مشارکت مردم؛ نگاه راهبردی به اداره شهرها
محمد توسلی، نخستین شهردار تهران پس از انقلاب
روزنامه همشهری
از اسفند سال ۵۷ دو مشکل اصلی در شهر تهران کاملا برجسته بود. نخست این که شهر تهران چگونه و با چه ساز و کار علمی باید اداره شود. به این ترتیب، این موضوع در دستور کار قرار گرفت و گروههای کارشناسی انتخاب و کار فشرده ای انجام شد که نتیجهاش، تغییر تقسیمات تهران از ۱۲ منطقه غیرمنظم به ۲۰ منطقه علمی و منظم بود.البته در سالهای بعد ۲ منطقه دیگر هم در غرب مسیل کن به این ۲۰ منطقه اضافه شد.
دلیل چنین تغییر ساختاری این بود که نگاه راهبردی مدیریت شهری در ساختار جدید شهر تهران حاکم شود. مسئله اصلی اما این بود که بر اساس تجربه جهانی ، مدیریت سلامت و کارآمد برای شهرها باید به نحوی باشد که ساز و کار مشارکت شهروندان در اداره شهر فراهم شود. بر همین اساس، از همان اسفند سال ۵۷ بحث شوراها را مطرح کردیم. برای این کار و بهمنظور تشکیل شوراهای محلهها و مناطق و همچنین تشکیل پارلمان شهری، تغییر ساختار شهر تهران لازم بود. به این خاطر، قانونی مطالعه و آماده شد که پس از عبور از وزارت کشور نهایتا در مهرماه ۱۳۵۸ تحت عنوان مدیریت واحد شهری در شورای انقلاب به تصویب رسید.
ایده پارلمان شهری در واقع، نگاه راهبردی بود که در همه کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه وجود دارد. بنابراین شهر تهران به ۳۴۱ محله تقسیم شد تا محدوده جغرافیای هر محله با فرهنگ مشترک، مشخص و شورای محله تشکیل شود تا خود شهروندان محلهشان را اداره و به صورت کلان، بر مدیریت شهری تهران نظارت کنند.
طبق قانون مصوب شورای انقلاب، قرار بود همه خدمات شهری در تهران زیر نظر شورای شهر و شهرداری و در اصل با نظارت مردم انجام شود. یکی از پیامدهای مثبت این اقدام در صورت اجرا کوچک و توانمندسازی دولت بود که متاسفانه بنا به دلایلی محقق نشد.
ضمن این که قانون شوراها هم که بعدها در اصول قانون اساسی به تصویب رسیده بود هم به فراموشی سپرده شد.تا این که در سال ۷۷ با نگاه راهبردی آقای خاتمی، این قانون با شکل و شمایل تعدیل شده و کمرنگ اجرا و شوراها تشکیل شد.
شکل گیری شوراهای شهر و روستا از مواردی است که از همان ابتدا مورد توجه ما بود و حالا هم بعد از گذشت بیش از ۴ دهه به عقیده من یکی از چالشهاست. شورای شهر تهران با ۲۱ عضو برای شهری با بیش از ۹ میلیون جمعیت، هیچ تناسبی با وظائف و اختیارات واقعی شورای شهر برای سیاست گذاری و برنامه ریزی و نظارت بر اجرای برنامه ها ندارد.
محور بعدی، موضوع حمل و نقل و ترافیک و همچنین مشکل محیط زیست و آلودگی هوای شهر تهران بود که از همان موقع، گروه کارشناسی برای آن تشکیل شد.
گام نخست این گروه کارشناسی هم تهیه طرح ترافیک محدوده مرکزی شهر تهران برای اولویت دادن به حمل ونقل عمومی است که هنوز به عنوان یک ضرورت بعد از ۴ دهه مورد عمل قرار دارد.
توسعه اتوبوسرانی، مترو و به طور کلی، حمل و نقل عمومی و برداشتن گامهایی در این راستا که بتواند به تدریج حمل و نقل عمومی را جایگزین استفاده از خودروی شخصی کند، نیاز اساسی تهران بود که به باور من هنوز هم یکی از اولویت های تهران است.
اینها از جمله اقدامات زیربنایی است که جرقه های آن در سال ۵۷ زده شد. به هر حال، امیدوارم در گرامی داشت روز شهرداری ها، نیازهای راهبردی و اولویت دار شهر تهران مورد توجه قرار بگیرد و با نظر کارشناسان ، این گرههای کور مدیریت شهرها گشوده شود.
منبع: همشهری – ۱۴ تیر ۱۳۹۹