“نهضت ادامه دارد“
سایت ملی مذهبی
بسیاری پس از مرگ شادروان بازرگان بر این باور بودند که ادامه فعالیت برای نهضت آزادی ایران به عنوان یک حزب امکان پذیر نیست. پس از آن هم عده ای همچنان بر این باور بودند که نهضت آزادی به دلیل آنچه محرومیت قانونی که در واقع همان محرومیت از امنیت برای فعالیت آزادانه است عملا نتوانسته به فعالیت ثمر پخش بپردازد از جمله حضور در انتخابات ها و کادر سازی و عدم برگزاری کنگره از جمله المان هایی برای کسانی است که بر این باور هستند.
اما امروز و پس از فوت دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران باز هم این سوال مطرح می شود که نهضت آیا ادامه دارد؟
بد نیست دو حوزه مشخص برای این سوال تعریف کنیم اولا نهضت به مثابه یک اندیشه یا یک منش سیاسی دوم نهضت به عنوان یک حزب تشکیلاتی.
در حوزه منش نهضت آزادی ایران از بدو تاسیس همواره منشی خاص خود را داشته حتی می توان این گزاره را به پیش از تشکیل نهضت در اعضای تاثیر گذار آن بسط داد. هنگامی که در دانشگاه های کشور خواندن نماز به دلیل روح چپ گرایی حاکم بر فضا تمسخر آمیز بود یا در کوران ملی شدن صنعت نفت. نهضت آزادی ایران آنچنان که در دبیر کل فقید آن مرحوم مهندس بازرگان تبلور می یابد برای اولین بار ایده مسلمان مبارز را در سال ۴۲ با تعریف شخصی که با در نظر گرفتن آموزه های دینی و تکلیفی که بر گرده آن نهاده و در یک نهاد مدرن به نام حزب نه مسجد، عمل به وظیفه ملی خود برای نجات میهن می کند. اینکه در آغاز نهضتی ها خود را ایرانی مسلمان و مصدقی خطاب می کنند اولین ایده ای ست که نهضت آزادی را بر سر زبان ها می اندازد. فرح پهلوی در خاطرات خود به صراحت می گوید که این ایده دربار شاه را نگران کرده بود”آخوند ها و روشنفکر ها حالا متحد بودند. ” نهضت در ادامه منشی را در پیش میگیرد که تماما و بدون هیچ پس و پیشی در یک مسیر آن را همواره ادامه می دهد. حرکت بر مسیر رفرمیستی یا تغییرات تدریجی یا همان اصلاح طلبی خودمان. درست است بازرگان در دادگاه هشدار می دهد که آنها آخرین گروهی هستند که با زبان قانون سخن می گویند اما این به آن معنا نبود که نهضت آزادی از مسیری که انتخاب کرده دست بردارد و روی به مبارزه خشونت آمیز یا انقلابی گری بیاورد. این منش نهضت آزادی بارها پس از آن باعث انشعاب در ساختار تشکیلاتی حزب شد اما هرگز باعث نشد که نهضت از مسیر خود منحرف شود. بازرگان به عنوان یک مصلح اجتماعی در صحنه حضور پیدا میکند. از دولت موقت با اینکه سابقه اش و اشتیاقش برای کار کردن در زمانی که مصدق سرنگون شده بود برای زمین نمانده طرح لوله کشی آب و فاضلاب شهر تهران او را در مظان اتهام قرار داده بود استعفا می دهد و نهالی کاشته میشود که در دوم خرداد ۷۶ آن را برداشت میکنند. آنچه در درجه اول نهضت آزادی را ماندگار ترین حزب سیاسی ایران نگاه می دارد همین حرکت تدریجی و اعتقاد واقعی به اصلاح طلبی به عنوان تنها مسیر دستیابی به آزادی ملت ایران است. آنها از نام اصلاح طلبی برای مقاصد شخصی خود سودی نبردند و تنها از ایده خود جانانه دفاع کردند.
نهضت آزادی همچنین پرچم دار صبور روشنفکری دینی ست. امروز در هر جمعی و در هر محفلی اگر نامی از اسلام بیاوریم به ناچار باید ابتدا مشخص کنیم از کدام اسلام صحبت می کنیم. اسلام داعش یا اسلام رحمانی و اینکه باید مشخص کنیم خط و ربطمان با کدام اسلام سرو کار دارد. میراث نهضت آزادی می تواند همین باشد که امروز راه بر مسیر اصلاح طلبی با این ایده که اسلام تداخلی با مدرنیته و توسعه ندارد باشد.
آنچه می توان از ماندگاری نهضت آزادی به مثابه یک منش یا یک ایده بر شمرد اینکه تفکر نهضت آزادی مانند لولایی میان جامعه و حاکمیت نقش ایفا کرده تا بتواند مسیر را برای تغییرات تدریجی نگاه دارد. ثمره این تفکر خط امامی های ضد آمریکایی اسلحه بر کمر دیروز و دوم خردادی های امروزند که به خاطر همین ایده ها و همین منش به زندان افتادند.
مسئله دوم اما کمی از اختیار نهضتی ها خارج است. یعنی آنجا که می خواهیم نهضت آزادی را به مثابه یک تشکیلات مورد بررسی قرار دهیم. برای بررسی یک سیستم خروجی صحیح می تواند موثر ترین انگاره باشد برای ارزیابی. چند مولفه هم به کارمان می آید تا وضعیت نهضت آزادی را از این نظر مورد بررسی قرار دهیم.
اولا نهضت آزادی ایران در حوزه کادر سازی درست است شاید به لحاظ کمی نتوانسته آنگونه که یک حزب می بایست عمل کند عمل می کرد اما پس از وقایع ۸۸ جوانانی از اعضا و علاقه مندان نهضت آزادی بودند که سالها رنج زندان کشیدند و نامشان برای تمامی محافل سیاسی به عنوان سرمایه ها و نیروهای جدی و جوان کشور آشناست. اگر این کادر سازی و انتقال تجربه نیست چه می تواند باشد؟ جوانانی که همچون بزرگان خود رنج ملتی را بر دوش میکشند و ایستاده بر آرمان آزادی خواهانه خود هستند. به راستی چند حزب دیگر توانسته چنین نیروهای مومن و معتقدی را پرورش دهد؟
مسئله دوم مسئله حاشیه امنیتی نهضت است که مسلما کمتر از سایر احزاب اصلاح طلب است اما در باطن فرقی با سایرین ندارد. چند عضو از احزاب دیگر اصلاح طلب توانسته اند برای انتخابات مجلس شورای اسلامی از فیلترینگ شورای نگهبان عبور کنند؟ چند چهره شاخص اصلاح طلب امروز می تواند برای انتخابات ریاست جمهوری با خیالی آسوده پا به میدان بگذارد؟ چند تن از اعضای جدی و جدید احزاب اصلاح طلب نه اصلاح طلب نما توانستند از سد فشار ها و سدهای امنیتی برای اداره یا به دست گرفتن سکان امور عبور کنند. نباید فراموش کرد نهضت آزادی آگاهانه این
مسیر را انتخاب کرد زمانی که از دولت استعفا و در برابر خواست حاکمیت ایستاد.
در پایان آنچه از نظر نگارنده از این لحاظ به ذهن می رسد اینکه مسئله تحزب و کار تشکیلاتی در ایران یک مسئله کلی و مربوط به این حزب و آن حزب نمی شود. آسیب هایی که کار حزبی را در ایران تهدید می کند امروز کل مسیر آزادی خواهی ضربه می زند. ای کاش تمام شخصیت های احزاب به خصوص پس از تغییر فضا بر مواضع تحول خواهانه و از همه مهمتر آرمان های خود بمانند. تا همچون نهضت آزادی ایران اصالت یک حزب به معنای واقعی کلمه را داشته باشند.