نقد تمرکز قدرت و انحصارات حکومتى و دولتى در بیدادگاه استبداد مطلقه وابسته
محمد ترکمان
زنده یاد مهندس بازرگان در خطابه تاریخى خود در بیدادگاه استعمار و استبداد ساخته در تاریخ اسفند ١٣۴٢( ۵٧ سال پیش ) ، ذیل عنوان : ” از کودتاى پهلوى تا پایان جنگ جهانى دوم ” ، ضمن برشمردن آثار مخرب و ویرانگر نظامهاى استبدادى مطلقه در از میان بردن شخصیت و خلاقیت و ابتکار و عزت نفس و آزادگى و … انسانها و تضعیف و نابودى عرصه عمومى و نهادهاى مدنى ، در فرازى از خطابه خود به تنقید از انحصارات حکومتى و دولتى با هدف تضعیف بخش خصوصى مستقل و غیر خصولتى پرداخت و چنین گفت:
” اقدام دیگرى که استبداد بعد از مشروطیت در جهت تضعیف بانیان ابتداى مشروطیت و مدعیان اجتماعى دیگر انجام داد و تیر دو نشانى که زد در زمان وزارت دارائى داور به اوج خود رسید :
ایجاد انحصارها و تشکیل شرکتهاى دولتى از قبیل انحصار دخانیات ، اداره کل غله ، انحصار قند و شکر ، انحصار تریاک ، شرکت قماش ، شرکت چاى، شرکت کتیرا، شرکت ساختمان، شرکت پشم و پنبه، حتى شرکت رمه، شرکت بار، اداره کل معادن، شرکت فرش و امثال آنها.
نشان اولى: با این تیر، انحصار و تأسیس شرکتهاى سهامى آزاد ولى دولتى ، مورد نظر دستگاه بود . [ هدف :] تهیه درآمد براى دولت و مخصوصا کنترل اصلاحات اقتصادى .
اما نشان دوم و هدف اصلى : ضعیف کردن و از بین بردن یکى از طبقات صاحب مشاغل آزاد بود، یعنى پیشه وران و کسبه ، یعنى یکى از بانیان انقلاب و پایه هاى مشروطیت و ملت . دستگاه استبداد یا استعمار میدانست که بازار تهران با مختصر استقلالى که دارد همیشه یکى از سنگرهاى آزادى و قیام علیه تعدی هاى دولتیان و خارجیان بوده است . در بازار ، نیمه تشکلى وجود داشت …با انحصارها و شرکتهاى بزرگ دولتى که البته برخوردار از حمایت هاى مختلف و خارج از قیود رقابت آزاد و محدود به صرفه جوئى در خرج بودند، کارهاى مولد درآمد ، یکى بعد از دیگرى از دست مردم گرفته مى شد و کسب و کاسب به اختیار و استخدام دولت در مى آمد [ و ] بازار اقتصاد ایران از استقلال و اقتدار مى افتاد [باین ترتیب ] هم استبداد راضى مى شد و هم استعمار.
” اتاتیزه کردن ” یا به دست دولت دادن رشته هاى اقتصادى و اجتماعى یک کشور، در محدوده نظام استبداد متکى به استعمار، اصولآ به معناى حفظ دائمى امتیازات صاحب امتیازان از گزند حرکت هاى اجتماعى است …
اتاتیسم بدون دموکراسى و بدون همکارى اجتماعى ، چطور مى تواند اجرا گرددو به جائى برسد ؟ جز آنکه یک نوع استبداد وسعت یافته ، به رنگ تجدد درآمده ، به منظور غارت بیشتر ملت و زورمندى قوى تر دولت استبداد باشد .”
بنقل از ” مدافعات ” ، مجموعه آثار مهندس مهدى بازرگان ، ج ۶ ، شرکت سهامى انتشار، ١٣٨۵، صص٣٨۴ تا ٣٨۶.
دارنده چنین طرز فکرى که یک عمر طولانى به دنبال ایجاد و تأسیس و تقویت نهادهاى مدنى و توزیع قدرت و شخصیت دادن به فرد فرد جامعه که میوه آن خلاقیت و ابتکار و اجتهاد و عزت نفس و دانائى و توانائى و مسئولیت سپارى به مردم بوده و مخالف هر شکل از حکومت و دولت بزرگ و مداخله گر در تمامى عرصه هاى زیست جامعه بوده است ، با جریاناتی که تحت هر اسم و عنوان از مردم نه اظهار نظر و راى و مشارکت و مشورت ، بلکه تنها تقلید مى طلبند و در پى دستورى ساختن اقتصاد، شیوه زندگى شهروندان ، روابط اجتماعى ، روابط خارجى و حتى فهم از دین و اعتقادات شهروندان مى باشند ، نمى تواند موافق باشد .