جلد دوم اسناد، بخش اول، نشریات داخلی، شماره ۸، ۲۹/۱/۱۳۴۲
حکومت سیاه پلیسی
معروف است که چینیها برای اینکه پاهای دختران کوچک بماند و ظریف بار بیاید از کودکی در کفش آهنی میپیچیدند فشار و خشونت آهن از رشد طبیعی پا جلوگیری میکند بطوریکه زنان بیست سی ساله پای بچه چهار پنج ساله را دارند.
حکومتهای پلیسی هم برای جلوگیری از رشد افکار عمومی و پایین نگهداشتن سطح شعور و درک عامه تمام وسائل تعلیم و تربیت و تمام ابزارهای آگاهی و استخبار عمومی را به زنجیر سانسور میکشد و زیر فرمان پستترین و فاسدترین نوکران خود قرار میدهند تا جاییکه وقایع مهم و حوادث جاری مملکت مطلقا در مطبوعات و رادیو که اولین وظیفشان آگاه کردن مردم است منعکس نمیشود سهل است با منتهای وقاحت و بیشرمی تحریف بلکه وارونه نشان داده میشود.
روزیکه قریب به چهارصد نفر از اصیلترین و شریفترین و پاکیزهترین مبارزان راه آزادی و سعادت مملکت به جرم مخالفت با دیکتاتوری و مطلقالعنانی شاه به زنجیر کشیده شده و در سختترین شرایط به سیاهچال زندان افتادهاند: سرپرست تبلیغات و وزیر مشاور آنچنان کسی که شاید برای انجام این وظیفه در صف خدمتگزاران حکومت سیاه پلیسی به از او و حتی مانند او نمیتوان جست رسما میگوید فقط چهار تن از سران جبهه ملی بازداشت شدهاند آنهم بمیل خودشان! ! و پس از آن یک کلمه در هیچ روزنامهای جرات نمیکنند که بنویسند.
در حکومت پلیسی نه فقط این امر عجیب نیست بلکه جز باینصورت حکمرانی امکان ندارد.
از سه ماه پیش مملکت سخت متشنج است مقامات روحانی و دینی در قم و مشهد و اصفهان و تهران در برابر دیکتاتوری و جنایات حکومت مطلقالعنان شاه و غلامان اعلیحضرت همایونی سخت مقاومت میکنند مدرسه فیضیه قم بصورت بلخ و بخارای دوران حمله و هجوم مغول درآمده، سطح مدرسه هنوز خونین و از بقایای سوختههای عبا و عمامه و کتب علمی و مذهبی طلاب مظلوم و مجروح و مقتول مدرسه مفروش و انباشته است. قدری کمتر و شبیه آنهم در مشهد مقدس در جوار مرقد حضرت ثامنالائمه انجام میشود. کشتار وحشیانه تبریز و جنایات فارس و حکومت نظامی کاشان و حوادث مهم دانشگاه که در خور بحث جداگانه است و جاهای دیگر و اعتصاب غذای مجاهدان جبهه ملی در زندان قصر و قزلقلعه اینها حوادث روزمره و جاری مملکت است که همه یک منشا و یک هدف دارد. دیکتاتوری و مطلقالعنانی شاه مشروطه! در نیمه دوم قرن بیستم و مبارزه و جهاد با آن بخاطر نجات مملکت از سقوط همه جانبه. ولی شما یک کلمه از این وقایع را نه در روزنامه مهم و غیر مهم پایتخت میخوانید و نه از رادیو تلویزیون که اصلا بخاطر نشر اخبار و حوادث ساخته شده نمیشنوید. اینست خاصیت ممتازه و ممیزه حکومت پلیسی.
دستگاه حاکمه خیال میکند با قلب حقیقت و نعل وارونه عمری ملت ایران و خارجیان را که ناظر این وقایع هستند فریب دهد غافل از اینکه از او دیکتاتورهای زرنگتر و تواناتری بودند که در این میدان شکست خوردند و مفتضح شدند. دکتر گوبلز با دروغهای بسیار بزرگ خود پیش کسوت و پیشوای تبلیغاتچیهای ما بود ولی عاقبت خودکشی کرد زن و شش فرزندش هم بهمین سرنوشت دچار شدند. هنر رادیو و جراید آقایان اینست که شب و روز فریاد کنند که تمام آزاد مردانی که هدف شکنجه و قتل و زجر و حبس قرار گرفتهاند حامی فئودالها هستند و از حق رای دادن زنان رنج میبرند! !
واقعا اینهمه دروغ و دغل هم شهامت و جسارت میخواهد. عجبا اصلاحات ارضی و حقوق انسانی زنان کجا و دیکتاتوری و مطلقالعنانی و زور کجا!
خواری خلل درونی آرد بیداد کشی زبونی آرد
میباش چو خار حربه بر دوش تا خرمن گل کشی در آغوش
سنایی
تشکیل فدراسیون عربی
رادیو فرمایشی ایران از پخش هرگونه خبر از دنیای عرب خودداری و فقط اخبار و مصاحبههای یهودیان اسرائیل را که دشمنان عظمت اسلام و عرب و ایران هستند با آب و تاب پخش میکند.
تشکیل فدراسیون متحده عربی از کشورهای مصر و سوریه و عراق در میان مردم آزادیخواهان ایران به عنوان بزرگترین پیروزی خاورمیانه تلقی شده و بشنیدن آن قلبها شاد و دلها به پیروزی نهضت ملی ایران امیدوارتر گردید.
تشکیل این فدراسیون که بزودی الجزیره و یمن نیز بآن خواهند پیوست بمنزله تشکیل یک پایگاه قوی و نیرومند برای ملل اسلامی بوده و امید است که در راه وحدت جهان اسلام خدمات گرانبهایی انجام دهد.
دستگاه حاکمه ایران و شاه از این پیروزی سخت نگران و مشغول تلاشهای خرابکارانهای هستند.
نهضت آزادی ایران بدینوسیله تبریک خود را بعموم آزادیخواهان و مسلمانان جهان بمناسبت تشکیل این پایگاه عرضه میدارد و بعلت کثرت مطالب بحث مفصل خود را در این باره بشماره آینده موکول مینماید.
از سخنان حسین بن علی (ع)
سید الشهداء در نزدیکی کربلا. و شنیدم از رسول خدا که فرمود:
من راسلطانا جابرا مستحلا بحرام الله ناکثا بعهدالله مخالفا لسنه رسول الله یحکم فی عبادالله بالایم و العدوان ولم علیه یغیر بفعل او بقول علیالله ان یدخله مدخله.
هر کس سلطان جابری را که محرمات خدا را حلال نموده و عهد خدا را شکسته و بین مردم بجور و فساد حکومت میکند به بیند و با عمل و یا زبان با او مخالفت نکند برخداست که ویرا بهمانجا که آن سلطان را میبرد ساقط سازد.
در قم
پس از ایلغار وحشیانه دوم فروردین بمدرسه فیضیه قم و ضرب و اهانت به روحانیون مجاهد و قیام کنندگان علیه ظلم و خودسری دولت اعلیحضرت همایونی خفقان شدیدی بر پا و بساط جاسوسی و پلیسی وحشتناکی گسترده است.
اطراف منزل مراجع بزرگ شیعه آیه الله خمینی و آیه الله شریعتمداری با ماموران خفیه و جاسوسان دولت احاطه شده و مرتبا اخبار و شایعاتی از قبیل اعزام چتربازان و کماندوها و زنان هرجایی برای ایجاد بلوا در شهر شایع میکنند تا بدینوسیله بخیال خود علمای مجاهد اسلام را از راه خود باز دارند.
از روز شنبه گذشته مامورین ارتش و پلیس برخلاف قوانین مملکتی و مقررات جهانی و بشری طلاب علوم دینی را که با کمال سختی و عسرت بتحصیل معارف دینی مشغولند دستگیر و بعنوان نظام وظیفه جلب مینماید گویا در این زمینه شاه دستور مخصوصی بوزارت جنگ صادر کرده است که تکلیف نظام طلاب قم را روشن بسازند! !
پس از رسیدن تلگراف آیه الله حکیم بمضمون زیر:
«خبر تاسفآور حادثه مولمه مدرسه فیضیه قلوب عموم مومنین را جریحه دار ساخته است وسیعلم الذین ظلموا»
اینجانب مصلحت میبینم عموم آقایان دسته جمعی بعتبات مهاجرت فرمایند تا در اینجا رای خود را نسبت بدولت ایران صادر نمایم. حکیم
دستگاه مرعوب و مخصوصا از اینکه مهاجرت آقایان ممکن است صدای ملت مظلوم ایران را بگوش جهانیان برساند و پا افتادند و نخست با ارعاب آقایان به اینکه هر گونه پاسخی بتلگراف فوق موجب خونریزی و آدم کشی خواهد شد و سپس بوسائل دیگر خواستهاند از حرکت آقایان جلوگیری نمایند عده از معممین را برانگیختهاند که از درهای گوناگون آیه الله خمینی و آیه الله شریعتمداری را از عاقبت راهی که در پیش گرفتهاند بترسانند و از بیم آنکه اگر شما بروید دیگران و ملیون استفاده خواهند کرد آنها را از اقدام مقدس خود باز دارند.
هم اکنون شیخ احمد کفایی از طرف شاه مامور واسطه شدن بین علما و راضی کردن ایشان بسکوت میباشد ولی علمای مجاهد قم اینگونه واسطهها را نپذیرفتهاند.
تلگرافی از طرف آیه الله خمینی بتلگرافخانه داده شده است ولی چون تلگرافخانه آنرا مخابره نکرده است بصورت چاپی منتشر گردید.
ایشان در این تلگراف اظهار داشتهاند «. . . ما میدانیم با این هجرت تغییرات و تحولات عظیمی روی خواهد داد که ما از آن بیمناکیم ـ ما عجالتا در این آتش سوزان بسر برده و با خطرهای جانبی صبر نموده و از حقوق مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت دفاع میکنیم.اینجانب دست اخلاص خود را بسوی جمیع مسلمین خصوصا علمای اعلام دراز میکنم. با وحدت کلمه مسلمین سیما علمای اعلام صفوف اجانب و مخالفین درهم شکسته میشود ما تکلیف الهی خود را انشاءالله اداء خواهیم کرد و باحدی الحسنین نائل خواهیم شد و یا قطع دست خائنین از حریم اسلام و قرآن کریم یا جوار رحمت حق جل و علا انی لا اری الموت الا سعاده و لا الحیوه معالظالمین الا برما
اخبار
بدنبال خبر شماره قبل ـ اطلاع صحیح بدست رسیده است که دو نفر از نمایندگان سازمان ملل که کشیش مسیحی هستند برای تحقیق بقم آمدهاند ولی عمال بیحیای دولت و پلیس آنها را سخت محاصره کرده و از تماسشان با هر مقامی جلوگیری کردهاند و بجای مدرسه فیضیه دبیرستان حکیم نظامی قم را بآنها نشان دادهاند.
و دو نفر را بعنوان خبرنگار خارجی نزد آقایان مراجع قم فرستادهاند و سپس سخنان ایشان را بنحو دلخواه خود تغییر دادهاند که بخارج گزارش داده شود سبحانالله از این بیشرمی و روبه صفتی
کار اصلاحات ارضی این روزها خیلی بالا گرفته است ـ در اکثریت دهات بعلت نداشتن کشت و محصول مردم دچار قحطی و گرسنگی شدید شدهاند چون زارعین باقدام و اعتراض برمیخیزند روانه زندان میشوند گفته میشود گزاردن یک نفر نظامی در راس وزارت کشاورزی بهمین منظور بوده است در گرمسار ۴۸ نفر از زارعین که املاک شاه اخیرا بین آنها تقسیم شده بوده است دستگیر و زندانی شدهاند گناه آنان این بوده که نتوانستهاند قسط سالیانه املاک دریافتی را که در حدود شش هزار تومان در سال است تهیه و ببانک عمران یا شاهنشاه بپردازند.
۳ ـ بدنبال اطلاعیه شرکت ملی نفت دائر بتاسیس پالایشگاه نفت در نزدیکی تهران عدهای از مردم باین فکر افتادهاند که آیا واقعا کسی از این اراضی اطلاع نخواهد داشت؟ ولی از مدتها پیش خیلیها خبر داشتند که تاسیسات مزبور در اراضی مردآباد کرج که ملک علیاحضرت ملکه مادر است قرار خواهد داشت و این زمینها از چند ماه قبل از اجرای قانون اصلاحات ارضی بشرکت ملی نفت فروخته شد (درحقیقت تبدیل باحسن) و بهای یک قسمت از آن که نقدا از طرف شرکت نفت پرداخت شده است نه ملیون تومان است البته قرار است مردم دیگر از محل این پالایشگاه اطلاع نداشته باشند تا اینکه پس از سالهای سال که انشاءالله پالایشگاه ساخته شد و فایده آن باین ملت رسید یا نرسید لااقل بنام همسایگی بآن بقیه املاک و اراضی اعلیحضرت ملکه مادر ترقی قابل ملاحظهای حاصل کرده باشد.
۴ ـ میگویند بدنبال کنفرانس اقتصادی تاریخی و بزرگی که اخیرا در تهران تشکیل گردید و در آن بزرگترین شخصیتهای! ! اقتصادی کشور حضور داشتند ـ یکی از اصول مصوبه مهم آن که باجراء درآمده است لغو عوارض دروازهای (یک تحول اجتماعی بسیار مهم و باور نکردنی! !) میباشد.
اخبار دانشگاه و زندانها
هفته گذشته جریان اعتصاب غذای زندانیان قزلقلعه و بدنبال آنان زندانیان قصر و دانشجویان دانشگاه هیجان شدیدی در تهران ایجاد کرد. زندانیان قزلقلعه برای اعتراض ببازداشت غیرقانونی خود و برای رفتار غیرانسانی عوامل دستگاه در محوطه زندان دست باعتصاب غذای یکپارچهای زدند.
طنین این خبر در دانشگاه دانشجویانرا بهمگامی و حمایت از رهبران و استادان و دوستان دانشجوی خود برانگیخت و شوری عجیب در دانشگاه برپا گردید و در نتیجه اعتصاب غذای دانشجویان از صبح روز ۲۱ فروردین اعلام گردید در این اعتصاب ۱۴ نفر از نمایندگان دانشکدههای مختلف شرکت داشتند ۳ نفر از دانشجویان پلیتکنیک نیز در همان محل دست باعتصاب زدند. شروع اعتصاب با مراسمی باشکوه و اعلام برنامه اعتصاب و شعارهایی که در تمام آنها نام رهبران زندانی ملت دیده میشد انجام گردید دانشجویان با دستههای گل بدیدن تمجید از دوستان خود رفتند. توسعه دامنه اعتصاب غذا و شور هیجانی که در مردم شهر تهران پیدا شد برخلاف میل دستگاه حاکمه خیلی زود علنی شد و بهمین سبب ناچار بکوتاه آمدن و تسلیم در برابر خواستههای آنان شدند. بهمین سبب پس از تماسهایی که روسای سازمان امنیت با زندانیان قزلقلعه گرفتند و وعده و قول انجام تمام را دادند و خود برای تعیین تکلیف یکهفته مهلت خواستند و معاون زندان قزلقلعه را تعویض و ملاقات را برای خانوادهها آزاد ساختند. توضیح آنکه از یکروز قبل از شروع اعتصاب دستگاه برای جدایی و شکست بین اعتصابکنندگان ده نفر از سران زندان قزلقلعه را بزندان موقت منتقل کرده بود و این موجب خشم و محکمترشدن عموم زندانیان در عزم خویش گردیده چون این خبر بزندان قصر رسید در آنجا نیز همگی اعلام اعتصاب نمودند خواست زندانیان در درجه اول عبارت بود از تعیین تکلیف آزادی یا محاکمه در عرض یکهفته اخراج سروان. . . که در رذالت افراط میکرد از زندان قزلقلعه ـ تسهیلات و آزادی ملاقات پس از اینکه با وعدههای اکید دستگاه نسبت باجرای خواستهای فوق و ملحق کردن فوری ده نفر از زندانیان قزلقلعه که بزندان موقت شهربانی منتقل شده بودند و بدوستان و برادران زندانی خود، شور و هیجان زائدالوصفی در زندان مزبور برقرار گردید بطوریکه حتی ماموران زندان را نیز از فرط تاثر بگریه انداخت. بعدازظهر روز چهارشنبه ۲۱/۱/۴۲ جناب آقای الهیار صالح بنمایندگی از طرف زندانیان قصر برای استطلاع از حال برادران زندانی قزلقلعه و اطمینان باینکه اعتصاب خود را شکستهاند با چند نفر مامور بآنجا رفتند و با آقایان ملاقات و این خبر را بزندان قصر میرسانند و لذا دوستان زندانی قصر نیز اعتصاب خود را در بعدازظهر ۲۱ فروردین بدنبال و با شرایط برادران قزلقلعه میشکنند این خبر روز پنجشنبه به دانشگاه میرسد ولی دانشجویان بانتظار رسیدن خبر رسمی از طرف زندانیان قزلقلعه تا روز جمعه باعتصاب خود ادامه میدهند در تمام این مدت عده بسیاری از دانشجویان در محوطه دانشگاه بحراست از برادران خود و بدادن شعارهای مهیج مانده و از پشت میلههای دانشگاه از طرف مردم خیابان و عابرین و ساکنین استقبال زائد الوصفی نسبت بدانشجویان بعمل میامد. ملی پلیس دانشگاه را در محاصره داشته و عده زیادی از دانشجویانرا توقیف مینماید. جمعه شب برای همصدایی و همآهنگی بیشتر تمام دانشجویان حاضر در محوطه دانشگاه با یاران خود که اعتصاب غذا کرده بودند شام نخورند و صبح شنبه طی مراسم بسیار باشکوهی و همراه با میتینگی عظیم که در آن ۷۰۰۰ دانشجو شرکت داشتند اعتصاب غذا پایان یافت. سه نفر از دانشجویان پلیتکنیک نیز که در مدت سه روز اعتصاب غذای خود در دانشکده صنعتی مانده بودند با استقبال فراوان به دانشگاه آمده و در میتینگ شرکت جستند. بهرحال این اعتصاب غذا بسیار پرصداتر و موثرتر از آن بود که دولتیها میپنداشتند و بزودی سراسر شهر تهران و حتی شهرستانها از آن باخبر شدند آنها پس از سه شبانه روز اعتصاب غذا و ۷۲ ساعت تظاهرات و حرکت و جنبش در روز شنبه با فریادهای «مصدق قهرمان و بتشکن ملت تو را میخواهد» و «دست دیکتاتور از وطن ما کوتاه» پشت ایادی استعمار و استبداد را بلرزه درآورده بودند.
بقرار اطلاع چون دولت تعهد خود را دائر به آزادی یا محاکمه زندانیان در ظرف یکهفته انجام نداده و این مدت در روز چهارشنبه ۲۸/۱/۴۲ بسر آمده است لذا زندانیان قزلقلعه دوباره اعلام اعتصاب غذا کردند.