مدافع حاکمیت ملی هستیم
مهدی معتمدی مهر
هفتهنامه صدا؛ شماره ۱۹
نهضت آزادی ایران متعاقب تصمیم ترامپ مبنی بر تروریستی شناختن سپاه پاسداران ، بیانیهای با محور «محکومیت این اقدام به جهت نقض حاکمیت ملی ایران» صادر کرد که طیف گستردهای از ارزیابیهای بعضاً متضاد را برانگیخت. انگیزهها و عللی که در واکنشهای اعتراضی بر این بیانیه دیده میشوند، عموماً متمرکزند بر نقد عملکرد سپاه در سنوات اخیر. به هر حال، دلایلی چند موجب شد که این بیانیه صادر شود:
- ۱. نهضت آزادی ایران با مشی اصلاحطلبانه و کارنامه سالها پایداری و مبارزه برای دمکراسی، استقلال و عدالت، دیرپاترین حزب ملی و اسلامی ایران به شمار میرود. در مرامنامه نهضت آزادی تصریح شده که «ما مسلمان، ایرانی، مصدقی و تابع قانون اساسی» هستیم. این عبارت تنها یک شعار نبوده و بلکه به مثابه اصولی بنیادین قرار دارد. بنیانگذاران شریف و هیات رهبران نهضت در طول نزدیک به شش دهه، با پذیرش آگاهانه مخاطرات و هزینهها، در همین چارچوب رفتار کردهاند و باور و پایبندی خود را به این اصول، بارها به اثبات رسانیدهاند. بنابراین، همانگونه که آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی، در مقام آرمانها و مطالبات راهبردی نهضت آزادی ایران تلقی میشدهاند، وجه «مصدقی» نیز دلالت دارد تا «حاکمیت ملی» (استقلال)، «امنیت ملی» و «صلح»، ارزشهای اجتماعی و آرمانهای سیاسی بیبدیل قلمداد شوند. سابقه تاریخی تلاشها و فداکاریهایی که از دوران صدارت امیرکبیر به عنوان بنیانگذار جنبش اصلاحات ایران آغاز و در نهایت، منجر به شهادت ایشان میشود و سالها مبارزه و زندان و حصر که پیشگامان آزادیخواهی کشورمان مانند دکتر مصدق، مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیتالله طالقانی به خاطر مشارکت و باور به اهداف نهضت ملی شدن نفت ایران متحمل شدند و نیز، مخالفت عام جنبش اجتماعی ایران با قرارداهایی مانند کنسرسیوم و معارضت با کاپیتولاسیون و مداخلات دولتهای خارجی در امور داخلی ایران در دوران پهلوی و دفاع صریح نهضت آزادی ایران از جنگ تحمیلی تا مرحله فتح خرمشهر، از جمله واقعیتهایی هستند که نشان میدهند جنبش دمکراسیخواهی و اصلاحطلبی ایران، هیچگاه نسبت به پاسداری از استقلال کشور و تصریح بر «حاکمیت ملی» به عنوان یک مطالبه فراگیر اجتماعی و ضرورت بنیادین سیاسی، بیتفاوت نبوده و غفلت نکرده است.
- ۲. تعبیر «امنیت ملی» در قرن بیستم و به ویژه پس از جنگ دوم جهانی متداول شد و مشتمل بر «توانایی ملتها و ظرفیت تصمیمسازیهای دولتها به منظور حفاظت از ارزشهای حیاتی سرزمینی در مقابل تهدیدات خارجی» به کار میرود. دکتر ابراهیم یزدی در کتاب ارزشمند «دکترین امنیت ملی» مینویسد که: «حفظ موجودیت و تمامیت ارضی کشور، اساسیترین بخش از مصالح و امنیت ملی است و مصلحت کلان ملی ایران، در گرو بقای یکپارچگی ایران است» و البته در فرازی دیگر نیز توضیح میدهد: «توسعه سیاسی و نهادینه شدن دمکراسی، از پیششرطها یا پیشنیازهای اجتنابناپذیر حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور است.» معنای این سخن آن است که بدون امنیت ملی، دستیابی به حاکمیت ملی (استقلال) امکانپذیر نیست و حفظ حاکمیت ملی پایدار، منوط به پذیرش سازوکارهای دمکراتیک (حاکمیت ملت) خواهد بود. نتیجه تحلیل یاد شده پیرامون مفهوم «امنیت ملی» این است که تنها راه مقابله با تهدیدات عینی خارجی، ارتقای شاخصهای همبستگی ملی از طریق سازوکار «وفاق ملی» و ایجاد زمینههای حمایت فراگیر مردمی از حاکمیت و مشارکت ملی همه ایرانیان در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود و برخورداری نظام سیاسی کشور از ظرفیت سرمایه اجتماعی احزاب ملی و شخصیتهای موثر کشور است. از این رو در هر شرایطی و به ویژه در شرایط کنونی که دکترین سیاست خارجی آمریکا و متحدان منطقهای او یعنی اسراییل و عربستان سعودی، فراتر از معارضت با نظام سیاسی کشور، اهداف بلندپروازانهتری را دنبال میکنند و خواهان فروپاشی ایران هستند، رعایت آزادیهای اساسی و تحقق حقوق و حاکمیت ملت و همچنین، پرهیز از هر روندی که به صلح آسیب رسانده و موید وضعیت جنگی باشد، فراتر از یک خواست یا دیدگاه صرفاً سیاسی و جناحی و بلکه به عنوان ضرورتی در چارچوب «دکترین امنیت ملی ایران» ارزیابی میشود.
- ۳. روند تصمیمسازیهای سیاسی دونالد ترامپ و تشدید مناسبات مسئولیتگریزانه در قبال کل جهان که با خروج از پیمان پاریس و سازمان فرهنگی یونسکو آغاز شد، با اتخاذ تصمیمات جنگافروزانه علیه ایران و خاورمیانه ادامه یافت و به تدریج و به ویژه پس از خروج آمریکا از «برجام»، با اقداماتی از قبیل شناسایی «قدس» به عنوان پایتخت اسرائیل و سپس، با ضمیمه دانستن «جولان» به خاک اسرائیل شدت گرفت؛ حلقه این اقدامات، با اعلام «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» به عنوان یک گروه تروریستی تکمیل شد. این تصمیم بیسابقه در حوزه حقوق و روابط بینالملل، ضمن آن که نقض صریح حاکمیت ملی ایران و مصداق بارز نادیده گرفتن تعهدات بینالمللی از جمله نص منشور ملل متحد قلمداد میشود که اصل حاکمیت سرزمینی دولتها را به رسمیت میشناسد، اقدامی ماجراجویانه است که طبیعتاً نمیتواند مورد اعتراض احزاب ملی قرار نگیرد.
- ۴. عملکرد دولت آمریکا در طول نزدیک به هفت دهه گذشته، حکایت از مداخلات نظامی و سیاسی گسترده در بسیاری از کشورهای جهان داشته و دارد: از مشارکت فعال در کودتای ۲۸ مرداد و کمک موثر در راهاندازی ساواک در ایران گرفته تا حضور نظامی در ویتنام و شبه جزیره کره و کودتا در شیلی و اندونزی و جنگافروزی در افغانستان و عراق و لیبی و …… ساخت، فروش و استفاده مکرر از تسلیحات کشتار جمعی و نقش مستقیم در ایجاد، حمایت و گسترش بنیادگرایی جهادی و تکفیری در منطقه، حقایقی قابل چشمپوشی نیستند. نهضت آزادی در بیانیه یاد شده با توجه به این سابقه تاریخی و تحلیل رفتار سیاسی دولت ترامپ مطرح میکند که: «تروریستی خواندن سپاه پاسداران هرگز در راستای ثبات سیاسی و رفع موانع توسعه و دموکراسی و تامین حقوق اساسی ملت ایران ارزیابی نشده و بلکه فضای سیاسی ایران را به سوی رشد «نظامیگری» و تقویت موضع نهادهای محافظهکار پیش میبرد. این موضع، دلالت بر این داوری سیاسی دارد که اقدامات اخیر دولت آمریکا نمیتواند مورد حمایت هیچ جریان سیاسی با گرایشات ملی و میهنی و مدافع استقلال و تمامیت ارضی ایران قرار گیرد؛ ولو احزاب یا شخصیتهایی که با اساس نظام جمهوری اسلامی موافق نیستند. آن دسته از مخالفان تندروی حکومت که مداخله خارجی، تحریم اقتصادی و اقداماتی از این دست را موجب تضعیف حاکمیت میدانند، دچار اشتباه استراتژیک شده و در توقف روند جنبش دمکراسیخواهی ایران و رشد «نظامیگری» و «رادیکالیسم» در ایران سهیماند و امنیت کشور، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی ایران را در معرض مخاطرات مهارناشدنی قرار میدهند.
- ۵. دولت ترامپ با تروریست خواندن سپاه پاسداران که بخشی از نهادهای رسمی ایران به شمار میرود، از یک سو در صدد فروش هر چه بیشتر تسلیحات نظامی در خاورمیانه است و از سوی دیگر به دنبال تشدید بحرانهای منطقهای و داخلی کشورمان و در نهایت، خواهان تسلیم محض دولت ایران و تقویت موضع نئومحافظهکاران اسراییلی است و به طور کلی، بازیگردانان سیاسی آمریکا هدفی ندارند جز بازگرداندن مناسبات سیاسی و اقتصادی منطقه به دوران پیش از انقلاب اسلامی. ترامپ بنا بر غریزه سیاسی و تسری مشی تجارت در امور سیاسی و تجربیاتی که با کره شمالی به دست آورده، دریافته است که جریانات نظامی و محافظهکار جهان از ظرفیت بیشتری برای تعامل و مذاکره برخوردارند. تاکید توامان و همیشگی نهضت آزادی ایران بر مطالبات دمکراتیک و آرمان «حاکمیت ملی» سبب شد تا این بیانیه، ضمن نقد راهبردی عملکرد سپاه که متضمن هیچگونه حمایتی از این نهاد نبود؛ بر این پیام متمرکز شود که اقدام دولت آمریکا مبنی بر تروریستی شناختن سپاه را «خلاف مقتضیات صلح خاورمیانه» و نقض حاکمیت ملی ایران میداند.