شکست کنفرانس ورشو و موقعیت ایران
دکتر مهدی نوربخش/استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ
کنفرانس ورشو به خاطر جذب حمایت کشورهای اروپایی برای اعمال فشارهای بیشتر بر روی ایران تشکیل و هماهنگ شده بود؛ اما بیشتر از هر گروه دیگری، کشورهای اروپایی در شکست آن سهیم بودند.کشورهای اروپایی بخوبی دریافته بودند که این کنفرانس برای ایجاد صلح در خاورمیانه شکل نگرفته و بیشتر برای نمایش قدرت امریکا و رودررویی مخالفان ایران با کشور ما تدارک دیده شده است.لذا کشورهای اروپایی در این کنفرانس شرکت نجستند و مهمترین دلیل ناکامی آن شدند. اما این کنفرانس حاشیههایی هم داشت که بیشتر به ناکامی آن کمک میکرد. زودتر از این کنفرانس، نتانیاهو و سخنگوی او در توییتی اعلام کرده بودند که کنفرانس ورشو از این جهت مهم است که اسراییل و کشورهای عربی به دور هم جمع میشوند تا برای یک جنگ با ایران آماده شوند.به دنبال اعتراض دولت آمریکا، این توییت بلافاصله و به فاصله چند ساعت تصحیح شد و لغت “رودررویی” و “مقابله” به جای لغت “جنگ” در این توییت جای گرفت.از طرف دیگر، رودی جولیانی، وکیل رسمی ترامپ، در کنفرانسی که در همین روزها در ورشو توسط سازمان منافقین خلق برگزار شده بود؛ بعنوان یکی از سخنرانان این کنفرانس حمایت خود را از تغییر رژیم در ایران اعلام کرد. مقامات دولت ترامپ بسیار کوشش کردند که صریحا اعلام کنند این موضع، موضع کاخ سفید نیست؛ اما همسنگری جولیانی، آقای بولتون که او هم در گذشته در همین کنفرانسها چنین مواضعی را اعلام کرده بود، این فرصت را برای دولت ترامپ ایجاد نکرد تا خود را از این موضع کاملا جدا و مبرا کند.باز دولت نتانیاهو ویدئویی را از مذاکرات پشت پرده خود با وزرای امورخارجه چندین کشور عربی بر روی وبسایت گذاشت که در این ویدئو، آنها حرفهای او را در مورد تهدید ایران در منطقه تایید میکردند. دولت آمریکا بسیار تلاش کرده بود که وزرای سیاست خارجی کشورهای اروپایی را قانع کند که در این کنفرانس دوروزه که بنا بود بر روی صلح در خاورمیانه تشکیل شود، شرکت کنند؛ اما نهایتا دو وزیر امورخارجه کشورهای اروپایی در این کنفرانس شرکت کردند. جرمی هانت، وزیر امورخارجه انگلیس، از قبل اعلام کرده بود که فقط برای دیدار نماینده سازمان ملل بر روی یمن و مذاکرات صلح در این کشور به ورشو میرود.فرانسه و آلمان که دو مذاکرهکننده مهم برای دستیابی به برجام بودند، فقط دو فرد پایینرتبه از وزارت امورخارجه خود را به این کنفرانس اعزام کرده بودند.الی گرانمایه، رییس دفتر مطالعات خاورمیانه اتحادیه اروپا، به المانیتور گفته بود که علیرغم تلاش آمریکا برای وانمود کردن اینکه این کنفرانس برای مقابله با ایران نیست؛ اما کاملا مشخص است و همه میدانند که این کنفرانس برای ایجاد فشار بر روی ایران شکل گرفته است.فریدریکا موگرینی، نماینده بلندپایه اتحادیه اروپا، در این کنفرانس شرکت نکرده بود و اروپاییان به شکلهای مختلف اعلام کرده بودند که هرگز نمیخواهند با اینگونه کنفرانسها همکاری کنند به خاطر اینکه ترجیح میدهند با ایران بر سر موضوعات مختلف مذاکره کنند. کشورهای لبنان، عراق، قطر، فلسطین، ترکیه و روسیه در این کنفرانس شرکت نکرده بودند. از کشور مصر و تونس فقط دو نماینده در سطح معاونین پایینرتبه وزارت خارجه این دو کشور در این کنفرانس شرکت کرده بودند.لهستان برگزارکننده این کنفرانس بود؛ به خاطر اینکه هیچ کشور دیگر اروپایی حاضر نمیشد میزبان چنین کنفرانسی باشد.وزیر امورخارجه لهستان اعلام کرده بود که برقراری این کنفرانس در این کشور نشانهای برای دوستی نزدیک بین آمریکا و لهستان است. لهستان کوشش میکند که آمریکابیان یک پایگاه نظامی در این کشور ایجاد کند تا آنها از تهدیدهای مسکو محفوظ بمانند. در روز اول کنفرانس، مایک پنس، معاون رییسجمهور آمریکا، از اروپاییان خواسته بود که از برجام خارج شوند. او همچنین از ایجاد سازوکارهای مالی بین اروپا و ایران شکایت کرده و برقراری آن را مخالف سیاستهای دولت آمریکا اعلام کرده بود.مواضع پنس دولت آلمان را مجبور کرد تا به فاصله دو روز پس از این کنفرانس، اعلام کند که کشورش با سیاستهای آمریکا برای خروج از برجام موافق نیست.صحبتهای پمپئو نیز متمرکز بر ایران بود و ایران را بزرگترین تهدید برای منطقه خاورمیانه قلمداد کرده بود. صحبتهای مقامات آمریکایی بیشتر و بهسرعت روشن میکرد که کنفرانس به خاطر مقابله و تحت فشار دادن ایران برگزار شده است. آمریکا بزرگترین شکستخورده برگزاری این کنفرانس بود. با برگزاری این کنفرانس، آمریکا در یک قمار بزرگ هر آنچه داشت؛ از دست داد و نشان داد که نمیتواند اروپاییان را با سیاستهای ضدایرانی خود همسو کند.کشورهای عربی بازنده دوم این کنفرانس بودند. آنها به مردم خود نشان دادند که حمایت امریکا و اسراییل از آنها در صحنه بینالمللی نمیتواند کار ویژهای برایشان انجام دهد.نتانیاهو شاید بزرگترین برنده این کنفرانس بود؛ نه به خاطر اینکه توانسته بود همگان را برای رودررویی با ایران تشویق کند؛ بلکه از این کنفرانس میتواند در انتخابات آتی اسراییل استفاده تبلیغاتی کند و به شهروندان کشور خود نشان دهد که قادر است با کشورهای عربی منطقه در زیر یک سقف برای روردرویی با ایران بنشیند.اما با اتهامی که نتانیاهو در پایان کنفرانس در مورد همکاری مردم لهستان با نازیها در هولوکاست وارد کرد، خشم مقامات و مردم این کشور را برانگیخت و عملا پرده از شرارت و بیشرمی او برکشید. اندرو میلر، معاون رییس دفتر تینک تنک آمریکایی “پروژه تشویق برای دموکراسی در خاورمیانه” (Project on Middle East Democracy)، در مورد این کنفرانس گفت: “این کنفرانس بسیار ضعیف طراحی و برنامهریزی شده بود، بسیار ضعیف هدایت شده و هیچ نتیجهای به دنبال نخواهد داشت“.
اما سه نتیجهای که میتوان از این کنفرانس گرفت:
۱. دستیابی به و ماندن ایران در برجام بزرگترین دستاورد سیاسی کشور ما در زمینه ایجاد صلح در سطح بینالمللی در چند سال گذشته بوده است. آن کسانی که نمیخواستند برجام منعقد شود و یا هنوز نمیخواهند ایران در برجام بماند، باید به این لحظه در تاریخ جدی نگاه کنند و مجددا به حمایت اروپا از کشور ما فکر کنند.
۲. اروپاییان میخواهند با ایران مشکلات خودرا در خاورمیانه حل کنند. باید مذاکره با آنها را تشویق کرد. نزدیکی ایران به اروپا به غیر از مبادلات کالا، انرژی و تکنولوژی، به کشور ما کمک میکند که تمام تخممرغهای خود را در سبد روسیه و یا چین نگذارد. اروپا میتواند در ایجاد این بالانس به کشور ما کمک شایانی کند. اروپا همچنین میتواند بزرگترین خریدار گاز کشور ما در آیندهای نه چندان دور باشد. این فرصت را کشور ما در گذشته از دست داده است.
۳. آمریکاییها با تلاش فراوان در حال دنبال کردن تحریمهای ایران هستند. آنها بسیاری از منابع فروش تکنولوژی موشکسازی به ایران را شناسایی کردهاند و با ایجاد اختلال و خرابکاری در این بازار، کوشش میکنند که تکنولوژی نادرست و ناکارآمد برای ساخت موشک به دست ایران برسد. آنها به طرق مختلف این روش اختلالآفرینی در بازار و تکنولوژی را دنبال میکنند. آنها چندی پیش به یکی از موشکهای ایرانی که در عراق عمل نکرده بود، دست پیدا کردند و از نزدیک تکنولوژیهای ناکارآمدی را که در دسترس ایران قرار گرفته بود، مشاهده کردهاند. اگر چنین باشد، بعید به نظر نمیرسد که پرتاپ موشکهای ماهوارهای ایران در طول چند هفته گذشته با همین مشکل روبرو بوده است. باید بیش از هر زمان دیگر، به فکر بنیانی نو در سیاست خارجی کشور خود بود. تحریمها و دشمنیها با ایران به اقتصاد و نیروهای انسانی کشور ضربه میزنند.دنیای جهانی شده که هر روز با پدیده جدیدی روبهروست؛ به ما اجازه نخواهد داد چیزی که دیروز از دست دادهایم را فردا جبران کنیم.