نهضت آزادی ایران و جنگ تحمیلی
قسمت چهارم
مقدمه:
بطورکلی نهضت آزادی همیشه مورد اتهام از سوی گروه های مختلفی در زمینه های مختلفی قرار داشته.از اتهام لیبرالیسم گرفته تا کارشکنی در زمان جنگ مثلا از روزنامه اطلاعات در سال ۶۴ و یا صداوسیمای جمهوری اسلامی در سال ۷۵ (۱)
ما در قسمت پایانی نهضت آزادی ایران و جنگ تحمیلی به بررسی مهم ترین اتهاماتی که به نهضت در زمینه جنگ زده شده پرداختیم و سعی کردیم با جوابهای رسمی از سوی اعضای نهضت و مقالات دیگر این اتهامات را پاسخ دهیم.
۱– داستان هواپیما های F14 و F16:
یکی از مهمترین اتهامات به نهضت آزادی و دکتر ابراهیم یزدی لغو قراردادهای هواپیماهای جنگی است که در زمان شاه بین ایران و ایالات متحده به امضا رسیده بود.
به عنوان مثال آقای آذربرزین در خاطراتی که به کوشش آقای حسین دهباشی با عنوان «فرماندهی و نافرماندهی» نوشته شده ادعا کرده است که لغو قرارداد خرید جنگندههای اف ۱۶ توسط من (ابراهیم یزدی) صورت گرفته است. برخی از سایتهای وابسته به گروههای شکستخورده از انقلاب و نیز سایتهای وابسته به گروههای افراطی به اصطلاح اصولگرای ایران نیز با خوشحالی آن را منعکس کردهاند.
عمده قراردادهای نظامی در دولت بختیار و با درخواست دولت او لغو شد نه دولت موقت مهندس بازرگان. کمااینکه قرارداد فروش جنگندههای اف ـ ۱۶ در زمان دولت بختیار لغو شد، اما اف ـ ۱۴ها قبلا تحویل ایران داده شده بود. جنگنده اف ـ ۱۴ دارای سیستم کامپیوتری بود که این امکان را ایجاد میکرد که در آن واحد به چند هدف شلیک کند و از روی ناو هواپیمابر به پرواز درمیآمد. ایران در آن مقطع، نیروی دریایی متناسب با این هواپیما و اصولاً ناو هواپیمابری نداشت که از این جنگنده استفاده کند. در دوره بختیار سیستم کامپیوتری از جنگندهها جمعآوری شد؛ با این کار، عملا هواپیماهای اف ـ ۱۴ چیز بیشتری از فانتوم اف ـ ۴ نبود؛ علاوه بر آن، قبلا و پیش از دولت بختیار و همزمان با عقد قرارداد خرید اف ـ ۱۴، هزینه اضافی نیز پرداخت شد که به علت فقدان ناو، جنگندهها از زمین به پرواز دربیایند. بنابراین قابلیت دیگری از آن کم شد. پیش از اینکه دولت بختیار سر کار بیاید ارتش آمریکا درخواست لغو قرارداد تحویل جنگندههای اف ـ ۱۶ و اقلام نظامی دیگری را کرده بود. اگر در آن شرایط این قرارداد لغو شده بود، دولت ایران متحمل پرداخت خسارت نمیشد اما چون در دوره بختیار این قرارداد به طور یکجانبه لغو شد، دولت ایران مشمول پرداخت خسارت هم شد. کسانی که شبهه نقش دکتر یزدی در لغو قرارداد اف ـ ۱۶ را مطرح میکنند، به این واقعیت تاریخی توجه نمیکنند که دولت موقت در جایگاه لغو قرارداد نبود. شورای انقلاب که در غیاب مجلس، نقش قوه مقننه را ایفا میکرد، طبق مصوبهای، بسیاری از قراردادهای دوره پهلوی را ملغی کرد و لغو قرارداد اف ـ ۱۶ هم با وجود آنکه قبلا توسط دولت بختیار انجام شده بود، ظاهرا مجددا توسط شورای انقلاب انجام میشود. اما اعضای روحانی شورای انقلاب، متاسفانه بعدها و زمانی که جنگ شروع شد و دیدند این هواپیماها و تجهیزات نظامی میتوانسته سودمند باشد، مصوبه خودشان را پنهان ساختند و از آن دفاع نکردند و بلکه همآوا شدند با کسانی که مسئولیت را به گردن دولت موقت میانداختند و مهندس بازرگان و دکتر یزدی هم صدایشان در آن غوغا شنیده نشد. قرارداد اف – ۱۶ در ۱۴ بهمن ۵۷ لغو شد که هنوز دولت موقت بر سر کار نیامده بود و حتی کسی پیروزی قریبالوقوع انقلاب را پیشبینی نمیکرد، چه برسد به جنگ. چنانکه دکتر یزدی در گفتوگوهایشان تصریح کردهاند، از اواسط اسفند ۵۷ به بعد، پیشبینی حمله نظامی از سوی عراق مطرح شده بود اما نه در دی و بهمن ۵۷.
نکته دیگر آنکه در بحبوحه انقلاب، یکی از گلایههای مردم این بود که چرا پول نفت به جای سازندگی و رفاه و رونق اقتصادی، صرف خرید تسلیحات نظامی میشود. بختیار در جهت پاسخگویی به افکار عمومی این قرارداد را فسخ کرد. در آن روزگار به مراتب، جو عمومی علیه سیاستها و سرمایهگذاریهای شاه ملتهبتر بود و یک نکته اساسی دیگر، حتی به فرض اگر این قرارداد در دوره بختیار لغو نمیشد، آیا این چشمانداز وجود داشت که ارتش آمریکا پس از انقلاب، جنگندههای اف ـ ۱۶ را تحویل بدهد؟ درباره قراردادهای اس ـ ۳۰۰ از سوی روسیه دیدیم که با وجود همکاری راهبردی دو دولت در منطقه و به رغم وجود قرارداد، آنها در دوره تحریمها این مکانیزم دفاعی را به ایران تحویل ندادند و حتی گفته میشود که اکنون هم، تحویل این مکانیزم به صورت کامل صورت نگرفته است. حال در شرایط بعد از انقلاب و در اوج جنگ سرد آیا چنین فضایی وجود داشت که دولت آمریکا جنگندههای اف ـ ۱۶ را تحویل کشوری بدهد که بیم آن میرفت پس از پیروزی انقلاب به اردوی شوروی بپیوندد؟(۲)
دکتر یزدی در پاسخ به سپهبد آذربرزین که در خاطراتش با عنوان «فرماندهی و نافرماندهی» در گفتوگو با آقای حسین دهباشی ادعا کرده بود لغو قرارداد خرید جنگندههای اف ـ ۱۶ توسط ایشان صورت گرفته، نوشتند: «یک روز قبل از معرفی آقای مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر، دولت بختیار طی تفاهمنامهای نه تنها قرارداد خرید هواپیماهای اف ـ ۱۶ بلکه اقلام دیگری را هم لغو کرد که اخبار آن در روزنامههای یومیه ایران منتشر شد و در منابع متعدد هم درباره آن نوشته شده است.» دکتر یزدی به خبر خبرگزاری اسوشیتدپرس در ۱۵ بهمن ۵۷ استناد کردند که نوشته بود: «دولت ایران که از نظر مالی به دلیل از دست دادن درآمد فروش نفت آسیب دیده، تصمیم گرفته است که قراردادهای خرید جنگافزار از آمریکا را به میزان ۱۰ میلیارد دلار لغو کند.» طبق تفاهمنامهای که در ۱۴ بهمن ۵۷ توسط اریک فون باربد، از سوی وزارت دفاع آمریکا و تیمسار توکلی، معاون تسلیحاتی وقت وزارت دفاع ایران امضاء شد، قرارداد خرید ۱۶۰ فروند هواپیمای اف ـ ۱۶ لغو شد. در پاسخ دکتر یزدی تاکید شده است: «لغو این قراردادها، به ظاهر عملی «ملی» و «انقلابی» محسوب میشد، بختیار با انگیزه سیاسی این قراردادها را لغو کرد. اما لغو این قراردادها میلیاردها دلار به ضرر ایران تمام شد. دولت آمریکا هزینه لغو قراردادها را از محل موجودی ایران در حساب مخصوص تنخواهگردان ایران، برداشت نمود.» (۳)
اسناد کامل مربوط به لغو قراردادهای اف ـ ۱۶ در جلد پنجم خاطرات دکتر یزدی قرار دارد. در واقع، انتشار کامل این خاطرات به سود اعتبار و اصالت انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تمام میشود و امیدوارم این ملاحظه مد نظر مسئولان وزارت ارشاد قرار گیرد.
همین طور بخشی از این خاطرات در کتاب آخرین تلاشها در آخرین روزها صفحه ۲۴۰ تا ۲۴۷ آمده است(۴)
۲– سردار رحیم صفوی:« نهضت آزادی به معنی واقعی، ملیگرا که دلسوز ملت ایران یا سرزمین ایران یا حتی وطنپرست باشند، نیستند. وقتی که شهرهای ایران اشغال شد، چند نفر از این نهضت آزادیها در جنگ شرکت کردند؟ چند نفرشان شهید شدند؟ شهدایشان را نام ببرند. اینها اگر واقعاً ملیگرا و وطندوست بودند، بیایند بگویند تا قبل از عملیات بیتالمقدس، چه کمکهایی را به جنگ کردند؟» (۵)
پاسخ دکتر ابراهیم یزدی:
هنوز خرمشهر سقوط نکرده بود که من به آنجا رفتم. رفتم به خط مقدم جبهه. تانکهای عراقی پشت دروازههای خرمشهر بودند و من تا مرز رفتم. مصمم بودم که بمانم. اما به اهواز که برگشتم، دکتر چمران به من گفت شما اینجا نمانید. گفت افرادی با ما مخالف هستند. ماندن من را در اینجا نمیتوانند تحمل کنند. تو هم بمانی، نه میگذارند که من بمانم و نه شما. از ما دو نفر یکی باید بماند. من گفتم که نه، شما بمانید، چون تجربه و دانش و آمادگی شما بیشتر است. تا فتح خرمشهر ما با تمام قوا از جنگ حمایت کردیم. آقای محسن اللهوردی از اعضای نهضت آزادی بود که در جنگ شهید شد. از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا بود که نتوانست بماند، آمریکا را رها کرد و با معرفی من به جنوب لبنان پیش چمران رفت. در آنجا متخصص مواد منفجره شد. بعد از انقلاب به ایران آمد، رفت جنوب و به چمران پیوست و در جبهه شهید شد. کسان دیگری هم بودهاند که من لزومی نمیبینم اسامیشان را یکی یکی بگویم. اینها در جبهه بودند. با تمام قوا، کمک مالی هم میکردیم. اینها که چنین انتقاداتی به نهضت آزادی وارد میکنند، بیانیههای ما در آن سالها را بخوانند. نهضت آزادی ایران در ۱۱ اردیبهشت ۶۱ در پیام تبریک به مناسبت پیروزی عملیات بیتالمقدس تاکید کرده بود: «بر همگی ما است که با حفظ وحدت و ایجاد جو تفاهم خونهای پاکی را که از قلوب همیشه زنده و پر تپش برادرانمان در کربلای خوزستان و غرب به زمین میریزد پاس داریم و بدینوسیله دشمن جنایتکار را بیش از پیش ناامید و رسوا سازیم… نهضت آزادی ایران ضمن ارج نهادن و تقدیر از فداکاریهای سپاهیان اسلام اعم از نیروهای سهگانه ارتش، سپاه، بسیج و عشایر که هماکنون با نام مولا علی ابن ابیطالب(ع) برای نابودی دشمن متجاوز و اخراج کامل آنها از میهن اسلامی ایران در تلاش هستند آرزو میکند که هر چه زودتر پیروزی نهایی بر خصم، نصیب رزمندگان جانباز و ایثارگر ما گردد.» (۶ و ۷)
۳– ماجرای اشاره نهضت آزادی به پیشنهاد پرداخت غرامت پس از فتح خرمشهر چه بود؟
وقتی خرمشهر فتح شد، سران کشورهای منطقه به شدت وحشت کرده بودند و جمعاً با هم تصمیم میگیرند که به ایران غرامت بدهند. اتفاقا این موضوع در خاطرات آقای هاشمی آمده است. همان زمان بیبیسی این خبر را منتشر کرد که اعراب حاضر شدهاند ۱۰۰ میلیارد دلار بابت خسارت جنگ به ایران بپردازند. این موضوع در جلسات غیرعلنی مجلس هم مطرح شد. در گزارشی که در مجلس قرائت شد آمده بود سران کشورهای منطقه میگویند که حاضرند ۶۰ میلیارد دلار غرامت بپردازند، اما باید ۹۰ میلیارد دلار بپردازد. من هم پس از قرائت این گزارش در مجلس گفتم اگر قرار بر پذیرش شرایط صلح است، بنشینید و مذاکره کنید. آنها یک رقم میگویند، شما رقم دیگر، بالاخره بر سر یک رقم توافق خواهید کرد. آقای درودیان از مرکز تحقیقات جنگ سپاه بارها در این باره از من پرسیده که سند شما برای پیشنهاد پرداخت غرامت به ایران چیست که من هم اسنادش را به او دادم. گفتم هم بیبیسی این خبر را منتشر کرد و هم در خاطرات هاشمی آمده که اعراب توسط سفیر ایتالیا، پیشنهاد کردند که ما تمام شرایط ایران را برای پایان جنگ میپذیریم، ۱۰۰ میلیارد دلار غرامت هم میدهیم. همه شرایط ایران را میپذیریم، جز مجازات صدام. در ۱۷ مرداد ۱۳۶۱ هیاتی ترک به تهران آمد و با مقامات کشور مذاکره کرد. روزنامه اطلاعات فردای آن روز به نقل از آقای ولایتی نوشت: «نخستوزیر و وزیر خارجه ترکیه در این سفر مطلب جدیدی برای گفتن نداشتند و تنها در رابطه با پرداخت غرامت پیشنهاد کردند که یک صندوق اسلامی پرداخت خسارات وارده از این جنگ به ایران را به عهده میگیرد. لیکن آقای خامنهای رئیسجمهوری و ریاست شورای عالی دفاع که همواره در اینگونه جلسات بیانگر مواضع به حق جمهوری اسلامی ایران بودهاند، ضمن رد قاطع این پیشنهاد، اظهار داشتند: ما ملتی بالقوه غنی هستیم و عزت ما اجازه نمیدهد که از چنین کمکهایی استفاده نماییم. امت غیور ما نیازی به گرفتن اعانه از هیچ کس ندارد، اما صدام تکریتی را ملزم به پرداخت این غرامت میداند.»
۱۰۰ میلیارد دلار خسارت پس از پایان خرمشهر مطرح شده بود. دبیرکل سازمان ملل، آغازگر جنگ را عراق معرفی کرد، اما آنها ایران را مسئول ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر میدانند. البته ۱۰۰ میلیارد دلار غرامت، رقم پیشنهادی کشورهای عربی بود و نه عراق.
عراق هم در آن جلسهای که کشورهای عربی چنین پیشنهادی مطرح کردند، حضور داشت. علاوه بر این سخنرانی صدام را بعد از فتح خرمشهر بخوانید. او میگوید ما اشتباه کردهایم، من دستور دادهام که سربازان ما به پشت مرزها برگردند. اما صدام در شرایط مالی نبود که بتواند این غرامت را بپردازد. عربها گفتند که ما میپردازیم. اگر در مواردی کشورهای عربی به صدام در جنگ علیه ایران کمک کرده بودند چه ایرادی داشت اگر آنها غرامت جنگ را میپرداختند.(۸)
مستندات مربوط به پیشنهاد پرداخت غرامت جنگ به ایران پس از فتح خرمشهر به شرح زیرند:
– آقای هاشمی در خاطراتشان در ۱۵ اسفند ۱۳۶۰ مینویسند: «ظهر و عصر ملاقاتهایی داشتم. ناخدا افضلی آمد و راجع به مینگذاری و مینروبی توضیحاتی داد. اطلاع داد که وابسته نظامی ایتالیا گفته کشورهای نفتخیز منطقه مایلند ۶۰ میلیارد دلار خسارت جنگ را از طرف صدام به ایران بدهند و ایران از شرط سوم که کیفر صدام است منصرف شود…» آقای هاشمی هیچ توضیحی در مورد رد یا قبول این پیشنهاد ندادهاند.(۹)
– در یکی از جلسات خصوصی دوره اول مجلس شورای اسلامی هنگامی که پس از فتح خرمشهر موضوع غرامت مطرح شد، گزارش داده شد که اعراب پرداخت ۶۰ میلیارد دلار را پیشنهاد دادهاند. اما بعضی از کسانی که در مراکز تصمیمسازی بودند، اظهار داشتند که گفتهایم خیر باید ۹۰ میلیارد دلار بدهند. برخی از نمایندگان گفتند که اگر اصل آتشبس و مذاکره را میپذیرید بر سر میزان غرامت مذاکره کنید.
– آقای درودیان در کتابشان (ص۱۴۶) از آقای مهندس عزتالله سحابی نقل میکنند: «ماحصل کلام این بود که کشورهای عربی حاضر به پرداخت خسارت شدند و در نشریات خارجی و داخلی آن روزها آمد که حاضرند ۷۵ میلیارد دلار برای بازسازی به دو کشور بدهند، که به نسبت دو به یک به نفع ایران تقسیم شود…»
– مرحوم آیتالله العظمی آقای منتظری در خاطرات خود (ص۳۲۲) در پاسخ به پرسشی درباره خاتمه جنگ پس از فتح خرمشهر گفتهاند: «… من همان وقت پیغام دادم که هر کاری میخواهید بکنید حالا وقتش است و حمله کردن به عراق درست نیست، آن روز حسابی برای غرامت به کشور ما پول میدادند و منت ما را هم میکشیدند و شرایط آماده بود، ولی آقایان فکر میکردند که الان میرویم عراق را میگیریم و صدام را نابود میکنیم…» (۱۰)
آقای دکتر پارسادوست، که تحقیقات مفصلی درباره اختلافات ایران و عراق و جنگ انجام داده و چندین جلد کتاب نوشتهاند، علاوه بر استناد به روایت آقای هاشمی از پیشنهاد پرداخت غرامت، نوشتهاند که در کنفرانس فاس – مراکش – سران کشورهای عربی برای جلب موافقت دولت جمهوری اسلامی به برقراری آتشبس در مراسم حج – که در سپتامبر همان سال بود – ضمن تاکید بر عقبنشینی کامل نیروهای عراقی، پیشنهاد پرداخت غرامت به ایران را مطرح کردند. آقای دکتر پارسادوست، به نقل از یک منبع خارجی، این پیشنهاد را بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار، که از طریق صندوق بازسازی اسلامی به ایران پرداخت شود، ذکر کردهاند. (۱۱)
– آقای دکتر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت، در مصاحبهای با سایت خبری تحلیلی بازتاب(۱۲)، ضمن تصریح بر اینکه «آقای هاشمی رفسنجانی که موثرترین مقام سیاسی وقت به شمار میرفتند… بر ادامه جنگ اصراری نداشته و فرماندهان که تحت تاثیر شعارهای انقلاب بودند به ادامه جنگ اصرار داشتند…» اظهار داشتهاند که «پس از فتح خرمشهر جریانی آغاز شد که شامل برخی از کشورها برای پایان جنگ بود. در این ابتکارها برای اولین بار، مساله غرامت و عقبنشینی تا مرزها که خواسته ما بود، مطرح شد.» آقای ولایتی در رد این پیشنهادها و قبول صلح توجیهاتی دارند که بسیار بحثبرانگیز است، اما در اینجا وارد آن بحث نمیشویم، چرا که موضوع مورد بحث در این یادداشت پیشنهاد پرداخت غرامت به ایران است. ایشان در ادامه میگویند: «اولین پیشنهاد مشخص به ما درباره آتشبس و دریافت غرامت از طرف حبیب شطی دبیرکل وقت کنفرانس اسلامی داده شد. سران کشورهای عرب در ۱۵ شهریور در فاس (مراکش) گردهم آمده بودند.»
آقای درودیان در کتابشان (۱۳) به نقل از آقای دکتر ولایتی آوردهاند: «حبیب شطی دبیر کنفرانس اسلامی برای مذاکره آمد. یک رقمی را ایشان گفت و ما هم یک رقمی را مطرح کردیم. قرار شد ایشان جواب بیاورند. دیگر خبری نشد. نفر دوم معاون وزیر خارجه هند بود که تلاش زیادی کرد و با ایشان هم روی رقم بحث کردیم ولی رفت و خبری نشد…» بدون اینکه رقم پیشنهادی اعراب و رقم مورد مطالبه ایران را بدانیم نمیتوان درباره علت یا علل خبر ندادن حبیب شطی یا معاون وزارت خارجه هند اظهارنظری کرد. خوشبختانه آقای دکتر ولایتی در مصاحبه خود با سایت بازتاب این ارقام را ذکر کردهاند: «رقم پیشنهادی حبیب شطی ده میلیارد دلار بود که در مقابل ما گفتیم اصل بحث را قبول داریم، اما این رقم مورد پذیرش ما نیست و باید درباره مبلغ آن مذاکره کنیم. در همین دوره آقای بندری، معاون وزیر خارجه هند هم مذاکرات مشابهی به عنوان میانجی برای تعیین غرامت داشت و غرامت مورد مذاکره با وی حدود ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار بود.»
آقای دکتر ولایتی پس از بحث درباره میزان اعتبار پیشنهادهای این دو تن مینویسد: «آقای ابوفرح کارشناس سومالیایی سازمان ملل خسارت ایران در جنگ را صد میلیارد دلار برآورد کرده بود. هرچند جمهوری اسلامی معتقد است این رقم نیز واقعی نیست و خسارت ایران در جنگ بالغ بر هزار میلیارد دلار است.» بعد از پایان جنگ آقای هاشمی هم در یکی از مصاحبههای خود خسارت ایران را در جنگ همین رقم ذکر کردهاند.(۱۴)
بعد از این مواردی که دکتر یزدی در مورد پیشنهاد پرداخت غرامت مطرح می کنند آقای درودیان به این اسناد قانع نمی شوند و از دکتر یزدی می پرسند که :
از آقای یزدی دربارۀ اسناد پرداخت غرامت به ایران برای خاتمه دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر، درخواستی نداشتم، زیرا اسناد طبقهبندی شده، به معنای اظهارات مقامات رسمی، گزارش جلسات و یا مکتوبات رسمی و دولتی، دربارۀ پرداخت غرامت به ایران، همچنین تصمیمگیری برای ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، در نیمه اول سال ۱۳۶۱، در اختیار آقای یزدی نبود، زیرا ایشان و سایر اعضای نهضت آزادی، از سال ۵۸ و پس از تصرف سفارت آمریکا، هیچگونه مسئولیتی در دولت نداشتند. در غیر این صورت مناسب است آقای یزدی و نهضت آزادی توضیح دهند، چگونه در سالهایی که هیچگونه مسئولیت رسمی و دولتی نداشتهاند و تنها به عنوان یک حزب سیاسی فعالیت میکردند، اسناد دولتی و به کلی سری را در اختیار داشتهاند؟ (۱۵)
درپاسخ به پرسش ایشان باید گفت که چند مورد را باید درنظر بگیرند:
اولا اظهارنظر مسئولین مانند آقای هاشمی رفسنجانی،دکتر ولایتی و سایرین که در همین یادداشت به آنها اشاره شد اصل موضوع پرداخت غرامت را تایید می کنند
دوما آقای دکتر علی خرم از مقامات وزارت خارجه نیز از پیشنهادات مشخص و تقریبا رسمی دراین باره سخن میگوید و در مصاحبه ای با سایت جماران نیز در مورد غرامت پس از فتح خرمشهر میگویند:
فرق ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با ۳ خرداد ۱۳۶۱ برای کشور ما خیلی زیاد است از نظر حیثیتی و از نظر مالی معامله ای بود که سودی برای ما نداشت. ای کاش ما سوم خرداد سال ۱۳۶۱ شبیه قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته بودیم و از لحاظ حیثیتی لکه دار نشده بودیم و خسارت بیش از اینهم نمی دیدیم.(۱۶)
سوما آقای دکتر یزدی از کسانی بودند که رابطه بسیار نزدیکی با فلسطینیان و لبنانیان و سایر افراد مطرح مسلمان کشورهای مختلفی بخاطر فعالیت های قبل از انقلاب داشتند . مثلا وقتی اجلاس اسلامی در کشور ایران انجام شد اکثر افراد مطرح علیرغم محدودیت ها به دیدار دکتر یزدی می آمدند (۱۷) در اوایل انقلاب نیز این رابطه بوده لذا اگر پیشنهاد رسمی به مقامات طبق اظهارنظرهای افرادی مثل دکتر خرم یا دکتر ولایتی بوده این پیشنهاد اگر به نهضت آزادی و مخصوصا دکتر یزدی هم داده شده به دور از واقعیت و انتظار نیست هرچند که نهضت آزادی در قدرت نبوده باشد…
در پایان این ۴ یادداشت در خصوص جنگ امیدواریم که مطالب به قدر کافی گویا و خارج از ابهام بوده باشند واز هرگونه انتقاد و پیشنهادی استقبال می کنیم و همچنین کسانیکه سعی می کنند نهضت را به کارشکنی در جنگ متهم کنند را به به رعایت آیه شریفه زیر فرا میخوانیم:
یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون (۱۸)
صدق الله العلی العظیم. و آخر دعوینا ان الحمدلله رب العالمین.
منابع:
۱–اسناد نهضت آزادی ایران سال ۱۳۶۴-۱۳۷۵
۲– مصاحبه مهدی معتمدی مهر با سایت تاریخ ایرانی – شهریور ۱۳۹۶
۳– مصاحبه دکتر یزدی با سایت تاریخ ایرانی – اردیبهشت ۱۳۹۴
۴– آخرین تلاشها در آخرین روزها – انتشارات قلم – دکتر ابراهیم یزدی
۵– گفت و گو با سردار سرلشکر رحیم صفوی – سایت مشرق – ۱۳۹۳
۶ و ۷- اسناد نهضت آزادی ایران سال ۱۳۶۱ – مصاحبه دکتر ابراهیم یزدی با سایت تاریخ ایرانی
۸– مصاحبه دکتر ابراهیم یزدی با سایت تاریخ ایرانی –۱۳۹۳
۹– عبور از بحران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ نهم ۱۳۸۶، ص۳۹۶
۱۰– متن کامل خاطرات آیتالله حسینعلی منتظری به همراه پیوستها، اتحاد ناشران ایرانی در اروپا، دی ماه ۱۳۷۹
۱۱– پارسادوست، دکتر منوچهر: ما و عراق، از گذشته دور تا به امروز، تجاوز عراق، پیامدها، پایان جنگ و رویدادهای پس از آن، شرکت انتشار، ۱۳۸۵، ص۶۰۹
۱۲– مصاحبه دکتر ولایتی با سایت بازتاب ،در ۱۲ فروردین ۱۳۸۴
۱۳– نقد و بررسی جنگ ایران و عراق، پرسشهای اساسی جنگ، محمد درودیان، موسسه مطالعات سیاسی و فرهنگی، اندیشه ناب، ۱۳۸۰، ص۲۱۰
۱۴–مصاحبه دکتر ابراهیم یزدی – سایت تاریخ ایرانی ۱۳۹۳
۱۵– مصاحبه محمد درودیان با سایت تاریخ ایرانی – ۱۳۹۳
۱۶– مصاحبه دکتر علی خرم با سایت جماران -۱۳۹۰
۱۷–مصاحبه دکتر ابراهیم یزدی با حسین دهباشی- تاریخ آنلاین -۱۳۹۵
۱۸–قرآن کریم سوره مائده آیه ۸