گزارش مراسم بزرگداشت چهاردهمین سالگرد درگذشت زنده یاد مهندس بازرگان در اهواز
جمعه ۰۴ بهمن ۱۳۸۷، خوز نیوز
نماینده اهواز در دور اول مجلس شورای اسلامی گفت من بازرگان را ناخدای روزهای سخت می دانم .بازرگان پاک به دنیا آمد ،پاک زیست و پاک مرد.،و مصداق سوگند خداوند برای حضرت یحیی بود که فرمود سلام به روزی که زاده شد و سلام به روزی که مرد و سلام به روزی که دوباره برانگیخته می شود.
به مناسبت چهاردهمین سال در گذشت مهندس مهدی بازرگان مراسم بزرگداشتی با حضور دکتر محمد حسین رفیعی توسط جمعیت توسعه فرهنگی سیاسی استان خوزستان جمعه ۴ بهمن دراهواز برگزار گردید.
درابتدای جلسه بهبهانی نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی به ایرادسخنرانی پرداخت. وی در ابتدا با اشاره به آیات قرآن به نظر قرآن در موردتفاوت انسانها پرداخت و گفت طبق نظر قرآن مردمانی وجود دارند که عطروجودشان جامعه را پر می کند آنها درختان طیبه ای هستند که همیشه میوه ای برای چیدن دارند و در مقابل کسانی هستند که سست ریشه اند و تا به موقعیت وجایگاهی می رسند رفتارشان عوض شده و ارزشها را فراموش می کنند.مهندس بازرگان از همان درختان طیبه و به نظر من از مصادیق صدیقین در قرآن بود .
وی با اشاره به رفتار مهندس بازرگان در جریان ملی شدن صنعت نفت گفت: در حالیکه در آن زمان تمام دنیا معتقد بود که ایران نمی تواند به تنهایی نفت تولید کند و در روزنامه های دنیا خبر از تعطیلی قریب الوقوع پالایشگاه آبادان می دادند سکان داری بازرگان و تدبیر وی که با همه افراد شایسته همکاری می کرد و برای همکاری مرز عقیدتی نگذاشت ،با راه اندازی خط اصلی تولید در عرض سه ماه سبب شگفتی جهانیان شد. در زمان انقلاب نیز امام امت به درستی دریافت که در آن در شرایط مهندس بازرگان تنها کسی است که می تواندآرامش را در کشور برقرار کند.
این نماینده اولین دوره مجلس شورای اسلامی افزود: به همین دلیل است که من بازرگان را ناخدای روزهای سخت می دانم. بازرگان پاک به دنیا آمد ،پاک زیست و پاک مرد و مصداق سوگند خداوند برای حضرت یحیی بود که فرمود سلام به روزی که زاده شد و سلام به روزی که مرد و سلام به روزیکه دوباره برانگیخته می شود.
مهندس بهبهانی در پایان کلام خویش به قرائت شعری که در رثای بازرگان و به مناسبت چهلمین روز درگذشت او سروده بود پرداخت.
در ادامه این مراسم دکتر حسین رفیعی از فعالان ملی مذهبی به ایراد سخنرانی باموضوع آخرین اثر مهندس بازرگان -آیا اسلام خطری جهانی است؟- پرداخت.
دکتررفیعی با اشاره به اینکه این مقاله ابتدا در لوموند فرانسه چاپ شد گفت: درآن زمان این مقاله برای جوابگویی به نظریه برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون نوشته شد. مهندس بازرگان در این مقاله به هشت مورد که در تاریخ معاصر مورد استفاده ی نظریه برخورد تمدنها است پرداخته است.
اول گروگانگیری دپیلماتهای آمریکا در ایران که بازرگان آن را نه برگرفته ازمتن اسلام ،که برگرفته از شرایط آن روز ایران دانست .
دکتر رفیعی با برشمردن اتهام تروریست بودن مسلمین و اعدام مرتدین در اسلام که موارد دوم و سوم مورد اشاره بازرگان است گفت بازرگان نه تروریسم را محصول اسلامی دانست و نه اعدام مرتدین را امری عقیدتی و بر خواسته از اسلام .بازرگاناشاره نموده که اعدام مرتدین مربوط به کسانی بوده است که بصورت مسلحانهعلیه جامعه اسلامی دست به مبارزه می زده اند.
وی چهارمین مورد راعدم هم زیستی مسالمت آمیز بین مسلمانان و همسایگان خود بر شمرد و گفت:بازرگان با استدلال و مثال از پیامبر ثابت می کند که در عصر پیغمبر و بعداز آن با پیروان سایر ادیان الهی هم زیستی مسالمت آمیزی در ممالک اسلامیبرقرار بوده است و جنگهای پیش آمده ناشی از پیمان شکنی رخ داده از جانبدیگران بوده است . مورد پنجم بحث آزادی اندیشه در اسلام است که بازرگان بابیان استدلالهایی از قرآن می گوید :آزادی اندیشه در اسلام بسیار موردتاکید است ،تا جایی که در کمتر مکتبی تا این اندازه به آزادی فکر و اندیشهپرداخته شده است.
رفیعی اضافه کرد: در مورد ششم بازرگان معتقد بود در اسلام هیچکس به خاطر عقیده بر دیگری برتری ندارد. در هفتمین مورد بازرگان میگفت: در اسلام مشروعیت حکومت بوسیله بیعت با مردم بوده یا به تعبیر امروز همان دموکراسی. بازرگان در مورد هشتم معتقد است که رفاه و توسعه از موارد پر اهمیت در اسلام است. مهندس بازرگان پس از ذکر این موارد به طرح این پرسش میپردازد که، ترس از چیست؟ و چرا بحث برخورد تمدنها و پایان تاریخ مطرح می گردد.
دکتر رفیعی سپس پاسخ بازرگان را به این پرسش بیان کرد و گفت: بازرگان ضمن اعتراض به افکار و اعمال برخی از مسلمانان معتقد بود این مسایل صرفا یک بحث نظری نیست، بلکه این مساله توسط دولتمردان آمریکا مطرح می گردد تا ترس از اسلام را جانشین ترس سرخ (کمونیسم) نموده تا از این ستیز بهره برداری کنند. بازرگان در آن زمان می گفت که حاکمان غربی همواره در پی منافع خویش هستند و به این منظور به دنبال ایجاد درگیری در منطقه می باشند.
در ادامه دکتر رفیعی خودبه طرح این پرسش پرداخت که آیا این پیش بینی بازرگان در سال ۱۹۹۴ درست بوده است یا خیر؟ وی با بررسی تاریخ درگیری هایی که آمریکا در جهان سوم نظیر ویتنام و ایران داشته است به بیان این مساله پرداخت که آمریکاالقاعده را برای مقابله با شوروی در افغانستان ایجاد کرد و پس از آن نیزاز طالبان حمایت می کرد .
دکتر رفیعی دلیل حمایت از طالبان را ضربه به انقلاب ایران دانست و گفت: چون آمریکا نمی توانست مستقیما به ایران حمله کند ابتدا یک نسخه بنیاد گرایانه ازاسلام در افغانستان بوجود آوردتا بتواند ایران و طالبان را با یک چوب براند.ولی با روی کارآمدن دولت خاتمی این پروژه موقتا شکست خورد.
وی سپس افزود: آینده نشان داد نگرانی مهندس بازرگان بسیار به جا بود و کارشناسان معتقدند درگیریهای ایجاد شده در منطقه حداقل تا ۳۰ سال دیگر نیز ادامه خواهد داشت. دکتر رفیعی در ادامه افزود که مساله اصلی غرب اسلام نیست، بلکه غرب به دنبال تسلط برنفت منطقه است. در نتیجه به ایجاد درگیری و تنش در منطقه نیازمند است. در مساله فلسطین نیز نه اسراییل و نه آمریکا به دنبال صلح نیستند و پیمان شکنی های اسراییل به خوبی مؤید این نکته است.
دکتر رفیعی در پایان با اشاره به این موضوع که در این شرایط برای حفظ امنیت ملی چه راهبردی مناسب است ، چهار عنوان را بر شمرد: ۱- توسعه سیاسی ۲- توسعه اقتصادی وتکنولوژیک ۳- توسعه روابط با جهان با تمرکز در ایجاد رابطه با افکار عمومی جهان و ۴- توسعه نظامی
برآیند چهار عامل ذکر شده سبب شکل گیری وحدت ملی می شود که این وحدت ملی متضمن امنیت ملی ما خواهد بود.