“اصلاحطلبان تا شهامت ریسک نداشته باشند،
سیاست را یاد نخواهند گرفت.”
گفتگوی داود خدابخش با ابراهیم یزدی، صدای آلمان
ایران در سر یک پیچ سرنوشتساز قرار گرفته است. اگر حاکمان ایران بخواهند با همان شیوههایى که انتخابات مجلس هفتم و یا دورههاى گذشته را انجام دادند، انتخابات نهمین دورهى ریاستجمهورى را برگزار بکنند، قطعا یک خطاى استراتژیک را مرتکب خواهند شد
ابراهیم یزدى / “اصلاحطلبان تا شهامت ریسک نداشته باشند، سیاست را یاد نخواهند گرفت.”
در نهمین دور انتخابات ریاست جمهورى، اصلاحطلبان ایران پیش از هر نیروى سیاسى دیگر پیشقدم شده و کاندیداى خود را که دکتر مصطفى معین است و معاون اول او که دکتر محمدرضا خاتمى، دبیرکل جبهه مشارکت است را اعلام کرده و یک وزیر زن در کابینه را که خانم دکتر الهه کولایى باشد را از هماکنون تعیین کردهاند. ولى به نظر مىآید که اصلاحطلبان فاقد یک برنامهى اصلاحطلبانه هستند و تنها مىخواهند به هر بهایى در حاکمیت سهمى را از آن خود سازند. در این زمینه صداى آلمان گفتگویى داشت به دکتر ابراهیم یزدى، دبیرکل «نهضت آزادى ایران».
گفتگو: داود خدابخش
دویچهوله: آقاىدکتر یزدى از نظر شما برنامه دکتر مصطفى معین به عنوان کاندید اصلاحطلبان، یک برنامه اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهورى است؟
ابراهیم یزدى: چه در مورد برنامه آقاى دکتر معین یا هر کاندید دیگرى، علاوه بر اینکه محتواى برنامه مهم است، مهمتر این است که گفته شود، با توجه به تجربهى آقاى خاتمى در طى هشت سال گذشته، آقایان کاندیداهاى جدید اگر انتخاب شوند، چگونه مىخواهند این برنامهها را اجرا کنند؟ در حالیکه آقاى خاتمى بعد از دو دوره ریاستجمهورى، در نهایت مىگویند، رییسجمهور در داخل این ساختار حکم تدارکچى را دارد. بنابراین کاندیداهاى ریاستجمهورى باید بگویند که چگونه مىخواهند این برنامهها را اجرا کنند؟
دویچهوله: در واقع بر اساس این نظر شما، مىشود چنین استنباط کرد که در ایران به تغییرات ساختارى نیاز است؟
ابراهیم یزدى: قطعا سرنوشت ایران و مناسبات قدرت در داخل ایران و در روابط بینالمللى بهگونهاى است که ایران در سر یک پیچ سرنوشتساز قرار گرفته است. اگر حاکمان ایران بخواهند با همان شیوههایى که انتخابات مجلس هفتم و یا دورههاى گذشته را انجام دادند، انتخابات نهمین دورهى ریاستجمهورى را برگزار بکنند، قطعا یک خطاى استراتژیک را مرتکب خواهند شد. مگر آنکه آنها به تناسب پیشنیازهاى یک انتخابات آزاد و منصفانه، آزادىهاى اجتماعى، سیاسى، حقوق ملت، همه آن چیزهایى را که در فصل سوم قانون اساسى برشمرده شده است و همه آن چیزى را که در بیانیهى جهانى حقوق بشر، منشور سازمان ملل متحد و معاهدات بینالمللى، سیاسى، اجتماعى، ایران آنها را امضا کرده است و بر طبق قانون مدنى ایران، آن مصوبات حکم قوانین ایران را دارند، ایران آن تعهدات را هم عملى بکند. بدون برخوردارى مردم از حقوق و آزادىهاى اساسى، آزادى مطبوعات، آزادى اجتماعات، آزادى فعالیتهاى حزبى، برگزارى یک انتخابات آزاد امکانپذیر نیست. بنابراین در حال حاضر «نهضت آزادى ایران» بر طرح این مطالبات تکیه مىکند.
دویچهوله: همچنان که همه مىدانند، یکى از عواملى که باعث شکست آقاى خاتمى در اجراى طرحهاى اصلاحطلبانهشان شد، همان مواردى بود که ایشان در لوایح دوگانه گنجاندند، یعنى گسترش اختیارات ریاست جمهورى و لغو نظارت استصوابى شوراى نگهبان. آیا فکر نمىکنید که یکى از برنامههاى یک کاندید اصلاحطلب باید پیگیرى محتواى همین دو لایحه باشد؟
ابراهیم یزدى: قطعا این نوع مطالبات در چارچوب برنامههاى اساسى جنبش اصلاحطلبان ایران مىگنجد. نظیر روشن شدن جایگاه رییس جمهور در این ساختار، نظیر لغو نظارت استصوابى شوراى نگهبان، به شیوهاى که از مجلس سوم به بعد انجام شده است. اما به نظر ما علت عدم موفقیت یا عدم انجام همهى آنچه که به ملت وداع داده شده بود، خصوصا با توجه به این که اصلاحطلبان دو قوهى مجریه و مقننه را داشتند، در یک جاى دیگرى است و آن این است که جنبش اصلاحطلبى در ایران فاقد رهبرى بود. آقاى خاتمى رییسجمهور اصلاحطلب بود، ولى هیچگاه در نقش یک رهبر جنبش اصلاحطلبى نگاه و عمل نکرد. فقط یک رییسجمهور اصلاحطلب باقى ماند. در مقایسه با مرحوم شادروان دکترمصدق، ایشان رهبر جنبش ملى ایران بود، نخستوزیر هم که شد اما به الزامات رهبرى جنبش متعهد باقى ماند. آقاى خاتمى هرگز چنین دیدگاهى را نداشت. نمایندگان اصلاحطلب در مجلس ششم هم هیچگاه چنین نقشى را براى خود قائل نبودند یا عمل نکردند. باز هم به عنوان مثال در دورانى که من در دهه سى دانشجو بودم، نمایندگان جبههملى هر کجا که مشکلى پیش مىآمد، موکلین خود را فراخوان مىکردند. ما در میدان بهارستان جمع مىشدیم. مسائل را مىگفتند و به ضرب فشار افکار عمومى به اهداف ملى مىرسیدند. اما ما در این دوره هرگز شاهد این نبودیم که نمایندگان اصلاحطلب موکلین خود را فرابخوانند. جمعبندى من این است که تمامى نیروهاى اصلاحطلب اگر بخواهند تجربهى گذشته را بکار بندند، مىباید تشکیل یک جبهه فراگیر اصلاحطلبى یا دمکراسىخواهى را بپذیرند. نه فقط با گروهها و احزابى که مایلند در حاکمیت بمانند، بلکه با همهى گروهها و احزاب سیاسى درون و بیرون حاکمیت. ما بر این باوریم که اگر چنانچه به بهانه و یا در فرایند انتخابات ریاستجمهورى، چنین جبههى فراگیرى تشکیل شود، مىتواند مصدر خدمات بسیار گردد.
دویچهوله: آقاى دکتر یزدى فکر مىکنید چرا اصلاحطلبان چنان که به نظر مىآید و قرائن و شواهد نشان میدهند، دست از شعار «ایران براى ایرانیان» ویا شعار توسعه سیاسى و یا آن جبههى فراگیر دمکراسىخواهى که شما مىگویید و یا شعار یک انتخابات آزاد کشیدهاند و خودشان را محدود کردهاند به یکسرى شعارهاى خیلى عامى که مىتوانسته است همان شعارها را آقاى رفسنجانى هم بدهد و مشخص نباشد که این شعار از زبان آقاى رفسنجانى بیرون آمده یا از زبان اصلاحطلبان. فکر مىکنید اصلاحطلبان چرا دست از این شعارها برداشتهاند؟
ابراهیم یزدى: عرض کنم که، بازارىهاى قدیمى مىگفتند، تاجرى که ریسک نکند هرگز تاجر نمىشود. در عالم سیاست مواقعى وجود دارد که یک جریان یا حزب سیاسى باید شجاعت استقبال از خطر را داشته باشد. بىتردید تشکیل یک جبههى فراگیر دمکراسىخواهى در ایران بدون حضور گروهها و نیروهاى سیاسى بیرون از حاکمیت از جمله «نهضت آزادى ایران»، هرگز مورد قبول کسى واقع نخواهد شد. اما پذیرفتن نهضت یا اینکه حاضر شوند که در کنار نهضت، یک منشور مشترکى را امضا کنند، بهنظر بعضى از اصلاحطلبانى که اصرار دارند در کنار حاکمیت باقى بمانند، هزینههایى دارد. اما به نظر ما هزینهاى که باید بپردازند آن اندازه نیست که مىتوانند بهرهمند بشوند. این بهرهمندى براى کل کشورمان است. حال اگر امروز این را نمىپذیرند، ملاحظات خودشان را دارند، به نظر ما زمان و گذشت زمان به آنها خواهند فهماند که محاسباتشان اشتباه است و جز پذیرفتن یک چنین واقعیتى هیچ راهى براى خودشان و مملکت وجود ندارد.
دویچهوله: آیا نهضت آزادى ایران در فکر آن هست که یک کاندید مستقلى را اعلام بکند؟
ابراهیم یزدى: براى هر حزب سیاسى از جمله «نهضت آزادى ایران» مشارکت در انتخابات، یعنى این که کاندیدا بدهد و یا از کاندیدایى حمایت بکند. «نهضت آزادى ایران» این موضوع را در دست مطالعه دارد. در اولین فرصتى که مطالعاتش از وضعیت سیاسى به یک نتیجه ملموسى برسد، نتیجه خود را اعلام خواهد کرد.
دویچهوله: این را از این لحاظ مىپرسم، زیرا که برخى نیروهاى اپوزیسیون دمکرات خارج از کشور که معتقد به مبارزهى مسالمتآمیز سیاسى هستند، آن طورى که از اسنادشان برمىآید، نیز معتقد به این جبههى وسیع دمکراسىخواهى هستند و قرائن نشان مىدهند که آنها از پیشنهادهاى آقاى امیرانتظام حمایت کردهاند. فکر نمىکنید که این پیشنهادها مىتواند معیارى باشد براى ایجاد یک جبههى وسیع دمکراسىخواهى؟
ابراهیم یزدى: براى نهضت آزادى که بخواهد تصمیم بگیرد به صورت مستقل کاندیداى خودش را بدهد، همه این عوامل از جمله پارامترهایى هستند که مورد بررسى قرار خواهد گرفت و در دست مطالعه است و به محض اینکه ما بتوانیم، جمعبندى واقعبینانهاى داشته باشیم آن را اعلام خواهیم کرد.
دویچهوله: حالا سئوال آخر. اخیرا پیشنهاداتى به «نهضت آزادى ایران» شده که نهضت آزادى مىتواند با تغییر نام، به عنوان یک حزب سیاسى مجددا ثبتنام کند. آیا شما اطلاعات دقیقترى در این باره دارید؟
ابراهیم یزدى: ما که در نهضت آزادى از چنین پیشنهاداتى بىخبر هستیم و تصور نمىکنیم که مخالفین نهضت آزادى ایران مشکل اسم را دارند. مشکل آنها با آزادى است و نه با «نهضت آزادى». اگر چنانچه نهضت آزادى رویهى خود را عوض بکند، هر اسمى بگذارد یا نگذارد، ممکن است آنها بپذیرند. اما اگر قرار باشد که نهضت آزادى همچنان بر محور اصول و ارزشهایى که ۴۳ سال است براى آن مبارزه مىکند بایستد،قطعا به هر نام دیگرى که ما بخواهیم عمل بکنیم آنها زیر بار نخواهند رفت.
دویچهوله: آقاى دکتر یزدى خیلى متشکرم از وقتى که در اختیار ما گذاشتید.
ابراهیم یزدى: خواهش مىکنم.