پاسخ مهندس خرم به مطلبی با عنوان «پشیمانی مهندس بازرگان»
چندی پیش مطلبی با عنوان «پشیمانی مهندس بازرگان» توسط آقای شیرعلی نیا در کانال شخصی ایشان منتشر شد. ایشان با شرح جلسه ای با حضور آیت الله خمینی و اعضای شورای انقلاب به تفاوت دیدگاه مهندس بازرگان و دکتر سحابی با آقای هاشمی رفسنجانی و آیت الله خمینی بر سر برگزاری رفراندوم قانون اساسی بدون تاسیس مجلس موسسان اشاره می کند و معتقد است که اصرار مهندس بازرگان به تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی بنا بر تعهد وقولی که به مردم داده شد، اشتباه بوده و بعدها موجب پشیمانی ایشان شده است: https://t.me/jafarshiralinia
در ادامه پاسخ کوتاه مهندس خرم، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران، به این یادداشت منتشر می شود: مرحوم بازرگان و سایر دوستان ایشان از این جهت تاکید بر ایجاد مجلس موسسان داشتند که اصول اخلاقی به بهانه منافع ملی زیرپا گذاشته نشود. نگاه آن بزرگواران این بود که اگر چنین شود می توان هر زمان که لازم بود بنا به بهانه ای، دلیلی یا علتی، تعهدات اخلاقی فی مابین حکومت و مردم را زیر پا گذارد. و مهمترین میثاق میان حکومت و مردم نیز قانون اساسی و قوانین تابعه است که با باب شدن این شیوه دیگر از قانون چیزی باقی نمی ماند. بنابراین سخن مرحوم بازرگان تنها پایبندی به یک قول و قرار نبود بلکه پایبندی به اصول اخلاقی از طرف مردان حکومت بود چراکه گسترش این شیوه و همه گیر شدن آن (پیشنهاد مرحوم بازرگان) می توانست جامعه ای اخلاقی را بنا نهد که البته چنین نشد و آسیب شناسی این امر فرصت دیگری می طلبد. از سوی دیگر با توجه به اینکه مرحوم آقای خمینی نظریه حکومتی خود را بر اساس نظریه ولایت فقیه قرار داده بود، قطعاً نمی توانست بپذیرد که حکومت اسلامی منهای ولایت فقیه برپا شود. بنده شخصاً روزی در دفتر نهضت از آقای دکتر رضا صدر که وزیر بازرگانی بود، ( ایشان هم دکترای اقتصاد از امریکا داشت و هم درجه اجتهاد از حوزه علمیه. وی سالها شاگرد آقای خمینی بود و ایشان را از نزدیک میشناخت) همین مطلب را سوال کردم. پاسخ او نیز این بود که با توجه به اعتقاد عمیق آقای خمینی به نظریه ولایت فقیه، حتی اگر همان قانون اساسی اولیه با رفراندوم به تصویب ملت میرسید، به قطع و یقین بدانید که آقای خمینی از جای دیگری نظریه خود را وارد قانون می کرد. چرا که از نظر او حکومت اسلامی منهای ولایت فقیه اصولاً بی معنا بود. بنا براین با در نظر گرفتن دو وجه موضوع، می توان اینگونه قضاوت کرد که مرحوم بازرگان کاری اصولی و درست را انجام داده است. انطباق این دو دیدگاه با نظریه های اخلاقی متعارف در فلسفه اخلاق و نیز فلسفه سیاست، زمان دیگری را می طلبد.