فهرست مطالب
درباره این شماره
نامه وزارت فرهنگ و هنر
ناظرین اعزامی به ایران تهدید به قتل شدند
نامه روحانیون مبارز به کمیسیون حقوق بشر
اخبار
تبریک به ما
از مؤمنین کسانی هستند که نسبت به پیمانشان با خداوند وفادار ماندهاند. عدهای از آنها به پیمانشان وفا کردند و عدهای در انتظار بسر میبرند کسانی که در راه خدا (راه رهائی انسان از هرگونه ستم) کشته شدند هرگز مرده مپندار، چه، آنان را زندگی جاودانه است.
قرآن مجید
درباره این شماره
هموطنان عزیز: همانطور که وعده کرده بودیم در این شماره نشریات خبری شماره ۴ و ۵ تقدیم میگردد و چون اخبار مربوط به نشریه شماره ۶ قبلا در پیام مجاهد چاپ شده است از چاپ آن خودداری میگردد. اگر هموطنان عزیز علاقمند باشند یک نسخه از آن را داشته باشند میتوانند از دفتر پیام مجاهد درخواست نمایند. ضمنا یکی از نامههای وزارت فرهنگ و هنر بدست ما رسید است که حاوی نکات بسیار مهمی میباشد و یکی از هزاران مدارکی است که نشان میدهد چگونه رژیم فاسد و منفور شاه از تأثیر مذهب واقعی در بین مردم بخصوص افراد تحصیل کرده هراسناک است و چگونه از کوچکترین حرکتی که در جهت جنبش نوین اسلامی بوده و یا در آن مؤثر باشد به شدت و با وقاحت تمام جلوگیری مینماید. بنابراین برای اطلاع شما هموطنان عزیز عین نامه را در این شماره درج مینماییم.
پیروز باد جهاد مسلحانه خلق ما
سرنگون باد رژیم استبدادی و استعماری شاه
نامه وزارت فرهنگ و هنر
از: وزارت فرهنگ و هنر
به: آقای سهراب شهیدثالث
موضوع: توقیف فیلم
بدینوسیله ـ به اطلاع آقای سهراب شهیدثالث میرسانیم که بنا به گزارش رسیده به اداره بررسی ساخته جدید شما تحت عنوان مصیبت دارای مسائل اجتماعی و بخصوص مذهبی حاد میباشد و بنا به اظهارنامه شخص شما در کمیسیون بررسی و فستیوال برلین گفته بودید که این فیلم دقیقاً دارای تم مذهی میباشد و بنا به نامه شماره ۱۸۰/۰۷/۵۰۳ مصادره از دربار سلطنتی به امر ملوکانه از نشر و توسعه فیلمهای مذهبی شدیداً جلوگیری به عمل آید و بدین علت که شما تنها سازندهی این قبیل فیلمها میباشید و کارگردانی هستید که شدیداً به مذهب علاقمند و در نشر آن فعالیت دامنهداری مینمائید. همچنین شما به شدیدترین وجهی به سیستم سینمای تجارتی و سندیکای هنرمندان ایران و مؤسسین این سیستم جناب آقایان مهدی میثاقیه و محمدتقی شکرائی اعتراض نموده و آنها را انسانهائی فاقد ارزش و بیشرم و خیانتکار معرفی نمودهاید.
و در ضمن شما بخاطر مذهب با حقوق ماهیانه چهل هزار ریال (۴۰۰۰۰ ریال) از فرهنگ و هنر استعفا دادهاید در صورتی که شخص شما تعهدنامهای که این وزارتخانه در دست دارد امضاء و تمایل خویش را به سمت سینمای تجارتی ابراز نمائید از هرگونه کمک فراوان مادی و معنوی برخوردار خواهید بود در غیر این صورت محکوم و از کارهای آیندهتان جلوگیری و اجازه اقامت همسرتان در ایران لغو از نظر مادی به شدیدترین وضع ممکنه بسر خواهید برد و فیلم اخیرتان با نظر شخص وزیر جناب آقای مهرداد پهلبد توقیف خواهد گشت.
سرپرست و قائممقام وزارت فرهنگ و هنر
دکتر خردمند
ناظرین اعزامی به ایران تهدید به قتل شدند
هموطنان عزیز: با اوج گرفت مبارزات خلق فشار جهنمی شاه بر مبارزین نیز روزبروز بیشتر و شدیدتر میگردد. هر کس را با کوچکترین سوءظنی میگیرند و طی برنامهای سربهنیست میکنند (عملیات معروف به فینیکس) و یا به سیاهچالهای زندانهای رژیم شاه میفرستند و گاه در زیر شکنجه میمیرند بدون آنکه خانوادههایشان نیز مطلع گردند. به موجب اخبار و اطلاعات رسیده از ایران هم اکنون نزدیک به ۵۰ هزار زندانی سیاسی در زندانهای ایران تحت انواع و اقسام شکنجههای کشنده میباشند.
با توجه به وخامت اوضاع و بدنبال دریافت نامه خانوادههای زندانیان سیاسی (پیام مجاهد شماره ۱۵) و در راه انجام وظائف مسلکی و میهنی خود و به منظور دفاع از حقوق انسانی زندانیان سیاسی ایران نهضت آزادی دست به اقداماتی زده و از سازمانهای بینالمللی بشردوست درخواست نمود که به دفاع از جان و حقوق انسانی زندانیان سیاسی در ایران برخیزند. به موازات این اقدامات، نهضت آزادی همچنین از هموطنان عزیز خارج از کشور درخواست کمک و مساعدت نمود. بسیاری از هموطنان ما با ارسال کمکهای خود به درخواست ما جواب مثبت دادند.
در تعقیب این اقدامات و عملیات بود که کمیته موحدین جهانی (Unitarian Universalist Service Comm) که در میان نیروهای مترقی و آزادیخواه آمریکا دارای نفوذ و امتیاز فراوانی است و در گذشته هم اقدامات مشابهی درباره زندانیان سیاسی برخی از کشورهای آمریکای لاتین بعمل آورده است (نظیر بلیوی و شیلی) رسیدگی به کار ایران را پذیرفت و برای انجام آن اقداماتی را آغاز نمود.
کمیته مزبور طی نامهای به سفارت ایران در واشنگتن نظر و تصمیم خود را درباره اعزام ناظر به ایران و بازرسی زندانها و مصاحبه با زندانیان سیاسی بخصوص زندانیان و زندانهای نامبرده در زیر را اعلام میدارد.
۱ـ مهندس عزتالله سحابی ـ زندان عادلآباد شیراز.
۲ـ طاهر احمدزاده ـ زندان عادلآباد شیراز (پدر فدائیان شهید مسعود و احمد احمدزاده و خانم دکتر مستوره احمدزاده)
۳ـ دکتر علی شریعتی ـ زندان کمیته شهربانی تهران.
۴ـ دکتر عباس شیبانی ـ زندان قصر ـ تهران
۵ـ علامه محمدتقی شریعتی ـ زندان قزلحصار کرج.
علاوه بر اطلاعات لازم و کافی درباره افراد و زندانهای بالا ـ نهضت آزادی اطلاعات مبسوطی درباره ۲۸۲ نفر از زندانیان سیاسی ـ با اسم و مشخصات کامل و محل زندان در اختیار آنان قرار میدهد.
سفارت ایران ابتدا به انواع وسایل و بهانهها متثبت میگردد تا مانع اجرای این برنامه بشود. جالب آنکه به نماینده کمیته مزبور در واشنگتن که جهت دریافت ویزای نمایندگان اعزامی مراجعه کرده بود میگویند: آیا شما هم به ما اجازه میدهید بیائیم زندانهای شما را بازرسی کنیم؟ آقای ویلز، نماینده کمیته ـ میگوید: البته با کمال میل. بخصوص علاقمندیم که شما وضع زندانهای ایالات جنوب ـ مخصوصاً ویرجینیا بازرسی کنید؟
آقای ویلز، اصلاً از ایالات ماساچوست میباشد و کسی است که با نفوذ و اقدامات و فعالیتهای خود توانست قانونی از مجلس ایالتی بگذراند که «شرکت آمریکا در جنگ ویتنام یک جرم است و هرکس در آن جنگ شرکت کند مجرم است» و اتباع این ایالت را از شرکت در جنگ مزبور منع کرده است. سفارت ایران که چارهای نداشت ویزای سفر نمایندگان انتخابی را میدهد.
اما ترتیب دیدار از زندانها و ملاقات با زندانیان، را به تهران حواله مینماید. نمایندگان انتخابی، طی نامهای درخواست ملاقات با نخستوزیر، وزیر بهداری، و سایر مقامات مسئول را نیز مینمایند. در ۱۵ جون دو نفر وکلای مزبور رهسپار ایران شدند و در آنجا با مقامات مختلف ایرانی و امریکایی تماسهائی گرفتند و اقداماتی نمودهاند.
این اقدامات در طی گزارش سفر آنها آمده است که متن کامل آن از طرف کمیته خدمات موحدین جهانی منتشر شده است. این گزارش شامل دو بخش است، بخش اول گزارش سفر و ملاقاتها و بخش دوم تحلیل علمی و عینی است از اوضاع سیاسی ایران، که دارای نکات بسیار جالب و ارزندهای است.
به موجب این گزارش، آسیستان ریچارد هلمز، در ملاقات به آنها تذکر داده است که اولاً مسائل سیاسی به این حادی را بهتر است آنها در تلفن مورد بحث و مذاکره قرار ندهند. چه تلفنها کنترل میشوند و ثانیاً، اگر چنانچه واقعهای برای آنها اتفاق بیفتد و یا به جان آنها سوءقصد بشود و یا دستگیر شوند، سفارت آمریکا قادر به انجام کاری و یا کمکی به آنها نه خواهند بود.
به عبارت دیگر سفارت آمریکا زیر نظر آقای هلمز که مسئول بخش برنامههای فتنهانگیز و شیطانصفتانه سیای آمریکا و بعداً، رئیس کل سیا بوده است و خود مبتکر طرح «عملیات فینیکس» (سربهنیست کردن بیسروصدای مخالفین) در ویتنام میباشد و لابد مستشاران و معلمین ورزیده آنها و اسرائیل مأمورین ساواک ایران را خوب تربیت و مجهز نمودهاند باکی نداشتهاند که طرح مزبور را در حق ناظرین اعزامی نیز اجرا نمایند. منتها قبلاً خواستهاند به آنها هشدار داده باشند و التیماتومی باشد قبل از عمل.
در طی اقامت در تهران، ناظرین مزبور، عملاً در هتل خود زندانی بودند. هرکس به محل اقامت آنها تلفن میزده است جواب میشنیده است که افراد مزبور از هتل رفتهاند.
در تماسی که با سازمان بینالمللی عفو گرفته شده است، مسئولین سازمان مزبور ضمن تأیید عملیات کمیته خدمات موحدین جهانی، برنامه تهیه شده برای ناظرین را «بهترین و کاملترین برنامه در نوع خود» خوانده است. وکلای اعزامی گزارش دیدار خود را برای کلیه سازمانهای بینالمللی، مقامات سازمان ملل متحد و محافل خبری جهان بطور وسیعی ارسال نمودهاند. علاوه بر آن طی یک مصاحبه مطبوعاتی که در ۹ دسامبر در برابر کاخ سازمان ملل متحد برگزار شد، متن گزارش آنان در اختیار مطبوعات نیز قرار گرفت.
کمیته خدمات موحدین جهانی، اعلام نموده است که با همکاری سایر سازمانهای بینالمللی مصرا مسئله زندانیان سیاسی را تعقیب خواهد نمود.
نهضت آزادی ایران در خارج از کشور، بنا بر وظائف مسلکی و مردمی خود نیز با تمام قوا برای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی خواهد کوشید.
شعار ما در این مبارزه: یا پیروز میشویم و یا رسوا میکنیم.
یا با ایجاد فشارهای بینالمللی رژیم پلیسی شاه عقبنشینی نموده و حاضر خواهد شد درهای زندانها را برای بازرسی بینالمللی بازنماید و فشار بر مبارزین قهرمان خلق ما را تقلیل خواهد داد، و ما با ایجاد این فشارهای بینالمللی خواهیم توانست جان برخی از این فرزندان دلاور خلق خودمان را حفظ کنیم… ویا اینکه بیش از پیش نقاب از چهره سالوس و ریای رژیم شاه، برداشته خواهد شد.
در این رهگذر ما به پشتیبانی همه هموطنان خارج از کشور، همه سازمانهای پیشرو مترقی نیازمندیم.
سرنگون باد رژیم ارتجاعی ـ استبدادی ـ استثماری شاه
پیروز باد مبارزات بر حق مردم قهرمان ما
شکوفا باد جهاد مسلحانه خلق ما.
نامه روحانیون مبارز به کمیسیون حقوق بشر
به مناسبت دهمین سال تبعید غیرقانونی رهبر عالیقدر حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی، روحانیون مبارز گروه ۱۵ خرداد، طی نامهای به تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۵۰ به سازمانهای بینالمللی به تبعید معظمله اعتراض و درخواست نمودهاند که:
۱ـ رژیم شاه به جرم عدم رعایت حقوق بشر در ایران و زیرپاگذاشتن تمام اصول و قوانین بینالمللی، از کمیسیون حقوق بشر، اخراج گردد.
۲ـ اقدام جدی و اساسی جهت پایان دادن به تبعید غیرقانونی قائد بزرگ اسلام حضرت آیتالله العظمی خمینی و بازگشت معظمله به ایران، بعمل آید.
۳ـ به منظور دفاع از حقوق بشر و موازین انسانی، رژیم شاه از طرف مقامات انساندوست جهانی مدافعین حقوق بشر، جهت کوتاه کردن دست (ساواک) از جان و مال و ناموس ملت ایران، تحت فشار قرار گیرد.
اخبار
٭ تبریز: پخش اعلامیه به مناسبت نزدیکشدن ۱۶ آذر، روز دانشجو
در ۱۶ آذر هر سال دانشجویان سراسر ایران، خاطره ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ را با اعتصابات و تظاهرات خویش گرامی میدارند و به همین مناسبت اعلامیهها و تراکتهای مختلفی در دانشگاهها پخش میشود. و ما در ذیل اعلامیهای را که در اوائل آذر امسال در دانشگاه تبریز پخش شده است نقل میکنیم:
دانشجویان آگاه و مبارز!
روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲، سه تن از دانشجویان مبارز، رضوی، قندچی، بزرگنیا، در جریان اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به مسافرت نیکسون جنایتکار به ایران توسط عمال شاه نوکرصفت به رگبار مسلسل بسته شده به شهادت رسیدند تا خون پاکشان نهال انقلاب آزادیبخش ایران را آبیاری کند. بدین جهت امسال نیز چون سالهای گذشته ما تظاهرات پرشور خود را بخاطر بزرگداشت یاد شهدای ۱۶ آذر و بخاطر اعتراض به وحشیگریهای رژیم خائن پهلوی، هر چه پرطنینتر به گوش خلق خواهیم رساند.
ما این تظاهرات را با عمق و وسعت بیشتری نسبت به سالهای گذشته به میان توده مردم خواهیم کشاند. زیرا رشد و توسعه و تکامل هر جنبشی در صورتی امکانپذیر خواهد بود که از پشتیبانی خلق برخوردار بوده و در جهت خواستههای آنان باشد. در ضمن ما در روز ۱۶ آذر، حمایت و پشتیبانی خود را از اعتصابات حقطلبانه کارگران سراسر ایران و جنبش مسلحانه خلق ایران و همچنین جنبش چریکی خلق کبیر لرستان اعلام خواهیم نمود. به همین مناسبت از کلیه دانشجویان مبارز دعوت میشود که صفوف خود را متشکلتر نموده و خود را برای بزرگداشت این روز بزرگ آماده نمایند.
درود بر شهدای قهرمان ۱۶ آذر
هرچه گستردهتر باد جنبش دانشجوئی دانشگاههای ایران
مستحکم باد پیوند جنبش دانشجوئی با پیشتازان مسلح خلق
مرگ بر دیکتاتوری رژیم فاسد پهلوی
٭ شهادت دانشجو حمید خلیلی:
در واقعه ختم دانشجویانی که در هنگام کوهنوردی کشته شده بودند عدهای از دانشجویان در پایان ختم چند شعار سیاسی میدهند. پاسبان کثیفی با آنها مواجه میشود دانشجویان که از ارگ تا حسنآباد آمده بودند به پاسبان میگویند ما با تو کاری نداریم و به دشمن مردم ناسزا میگوئیم. او هم کلت کمری خودش را درآورده و یکی از دانشجویان دانشکده علم و صنعت (هنرسرای عالی نارمک) را بنام حمید خلیلی میکشد. فردا نیز در ختم دیگری که به مناسبت همان واقعه کوهنوردان تشکیل شده بود درب مسجد را میبندند و کماندوهای شهربانی وارد مسجد شده و تا آنجا که میتوانستند دانشجویان را کتک میزنند و عدهای را هم میگیرند و میبرند. به همین مناسبت دانشکده علم و صنعت از چهارشنبه گذشته که واقعه اتفاق افتاد تا یکی دو روز بعدش بسته بود و دانشجویان تمام شیشههای ساختمانها را خرد کردند و اکنون نیز زیر سرنیزه امتحان میدهند. دانشجویان فنی نیز به دفتر رئیس دانشکده رفتند و بعنوان اعتراض تمام اشیاء اطاق را خرد کردند و فعلاً قرار شده است تا ۱۵ بهمن دانشکده فنی تعطیل باشد.
گفته میشود یک دانشجو از دانشکده علوم دانشگاه تهران کشته شده است و این در جریان تظاهرات به عنوان اعتراض به کشتن حمید خلیلی بوده است.
در جریان اعتصابات دانشگاه صنعتی (عاری از مهر) یک استاد کتک خورد و استادان یک روز اعتصاب کردند. میگویند که چهار دانشجو کشته شدهاند.
٭ فعالیتهای دانشجوئی در هند
اولین شماره «قیام» ارگان محصلین و دانشجویان ایرانی مقیم هند اخیراً بدست ما رسیده است. این نشریه در چهار صفحه چاپ شده است و شامل سرمقالهای تحت عنوان سخنی با خوانندگان ـ سرودی از مجاهدین بنام «قم» پیامی از حضرت آیتالله خمینی و اخبار است.
٭ شهادت آیتالله حاج شیخ حسین غفاری (آذرشهری)
تهران سوم بهمن ۵۳ ـ آقای حاج شیخ حسین غفاری آذرشهری، امام مسجد تهراننو که شش ماه قبل به جرم داشتن برخی نشریات سیاسی و رساله و فتواهای امام خمینی دستگیر شده بود، پس از آنکه زیر شکنجه شهید میگردد جنازهاش را برای دفن به قم میفرستند. هنگامی که جسد کفنپوشیده ایشان را به خانوادهاش نشان میدهند مأمورین ساواک ادعا می کنند که آیتالله غفاری در زندان سکته کرده است. اما خانمش با گریه و زاری و به عنوان اینکه شاید جسد شوهرش نباشد آنها را مجبور میسازد که کفن را باز کنند. جسدی مییابند غرقه به خون، کتکخورده و متلاشیشده.
گفته شده است که در جریان شکنجه، پاهای این پیرمرد ۶۰ ساله را در روغن زیتون در حال جوشش قرار داده بودند بطوری که گوشتهایش ذوب شده و همچنین ضربههای محکمی بر مغزش زده بودهاند که موجبات خونریزی و شهادت او را فراهم میسازد. از شهید آیتالله غفاری دو تن از پسرانش نیز در زندان هستند.
پس از انتشار خبر شهادت آیتالله غفاری، حوزه علمیه قم تعطیل و مجالس ختم و فاتحه برگزار میگردد. پس از فاتحه طلاب و مردم غیور قم دست به تظاهرات وسیعی میزنند که طی آن قریب ۲۵۰ نفر دستگیر میشوند. در این تظاهرات شعارها عبارت بود از: غفاری ما کشته شد ـ در کنج زندان کشته شد ـ بخون خود آغشته شد ـ درود بر خمینی ـ سلام بر خمینی ـ مرگ بر استعمار.
به مناسبت شهادت آیتاله غفاری اعلامیهای از طرف روحانیون مبارز گروه (۱۵ خرداد) انتشار یافته است که در زیر قسمتهائی از آن آورده میشود:
شهادت جانگداز و جانکاه این پیرمرد موجی از خشم ونفرت در میان تمام طبقات بوجود آورد. به طوری که دانشجویان دانشگاههای تهران، اصفهان، شیراز، و مشهد برای همدردی با حوزههای علمیه قم تظاهرات وسیعی تدارک دیدند. در این اعتصاب دانشکده ادبیات تهران مرکزیت داشت دانشجویان عکس منحوس شاه را از دیوار پائین کشیده پاره کردند، گلدانها و جامهای دانشکده را شکستند. لازم به یادآوریست که اساتید این دانشکده نیز با دانشجویان همراه و همگام بودند و این دانشکده از طرف رژیم شاه منحل اعلام گردید، و عده زیادی از دانشجویان در این تظاهرات دستگیر گردیدند که تعداد دقیق ایشان هنوز بدست ما نرسیده است و از طرف دیگر در اکثر مساجد تهران و سایر شهرستانها اعلام فاتحه و عزا گردید و مردم با شور و هیجان و روح انقلابی در این مجالس شرکت کرده و هیچ مجلسی منعقد نمیشود مگر اینکه چند نفر دستگیر میشوند.
باید دانست این اولین و آخرین افتخار روحانیت نیست که در راه تحققبخشیدن آرمانهای اسلامی و بدست آوردن آزادی و استقلال نصیبش میشود بلکه رژیم ننگین پهلوی دهها گل از گلزار روحانیت چیده و پرپر کرده است. یک روز مرحوم ایتاله سیدمحمدرضا سعیدی را با فجیعترین شکنجهها مثله میکنند و امروز پیرمرد مبارز حجتالاسلام غفاری را با سوختن و ضربههای مغزی به شهادت میرساند و… و مادام که این دودمان ننگین بر سر کارند این شهادتها تکرار خواهد شد.
ما این مصیبت عظمی را به ساحت حضرت ولی عصر امام زمان علیهالسلام و روحانیت بویژه حضرت آیتالله العظمی خمینی مرجع تقلید شیعیان جهان تسلیت میگوئیم و قطعدست جنایتپیشه دودمان پهلوی را از پیشگاه خداوند متعال خواهانیم.
روحانیون مبارز
٭ کشف یک گروه سیاسی:
اصفهان ـ در تابستان گذشته یک گروه سیاسی در دانشگاه اصفهان کشف میشود. آنها یک ماشین پلیکپی از دانشگاه مصادره و در خانه مخفی از آن استفاده میکردهاند. وجود چنین گروهی در دانشگاه اصفهان نشاندهنده ارتقاء مبارزات مخفیـ علنی دانشجوئی و تشکیل هستههای مخفی و سیاسی میباشد. در رابطه با این گروه حدود ۴۵ نفر از دانشجویان دانشگاههای اصفهان، تهران و شیراز دستگیر میشوند که تعدادی از آنها چند ماه بعد آزاد میشوند. اسامی بعضی از دستگیرشدگان عبارتست از: سیروس ودادی، رحمتالله الهامی، حمید صدیق (دانشکده پزشکی اصفهان)، محمودزاده (دانشکده ادبیات اصفهان)، محمد بشارت، محمد جلیل (دانشگاه اصفهان)، احمدرضا روحانی (متالوژی دانشگاه صنعتی تهران)، در این میان حمید صدیق را بیش از سه ماه تحت شکنجه قرار داده بودند.
افراد این گروه به علت اینکه مسائل امنیتی و تشکیلاتی را به خوبی رعایت نکرده بودند لو رفتند. هنگام بازرسی ساواک از کمدهای دانشجویان از داخل یکی از کمدها تعدادی کتاب مخفی بدست میآید که روی یکی از کتابها نام [؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟]
تهران ـ روز ۲۹ و ۳۰ مهر دانشجویان دانشگاه صنعتی اعتصاب میکنند و مأمورین گارد دانشگاه به مقابله با آنها برخاسته و آنها را مورد حمله قرار میدهند.
تهران ـ روز ۳۰ مهر دانشجویان دانشکده علم و صنعت دست به اعتصاب زدند.
٭ اعتصاب دانشجویان به مناسبت سالروز تبعید آیتالله خمینی:
تهران ـ روز دوشنبه ۱۳ آبانماه مصادف با سالروز تبعید آیتالله خمینی بوده به همین مناسبت دانشجویان دانشکده ادبیات و پزشکی تهران اعتصاب نمودند و با دادن شعارهائی از قبیل اتحاد ـ مبارزه ـ پیروزی ـ «مرگ بر این آموزش فرمایشی» شیشهها را خرد و کلاسها را تعطیل نمودند. تظاهرات مشابهی از طرف دانشجویان دانشکده کشاورزی کرج بوقوع پیوست. این تظاهرات نشانه اتحاد و همبستگی نیروهای مبارز و آزادیخواه علیه امپریالیسم و ارتجاع حاکم بر میهن ماست.
چندی قبل بدنبال برنامههای جدید آموزشی اعلام شد که دانشآموزان و دانشجویان کمبضاعت میتوانند با سپردن تعهد خدمت از آموزش رایگان و کمک هزینه تحصیلی استفاده کنند. این تعهد که عملاً محل خدمت را نیز اجباری میکند، موجب سلطه بیشتر رژیم بر جوانان تحصیلکرده و در خدمت خود درآوردن آنها میشود که با مخالفت و اعتصابات متعدد دانشجویان مواجه شده است.
٭ تهران ـ روز ۱۴ آبان دانشجویان دانشکده فنی تهران در اجتماعی با مسئله «تعهد خدمت» مخالفت میکند آنها در سالن سرپوشیده و در حالی که برای شناخته نشدن افراد چراغها را خاموش کرده بودند، جلسه تشکیل داده بودند (خفقان پلیسی) پس از آن مسئولین دانشگاه در مقابل خواسته دانشجویان عقبنشینی میکند و تنها «تعهد خدمت» را از دانشجویان سال اول میگیرند.
٭ تبریزـ روز ۱۴ آبان دانشجویان دانشکدهی ادبیات تبریز به اعتصاب دست میزنند و با پخش اعلامیهها و تراکتهای دستنویس از همهی دانشجویان برای اعتصاب دعوت به عمل آورند و روی دیوارهای دانشگاه شعارهائی از این قبیل به چشم میخورد:
«مرگ بر شاه مزدور که بوسیله تعهد خدمت میخواهند دانشجویان را برده خود کنند»
«ما به نوکران امپریالیسم تعهد خدمت نمیدهیم»
خودکشی مظلومانه خلق رنجدیده ما ـ زیر بار ستمی که بر مردم رنجدیده ما وارد میآید، عدهای تاب تحمل را از دست داده و چون راه چارهای نمییابند دست به خودکشی میزنند. سال قبل یک هموطن تبریزی آبرومند ما تمامی اعضای خانواده خود را کشت و با خون آنها روی دیوار نوشت» آریامهر… لاف نزن … ما گرسنهایم» و سپس خودکشی کرد و اکنون از میان دهها حادثه مشابه دیگر چند نمونه را که جزئیات آنها در دسترس هست نقل میکنیم.
٭ زنجان ـ خلیل رفیعی، خواربارفروش زنجانی، در اواخر خردادماه گذشته در این شهر با گرد د.د.ت خودکشی کرد. خلیل رفیعی خواربارفروش بعلت شدت فشارها و ستمهای رژیم دست به چنین کاری زد. او سرپرست یک خانواده هفت نفری بود و با تلاش و زحمت فراوان این خانواده را اداره میکرد. او یکی از هزاران کاسب خردهپایی بود که ستم سرمایهداران و فشارهای رژیم را بخوبی لمس میکرد. ظلم و ستمهای اطاق اصناف رژیم تحت عنوان مبارزه با گرانفروشی کارد را به استخوان او رسانیده بود. در جریان بحران ساختگی قندوشکر که رژیم آنرا ناشی از احتکار کسبه اعلام کرد، خلیل که به زحمت مخارج خوراک روزانه خانوادهاش را تأمین میکرد، ۱۲۰۰ تومان بناحق جریمه کردند. چندی پس از آن مجدداً ۵۰۰ تومان از او بعنوان جریمه اخاذی نمودند. خلیل رفیعی که فشار جنایتها و بیعدالتیهای رژیم کارد را به استخوانش رسانده بود شبهنگام در مغازهاش دست به خودکشی زد. علت این عمل او بر هیچیک از آشنایان و نزدیکان رنج کشیدهاش پوشیده نبود. لذا مجلس یادبود او با شکوه فراوان و استقبال گروه کثیری از مردم زحمتکش زنجان انجام شد. و شرکتکنندگان عموماً درباره سختی تحمل فشارهای اقتصادی رژیم صحبت میکردند.
٭ تهران ـ تعداد زیادی از تکنسینهای راهآهن که بعد از سال ۴۰ در راهآهن استخدام شدهاند و دارای مدارک تحصیلی سیکل تا دیپلم بوده، معمولاً یک دوره کارآموزی دوساله در راهآهن تهران و یا خارج کشور دیدهاند، بارها بعنوان اعتراض به کمبود میزان حقوق خویش و بدی غیرقابل شرایط زندگیشان دست به اعتصاب زدهاند. اما علیرغم همه این کوششها تاکنون هیچگونه توجهی به خواستهای عادلانه آنها نشده است.
فشار روانی بد زندگی و مخارج و جو پلیسی حاکم و عدم توجه به آنها در اعتصابات گذشته باعث شده است که بعضی از تکنسینها دست به خودکشی و [؟؟؟؟؟؟؟؟] زدهاند عبارتند از:
۱ـ محمد آقاجانزاده، اهل زنجان (تکنسین) نامبرده خود را در راهآهن تهران با نفت آتش زده و کشته است. مزدوران باصطلاح مسئول راهآهن علت مرگ او را ترکیدن کپسول گاز شایع کردند.
۲ـ در تیرماه گذشته یک تکنسین دیگر بنام نامدار (یا نامداد) خود را به زیر چرخهای لوکوموتیو انداخته و کشته است.
۳ـ تکنسین دیگری نیز که نام او در دست نیست، خود را به زیر چرخ قطار انداخته و کشته است هماکنون کینه و خشمی شدید نسبت به رژیم دشمن در بین تکنسینها وجود دارد.
برنامه تغذیه رایگان رژیم و فرزندان بیپناه مردم ما: در مهرماه گذشته در یکی از مدارس جلفای اصفهان که حدود ۸۰۰ دانشآموز دارد بعلت فاسدبودن غذا اکثر محصلین مسموم میشوند بطوری که تعدادی از آنها را به تهران منتقل میکنند. چنان که شایع است چند نفر از مسمومین درگذشتهاند.
خبرهائی حاکی از تهران و شهرستانها نشان میدهد که در بعضی از مدارس دیگر نیز تاکنون تعدادی از دانشآموزان مسموم شدهاند. به همه بیمارستانها و درمانگاههای کرج طی بخشنامه محرمانهای دستور داده شده است که اگر دانشآموزان مسموم شده در اثر تغذیه رایگان به بیمارستان مراجعه کردند، بدون سروصدا و سریعاً به معالجه آنها بپردازند. رژیم مزدور که به غارت وسیع منابع ملی و استثمار خلق زحمتکش ما ادامه میدهد با کارهائی نظیر تغذیه رایگان میخواهد مردم بویژه نوجوانان را راضی نماید در حالی که خلق زحمتکش ما فریب نیرنگهای رژیم شاه خائن را نخواهد خورد و تا بدستآوردن کامل حقوق و دسترنج خود از پا نخواهد نشست.
٭ تبریز ـ توطئه رژیم را در سرپوشگذاشتن بر چگونگی کشته شدن نیروهای ایرانی که در عمان کشته میشوند، باید افشا کرد: رژیم هراسناک از عدم رضایت خلق ما از اعزام جوانان ایرانی به جنگ تجاوزکارانه برعلیه خلق همزنجیر ما خلق عمان «هرچه بیشتر میکوشد تا از فاش شدن محل کشته شدن سربازان و افسران ایرانی که در جنگ تجاوزکارانه ظفار خونشان به هدر میرود جلوگیری نماید. افشای این توطئه خائنانه رژیم با آگاهی هرچه بیشتر خلق از ماهیت ضدخلقی هدفهای جنایتکارانه رژیم شاه به نفع اربابان امپریالیسم روشن خواهد کرد. روز اول مهرماه گذشته مراسم یادبودی برای ستوانیکم علیاکبر [……..] افسر ارتش در یکی از مساجد تبریز برگزار شد. نامبرده به گفتهی افراد مطلع در درگیری با انقلابیون عمان کشته شده است.
٭ تهران ـ آموزش دفاع غیرنظامی سرپوشی برای مقابله با فعالیتهای انقلابی: رژیم از وجود ۱۱ هزار نفری که به آنها «آموزش دفاع غیرنظامی» داده است در حفظ تأسیسات صنعتی و دولتی و مقابله با اقدامات چریکی استفاده میکند. در جریان بازیهای آسیائی تعداد زیادی از این افراد برای حفاظت از تأسیسات برق گماشته شده بودند.
٭ بلوچستان ـ در نشریه خبری شماره ۲ در مورد مصادره تعدادی اتومبیل توسط بلوچها مطالبی درج گردید: در آنجا گفته شد که اگر بلوچها دست به چنین اقدامی زدهاند و بعداً نیز در مقابل مأمورین دولتی مقاومت مسلحانه نمودهاند نشانه وسعت فقر و بیچیزی و فشار اقتصادی در آن منطقه میباشد. این بلوچها عمدتاً از طایفه «شهبخش»اند که از قدیم با رژیم حاکم و مأموران آن برخورد داشتهاند. مدتی قبل در طی چهار عمل حدود ۴۰ اتومبیل را متوقف کرده و اموال آنها را مصادره میکنند. سه دفعه در راه زاهدان و یک بار در راه خاش این اقدامات صورت گرفته است. پس از این وقایع با فشاری که از تهران وارد میشود ژاندارمری منطقه فعالیت وسیعی را آغاز میکند. یکی از افرادی که در این طغیان شرکت داشتهاند «میرزا شمشیر» از سران طایفه «شهبخش» میباشد. بلوچها او را همچون «دادشاه» میشناسند. دادشاه شخصی بود که سابقاً با قوای دولت جنگیده و سرانجام با خیانت عدهای بلوچ کشته میشود. میرزا شمشیر نیز توسط ژاندارمها و به کمک عدهای از بلوچهای طایفه «ناروئی» که وابسته به دولت هستند کشته شده است. کیهان ۱۳ آبان
مطلبی مزورانه در این مورد از طرف ساواک نوشته است. کیهان نوشته است:
«دو راهزان مسلح تیرباران شدند،دو نفر دیگر به حبس ابد محکوم گردیدند.»
بالاخره در خاتمه میگوید:
«یک نفر دیگر بنام میرزا شمشیر که سرهنگ پارسا را کشته بود، در زدوخورد با مأمورین کشته شد.»
یک تذکر مهم:
در شرایط فعلی «از یک طرف خفقان و دیکتاتوری و از طرف دیگر توطئه سکوت رژیم پلیسی شاه درباره اخبار و وقایع مبارزات طبقات زحمتکش با طبقه حاکم و عوامل آنها و بویژه اخبار و وقایع مبارزه مسلحانه پیشتازان خلق بر میهن حاکم گردیده است. مسلما این امر به هیچ وجه نمیتواند مانعی در رشد مبارزات تودههای خلق ما و بالارفتن آگاهی سیاسیـ انقلابی آنان باشد. لیکن باعث میشود که این اخبار و وقایع نتواند دقیق و سریع درمیان مردم منتشر و پخش شود. و در چنین شرایطی با توجه به اینکه به غیر از اخبار و مطالبی که از طرف خود سازمان تهیه میگردد، بقیه از درون مردم میباشد، لذا تحقیق و بررسی درباره صحت کامل برخی از آنها که از چند دست گذشته است، امریست دشوار، به همین خاطر تا آنجا که امکان دارد، دقیقترین و صحیحترین اخبار و وقایع را به اطلاع هممیهنان مبارز میرسانیم. و در موارد گوناگون اگر بعدا خبر کاملتری بدست آوردیم آنرا تکمیل مینمائیم و نیز اگر خبر جدیدی کسب کردیم که نشاندهنده اشتباهی در خبرهای گذشته باشد، آنرا تصحیح کرده، توضیح خواهیم داد.
٭ تهران ـ عملیات انقلابی مجاهدین خلق ایران به مناسبت دیدار توطئهآمیز وزیر خارجه آمریکا از رژیم مزدور شاه:
در روز سهشنبه هفتم آبانماه ۱۳۵۳، چند واحد از مجاهدین خلق، چندین عمل انفجاری مهم علیه مؤسسات و شرکتهای آمریکایی اجرا نمودند. این عملیات همزمان و به مناسبت ورود هنری کسینجر خائن وزیر خارجه آمریکا به ایران و همچنین افشای سرسپردگی و وابستگی هرچه بیشتر رژیم مزدور ایران به امپریالیسم آمریکا و همکاری دو رژیم در تجاوز به خلقهای ایران و منطقه انجام شد. در این عملیات هیچگونه آسیبی به مردم نرسیده و مجاهدین نیز سالم به پایگاههای خویش بازگشتند. این عملیات عبارت بودند از:
۱ـ انفجار در شرکت آمریکایی آی.تی.تی. این کارتل بینالمللی در بسیاری از کشورهای وابسته بهویژه کشورهای آمریکای لاتین و خاورمیانه نفوذ فراوانی دارد. چندی پیش نیز توطئه کودتا در شیلی برعلیه حکومت ملی و مترقی آلند و بوجود آوردن یک دیکتاتوری کثیف نظامی به همکاری این شرکت و سازمان جاسوسی «سیا»ی آمریکا صورت گرفت. رژیم دشمن علیرغم توطئه سکوتش درباره مبارزات و عملیات انقلابی خلق و پیشگامان مسلح آن، بخاطر اهمیت این عمل مجبور شد که خبر آن را، هرچند سربسته در کیهان مورخ ۸ آبان ۵۳ درج نماید.
۲ـ انفجار شرکت کشت و صنعت نراقی این سرمایهدار کثیف وابسته به آمریکا که زمینهای مرغوب و وسیع زیر سد دز را اشغال کرده و با استثمار گروه کثیری از کارگران و کشاورزان زحمتکش و ستمدیده ما ثروتهای هنگفتی را به نفع خود و اربابان آمریکاییاش بدست میآورد.
۳ـ انفجار دفتر شرکت آمریکائی جان ـ دیر واقع در خیابان حافظ.
طنین این انفجارها در اغلب نقاط تهران به گوش رسید. و پلیس مزدور دشمن را که وسیعاً برای حفاظت از جان کسینجر خائن بسیج شده بود به وحشت انداخت.
٭ بروجرد ـ ماشین دولتی به آتش کشیده شد: به دنبال حرکت انقلابی پیشگامان مسلح خلق در لرستان (گروه دکتر هوشنگ اعظمی) تلاشهای انقلابی تودهای به صورتهای گوناگون در این منطقه گسترش قابل ملاحظهای پیدا کرده است. برای نمونه در شهریور ماه گذشته مردم بروجرد یک ماشین پیکان دولتی را در کوچه بهار این شهر شبانه به آتش کشیدهاند.
٭ تبریز ـ مصادره بانک بازرگانی ایران: صبح روز اول مهرماه ۵۳ بانک بازرگانی ایران شعبه تبریز واقع در خیابان منجم مورد حمله قرار گرفته و حدود ۵ میلیون ریال موجودی آن مصادره گردیده است. مصادرهکنندگان که چهار نفر بودهاند، با مهارت کامل عمل کرده و هیچگونه ردپائی برجای نگذاشتهاند. بدنبال این حادثه تمام کارمندان شعبه مزبور بازداشت شدهاند.
٭ آبادان ـ اعتصاب موفقیتآمیز: بدنبال اعتصاب موفقیتآمیز کارگران پالایشگاه آبادان و سایر تأسیسات نفتی جنوب در بهار سال ۵۳ به میزان محدودی (حدود ۴۰ ـ ۳۰ ریال در روز) بر حقوق کارگران افزوده شده است. کارگران در این اعتصاب به خاطر اینکه از حملات وحشیانه پلیس در امان بمانند شیوه کندکاری را انتخاب نمودند.
٭ تهران ـ اعتصاب کارمندان بیمه بازرگانان سابق: پس از انحلال بانک بیمه بازرگانان، کارمندان این بانک که بیکار شدهاند، همچنان بدون شغل و بلاتکلیفند. بانک ملی عدهای از آنان را که سنشان کمتر از ۳۰ سال است استخدام کرده است. رژیم به سایر کارمندان پیشنهاد داده است که یا به استخدام شرکتهای تعاونی درآیند و یا اینکه در ازاء هرسال خدمت هزار تومان گرفته و از استخدام شدن رسمی صرفنظر کنند. کارمندان این پیشنهاد را رد کردهاند.
حدود دهم مهرماه کارمندان به مدت چند روز در شعبه مرکزی بانک بیمه بازرگانان در خیابان شاه اجتماع کردند. تعداد اجتماعکنندگان به هزار نفر میرسید. کارمندان دو نفر از بین خود بعنوان نماینده انتخاب کرده به نخستوزیری فرستادند. در صورتی که آنان قبلاً از نخستوزیر وقت گرفته بودند به آنان ملاقات نداده و علاوه بر این در راه بازگشت فرستادگان توسط مزدوران ساواک دستگیر میگردند.
پس از این جریان یکی از مقامات باصطلاح مسئول به شعبه مرکزی بانک بیمه بازرگانان (محل اجتماع) رفته و کارمندان را تهدید میکند که «اگر به شرکت تعاونی نروید شما را با باتوم میفرستیم». این حرف در کارمندان تأثیر نمیکند. از فردای آنروز مأمورین مسلح رژیم از ورود و اجتماع کارمندان در شعبه مرکزی بانک بیمه بازرگانان جلوگیری میکند، کارمندان هم اعلام میکنند که از این پس در شاه عبدالعظیم اجتماع خواهند کرد.
درگیری کارمندان بیکارشده با رژیم برسر گرفتن حقوق خویش همچنان ادامه دارد.
٭ خرمآباد ـ در اثر اوجگیری مبارزات انقلابی در منطقه لرستان بویژه در خرمآباد، سطح آگاهی سیاسی بطور قابل ملاحظهای بالا رفته است. ناظری اظهار میداد که خود شخصاً شاهد گوش کردن علنی مردم به رادیوی میهنپرستان در خیابانهای این شهر بوده است.
٭ بروجرد ـ مردم مجبورند خانههای اطراف شهربانی را تخلیه کند: اخیراً شهربانی بروجرد دستور داده است که خانههای اطراف شهربانی را تخلیه کنند.
٭ تبریزـ شکایت صاحبان کارگاههای قندریزی: به کارگاههای قندریزی تبریز اخطار شده بود که در عرض ۳۰ روز کارخانههای خود را به خارج از شهر منتقل کنند. در روز معین هیچکدام به این اخطار توجهی نکرده بودند و از طرفی اگر هم میخواستند در عرض این مدت کوتاه امکان چنین اقدامی نبود. در پایان اخطار، دولت ۶ کارگاه را با پلمب کردن شیر گاز گازوئیل آنها تعطیل کرد. ولی چون با عکسالعمل قندریزها روبرو شده و همچنین بخاطر ترس از نایایی قند و عکسالعمل مردم از تعطیل سایر کارگاهها صرفنظر میکند. صاحبان این کارگاهها در استانداری به بست نشستند. و شکایتهایی به مقامات مختلف نمودند.
٭ تهران ـ نمونهای از اقدامات افشاگرانه دانشجویان در حمایت از انقلابیون: در نیمه مهرماه اعلامیهای در دانشکده فنی تهران نصب گردیده بود که در آن از دانشجویان دعوت شده بود که برای نجات خواهر قهرمان مجاهد سیمین صالحی بکوشند. متن اعلامیه بدین شرح است: برای نجات جان خواهر مجاهد دکتر سیمین صالحی بکوشید. وی در ۲۷ مرداد، در طی یک نبرد قهرمانانه بدست دژخیمان مزدور پهلوی اسیر و روانه شکنجهگاه میگردد. وی اکنون در حالی که حامله است شدیداً تحت شکنجه قرار گرفته است. مرگ بر شاه خودفروش و خائن.
٭ تبریز ـ حیله جدید دشمن برای شناسائی افراد: یکی از هنرجویان هنرستان صنعتی تبریز بنام اصغر اسلامی از یکی از کتابفروشیهای تهران تعدادی از کتابهای نویسندگان مترقی از آنجمله صمد بهرنگی را خرید. بلافاصله پس از خروج از کتابفروشی مزدوران ساواک او را ربوده بداخل ماشین انداخته با خود میبرند و او سه ماه زندانی میشود. مزدوران دشمن این عمل را در حالی انجام میدهند که کتابهای خریداریشده جزو کتابهای به نمایشگذاشته شده در ویترین کتابفروشی بوده است. این شیوه جدید شناسائی افراد از طرف رژیم نماینده بینتیجه ماندن شیوههای پیگرد و سرکوب ساواک جهنمی شاه در مورد هستهها و سازمانهای انقلابی مسلح میباشد.
٭ مشهد ـ دستگیری یک دانشجو: چندی پیش یکی از دانشجویان دانشکده ادبیات مشهد بنام متین توسط مزدوران ساواک در خانه خویش دستگیر گردید.
٭ تبریز ـ توقیف کتابهای کتابخانهها از طرف ساواک: برنامه توقیف و جمعآوری کتابها از کتابخانهها از طرف ساواک شامل تبریز نیز شده است. اخبار رسیده حاکی از آنست که در این شهر کتابخانههای عمومی و همچنین کتابخانههای مساجد و مدارس و دانشگاه تبریز مورد هجوم مزدوران ساواک قرار گرفته و کتابهای روشنفکری و سیاسی و کتابهای آگاهکننده در زمینههای سیاسیـ اجتماعی و مذهبی مورد تصفیه قرار گرفته است. کلیه کتابهای موجود در کتابخانه اسلامی دانشجویان توسط ساواک جمعآوری شده است. مزدوران ساواک حتی قرآن و نهجالبلاغه را نیز جمعآوری کردهاند. و در این بین از مدیران مدارس خواسته شده است که هر یک لیستی از کتابهای موجود در کتابخانه مدرسه خود را تسلیم ساواک نمایند.
٭ تهران ـ اعتصاب دانشجویان دانشگاه صنعتی: بنا به گفته شخصی، روز یکشنبه ۲۸ مهرماه در دانشگاه صنعتی اعلامیهای از طرف دانشجویان پخش میشود. در این اعلامیه از دانشجویان خواسته شده که برای اعتراض به گرفتن تعهد خدمت از طرف رژیم و همچنین ندادن کار و وام دست به اعتصاب همگانی بزنند. اعتصاب از فردای آن روز یعنی دوشنبه ۲۹ مهرماه شروع میشود. گارد حمله می کند. عدهای از دانشجویان به خیابان رفته شروع به شعار دادن میکنند و از جمله شعارهای آنها شعار «مرگ بر این حکومت فاشیستی» بوده است. تظاهرکنندگان به همین صورت تا پپسیکولا میروند.
اعتصاب تا پایان هفته ادامه مییابد. منتها در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه تنها کلاسها تعطیل بوده است. در جریان این اعتصاب از جمله اعمال اعتصابکنندگان یکی هم خردکردن شیشههای ساختمانها بوده اسم. عدهای از دانشجویان نیز دستگیر میشوند.
٭ تهران ـ اعتصاب دانشجویان پلیتکنیک: بدنبال ورود دانشجویان ارتشی به دانشکده پلیتکنیک دانشجویان این دانشکده بعنوان اعتراض به این اقدام ضددانشجوئی رژیم، در روزهای ۲۳ و ۲۴ مهرماه دست به اعتصاب زدند. در این اعتصاب یکی از شعارهای دانشجویان عبارت بود از: زنده باد اتحاد بین دانشجو و کارگر. این شعار بروشنی جهتگیری سیاسی مبارزات دانشجوئی را به سمت جنبش انقلابی پیشرو نشان میدهد.
٭ تهران ـ اعتصاب دانشجویان موسسه عالی آموزش مخابرات: دانشجویان موسسه عالی آموزش عالی مخابرات (واقع در جاده قدیم شمیران) در تاریخ دهم مهرماه دست به اعتصاب زدند. دانشجویان در این اعتصاب خواستار اصلاح سیستم آموزشی و بدست آوردن آزادیهای بیشتری در اداره امور خویش شدند. اعتصاب برای مدت چند روز ادامه داشت که طی آن چند تن از دانشجویان دستگیر شده و عده بیشتری ممنوعالورودیه موسسه اعلام گردیدند.
٭ تهران ـ مخالفت دانشجویان با جشن وزارت فرهنگ و هنر: روز چهارشنبه هفتم آبان از طرف وزارت فرهنگ و هنر جشنی در آمفیتئاتر دانشکده علم و صنعت تشکیل میشود که با مخالفت شدید دانشجویان مواجه میگردد. دانشجویان اجازه صحبت به رؤسای دانشکده نمیدهند. و جشن را با پرتاب گوجه و تخممرغ بسوی اعضای ارکستر بهم میزنند. در این هنگام گارد دانشکده فراخوانده میشود و دانشجویان در حالی که شعار اتحاد، مبارزه، پیروزی، را مرتب و با فریاد تکرار میکردند محل را ترک میکنند.
٭ تبریز ـ دستگیری دانشجویان مبارز ایرانی مقیم خارج پس از مراجعت به ایران: دکتر سرابی از مبارزین ایرانی مقیم سوئیس به هنگام مراجعتش به ایران به محض پیاده شدن از قطار دستگیر و به تهران فرستاده شده است. شایع است که ۳۰ تن از دانشجویان مبارز ایرانی مقیم سوئیس که در خارج فعالیتهائی داشته و در تظاهراتی بر علیه شاه در سوئیس شرکت داشتهاند بعد از مراجعت به ایران دستگیر شدهاند.
٭ بروجرد ـ یک گروه انقلابی مسلح جدید: در شهر بروجرد یک گروه انقلابی جدید مورد هجوم مزدوران ساواک دشمن قرار گرفت و عدهای از آنان دستگیر شدند. برخی از دستگیرشدگان هنرجونی مخابرات تهران وابسته به وزارت پست و تلگراف و تلفن بودند. در یکی از خانههای تیمی این گروه در بروجرد مقادیری اسلحه و مواد منفجره بدست مزدوران ساواک افتاد.
٭ دزفول ـ عملیات در مرکز مخابرات دزفول: طبق اخبار رسیده اوائل آبان ماه بمب شدیدالانفجاری که در مرکز مخابرات دزفول کارگزاری شده بود منفجر میشود، متعاقب این عمل چند نفر از کارمندان این مرکز دستگیر میشوند.
٭ ملایرـ دستگیری ۲۳ نفر در رابطه با حمله به بانک ملی: اخیراً ۲۳ نفر در رابطه با حمله به بانک ملی شعبه ملایر، که در تابستان گذشته منجر به کشته شدن رئیس شعبه گردید، دستگیر شدهاند.
٭ همدان ـ دستگیری مبارزین: در مهرماه گذشته تعدادی کارمند در همدان دستگیر میشوند، یک نفر از آنها فردی به نام مصطفی کارمند شهرداری میباشد.
٭ لرستان ـ در رابطه با عملیات انقلابی دکتر اعظمی، در لرستان چه میگذرد؟:
گفته میشود که گروه دکتر اعظمی در مرحله اول موفق به خلعسلاح دو پاسگاه ژاندارمری میشود. تعدادی از جوانان ۸۰۰ هزار ریال پول مصادره کرده و در اختیار گروه دکتر اعظمی گذاشتهاند. خانواده دکتر اعظمی را دستگیر و زندانی میکنند و از خانه دکتر عالیخانی که در ارتباط با دکتر اعظمی دستگیر شده بود و فرد با سابقهایست، سلاح بدست میآورند. شایع است که دکتر عالیخانی در زیر شکنجه به شهادت رسیده است.
«دلاوران محلی» را که از مدتها قبل برای مقابله با چریکهای محلی تعلیم داده بود، برعلیه گروه دکتر اعظمی و همکاری با پلیس و ارتش بسیج کرده است. تا اواخر آبانماه این افراد در خیابانها با لباسها نظامی و در حالی که سلاح بسته بودند دیده میشدند.
٭ تبریز ـ مبارزات مردم با تبلیغات رژیم:
در اوائل آبانماه تعدادی تابلو حاوی شعارهای درباری به طرفداری از رژیم شاهنشاهی به نام اتحادیههای صنفی و درواقع از طرف ساواک در بازار تبریز نصب میشود. مردم که نسبت به رژیم مزدور شاهنشاهی دشمنی آشتیناپذیر و کینههای عمیق دارند مخفیانه روی شعارها را رنگ میزدند و مأمورین مجبور به جمع کردن آنها میشوند.
انعکاس عملیات اخیر مجاهدین خلق در بین مردم: با وجود سکوت دستگاههای ارتباطی و تبلیغاتی رژیم شاه خائن در مسکوت گذاردن اخبار و مطالب مربوط به عملیات انقلابی انفجار مؤسسات آمریکائی، توسط مجاهدین خلق، در تهران، همزمان با دیدار کسینجر وزیر خارجه امپریالیسم آمریکا از ایران با سرعت و وسعت زیادی بین مردم پخش میگردد. بسیاری از مردم خودشان صدای انفجارها را شنیدهاند در محلهای انفجار نیز جمعیت اجتماع کرده بودند. پلیس مزدور طبق روال گذشته و دستور مقامات بالا، مردم را از محل دور کرده و سعی میکرد وانمود کند که حادثهای نیست و گاز ترکیده است. شخصی که هنگام انفجار دفتر آی.تی.تی ناظر صحنه بود، میگوید:
«انفجار این بمب نیرومند باعث شده تمام شیشههای شرکت خرد شده و ایجاد آتشسوزی نماید. مردم جمع شده و با خوشحالی راجع به آن بحث میکردند. یک نفر به پاسبانی که مردم را متفرق میکرد با طعنه میگفت سرکار باز هم گاز ترکیده؟… اگر گاز ترکیده چرا اینقدر دستپاچه شدین؟…. دیگری میگفت اگر گاز بود پس چرا شیشههای چند ساختمان آنطرفش هم خرد شده….؟
٭ تهران ـ یک اقدام ضدانگیزه خائنانه: در آخر مهرماه آئیننامهای از طرف وزیر علوم در دانشکده فنی تهران اعلام کرده بود که:
دیپلمههای واجد شرایط از مناطق مرزی و عشایری کردستان…. و بویراحمد، نقده، مهاباد، سیستان و بلوچستان … بدون امتحان و کنکور به دانشگاه راه مییابند و از تمام امتیازهای دانشجویی استفاده مینمایند…… این اقدام رژیم یکی از اقدامات عکسالعملی او در برابر جنبشهای دانشجویی و مقابله با آن اتخاذ شده است (به علاوه رژیم با این کار قصد دارد که مزورانه راه را برای وارد کردن افراد بیسواد به دانشگاه هموار کند)
٭ تهران ـ تظاهرات کارگران کفش بلا: ساعت ۵/۸ صبح سهشنبه ۷ آبان حدود ۱۵۰ نفر از کارگران شبکار کارخانه کفش بلا دستهجمعی برای شکایت به طرف کرج حرکت میکنند. انگیزه حرکت آنها کمی دستمزد بوده است.
٭ ادامه و رشد مبارزات دانشجویان علیه رژیم مزدور:
تهران ـ چندی پیش یک دستگاه ماشین پلیکپی از انستیتو مکانیک دانشکده پلیتکنیک تهران مصادره شد، بدنبال این جریان دو تن از دانشجویان دستگیر شدند.
تبریک به ما
من یک مادرم
من مادر احمدم
شاید که بخندید
ولی باور بدارید مرا
شب عید بود و من چشم به راه
چشم به راه پسرم که بیاید
مردما سخت مشغول به خود، از زن و مرد
صحبت از سبزیپلو، ماهی، صحبت از سیزده بدر
پسر کوچک همسایهی ما، که پر از مهر و وفاست
خبری داد مرا
که پر از صدق و صفاست «احمدت رفت به پیش دگران
صورتش غرقه به خون ز آتش خصم
دل او صاف و درخشان چو سحر»
احمدم، تبریک به تو
به تو ای شادی من، به تو ای روشنی ظلمت شب، تبریک به تو
ولی این شادی من نیست به تنهایی،
صحبت از شادی ماست
صحبت از احمد من نیست
صحبت از احمدهاست
تبریک به من، تبریک به ما
و تو هم گوش بدار جغد عبوس
و تو هم گوش بدار
صحبت از غصه و غم نیست
صحبت از شور و وفاست
صحبت از جشن و صفاست
صحبت از شادی من نیست به تنهایی
صحبت از شادی ماست
صحبت از احمد من نیست به تنهایی
صحبت از احمدهاست
تبریک به ما
تبریک به ما
شاید حتی کلمهای از این شعر بازگوی سرود آزادگان گمنام و شهیدان ایران باشد، و اگر چنین شد حق ادا شده است. به هر حال این شعر پس از شهادت احمد رضایی و به مناسبت مقارن بودن آن با عید نوروز گفته شده است.
سیمین