فهرست مطالب
یادی از ۱۷ آبان
اخبار
۲۲ روز جنگ در خاورمیانه
کمک ایران به اسرائیل
پیام قائد بزرگ اسلام حضرت آیتالله العظمی خمینی
مبارزات کارگری
فرار از زندان
روی ما به زمین نشستند تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند… شهادت دعوتی است به همه عصرها، و به همه نسلها که: میتوانی “بمیران” و اگر نمیتوانی “بمیر”… ملت ما، تاریخ فردای ما، کالبد زمان ما به تو و خون تو محتاج است.
دکتر علی شریعتی
یادی از ۱۷ آبان
پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲، که بدنبال آن استبداد و ارتجاع داخلی به کمک و رهبری امپریالیسم جهانی بار دیگر بر سرنوشت ملت ما مسلط گشتند، کودتاچیان، دکتر محمد مصدق، نخستوزیر ملی و قانونی وقت را دستگیر و بعد از چند هفته تدارکات، محاکمه او را در دادگاه نظامی سلطنتآباد در هفدهم آبانماه همان سال آغاز نمودند. محاکمه دکتر مصدق امری مورد دلخواه رژیم کودتا نبود. چه قرار آنها سراین بود، که در جریان اجرای طرح کودتای نظامی و بمباران منزل دکتر مصدق، او را از بین ببرند. (نظیر سرنوشت دکتر آلنده، در شیلی) اما هشیاری و واقعبینی سیاسی مصدق آنها را در بنبستی قرار داد که منجر به محاکمه و محکومیت او و رسوائی هرچه بیشتر رژیم گردید.
محاکمه دکتر مصدق چه به لحاظ قانونی و قضائی و چه به لحاظ شناخت مشخصات نهضت ضداستعماری و ضداستبدادی خلق ما از بزرگترین وقایع تاریخی مبارزات ملت ما محسوب میگردد و بررسی آن، هم مفید است و هم ضروری. محاکمه مصدق تنها محاکمه یک نخستوزیر اسیر در بند نظامیان کودتاچی نبود، بلکه این مصدق بود که بعنوان رهبر نهضت ملی ایران رژیم کودتا را به محاکمه و سپس او را به رسوائی کشانید.
در بررسی تاریخ مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری خلق ایران، ما با سه دوره متمایز ولی وابسته به هم روبرو هستیم. دوران اول از بدو آغاز جنبش بیداری ایرانیان (تحریم امتیاز توتون و تنباکو) است که به انقلاب مشروطیت و استقرار حکومت مشروطه منجر گردید. این دوره با کودتای نظامی رضاخان میرپنج سوادکوهی (پدر شاه فعلی) در سال ۱۲۹۹ که طراح آن امپریالیسم انگلیس بود، متوقف گردید. (البته این بدان معنی نیست که سلطنت احمدشاه مورد قبول است.) دوره ۲۰ ساله استبداد سیاه رضاخان، که شدیدترین ضربات و لطمات را به نهضت آزادیبخش خلق ما وارد ساخت، با حمله متفقین به ایران و فرار رضاشاه از ایران خاتمه یافت. و دوران دوم مبارزات ملی آغاز گردید. در این دوران است که ملت ما به رهبری خردمندانه دکتر مصدق، بار دیگر سنن انقلاب مشروطه را زنده میسازد و بدنبال دورانی طولانی از مبارزات ضداستعماری، بالاخره در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ با ملی کردن صنایع نفت، به سلطه غارتگرانه امپریالیسم انگلیس بر سرنوشت کشور ما خاتمه میدهد. در همین دوران است که مصدق با نهضت ملی ایران و ملیشدن صنایع نفت و اخراج انگلیسها از ایران، الهامبخش میلیونها انسان استعمارزده در شرق و غرب عالم میگردد و موجی از انقلابات اجتماعی را در میان این ملتها بوجود میآورد، بحدی که در گذشته، درجریان ملیشدن کانال سوئز و یا در جریان انقلاب کوبا و ملی کردن مزارع شکر، تأثیر مصدق محسوس بوده است و هم امروز هم بعد از بیست سال ما شاهد آن هستیم که نیکسون معاون آیزنهاور در آنروز، و پرزیدنت آمریکا درامروز، در برابر ملی شدن صنایع نفت لیبی، قذافی را به سرنوشت مصدق تهدید میکند.
بدنبال ملی شدن نفت و در ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰ برای اولین بار حکومت ملی و دمکراتیک به نخستوزیری دکتر مصدق برقرار میگردد. دکتر مصدق طی ۲۸ ماه حکومت خود (از ۸ اردیبهشت ۳۰ تا ۲۸ مرداد ۳۲) آنچنان تغییر و تحولی در بنیان جنبش ملی ما بوجود آورد که کودتای ۲۸ مرداد، هنوز بعد از بیست سال که از آن میگذرد، نتوانسته است که علیرغم سبعیت و درندگیاش، جنبش را درهمبکوید. بلکه برعکس میبینیم که دوران سوم مبارزات ملی که از بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز گردیده است، روزبروز وسیعتر، عمیقتر و شکوفاتر میگردد. و این درست برخلاف هدفهای کودتای ۲۸ مرداد بود، و هست و درست برخلاف نتایج کودتای ۹۹ میباشد. بعد از کودتای ۱۲۹۹، دوران اول جنبش ملی ما متوقف شد و لطمات بنیادی فراوان دید. اما جنبش و نهضت ملی ما پس از کودتای ۲۸ مرداد، اگر چه سنگرهائی را از دست داد اما متوقف نگردید. اساس و بنیاد آن قویتر شد. بطوری که امروز پس از ۲۰ سال، نسلی که در همین دوره به دنیا آمده است، نسل مهدی رضائی، گل سرخ انقلاب ایران، سلاح به دست گرفته است و نهضت آزادیبخش خلق ما را به مرحله پرخیر و برکت جهاد مسلحانه ارتقاء داده است. حرکت جهاد مسلحانه به یکباره آن سنن انقلابی را که در متن فرهنگ خاص توده ملت ما بطور عمیقی ریشهدار میباشد زنده ساخته است و در نتیجه مبارزه و حرکت را از محدوده روشنفکران شهری دانشگاهی و بازاری، به عمیق تودهها گسترش داده است. و اینها همه پیروزیهائی است در خدمت نهضت رهائیبخش خلق ما. اینکه دوران سوم جنبش ملی ایران بعد از کودتای ۲۸ مرداد ماه برخلاف کودتای ۱۲۹۹ متوقف نگردید، نه برای آنست که رضاخان دیکتاتوری بود جلادتر از پسرش، و امپریالیسم انگلیس وحشیتر از امپریالیسم آمریکا، نه. چه جنایاتی که امپریالیسم آمریکا در سرتاسر دنیا مرتکب شده است و میشود، به مراتب خشنتر و کشندهتر و با ابعاد و مقیاسهائی بزرگتر از امپریالیسم انگلیس است. و کشتارها و اعدامها و جنایات رژیم کودتائی ۲۸ مرداد وسیعتر و سبعانهتر است از رژیم رضاخان قزاق. آنچه که باعث شده مبارزات ضداستعماری و ضداستبدادی ملت ما، بعد از ۲۸ مرداد به تکامل انقلابی خود ادامه دهد، علاوه بر تغییر و تفاوت در اوضاع و احوال شرایط محلی (ایران و خاورمیانه) و شرایط جهانی (رشد جنبشهای آزادیبخش و روابط امپریالیسم جهانی) به وجود رهبری دکتر مصدق از یک طرف و تشکیل نهضت مقاومت ملی از طرف دیگر مربوط میگردد. در این رابطه است که میبینیم رژیم کودتا با چه وحشتی از مصدق، خواه وقتی که زنده بود و خواه امروز که به رحمت حق پیوسته است، نام میبرد. و هر زمان که امکانی بیابد از حمله و تهمت و افترا به مصدق خودداری نمیکند. بررسی نقش مصدق در مبارزات ملی بطور عام و محاکمه نظامیاش بطور خاص به ما میآموزد که دشمن وقتی با بنبست روبرو میگردد که با انسانهائی هدفدار و مؤمن به آرمانهایشان روبرو گردد، وقتی انسانی هدف داشته باشد و بخاطر پیروزی آرمانها و هدفهایش زندگی کند قادر است حتی حرکات دشمن را به حرکتی علیه خود او تبدیل سازد. وقتی رژیم کودتا نتوانست برنامه خود را درباره مصدق، ضمن زدوخوردهای روز ۲۸ مرداد و حمله و غارت منزل او اجرا کند، زنده ماندن مصدق دستگیری او و محاکمه نظامیاش هر کدام وبال گردن رژیم کودتا گردید و هر قدمی، در هر جهتی، برداشت به رسوائی هرچه بیشتر رژیم منجر گردید.
رژیم کودتا از یک طرف نمیتوانست مصدق را که زنده مانده بود آزاد بگذارد. چه او نخستوزیر قانونی کشور بود. چارهای نداشت که او را به جرم عدمقبول فرمان غیرقانونی شاه دائر به عزل او، به محاکمه بکشاند تا با محکومیت او، به رژیم کودتا قیافه قانونی ببخشد.
در روز ۱۷ آبان که آغاز محاکمه دکتر مصدق بود، مردم ایران در تهران و شهرستانها، تحت رهبری نهضت مقاومت ملی به تظاهرات و نمایشات وسیعی دست زدند. دانشگاه تهران، بازار، دبیرستانها، کارخانجات تعطیل گردید و ملت یکپارچه به پشتیبانی از رهبر اسیر در بند دشمن برخاست.
این تظاهرات که در روز ۲۱ آبان به اوج وسعت خود رسید، چه از نظر وسعت و چه از نظر شدت بیسابقه بود. رژیم کودتا که از قیام سی تیر ۱۳۳۰ خاطره خوشی نداشت و از گسترش حرکت ملت سخت وحشتناک بود، تدارکات وسیعی را علیه مردم فراهم نمود. در همین ایام بود که سقف بازار را بر روی بازاریان خراب کردند. سران بازار و بسیاری از فعالین نهضت را از سرکار، کلاس درس و یا منازل خود ربودند و به نقاط دوردست تبعید ساختند. دانشگاه عملاً به یک پادگان نظامی تبدیل گردید. کتابخانهها، کلاسهای درس، همهجا تحت اشغال نظامیان قرار گرفت. انتشار اعلامیه افسران وابسته به گارد نهضت ملی وفادار به مصدق، و اعلام اینکه در درگیریهای مسلحانه میان خلق و نیروهای مسلح نظامی، این افسران به ملت خیانت نخواهند کرد، موجب وحشت شدید رژیم گردید. بطوری که باتانقلیج، رئیس ستاد ارتش وقت، در اجتماع افسران و درجهداران ارتش در باشگاه افسران، غیرمستقیم آنها را مورد تهدید قرار داد و اعلام کرد که رژیم کودتا با همکاری و پشتیبانی آمریکا، آماده است که ۲۴ میلیون را بکشد تا بر یک میلیون حکومت کند. در روز ۲۱ آبان شهر تهران به اردوگاه نظامی بزرگی تبدیل گردید. نیروهی مسلح ارتش تانکها و زرهپوشها، کلیه چهارراهها و خیابانهای اصلی شهر را کنترل میکردند اما علیرغم همه این تدارکات ملت مصمم بود. در این روز هزاران هزار مردم تهران یکپارچه به خیابانها ریخته و یکصدا فریاد میزدند «ای شاه گر شوی کور و ز خشم خود کنی دق ـ خواهند ملت ما آزادی مصدق».
از صبح روز ۲۱ آبان، نیروهای ارتشی هرکس را در هرجا که یافتند گرفتند. نیروهای پلیس دستگیرشدگان را با کمک چاقوکشان حرفهای در کوچه و خیابانها به شدت میزدند و به پادگانهای نظامی میفرستادند.
اما مردم بیترس و واهمه به نمایشات اعتراضآمیز خود ادامه میدادند. تعداد دستگیرشدگان بحدی بود که در زندانهای تهران دیگر جائی برای قبول زندانی جدید نماند بطوری که پادگانهای اطراف تهران ــ نظیر پادگان جی ــ به اردوگاه اسرا تبدیل شده بود. اما هنوز تظاهرات ادامه داشت. روز بعد هزاران نفر از دستگیرشدگان را با قطارهای فوقالعاده به خرمشهر گسیل داشتند تا از آنجا با کشتی به جزیره خارک برسانند. دو روز بعد دولت کودتا مجبور شد چندین هزار نفر از دستگیرشدگان را در خیابانهای خرمشهر رها سازد و از آنجا که این افراد در هنگام دستگیری و بازرسی بدنی، کلیه نقدینه خود را از دست داده بودند، نه برای بازگشت به شهر و خانههای خود پول داشتند و نه برای غذاخوردن. همدردی و کمکهای بیشائبه مردم خرمشهر در آنروزها درک همگانی مردم را از جنبش منعکس میسازد.
محاکمه مصدق در دادگاه نظامی سلطنتآباد نتوانست نظراتی را که رژیم کودتا داشت تأمین نماید. مصدق دادگاه را به صحنه محاکمه شاه و رژیم کودتا تبدیل کرد. مصدق این شیر در زنجیر، از روی نیمکتهای دادگاه لشگردوزرهی و سلطنتآباد، از روی ماهیت رژیم کودتا و شرکت مستقیم سیای آمریکا در کودتا پرده برداشت. با ارائه اسناد و شواهد انکارناپذیر نشان داد که چگونه سفارت آمریکا در ایران با همکاری خواهر شاه ــ اشرف ــ و مستشاران آمریکائی ــ ژنرال شوارتسکف ــ کودتا را تدارک دیده بودند. مصدق همچنین در دادگاه نشان داد که شاه طبق قانون اساسی ایران حق عزل و نصب وزرا و نخستوزیران را ندارد. علاوه بر این مصدق در طی دفاعیات خود علت اصلی کودتا را که تسلیمنشدن او در برابر خواستهای نامشروع آمریکا و انگلیس در استمرار غارت منابع ملی ما بود، مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در همین دادگاه بود که مصدق اعلام کرد که: «تنها گناه من و گناه بزرگ و بزرگترین من اینست که صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیمترین امپراطوریهای جهان را در این مملکت برچیدهام» و سپس در آخرین کلام خود با ملت ایران خداحافظی کرده و وصیت میکند:
«دیگر جز در این لحظه نمیتوانم با هموطنان عزیز صحبت کنم بدینوسیله از مردم رشید و عزیز ایران، مرد و زن تودیع میکنم و تأکید مینمایم که در راه پرافتخاری که قدم برداشتهاند از هیچ حادثهای نهراسند.»
نهضت مقاومت ملی ایران که رهبری مبارزات ملی را در آن زمان (از کودتای ۲۸ مرداد تا سال ۱۳۳۸ و تشکیل علنی جبهه ملی دوم) برعهده داشت، اخبار دادگاه سلطنتآباد را در روزنامه «راه مصدق» ارگان کمیته مرکزی منتشر میساخت. و سپس کلیه مدافعات او را در دادگاه بدوی و سپس در دادگاه تجدیدنظر چاپ و منتشر ساخت. دکتر مصدق در دادگاه نظامی سلطنتآباد به سه سال زندان محکوم شد اما حتی بعد از ختم دوران محکومیتش او را آزاد نگذاشتند و به احمدآباد منتقل و تا پایان عمر تحتنظر بود. و اجازه خروج از احمدآباد را نداشت.
ننگ و نفرت بر کودتاچیان عامل سرسپرده بیگانگان.
درود و افتخار به مصدق بزرگ.
راه مصدق، راه نجات تودههای زحمتکش و استعمارزده است. نهضت مصدق، نهضت آزادیبخش خلق تا پیروزی نهائی و طرد کامل استعمار خارجی و استبداد داخلی ادامه خواهد داشت.
اخبار
سالگرد شهادت مجاهد مهدی رضائی
شب جمعه ۱۵/۶/۵۲ به مناسبت سالگرد شهادت مجاهد مهدی رضائی، گل سرخ انقلاب ایران، هزاران نسخه از مدافعات او توزیع میگردد. در شمیران همین شب، در مسیر شیریلا تا قله توچال، دفاعیات او را در فواصل مشخص روی سنگها گذاشته بودند. رحمت خدا بر او باد.
٭ انفجار کامیون محمولات نظامی
دولت ایران مدتهاست که انواع کمکها را برای ملامصطفی بارزانی میفرستد. البته واضح است که این کمک نه بخاطر کمک به جنبش رهائیبخش کردهاست، بلکه در جهت اجرای برنامههای امپریالیسم در منطقه میباشد. چندی قبل یک کامیون حامل تدارکات جنگی که از طرف ارتش ایران برای ملامصطفی بارزانی فرستاده شده بود، در نزدیکی خانه (مرز ایران و عراق و ترکیه) منفجر میگردد. گفته میشود که عملیات انفجاری از طرف چریکهای کرد بوده است.
٭ هواپیماهای ایران در ظفار
یکی از هواپیماهای ایرانی که در نبرد علیه انقلابیون ظفار شرکت داشته است مورد اصابت قرار گرفته و سقوط میکند.
٭ مراسم چهله مجاهد شهید رضا رضائی
به مناسبت شب چهلم شهادت مجاهد رضا رضائی، در زندان مشهد مجلس ترحیم برگزار نمودند و رئیس زندان هم مقالات را ممنوع نموده است. گفته شده است که در همین زندان زندانیان یک سروان شهربانی را در یک درگیری خفه کردهاند.
٭ انفجار در دزفول
مردم قهرمان دزفول، در نهضت رهائیبخش اخیر مقام خاصی پیدا کردهاند و شهر به ستاد آزادیخواهان تبدیل شده است. در مرداد ماه گذشته انقلابیون شهرداری شهر را منفجر ساختند. این انفجار تلفات جانی نداشته است.
٭ دزدی مأمورین امنیتی
اخیراً رژیم برای دستگیری افراد مظنون، مأمورین خود را به منازل آنها میفرستد. این مأمورین در منازل بست مینشینند تا هر موقع که طرف بیخبر وارد شد او را دستگیر نمایند. البته صاحبخانه را هم مجبور میکنند که برایشان غذا تهیه کند. در یکی از این بستنشستنها، پس از آنکه مأمورین رفع زحمت میکنند، صاحبخانه متوجه میشود که مقداری از طلا و جواهرات او ربوده شده است.
٭ برکناری رئیس شهربانی در آبادان
بدنبال درگیری مسلحانه در آبادان و شهادت فدائی ایرج سپهری و فرار یکی دیگر از انقلابیون، رئیس شهربانی را در آبادان برکنار میکنند و این نشان میدهد که دشمن تا چه حد از این درگیری ضربه خورده است. توسعه عملیات جهاد مسلحانه، بهر صورتی ارکان دشمن را به لرزه درمیآورد و تناقضات صفوف دشمن را بیشتر میکند. برکناری رئیس شهربانی ساری، برکناری رئیس شهربانی آبادان، اینها نهتنها ضعف دشمن را میرساند، بلکه ضربات سختی بر روحیه نفرات او وارد میسازد.
٭ مصادره اموال بانک
بانک اعتبارات تعاونی در خیابان ظفر ــ داودیه ــ مورد حمله انقلابیون قرار میگیرد (۴ مرداد ماه ۵۲) و گویا تحصیلدار بعلت مقاومت در برابر انقلابیون کشته میشود.
٭ مصاحبه تلویزیونی شرط آزادی
خانم دکتر مستوره احمدزاده خواهر احمدزادههای شهید و دختر طاهر آقای احمدزاده که محکوم به ده سال زندان است، در زندان اوین تحت شکنجه است. مأمورین زندان به خانواده او گفتهاند که شرط خلاصی او از زندان و شکنجه، قبول مصاحبه تلویزیونی است.
٭ بعد از شکست «روز سپاس»
بعد از شکست مفتضحانه مراسم «روز سپاس» دولتیها کمیتهای بنام «کمیته تحقیق» تشکیل داده و مأمور رسیدگی کردهاند تا ببینند مقصر اصلی کیست. البته این بعد از توبیخ سپهبد صدری رئیس شهربانی کشور و برکناری او از مقامش بود. کمیته مزبور بعد از مدتی بررسی! کشف میکند که در جریان استقبال، توطئهای علیه شاه در کار بوده است و سرلشکر ضرغام را که بیمار و در بستر مرگ بوده است، مسئول و مقصر تشخیص میدهند! عجیب است که سرلشکر ضرغام بعد از چند روز بطور ناگهانی سکته میکند و لابد پرونده هم بسته میشود.
٭ تلگراف مجاهدین خلق به یاسرعرفات
متن تلگراف زیر که از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران در تأیید و همبستگی با خلق مبارز عرب در خلال اولین روزهای نبرد اخیر به یاسرعرفات فرمانده کل نیروهای انقلاب فلسطین ارسال شده است، در روز ۲۱ اکتبر از طرف «وفا» (سازمان خبرگزاری فلسطین) منتشر گردیده است:
برادر یاسرعرفات، فرمانده کل نیروهای انقلاب فلسطین بنام خلق مبارز ایران و بنام پیشگامان انقلابی مسلح آن که علیه رژیم تروریستی شاه دستنشانده و همپیمان صهیونیسم و امپریالیسم مقاومت و پیکار میکنند و با ایمان کاملی که به پیروزی قطعی همه خلقهای پیکارگر داریم، پشتیبانی کامل خود را از مبارزه عادلانه خلق عرب که به منظور بازگرداندن حق از دست رفته جریان دارد، اعلام میداریم و معتقدیم که پیروزی شما پیروزی ماست.
علیرغم رژیم تروریستی حاکم که تودههای ما را در زندانی بزرگ نگه داشته و آنان را از هرگونه شرکت فعالانه در مبارزه خلق برادر عرب مانع میشود، خلق ایران از مبارزه شما تأیید و پشتیبانی مینماید.
برادران ایرانی شما از صمیم قلب آماده و آرزومند شرکت در مبارزه همدوش شما هستند و بدونشک روزی که خلق ما زندان بزرگ خویش را درهم بکوبد و با کلیه امکانات خود درکنار شما بایستد فراخواهد رسید همانطور که امروز آنرا در دل آرزو میکند.
ما به پیروزیهای عظیمی که خلق عرب بخصوص در فلسطین، مصر و سوریه بدست آورده است افتخار میکنیم و برتری از آن انقلاب فلسطین است که علیرغم توطئههای فراوان هرگز شعلهاش خاموش نشد و به مثابه قلب پرطپش خلقهای پیکارجو و چراغ راه آنها در راه آزادی و شرف باقی مانده و خواهد ماند.
سازمان مجاهدین خلق ایران
٭ بازداشت
برادرزاده مرحوم جلال آلاحمد، که بیش از ۱۴ سال ندارد بدلیل نگهداری و مطالعه کتب و نوشتجات عمویش و بجرم اینکه «وی از سنش بیشتر میداند» بازداشت شده است.
۲۲ روز جنگ در خاورمیانه
دنباله گزارش روزبروز جنگ در خاورمیانه
روز پانزدهم: مصر بار دیگر حملات خود را در صحرای سینا از سرگرفت. اسرائیل اعلام کرد که یک دسته از نیروهایش از کانال گذشته و هماکنون مشغول جنگ با مصریها هستند و مصر هم اعلام داشت که این نیرو که با پشتیبانی کامل نیروی هوائی همراه بود به کلی نابود شد. طی این عملیات ۲۱ تانک اسرائیلی تحت محاصره مصریها قرار گرفت و جملگی را منفجر نمودند. همچنین ۳۴ جنگنده اسرائیلی را سرنگون نمودند که فقط دو خلبان توانستند با چتر نجات خود را به بیرون پرتاب کنند که هر دو دستگیر شدند. در جبهه دمشق نیز اعلام شد که سوریها ۸۰ تانک اسرائیلی را منهدم نمودند. سوریه امروز یک هواپیمای بدون خلبان و سرنشین تحقیقاتی آمریکا را نیز سرنگون کرد.
روز دوازدهم: وزارت دفاع آمریکا گفت شوروی ناوگان خود را (حدود ۷۰ کشتی) به آبهای مدیترانه جهت تقویت فرستاد. امروز نیروی ضربتی اسرائیلیها از آبهای کانال گذشته و مواضع موشکی و چند قایق جنگی مصری را مورد حمله قرار دادند. ولی این گروه با حملات پیدرپی مصریها نابود شدند و یک خودروی زنجیری بزرگ را منهدم کردند.
دکتر جلال حسکی رئیس بیمارستان مرکزی دمشق گفت طی ۴ روز اخیر ۱۷۲ نفر زخمی وارد شده که ۳۸ نفر آنان مردهاند و بقیه همچنان تحت درمان هستند. وی اضافه کرد که اینها تماماً غیرنظامی هستند و دارای زخمهائی میباشند که اصلاً معمولی نیست و این نشان میدهد که اسرائیل از بمبهای غیر از ناپالم هم استفاده میکند که درمان آنها خیلی مشکل است.
امروز نیکسون با چهار وزیر خارجه عربی (الجزایر، کویت، مغرب و عربستان سعودی گفتگو کرد. عمر سقاف وزیر خارجه سعودی گفت «مردی که توانسته است مسئله ویتنام را حل کند میتواند مسائل منطقه ما را نیز حل کند. لابد کیسینجر و جوزف سیسکو که در جلسه بودند از خنده رودهبر شدند!
روز سیزدهم: امروز نیز نبرد همچنان در صحرای سینا و ارتفاعات جولان ادامه دارد. اسرائیل گفت که ۱۱۰ تانک و چند فروند هواپیمای مصری را منهدم کرده است. اسرائیل نیروهای ضربتی خود را در غرب کانال تقویت کرد. امروز فاش شد که الکسی کاسیگین نخستوزیر شوروی به قاهره سفر کرده است مصر دوازده جنگنده اسرائیلی را سرنگون و چهار ناو جنگی را غرق کرد و موشهدایان به نیروهای ضربتی فرمان داد تا پایگاههای موشکی مصر را که عامل خطرناکی هستند مورد حمله قرار دهند. خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت که امروز سوریها ۳۰ کیلومتر در جبهه جولان پیشروی کردهاند. سوریها همچنین ۲۱ تانک را منهدم کرده سکوی پرتاب موشک اسرائیل را منفجر و فرمانده آنرا کشتهاند.
کابل دریائی لبنان در چهار نقطه توسط اسرائیلیها منفجر شد. گفته میشود که ارتباط تلفنی سوریه توسط این کابل بود. کره شمالی که اعلام همکاری اقتصادیـ نظامی کرده بود، با ارسال عدهای خلبان میگ ۲۱ به مصر رسماً وارد نبرد شد. آمریکا تأیید کرد که روزانه ۷۰۰ الی ۸۰۰ تن کمک نظامی به اسرائیل میفرستد.
روز چهاردهم: لیبی با فرمان قذافی صدور نفت خود را به آمریکا قطع کرد. در حمله تانکها و زرهپوشهای سوری ۵۲ تانک و ۱۷ زرهپوش اسرائیل منفجر شده سوریها همچنین ۹ واحد زنجیری را به غنیمت گرفتند.
دولتهای تانزانیا و گینه روابط خود را با اسرائیل قطع کردند. کویت صدور نفت خود را ۱۰ درصد کاهش داد و ملک فیصل گفت اگر آمریکا کمک خود را به اسرائیل قطع نکند او نیز صدور نفت را یکباره قطع خواهد کرد. روزنامه المحرر مینویسد که ویتنام شمالیها روش استفاده از موشکهای ضدهوائی را به خلبانان سوری میآموزند. نیروی مقاومت فلسطین امان اسرائیل را در داخل خاک فلسطین اشغالی بریدهاند. حرکت تانکهائی که از تلآویو به طرف جبهه سینا وجولان میروند سخت با اشکال برخوردهاند. کلیه جادهها توسط فدائیان ویرانشده و تازه همین جادهها نیز هر آن امکان دارد بعلت مینگزاری تانکها را قطعهقطعه کند. امروز فدائیان در جلیلالغربی به یک خودروی زنجیری حمله کرده و آنرا منفجر کردند و در تل قاضی به یک کاروان تدارکاتی حمله کرده عده زیادی را کشته و مقدار قابل ملاحظهای اسلحه و مهمات به غنیمت بردهاند. در این درگیری چهار فدائی شهید شدهاند. در جاده بانیاس ـ القنیطره به یک کاروان تدارکاتی دیگر حمله کرده و پنج کامیون را منفجر و یک جیپ را آتش میزنند. سه نفر از فدائیان در این درگیری شهید میشوند. فدائیان همچنین چندین انفجار ماشین در تلآویو، حیفا و بیتالمقدس داشتهاند. پنتاگون اعتراف به وجود خلبانان آمریکائی در اسرائیل کرد. یکی از خلبانان آمریکائی دستگیرشده در یک مصاحبه گفت که اسرائیل اخیراً ۲۵ فانتوم از آمریکا دریافت داشته است.
روز پانزدهم: جنگ تانکها و خودروهای زنجیری در جبهه مرکزی صحرای سینا همه را به وحشت انداخته است. این نقطه از نظر استراتژیکی بسیار حائز اهمیت است. اسرائیل خسارتهای مصر را ۱۳ جنگنده اعلام نمود، اعلام کرد که ۱۴۱ تانک و ۱۵ جنگنده اسرائیلی را منهدم کرده است. نیروهای ضربتی اسرائیل با استفاده از افسران و سربازانی که زبان عربی بلد بوده و با استفاده از تانکها و لباسهائی که در جنگ ژوئن ۶۷ به غنیمت گرفته بودند براحتی از کانال گذشته و وارد خاک مصر شدند. این گروه امروز بشدت توسط جنگندههای مصری بمباران شد. ۵۰ تن از مردانه غورباغهای اسرائیلی که میخواستند خود را به آن طرف کانال برسانند، توسط گشتیهای مصری به مسلسل بسته شده و تماما کشته شدند. در جبهه جولان بیست فروند تانک سالم بدست عراقیها افتاد و بیش از یکصد نفر را اسیر کردند عراقیها با استفاده از همین ۲۰ تانک توانستند با یک حیله جنگی خسارت زیادی به اسرائیلیها وارد سازند. این تانکها از نوع سنتوریون بودند. جنگندههای سوری یک پالایشگاه نفت را در سواحل حیفا بمباران کردند. سخنگوی نظامی سوریه گفت این به انتقام بمباران پالایشگاههای طرطوس و لاذقیه است. عربستان سعودی و الجزایر نفت خود را به آمریکا قطع کردند. کویت گفت بزودی نفت خود را به آمریکا قطع کرده و کلیه ارزهای خود را از بانکهای آمریکا بیرون خواهد کشید. بحرین گفت هفته آینده کلیه امتیازاتی را که جهت ساختن پایگاه به آمریکا داده است لغو خواهد کرد.
امروز فدائیان ۱۹ فقره عملیات خرابکاری داشتند. چندین انفجار پیاپی در فرودگاه نظامی عکا، انفجار محل نگهداری سلاحهای هوائی در تلآویو، انفجار کامیون ارتشی در غزه و … از این جملهاند. شاه ایران گفت ما نفت خود را بروی آمریکا قطع نخواهیم کرد.
اسرائیل اعلام داشت که هفت تیپ زرهی مرکب از ۱۲ هزار سرباز در صحرای سینا مستقر نموده است. مصریها میگویند با ورود اسلحه از آمریکا به اسرائیل، دشمن جان تازهای گرفته است. اسرائیل تنها در جبهه سینا (تا روز پانزدهم) ۲۹۵ تانک و ۸۳ واحد زنجیری خود را از دست داده بود.
امروز اطلاع حاصل شد که کویت و بحرین و قطر نیز نفت خود را به آمریکا قطع کردند.
روز شانزدهم: دولت دبی نیز صدور نفت خود را به آمریکا قطع کرد. به این ترتیب تاکنون ۹ کشور عراق، لیبی، عربستان سعودی، قطر، الجزایر، کویت، ابوظبی، دبی، نفت خود را به آمریکا قطع کردهاند. لیبی و ابوظبی صدور نفت خود را به هلند نیز بعلت پشتیبانی از اسرائیل قطع کردهاند.
وزیر خارجه آمریکا هنری کسینجر به مسکو وارد شد و مذاکرات صلح را آغاز نمود. چون احتمال دارد از طرف قدرتهای بزرگ آتش پس داده شود لذا طرفین میکوشند تا موفقیتهای بیشتری بدست آورند. بیست هلیکوپتر حامل ۶۰۰ کوماندوی اسرائیلی در جبلالشیخ فرود آمد و جنگ بشدت درگرفت. مصریها تلفات امروز اسرائیل را ۷۰ تانک، ۴۰ زرهپوش، ۱۲ هلیکوپتر و ۱۳ جنگنده اعلام داشتند. ژنرال آریل شارون معاون فرمانده کل نیروهای اسرائیلی دوباره زخمی شده است. میگویند زخم اینبار او خطرناک است.
یاسرعرفات گفت ما حداقل روزی ده عملیات چریکی در خاک اسرائیل به انجام میرسانیم. بیشتر عملیات ما درجادههای نظامی و فرودگاههای نظامی پیاده شدهاند. فدائیان در عملیات مختلف خود امروز سی کامیون و جیپ ارتشی را با بمب و نارنجک منفجر نموده و چندین خوروی زنجیری را در جادههای مینگذاریشده منهدم کردند. تلآویو گفت حملات فدائیان از جنوب لبنان شدیدتر شده است.
آفریقای مرکزی با اسرائیل قطع رابطه کرد ولی آفریقای جنوبی برای اسرائیل به جمع کردن اعانه پرداخت.
قطع صدور نفت بزودی شامل هلند و آلمان غربی نیز خواهد شد.
روز هفدهم: عراق صدور نفت خود را به هلند قطع کرد. در قطعنامهای که از طرف شورای انقلاب عراق صبح امروز صادر شد آمده است که: در آتشبس سال ۴۸، عراق دخالتی نداشته و هرگز آتشبس سال ۶۷ را نپذیرفته و هماکنون نیز طرح آتشبسی را که توسط آمریکا و شوروی ریخته شده نمیپذیرد زیرا عراق همیشه گفته با طرح آتشبسی که بعد بخواهد کشوری را به نام اسرائیل به رسمیت بشناسد مخالفت کرده و خواهد کرد. ما نه صلح میکنیم و نه تسلیم میشویم. «کارگران عرب طی اعلامیهای گفتهاند آن زمان که شکست خورده بودیم قطعنامه ۲۴۲ را نپذیرفتیم حال که پیروز شدهایم بپذیریم؟ تا زمانی که کلیه حقوق مردم فلسطین رعایت نشده و تا زمانی که یک فلسطینی نمیتواند برای خود تعیین سرنوشت کند، به جنگ ادامه خواهیم داد. امروز حملات فدائیان حاکی است که اسرائیل به طرز وحشتناکی تلفات داشته است. هلیکوپترها مرتبا برای انتقال زخمیها و کشتهشدگان در پروازند. شش هواپیمای حمل و نقل نیروبر و دو هلیکوپتر حامل سرباز اسرائیلی توسط سوریها سرنگون شدند.
صبح امروز طرح آتشبس از طرف اسرائیل و بعدازظهر توسط مصر پذیرفته شد لکن سوریه همچنان سکوت کرده است.
اعلامیه لیبی و شعبههای مختلف فلسطینیها دائر بر رد آتشبس صادر شد. قذاقی گفت «دولتهای بزرگ با هم سازش کردهاند لکن اعراب باید وظیفه خود را به جا آورند و یادآور شد که لیبی حاضر است تمام نیروی خود را تقدیم کند.
فدائیان بدون اعتنا به طرح آتشبس، بر شدت فعالیتهای خود افزودهاند. انفجار یک کامیون حامل سرباز، ساقط کردن یک جنگنده فانتوم در ارتفاعات شعبا، حمله به یک کاروان تدارکاتی بزرگ از عملیات امروز فدائیان بوده. در حمله به کاروان تدارکاتی بیشتر افراد را کشته و یا زخمی کردهاند و مقدار زیادی اسلحه و مهمات به غنیمت گرفتهاند و بقیه را که نمیتوانستند با خود حمل کنند منفجر کردهاند.
الجزایر نسبت به اعلام آتشبس سکوت اختیار کرده است. در این روزها رادیو ایران داد میزند که «چرا اعراب جنگ میکنند، صلح بهتر است. جواب بیست هزار کشته را که ۱۶۰۰۰ آن عرب و فقط ۴۰۰۰ نفر اسرائیلی است و دو هزار تانک اعراب در مقابل ۸۰۰ تانک اسرائیل و ۴۸۰ هواپیما در مقابل تنها ۱۲۵ هواپیمای اسرائیلی را چه کسی خواهد داد؟ «ملاحظه میشود که آتش شاه از اسرائیل هم تندتر است. اسرائیل خودش تا ۲۰۰ هواپیمای سقوطشده را قبول دارد ولی شاه میگوید ۱۲۵. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
شاه اولین کسی بود که گفت قطعنامه سازمان ملل باید به مرحله اجرا درآید. اما همین شخص شاه اجازه تعلیم دادن خلبانان اسرائیلی را در فرودگاه جنوب (پایگاه وحدتی دزفول) داده و با ارسال نفت به اسرائیل عملا دشمنی خود را با مبارزات مردم فلسطین ابراز میدارد.
اسرائیل گفت که سرزمینهای شرم الشیخ و ارتفاعات جولان و بیتالمقدس را هرگز پس نخواهد داد. در جلسه اطاق بازرگانی که با شرکت کلیه کشورهای عربی در بیروت تشکیل شده بود راجع به قطع واردات وسائل الکتریکی و داروئی و همچنین قطع پرواز هواپیماهای کلیه کشورهائی که به نحوی از انحاء با اسرائیل همکاری دارند، به بحث و تبادلنظر پرداختند.
با پذیرفتن آتشبس مصر، در بیشتر شهرهای عربی بخصوص در لیبی تظاهرات عظیمی برپا شد. در لیبی تظاهرکنندگان با سنگ و چوب به سفارت آمریکا حمله کردند و شعار میدادند که صهیونیستها باید به اروپا برگردند و حکومت مستقل فلسطینی برقرار شود. پلیس لیبی مردم را از حمله به سفارت آمریکا بازداشت. کیسینجر در راه بازگشت به واشنگتن در تلآویو توقف کرد و سپس در لندن با هیوم گفتگو نمود.
دولت امارات خلیج صدور نفت خود را به آمریکا قطع نمود.
روز هجدهم: اردن فرودگاههای خود را به روی هواپیماهای لوفتهانزا (آلمان غربی) ک.ال.ام. (هلندی) ساینا (بلژیکی) و ارفرانس بست. اینها مسافرین و مهاجرین یهودی را حمل میکردند.
پس از یازده ساعت آتشبس جنگ شدید بین مصر و اسرائیل در دو سوی کانال سوئز درگرفت. مصر اسرائیل را متهم به نقض آتشبس میکند و اسرائیل مصر را. یک خبرنگار فرانسوی گفت اسرائیل از این ۱۱ ساعت استفاده کرده و مواضع خود را مستحکم نمود «فیدل کاسترو با ارسال یک گروه پزشکی پشتیبانی خود را از جنگ عادلانه اعراب اعلام داشت. شیخ مجیبالرحمن و ذوالفقار علی بوتو پشتیبانی مردم بنگلادش و پاکستان را از جنگ عادلانه اعراب اعلام داشتند. در اعلامیه فدائیان که در قاهره پخش شد گفته شده «صلح عادلانه و پایدار هرگز در منطقه خاورمیانه برپا نخواهد شد مگر اینکه یک دولت دموکراتیک فلسطینی ایجاد شود» در میان دول عربی تنها عراق و لیبی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را نپذیرفتند. کویت صدور نفت خود را به هلند قطع کرد. سه میلیون بشکه در روز.
اسرائیل درصدد است شهر سوئز را تصرف کند. اگر به چنین چیزی دست یابد، قسمتی از شهر اسماعیلیه را هم در دست خواهد داشت و آنگاه ارتباط لجستیکی بین قاهره و صحرای سینا قطع خواهد شد. فدائیان یک کامیون حامل بیست سرباز و کامیون دیگری را حامل مواد منفجره و مهمات منفجر کردند که در اثر انفجار عظیم کلیه سربازان اسرائیلی کشته شدند. بعضی از مواضع غرب کانال به تصرف دشمن درآمده و جنگندههای اسرائیل به شدت محاصره شدگان را بمباران میکنند.
اتیوپی با اسرائیل قطع رابطه کرد. تاکنون ۱۶ کشور آفریقائی با اسرائیل قطع رابطه کردهاند. خبر سراسر مسخره اینکه لبنان نیز آتشبس را پذیرفته!! کسی که اصلا در جنگ وارد نشده و حتی تا مدتی از عملیات فدائیان جلوگیری میکرد. اردن نیز آتشبس را پذیرفت! روزنامه المحرر مینویسد «ملکحسین آتشبس را پذیرفت ما سئوال میکنیم کدام آتشبس را؟ در کدام جبهه و در چه قسمتی؟ در دنیا یا در آخرت؟
روز نوزدهم: سوریه و عربستان با شرطه اینکه اولا اسرائیل کلیه اراضی اشغالشده در سال ۶۷ را اعاده کند، ثانیا تکلیف آوارگان را روشن نماید، آتشبس را پذیرفتند. طبق پیشنهاد اسرائیل آتشبس مجدد بین مصر و اسرائیل برقرار شد. لیکن دیری نپائید که دوباره شعلههای جنگ زبانه کشید.
بالاخره امروز آنچه نبایستی میشد شد و اسرائیل با نقض مجدد آتشبس شهر سوئز را تصرف نموده و راهآهن بین قاهره و اسماعیلیه را در اختیار گرفت. اهمیت موضوع اینست که ارتباط بیش از ۰۰۰/۲۰ نفر از ارتش مصر با مصر قطع شد و تحت محاصره دشمن قرار گرفتند. مصر به سازمان ملل شکایت کرد و خواستار شد که اسرائیل به مواضع قبل از اعلام آتشبس برگردد و سازمان ملل هم طی قطعنامهای به اسرائیل دستور داد به عقب برگردند ولی اسرائیل از این دستور فقط خندید و شهر پورتسعید را به شدت بمباران کرد و دهها کشته و زخمی برجای گذاشت.
گلدامایر میگوید ما سه روز آتشبس را زود پذیرفتیم. ناظرین سازمان ملل روانه جبهههای جنگ شدند. بعد از ظهر امروز جنگ شدیدی بین نیروهای مصر و اسرائیل درگرفت. تلفات مصر ۱۵ جنگنده و تلفات اسرائیل ۱۳ تانک و ۸ فانتوم بود. مصریها موفق شدند مقداری از متصرفات دشمن را پس بگیرند و راهآهن را آزاد سازند. لیکن در حمله مجدد اسرائیل بار دیگر نیروهای عربی را به عقب راندند. محمد انورالسادات از جبهه مقاومت ملی درخواست کرد که آماده نبرد با دشمن شوند. تاکنون یکهزار جوان کارآزموده مصری به جبهه غرب کانال اعزام شدهاند. پورتسعید ۱۵ روز متوالی است که بمباران میشود و تاکنون صدها کشته و زخمی برجا گذاشته. تنها در یک بمباران یک بیمارستان، یک کلیسا و یک بازار را ویران کردهاند که ۲۰۰ کشته و ۵۰۰ زخمی داشته است.
دولتهای قطر و دبی نیز نفت خود را به هلند قطع کردند.
اعراب تصمیم گرفتند ماهیانه ۱۰ درصد صدور نفت خود را کاهش دهند. آباایبان وزیر خارجه اسرائیل گفت برای صلح کردن حاضریم ولی اراضی اشغالی ۶۷ را پس نخواهیم داد.
روز بیستم: مصر بار دیگر اسرائیل را متهم به نقض آتشبس نمود. امروز جنگ شدیدی بین نیروهای مصر و اسرائیل درگرفت و مصریها توانستند راهآهن ارتباطی قاهره اسماعیلیه را پس بگیرند. سرهنگ قذافی رئیسجمهور لیبی شاه ایران را شدیدا مورد نکوهش قرار داد.
نیروهای مقاومت فلسطین همچنان به جنگ انقلابی خود ادامه میدهند. قطع صدور نفت به هلند، انگلستان را شدیدا ناراحت کرده است زیرا هلند مقدار زیادی نفت تصفیهشده به انگلستان صادر مینمود.
با پخش خبر احتمال ارسال سرباز از شوروی به مصر و سوریه، آمریکا به نیروهای خود در اروپای غربی و ژاپن فرمان آمادهباش داده است. این فرمان شامل بخش اتمی نیز میشود. امروز بعدازظهر اعلام شد که رابطه بین شهر سوئز و قاهره در ۱۰۲ کیلومتری قاهره قطع شد و شهر به کلی در تصرف اسرائیل درآمد. قذافی برای مذاکره با سادات و فرماندهان نظامی مصر عازم قاهره شد. مردم شهر سوئز به مقابله با دشمن پرداختند لکن با مشت و چو.ب که نمیشود به جنگ توپ و تانک رفت.
رویتر از قاهره گزارش داد یکی از جنگندههای میراژی که در صحرای سینا سرنگون شد، از نوع جدید و جزو ۵۰ هواپیمائی است که فرانسه به افریقای جنوبی فروخته است.
مجله نیوزویک درباره عبور قوای اسرائیل از کانال چنین مینویسد «در تحقیقاتی که توسط اسرائیلیان بهعمل آمد معلوم شد که در قسمت غربی کانال نیروهای مصر بسیار کم هستند و با فرستادن هزاران سرباز و سیصد تانک به یکباره و بمبارانهای شدید توانستند به آن طرف کانال راه یابند و در این قسمت مصریها را غافلگیر سازند.
عربستان سعودی صدور نفت خود را به کانادا نیز قطع کرد.
به مناسبت حوادث اخیر، در عراق و قطر فردا جشن عیدفطر برگزار نمیشود.
روز بیست و یکم: انقلابیون فلسطین یک هلیکوپتر اسرائیلی را سرنگون کردند که کلیه سرنشینانش کشته شدند. همچنین کیوسکهای صهیونیستها را در المطلله و المنصوره به موشک بستند. نیجریه روابط خود را با اسرائیل قطع نمود. تاکنون ۲۰ کشور آفریقائی روابط خود را با اسرائیل قطع کردهاند.
روزبروز بر مخالفت مردم و دولتهای لیبی و عراق و فدائیان فلسطینی علیه طرح آتشبس افزوده میشود. اسرائیل گفت مصریها یک نفتکش ما را در آبهای خلیج غرق کردند.
اختلافات داخلی در اسرائیل علنی میشود. وزیر دادگستری موشهدایان را متهم کرد که بعلت نداشتن آمادگی، اسرائیل خسارت هنگفتی را تحمل کرده، لیکن گلدامایر گفت که من به وزیر دفاع خودم اطمینان کامل دارم. وزیر دادگستری بعد از سخنان مایر استعفا داد. در اسرائیل اظهار امیدواری میشود که آنچه را که نمیتوانستند در یک جنگ درازمدت بدست آورند، در آتشبس به خوبی به دست آورند.
وضع اعراب فعلا خیلی وخیم است.
روز بیست و دوم: ۹۰۰ نفر نیروی صلح که از کشورهای اطریش، فنلاند و غیره میباشند، از قبرس وارد قاهره شدند.
دولت اتیوپی دستور خروج کلیه اعضاء سفارتخانه و کارشناسان و تکنسینهای اسرائیلی را صادر نمود. اخیراً اتیوپی با صهیونیستها قطع رابطه نموده بود.
عملیات فدائیان فلسطین همچنان ادامه دارد. لوله نفت بین ایلات و عسقلان را در منطقه ابوعبره منفجر نمودند. این منطقه تا مدت زیادی طعمه آتش بود و میسوخت. در جاده القرایی یک کامیون حامل سرباز را منفجر نمودند تأسیسات آب را در مستعمره ماعوز به طور کامل منفجر نمودند. دولت اسرائیل اجازه داد کامیونهای مواد داروئی و مواد غذائی از طرف مصر به ارتش سوم در شرق کانال سوئز ارسال شود. دولت عراق که همچنان به فرمان آتشبس حمله میکند بعد از پذیرفتن آتشبس از جانب سوریه، نیروهای خود را فراخواند.
روز بیست و سوم: نیروهای مقاومت فلسطین همچنان به جنگ آزادیبخش خود ادامه میدهند.
کمک ایران به اسرائیل
یکی از روزنامههای اسرائیلی در شماره ۱۹ سپتامبر خود گزارشی را که خبرنگارش (یعقوب رحیمنیر) تهیه کرده است منتشر ساخته و به نقلقول از منابع رسمی آمریکائی مینویسد:
«ایران خود را از لحاظ سیاسی در مبارزه با فدائیان فلسطین سهیم میداند بخصوص پس از آنکه ثابت شده است که فدائیان فلسطینی به شکل عمیقی با انقلابیون ایران و بخصوص مجاهدین خلق ایران همکاری میکنند».
و آنگاه شاه با وقاحت زیاد در سلام عیدفطر خطاب به سفرای دول باصطلاح اسلامی «شجاعت سربازان سوری و مصری و سایر کشورهای اسلامی را که به کمک آنها شتافتهاند» ستود. و درباره ضرورت وحدت اسلامی سخنپراکنی نمود. البته در میان آن سفرا کسی نبود که سئوال کند پس چرا ایران نهتنها کمک نظامی برای اعراب نفرستاد بلکه علیرغم تعارفات لفظی بیمایه و بیضرر، کمکهای نظامی خود را به اسرائیل فرستاده؟ در جریان جنگ اخیر اعراب و اسرائیل، فرودگاه مهرآباد به مدت سه روز به روی هواپیماهای مسافربری بسته شد. گفته میشود که علت آن استفاده هواپیماهای گالاکسی و هرکولس آمریکائی، برای حمل سریع سلاحهای موردنیاز اسرائیل بوده است. اگرچه منابع خبری در مورد منبع این سلاحها سخنی نگفتهاند، اما واضح است که انبارهای نظامی ایران بعد از خرید سه بلیون دلار اسلحه از آمریکا، منبع این سلاحها بوده است. این خبر نشان میدهد که چگونه ایران به انبار مهمات جنگافروزان آمریکائی و اسرائیلی در خاورمیانه تبدیل شده است. یکبار هم در گذشته، هواپیماهای جت فانتوم ایران توسط آمریکا به حکومت پوشالی ویتنام جنوبی اهدا گردید!
در جریان همین جنگ اسرائیل برخلاف انتظارش، بیش از ۳۰۰ هواپیما و خلبان را از دست داد. بدنبال کمکهای فوری آمریکا (۲/۲ بلیون دلار) برای جبران کمبود خلبان، از داوطلبان استرالیائی استفاده کرد. به موجب اطلاعات موجود فانتومهای ایران جزو کمکهای اهدائی فوری آمریکا به اسرائیل توسط خلبانان «داوطلب» استرالیائی، از تهران به تلآویو پرواز کردهاند. به موجب یک خبر، ایران در جنگ اخیر پنجاه فانتوم در اختیار اسرائیل گذاشته است در حالی که هیچ یک از کشورهای عضو پیمان نظامی «ناتو» در اروپا به جز پرتقال اجازه ندادند که هواپیماهای آمریکائی حامل سلاحهای نظامی برای اسرائیل از فرودگاه آنها استفاده و یا از فضای آنها عبور نماید.
پیام قائد بزرگ اسلام حضرت آیتالله العظمی خمینی
بسم الله الرحمن الرحیم
در این موقع که آتش جنگ بین مسلمین و کفار صهیونیست شعلهور است و ملت اسلام برای احقاق حق خود از اسرائیل غاصب جان بر کف نهاده در میدانهای نبرد فداکاری میکنند، به امر شاه، دولت ایران به مناسبت سالروز جشن دوهزار و پانصدساله در سراسر کشور جشن بپا کرده است. جشن برای شاهان خونخواری که نمونه آنان امروز مشهود است. مسلمین برای مجد و عظمت اسلام، آزادی فلسطین، در خاک و خون میغلطند، ولی شاه ایران برای رژیم مبتذل شاهنشاهی جشن و سرور بپا میکند.
همزمان با دفاع ملت بزرگ اسلام و عرب از نوامیس اسلام به امر این مرد خبیث به مدارس اسلامی دختران ایران هجوم برده، هتک محترمات را نموده، از آنان سلب آزادی کردهاند. هنگامی که دشمنان اسلام، کشورهای اسلامی را تهدید میکنند و مردانی غیور برای دفاع و احقاق حقوق خود، مردانه بپا خواستهاند، شاه ایران با صحنهسازی در سراسر ایران تظاهرات راه انداخته با امضای روحانینمایان درباری و ساخته دست سازمانهای اوقاف و امنیت به اسم علمای اسلام تلگرافات تبریک صادر مینماید.
در شرایطی که مسلمین برای آزادی فلسطین و سرزمینهای خود جانفشانی میکنند، شاه، جمعیت کثیری از علماء، فضلاء و اساتید برجسته حوزههای علمیه و بسیاری دیگر از روشنفکران ایرانی را به زندان و تبعید کشیده و تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار داده است. میتوان گفت که این صحنهسازی ها و دستگیریها برای سرگرمکردن ملت ایران به مصیبتهای خود و دور نگهداشتن اذهان از جنگ ملت اسلام با اسرائیل است. وحشت از گسترش مبارزه و ایجاد هماهنگی بین کلیه طبقات و پشتیبانی قاطبه ملت مسلمان ایران از جنگ عادلانه مردم عرب است که موجب شده شاه دست به زندان و تبعید غیرقانونی و بدون جهت علماء و روشنفکران بزند، تا مبادا اعتراض کنند که چرا رژیم ایران در این امر حیاتی که برای مسلمین پیش آمده بیتفاوت است؟؟ و یا از اسرائیل طرفداری میکند!؟. و با اینکه اکثریت قریببه اتفاق دولتهای اسلامی و بسیاری از دولتهای غیراسلامی از اعراب در حال جنگ پشتیبانی کردهاند، دولت ایران و شاه بیحیثیت، روی سرسپردگی به آمریکا و اظهار تبعیت هرچهبیشتر، بهظاهر ساکت و در واقع طرفداری از اسرائیل میکنند. این شاه ایران است که دست اسرائیل را در سراسر ایران بازگذاشته و اقتصاد ایران را به خطر انداخته است و بنا به نوشته بعضی از جرائد خارجی افسران ایرانی را برای دیدن تعلیمات به اسرائیل میفرستد. این شاه است که نفت ایران را به دشمنان اسلام و بشریت تسلیم کرده تا در جنگ با مسلمین و اعراب غیور به کار برند و با قرارداد رسوای اخیر و افزایش استخراج نفت، به مبارزه علیه کشورهای نفتخیزی که میخواهند از حربه نفت علیه آمریکا استفاده کنند، برخاسته است. و بالاخره این غارتگریها، خریدن میلیاردها دلار اسلحه و جشنهای کمرشکن و پیدرپی شاه است که موجب بالارفتن هزینه زندگی و گرانی سرسامآور اجناس گردیده، ایران را به قحطی سیاه تهدید میکند.
من بیم آن دارم که میلیاردها دلار اسلحهای را که از اربابان جهانخوار خود خریداری نموده و با خرید آن ایران را به ورشکستگی کشانده، اکنون به اسرائیل بفرستد. من خوف آن دارم که ارتش ایران را با مهماتی که به قیمت قحطی و گرسنگی و بالاخره خون مردم محروم ایران بدست آورده، مجبور کند که قلوب گرم و پراحساس مجاهدین اسلام را هدف قرار دهند.
من از این خدمتگزار بیچونوچرای آمریکا برای جهان اسلام احساس خطر میکنم. اکنون بر ملت محترم ایران است که این جبار را از این جنایات بازدارند. و بر ارتش ایران و صاحبمنصبان است که بیش از این تن به ذلت ندهند و برای استقلال وطن خود چارهجوئی کنند.
«وظیفه ملت غیور ایران است که از منافع آمریکا و اسرائیل در ایران جلوگیری کرده و آن را مورد هجوم قرار دهند، هرچند به نابودی آن بیانجامد». وظیفه علماء اعلام و مسلمین است که جرائم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند. علماء اعلام و ملت شریف ایران نباید در این امر ساکت باشند و لازم است از هر طریق ممکن شاه را وادار کنند که در صف مسلمانان قرار گیرد و از خیانت بیشتر به قرآن و پیروان آن بپرهیزد. و جنایات این عفریت خونخوار را بیش از پیش برملا سازند تا چهره باطنی او بهتر روشن گردد و اگر یهود ایران برای کمک به اسرائیل مشغول فعالیت باشند ــ چنان که هستند و بیشک از کمک شاه هم برخوردار میباشند ــ بر ملت ایران است که از آن جلوگیری کنند و برای مجاهدینی که در آتش و خون بسر میبرند صندوق اعانهای بازنمایند و از هیچ کوششی خودداری نورزند.
اینجانب کراراً خطر اسرائیل و عمال آنرا که در رأس آنها شاه ایران است، گوشزد کردهام. ملت اسلام تا این جرئومه فساد را از بن نکنند، روی خوش نمیبینند و ایران تا گرفتار این دودمان ننگین است روی آزادی نخواهد دید.
از خداوند متعال نصرت مسلمین و خذلان اسرائیل و عمال آنرا خواستارم.
۱۶ رمضان المبارک/ ۱۳۹۳ ــ روحالله الموسوی الخمینی
مبارزات کارگری
همگام و به موازات توسعه نهضت رهائیبخش خلق ما، کارگران ایران که در ردیف دهقانان ما، زحمتکشترین و محرومترین قشرهای ما را تشکیل میدهند، دست به مبارزات امیدوارکنندهای زدهاند. در چند سال اخیر، محیطهای کارگری ایران مرتب شاهد اعتصابات و تظاهرات و نمایشات مختلف و متعددی بوده است. اخبار زیر قسمتی از این مبارزات برحق کارگران ما را منعکس میسازد.
٭ کفش ملی و سر اعلیحضرت!
بعد از اعتصابات متعدد کارگری در این کارخانه، بالاخره آنرا «ملی» کردند و دولت سرپرستی آنرا بعهده گرفت و در نتیجه یک سرهنگ ارتشی را به ریاست کارخانه منصوب نمودند. بدنبال یکی از اعتصابات که بخاطر اضافه دستمزد صورت گرفته بود عدهای از کارگران دستگیر میشوند. اما کارگران ضمن درخواست آزادی برادران کارگر خود و اضافهدستمزد به اعتصاب خود ادامه میدهند. در حدود اواسط تیرماه، سرهنگ رئیس کارخانه خطاب به کارگران اظهار میدارد که «به سر شاهنشاه که از آن چیزی بزرگتر وجود ندارد، سوگند که اگر به سر کار برگردید ۱۰ درصد اضافه دستمزد برای شما خواهم گرفت» کارگران هم فردا به سر کار میروند. اما بعد از چندی که از اضافهدستمزد و وعده داده شده خبری نمیشود، کارگران مجدداً اعتصاب میکنند. در روز سوم اعتصاب سرهنگ رئیس کارخانه با چند کامیون ژاندارم و سرباز مسلح به کارخانه وارد میشود و پس از یک آرایش جنگی و استقرار مسلسلها در نقاط سوقالجیشی، شروع میکند برای کارگران سخنپراکنی کردن که «ترجیح میدادم که به سر کار نروید تا کاروانسراسنگی را در اینجا به راه بیندازم (به مسلسلهای سربازان اشاره میکند) (کاروانسرا سنگی محلی است که سال قبل طاهری دیوانه کارگران چیتسازی را به مسلسل بست .پ.م) سپس میگوید «اما چون به سر شاهنشاه قسم خوردهام اگر به سر کار بروید ده درصد اضافه مزد را خواهم گرفت». کارگران به سر کار میروند و ده درصد اضافه به آنها پرداخت میشود. در این اعتصابات کارگران آموختند که چگونه با کار دستهجمعی میتوانند دشمن را به زانو دربیاورند.
٭ تبدیل آریا و شاهین به شورلت
بدنبال توسعه و تشدید سرمایهگزاریهای خارجی در ایران در سال ۵۲ کارخانه آریا به شورلت تبدیل میگردد و اداره آن به عهده آمریکائیها واگذار میشود. اعتصابات کارگران این کارخانه، با وعده وعیدهای فراوان رژیم و مسئولین کارخانه موقتاً خاتمه میپذیرد و کارگران به امید ترمیم حقوق به سر کار میروند. اما چون خبری از انجام وعدهها نمیشود (لابد کسی در آنجا به سر شاه قسم نخورده بود تا خود را موظف به اجرای تعهد بداند!) لذا مجدداً اعتصاب آغاز میگردد و در جریان این اعتصاب بین کارگران و مسئولین آمریکائی کارخانه زدوخوردی رخ میدهد و کارگران یکی از مسئولان آمریکائی کارخانه را به شدت میزنند. رژیم که وضع را خیلی ناجور دیده بود، بدون آنکه اصراری در تعقیب ضاربین بنماید، بلافاصله با قبول ۲۵ درصد اضافه مزد برای کلیه کارگران، سروصدا را میخواباند. اما بعد از ختم اعتصاب، بهتدریج به اخراج و دستگیری کارگران میپردازد. گفته میشود که از ۷۰۰ نفر کارگر این کارخانه تابحال ۱۲۵ نفر اخراج شدهاند.
٭ شرکت گاز
کارگران شرکت گاز به شیوه تازهای اعتصاب میکنند به این ترتیب که پس از صرف نهار نیمساعت دیر سر کار میروند و روز بعد یک ساعت دیر میروند. عصر آنروز نماینده کارگران را درجلوی منزلش دستگیر کرده و او را تهدید میکنند که کارگران باید طبق مقررات سرکار خود حاضر شوند ضمناً به او وعده میدهند که به درخواست آنها رسیدگی شود. کارمندان گارد شرکت نیز به خاطر ۲۴ ساعته شده خدمت (بصورت یک روز کار، یک روز تعطیل) اعتصاب میکنند. عدهای از آنان را که در مقابل تهدیدهای مسئولین دولتی مقاومت کرده بودند به سربازی اعزام میدارند.
٭ کارخانه ارج
در نیمه دوم تیرماه، حدود ده نفر از کارگران کارخانه توسط ساواک دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفتهاند.
٭ کارخانه نساجی شاهی
در حالی که کارخانه نساجی در سال ۵۱ بیش از ۲۶ میلیون تومان سود خالص داشته است معذالک مقامات مسئول برای آنکه سود ویژهای نصیب کارگران نگردد، سود خالص را با حسابسازی و کاغذبازی فقط ۵/۱ میلیون تومان گزارش دادهاند. بدنبال این نارضایتیها، کارگران در مراسم یادبود کودتای خائنانه ۲۸ مرداد شرکت نکردند و روز ۲۹ مرداد در محل کارخانه دست به اعتصاب زدند. این اعتصاب با دخالت ارتش مسلسل بهدست پایان یافت.
٭ پالایشگاه نفت آبادان
بدنبال گرانی سرسامآور مایحتاج مردم و فشار اقتصادی شدیدی که بر کارگران وارد میآید، روزهای ۱۳ و ۱۴ شهریور، کارگران کارگاه مرکزی ــ قسمت کنترل ابزارهای دقیق ــ دست به اعتصاب میزنند. کارگران در تماس با مقامات مسئول گفتهاند که «چگونه است که از وقتی که نفت مال خود ما شده است، قیمت همه اجناس بطور عجیبی بالا رفته است؟» کارگران به رئیس پالایشگاه گفتهاند که ما به جز سیرکردن شکم خود و خانوادههامان چیز دیگری از شما نمیخواهیم.
٭ کارخانه جیپسازی ایران
این کارخانه حدود ۱۵۰۰ کارگر دارد. حدود دو ماه قبل کارگران به مدت ده روز اعتصاب کردند و کلیه عملیات تعطیل و ماشینها متوقف شدند. هرکس از جانب مقامات مسئول آمد او را هو کردند. علت اعتصاب تقسیمبندی مشاغل و طبقهبندی کارگران و کارمندان بوده است. این اعتصاب موفق میشود طبقهبندی مشاغل را لغو کند. اما بعد از آن حدود ۵۰۰ نفر از کارگرانی را که «ناراحت» به نظر میرسیدند از کار اخراج میکنند.
٭ کارخانه ریسندگی شماره ۱ و ۲ کاشان
این کارخانه به لاجوردی سرمایهدار معروف تعلق دارد. کارگران آن به علت کمبود دستمزد و بالارفتن هزینه زندگی در نیمه شهریور ماه دست به اعتصاب زدند. از نتیجه اعتصاب هنوز خبری نرسیده است.
بررسی تاکتیک دشمن در برابر اعتصابات کارگری نشان میدهد که چگونه توسعه جنبش کارگری در ایران، علیرغم خفقان فعلی موجب هراس رژیم میباشد. از آنجا که عملاً کوششهای دشمن در سرکوبی و درهمشکستن جنبش مسلحانه شکست خورده است و جنبش روبه توسعه میباشد، دشمن سخت نگران گسترش جهاد مسلحانه در میان تودههای زحمتکش خلق ما میباشد. لذا میکوشد اولا تا آنجا که مقدور است از درگیری مستقیم با کارگران پرهیز نماید. ثانیا با قبول درخواستهای آنان، بخصوص اگر با بهرهبرداری سیاسی به نفع رژیم توأم باشد (نظیر سوگند خوردن به شاه) از تشدید وخامت اوضاع جلوگیری نماید. اجازه ادامه اعتصابات کارگری نهتنها باعث توسعه جنبش کارگران میگردد بلکه خسارتهای فراوان مالی برای کارخانجات میگردد.
ثالثا، از جانبی رژیم میکوشد تا محیطهای کارگری را با اخراج کارگران «ناراحت» تصفیه نماید و این مسئله بخصوص بعد از قبول درخواستهای اضافهمزد کارگران، جنبش را در موضع ضعف قرار میدهد. به این عبارت که «درخواست اضافهمزد» یک مفهوم عام و سادهایست که برای کلیه کارگران خواه شعور سیاسی و حرفهای داشته باشند یا نه، قابل درک و فهم است. لذا تشکل آنها تحت این محرکات آسانتر است. اما قبول درخواست اعتصاب برای «بازگردانیدن کارگران اخراجی» احتیاج به درک سیاسی و احساس مشترک حرفهای عمیقتری دارد و این با رشد جنبش سیاسی در میان کارگران بطور عام و در آن کارخانه بطور خاص رابطه دارد. و تاکتیک دشمن در حال حاضر استفاده از این نقطهضعف است برای مقابله با جنبش کارگری در ایران. اما جنبش کارگری در ایران، با کل رشد مبارزات ضداستثماری و ضداستبدادی در ایران رابطه دارد. بدونشک گسترش جهاد مسلحانه تأثیرات عمیقی در طبقات زحمتکش خلق ما گذاشته است که نتایج این تأثیرات اکنون بصورت اعتصاب محدود ظاهر میشود و بزودی در اشکال مختلف دیگرش ظاهر خواهد شد.
فرار از زندان
اذا جاء نصرالله والفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا. (قرآن، سوره نصر ۱ و ۲)
هنگامی که یاری خدا و خورشید پیروزی نمایان شد، خواهی دید که خلقها چگونه دستهدسته به راه حق رو میکنند.
اطلاعیه سیاسی ـ نظامی شماره ۱۵
فرار مجاهدین از زندان ساری
هموطنان عزیز و مبارز
شامگاه روز جمعه ۱۴ اردیبهشت دو تن از انقلابیون اسیر، برادر مجاهد محمدتقی شهرام و رفیق مبارز حسین عزتی توانستند با شرکت و همکاری بیدریغ یکی از فرزندان برومند و شجاع خلق ایران ستوانیکم امیرحسین احمدیان افسر شهربانی، طبق یک نقشه دقیق و فوقالعاده جالب از تبعیدگاه و زندان مغول زندان شهرستان ساری، فرار کنند. انقلابیون مذکور در جریان هجوم وحشیانه پلیس به نیروهای مبارز و کشتار و شکنجه انقلابیون در شهریور ۵۰ همراه صدها تن دیگر به اسارت مزدوران شاه درآمدند. اما اکنون برادر مجاهد ما همراه این افسر دلیر و آزاده، پیروزمند و سالم با مقادیر معتنابهی سلاح و مهمات و مدارک اطلاعاتی از دشمن به صفوف برادران مجاهدش پیوسته است.
این عملیات در دو قسمت شروع و خاتمه یافت. قسمت اول از ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه جمعه ۱۴ اردیبهشت در زندان مرکزی ساری شروع گردید و طبق یک نقشه کاملاً دقیق و متهورانه کلیه مأمورین مسلح زندان خلعسلاح شده و با دستگیری ۱۴ مأمور نگهبان، زندان در اشغال انقلابیون درآمد و قسمت اول این عملیات با خروج از زندان و قطع شبکه ارتباطی زندان با شهربانی کل در ساعت یک و سی دقیقه بامداد ۱۵ اردیبهشت پایان یافت.
در قسمت دوم انقلابیون توانستند با از میان بردن کلیه آثار و علامات و با ایجاد ردپاهای اغفالکننده برای دشمن و تعویض اتومبیل خود در ساعت شش و ده دقیقه صبح همین روز به سلامت به تهران رسیده و اندکی بعد در پناهگاههای خود جای بگیرند.
دشمن که از دقت عمل و هوشیاری انقلابیون و ضربهای که از درون صفوف خود توسط این افسر شجاع خورده بود و گیج و وحشتزده شده بود، به تلاش مذبوحانهای دست زد و با بسیج کلیه نیروهای ارتش محل و ژاندارمری و پلیس و ساواک و آگاهی، کوشید که ردپائی از انقلابیون فراری بدست آورد. اما کافیست همینقدر گفته شود که حتی اتومبیلی که در صبح همان روز یعنی شنبه ۱۵ اردیبهشت، در خیابان خورشید و بخصوص در همان محلی که شهید مهدی رضائی، مجاهد ۱۹ ساله یکی از افسران ساواک را به هلاکت رسانده رها شده بود، بعد از چهار روز کشف گردید. در حالی که به فرمان مقامات پست و بیشرم دربار و ارتش و شهربانی و ساواک، میبایستی ظرف دو روز پیگیری این افسر خائن به شاه و اربابانش و خدمتگزار واقعی و شجاع خلق ستمدیدهاش بدست جلاد سپرده شود تا حتماً و بزودی تیرباران گردد و مقامات ضدامنیتی ادعا کنند که با دستگاه اهریمنی شاه نمیتوان درافتاد. اما اینبار هم مثل دفعات گذشته این آروز در دلشان خشکید . در این عملیات انقلابیون تعداد ۲۰ قبضه سلاح کمری از نوع «اسپرینگ فیلد» آمریکائی و ۹۰۰ تیر فشنگ ۳۸ درصد اینچ که دشمن بخصوص برای کشتار فرزندان انقلابی خلق، قویترین آنرا از اربابان آمریکائیاش تحویل گرفته بود و یک دستگاه بیسیم ساخت متجاوزان اسرائیلی و مقادیری غلوزنجیر مخصوص بستن دست و پای اسرا و مقادیری مدارک اطلاعاتی دشمن به نفع نیروهای انقلابی مصادره گردید.
عملیات پیروزمندانه انقلابیون در ساری رعشه بر اندام جنایتکار شاه افکند است. این عملیات بار دیگر تصمیم و اراده خللناپذیر خلق و پیشگامانش را در ادامه مبارزه تا پیروزی نهائی بر علیه امپریالیسم آمریکا و انگلیس و صهیونیسم و رژیم سلطنتی پلید و فاسد ایران نشان میدهد. نتایج درخشانی که این پیروزی بطور خلاصه به همراه داشته است چنین است:
الف ـ دو تن از انقلابیون با انبوهی تجربه آزاد شدند و هریک به صفوف برادران انقلابی مسلح خود پیوستند.
ب ـ پیوند افسر دلیر و آزادیخواه پلیس ستوانیکم احمدیان به صفوف مجاهدین خلق نشان میدهد که:
۱- انقلاب مسلحانه و حقطلبانه خلق ما جبهه نوینی در قلب دشمن، ارتش و نیروهای مسلح دولتی علیه رژیم خونخوار شاه و اربابان آمریکائی و انگلیسیاش باز کرده است.
۲- در اثر اوجگیری عملیات انقلابی و با روشن شدن ماهیت جنایتکارانه و خائنانه رژیم شاه تضادها و تناقضات داخلی دشمن رو به رشد بوده و سازمان درونی دشمن به علت ماهیت ضدانقلابی و پوسیدگی ذاتی رو به تلاشی میرود و بیاعتمادی و ترس به شدت بر دشمن حاکم شده است.
۳- این عمل چراغ راهنما و نقطه حرکتی است برای کلیه افراد شریف و ازادیخواه نیروهای مسلح که به نقش جنایتکارانه و ضدانسانی پلیس و ارتش در حمایت از منافع غارتگران خارجی آگاهی کامل یافتهاند و بنا به شرافت انسانی و علاقه به آزادی میهن، همواره در جستجوی وسیله برای مبارزه علیه رژیم خائن و آدمکش شاهاند. پیوستن این افسر آزادیخواه نشان داد که نیروهای مسلح قادرند چه ضربات هولناکی بر پیکر رژیم وارد سازند و متقابلاً چه خدمتی به جنبش آزادیبخش خلق خود نمایند.
۴- جاگرفتن این افسر شریف در کنار ما بعنوان یک برادر مجاهد نشان داد که علیرغم همه تبلیغات اهریمنی رژیم هیچگونه دشمنی بین فرزندان انقلابی خلق با برادرانشان در ارتش و سایر نیروهای مسلح رژیم یعنی سربازان، پاسبانان، درجهداران و افسران که همه خود در زیر ستم و سلطه امپریالیستهای آمریکائی و انگلیسی در معرض توهین و پایمال شدن شرافت انسانی قرار گرفتهاند، وجود ندارد و تمام توطئههای خونین دشمن به تشویق ا فسران و درجهداران شریف ارتش و شهربانی در کشتن خواهران و برادران انقلابیشان که جان خود را در راه آزادی و استقلال مردم ستمدیده گذاشتهاند بیاثر خواهد ماند.
عمل این افسر ازادیخواه و وطنپرست نشان داد که همه تلاشهای دشمن در ایجاد دشمنی و برادرکشی بین فرزندان انقلابی خلق و افسران و درجهداران شریف به شکست انجامیده است. همچنین نشان داد که مبارزه ما تنها علیه امپریالیستهای آمریکائی و انگلیسی و صهیونیستی و دستنشاندگان قاتل و منفور آنها ــ دربار و طبقه حاکمه فاسد و در رأس همه اینها شاه جنایتکار ــ است و همه تلاشهای شیادان جنایتکار رژیم که سعی دارند وانمود کنند که گویا ما با افراد ستمدیده و شریف نیروهای مسلح از افسر و درجهدار و پاسبان و سرباز که بوسیله همین رژیم تحت خفتآورترین شرایط به بردگی همین رژیم نوکران بیگانه کشیده شدهاند، سرجنگ داریم. ما از ابتدا نیز اعلام کردهایم که تنها سینهای را سوراخ میکنیم که سینه برادران انقلابی و خلق ستمدیده ما را نشانه رفته و سوراخ میکند و تنها مغزی را متلاشی میکنیم که دائماً در اندیشه کشتار و استثمار خلق ما میباشد.
۵- این عمل همچنین پوچبودن کلیه ادعاهای رژیم زبون و دروغپرداز را در زمینه جادوئی نشان دادن دستگاههای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی ساواک و شهربانی، برملا ساخت زیرا که فرار تحت شدیدترین سیستمهای پلیسی و در میان انبوهی از همین عناصر اطلاعاتی و در مدت چهار ماه تدارک با پیروزی کامل به انجام رسید.
۶- مصادره مقادیر معتنابهی اسلحه و مهمات جنگی از دشمن به نفع نیروهای انقلابی یک پیروزی نظامی چشمگیر بود که دشمن را به هراس انداخته و ضربات روانیـ نظامی بزرگی بر او وارد ساخته است. متقابلاً این سلاحها قدرت آتش ما را افزایش داده و اراده ما را بر پیروزی بر دشمن توان میبخشد. اینکه ما امروز با همان اسلحه دشمن، با خود او میجنگیم، مرحله نوینی است در جنگ روانی با دشمن. دشمن که همواره به قدرت سلاحهای خویش مینازد و خلق را میترساند، امروز باید از قدرت سلاحهای خودش در دست انقلابیون درهراس باشد.
افسران، درجهداران و سربازان شریف و آزاده ایرانی، دشمن قصد دارد با فریفتن شما به وسیله وعده و وعیدهای ننگین با پول، با درجه، با خانه و به بهای کشتن شخصیت و عزتنفس و حیثیت انسانی شما، دستتان را به خون خواهران و برادران انقلابیتان آغشته سازد یعنی به خون کسانی که در زیر سیاهترین دیکتاتوریهای مزدوران بیگانه برعلیه استبداد و سلطه آنان میجنگند.
برادران شرافتمند
در مقابل توطئههای ناجوانمردانه رژیم آدمکش و مزدور شاه مقاومت کنید و راه افتخارآمیزی که ستوان احمدیان، افسر شجاع پلیس گشود ادامه دهید و با کمک ــ هرچند کوچک ــ به برادران انقلابی و مسلح خود در ساختمان عظیم جامعه آزاد و فارغ از رنج بردگی و بهرهکشی و جامعه مستقل و سرافراز ایران شرکت کنید. خلق ما هرگز خاطره خدمتگزاران صادق و شجاع خود را از یاد نخواهد برد.
این آخرین پیامی است که مجاهد دلیر ستوان احمدیان خطاب به افسران و درجهداران شرافتمند و آزادیخواه در دفتر یادداشت زندان نوشت:
«میدانم راهی که من انتخاب کردهام آیندهاش مرگ است اما من میروم و این لباس ننگین را ترک میگویم تا دیگر گرسنگان گرسنه نمانند.»
درود خلق ایران به مجاهد دلیر امیرحسین احمدیان که ننگ پلیس شاه بودن را تحمل نکرد.
گرامی باد خاطره افسران و درجهداران شهید ارتش که به خاطر میهنپرستی بدست شاه خائن تیرباران شدند.
برافراشته باد پرچم مقاومت در مقابل دیکتاتوری شاه و غارت و تجاوز امپریالیسم آمریکا و انگلیس و صهیونیسم در ایران.
مجاهدین خلق ایران
اردیبهشت ۱۳۵۲