جابه جا شدن گروه های مرجع از نخبگان فکری به افراد نه چندان شاخص
علی ملکپور
تهران- ایرنا- «علی ملکپور»، جامعه شناس اظهار داشت: جامعه ای که از رفاه نسبی و آبرومندانهای برخوردار شود گروههای فرهیخته، ملی و مردمی هستند که مورد توجه قرار می گیرند. در نبود گروههای مرجع واقعی و شایسته است که افراد نه چندان شاخص در عرصه هایی همچون ورزشی و هنری مطرح می شوند.
“شام ایرانی” نام برنامه ای است که برای عرضه در شبکه نمایش خانگی ساخته شده و شرکتکنندگان آن از میان بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران و استند آپ کمدین ها و سایر افراد مشهور هستند. در قسمت آخر این مجموعه که به کارگردانی سعید ابوطالب تولید شده، بهاره رهنما که میزبان فلور نظری ،مریم امیرجلالی و شهرزاد کمال زاده است؛ میگوید: «ماشاءالله دخترهای امروزی سر و وضعشون نیکول کیدمنه، طرز فکرشون لُر». این دیالوگ رهنما با واکنش های بسیاری در شبکههای اجتماعی همراه شد. در پاسخ به این واکنش ها، رهنما در پستی در صفحه شخصیاش نوشت، آن را در حالی گفته که قرار بوده نقش یک خواهر شوهر عصبی را ایفا کند و منظورش «دختر لر» نخستین فیلم سینمای ایران بوده است. این ماجرا به همین جا ختم نشد و واکنشها با سمت و سوی متفاوت ادامه یافت و در فضای مجازی حمله های زیادی به رهنما شد. وی در پُستی دیگر در صفحه اینستاگرامی خود گفت که این حرف سو تفاهمی بیش نیست و از چهره های فرهنگی این قوم با اصالت تقاضا کرد که با صفحه های زرد جلو نروند، که این صحبت ها هم نتوانست از واکنش ها کم کند. همه اینها باعث شد تا اما و اگرهایی در ارتباط با سلبریتی ها و مرجع شدن این گروه ها و اینکه آیا صدا و سیما تا چه اندازه در چنین بحران هایی مقصر است، به وجود آید. پژوهشگر ایرنا در همین خصوص با «علی ملکپور» جامعهشناس و استاد دانشگاه، گفت و گویی انجام داده است که را در ادامه میخوانید:
دیده نشدن گروههای فرهیخته، ملی و مردمی
این جامعه شناس با اشاره به این که باید در جامعه به سه مساله مهم یعنی احترام، تسامح و هویت ملی توجه داشت؛ گفت: هرچه که جامعه روبه ترقی و توسعه بیشتر باشد، گروه های مرجع آن نخبگان فکری و بزرگان عقل و خرد و علم هستند که در دهه های گذشته ۴۰ الی ۵۰ سال گذشته برای مردم هم به عنوان گروه های مرجع مشخص بودند اما طی ۱۰ الی ۱۵ سال اخیر سلبریتیهای جدید بهعنوان گروههای مرجع در جامعه شناخته میشوند. در حالی که در گذشته آنچنان مطرح نبودند و دلیل مطرح شدن آن ها این است که ارزشهای اجتماعی به سمت مادیگرایی و پولپرستی به تاسی فقیر، سوق پیدا کرده و این افراد هم چون متول هستند، ارزشگذاریهای جامعه هم به سمت آنها تغییر کرده است. پس در شرایطی که به اقتضای فقر، پول در جامعه مطرح شده، اینگونه سلبریتیها هم مطرح هستند. درحالی که اگر جامعه از رفاه نسبی و آبرومندانهای برخوردار شود گروههای فرهیخته، ملی و مردمی هستند که مطرح میشوند. بنابراین در خلاء گروههای مرجع واقعی و شایسته تقدیر است که سلبریتیهای نه چندان شاخص در عرصه ورزشی، هنری و … مطرح می شوند. اینها دردهای جامعه است و ما به دنبال تحقیر گروه و یا عده خاصی نیستیم و باید به این واقعیت ها اشاره کرد.
لزوم رعایت احترام از سوی افراد مشهور
این استاد دانشگاه اظهار داشت: در چنین شرایطی این گروهها، یعنی سلبریتیها مسئولیت اجتماعی و مدنی پیدا کردهاند و تقدیر تاریخی چنین موقعیتی به آنها داده است. پس اینها باید احترام را رعایت کنند؛ یعنی احترام به شهروندان، احترام به کشور، احترام به قومیتها، عقاید، ادیان و …پس این سلبریتیها میبایست با دقت بیشتری صحبت کنند، درباره انسانها، قومیتها، جنسیت، ادیان و درباره مسایلی که حساسیت برانگیز است، به راحتی قضاوت نکنند بلکه می بایست دانش خود را به اقتضای شرایط جدید که برای آنها رقم خورده، بالا ببرند و جامعه متکثر ایران را درک کنند و در عرصه عمومی با احترام به دیگران ظاهر شوند.
مردم در مقابل برخی اشتباهها تسامح به خرج دهند . ملکپور با اشاره به وظیفه مردم تصریح کرد: مردم میبایست تسامح پیشه کنند؛ یعنی اینکه اگر یک نفر در موقعیتی غیر کارشناسی صحبتی کرده است نباید ما گیلکها، آذریها، کُردها، عربها و … برآشفته شویم، ما هزاران سال است که دور هم زندگی میکنیم پس نباید نه فریب دستگاههای تبلیغاتی بخوریم و نه فریب برخی از افراد. در چنین شرایطی یک نفر صحبتی کرده است مگر این صحبت تا چه اندازه قدرت تخریب و آزار دیگران دارد و چقدر قدرت خسارت دارد که ما برآشفته شویم بلکه ما شهروندان میبایست تسامح داشته باشیم چراکه اگر تسامح و گفت و گو را یاد نگیریم بازی در زمین رقیبان، حسودان و دشمنان کردهایم. پس میبایست ظرفیتهای اجتماعی خودمان را بالا ببریم و حداقل از تاریخ و نیاکانمان درس بگیریم و درچنین شراطی که دوره سواد و فرهنگ و آموزش است باید از یکدیگر بیاموزیم. بنابراین مخاطبان میبایست در مقابل عناصر انفرادی که گاهی از دایره اعتدال بیرون میروند، تسامح کنند و همدیگر را تحمل کنیم نه اینکه در همین مساله توهین یک سلبریتی، فردی دیگر شعری میسراید و بسیار بدتر متقابلاً توهین میکند که این رفتار بسیار غلط است. چنانکه حافظ میگوید: ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم / جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم / عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است / کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم.
باید از خطاهای تعمدی به نفع تقویت هویت ملی گذشت . این جامعهشناس در ادامه سخنان خود به مساله هویت ملی اشاره کرد و گفت: ما هویتهای کوچکی قومی، زبانی و … داریم که هر کدام بخشی از هویت ملی ایرانی است. پس میبایست که اگر فردی هویت ملی ما را به پرسش گرفت عاقلانه جوابگوی او باشیم اما در مراودههای قومی تسامح به خرج دهیم و تعصبهای بیجا را کنار بگذاریم. در چنین شرایطی میتوان از اینگونه خطاهای تعمدی که عمد آنچنانی هم در آن نیست، به نفع تقویت هویت ملی تقویت کرد که این روزها با توجه به بحرانهای بینالمللی و منطقهای نیاز اساسی به تقویت هویت ملی وجود دارد. بنابراین باید از افرادی که بازیهای متفرقهای راه میاندازند، چه بهعنوان سلبریتیها و چه بهعنوان افرادی که جواب اینها را میدهند، بگذریم. البته که سلبریتیها هم اعتبار خود را از همین مردم گرفتهاند و نباید به قومیت خاصی توهین کنند و این نوعی خطای بینشی و روشی است.
صدا و سیما بدنه کارشناسی ضعیفی دارد . این جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره ضعف صدا و سیما در اجرای مسولیت های اساسی خود؛ بیان داشت: ما یک حقیقت رسانه ملی داریم و یک واقعیت؛ پس حقیقت رسانه ملی میبایست در ارتباط سخنان من در خصوص هویت ملی و جامعه، به یک سخنگو تبدیل شود که افراد در رسانه ملی چنین صحبتهایی کنند، اما رسانه ملی ما ۲ ضعف دارد که نمیتواند به این رسالت تاریخی خود عمل کند؛ یکی اینکه بدنه کارشناسی ضعیفی دارد و نمیتوانند چنین بحثهایی را تحلیل کنند و ضعف دوم اینکه مایل نیستند از افراد بیرون از صدا و سیما و خِبره کمک بگیرند. بههمین دلیل بحثهای صدا و سیما نقشهای واکنشی است و نقشهای میانجیگرانه و ایجاد همدلی که کارکرد رسانه است، انجام نمیدهد. یکی از کارکردهای رسانه ایجاد همدلی و همگرایی اجتماعی است در صورتی که صدا و سیما در اغلب موارد پشت سر حوادث حرکت میکند و نمیتواند نقش واقعی خود را داشته باشد که دلیل آن هم سیاستزدگی بیش از اندازه است؛ یعنی بیش از حد وابستگی جناحی و سیاسی دارد و کارکرد ضعیفی از خود به نمایش گذاشته است. پس صدا و سیما دیگر رسانه ملی نیست و فضای مجازی جای آن را گرفته است. بنابراین نقش صدا و سیما تضعیف شده چون چهار دهه فرصت داشت که اعتماد مردم را جلب کند. در چنین شراطی مردم، جامعه مدنی، تشکلهای فرهنگی، اجتماعی و قومیتی میبایست خودشان این فرهنگ زیبا را خلق کنند و من شخصاً امیدی به صدا و سیما ندارم.
منبع:خبرگزاری ایرنا