سفری پرهزینه و بینتیجه
یادداشت دکترابراهیم یزدی، روزنامه اعتماد
۳۱/۵/۸۷
۱- آقای احمدینژاد، رئیسجمهوری روز دوشنبه از یک سفر دو روزه به استانبول ترکیه که در راس یک هیات بلندپایه انجام شد، به ایران بازگشتند. این سفری بود غیررسمی، یعنی به دعوت دولت ترکیه نبود، بلکه بنا به تصمیم رئیسجمهوری ایران صورت گرفت. دولت ایران آنرا یک “سفرکاری” توصیف کرد.
در این سفر آقای احمدینژاد دیدارهایی با آقایان عبدالله گل و رجبطیب اردوغان رئیسجمهور و نخستوزیر ترکیه داشتند.
دولت ترکیه با صراحت از امضای قرارداد فروش گازطبیعی ایران به ترکیه ،به مقصد اروپا، به مبلغ ۵/۲ میلیارد دلار، و نیز سرمایهگذاری سه میلیارد دلاری ترکیه برای توسعه میدانگازی در فازهای ۲۲و۲۳و۲۴ پارسجنوبی، که قبلاً در هر دو مورد توافق شده بود، امتناع ورزید. وزیرکشور ترکیه وجود “یک سری موانع” را علت امتناع ترکیه ذکرکرد. وزیر انرژی ترکیه گفت:”مذاکرات ادامه مییابد”. عبدالله گل درباره علت خودداری ترکیه از امضاء این قراردادها گفت:”برای پروژه مقدمهچینیهای لازم صورت نگرفته بود”.
اگرچه قراردادهای اصلی به امضا نرسید، اما در پنج مورد موافقتنامههای همکاری میان دو کشور امضا شد که عبارتند از : زمینههای امنیتی(جرایم سازمانیافته،مواد مخدر و تروریسم)، محیط زیست، حملونقل، توسعه و گردشگری و کتابخانههای ملی و آرشیو.
اما با وجود این، آقای احمدینژاد مدعی شد که :”در زمینههای سرمایهگذاری مشترک در انرژی نفت، گاز و برق به توفقات خوبی دست یافتهایم”(اطلاعات ۲۵/۵/۸۷)
البته در هیچیک از گزارشها، “برق” موضوع مورد بحث دو کشور نبودهاست،یا حداقل اعلام نشده بود.
علاوه براین آقای احمدینژاد، در این سفر چند موضوع دیگر را نیز اعلام کردند.
اول اینکه: “در همین هفته اولین ماهواره مخابراتی ایران را بهوسیله موشک و پرتابگر ایرانی به آسمان پرتاب خواهیم کرد”.
دوم اینکه: “ما هفتاد هزار اختراع در ایران به ثبت رسانیدهایم”.
سوم : در ایران آزادی کامل وجود دارد.
دو مورد اول، ماهواره مخابراتی، به هوا پرتاب شد. اما در مورد دوم، ممکن است ۷۰ یا ۷۰۰ اختراع، بدون توجه به جدی و مهم بودن آنها، به ثبت رسیده باشد، اما هفتادهزار اختراع بهنظر اغراقآمیز میرسد. چگونه میتوان چنین پیشرفت علمی را ادعا کرد،در حالیکه استادان برجسته و سابقهداردانشگاهها را فلّهای بازنشسته میکنند. وجود آزادیهای سیاسی و اجتماعی نیز یک ادعای بیاساس است، در کشوری که جواب درخواستهای صنفی معلمان و کارگران را با حبس و زندان میدهند، و هر روز شاهد انواع فشارها بر زنان، دانشجویان و فعالان سیاسی،احزاب و گروهها هستیم چنین ادعایی بیشتر حکم “لاف در غریبی” را دارد. من نمیدانم اینها خودشان هم این ادعاها را قبول دارند یا خیر؟
۲- سفر آقای رئیس جمهور به ترکیه،یک اقدام شتابزده و بدون مطالعه لازم و در یک زمان نامناسب صورت گرفته است.سوابق تاریخی و مشترکات فرهنگی فراوان میان دو ملت، آن چنان است که میتواند زمینه بسیار مساعدی برای توسعه روابط اقتصادی میان دو کشور باشد. اما حرکتهای نسنجیده نه تنها کمکی به توسعه روابط نمیکند، بلکه به آن لطمه میزند.
این سفر بدون مطالعه و تدارک لازم صورت گرفت. معمولاً در روابط خارجی مقامات مسئول دو طرف در سطوح پایینتر پیرامون موضوعات مورد علاقه مذاکره می کنند. هنگامی که دو طرف به توافقهایی دست یافتند، و نهادهای ذیربط، در هردو کشور آن توافقهارا تایید کردند، بالاترین مقامها، در این مورد، رئیسجمهورها در دیدار رسمی، طی تشریفاتی آنها را امضا و اعلام مینمایند.
در مورد موضوعات مورد علاقه ایران و ترکیه، ظاهراً توافقهایی از قبل صورت گرفته بود. بطوریکه ترکیه پذیرفته بود حدود سه میلیارد دلار در توسعه میدانهای گاز پارس جنوبی سرمایهگذاری کند. اما سفر نه چندان با مطالعه و برنامهریزی شده از قبل، حتی آن توافق را هم سست کرد. جستجو و یافتن علت چندان پیچیده ومشکل نیست. منابع متعددی مخالفت آمریکا در نزدیکی ترکیه به ایران و هشدار به دولت ترکیه را گزارش دادند. به عنوان نمونه وزارت امورخارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد : “اززمانیکه رژیم ایران کراراً از عمل به تعهدات خود در قبال شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی سرباز زده است، چنین معاملهای می تواند پیام نادرستی را برای رهبران ایران ارسال دارد.” موضعگیری و فشار دولت آمریکا بر دولت ترکیه را نه تنها روزنامههای غربی نظیر گاردین و فایننشیالتایمز، بلکه روزنامههای ترکیه نظیر حریت و حتی زمان که ناشر و سردبیر آن به گروه طیب و گل نزدیک است، نیز منعکس ساختند.
آقای عبدالله گل، اگرچه در توجیه خودداری ترکیه از امضای این توافقنامهها اظهار داشت که مقدمهچینی های لازم صورت نگرفته و نیاز به زمان بیشتری میباشد،اما علت واقعی و اصلی در توصیههای عبدالله گل به احمدینژاد به خوبی منعکس است. عبدالله گل در یک توصیه محرمانه (به نقل از حریت) از احمدینژاد خواست تا ایران بسته پیشنهادی اروپا را بپذیرد. او گفت :”ما از بسته پیشنهادی اخیر پنج عضو شورای امنیت و آلمان استقبال و حمایت میکنیم. ما این بسته را به عنوان پنجرهای رو به اقبال میبینیم. شما باید بسته را قبول کنید و بر توسعه اقتصادی کشور خودتان تمرکز کنید.” و این که :”گردش این شایعه که آمریکا قصد عملیات نظامی علیه ایران را دارد زیبنده نیست”. گل پیشنهاد کرد که به جای تعلیق از واژه دیگری استفاده شود.
در واقع رئیس جمهور ترکیه به زبان دیپلماسی به آقای احمدینژاد میگوید، در شرایط کنونی و مناسبات نهچندان دوستانهای که میان ایران با کشورهای غربی، آمریکا، اروپا، سازمانملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ترکیه نمیتواند با نزدیکی به ایران منافع کلان ملی خود، از جمله مهمترین آن،پذیرش در اتحادیه اروپا را به مخاطره بیاندازد.
علاوه براین، یکی از علل غیررسمی بودن سفر آقای احمدی نژاد به ترکیه و در نتیجه سفر به استانبول به جای آنکارا، امتناع مشخص آقای احمدینژاد از حضور برسر مزار مصطفی کمال بودهاست. این مسئله حتی از نگاه خبرنگاران نیز پنهان نماند و آقای احمدینژاد مورد سوال قرار گرفت.
اگرچه حزب عدالت و توسعه، اخیراً از یک چالش بسیار مهم و سرنوشت ساز در مصاف با کمالیستهای افراطی پیروز بیرون آمده است، اما نمیخواست، با قبول دعوت رسمی از آقای احمدینژاد و امتناع ایشان از حضور برسرمزار بنیانگذار ترکیه جدید و امضای توافقنامههای اقتصادی بسیارمهم با ایران، نفت به آتش مخالفین افراطی خود بریزد و بهانههای جدیدی به دست آنها بدهد.
حزب اسلامگرای عدالت و توسعه، به شدت به حفظ منافع ملی ترکیه و توسعه پایدار متعهد است. خط مشی و استراتژی کلی حزب عدالت و توسعه، جذب افکار عمومی مردم و حمایت آنان از طریقه ارائه خدمات است،نه اصرار بر تبلیغ یا تظاهر به دین. این نگاه به شدت واقعبینانه و واقعگرایانه حزب عدالت و توسعه نه تنها اسلامگرایان، بلکه بسیاری از نیروهای بینابینی را به حمایت از خود و دولت رجب طیب اردوغان واداشته است.
چگونه میتوان پذیرفت که رئیسجمهوری ایران، تحلیلگران و تصمیم گیران سیاست خارجی ایران، بدون در نظر گرفتن چنین مسایلی، و بدون پیشبینیهای لازم و اقدامات ضروری اولیه، به این سفر پر هزینه ولی بدون دستاوردهای قابل توجه برای ایران دست زدند.