پشتپرده تازه ورود نظامی روسیه به سوریه
مهدی نوربخش
این روزها، رییس سابق سازمان اطلاعات عربستان سعودی، سعد الجبری، که در زمان شاهزاده محمدبننایف، برای این سمت برگزیده شده بود؛ در یک دادگاه در شهر واشنگتن علیه شاهزاده فعلی عربستان سعودی، محمدبنسلمان، طرح دعوی و دادخواهی کرده است.
او مدعی است که در اکتبر سال ۲۰۱۸ میلادی، دو هفته بعد از قتل جمال خاشقچی در استانبول، محمدبنسلمان گروهی را برای ترور او به کانادا، کشوری که او اکنون در آن سکونت دارد، اعزام کرده تا او را هم ترور کنند. این توطئه در فرودگاه یکی از شهرهای کانادا توسط پلیس این کشور کشف و از آن جلوگیری بهعمل آورده شده است.
سعد الجبری، به محض برکنار شدن محمدبننایف از سمت شاهزادگی و وارث پادشاهی عربستان سعودی توسط محمدبنسلمان، از مسئولیت خود در سازمان اطلاعات عربستان سعودی برکنار شد و چند تن از فرزندان او دستگیر و راهی زندان شدند.
سعدالجبری، رییس سابق سازمان اطلاعات عربستان، با ادعاهای خود خبرساز شده است .سعد الجبری برای سالها با نهادهای اطلاعاتی آمریکا نظیر سازمان سیا از نزدیک همکاری داشته و واشنگتن همیشه به او بعنوان یک دوست نزدیک این کشور توجه میکرده است. همکاری او با دولتهای جمهوریخواه و دموکرات بهطور یکسان مورد تمجید مسئولان اطلاعاتی در آمریکا و روسای جمهور این کشور قرار گرفته است.
به محض برکناری او توسط محمدبنسلمان و آزار فرزندان او، چهار سناتور آمریکایی، پتریک لیهی (دموکرات)، تیم کین (دموکرات) کریس ون هولن (دموکرات) و مارکو روبیو (جمهوریخواه) در سال۲۰۱۷ بعد از اولین سفر ترامپ به عربستانسعودی و برکناری محمدبننایف، از وزارت امورخارجه آمریکا خواستند که در پیامی به محمدبنسلمان باو گوشزد کند که آمریکا اذیت و آزار سعد الجبری را تحمل نخواهد کرد.
بعد از این نامه، الجبری و خانواده او به کانادا مهاجرت کردند. اما محمدبنسلمان همانند توطئه قتل خاشقچی میخواست الجبری را هم ترور کند. وزارت امورخارجه آمریکا در چند روز گذشته از این طرح دعاوی و دادخواهی الجبری تمجید و حمایت کرده است.
اما آنچه در این دعاوی بسیار شایان توجه است، اطلاعاتی است که الجبری در مورد تماسهای محمدبنسلمان با ولادیمیر پوتین و تشویق رییسجمهور روسیه برای دخالت نظامی در سوریه فاش کرده است. او میگوید که پیش از دخالت نظامی روسیه در سوریه، محمدبنسلمان در تماسهای مکرر خود با پوتین او را تشویق کرده بود تا در سوریه دخالت نظامی کند و به او گفته بود که عربستانسعودی سخت حامی دخالت نظامی روسیه در سوریه است.
طبق ادعاهای الجبری، محمدبنسلمان پوتین را تشویق به حضور روسیه در سوریه کرده بود الجبری توضیح میدهد که در سال۲۰۱۵ میلادی پیش از دخالت نظامی روسیه در سوریه، خبر تماسهای محمدبنسلمان و پوتین را برای تشویق روسیه به دخالت نظامی در سوریه در سفری به واشنگتن با رییس سابق سیا، جان برونن، در میان گذاشته بود. برونن از شنیدن این خبر بسیار اظهار تاسف میکند. در برگشت خود به ریاض، الجبری به محمدبنسلمان اطلاع میدهد که برونن برای این تماسها بسیار ناراحت و متاثر شده است. محمدبنسلمان از برخورد برونن بسیار عصبانی و ناراحت میشود و اتاق را ترک میکند.
الجبری ادعا میکند که محمدبنسلمان در دو طرف بحران سوریه ایستاده بود. اسراییل و عربستانسعودی از ابتدای جنگهای داخلی در سوریه، از دولت اوباما خواسته بودند که در سوریه دخالت نظامی کند تا با کنترل اوضاع منافع سیاسی آنها حفظ شود. اوباما مایل نبود که ارتش آمریکارا وارد یک کشور دیگر بعد از عراق در خاورمیانه کند. لذا هم اسراییل و هم عربستانسعودی بدنبال کشوری بودند تا منافع امنیتی آنها را در این کشور حفظ کند و به رسمیت بشناسد.
پوتین بارها اعلام کرده که منافع امنیتی اسراییل را در سوریه به رسمیت میشناسد. عربستانسعودی در سوریه از طرفی به گروههای جهادی کمک میکرده و از طرف دیگر میخواسته روسیه در این کشور دخالت نظامی کند تا این کشور بتواند اوضاع سیاسی سوریه را به زیر کنترل خود آورد و در آینده نفوذ سیاسی عربستان سعودی در این کشور حفظ شود.
بسیاری از تحلیلگران سیاستخارجی روسیه اعتقاد دارند که پوتین با دخالت نظامی در سوریه، فرصت آن را پیدا کرد که در خاورمیانه نفوذ سیاسی خود را گسترش دهد. باز بسیاری اعتقاد دارند که پوتین زودتر از دخالت نظامی در سوریه، هم حمایت اسراییل و هم حمایت عربستان سعودی را جلب کرده بود.
پوتین به سوریه نیامده بود تا فقط روابط خود را با ایران حفظ کند و نفوذ خود را در سوریه گسترش دهد. او با این فرصت بهدنبال توسعه نفوذ سیاسی خود در این منطقه بود و زودتر از این دخالت نظامی، با اسراییل و عربستانسعودی روابط بسیار نزدیکی را ایجاد کرده بود. لذا برای پاسداشت این روابط، استحکام و گسترش آن، هم حمایت اسراییل و هم حمایت عربستانسعودی را برای دخالت نظامی در سوریه کسب کرده بود.
روسیه تنها کشوری است که میتواند از فضای هوایی اسراییل در حال حاضر در آن منطقه استفاده کند و اسراییل تنها کشوری است که مرتب پایگاههای نظامی ایران و سوریه را درون این کشور بمباران میکند؛ بدون آنکه روسیه با شکستن حریم فضایی سوریه و بمباران مراکز نظامی در این کشور توسط اسراییل مشکلی داشته باشد.
روسیه بهدنبال سامان دادن به یک ارتش جدید در سوریه است. پوتین بهدنبال چینش این ارتش بهگونهای است که بر مسکو متکی بماند. درعینحال، نمیخواهد ایران درون سوریه نفوذ نظامی داشته باشد؛ بلکه بهدنبال آن است که شرایطی را ایجاد کند تا ایران خاک سوریه را ترک کند. لذا بهید نیست که حتی برای کمک به بمباران مراکز نظامی ایران در سوریه، پوتین با اسراییلیها اطلاعات مکانهای نظامی و کمیت و کیفیت آنها را به اشتراک بگذارد.
روسیه مانند چین در خاورمیانه بهدنبال منافع خود بوده و هست. چین برای عربستانسعودی در طول دو سال گذشته و بطور مخفی تاسیات هستهای ایجاد کرده و اکنون برنامه هستهای عربستانسعودی تولید کیک زرد شروع کرده است. کشورهای اروپایی بسیار نگران ایجاد این تاسیسات در عربستانسعودی به رهبری محمدبنسلمان هستند؛ اما روسیه و اسراییل هردو از ساختن این تاسیسات اطلاعات کافی دارند و خصوصا اسراییل برنامه هستهای عربستانسعودی را برای خود تهدیدی نمیداند.
حضور نظامی ایران در سوریه این روزها با چالشهای بزرگی روبهرو شده است. چین و روسیه با دشمنان منطقهای ما روابط نزدیکی ایجاد کردهاند که این روابط بر اساس منافع آنها شکل گرفته است. برخلاف تصوری که اعتقاد دارد که ایران در روابط خود میتواند به چین و روسیه اعتماد کند؛ رفتار و سیاستهای این دو کشور در منطقه خاورمیانه نشان میدهد که هیچکدام سزاوار چنین اعتمادی نبوده و نیستند. اصولا در ایجاد روابط بین کشورها آنچه شرط است، منظور کردن منافعملی و منافع اخلاقی، آنهم برای کشورهایی است که در سیاستخارجی خود به اصولی پایبند بمانند.