اسراییل، عربستان، ایران؛چالشهای پیش روی بایدن
مهدی نوربخش
سرانجام ترامپ در روز دوشنبه بدون آنکه اعتراف به باخت در انتخابات کند، اجازه داد تا پروسه انتقال قدرت به بایدن شروع شود. ترامپ مایل نبوده که دست به چنین تصمیمی بزند؛ اما از درون دولت خود و همچنین از بیرون خصوصا روسای کمپانیهای بزرگ آمریکا زیر فشار قرار گرفت تا چنین روشی را اتخاذ کند.تاثیر روانی بیثباتی سیاسی در ماهها و خصوصا هفتههای گذشته در بازار بورس آمریکا بسیار مشهود بوده؛ بهطوریکه از روز دوشنبه که جنت یلن، نامزد وزارت خزانهداری امریکا، توسط بایدن معرفی شده، امروز در روز سهشنبه بازار بورس آمریکا جان تازهای گرفته است.
بسیاری در کشور ما فکر نمیکنند که ثبات بازار و در نتیجه ثبات اقتصادی یک کشور درگروی عوامل متعددی است و اگر ثبات سیاسی ایجاد نشود، اقتصاد همچنان ضربه میخورد و در سراشیبی نزول به سقوط نزدیکتر میشود. چند ماه پیش که در زیر تبلیغات دولتی بازار بورس در ایران مشتریان افزونی پیدا کرد، معلوم بود که این رشد طبیعی نیست و نهایتا نشان داد که بهخاطر غیرقابلپیشبینی بودن سیاست در کشور ما و خصوصا با نامعلوم بودنهای سیاستخارجی، ثبات اقتصادی میسر نخواهد شد.
در بین کشورها و گروههایی که از خبر پیروزی بایدن سخت نگران شدهاند، ناتانیاهو، پوتین، محمدبنسلمان و محافظهکاران افراطی در کشور ما بودهاند. چین به بایدن تبریک گفت، اما روسیه پوتین تا به امروز از این کار امتناع ورزیدهاند. پوتین بهطور مشخص منتظر دور دوم ترامپ بود تا او بتواند محدودیتها و تحریمهای دولت آمریکا را از روی روسیه بردارد و روابط بهتری را با یک دولت جمهوریخواه پایهریزی کند؛ اما با بایدن روابط روسیه و آمریکا همچنان با سردی روبهرو خواهد بود.
اما محمدبنسلمان و ناتانیاهو در این هفتههای پایانی عمر دولت ترامپ، نهایت کوشش خود را بهکار گرفتهاند تا اجازه ندهند امکان مذاکره بین آمریکا و ایران و برگشت به برجام در زمان بایدن میسر شود. یکی از شانسهای بزرگ ایران برای حل مشکلات خود با دولت بایدن، بهجز او و دولت او، جان کری است که در این دولت در شورای امنیتملی آمریکا مینشیند تا به بایدن نظر مشورتی دهد.
دو فرض در مورد جان کری مطرح شده است. اول آنکه او، جان کری، از طرف تونی بلینکن، وزیر امورخارجه
پیشنهادی بایدن، با ایران وارد مذاکره میشود و برای برگشت برجام برنامهریزی میکند.فرض دوم این است که اگر خود بلینکن که حامی سرسخت برجام بوده با ایران وارد مذاکره شود، از حمایت کامل جان کری و نظرات او برخوردار خواهد بود. هر دو راه، مذاکرات بین دو کشور را تسهیل و زمینه های یک مذاکره برد-برد را آماده میکند.
اما ناتانیاهو و محمدبنسلمان از چنین فرصتی برای کشور ما ایران راضی و خوشنود نیستند. بهجز تصمیم حمله احتمالی آمریکا به تاسیسات هستهای کشور ما که با مخالفت بسیاری در درون دولت ترامپ و نظامیان این کشور روبهرو شد؛ اکنون خبرهای مختلفی از تصمیم ناتانیاهو برای حمله به تاسیسات هستهای کشور ما پرده برمیدارند.
اسراییل با یک حمله احتمالی به تاسیسات هستهای در کشور ما، بهدنبال دستیابی به سه هدف مشخص است. اول: در زمان اوباما، دولت آمریکا به اسراییل هشدار داده بود که وارد تنشهای نظامی در منطقه و خصوصا با ایران نشود. دولت اوباما در مقابل دو گزینه تحریم و ترغیب برای مذاکره و یا جنگ با ایران قرار گرفته بود. دولت اوباما-بایدن، مذاکره را انتخاب کرد و اجازه نداد تا فشارهای اسراییل و عربستان سعودی آمریکا را وادار به حمله به تاسیسات هستهای و نهایتا جنگ با ایران کند. با انتخاب ترامپ و حملات پیدرپی اسراییل به پایگاههای نظامی کشور ما در سوریه که با چراغ سبز روسها و اطلاعات آنها، صورت گرفته؛ اسراییل به آمریکا اعلام کرده که خود برای امنیت اسراییل تصمیم میگیرد و به کشورهای عربی هم ناتانیاهو گفته که حاضر است از امنیت آنها دفاع کند. روابط جدید اسراییل با کشورهای منطقه، امارات و بحرین، در ابتدا بعد امنیتی و انتقال تکنولوژی دارد.
دوم: ایران اکنون ۲۴۴۰کیلو اورانیوم غنیشده دارد که هشت برابر میزان تعیینشده در برجام است. بعد از خروج دولت ترامپ از برجام در می سال۲۰۱۸، ایران اعلام کرد که در مراحل مختلف از مفاد این قرارداد خارج میشود. بعد از اینکه سازوکار اینستکس اروپا قادر نبود تا فشارهای تحریمی اقتصادی آمریکا را بر روی ایران تقلیل دهد، کشور ما با زیر پا گذاردن مفاد برجام ادامه داد و آن را تسریع کرد.
اسراییل به غلط ادعا کرده که ایران به مرحله گریز هستهای (Break Through) نزدیک شده و این کشور اجازه نخواهد داد تا ایران به ساخت بمب اتم توفیق یابد. اگرچه ایران بارها تکرار کرده که بدنبال ساختن بمب اتم در برنامه هستهای خود نیست، اما ناتانیاهو با توسل به دروغ ادعا کرده که ایران بهدنبال فراهم آوردن بمب اتم است.
اگر اسراییل به تاسیسات هستهای کشور ما حمله کند، میخواهد با این عمل ادعا کند که ایران از مرحله گریز هستهای بهخاطر تخریب تاسیسات هستهای خود توسط اسراییل کاملا فاصله گرفته و دولت بایدن مجبور نخواهد بود تا بهزودی با ایران بر سر برجام مذاکره کند.
سوم: ناتانیاهو دنبال این است که با حمله به تاسیسات هستهای ایران، محافظهکاران افراطی را در درون کشور تشویق کند تا عملا وارد صحنه مقابله با مذاکره بین آمریکا و ایران شوند و اجازه ندهند تا برجام حیات جدیدی پیدا کند. خطر این واکنش محافظهکاران افراطی داخلی به حمله احتمالی اسراییل به تاسیسات هستهای ما این است که بایدن اینبار صبر چندساله برای یک مذاکره با ایران را نخواهد داشت.
آنچه چین به ایران اعلام کرده کاهش سطح تنش در خاورمیانه است و این دقیقا یکی از اهداف سیاست خارجی بایدن در خاورمیانه است. دولت بایدن با دولت چین مشکلات خود را حل کرده و اگر نیازی به حصول یک اجماع سیاسی جهانی در مقابل ایران لازم بهنظر رسید، بایدن قادر به ایجاد چنین اجماعی است؛ آنچه ترامپ قادر به آن نبود.
حمله موشکی دو روز گذشته حوثیها به آرامکو، اگرچه کار حوثیهای یمنی است، اما شرایط را برای ایران مشکل میکند. سوال اولی که در این رابطه میتوان کرد برخورد چین است؛ کشوری که ما بدنبال برقراری یک قرارداد ۲۵ساله با آن هستیم. غیر از اینکه چینیها سخت به منابع انرژی خاورمیانه متکی شدهاند و بخش اعظمی از نفت خود را از عربستان سعودی خریداری میکنند، اینگونه تنشها را بهضرر ایجاد ثبات در منطقه میدانند.
ایران نهتنها میبایست کوشش کند تا مشکلات خود را با آمریکا حل کند که باید به بازسازی روابط خود با کشورهای منطقه همت گمارد. اوضاع یمن به بنبست رسیده و فقط از طریق مذاکره، ایجاد صلح در این کشور میسر خواهد بود.