گفت و گوی منتشر نشده با علی اردلان وزیر اقتصاد دولت موقت
سلسله مراتب اداری وجود نداشت
ایجاد اغتشاش و اختلال در کلیه امور دولت، توقیف اشخاص، تصرف بدون مجوز و دلیل اموال مردم و بالاخره ایجاد ناامنی و ترس و وحشت و بی ثباتی اوضاع کشور. اساساً قیاس وضع دولت موقت با هر دولت نابجاست چون به خوبی می دانیم دولت سازمانی است که با نظام مخصوص خود به وجود آمده و با اجرای قانون (یا ضابطه ای) اداره می شود. مجریان آن دولت وظایف خود را بایستی طبق آن موازین انجام دهند. ..در دستگاه دولتی چون کارمندان به خصوص طبقات فرمانبر همه انقلابی شده بودند و علیه مقامات بالاتر با بی باکی برخورد می کردند، بالطبع مقررات و موازین و سلسله مراتب اداری که ضامن انضباط و حسن اجرای کار است مطلقاً وجود نداشت..
آرش زنجانی
روزنامه شرق
علی اردلان کارشناس ارشد حقوق و اقتصاد از دهه بیست، در عرصه سیاسی کشور با دغدغه حفظ کیان ملی از شخصیت های نقش آفرین کشور به شمار می رفت. او نخستین وزیر اقتصاد و دارایی جمهوری اسلامی ایران بود. او از آغاز نهضت ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق با پیوستن به جبهه ملی، آرمان های این نهضت را دنبال می کرد و پس از کودتای ۲۸ مردادماه در نهضت مقاومت ملی، در کنار آیت الله سیدرضا زنجانی(ره) خواست های ناتمام ملت ایران را پی می جست و روزنامه «صرصر»ش، پایگاه ارتباطی نهضت مقاومت ملی با مردم بود و تلاش هایش را در جبهه ملی دوم و سوم نیز استمرار بخشید و به خاطر فعالیت های سیاسی اش بارها طعم زندان را در رژیم پیشین چشید. در ۲۶/۱۱/۵۷ عهده دار سمت وزارت اقتصاد و دارایی کابینه دولت موقت شد. او با آشنایی توانمندانه ای که با مسایل علمی اقتصادی و نیز ساختار اداری وزارت اقتصاد و کارشناسان مختلف این رشته داشت، توانست به شتاب سامانی به ساختار درهم ریخته این وزارتخانه در میانه انقلاب اسلامی بخشد. تا جایی که در ۳۰/۱۱/۵۷ دستور پرداخت حقوق بهمن ماه کارکنان دولت را به خزانه داری کل صادر کرد و در پایان سال طرح بودجه سال بعد را به دولت عرضه داشت. اردلان نخستین کسی بود که از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران در بروکسل به تاریخ ۲۵/۵/۵۸ با اتحادیه اروپا قرارداد همکاری امضا کرد. از کارهای مهم دیگر او ایستادگی در برابر ملی کردن بانک ها بود. پس از استعفای دولت موقت در انتخابات اولین دوره مجلس وی را مردم تویسرکان به عنوان نماینده اول شهر خود برگزیدند اما وزیر کشور وقت با تایید اعتبارنامه او مخالفت کرد. اردلان در بامداد ۲۲ بهمن ماه ،۷۸ سالروز پیروزی انقلاب درگذشت. مصاحبه ای که پیش رو دارید مربوط به خاطرات روزهای پیروزی انقلاب و استقرار تدریجی دولت موقت در عرصه کشور است که در تاریخ ۱/۱۰/۷۶ انجام یافته است و تاکنون منتشر نشده است.
•آقای اردلان دولت موقت در چه شرایطی شکل گرفت؟
با صدور اعلام بی طرفی ارتش در ساعت ۱۰ روز یکشنبه ۲۲ بهمن و انتشار آن که منجر به ترک مقابله سربازان و مردم و خروج افراد نظامی از خیابان ها شد می توان گفت جنگ داخلی و برادرکشی پایان یافت و انقلاب تقریباً به تحقق پیوست.
موضوع فرار دکتر بختیار که اکثراً انتظار آن را داشتند از محل نخست وزیری حین صرف غذا منتشر شد و رادیو نیز خبر آن را به اطلاع عموم رسانید. قیام دو روز اخیر (۲۱ و ۲۲ بهمن) به اعتصاب طولانی که ماه ها ادامه داشت و منجر به فلج شدن کلیه امور شده بود ظاهراً خاتمه داد، بنابراین انتظار بود که اوضاع به حال عادی برگردد و روال طبیعی خود را بازیابد و اما شور و هیجان انقلابی توام با اغراض و دسته بندی های پیش ساخته شده این توقع را بی جا می دانست و روز به روز التهاب و هیجان عموم فزونی می یافت. مردم خواهان اصلاحات و رفع نواقص و کمبودهای پیشین در اثر سوء سیاست رژیم و مقاومت های بی جا جری تر و بی باک شده اکنون به صورت انقلابی همه چیز را دگرگون می خواستند و آنچه را که از روزگار سابق وجود داشت ناپسند می دانستند و جالب آن که هر کس خود را اهرم انقلاب تصور می کرد و بر این باور بود که شخص او انقلاب کرده و اگر او نبود انقلاب به ثمر نمی رسید. در این جو آشفته و درهم ریخته و توفانی، مرحوم مهندس بازرگان جهت تشکیل کابینه کوشش می کرد و چندبار به خانه ام تلفن کرده بودند و اطلاع یافتم که مرا برای وزارت دارایی در نظر گرفته اند. بالاخره صبح روز سه شنبه ۲۴ بهمن دکتر یدالله سحابی با بنده تلفنی تماس گرفتند که با آقای مهندس بازرگان یا ایشان ملاقات کنم. ساعت ۳۰/۹ همان روز به مدرسه رفاه رفتم و در میان ازدحام و هیاهو و فشار جمعیت با علایمی که قبلاً داده بودند وارد شدم. در طبقه بالا آقای مهندس بازرگان و سپس دکتر سحابی را دیدم و گفتند چند روز است درصدد ملاقات با شما هستیم، شما را برای وزارت دارایی پیشنهاد کرده، شورای انقلاب هم تصویب کرده است و منتظر اعلام قبولی شما هستیم. اظهار داشتم آمادگی این کار را در این شرایط ندارم و مرا معذور بدارید، اما دوستانی که حضور داشتند عنوان کردند انتصاب شما به این سمت از آن جهت نیست که بخواهند مقامی عطا کنند انجام این خدمت خواسته در این زمان جنبه ادامه مبارزه و حصول نتیجه را دارد ناچار اعلام قبولی کردم. قرار شد ساعت ۴ بعدازظهر همان روز در اولین جلسه هیات دولت شرکت کنم. ساعت مزبور به محلی که نزدیکی مدرسه رفاه بود راهنمایی شدیم و معلوم شد خانه شخصی است به نام حاج معینی که به کسب و تجارت اشتغال دارد. در اتاق کوچکی که فاقد صندلی بود روی زمین نشستیم، آقای مهندس بازرگان وزرا را که با بنده ۸ نفر بودند معرفی کردند (قبلاً ۷ نفر از وزرا حکم آنان به امضای آیت الله [امام] خمینی رسیده بود، حکم بنده که همان روز قبولی خود را اعلام کردم دیگر صادر نشده بود). آقای دکتر ابراهیم یزدی را که حضور داشتند به عنوان معاون نخست وزیر و مهندس عباس امیر انتظام که برای تنظیم امور نخست وزیری در جلسه نبودند را به سمت معاونت اجرایی معرفی کردند. این جلسه تقریباً در حدود سه ساعت ادامه یافت، درباره کارهای ضروری و رفع اعتصاب و امور جاری و انتخاب بقیه اعضای دولت مذاکره به عمل آمد. جلسه بعد صبح روز پنج شنبه ۲۶ بهمن ساعت ۳۰/۹ در کاخ نخست وزیری که موقتاً آماده شده بود تشکیل شد. مسائل حاد روز از جمله وجود گروه ها و دستجات مختلف مخل نظم عمومی و دخالت های بی مورد آنان و تشکیل گارد ملی، دادگاه ملی، دیوان رسیدگی به جرایم متهمین و مجرمین و انجام رفراندوم و از این نوع مسائل مطرح و مورد مذاکره قرار گرفت. بعداً جلسات هیات دولت به طور معمول هر روز عصر از روزهای پنج شنبه و جمعه (در صورت عدم ضرورت) تشکیل می شد و در صورت جلسات، تصویب نامه ها و خلاصه پیشنهادات و مذاکرات ثبت می شد. مدت این جلسات معمولاً سه تا چهار ساعت بود ولی غالباً بیشتر به طول می انجامید. رسیدگی به مسائل مربوط به کارهای جاری و اداری دولت وقت کمتری را اشغال می کرد و بیشتر مذاکرات و بحث ها پیرامون مسائلی بود که مربوط به دخالت غیرقانونی در کارها که از طرف اشخاص و سازمان های غیرمسئول به عمل می آمد. ایجاد اغتشاش و اختلال در کلیه امور دولت، توقیف اشخاص، تصرف بدون مجوز و دلیل اموال مردم و بالاخره ایجاد ناامنی و ترس و وحشت و بی ثباتی اوضاع کشور. اساساً قیاس وضع دولت موقت با هر دولت نابجاست چون به خوبی می دانیم دولت سازمانی است که با نظام مخصوص خود به وجود آمده و با اجرای قانون (یا ضابطه ای) اداره می شود. مجریان آن دولت وظایف خود را بایستی طبق آن موازین انجام دهند. همه می دانیم و به یاد داریم در انقلاب بهمن ارتش به کنار نشست و کاملاً بی اثر ماند، قوای انتظامی، شهربانی و ژاندارمری نیز چنان کوبیده و نابود شدند که باقی مانده آن توان انجام کار و اجرای قانون را از دست داده بودند. در دستگاه دولتی چون کارمندان به خصوص طبقات فرمانبر همه انقلابی شده بودند و علیه مقامات بالاتر با بی باکی برخورد می کردند، بالطبع مقررات و موازین و سلسله مراتب اداری که ضامن انضباط و حسن اجرای کار است مطلقاً وجود نداشت. بنابراین مسئولان سازمان ها نمی توانستند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و در آن احوال و اوضاع فاقد قدرت قانونی و امکانات لازم بودند. با این اوصاف اگر مسئولان دولتی در هر مقامی کاری انجام می دادند، به جهت داشتن توان و موقعیت خاصی بود که می توانستند عملی انجام دهند اگر افرادی بدون هویت و ناشناخته، مسئولان و ماموران دولتی را جلب و توقیف می کردند یا مانع انجام وظایف آنان می شدند، هیچ مقام و قدرت اجرایی و قضایی برای جلوگیری یا مقابله آن وجود نداشت. غرض از ذکر این مطالب که به طور اختصار و ایجاز رسانده شد این است که تصور نرود دولت موقت با استفاده از قدرت قانونی و سازمان منظم و افراد قادر جانشین سازمانی شد تا به اصلاحات امور و کمبودها بپردازد.
•شما چگونه مشغول به کار شدید؟
بعد از اعلام قبولی که توضیح دادم چون می دانستم موضوع پرداخت مخارج مملکت از اهم مسائل است و در صورت تعلل و تاخیر مشکل زا خواهد شد، همان روز (۲۴ بهمن) با آقای رضاقلی عرب معاون کل وزارت دارایی تماس گرفتم تا از موجودی خزانه داری کل مطلع شوم، عرب که از صاحب منصبان مطلع و صدیق و به خصوص وارد در امور هزینه بود با حسن سابقه و روابط طولانی که داشتیم در ملاقات حضوری اطلاعات لازم را به اینجانب داد و مطلع شدم که موجودی خزانه برای پرداخت و مزایای کارمندان با استفاده از اختیارات قانونی تا آخر سال کافی است. اجرای این امر برای پیشرفت کار دولت ضرورت تام داشت. از ایشان خواستم دستور پرداخت حقوق و مزایای کارمندان کشور را آماده کند که به محض ورود به وزارتخانه و شروع به کار آن را امضا کند، زیرا می دانید دستور پرداخت حقوق و مقرری کل کشور با وزیر دارایی است. به طوری که بیان کردم از اولین جلسه هیات دولت در آن شرکت کردم ولی حضور در وزارتخانه را موکول به وصول حکم کرده بودم. البته اطلاع داشتم وزارت دارایی(مانند بقیه سازمان های دولتی تعطیل بود و روز های ۲۱ و ۲۲ بهمن گروهی ناشناس وارد وزارتخانه می شوند و آنجا را تصرف می کنند. روز ۲۳ بهمن عده ای از کارکنان وزارتخانه که از پیش در جریان اعتصاب بودند به وزارتخانه می روند که به کار های خود مشغول شوند. درها را به کلی بسته می بینند و عده ای ناشناس از ورود آنان جلوگیری می کنند از آنان سئوال می کنند شما چه کسانی هستید و از کجا آمده اید؟ «می گویند مامور هستیم.» بعد از آنکه محرز شد که عده ای پیش خود در وزارتخانه مستقر شده اند جمع کارکنان قهراً وارد محل وزارتخانه می شوند و پس از کمی مقاومت همگی متصرفین فرار می کنند و کارمندان وارد وزارتخانه می شوند، اکثر اتاق ها را دگرگون و به هم ریخته می بینند. عده ای حدود ۵۰- ۴۰ نفر که بعضی نیز مسلح بودند در تمام اوقات حتی روز تعطیل به محافظت وزارتخانه پرداختند زیرا نگهبان وزارتخانه و مستخدمین حتی پاسبان مامورین دائمی شهربانی (در اداره نگهبانی) جا را خالی کرده بودند. عصر روز جمعه ۲۷ بهمن شخصاً برای ملاقات آنان و اطلاع از چگونگی وضع به وزارتخانه رفتم. چون تعدادی از آنها از سال ها پیش با من همکاری و آشنایی نزدیک داشتند و در جریان اعتصاب هم با هم در ارتباط بودیم. آنان با خوشرویی و مهربانی از من استقبال کردند. پس از بیان شرح حال خود به بازدید اتاق ها و تصرفاتی که مهاجمین کرده بودند پرداختیم.
•شما ضمن بازدید از قسمت های مختلف ادارات وزارت دارایی از کاخ گلستان نیز بازدید کردید؟
کاخ گلستان در جنوب وزارت دارایی قرار گرفته است بنابراین ساختمان وزارت دارایی به کاخ مزبور به وسیله در ها و راهرو ها ارتباط دارد.۱معلوم شد عده ای از مهاجمین بعد از تصرف وزارت دارایی به کاخ گلستان وارد شده درها را شکسته، تعدادی از جواهرات و عتیقه جات را به یغما برده اند. در سالن بزرگ «محل سلام» دو عکس بزرگ روغنی نقاشی از رضاشاه و محمدرضا شاه۲ پاره شده در کف سالن افتاده بود. روی تخت طاووس مقداری پوست خیار و پوست تخمه و ته سیگار پراکنده و تعدادی از «گو »ها و نگین های اطراف تخت و چند تکه از جواهرات بدنه تخت طاووس وجود نداشت. پس از بازدید اجمالی که به عمل آمد ضمن تاسف دستور دادم کلیه درها را مهر و موم کنند تا اشیای موزه و کاخ با عکس های آنها که در انبار مضبوط است تطبیق شود و آنچه از بین رفته است معلوم شود بعداً زیر نظر چند نفر از ماموران وزارت دارایی و مسئولان بیوتات و نماینده دادستان کل تهران کلیه اموال، آثار تاریخی، هنری، جواهرات، اشیای مرصع و عتیقه ها، فرش ها، پرده های نقاشی، ظروف، چلچراغ ها و سایر اثاث صورت برداری و با عکس های آنها تطبیق شده و ضمن صورت مجلس اشیای مفقوده معلوم شد اما پس از جست وجو و پی یابی بعضی از اشیای مزبور در اثر مراجعات به کمیته مرکزی (آیت الله مهدوی کنی و آیت الله خسرو شاهی) به وسیله ماموران وزارت دارایی و بیوتات تعدادی از «گو» های طلا مرصع مربوط به تخت طاووس به جای تخم مرغی طلا مرصع و دو اسلحه کمری دسته طلا و نقره اهدایی به ناصر الدین شاه، تعدادی مبل های طلا و عقیق ناصر الدین شاه، شیر و خورشید، قاشق و چنگال، دسته سنگ یشمی و مجسمه عاج پیدا شد و با صورت مجلس تحویل خزانه موزه شد.۳ سپس کلیه درها و قفل ها و شیشه ها تعمیر شد و در تاریخ ۱۵/۶/۵۸ مورد بازدید هیات دولت، عده ای از کارکنان نخست وزیری و وزارت دارایی قرار گرفت.
ضمناً اضافه می شود کتابخانه سلطنتی حاوی چند هزار کتاب نفیس خطی و مرقعات و آلبوم های عکس، اسناد و نوشته های تاریخی از زمان صفویه و فرامین و اسناد و مدارک مملکتی و سیاق ها و دست خط ها و بنچاق ها که ارزش آنها را کارشناسان و مطلعین کمتر از بهای جواهرات سلطنتی نمی دانند خوشبختانه مورد توجه و دستبرد مهاجمین قرار نگرفته بود. لازم بود کارمندان به ادارات مربوط و اتاق های خود بروند و به تنظیم پرونده های درهم ریخته و تنسیق کار های خود بپردازند و مهیا برای انجام وظایف شوند. اطلاع یافتم که کارمندان در وزارتخانه حاضر و مشغول کار می شوند. روز دوشنبه ۳۰ بهمن به وزارتخانه رفتم، بدواً کارمندان از من خواستند برای همکاران که طبق معمول هفته ها و روز های قبل در قسمت جنوبی کاخ دارایی اجتماع کرده بودند، مطالبی بگویم. بنده هم ضمن بیان مختصری درباره اوضاع از آنان تشکر کرده ضمناً متذکر شدم، «شاید من از وزیران انگشت شماری هستم که از آغاز شروع به خدمت در این وزارتخانه بوده ام و در اکثر ادارات و سازمان های این وزارت با بسیاری از خانم ها و آقایان انجام وظیفه کرده ام، بنابراین امیدوارم تجربیات و اطلاعاتم برای مملکت و همکارانم مفید افتد و نیز باید بگویم که اکثراً به من گفته اند که کار من بسیار مشکل و بایستی بار وظایف سنگینی را متحمل شوم. البته از نظر من به هیچ وجه چنین نیست، زیرا همکاران و دوستان بسیار ارزنده و علاقه مندی در وزارتخانه دارم که آنان مرا می شناسند و من هم علاوه بر آنکه آنان را می شناسم نیازمند همکاری همگی هستم، لذا مطلقاً احساس سنگینی، دشواری و ناهمواری انجام کار های جاری وزارتخانه را نمی کنم و در خاتمه خواستم که به تظاهرات و اعتصاب خاتمه دهند. و در قسمت های مربوط به انجام وظایف بپردازند. که این حسن ختام بهترین نتیجه و ثمره ای است که از انقلاب نصیب همه شده است.» سپس همان طور که گفته بودم اولین دستوری که مربوط به پرداخت حقوق و مزایای بهمن ماه کارکنان دولت بود را امضا کردم و بلافاصله پاداش و عیدی اسفند ماه پرداخت شد و بعداً ترفیعات ضرایب ۸ به ۹ و ۹ به ۱۰ که شریف امامی و ازهاری نخست وزیران قبلی به کارمندان وعده کرده و همه در انتظار بودند پرداخت شد. انجام این قبیل امور موجب شگفتی خبرنگاران خارجی و بسیاری از مطلعین شده بود که چگونه در آن بی نظمی ها چنین اعمالی به خوبی و منظم انجام یافته است. صرفه جویی در مخارج در زمان اعتصاب و حذف تعهدات زاید رژیم قبلی و جلوگیری از پرداخت مبالغ غیر ضرور توانست امکان را برای تامین این پرداخت ها به وجود آورد.
پی نوشت ها:
۱– توضیح می دهد: کاخ گلستان و چند کاخ دیگر سلطنتی (تحت عنوان اداره بیوتات) به وسیله وزارت دارایی (که صاحب جمع اموال مملکت است) اداره می شد. در سال ۱۳۴۷ به موجب قانون بودجه این سازمان به وزارت دربار منتقل و پس از انقلاب (طبق تصویب نامه مورخ ۲۴/۱۲/۵۷) مجدداً به وزارت دارایی واگذار شد.
۲– قطعاً سوابق آن موجود است که کار جالب یکی از نقاشان خارجی بود.
۳– بد نیست ذکر شود تیر و کمان نادری را در محوطه کاخ گلستان یافتند که به تصور ربایندگان بی ارزش و ناچیز آمد، آن را دور انداخته بودند، به وسیله سرایدار به جای اصلی برگردانیده شد.