نهضت، در حال حاضر، به نظرتان میرسد در هر یک از موارد زیر بطور مشروح توضیح داده و راهحلهای احتمالی را پیشنهاد کنید:
الف ـ پیام مجاهد
ب ـ N.O.I
ج ـ چاپ کتاب
د ـ توزیع
هـ ـ موارد دیگر
باتوجه به وظایف سنگینی که در زمان حاضر بر عهده سازمان ما است و محدود بودن امکانات اعضاء سازمان، بایستی حداکثر استفاده را از نیروهای جانبی نمود. برای مثال شما ممکن است شخصی را بشناسید که مثلاً در کار ترجمه مقالات، یا تایپ، یا تماس با سازمانهای بینالمللی و یا… میتواند به ما کمک کند ولی او عضو نهضت نیست. معرفی این شخص از طرف شما به ما امکان استفاده از نیروی او را بطور جانبی میدهد. لطفلاً در مورد یک یک دوستان خود فکر کرده و اگر موارد خاصی میبینید که از آنها میتوان استفاده نمود، در مورد هریک از آنها سئوالات زیر را پاسخ دهید:
۱- نام و نامخانوادگی
۲- محل سکونت و شغل
۳- به نظر شما او چه کمکی میتواند به ما بکند؟
۴- چه راهی را برای تماس با او پیشنهاد میکنید؟ (پیشنهاد عضویت، تماس مستقیم خودتان بعد از تایید سازمان، از طریق نامهنگاری، توسط اعضاء شناخته شده نهضت، غیرمستقیم از طریق انجمن اسلام، راههای دیگر…)
۵- چه کسانی فکر میکنید روی او نفوذ دارند؟
۶- چه نقاط ضعفی در او میبینید؟
۷- لطفاً در مورد هریک از سئوالاتی که از خود شما شده است (سئوالات ۲۰-۱) اگر در مورد این شخص هم اطلاعاتی دارید در صفحه جداگانه به ترتیب بنویسید.
۸- آیا در مورد تمام دوستان خود فکر کردید؟ مطمئنید که دیگر کسی نیست که بتوانیم از امکانات او استفاده نماییم؟ یک بار دیگر پرسشنامه را خوانده و جوابها را کنترل کنید.
۹- اگر شما ازدواج کردهاید و همسرتان عضو نهضت نیست، سئوالات بالا را درباره او هم حتماً جواب دهید.
۱۰- هرگونه اشکال، انتقاد، راهحل که به نظرتان میرسد در زیر توضیح دهید.
بسمه تعالی
به سئوالات زیر پاسخ دهید اگر برای سئوالی جای کافی نیست بقیه آن را با ذکر شماره سئوال در کاغذ دیگری بنویسید و ضمیمه پرسشنامه کنید.
۱- نام و نامخانوادگی: ۲- محل و تاریخ تولد:
۳- رشته تحصیلی، سال چندم، نام و محل دانشگاه:
۴- متکف مخارج چه کسانی هستید؟
۵- نام دانشگاه، دبیرستان و دبستانهایی که در آنها تحصیل کردهاید با ذکر نام شهر.
از زمان حاضر شروع کنید:
از تاریخ تا تاریخ
از تاریخ تا تاریخ
از تاریخ تا تاریخ
از تاریخ تا تاریخ
۶- وضع ازدواج: متاهل مجرد نام شهر همسر:
شغل و وضع تحصیلی همسر:
میزان علاقه و درجه اطلاعات دینی همسر:
میزان علاقه همسر به فعالیت سیاسی و درجه اطلاعات سیاسی و اجتماعی او:
۷- آشنایی به زبانهای خارجی:
۱- زبان خوب متوسط ضعیف
۲- زبان خوب متوسط ضعیف
۸- آشنایی به زبانها و لهجههای محلی ایران:
۱- خوب متوسط ضعیف
۲- خوب متوسط ضعیف
۹- آیا ماشیننویسی بلدید؟ خیر بلی
۱- فارسی خوب متوسط ضعیف
۲- لاتین خوب متوسط ضعیف
۱۰- در صورتی که همسر شما به یکی از زبانهای خارجی یا ماشیننویسی آشنا است بنویسید:
۱۱- در چه ورزشهایی مهارت دارید؟
۱۲- رانندگی یا مکانیک چه نوع وسائط نقلیهای را بلد هستید؟
۱۳- در چه فن مکانیکی مهارت دارید؟
۱۴- آیا خدمت سربازی انجام دادهاید؟ مختصراً توضیح دهید:
۱۵- سوابق فعالیتهای مذهبی و اجتماعی خود را با ذکر تاریخ و نام محل شرح دهید:
۱۶- سابقه فعالیتهای سیاسی و زندانی شدن. اگر تابحال فعالیت سیاسی نکردهاید بنویسید چرا؟
۱۷- خانواده:
سن و شغل پدر:
تعداد برادران و خواهران و شغل آنها یا همسرانشان:
میزان علاقه و فداکاری دینی و سیاسی در افراد خانواده:
۱۸- رابطه با طبقات و اقشار مختلف جامعه (علمای دینی، کارگران، دهقانان، ارتشیان، مامورین سازمان امنیت و غیره)
۱۹- شرح مختصر زندگی:
۲۰- اطلاعات مفید دیگر:
خطمشی تشکیلات
برای برنامهریزی تشکیلاتی، ابتدا بایستی خواستها و امکانات را ارزیابی نموده و بعد برنامه را طوری تنظیم نمود تا حداکثر استفاده از امکانات موجود برای رفع نیازها به عمل آید. لذا در مرحله اول اقدامات زیر صورت میگیرد:
۱- از تمام تیمها و گروهها خواسته میشود که برای فعالیت یکسال آینده خود برنامه دقیقی تهیه نمایند. بطوریکه مشخص شود که در ظرف یکسال آینده چه برنامههایی را به ترتیب اهمیت میخواهند انجام دهند، و برای اجرای این برنامهها چه امکاناتی در حال حاضر در اختیار دارند و به چه نیروهایی احتیاج دارند.
۲- با تهیه پرسشنامه از تمام اعضاء خواسته شود که امکانات خود را مشخص نمایند و در ضمن افرادی را که به عنوان نیروی جانبی میتوان از آنها استفاده نمود معرفی نمایند.
بعد از مشخص شدن نیازها و امکانات موجود، برنامه تشکیلاتی برای یکسال آینده تهیه خواهد شد.
تشکیلات
۴ اپریل ۱۹۷۷
۱۵ فروردین ۱۳۵۶
بسمه تعالی
دستور بحث جلسه مشترک دو واحد قارهای
تاریخ: ۱۸ می ۱۹۷۸ ـ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۶
شماره
برادر/ خواهر عزیز
به پیوست کپی نامههای ارسالی برای برادران اروپا در مورد نظرات ما دربارهی مواد دستور بحث پیشنهادی جلسه مشترکمان و همچنین پیشنهادی اروپا، جهت اطلاع شما ارسال میشود.
با تقدیم احترام
حمید
بسمه تعالی
تاریخ: ۱۷ می ۱۹۷۸
شماره: ۳
نامه دبیر تشکیلات آمریکا به رابط اروپا
برادر عزیز همشهری
ضمن عرض سلام به ضمیمه نظرات هیئت مسئولین بخش آمریکا دربارهی مواد دستور بحث پیشنهادی برای جلسه مشترکمان را، ارسال میدارد. الیته این نظرات بهطور خلاصه و بدون هیچگونه شرحی نوشته شدهاند و هدف آگاهی کلی از نظرات یکدیگر است و بحث در مورد آنها انشاءالله حضوراً انجام خواهد گرفت.
ضمناً خواهشمند است هرچه زودتر تاریخ قطعی تشکیل جلسه را به ما اطلاع دهید.
با آرزوی موفقیت هرچه بیشتر
حمید
بسمه تعالی
۱ـ اهداف درازمدت:
اهداف درازمدت ما به ترتیب عبارتند از:
ایجاد جامعهی اسلامی (امت) در ایران
ایجاد حکومت اسلامی در ایران
سرنگون کردن رژیم طاغوتی موجود و در دست گرفتن حکومت
ایجاد حزب انقلابی اسلامی
بنابراین نزدیکترین هدف دوررس ما، تشکیل حزب انقلابی اسلامی با سه بازوی ایدئولوژیک سیاسی و نظامی است.
۲ـ اهداف کوتاه مدت:
الف ـ تشکیلاتی:
۱ـ تشکیل بازوهای حزب انقلابی اسلامی
الف ـ بازوی ایدئولوژیک (انتخاب مسئول و کمیته مربوط به آن)
ب ـ بازوی سیاسی (انتخاب مسئول و کمیته مربوط به آن)
ج ـ بازوی نظامی (انتخاب مسئول و کمیته مربوط به آن)
کلیه این مسئولین موظفند ارزیابی کاملی از شرایط کلی مبارزه و امکانات مختلف در زمینه فعالیتهای خودشان (از نیروی انسانی گرفته تا ضرورت تاکتیکی) به صورت عملی و نظری به عمل آورده، تا جلسه بعد گزارش ارزیابی و اقدامات خود را ارائه دهند.
۲ـ تشکیل واحدهای مالی
۳ـ هماهنگ کردن تشکیلات موجود
ب ـ هدفهای بازوی سیاسی (بخش موجود)
۱ـ همگام کردن نیروهای اسلامی:
الف ـ شناخت کامل گروهها و نیروهای اسلامی (تشکیلات، ترکیب اعضاء، ….) و بررسی نقاط ضعف و قدرت آنها.
ب ـ تحقیق و ارائه طرق جهت همگام کردن این نیروها با نهضت
۲ـ ایجاد رابطه بین گروههای سیاسی و نظامی موجود:
الف ـ شناخت کامل گروههای سیاسی و نظامی موجود
ب ـ تحقیق و ارائه طرق ایجاد رابطه با آنها
۳ـ ایجاد رابطه بین روحانیت و دیگر نیروها
الف ـ شناخت کامل گروههای مختلف و بررسی نقاط ضعف و قدرت آنها
ب ـ تحقیق و ارائه طرق مختلف ایجاد رابطه بین این گروهها
۴ـ ایجاد رابطه بین اقشار جامعه و حرکت اسلامی
الف ـ شناخت کامل اقشار جامعه
ب ـ تحقیق و ارائه طرق جهت ایجاد این رابطه
۵ ـ بسط سازمانی
۶ ـ آموزش تمام اعضاء و هماهنگی تعلیماتی (برنامهریزی یکساله)
الف ـ سیاسی
ب ـ ایدئولوژیک
ج ـ نظامی
۷ـ ایجاد بانک خبر
۸ ـ طبقهبندی اعضاء برحسب استعدادهایشان
الف ـ از نظر تشکیلاتی
ب ـ از نظر فرهنگی
ج ـ استعدادهای فردی
د ـ فداکاری
۳ـ تعیین خطوط اصلی و کلی برنامهها جهت تحقق هدفهای فوق
برنامههای پیشنهادی بهطور خلاصه در ذیل هریک از اهداف ارائه شد
۴ـ خطمشی ما در مورد انجمنهای اسلامی
بهنظر ما انجمنهای اسلامی، سازمانهائی مستقلند و ما بههیچوجه نبایستی در امور داخلی آنها مداخله نمائیم. ما فقط با تلاش صادقانه خود در داخل انجمنهاست که میتوانیم روی آنها تأثیر بگذاریم.
خطمشی ما در مورد روحانیون:
حضرت آیتاله خمینی ـ ما در نشریات خود، حضرت آیتاله خمینی را بایستی به عنوان رهبر مذهبی و سمبل مبارزات ضداستعماری ملت ایران معرفی نمائیم نه به عنوان رهبر سیاسی.
در مورد سایر مراجع و روحانیون مبارز ـ ما در نشریات خود، بایستی از کارهای خوب و مثبت آنها پشتیبانی نموده و نسبت به اشتباهات آنها سکوت کنیم.
خطمشی ما در مورد حرکهالمحرومین:
ما نبایستی در مورد حرکهالمحرومین و سایر سازمانهای اسلامی، طوری عمل نمائیم که به عنوان مدافع بیچون و چرای آنها قلمداد شویم. ما بایستی کارهای مثبت آنها را تأیید نموده و با آنها همکاری نمائیم و در مورد کارهای منفی آنها، در نشریات خود سکوت نموده ولی بهطور خصوصی اشتباهات آنها را به آنها تذکر دهیم.
خطمشی ما در مورد سازمانهای موازی:
۱ـ حتیالامکان از هر نوع بروز خارجی اصطکاک باید جلوگیری کرد.
۲ـ طرح اصول کلی اعتقادی ـ سیاسی ـ استراتژیک و تاکتیکی ما در نشریات و نشان دادن ضعف آنها از طریق منطقی.
۳ـ در صورت حمله، مظلوم نشان دادن خود و حمله نکردن بلکه از اصول صحبت کردن.
۴ـ در صورت امکان تماس فردی با اعضای گروهها
۵ ـ شناخت کامل کلیت سازمان موازی
۶ ـ از طریق پیدا کردن شعار صحیح، فعالیت بیشتر، جلب افراد (از جمله افراد همان گروهها) و جلب گروههای مختلف دیگر، باید خط موازی را منزوی کرد.
۷ـ فرصتطلبان و خائنین و یا غرضورزان را باید به مرور زمان به همه شناساند. این کار را باید از طریق سازمانهای دیگر کرد (حتیالامکان).
خطمشی ما در مورد سازمانهای ملی:
۱ـ باید در اصول جدائی راه را نشان داد.
۲ـ از اصطکاک علنی جلوگیری کرد.
۳ـ در چهارچوب اسلامی، از طریق سکوت همکاری کرد (در مواقع خاص).
۴ـ از طریق تماس با افراد، فعالیت بیشتر،شعار صحیح، چنین گروههائی را باید منزوی کرد.
۵ ـ باید تمام شدن دوره «ملیگری» را کاملاً نشان داد.
۶ ـ نباید آنها را با خود دشمن کرد.
۷ـ نباید آنها را بزرگ کرد.
خطمشی ما در مورد سازمانهای غیراسلامی:
۱ـ باید اختلافات اصولی را کاملاً روشن کرد.
۲ـ همیشه راه صادقانه در برابر آنها پیش گرفت.
۳ـ بههیچ صورتی نباید آنها را بزرگ کرد (حتی به صورت تمجید آنها در مقابل خیانت عدهی دیگر)
۴ـ باید تا جائی که امکان دارد آنها را در برابر همگامان فاسدشان قرار داد.
۵ ـ بههیچوجه نباید با آنها همکاری کرد.
۶ ـ نباید آنها را عمداً به دشمنی برانگیخت.
خطمشی ما در مورد سازمانها یا گروههای ضداسلامی:
۱ـ باید در اصول آنها را کوبید.
۲ـ در فعالیتهای سیاسی بههیچوجه از آنها دفاع نکرد.
۳ـ بههیچوجه نبایستی با آنها همکاری کرد.
۴ـ سخت بر اشتباهات آنها باید حمله کرد، ضعف آنها را باید برای ملت نشان داد.
۵ ـ چون در انتها در برابر ما قرار خواهند گرفت باید کاملاً از برنامههای آنها آگاهی پیدا کرد و نقاط ضعف و قدرت آنها را شناخت.
۶ ـ از فحش دادن شعاری باید پرهیز کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
گزارش جلسه شورای نهضت آزادی ایران، خارج از کشور، بخش آمریکا، دیماه ۱۳۵۶
جلسه شورای نهضت آزادی ایران، خارج از کشور، بخش آمریکا در ساعت ۱۵/۳ بعدازظهر روز جمعه ۳۰ دسامبر ۱۹۷۷ در هوستون تشکیل گردیده و تا ساعت ۱ صبح روز دوشنبه ۲ ژانویه ۱۹۷۸ ادامه یافت. افراد حاضر در جلسه عبارت بودند از:
ابو، احمد، حامد، حمید، رشید، سروش، علیرضا، فرهاد، مسعود، نصرت، یاسر که بعداً هاتف و قادر نیز به این جمع پیوستند.
در ابتدا برادر احمد به عنوان رئیس و برادر مسعود به عنوان منشی جلسه انتخاب شدند و برادر فرهاد دستور جلسه را به شرح زیر پیشنهاد نمودند:
۱- هدفهای درازمدت برای جنبش اسلامی:
الف ـ در ایران
ب ـ خارج از کشور
۲- برنامههای لازم برای رسیدن به این هدفها
۳- تدارکات ضروری برای رسیدن به این برنامهها
۴- ارزیابی نیروهای موجود
۵- ریزبرنامهها
۶- بررسی نیروهای دیگر:
الف ـ دشمن
ب ـ موازی و مخالف
در مورد تشکیلات نهضت در خارج از کشور و علل تشکیل این جلسه، توضیحاتی توسط برادر فرهاد داده شد و دستور جلسه پیشنهادی بعد از مدتی بحث درباره آن، به اتفاق آراء تصویب شد.
سپس درباره ماده شماره ۱ دستور جلسه بحث گردید و این نتیجه به دست آمد که هدفهای درازمدت برای جنبش اسلامی را میتوان به صورت زیر نشان داد:
انسان ایدهآل → مدینه فاضله → حکومت اسلامی → منطقه آزادشده → حزب انقلابی اسلامی
درباره مواد ۲ و ۳ دستور جلسه، پس از بحث زیاد نتایج زیرین به دست آمد:
حزب انقلابی اسلامی بایستی دارای سه بازوی ایدئولوژک، سیاسی، نظامی باشد و برای رسیدن به اولین مرحله از هدف درازمدت جنبش اسلامی، یعنی تشکیل حزب انقلابی اسلامی بایستی برای تشکیل سه بازوی این حزب برنامهریزی نمود. لذا برنامههای زیر برای فعالیتهای خارج از کشور پیشنهاد گردید:
۱- ایجاد مراکز تعلیماتی
۲- ایجاد مراکز تحقیقاتی
۳- ایجاد مراکز تبلیغاتی ـ دفاعی
۴- ایجاد شبکههای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی
۵- ایجاد واحدهای فنی
و در رابطه با این برنامهها پیشنهادات زیر عنوان شد:
ایجاد ایستگاه رادیویی
نشریات خبری
وسائل فنی
ارتباط با تلکس
ایجاد موسسات انتفاعی
ایجاد کمیتههایی برای تماس با سازمانهای بینالمللی
ایجاد کمیتههایی برای مسائل دفاعی
تجدیدنظر در روابط و ساختمان تشکیلاتی نهضت در خارج
تجدیدنظر در نام نهضت
بررسی سازمانهای همگام
بررسی امکانات فنی
حرفهای کردن فعالین اصلی
ایجاد کتابخانه و مراکز تحقیقی
ایجاد بورسهای تحصیلی برای تشویق جوانان مسلمان به تحصیل در رشتههای مورد نیاز جنبش.
سپس اساسنامه پیشنهادی از طرف اروپا، برنامههای کمیتههای اجرایی نهضت در آمریکا برای سال آینده، جزوه برنامهریزی و بعضی جزوات تهیه شده دیگر، بین افراد پخش گردید و همگی جزوات فوق را مطالعه نمودند.
پس از سئوال و جواب در مورد جزوات پخش شده، در مورد اساسنامه و مرامنامه بحث شد و پیشنهاد شد که کمیتهای برای تنظیم اساسنامه و مرامنامه تشکیل شود، این کمیته مجموعه نظرهای افراد را ظرف یک ماه جمعآوری کرده و تا یک ماه بعد از آن نتیجه این مجموعه را برای اعضاء ارسال دارد، اعضاء شورا نتیجهگیری را مرور کرده و در جلسه بعدی که تشکیل خواهد شد ذینظر برای تهیه اساسنامه و مرامنامه در جلسه شرکت خواهند کرد. این پیشنهاد به اتفاق آراء تصویب شد و برادران یاسر، مسعود و حمید به عنوان اعضاء این کمیته انتخاب شدند.
سپس در مورد سازمان جوانان مسلمان بحث شد و اشکالاتی که به نظر عدهای از برادران میرسید توسط برادارن دیگر پاسخ داده شد. و بالاخره این نتیجه گرفته شد که سازمان جوانان مسلمان بایستی به عنوان یک سازمان سیاسی اسلامی علنی ـ مخفی وابسته به نهضت به کار خود ادامه دهد و پیشنهاد شد که کلیه اشکالات و انتقاداتی که به سازمانجوانان مسلمان گرفته میشود جمعآوری شده و در کمیتهای مورد بررسی قرار گیرد و این کمیته جزوهای را در این رابطه تهیه نموده و ابتدا آن را برای اعضای نهضت ارسال دارد و پس از دریافت نظرات اعضا و تکمیل آن، آن را به طریقی برای حوزههای انجمن ارسال دارد. این پیشنهاد به تصویب رسید و قرار شد کمیتهای که از قبل مسئول کار سمازن جوانان مسلمان بوده و مسئولیتش با برادر یاسر است این کار را انجام دهد. سپس در مورد فرم تشکیلاتی سازمان جوانان بحث گردید و پیشنهاد گردید که کمیته سه نفری مرکب از یاسر، مسعود، حمید در این مورد مطالعه نموده و ظرف مدت یک ماه طرح تشکیلاتی پیشنهادی برای سازمان جوانان را تهیه نموده و برای اعضای شورا ارسال دارند.
سپس سئوال و جواب درباره کار کمیتههای مختلف شروع گردید و ضمن بحث درباره کمیته روابط بینالمللی پیشنهاد شد که بیانیههای این کمیته برای اعضای نهضت، هواخواهان و حوزههای انجمن اسلامی فرستاده شود، این پیشنهاد تصویب شد. ضمن بحث در مورد کار کمیته انتشارات پیشنهاد گردید که نشریات سازمان مخصوصاً پیام مجاهد، برای کتابخانههای مختلف در آمریکا فرستاده شود. و بالاخره در هنگام بحث درباره کار کمیته فرهنگی پیشنهاد تهیه لیست کتاب، لیست نشریات تعلیماتی و گزاردن سمینارهای تعلیماتی برای افرادی که همدیگر را میشناسند، داده شد. بعد از بررسی کار کمیتههای مختلف برنامه انتقاد از خود صورت گرفت. و در پایان کار پیشنهاد شد که کمیتهای برای برنامهریزی تعیین شود که با تماس با کمیتههای اجرایی نهضت، برنامههای کوتاهمدت را بررسی کرده و نتیجهگیری نماید، این کمیته در مدت ۴۰ روز، برنامهها را به کمیتههای اجرایی تهیه کرده و برای اعضا میفرستد و اعضاء پس از ۱۵ روز نظریات خود را به این کمیته ارسال داشته، و این کمیته با در نظر گرفتن نظریات اعضاء و با کمک کمیتههای اجرایی، طرح نهایی را تهیه خواهد کرد. این پیشنهاد هم تصویب شد و برادر ابو و برادر رشید به عنوان اعضای این کمیته انتخاب شدند.
در مورد تاریخ جلسه آینده شورا، پیشنهاد شد که در صورتی که انجمن سمیناری در تعطیلات عید پاک برگزار ننماید، جلسه آینده در آن زمان برگزار شود. این پیشنهاد هم تایید شد.
تشکیلات
بسمه تعالی
گزارش نشست شورای مرکزی (آمریکا)، ۱۹۷۷، ۱۳۵۶
برادر عزیز
سلام علیکم اشکالاتی که در برگزاری جلسه اخیر شورا وجود داشتند به نظر من به عبارت زیر است:
۱- بهتر بود ابتدا جلسه مسئولین تشکیل میشد و در مورد کلیات برنامهها بحث میگردید و در آن جلسه نسبت به تشکیل جلسه شورا و نحوه آن تصمیمگیری میشد.
۲- در انتخاب افراد دقت کافی صورت نگرفته بود، همانطور که در طول بحثها عدهای غالباً ساکت بودند. البته در اینکه افراد انتخاب شده از بهترین و پاکترین و وفادارترین برادران ما بودند شکی نیست. ولی این شرایط در عین اینکه لازم هستند ولی کافی نمیباشند و در دعوت افراد به همکاری برای کاری، مخصوصاً کارهای مخفی، میزان کارایی آنان در آن کار مشخص نیز بایستی در نظر گرفته شود.
۳- شرکت دادن افراد در مراحل تصمیمگیری بالا، قبل از طی مراحل پایینتر، مخصوصاً وقتی که آنها جوان هستند و در نتیجه حس برتریطلبی و پیشرفت در آنان قوی است و علاوه بر آن هنوز برنامه مشخص و روشنی هم برای آینده در دست نیست که بتوان افراد را به آن اقناع کرد، این خطر را دارد که آنها را از راهی که در پیش گرفتهاند مایوس نموده و دست از فعالیتهای خود لااقل در نهضت بردارند و علاوه بر آن دیگر رغبتی بر انجام کارهای در سطح پایینتر نشان نمیدهند.
۴- اگر رئیس جلسه از برنامه کلی کار جلسه با اطلاع بود قطعاً در تقسیمبندی وقت دقت بیشتر میشد و در نتیجه جلسه راندمانی خیلی بیشتر میداشت.
۵- بودن خانمها در منزل شما و سایر برادران، به نظر من اشتباه بزرگی بود. مخصوصاً منزل شما که افراد مختلفی میآیند و میروند و وجود خانمها در آنجا ایجاد سئوال کرده است. و متاسفانه عدهای از وجود ما در آنجا باخبر شدهاند. من فکر کنم میشد که خانمها را در منزلی که ما بودیم برد و جلسه در منزلی که محل کار است تشکیل میشد. و حداکثر اینکه از همسایه بغل هم درخواست میکردید آن چند روز منزل شما باشند و یا اینکه خانمها به هتل میرفتند.
۶- در برنامه سئوال و جواب راجع به کار کمیتههای مختلف، سئوالاتی مطرح شد که دانستن آن برای افراد به هیچوجه ضروری نبود و بهتر بود پاسخ داده نمیشد.
بنام خدا
نامهای به دبیر شورای مرکزی
۳۰/۵/۱۳۵۶
برادر عزیز
سلام علیکم امیدوارم که حالتون خوب باشد و خانم هم سلامتی کامل یافته باشند. متاسفانه بعد از حدود دو هفته هنوز هم لیست روزنامهها و مجلات که قرار بود پریود انتشار آنها هم تعیین شود و همچنین موضوعات پیشنهادی از طرف کمیته سیاسی که بایستی درباره آنها تحلیل شود و همچنین جزوات راجع به شرایط عضویت و مراحلی که یک فرد بایستی تا عضو شدن طی نماید که آن شب برادرمان برای تکثیر از من گرفتند به دست من نرسیده است. توجه کامل دارید که وقتی یک سازمان میتواند فعالیت خودش را به خوبی انجام دهد که تمام واحدهای آن کار خود را به خوبی و به موقع انجام دهند، لذا واقعاً اگر تصمیم به تغییر در وضع موجود سازمان گرفتهاید بایستی به قول و قرارها بیشتر دقت کنید و این صحیح نیست که نامه توسط تشکیلات نوشته و فرستاده شود ولی یک کار کوچک که توسط انتشارات بایستی انجام شود دو هفته طول بکشد. به هر حال من شخصاً نسبت به این مسائل بسیار حساسم و اگر کاری را قبول کنم دلم میخواهد به بهترین وجهی انجام شود و اگر احساس کنم که نمیشود ترجیح میدهم که کاری نکنم. البته دلیلی که شما در نشست برای من گفتید قابل قبول نیست، زیرا این کاری نبود که خود شما خواسته باشید انجام بدهید و برادران دیگری که میبایستی این کار را انجام دهند تا اواخر هفته در هوستون بودهاند، علیالخصوص که این کارها شاید بیشتر از ۴ تا ۵ ساعت وقت احتیاج نداشته باشد. به هر حال امیدوارم که این اولین و آخرین انتقاد من باشد و بتوانیم با هم همکاری نماییم. در ضمن علاوه بر مطالب بالا به چیزهای زیر هم احتیاج فوری هست:
۱- آدرس اعضاء، مخصوصاً عدهای که بایستی برای آنها نامهها را جداگانه پست کرد و تابحال به علت نداشتن آدرس با آنها تماس گرفته نشده است.
۲- نامه جهت مسئول انتشارات و مسئول فرهنگی را که ضمیمه است به آنها برسانید. آدرس تشکیلات را به آنها داده (آدرس عبید) و آدرس آنهارا برای من بفرستید. همچنین آدرس سیاسی را.
۳- از پرسشنامههایی که جدیداً تهیه شده بود وهمچنین پرسشنامههای مربوط به اعضاء و سمپاتها از هر یک ۲۰ نسخه به آدرس عبید بفرستید و یک نسخه هم برای خود من.
۴- از جزوه شرایط عضویت و… هرکدام ۱۵ نسخه تکثیر و یکی را برای من و بقیه را برای عبید بفرستید.