اخبار جنبش اسلامی، شماره ۱۰، سهشنبه دوازدهم دیماه ۱۳۵۷
مشهد (شورش در زندان)
روز سه شنبه ۵/۱۰ زندانیان کلیه بندهای سیاسی و عادی زندان مدرن، مشهد، با دادن شعارهای «درود بر خمینی – الله اکبر خمینی رهبر – مرگ بر شاه و. . . » شورش خود را آغاز میکنند وقسمتهای شرکت تعاونی، تأسیسات برق و شوفاژ و ماشین های زندان را بآتش میکشند و پس از تصرف زندان و گروگان گرفتن ۱۲ نفر کوشش میکنند دیوارها را سوراخ کرده و فرار کنند. آنها اشیاء قابل اشتغال خود را مقابل درب آهنی زندان آتش میزنند تا قفل آنرا ذوب نمایند اما از برج نگهبانی بآنها حمله میشود و ۵ نفر کشته و ۱۲ نفر مجروح میگردند.
مأمورین برای فیصله دادن به شورش، دست بدامن علما میشوند و پس از مدتی پسر آقای شیرازی با چند نفر دیگر برای مذاکره با زندانیان بزندان میروند و از مسوولین قول آزادی ۸۳ نفر را میگیرند. در این زندان حدود ۲۰۰۰ زندانی وجود دارد که تاکنون ۵۰ نفر تظاهراتی، ۱۷ نفر خردسال ۷ نفر از سیاسی های قدیمی و ۱۰۸ نفر زندانی عادی آزاد شده اند.
روز بعد (چهارشنبه ۵/۱۰) مجدداً آیه الله مرعشی، پسر آقای شیرازی، پسر آقای قمی و آقای نوغانی (با نوغانی مزدور اشتباه نشود) و همچنین نمایندگان حقوق بشر و دادستان مشهد به زندان میروند. زندانیان به دادستان و رییس شهربانی (سرهنگ فرزین) اجازه صحبت نمیدهند و اعلام میکنند تنها به روحانیون اعتماد دارند.
بعد از این جریان آیه الله مرعشی برای زندانیان شروع به صحبت میکند اما بخاطر تیراندازی هوایی عصبانی شده صحبت خود را قطع میکند و متعاقب آن سرهنگ فرزین به مأمورین دستور میدهد با اسلحه به سراغ زندانین برومند و قضیه را با مسلسل خاتمه دهند. روحانیون بخاطر این عمل و همچنین عدم آزادی ۸۳ نفر، تصمیم میگیرند زندان را ترک کنند (قبلاً نمایندگان حقوق بشر ترک کرده بودند) ولی سرهنگ فرزین سخت به دست و پا می افتد و مانع رفتن آقایان میشود.
ساعت ۱۳ – زندانیان از میان خود نمایندگانی از ۵ بند برای مذاکره میفرستند و تا ساعت ۸ شب با روحانیون و دادستان مذاکره میکنند. از طرفی در محل سه راهی خارج زندان، ۱۰ هزار نفر مردم که با ۲۰۰۰ ماشین آمده بودند از ساعت ۵/۲ بعد از ظهر تا ۵/۹ شب تظاهرات داشتند. در اینموقع روحانیون و دادستان و اعضای حقوق بشر برای مذاکره به استانداری میروند و رییس دادگستری بعد از تماس با وزیر از قول او میگوید «شاه با آزادی ۱۳ نفر (که ۷ نفر آنها به حبس ابد محکومند) موافقت کرده است و میگوید در خصوص یک گروه ۱۰ نفره یک گروه ۱۵ نفره و یک گروه ۳۲ نفره تظاهرکننده اقدام خواهیم کرد. » ساعت ۱۱ شب آیه الله مرعشی جریان مذاکرات را باطلاع مردمی که در سه راه زندان تجمع کرده بودند میرساند و میگوید متفرق شوید و ۸ صبح فردا مجدداً اجتماع کنید.
روز بعد شهر بخاطر همدردی با زندانیان بکلی تعطیل می شود. آنشب زندانیان پوشاک، پتو، ونان نداشتند و گرسته خوابیدند. با وجود آنکه مأمورین گفته بودند با هلیکوپتر مواد غذایی خواهند آورد.
زندانیان عادی اعلام کرده اند که ما هم سیاسی هستیم و به ما عادی نگویید. نهضت ما حسینی است رهبر ما خمینی است.
(شنبه ۹/۱۰)
امروز مردم این شهر و روستاهای اطراف راهپیمایی عظیم یک میلیونی خود را از منزل آقایان علما آغاز کردند و از طریق فلکه آب، خیابان تهران و خیابان بهار به استانداری رسیدند. هنگامیکه جمعیت غرق احساس و شعار بود، جوانی به بالای تانک میرود تا صورت سرباز را ببوسد اما تیری بشکم او میخورد و شهید میشود. سربازانی که شاهد این صحنه بودند بشدت منقلب میشوند و با اسلحه بمردم می پیوندند در اینموقع فرمانده آنان بنام «سرهنگ کمالی» شروع به تیراندازی میکند اما از میان مردم او را به مسلسل می بندند و ماشینش را بآتش میکشند. استواری که همراه او بوده مبادرت به تیراندازی میکند ولی با مقابله مردم پا بفرار میگذارد و پس از طی مسافتی دستگیر میشود.
در این زد و خوردها لااقل ۸ نفر کشته و ۵۰ نفر مجروح میشوند که در میان آنان چند سرباز مشاهده شده اند.
متعاقب این جریان یک گردان سرباز کمکی به محل می رسد ولی بخاطر راه بندان و حمله مردم ناگزیر به عقب نشینی میگردد. مردم خشمگین و عصبانی تانکی را که سرنشینانش آنرا تخلیه کرده بودند به آتش میکشند و تانک دیگری که از مهلکه میگریخت سه زن و یک بچه خردسال را زیر میگیرد و میکشد و بالاخره بآتش کشیده میشود.
مردم مقدار زیادی اسلحه و فشنگ را به استانداری و از آنجا به منزل آقای شیرازی میبزند.
در خیابان احمد آباد مردم به انجمن ایران و آمریکا و منزل چند مستشار آمریکایی حمله میکنند و چون منازل اجاره ای بوده، اثایه آنرا بیرون ریخته و آتش میزنند. در جریان این حمله دژبانهای نگهبان بطرف مردم شلیک میکنند و نتیجتاً یک نفر کشته و ۱۷ نفر مجروح میشوند. پس از تمام شدن فشنگ ها مردم هر چهار دژبان را دستگیر میکنند.
اداره آگاهی، سینما شهر فرنگ و ساختمان پپسی کولا بآتش کشیده میشود و دو نفر از مردم در آتش میسوزند.
مردم به فروشگاه ارتش حمله میکنند و تمام اجناس آنرا به بیمارستان شاهرضا میبرند و میگویند این اجناس متعلق به مردم محروم و مستضعف است و کسانیکه مردم را بگوله می بندند حق استفاده از آن را ندارند.
زندان زنان واقع در خیابان شاهرخ مورد حمله مردم قرار میگیرد و با انفجار درب آن کلیه زندانیان زن آزاد میشوند.
تعداد زیادی از افراد شناخته شده که به روی مردم آتش گشوده بودند دستگیر میشوند و سه نفر از مأمورین مؤثر ساواک در ساعت ۳ بعد از ظهر در میدان شهدا با چوبه دار اعدام می شوند.
کلانتری ۳ و ۵ مورد حمله مردم قرار میگیرد و قسمتی از سلاحهای آن مصادره میگردد.
از ساعت ۲ بعد از ظهر نیروهای ارتشی از شهر عقب نشینی میکنند و از داخل پادگانها صدای مهیب انفجار و تیراندازی زیاد شنیده میشود که نمودار برخی داخلی و متزلزل شدن روحیه نیروهای ارتشی است. در برخوردهای امروز حداقل ۴۰ نفر کشته شدند.
(یکشنبه ۱۰/۱۰)
شب یکشنبه عزیزی (استاندار خراسان) و اویسی به آقایان و روحانیون تلفن نموده و ریا کارانه از حنایات سبعانه و وحشیانه مزدورانشان در روز شنبه اظهار تأسف نموده اند! ! با وجود این مردم امروز هم در خیابانها اجتماع و تظاهرات مینمایند و نیروهای ارتشی هم بدون هیچگونه اخطار و مقدمه ای از پشت بام ساختمان مقاومت ملی در چهار راه نادری و از روی تانکها به مردم شلیک میکنند و نفربرهای ارتشی در چندین نقطه به صفوف نان و نفت یورش میبرند و مردم بیگناه را به مسلسل میبندند.
تعداد شهدا و مجروحین امروز از شمار خارج است با آنکه اکثر جنازه ها را ارتش جمع آوری کرده با اینحال ۷۵ جسد و بیش از ۴۰۰ زخمی بدست مردم افتاده است.
روحیه مردم بسیار عالی است و مشغول معالجه و رسیدگی به مجروحین هستند.
رشت
در تظاهرات وسیعی که روز یکشنبه ۹/۱۰ در این شهر انجام شد، عده زیادی کشته و زخمی شدند که ما نام ۲ نفر از شهدا و ۱۷ نفر از مجروحین را بدست آورده ایم.
شهداء: تقی اشکیکی – کارگر ۳۱ ساله
ابراهیم جعفری – دبیر مدرسه عالی بارزگانی – ۲۹ ساله
مجروحین:
۱- رضا زنده دل مهندس کارخانه چوکا
۲- غلام فرح بخش – دیپلمه
۳- امیر تیفیدر – هنرجوی هنرستان
۴- محمود تابان شمالی دیپلمه
۵- مهرداد جادو سخن سال اول نظری
۶- حسین آزاد – محصل
۷- شهرام رفیعی ـ « «
۸- رضا بوستان زاد ـ « «
۹- حسین کامرانی ـ « «
۱۰- منوچهر آغاجانی ـ « «
۱۱- فریدون احمدنیا ـ « «
۱۲- مظاهر صابری ـ « «
۱۳- محمود رضا بوستان زاد ـ « «
۱۴- محمد یگانه ـ « «
۱۵- پرویز اکبری ـ « «
۱۶- اردشیر نظری ـ « «
۱۷- جلیل خیراندیش ـ « «
صومعه سرا
در تظاهرات وسیع این شهر ۲ نفر شهید و ۵ نفر مجروح میشوند. که نام یکی از شهداء «شهرام طلوعی» ۱۹ ساله و سال آخر نظری میباشد. بعد از این جریان مردم خانه ۵ نفر از افراد ساواک را به آتش میکشند.
قزوین (بیش از ۱۸۰ کشته و ۴۰۰ مجروح)
از ابتدای ماه محرم مقامات حکومت نظامی و ساواک به عناوین مختلفه از برگزاری جلسات عزاداری اهالی جلوگیری بعمل آورده و در طول ماه تا روز چهارشنبه ۵/۱۰ چندین بار حسینیه و مسجد النبی و سایر مساجد را بسته و مانع عزاداری مردم شده اند و در این راه از هیچگونه سفاکی و اعمال خشونت و ضرب و جرح و کشتار خودداری ننمودند.
چهارشنبه ۵/۱۰/۵۷
امروز در مسجد النبی مردم بمنظور اعتراض به خشونت ها و خون ریزیهای رژیم سفاک و همچنین شهادت مهندس نجات اللهی (استاد پلی تکنیک تهران) گرد آمدند. هنگام خروج از مسجد مأمورین فرماندار نظامی بدون اخطار قبلی بسوی مردم شلیک میکنند و ۱۵ نفر را مجروح میسازند. غروب همان روز هنگامیکه ۵ برادر و پسر عمو (بنام محمودیان) قصد ورود بخانه شان را داشتند ملاحظه میکنند که راه ورود بکوچه مربوطه توسط ژاندارمری مسدود شده و مانع رفتن آنها بخانه میشوند. توضیحات این جوانان برای رفتن بخانه نه تنها ژاندارمها را قانع نمیکند، بلکه خشونت آنها شدت بیشتری یافته منجر به تیراندازی بسوی آنان میشود که دو نفر آنان بلافاصله کشته میشوند و یکنفر بشدت مجروح میگردد. دو نفر دیگر که برای حمل آنها اقدام میکند مجدداً مورد اصابت گلوله قرار می گیرند و یکی از آنها زخمی میشود و دیگری را که روی جنازه برادر خود خم شده بود باقنداق تنفگ بسرش میکوبند که او هم بیهوش شده و در نتیجه ممانعت از رسانیدن به بیمارستان در میگذرد.
علما و روحانیون شهر پس از اطلاع از ماجری بطرف بیمارستان حرکت میکنند اما مواجه با اشغال نظامی بیمارستان میشوند در تماس که برای اعتراض با فرمانداری میگیرند گفته میشود که بزودی مقامات مسوول به بیمارستان خواهند آمد اما بعد از یک ساعت آمبولانسی که سربازی در جلو آن نشسته بود از بیمارستان خارج میشود و اجساد را از دسترس روحانیون دور میکند. ساعت ۱۲ شب فرماندار نظامی و رییس شهربانی در بیمارستان حاضر میشوند و ضن عذر خواهی اظهار میدارند که جنازه ها فردا صبح در غسّاالخانه تحویل خواهد شد. علما و روحانیون و خانواده های شهدا شب را در بیمارستان بحالت تحصن بسر میبرند.
پنجشنبه ۵/۱۰ – امروز جمعیت کثیری در حدود ۴۰ هزار نفر در معیت روحانیون شهر برای بخاک سپردن شهدای دیروز بطرف غسالخانه مقبره شاهزاده حسین حرکت مینمایند در اینجا نیز مأمورین خونخوار رژیم بار دیگر نقاب از چهره خویش بر می گیرند و بدون اخطار قبلی از پشت بوسیله مسلسل و زره پوش مردم را برگبار می بندند و حتی آنها را تا کوچه های فرعی تعقیب میکنند و به آتش میگیرند و تا نیمه های شب به تیراندازی ادامه میدهند. در همین روز یک کامیون ارتشی عمداً به صف مردمی که برای تهیه نفت اجتماع کرده بودند حمله میکند و بطور مارپیچ طوری حرکت میکند که تعدادی زن و مرد و کودک را زیر میگیرد و میکشد.
در اثر این خشونت و سبعیت و تیراندازیهای بعدی ۳۵ زن باردار سقط جنین میکنند که ۱۵ طفل سقط شده آنها روز جمعه در محل غسالخانه مشاهده میشود.
تعداد شهید شدگان در این روز بیش از ۱۸۰ نفر و زخمی ها بالغ بر ۳۰۰ نفر میباشند که اکثر آنها را ارتش با کامیون بخارج شهر منتقل نموده و در روستاهای اطراف منجمله «آب گیلک» در گودالهایی مدفون ساخته است و تعدادی را در انبارهای مهمات مخفی نموده. بیشتر مجروحین بخاطر ترسی که از زنده به گور شدن یا دستگیری داشتند از مراجعه به بیمارستان خودداری کرده اند و در خانه های خود تحت درمان قرار گرفته اند. این عده را بخاطر فقدان وسایل و لوازم بهداشتی و جراحی مرگ تهدید میکند.
جمعه ۸/۱۰/۵۷
امروز هیاتی از طرف جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر در معیت دو نفر از مخبرین یونایتدپرس و جمعیت حقوق بشر آمریکا، برای تحقیق در مورد این جنایات وارد شهر میشوند. خبرنگاران از اجساد شهدا عکس برداری مینمایند و همراه ۲۰ هزار نفر از مردم در حالیکه جنازه ۱۵ طفل سقط شده بر دوشها حمل میشد براهپیمایی بزرگی دست میزنند. اسم تعدادی از شهدا و مجروحین که تاکنون بدست ما رسیده بقرار ذیل است.
اسامی شهدا.
این اسامی تاکنون بدست ما رسیده است.
۱- عباس پالو
۲- قاسم گروسی
۳- ابوالفضل علیجانی
۴- محمد رضا عباسی
۵- امیر ارباب ها
۶- حسن غفوری
۷- حمید اعرابی
۸- یوسف رحیمی فر
۹- افضل عباسی
۱۰- زهرا کلانتری یکتا
۱۱- حسن افغانی
۱۲- احمد محمودیان
۱۳- حسین محمودیان
۱۴- ابوالفتح محمودیان
اسامی مجروحین
الف – بیمارستان دهخدا
۱- حاج علی طاهری
۲- حمید گنجه ای باف
۳- هوشنگ کریم زاده
۴- غلامرضا کشاورز
۵- محمد شاه محمدی
۶- فریدون قاسمی
۷- غلامحسن سلیمانی
۸- حسین شکوفه فر
۹- ناصر شاهین ساز
ب – بیمارستان شاه اسماعیل
۱- علی شاعی پور
۲- حسین ذاکرانی
۳- داود توفیقی
۴- حسین میرمیران
۵- غلامعلی الموتی
۶- زهرا قصابی
۷- علی طاهری
۸- اصغر طالقانی
۹- غلامحسین حکیم جوادی
۱۰- قدرت الله عدنی
۱۱- یوسف جوراب دوزها
۱۲- حسین نقدی پور
۱۳- علی فرد
۱۴- محمد حسین اکبری
۱۵- مریم بی نیاز
۱۶- حسین توکلی فر
۱۷- امین علی مجیدی
۱۸- حسین رضا محمد خالو
۱۹- محمد ذاکرانی
۲۰- محمد رضا
۲۱- محمد حسین عامری
۲۲- صدیق خسرو پرویز
۲۳- خیر الله بزرگ
۲۴- محمد رضا فارسیانی
۲۵- حسین صالحی
۲۶- محمد سلطانی
۲۷- مصطفی محمودیان
۲۸- عباس محمودیان
ج – بیمارستان کوروش کبیر
۱- مختار مقدم ۱۵ ساله
۲- اسمعیل نیشابوری ۱۵ ساله
۳- علی جعفر پور ناصری ۱۵ ساله
۴- حمید مستانه ۱۴ ساله
۵- هادی معظمی ۱۵ ساله
۶- حسین درافشان
۷- اصغر مدنیان
۸- کاظمی سالم کار
۹- محمد باقر شاه محمدی
۱۰- علی امینی
۱۱- مجید گودرزی ها
۱۲- پرویز شاهرودی
کرج
در تظاهرات روز سه شنبه ۵/۱۰ این شهر گفته میشود ۲۲ نفر شهید شده اند.
یاسوج خبر دستگیری حاج سید کرامت ملک حسینی از روحانیون یاسوج در مسجد حبیب شیراز، شهر را در حالتی غیر عادی فرو برده است.
رودسر
در تظاهرات روز چهارشنبه ۵/۱۰ جمعاً ۴ نفر در این شهر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و شهید میشوند.
قم
تأسیس کمیته دفاع از مجروحین و مصدومین
جامعه پزشکی شهرستان قم طی اعلامیه ای کشتار وحشیانه بیمارستان شاهرضای مشهد را محکوم کرده اند و بخاطر زیر پا گذاشتن حرمت محیط پزشکی توسط دژخیمان خون آشام و تعقیب و آزار مجروحین در بیمارستان، کمیته ای بنام «کمیته دفاع از مجروحین و مصدومین» تشکیل داده و اعلام داشته اند مأمورین بهیچوجه حق ندارند در تعقیب بیمار مجروح وارد محیط بیمارستان شوند و بازجویی از بیمار تا حصول بهبودی کامل اکیدا ممنوع است و همچنین تهدید کرده اند اگر موارد فوق نقض شود و عملی با توسل به زور و فشار صورت گیرد طی اعلامیه ای جزییات آنرا باطلاع عموم خواهند رساند. در خاتمه از کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر خواسته اند آنها را در این هدف یاری نمایند.
اردکان
یکهفته قبل از عاشورا عده ای از جوانان پر شور و مسلمان با هوشیاری خاص به اختلافات دیرینه اهالی خاتمه داده و موفق میشوند آنانرا به تظاهرات عظیم و یکپارچه ضدرژیمی فراخوانند. در این تظاهرات ژاندارمری دخالت نموده و یکنفر بشهادت میرسد و ۵ نفر زخمی میشوند، اهالی زخمی ها را به شیراز میبرند و میخواهند در آنجا بستری نمایند اما بیمارستان از پذیرفتن آنها امتناع میکند ناچار مجروحین را به تهران می آورند و متأسفانه بخاطر گذشت زمان تمامی آنها بشهادت میرسند.
مردم شهر که از شنیدن این جریان بشدت خشمگین شده بودند، در مقابل فرمانداری تظاهراتی براه می اندازند و با اسلحه گرم بمقابله میپردازند. در این درگیری یکنفر از مردم و یکنفر از مأمورین کشته میشوند. در تمام مدت این ردو خورد، راه شیراز – اردکان بکلی مسدود میشود.
زرند
– ۲۴/۹
مأمورین بروی جمعیتی که دست براهپیمایی زده بودند آتش گشودند و در این حادثه تعداد زیادی زخمی می شوند.
هموطن
اکنون که مطبوعات ـ رادیو و تلویزیون ـ مدارس ـ مساجد ـ دانشگاهها و کلیه مراکز تجمع وکسب خبر تعطیل و توقیف و در اختیار نظامیان درآمده وظیفه همگان است که در انتقال اخبار و تکثیر و توزیع سریع آن بکوشید.
آمل
همه روزه تظاهرات وسیعی بعد از ظهرها و شب ها در این شهر انجام میشود. در تظاهرات روز ۷/۱۰ یکنفر شهید میشود و روز بعد تشییع جنازه با شکوهی در شهر برگزار می شود و آقای حجت الاسلام جوادی سخنرانی مینمایند.
نام شهید این شهر «اسفندیار جعفرزاده» میباشد که گلوله مغز او را بکلی متلاشی کرده است.
آستانه اشرفیه
تعداد ۱۲۲ مغازه بعد از تظاهرات مردم این شهر توسط پلیس به آتش کشیده میشود.
نجف آباد
در جریان حملات وحشیانه اخیر مأمورین دکتر ابوترابی که مورد علاقه و احترام مردم میباشند، ۲ نفر از مجروحین را در منزل خود مداوا و نگهداری میکرده است اما مأمورین وحشی و جنایتکار از ماجرای مطلع شده و شبانه به خانه اش یورش میبرند و ۲ مجروح را شهید کرده و دکتر و افراد خانواده اش را با خود میبرند.
از این شهر بعد از حملات چماق بدست های دولتی جز ویرانه ای باقی نمانده است. همه روزه مردم سایر شهرهای ایران و توریست های خارجی برای ملاحظه بناهای سوخته و ویران شده بدست چنگیزهای آریامهری از این شهر دیدن میکنند و بر سر در دروازه شهر تابلویی به مضون زیر نصب شده است «به دروازه های تمدن بزرگ خوش آمدید»
سنندج شورش در زندان
نیمه شب روز سوم دیماه در زندان سنندج با برنامه قبلی یک درگیری تصنعی ایجاد میشود. پلیس مداخله کرده و بداخل زندان میرود، زندانیان از موقعیت استفاده کرده مأمورین را خلع سلاح میکنند و سپس به اسلاحه خانه حمله می برند و پس از مسلح شدن در یک درگیری خونین ۱۲ نفر از افراد پلیس را کشته و خود ۵ نفر شهید میدهند و موفق به فرار میشوند تعدادی از این زندانیان سیاسی و بقیه عادی بوده اند.
همدان
اعدام انقلابی رییس کلانتری
سرگرد کازرونی رییس جانی کلانتری ششم بهمن همدان (که بتنهایی ۵ نفر را از جمله رضا زمانی و مرتضی توتونچی را به شهادت رسانده بود) همراه با ۲ یا ۳ نفر از محافظینش توسط گروه توحید «حدید» بکیفر میرسد.
کرمان
همانطور که قبلاً گزارش کرده بودیم، در تاریخ هشتم محرم هنگامیکه مردم را ور پس از پایان تظاهرات آرام به منازل خود میرفتند، به وسیله مامورین به روی آنها آتش گشوده می شود و سه نفر زخمی میگردند که یکی از آنها بنام «حسن توکلی» فرزند روحانی مجاهد کرمان دو روز بعد (صبح روز عاشورا) در بیمارستان شهید میگردد.
در تاریخ ۲۴/۹ جمعیتی که برای شرکت در مراسم هفت حسن توکلی دست به راهپیمایی زده بودند مواجه با تیراندازی پلیس می شوند و در این حادثه ۴ نفر بنامهای رنجبر، حسینی، مهدوی، مهندس دادبین شهید شده و ۲۰ نفر مجروح و ۱۰ نفر مفقودالاثر می شوند و ۵ نفر از اهالی بنامهای عباس مشارزاده، محمد زضا مشارزاده، عبدالحسین ساوه، جلال کمالی، علی ایرانمنش دستگیر می شوند و همچنین یکی از مأمورین مورد اصابت گلوله قرار میگیرد.
از روز ۲۵/۹ فرهنگیان این شهر با بست نشستن در اداره آموزش و پرورش بدستگیری نامبردگان اعتراض می کنند.
روز ۳۰/۹/۵۷ یکی از مجروحین حوادث اخیر در میگذرد وی علی نامجو نام داشت و از فرهنگیان مبارز این شهر بود که محل خدمت خود را در یکی از دهات اطراف شهر انتخاب کرده بود. تشییع جنازه این مرحوم روز جمعه ۱/۱۰ انجام میشود روز سه شنبه ۵/۱۰ – از ساعت ۵ صبح افراد پلیس و ارتش اقدام به محاصره اداره آموزش و پرورش که فرهنگیان برای اعتراض به دستگیری همکارانشان در آن احتماع کرده بودند میکنند و با بستن آب و جلوگیری از رسیدن غذا سعی میکنند متخصصین را در تنگنا بگذارند. مردم شهر بمحض اطلاع از این عمل در یکی از مساجد جمع شده و تصمیم میگیرند از تمام بلندگوها اذان پخش کنند. پس از گرد آمدن جمعیت، سیل مردم از مسجد بطرف اداره آموزش و پرورش براه می افتد و مأمورین با دیدن انبوه جمعیت ناچار به عقب نشینی میگردند.
جوبار
علی فدایی روحانی مجاهد این بخش بوسیله دو نفر از مامورین پاسگاه با لباس مبدل بضرب چاقو مجروح می شود. نامبرده در روز سه شنبه ۱۴/۹/۵۷ مطابق با ۴ ماده محرم در یکی از بیمارستانهای کرمان بدرجه شهادت می رسد تشییع جنازه آن مرحوم در همان روز از کرمان تا گورستان جوپار انجام می شود.
اهواز
روز پنجشنبه ۷/۱۰ در ساعت ۸ بعد از ظهر هنگامیکه مردم در بیمارستان جندیشاپور متحصن بودند مأمورین به اطاقی که ۱۷ نفر مجروح بستری بودند با گاز اشک آور حمله میکنند. مردم با شکستن شیشه ها تلاش میکنند تا جان مجروحین را نجات دهند اما گفته میشود یک پرستار در این حمله کشته شده است.
امروز شنبه ۹/۱۰ – در اجتماعی که در بیمارستان جندیشاپور تشکیل شده بود، آقای خزعلی (از مدرسین حوزه علمیه قم) و چند نفر از اساتید دانشگاه و همچنین نماینده شرکت نفت سخنرانی مینمایند. نماینده شرکت نفت اظهار میدارد که تولید امروز بیش از ۳۳۰ هزار بشکه است و کارکنان داوطلب شرکت نفت تصمیم گرفته اند آنرا با پمپ به تهران بفرستند ولی ساواک مانع این کار میشود. در این اجتماع ابلاغ مأموریت امام خمینی به آقای مهندس بازرگان نیز قرایت گردید.
راههایی که به زندان کارون منتهی میشود امروز توسط نیروهای ارتشی مسدود گردید و تانکها و کامیونهای ارتشی زندان را محاصره کرده اند. بقرار اطلاع از چند روز قبل تعدادی چاقوکش و مزدور وارد زندان شده اند و ضمن شکنجه کردن زندانیان سیاسی آنانرا تهدید به قتل کرده اند. زندانیان بخاطر حفظ جان خود شب ها کشیک میدهند.
آغاجاری
مامورین نیروی دریایی که برای بکار انداختن دستگاههای تولید کننده نفت به «کرج آغاجاری» اعزام شده بودند، بعلت عدم آشنایی با دستگاههای فنی، ۳ توربین بارزش ۱۰ میلیون دلار را از بین برده اند.
انصار اهواز
و الذین تبوء والدار والایمان من قبلهم بحبون من هاجر الیهم و … (حشر ۹)
جامعه بازرگانان و پیشهوران مسلمان اهواز اعلامیهایدر تاریخ ۲۷/۹ منتشر کردهاند و در آن پشتیبانی کامل و بیدریغ خود را (بنا به وظیفه شرعی و اسلامی) اعم از مادی و معنوی نسبت به کاگران و کارمندان صنایع نفت اعلام داشتهاند و در مقابل مزدوران دژخیم خودفروخته که بیشرمانه شب و روز به منازل آنان تاخته و با بیرون کردنشان از منازل شرکتیو ایجاد مشکل مسکن تصور میکنند میتوانند لطمهای به اعتصابات درهم کوبنده آنان وارد سازند، با قاطعیت اعلام کردهاند که آماده اسکان و جا دادن آنها در منازل خود و هرگونه کمک مالی هستند.
بخشی از اعلامیه انقلابی مردم قهرمان مشهد
بخشی از عملیات انقلابی مردم قهرمان مشهد
در روز شنبه ۹/۱۰
۱ـ کلانتری ۶ را در کوه سنگی آتش زدند. که تمام پروندههای موجود در آن و سه ماشین کلانتری نابود گردید.
۲ـ منازل دو مستشار آمریکایی آتش زده شده و در نتیجه شلیک گلوله پاسبانان محافظ یک نفر کشته شد. مردم هم متقابلا یک پاسبان را کشته و ۲ پاسبان دیگر را دستگیر مینمایند و به منزل آقای شیرازی میبرند.
۳ـ مردم به چهار نفر از مامورین آگاهی حمله میکنند و سه نفر آنها را کشته و در میدان مجسمه آویزان میکنند. نفر چهارم به مردم میپیوندد.
۴ـ دیوارهای زندان زنان واقع در خیابان شاهرخ توسط مردم منهدم و زندانیان آزاد گردیدند.
۵ـ انجمنهای ایران و آمریکا و ایران و انگلیس و پپسی کلا به آتش کشیده میشود.
۶ـ عدهای از سربازان با خودروهای خود و اسلحهشان به مردم میپیوندند و با کمک آنها یک دستگاه تانک و سه دستگاه جیپ ارتشی را به آتش میکشند.
یک سرهنگ و یک استوار به مردم ملحق میشوند اما سرهنگ دیگری به نام «کلالی» آنها را هدف گلوله قرار میدهد و خود نیز توسط مردم کشته میشود.
۷ـ فروشگاه ارتش آتشزده میشود و اجناس آن به بیمارستان امام رضا منتقل میگردد.
روز یکشنبه ۱۰/۱۰
۱ـ تمام کلانتریها به استثنای کلانتری ۱ و ۵ به آتش کشیده شدند.
۲ـ مردم ساختمان «نیروی مقاومت ملی» را به آتش میکشند ولی در اثر حمله ناگهانی مامورین مستقر در آن تعداد زیادی کشته و زخمی میشوند.
۳ـ هتل هایت توسط مردم محاصره و اجناس آن تخلیه میگردد و بدستور علما چون این ساختمان را از بودجه موقوفات امام رضا تهیه شده است، باید به بیمارستان تبدیل گردد.
سیرجان
سروان صالحی که مسوول آتش زدن مسجد جامع کرمان بوده است و در سیرجان مسوول سرکوبی مردم بوده، در شب ششم دیماه با انفجار بمبی در ماشینش بشدت مجروح شده و یک پایش قطع میشود.
اسامی مقتولین و مجروحین شهر قم
تعداد مجروحین از عاشورا تا پایان آذر ۵۷ نفر
شهدای از ۲۰/۹ تا ۲۷/۹ (هفته بعد از عاشورا)
۱- حسین جواد پور – نقاش – ۲۳/۹
۲- اصغر اسلامی – نقاش – ۲۴/۹
۳- مریم ابراهیمی – ۷ ساله – ۲۳/۹
۴- اسمعیل حسین عسگری – مکانیک – ۲۱/۹
۵- هادی کریمی – ۱۷ ساله ۲۷/۹
تلفات مأمورین
۲۲/۹ – مأمور آگاهی در لباس مبدل در خیابان چهارمردان کوچه آسید حسن بقتل میرسد. نام این مزدور «قنبری» میباشد.
۲۷/۹ ـ در خیابان آذر باجه بانک ملی مأمور آگاهی بنام حسنی با ۱۳ ضربه چاقو بطور فجیعی کشته میشود.
۲۱/۹ – زندانیان زندان شهربانی توسط مردم بشدت مجروح میگردد و اینکه در بیمارستان بستری است.
همچنین ۴ نفر از گارد شهربانی و مأمورین انتظامی بطور انفرادی هدف گلوله قرار میگیرد و کشته میشود ولی اسامی آنها در دست نیست.
محلات
عصر روز پنجشنبه ۷/۱۰/۵۷ بمناسبت شهادت مهندس کامران نجات اللهی، مجلس یادبودی از طرف فرهنگیان این شهر در حسینیه آن برگزار گردید و هزاران نفر از گروههای مختلف مردم شرکت کردند. در این جلسه یکی از روحانیون ضمن سخنرانی مؤثر خود و تجلیل از شهداء نهضت انقلاب اسلامی و یادی از مجاهدینی چون دکتر علی شریعتی و تجلیل از مقام اساتید آگاه و بیدار، قطعنامه ای را قرایت کرد که در آن یکبار دیگر همبستگی همه اقشار و طبقات با رهبری امام خمینی و سرنگونی رژیم جنایتکار پهلوی اعلام گردید. بعد از جلسه شرکت کنندگان براهپیمایی دست زدند و شهر در محاصره کامل زره پوشهای ارتش درآمد.
دلیجان
عصر روز پنجشنبه ۷/۱۰/۵۷ و صبح روز شنبه ۹/۱۰/ راه پیمایی عظیمی با شرکت همه طبقات مردم بخصوص فرهنگیان و دانش آموزان ترتیب یافت و در آن تظاهر کنندگان ضمن حمله شدید به مزدوران داخلی و امپریالیست های شرق و غرب یکبار دیگر همبستگی خود را با همه مبارزین راه حق و عدالت اعلام کردند و شعارهای عمومی ملت را ادا کردند.
تهران
روز هفتم دیماه جمعیتی در خیابان قدیم شمیران نزدیک سینما پاسیفیک مشغول تظاهرات بودند که ناگهان خودروهای ارتشی ظاهر میشوند. مردم بسرعت به کوچه های اطراف فرار میکنند و در خانه ها مخفی میشوند. مأمورین ارتش بداخل کوچه «شانتیانی» حمله میکنند و ۳ نفر را مورد اصابت گلوله قرار میدهند. یکی از آنها پیرمردی بود که در جلو درب وزارت بهداری که در انتهای غربی کوچه است در خون خود می غلطد نفر سوم موتور سواری بود که از ناحیه ران مجروح میشود و توسط افراد کوچه به یکی از منازل برده میشود و پس از درمان اولیه و جلوگیری از خون ریزی به بیمارستان اعزام میشود.
لحظه ای پس از دور شدن مأمورین یک زن و ۴ مرد از خانه خود خارج میشوند و بسرعت پسر بچه مجروح را از روی زمین برمیدارند و به نزدیک ترین خانه پناه میبرند امامعلوم نیست صاحب خانه بچه دلیل از پذیرفتن آنها خودداری میکند و در را می بندد این عده که احساس کرده بودند کودک هنوز نیمه جانی دارد بجای آنکه او را بخانه خود ببرند (شاید بخاطر نداشتن وسایل بهداشتی و لوازم مداوای اولیه) با وجود خطرات فراوان تصمیم میگیرند او را به بیمارستان برسانند که در انتهای شرقی کوچه «شانتیانی» هر ۵ نفر هدف رگبار مسلسل قرار میگیرند و در خون خود می غلطند.
روز ششم دیماه در ابتدای خیابان تخت جمشید جوانی وسط خیابان ایستاده بود و به اتومبیلها سفارش میکرد چراغهای خود را روشن کنند و گاهی کاغذهاییکه روی آن جمله «مرگ بر شاه» نوشته شده بود به شیشه ماشینها نصب میکرد. ناگهان سربازی بدون آنکه متوجه شود خود را به او نزدیک میکند و از فاصله چند متری او را برگبار می بندد و از شکم تا گلوی او را می درد.
در همین روز در تظاهرات خیابان تخت طاووس ۴ نفر شهید میشوند که یکی از آنها «حسن عرب» محصل سال ششم دبیرستان بوده است و از تصدیق داخل جیبش که گلوله قسمتی از آن را سوراخ کرده بود شناسایی میشود. سه نفر دیگر در ردیف شهدای گمنام جای میگیرند. درود خدا بر آنان.
امروز (ششم دیماه) تنها در بیمارستان هزار تختخوابی ۲۹ زخمی و ۴ شهید توسط مردم منتقل شدند.
اسامی شهدای میدان مقابل مجسمه (۵/۱۰) در تشییع جنازه مرحوم «کامران نجات اللهی»
۱- حسین کریمی
۲- مرتضی رطبی
۳- جلال ابراهیمی
۴- رسول قدیمی
۵- حمید عالی نصب
۶- حسین قشقایی
سایر اسامی هنوز بدست ما نرسیده است.
تا ساعت ۴ بعد از ظهر چهارشنبه ۵/۱۰ – ۱۰ ـ ۱۱ جسد به بهشت زهرا آورده اند. یکی از شهدای شناخته شده شهید «نوری» کارمند بانک عمران میباشد که گلوله بچشمش اصابت کرده است. باید توجه داشت اجسادیکه مأمورین می افتد خارج از این آمار است.
روز ۱/۱۰/۵۷ – تعداد ۵ جسد از زندان اوین به بهشت زهرا منتقل میکنند. گفته میشود این افراد بجرم دست زدن به اعتصاب غذا در روز عزای عمومی سراسری کشور بشهادت رسیده اند.
۱- قاسم ایرانشاهی (۱۸ ساله) که سر او را مته سوراخ نموده و گوشهایش را بریده اند.
۲- حسن اسدی پور – معلم بجنوردی که با جوش کار بیت بر بدنش جاوید شاه نوشته اند.
۳- محمد داودی که دندانهایش کشیده شده و فقسه سینه اش خرد شده است.
۴ و ۵ ـ دو نفر ناشناس که یکی از آنها کور شده است.
شب ها بعد از ساعات ممنوعه، مأمورین حکومت نظامی به پمپ بنزین ها هجوم می آورند و جیره نفت میدادند بضرب گلوله سربازان بشهادت میرسند.
نسرین امینی دانش آموزان ۱۵ ساله یکی از مدارس حوالی دانشگاه بضرب گلوله مأمورین سفاک بشهادت میرسد. مغز متلاشی شده این دخترک را در پارچه سفیدی در بهشت زهرا زیر اطاق آویزان کرده بودند.
پالایشگاه تهران
سه شنبه پنجم دیماه – امروز کارکنان پالایشگاه تهران بتدریج در ساختمان مرکزی (تخت جمشید) گرد میایند و حدود ساعت ده همراه با کارکنان اداره مرکزی در طبقه همکف اجتماع نموده و به دادن شعار بر علیه رژیم میپردازند، چهار ریوی ارتش و دو جیپ حامل کاندوهای میانسال که بنظر میرسید از درجه داران و افسران گارد باشند بهمراه عده ای سرباز جلوی ساختنان مستقر میگردند، مامورین درب مراجعین را بسته بودند و کارکنان فقط از درب مخصوص حق ورود داشتند.
«شعارهای تظاهر کنندگان چنین است»
شب تاریک مردم روز گردد، خمینی عاقبت پیروز گردد…
درود بر کارگر قهرمان، درود بر کارگران صنعت نفت ما.
اعتصاب، اعتصاب، مدرسه انقلاب، مشت گره کرده ما فردا مسلسل میشود،
دانشگاه سنگر آزادی نه لانه مزدوران
کارگر، کارگر، مشت تو جلوه ایمان تو،
گاهی یکی از دوستان از شعرهای نوی روشنگرانه میخواند، گاه سرود و …
یکی از کارکنان ضمن سخنرانی که با کلام مشهود امام حسین «ع» الا ترون ان الحق لا یعمل … شروع نمود گفت که ملت ما بارها و بارها با دادن خون های بسیار و با راهپیماییها و اعتصابات موضع خویش را در برابر نظام طاغوتی کشورمان اعلام داشته است و دیگر حاضر نیست زیر باز ستم استعمارگران برود و در اسارت ابرقدرتان چپ و راست باشد، بلکه بر اساس مکتبش میخواهد که متکی بخود باشد و زیستن مستقل بهمه انسانها بیاموزد، و کذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا، لکن هنوز دشمن هر روز به دسیسه ای تازه دست میزند و تصور میکند که حرکت شجاعانه ملت ما تنها بر مبنای احساس سیاسی است و حال آنکه ملت ما دارای شناخت و بینش سیاسی است و فریب دشمنان را بخودشان باز میگرداند.
ملت ما میداند چرا مبارزه میکند و خواستار عدالت و استقلال فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.
ملت ما خواسته های خود را در اسلام محقق میبیند و امام خمینی را برهبری برگزیده زیرا که همه خصلتهای یک رهبر را در او متبلور میبیند.
پس از این سخنرانی کوتاه گفته شد که دانشجویان باین سمت میآیند، تحرکی در میان مأمورین بوجود آمده و شروع به تیراندازی میکنند در این موقع کارکنان بشدت شعارهای خود را تکرار میکنند.
حدود ساعت دوازده یک موتور سوار از روی پل تخت جمشید عبور مینماید و سربازان را از بالا بگلوله میبندند، در این تیراندازی سه نفر مورد اصابت قرار میگیرند، گفته میشود این سه، یک افسر و دو درجه دار بوده اند.
در این لحظات بانگ مرگ بر شاه سالن را میلرزاند.
این اجتماع با شکوه تا ساعت دو بعد از ظهر بطول میانجامد و در پایان کارکنان قرار میگذارند که فردا (چهارشنبه) صبح به پالایشگاه تهران رفته و از آنجاغ به بهشت زهرا بروند.
در ضمن انتظام در اوایل صبح بمیان کارکنان آمده و قصد سخنرانی داشته که باو اجازه صحبت داده نشد.
در ساختمان مرکزی روی یک پارچه سفید که ما بین دو ستون نصب کرده بودند نوشته شده بود،
ما کارکنان صنعت نفت خواستار برقراری
حکومت جمهوری اسلامی برهبری امام
خمینی هستیم.
گزارش تفصیلی از هیات اعزامی امام خمینی به اهواز
روز یکشنبه ساعت ۵/۳ بعد از ظهر جلسه ای با شرکت هیات اعزامی امام خمینی و اجتماع مردم اهواز در محل ساختمان اصلی شرکت نفت برگزار گردید. که در آن آقایان خزعلی، مهندس بازرگان ماموریت این هیات را با ماموریت هیات خلع ید و پیشرفت نهضت اسلامی فعلی را با نهضت ملی سالهای ۱۳۳۰ مقایسه کنید.
آقای صباغیان روش و برنده کلی هیات را برای جمعیت تشریح نمود جلسه بعد از طرح سیوالات و پاسخ های لازم مقارن ساعت ۸ بعد از ظهر پایان یافت و جلسه بعد به ساعت ۸ صبح روز دوشنبه ۱۱/۱۰/۵۷ موکول گردید.
آخرین لحظه:
امروز (سهشنبه ۱۲/۱۰) تا ساعت ۵ بعد از ظهر یازده جسد به گورستان بهشت زهرا منتقل میشود.
یکی از این شهدا بطور فجیعی (با رگبار مسلسل با عامل دیگر) کشته شده بطوری که یک پایش را از ناحیه ران و دیگری از ناحیه زانو قطع شده بود.
تظاهرات در بیمارستان هزار تختخوابی
روز پنجشنبه ۷/۱۰ ده هزار در بزرگداشت و تشییع جنازه ۷ نفر از کسانیکه در مراسم تشییع جنازه دکتر کامران نجات اللهی شهید شده بودند شرکت کردند. این شهدا هنگامیکه در میدان مجسمه بآرامی اجتماع کرده بودند هدف گلوله مآمورین سفاک مستقر در برابر دبیرخانه دانشگاه قرار میگیرند.
در این مراسم یکبار در مقابل ساختمان اصلی بیمارستان و یکبار هم در مقابل درب شمالی جمعیت تظاهر کننده بسخنان چند تن از پزشکان و گویندگان گوش میدهند.
خلاصه اخبار این گردهمایی بشرح ذیل میباشد:
۱- شرکت دخانیات ضمن ابلاغ همبستگی کامل خود با جنبش خواستار تحریم سیگارهای مارک خارج میشود و مردم را از خرید این سیگارها بر حذر میدارد.
۲- کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون مجدداً از مردم درخواست میکنند علاوه بر بستن رادیو و تلویزیون آنتن های خود را پایین بیاورند.
روز یکشنبه ۳/۱۰ در تظاهرات پیش از ظهر خیابان شاهرضا سرلشگر«فرامرز نوذری» که با لباس کار ارتش در ماشین پلیس بوده است با سنگ و چوب مضروب میشود و چون اسلحه گرم نداشته بکمک دشنه مخصوص ارتش موفق به فرار میشود. اتومبیل پلیس توسط مردم کاملاً خرد میشود.
در تهران نو دختران مدرسه ای تظاهراتی براه می اندازند و پرچم مدرسه خود را آتش میزنند. مأمورین پلیس در تعقیب قضیه، ۴ نفر از دختران را بازداشت میکنند و برای شناخت عامل اینکار تحت شنکنجه قرار میدهند و آنها ناچار دوست خود را معرفی میکنند. افراد پلیس شبانه ساعت ۱۰ بمنزل دختر محصل هجوم میبرند و او را دستگیر میکنند و او را با پدرش به کلانتری میبرند و در آنجا مورد آزار و اهانت قرار میدهند. پدر این دختر از شدت ناراحتی دچار سکته میشود و در میگذرد.
هفتم دیماه ـ نهضت آزادی ایران در اعلامیهای زیر عنوان … جنگ شاه و ملت … مقاومت شاه را در مقابل ملت بیحاصل اعلام نمود و به استناد به این که وی دیگر هیچ پایگاهی در کشور ندارد، رفتن او را، تنها راه حل کلیه نابسامانیها و مشکلات موجود مملکت دانسته است.
اعلامیه مزبور با بیان مطلب زیر پایان میپذرد «مسلما اگر شاه در تکمیل اعتراف و تعهدات پیام پانزده آبان پنجاه و هفت وعده صریح انصراف سلطنت و قصد استعفای خود را اعلام کند و ملت اطمینان یابد، عوامل اخلال موجبات اضطراب محو گردیده چرخهای مملکت در جهت ترمیم ویرانیها و تعیین نظام صحیح مطلوب به حرکت درخواهد آمد»
کارکنان شرکت مخابرات در اعلامیهای ضمن اعلام همبستگی و ادامه اعتصاب خود در کنار کارکنان صنعت نفت،ذوب آهن، آموزش و پرورش، برق، سازمان آب، مطبوعات، رادیو تلویزیون و … نسبت به رژیم و شاه ابراز انزجار نموده و اضافه مینمایند، آن دسته کارکنان را که به ماهیت رژیم پیبرده و به ما ملحق میشوند با آغوش بازپذیرفته و سازشکاران را از صفوف خویش طرد مینماییم.
جامعه روحانیت تهران طی اعلامیه ای در تاریخ ۲۸/۹ عمل قهرمانانه اعتصابیون شرکت نفت و وزارت نیرو را ستوده اند و حمایت کامل خود را از آنان اعلام داشته اند.
پزشکان – دندانپزشکان – داروسازان وابسته به جنبش ملی ایران طی اعلامیه ای ضمن ابراز تنفر و انزجار در شکستن حریم بیمارستان در شیراز، مشهد، اصفهان و تهران و … و اعلام همبستگی با پزشکان آگاه و مبارز خراسان و پشتیبانی از مبارزات مردم مسلمان ایران اضافه کرده اند که هر ماه در آمد یکروز خود را برای جبران بخشی از صدمات و ضایعات به ملت اختصاص می دهند و برای انیکار حسابی بشماره ۱۱۰۰ در بانک صادرات شعبه ۷۵۹ خیابان شاه و حساب جاری شماره ۱۹۱۹ بانک ملی شعبه میرداماد افتتاح کرده اند و نیز در روزهای تعطیل عمومی و عزای ملی برای درمان مصدومین و مجروحین در محل کارشان حاضر خواهند بود و درآمد این کار را برای درمان بیماران و کسانیکه در مسیر مبارزات جنبش ملی ضرر و زیان دیده اند صرف خواهند کرد.
تقدیم به پیشگاه امام خمینی
سروش قم
بازآ
بازآ
ای مهربان معلم بیداری
ای رهبر نبرد رهایی
بیداری از سروش قم آمد
و خانههای قبرگونه شکافت
انسان ز خواب گران برخواست
آسیمه سر
به شستن گناه ستمدیدگی شتافت
قم را شنیدی و بر پا شدی
قم گفتی و هم بر پا شدند
و همهمهی حقخواهان
در خاک اولین
در صلصال
آنسان نفس دمید
که از کویر کسالت
هزار چشمهی همت جوشید.
ابزار مغرشویی شیادان
در هم شکست
در زیر پای بپاخیزان
و در حضور این همه سرکاران
قراولان
پردهداران
پرده کشیده شد
ز نقش سلسلهی جباران
ز نقش شوم جهانخواران
شب هرگز این همه بیداری در پی نداشت
شب هرگز این همه بیداری در خود نداشت
ای روح ضد خواب
ای روح دادگستر الله
تو پیشتاز همه گردانی
تو گرد رسولانی
در عصر وسوسه و آز
عصر توافق آدمکشان
عصر تبانی طراران
رشوهگران و شبطلبان
در شبترین شب تاریخ
تو مشرق تمام جهانی
و پردهای میان تو و آفتاب نیست
و حرکت تو
حرکت روز است
آزاد و پرتوان
بیاذن و دخالت ماموران
و خطههای متحد جان
جان مجاهدان
باغ اقامت جاوید توست
بازآ
بازآ
ای حق آشکاره و تبعیدی
ای رهبر رموز رهایی
بازآ
که چون تو باز بیایی
باطل خواهد رفت
طاهره صفارزاده، آبان ۱۳۵۷
درگذشت مجاهد فقید «هواری بومدین»
متن تلگراف تسلیتی که «نهضت آزادی ایران» به شورای انقلاب الجزایر مخابره کرده است و ما عینا آن را نقل میکنیم
حضرت رابح بیطار ـ رییس شورای انقلاب الجزایر
نهضت آزادی ایران، درگذشت مجاهد فقید «هواری بومدین» را با کمال تاسف به ملت الجزایر و شما تسلیت میگوید. ملت قهرمان و بزرگ مسلمان الجزایر، رهبری نستوه که عمری را در راه آزادی و استقلال و سپس پیشبرد و اعتلای الجزایر صرف کرده، و مسلمانان جهان، برادری بزرگ و با احساس مسوولیت انقلابی، و جهان، سیاستمداری با تقوی و مخلص و صادق را از دست دادند و فقدان او برای عموم مردم حقپرست و آزادیخواه ضایعهای بس بزرگ است.
آمرزش و شادی روح آن مرحوم و موفقیت ملت رشید الجزایر را در ادامه راه آن مرد بزرگ برای پیشرفت کشور و تلاشهای او برای همبستگی بیشتر مسلمانان جهان از خدای بزرگ و حکیم خواستاریم.
نهضت آزادی ایران
تهران ـ ۲۸ دسامبر ۱۹۷۸
۷ دیماه ۱۳۵۷
۲۷ محرم ۱۳۹۹
درورد بر سربازان و افسرانی که فرار انقلابی از ارتش را برگزیدهاند.
۲۵ آذرماه ۱۳۵۷
۱۵ محرم ۱۳۹۹
۱۶ دسامبر ۱۹۷۸
خلیفهگری ارامنه تهران
اطلاعیه
در تعقیب اطلاعیه مورخ ۱۱ آذرماه ۱۳۵۷ ـ ۲ دسامبر ۱۹۷۸ (که به زبان ارمنی چاپ شده بود) با رضایت اطلاع حاصل شد که هم کیشان عزیز بر طبق مفاد اطلاعیه قبلی از برگزاری مجالس جشن خودداری نموده و مینمایند.
اینک که عید ژانویه نزدیک است ضمن تایید مفاد اطلاعیه قبلی در مورد برگزار نکردن جشنهای عید ژانویه خاطر هموطنان عزیز را به مراتب زیر جلب مینماید.
از برگزاری جشن ژانویه در مدارس ارامنه خوددارش شود.
به مغازهداران توصیه میشود از تزیین ویترین مغازه خود به مناسبت عید ژانویه خودداری کنند.
خلیفهگری به مناسبت عید ژانویه برنامه ویژهای در رادیو و تلویزیون نخواهد داشت.
اعلامیه جامعه ارامنه آزادیخواه
ارمنی شرافتمند ایرانی
هنگامیکه برادر مسلمانت در راه صلح، آزادی و عدالت بخون خود علطیده، سزاوار نیست تو در جشن ژانویه پایکوبی کنی.
ژانویه تولد پیامبری است که بخاطر صلح، آزادی و عدالت بدست دژخیمان ظالم بالای دار رفت و حال که هموطنانت بخاطر همان ایده، بخاطر خواسته های مسیح جان میبازند تو نیز در ماتم آنها بنشین و در این عید عزادار باش.
در مبارزه بخاطر حق و حقیقت ارمنی و مسلمان دست در دست هم پیکار میکنند و در کنار هم جان میبازند تا بازماندگان پیروزی ملت را جشن بگیرند و آن جشن، جشن ولد مسیح است. جشن پیروزی افکار مسیح است. جشن واقعی ژانویه است و در آن زمان همه با هم جشن خواهیم گرفت و سرود کریسمس با سرود آزادی در هم خواهد آمیخت.
جامعه ارامنه آزادیخواه
۲۸ دسامبر ۱۹۷۸
۷ دیماه ۱۳۵۷
همبستگی با ارامنه
کاکنان تولید و انتقال برق ایران (توانیر) و برق تهران، همان طور که در شماره گذشته اخبار اشاره شده بود، اعلامیهای در تاریخ ۳/۱۹/۵۷ منتشر کردهاند و متذکر شدهاند به خاطر آن که اقلیتهای مذهبی (ارامنه) همبستگی خود را با ملت مبارز و ستمدیده ایران اعلام داشتهاند، از نظر احترام به همبستگی ملی در شبهای میلاد مسیح (سوم دیماه و شب یازدهم دیماه) از قطع ساعات معمول برق در سراسر ایران خودداری خواهند کرد. همچنین برای اطلاع بیشتر هموطنان تذکر دادهاند که قطع کردن برق در ساعاتیکه به منافع اکثر هموطنان مبارز و مبارز لطمهای وارد نسازد حرکت سیاسی آنها در جهت پیشتیبانی و اعلام همبستگی با جنبش اسلامی ایران میباشد.
پیام امام خمینی به مسیحیان آزاده جهان به مناسبت میلاد مسیح
بسم الله الرحمن الرحیم
صلوات و سلام خدای بزرگ بر حضرت عیسی ابن مریم روح الله و پیغمبر عظیمالشان مریم عذرا و صدیقه هورا که با نفخه الهی چنین فرزند بزرگی را به تشنگان رحمت الهی تسلیم نمود.
درود بر روحانیون و احبار و رهبانان که با تعالیم عیسی مسیح نفس سرکششان را به آرامی دعوت میکنند درود بر ملت آزاده مسیح آنان که از تعالیم آسمانی عیسی روح الله برخوردارند.
من باسم ملت مظلوم ایران از شما ملت مسیح میخواهم که در روزهای متبرکه خود به ملت ما که گرفتار سلطان ستمکارند دعا کنید و فرج آنان را از خدای بزرگ بخواهید.
من از شما ملت بزرگ میخواهم که سران بعضی از کشورهای مسیحی را که با قدرت شیطانی خود از شاه ستمگر پشتیبانی میکنند و ملتی را در زیر فشار ظلم خورد میکنند هشدار دهید و آنان را به تعالیم مسیح آشنا کنید.
من از روحانیت مسیح میخواهم که سران بعضی از کشورهای قدرتمند را نصیحت کنند و پشتیبانی آنان را از کسی که پشت به تعالیم آسمانی نموده تقبیح نمایند.
قرآن کریم حضرت مسیح را به عظمت یاد نمود و حضرت مریم را تنزیه فرمود. بر ملت مسیح است که دین خود را به ملت مسلم ادا کند.
والسلام
روح الله الموسوی الخمینی