که یاران فراموش کردند عشق
علی ملک پور
منبع: روزنامه آرمان ملی
مراکز رسمی همچون دفترسلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت اعلام کرده که بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد در ایران داریم.این شهروندان مجرد که درسن ازدواج هستند، امکان ازدواج به دلیل هزارویک مشکل برایشان فراهم نیست، یا بههردلیلی عطای ازدواج را به لقایش بخشیده وبعضا به تجرد قطعی رسیده و شاید تا آخرعمرازخیرازدواج بگذرند. درطرف مقابل رسانههای دولتی همچون صداوسیما، نمایندگان مجلس، کارشناسان سازمانهای مربوطه و… دائم هشدارمیدهند که جمعیت ایران با سرعت قابل توجهی به سمت پیری و سالمندی درحرکت است. ازدواج کم شده و زاد و ولد و فرزندآوری نقصان گرفته واگر دیربجنبیم، امنیت ومنزلت ایران و ایرانی کم میشود! البته بر کسی پوشیده نیست که برخی از این افراد دو واحد درس جمعیت شناسی نخوانده، ولی به اندازه ۱۰ واحد توصیه و تحلیل میدهند. اگر کسی در این مملکت، به معنای واقعی نگران کاهش جمعیت است، اولا باید ثابت کند که از نظر علمی حد متناسب جمعیت برای اقتصاد و سطح توسعه ایران چه میزان است، و ثانیا اگر - بهزعم آنها- درشرایط حال یا آینده با کمبود جمعیت یا پیری جمعیت مواجه خواهیم شد، پس چرا در جهت تسهیل ازدواج،برنامهریزی و اقدامی صورت نمیگیرد؟
درهرحال، وجود ۱۳ میلیون جمعیت مجرد، نشان ازبحران ازدواج و خانواده در کشوردارد، نه ازآن رو که چرا این میزان از جمعیت ازدواج نکردند که به افزایش جمعیت یا فرزندآوری ایران کمکی کرده باشند، بلکه مهمتر ازآن بحرانهای روحی و آسیبهای اجتماعی پیامد تجرد جوانان درسن ازدواج است. از نطر نگارنده این سطور، این پیامد، مهمتر از ایده افزایش جمعیت ایران است که درحال حاضر مبنای دقیقی ندارد و متخصصان علوم اجتماعی فعلا توصیهای برای آن ندارند. در این شرایط افزایش جمعیت حتی میتواند به محیط زیست و طبیعت نحیف و کم آب ایران فشار مضاعفی وارد کند و علاوه برآن، در شرایط ضعف زیرساختهای اقتصاد و تولید و اشتغال، هرنوع افزایش جمعیت به معنی افزودن برشماربیکاران و فقرا درآینده است. کاهش نرخ تولد درسالهای اخیر تایید همین پیش بینیها ازجانب شهروندان است. زوجهای جوان مطمئن نیستند که تعدد فرزند درآینده موجب نگرانی خانوادهها نخواهد بود.
در این بین کارگزاران و مسئولان بهتراست کارجمعیت و سامان بهینه آن را به اهل فن و متخصصان واگذار نمایند و پیش از آنکه نگران کاهش جمعیت یا پیری جمعیت ایران باشند، نگرانی از اُفت کیفیت زندگی شهروندان، به ویژه جوانان را دنبال کنند. آنان که نگران پیری جمعیت ایران هستند باید به صراحت به این پرسش اساسی پاسخ دهند که برای تدارک و تسهیل ازدواج جوانان سرزمین خود چه کردهاند؟ آنها طبعا در سیئات ناشی از تاخیرو یا تعطیل نسبی ازدواج در ایران مقصرند. ازدواج با نصیحت و حکایت در فواید نکاح رونق نمیگیرد، ازدواج فرصتی برای پویش و تحول مبارکی است که انسانها بر حسب نیاز طبیعی و رشد اجتماعی خود بدان گرایش دارند، به شرطی که دولت و ملت هزینه ازدواج را چندان بالا نبرند که جوانان ما مجبور شوند در وصف عشق و ازدواج بگویند:«دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!» گویا در ایران امروز نرخ همسرگزینی و هزینه ازدواج و تشکیل خانواده چنان بالا رفته است «که یاران فراموش کردند عشق!»