نهضت آزادی در مقام یک گفتمان
۲۷ اردیبهشت , ۱۳۹۲
طاها پارسا
نهضت آزادی در قالب یک حزب جز مدتی کوتاه به قدرت نرسید. حتی معلوم نیست در آن شرایط و در سایه ی مشروعیت توده ای و قدرت کاریزماتیک آیت الله خمینی و میان جولان نهادهای انقلابی، آن فرصت چند ماهه را هم بشود تعبیر به ” به قدرت رسیدن ” کرد.
شاید در یک شرایط عادی، به قدرت نرسیدن یک حزب، آنهم در حالیکه بیش از نیم قرن از تاسیس آن می گذرد بتواند بخودی خود نقطه ضعفی برای آن حزب قلمداد شود و در مقام آسیب و یا مسئله ای جدی میتواند برای بانیان و همراهان و حامیان حزب مطرح شود. اما ذیل سایه ی استبداد حاکم ، این مسئله جای خود را به موضوعات و بلکه مسائلی دیگر می دهد. مسائلی که شاید مهمترین آن تقدم و تاخر گفتمان حزب با شرایط حاکم بر جامعه محل فعالیت آن است.
در مقام انتقاد می توان گفت که یک حزب سیاسی، اگر از قدرت حاکم، بی نصیب باشد، دست کم باید به پایگاه اجتماعی خود امیدوار باشد. یعنی فقدان پایگاه اجتماعی و بی نصیبی از قدرت حاکمه، از یک حزب چیز جز یک محفل شخصی باقی نمیگزارد. همچنین میتوان موضوع تقدم و تاخر گفتمانی را به عدم شناخت فعالان حزب از شرایط حاکم بر جامعه محل فعالیت تعبیر کرد و مهر بی تدبیری بر آن زد.
به زعم نگارنده ، نهضت آزادی ایران در مقام یک حزب سیاسی، اگرچه هیچگاه به قدرت نرسید و به خاطر شرایط سیاسی حاکم، موفق به گسترش حزبی و عضو گیری و یارگیری به شکل کلاسیک آن نشد اما به سبب اتخاذ روش های مسالمت آمیز و اصلاح طلبانه، توانست گفتمان سیاسی و دینی خود را به شکل غیر قابل باوری در بدنه ی حکومت و در میان بسیاری از کارگزاران نافذ کند. نیم نگاهی به تغییراتی که در ادبیات مردان انقلاب و کارگزاران حکومت (بخصوص در دوران اصلاحات ) رخ داد، به خوبی بیانگر این مسئله است که نهضت آزادی توانست بسیاری از مخالفان خود را تسلیم گفتمانی سازد که اگرچه نهضت آزادی تنها دال آن نیست اما بی شک قدیمی ترین،معتبر ترین و ذی نفوذ ترین حزبی است که در این گفتمان حضور دارد. دیگر بماند که بانیان و فعالان این حزب هم در مقام روشنفکران مذهبی و دینی و مصلحان اجتماعی و سیاستمدارن مسالمت جو سهم عظیم و قابل توجهی در این گفتمان دارند.
طنز تاریخ نیست، بلکه واقعیتی امیدوار کننده برای نهضت آزادی است که در آستانه ی یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران ، اصلی ترین وخوش اقبالترین کاندیدای آن ، در زبان و گفتار و همراهان و بلکه در مشی سیاسی همراه و همگام کسانی شده است که به تمامی تحت تاثیر گفتمان روشنفکری دینی و مشی سیاسی نهضت آزادی قرار دارند. یعنی شاید کمتر از یکماه دیگر، آقای هاشمی رفسنجانی دومین رئیس جمهوری باشد که از خیل منتقدان آن به مقام همراهی می رسد.
باری، نهضت آزادی اگرچه هیچگاه چنانچه باید و شاید به قدرت نرسید، اما گفتمان نهضت و مشی سیاسی و رویکرد اصلاح طلبانه ی آن به قدرت، چنان نافذ شد و همراهانی یافت که برای سالها از قدرت کام گرفتند و به جرات بتوان گفتمان اصلاح طلبی را مولود مبارک و بدیل ممکنِ گفتمان نهضت آزادی دانست.