پاسخ مهندس توسلی به ادعاهای کذب در مصاحبه مهندس چمران
مورخ ۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۶
آقای مهندس مهدی چمران در یک مصاحبه تفصیلی با خبرنگار روزنامه اعتماد که روز یکشنبه ۱۹ شهریور منتشر شد و خبرگزاری ایسنا هم کار کرد؛ ایشان ضمن اشاره به سوابق بنده با شهید دکتر مصطفی چمران مطالبی را خلاف واقع مطرح کرده¬اند که ضرورتاً توضیحات زیر برای انتشار در روزنامه اعتماد و خبرگزاری ایسنا و آْگاهی عموم ارائه می¬شود:
۱– مواضع نهضت آزادی ایران در خصوص جنگ تحمیلی کاملاً شفاف و در اسناد نهضت قابل دسترسی است. نهضت آزادی در مرحله تجاوز عراق به خاک ایران، دفاع از تمامیت ارضی ایران را قانونی، مشروع و وظیفه همگانی می¬دانسته و خود نیز در سطوح مختلف به این وظیفه عمل کرده است. حضور دکتر چمران در جبهه جنگ و تاسیس ستاد جنگهای نامنظم بخشی از این مشارکت بوده است. نقل این مطلب: که «یک بار یکی از دوستان نهضت آزادی پیش من آمد و گفت قرار نبود دکتر چمران به جنگ برود گفتم چه کسی چنین قراری را گذاشته بود؟ گفت ما در نهضت این قرار را گذاشتیم”. این گزارش خلاف واقع و کذب محض است.
۲– بعد از پذیرش استفعای بنده از مدیریت شهر تهران در بهمن ماه ۱۳۵۹ برای بازدید از جبهه¬های جنگ و دیدار با شهید دکتر چمران سفری به خوزستان داشتم. اتفاقاً در این سفر آقای دکتر کمال خرازی نیز همراه بودند و در تمام جلسات خصوصی که با دکتر چمران داشتیم و بیان درد و دل های او کاملاً در جریان هستند. ایشان در این مصاحبه گفته¬اند: « یک بار هم یکی دیگر که معروف هم هست آمد پیش دکترکه چرا داری می¬جنگی و اینها. دکتر تا او را دید فرستادش گفت برو کوه-های الله اکبر را ببین. نمی¬خواهم نامش را بیاورم؛ ایشان حتی مصر هم همراه دکتر بود. وقتی ازکوه-های الله اکبر برگشت کاملاً عوض شده بود و می¬گفت من هم می¬خواهم در اهواز بمانم و بجنگم.
او هم از اعضای نهضت بود؟ بله، هنوز هم هست. اسم آوردن مشکلی ندارد که! مهندس توسلی همان کس که نخستین شهردار تهران شد.»
از آقای مهندس چمران بایستی سپاسگزاری کنم که سوابق تاریخی را اگرچه ناقص، بازگو کرده¬اند اما بخشی از گزارش ایشان خلاف واقع است و قستمهای اصلی رویدادهای این سفر را ظاهراً فراموش کرده¬اند!! قطعا آقای مهندس چمران اطلاع دارند که ما بلا فاصله بعد از آغاز جنگ، از مهرماه سال ۱۳۵۹ در شهرداری تهران تمام شوراهای محلات شهر تهران و امکانات مردمی شهرداری تهران را برای پشتیبانی جبهه های جنگ بسیج کرده بودیم. با چنین سابقه¬ای و مواضع شفاف نهضت آزادی در خصوص ضرورت جنگ دفاعی تا پیروزی خرمشهر و روایط برادرانه و صمیمی فیمابین؛ آیا نقل این مطلب از سوی بنده به دوست و همفکر دیرین خود شهید دکتر چمران: « چرا داری می¬جنگی؟» چه جایگاهی جز معرفی ذهنیت و شخصت گوینده می¬تواند داشته باشد!!
۳– بخشی از خاطرات قابل انتشار بنده در این سفر قبلاً منتشر شده است و نیازی نیست در اینجا تکرار شود. لازم می بینم در این فرصت به آقای مهندس مهدی چمران مشفقانه توصیه ¬کنم اینک که ظاهراً دیگر مسؤلیتی ندارند و ملاحظات گذشته برایشان موضوعیتی ندارد، نسبت به اصلاح روش گذشته خود و معرفی چهره واقعی برادر بزرگوارشان شهید دکتر مصطفی چمران و مصائب ایشان در آن ایام اقدام نمایند. بدیهی است این دوگانگی معرفی سوابق دکتر چمران دیر یا زود، بیش از گذشته، برملا خواهد شد. زیرا با توجه به شفافیت اسناد و مدارک سوابق زندگی دکتر چمران، از جمله کتاب زندگینامه دکتر مصطفی چمران که به همت زنده یاد دکتر ابراهیم یزدی یار دیرین ایشان تدوین و به دفعات چاپ شده است، جایی برای تحریف سوابق زندگی ایشان باقی نگذارده است. والعاقبه للمتقین