مسیر گذار به دموکراسى، مشروعیتزدایی یا تغییر مشروعیت؟
مجید شیعه علی
نظام جمهوری اسلامی همانطور که از عنوانش پیداست از ابتدا بر پایه دو منبع مشروعیت متفاوت تشکیل شد و بر همان مبنا ادامه حیات داد. یک منبع مشروعیت، بر اساس وجوه دموکراتیک سیستم ایجاد شد. برگزاری انتخاباتهای پرشور در مقاطع مختلف متضمن کسب میزانی از این مشروعیت بود. منبع دیگر مشروعیت برای حکومت، ایدئولوژی دینی بنابر تز ولایت فقیه بود که میزان دیگری از مشروعیت را کسب میکرد.
هر چند حکومتها حتی بودن مشروعیت سیاسی نیز میتوانند ادامه حیات دهند، اما حکمرانی بدون مشروعیت نیازمند هزینههای بسیار گزاف برای حاکمیت است و به همین دلیل تمامی حکومتها حتی حکومتهایی که از دل کودتای نظامی بیرون آمدهاند به دنبال کسب نوعی و سطحی از مشروعیت هستند. در سالهای اخیر برخی از جریانهای برانداز با ادعای دموکراسیخواهی به دنبال زدودن مشروعیت از حاکمیت بودند بنابر این تصور که کاهش مشروعیت سیاسی حاکمیت، منجر به متزلزل شدن آن شده و نهایتاَ شرایط براندازی را فراهم خواهد آورد. این مشروعیت زدایی از نظام، با تخریب تاثیر انتخابات بر شرایط کشور و آزاد نبودن انتخاباتها و… به صورت جدی نمود پیدا کرد. حال آنکه بخشی از حاکمیت که به دنبال یک دست سازی قدرت بود نیز به تهیه خوراک سیاسی برای این پروژه پرداخت. این مشروعیت زدایی دو نتیجه همزمان داشت. نخست آنکه حاکمیت از کسب مشروعیتهای دموکراتیک ناامید شده و به ساز و کارهای شبه دموکراتیک موجود در حکومت بی اعتنا شد و در نتیجه ما دو انتخابات کاملاَ غیررقابتی و با کمترین میزان مشارکت پس از انقلاب را تجربه کردیم. دومین نتیجه طبیعی این پروژه وابستگی بیشتر حاکمیت به پایگاه اجتماعی سنتی و مذهبی خود و تقویت مشروعیت مبتنی بر ایدوئولوژی مذهبی گردید. و به نظر میآید در این زمینه تا کنون موفق بوده است. چرا که در شرایطی که بحران کارآمدی سیستم حداقلهای لازم برای زیست مناسب را نابود کرده است، حاکمیت توانمندی بسیج پایگاه اجتماعی خود را دارد. به عنوان مثال در انتخابات مجلس گذشته کف رایدهی لیستی به جریان اصولگرا قریب به ده درصد واجدین شرایط بود. این به آن معناست که حتی در پایتخت نیز حاکمیت در مواقع ضروری توان بسیج ده درصد مردم را دارد. نتایج مورد اشاره نشان میدهد پروژه مشروعیت زدایی از حکومت حتی برای پیشبرد براندازی نیز مفید نبوده است. چرا که تخریب مشروعیت دموکراتیک تنها حاکمیت را یک دستتر کرده و امکان سرکوب را افزایش میدهد. و خللی در پایگاه اجتماعی حاکمیت و توان بسیج آن ایجاد نمیکند. با توجه به اینکه اصلاحطلبی به دنبال گذار مسالمتآمیز و تدریجی به دموکراسی است باید به دنبال تقویت و افزایش وجه دموکراتیک حاکمیت و تضعیف وجوه غیر دموکراتیک آن باشد. بر همین اساس، اصلاحطلبان باید به دنبال پروژهای دقیقاَ برخلاف پروژه مذکور باشند. یعنی به جای زدودن مشروعیت دموکراتیک حکومت، باید به دنبال تخریب مشروعیت بخشی به حکومت بر اساس ایدوئولوژی مذهبی باشند. تا دقیقاَ مسیر عکس مسیری که امروز پیمودیم را پیش بگیریم. به این معنا که با کاهش مشروعیت مذهبی، طبیعی است که پایگاه اجتماعی گذشته حاکمیت از دست خواهد رفت؛ حاکمیت به بازسازی مشروعیت دموکراتیک خواهد پرداخت و سازوکارهای دموکراتیک بیش از پیش تقویت خواهد شد.
آنچه مسلم است زدودن مشروعیت مذهبی از حاکمیت توسط جریانهای دموکراسیخواه امکانپذیر نیست. چرا که مرجعیت فکری معتقدان به این مشروعیت بسیار متفاوت است. برای انجام این پروژه باید به سراغ چهرههای شاخص مذهبی رفت. مراجع تقلید شیعه را در واکنش به فضای سیاسی شاید به توان به سه دسته کلی تقسیم کرد. نخست، موافقان نظریه ولایت فقیه و حضور روحانیت در حاکمیت. این نگاه در تاریخ شیعه بسیار مهجور است و علمای بزرگ تاریخ شیعه به این نگاه قائل نبودهاند این نگاه چند دهه اخیر به پیشتوانه نگاه بنیانگذار انقلاب تقویت شد. نگاه دوم موافقان سیستم حکومت دموکراتیک. برخی از چهرههای شاخص که شاید بارزترین آنها را آخوند خراسانی باید دانست حکومت دموکراتیک را بهترین شرایط در عصر غیبت میدانند. در فضای مرجعیت تقلید شیعه این نگاه نیز عمومیت ندارد. نگاه سوم که نگاه سنتی مرجعیت شیعه است قائل به غیر مشروع بودن تمامی انواع حکومت در عصر غیبت است. چنین نگاهی هماکنون نیز در میان مراجع تقلید پایگاه گسترده و جدی دارد. این نگاه به طور کلی از عمل و موضعگیری سیاسی پرهیز دارد.مسئله آنجاست که بنابر تبلیغات حکومتی دو نگاه دیگر مراجع تقلید شیعه در فضای عمومی جامعه شناخته نمیشود. طرح این نگاهها به خودی خود، تبلیغات حکومتی برای کسب مشروعیت سنتی را بی تاثیر میسازد. بر همین اساس ضروری به نظر میرسد که مراجع تقلید شیعه به بیان نظرات و مواضع خود به طور صریح در خصوص حکومت اسلامی بپردازند. این زدودن مشروعیت مذهبی از حاکمیت کمک جدی به پیشبرد دموکراسیخواهی در ایران خواهد کرد.