گفت وگوی دکتر یزدی با سایت کلمه
خانم یوسفی، ۳/۳/۸۸
۱- مدیریت دولت در زمان ۸ سال دفاع مقدس به ویژه روزهای مقاومت خرمشهر را چگونه ارزیابی میکنید؟
ج- جنگ ایران و عراق دودوره مشخص دارد:دوره اول از آغاز حمله ارتش عراق به ایران تا فتح خرمشهر ودوره دوم ازفتح خرمشهربه بعد. در دوره اول جنگ ما بی هیچ تر دیدی دفاعی بود و تقریباً تمام نیرو ها و گرو ه های سیاسی و مدیران کشور از جنگ و دفاع میهنی حمایت می کردند. فضای سیاسی حاکم بر کشور همان فضای دوران انقلاب و همه با هم بود. اما بعد از فتح خرمشهر آن فضا بتدریج از بین رفت. در مورد ادامه جنگ اتفاق نظر وجود نداشت. مدیریت جنگ فرصت های گران قدری را ، که با فتح خرمشهر بنفع ایران پیش آمده بود و می توانستیم جنگ را بنفع ایران پایان دهیم از دست برفت.
۲- به گفته آقای زیبا کلام پس از فتح خرمشهر فقط مهندس بازرگان موافق خاتمه جنک بودند، آیا این نظریه را قبول دارید؟
ج- این سخن گواهی برحق و ادا دین و قابل تقدیر است. اما تنها مهندس بازرگان و یاران ایشان نبودند که مخالف ادامه جنگ بعد از فتخ خرمشهر بو دند. اولاً شخص آقای خمینی موافق ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر نبودند. کسانی که مدیریت جنگ را بر عهده داشتند بر آن اصرار ورزیدندو ایشان هم ، ضمن تاکید بر نظر خود با آن ها همراهی کردند.
۳-عوامل فتح خرمشهر را به عنوان یک صاحب نظر بیان کنید.
ج- در طول ۲۰۰سال گذشته ایران با کشور های همجوار خود چندین جنگ را تجربه کرده است. متاسفانه در تمام ان جنگ ها ما سرزمین هائی را از دست دادیم. در جنگ تحمیلی ایران و عراق ما سرزمینی را از دست ندادیم. و این ممکن نبود اگر مردم در پشت جبهه از رزمندگان در جتهه ها دفاع و حمایت نمی کردند. یکی از قواعد جنگ رابطه جبهه با پشت جبهه است. جنگ ایران با عراق از نوع جنگ های کلاسیک نبود. جنگ یک ارتش مردمی با یک ارتش کلاسیک بود. در جنگ های کلاسیک هر گاه تجهیزات نظامی و نفرات هر دو ارتش در حال جنگ، یکسان باشد آن ارتشی برنده می شود که پشت جبهه اش قوی تراست. در جنگ های نا منظم مردمی یک ارتباط تنگاتنگی میان واحد های رزمنده با توده های مردم وجود دارد. اگر چنین نباشد ارتش مردمی امکان حضور و فعالیت پیدا نخواهد کرد. شادروان دکتر چمران با کوله باری از دانش و تجربه جنگهای نامنظم مردمی در جنوب لبنان توانست به بهترین وجه ممکن نیرو های داوطلب مردمی را سازمان دهی کند. و این یکی از عوامل کلیدی در پیروزی بود. عامل مهم دیگر ادامه روحیه همه با هم دوران انقلاب بود. انقلاب با شعار همه با هم پیروز شد. متاسفانه بعد از انقلاب شعارهمه با من بتدریج به شعار همه با هم نشست. اما در دوران دفاع، بخصوص تا فتح خرمشهر، هنوز شعار همه با هم حاکم بود. عامل سوم نقش رهبر کاریزماتیک در جنگ و بسیج مردم برای حمایت از جنگ بود. بنیانگذار فقید انقلاب جمهوری اسلامی یک رهبر کاریزماتیک بر جسته بود که توانست حمایتهای مردمی را بنفع دفاع میهنی بسیج نماید.